استانداردهای مبتنی بر اصول و قواعد در حسابداری
حسابداری را میتوان مجموعهای از قواعد و مفاهیم دانست. استهلاک داراییها، قیمت گذاری موجودیهای کالا یا برآورد مطالبات مشکوکالوصول نمونهای از قواعد حسابداری و مواردی چون تحقق، تطابق، تداوم فعالیت و مبنای تعهدی از جمله مفاهیم حسابداری است. هنگامی که دارایی را حقوقی نسبت به منافع اقتصادی آینده یا سایر راههای دستیابی مشروع به آن منافع در نتیجه معاملات یا سایر رویدادهای گذشته که به کنترل واحد تجاری در آمده است تعریف میکنیم منافع اقتصادی آینده، کنترل، رویدادهای گذشته مفاهیمی واقعی هستند اما استهلاک همین داراییها به روش خط مستقیم یا هر روش دیگری مبتنی بر یک قاعده برای مثال عمر مفید ۱۰ سال خواهد بود. قاعدهای که ممکن است واقعیت را به درستی نشان ندهد پس به ناچار استانداردهای حسابداری متاثر از قواعد و مفاهیم هستند. در رویکرد مبتنی بر قواعد استاندارهای حسابداری براساس قواعدی از پیش تعیینشده بنا نهاده شدهاند. قواعد شامل معیارهای خاص، حد آستانههای مشخص، محدودیت در دامنه، موارد استثنا، اولویتهای جایگزین، راهنمای بهکارگیری مشروح و غیره است. درحالیکه در استانداردهای مبتنی بر اصول روی مفاهیم اساسی و واقعیتها تکیه میشود. در تدوین استاندارد بر پایه قواعد ممکن است تنها به شکل توجه شود و محتوا از دست برود در حالی که در تدوین استاندارد بر پایه اصول به محتوا و واقعیتها توجه میشود. در نتیجه این رویکرد باعث میشود تا اطلاعاتی مربوطتر نسبت به رویکرد مبتنی بر قواعد در راستای هدفهای گزارشگری مالی تهیه و ارائه شود. در استانداردهای مبتنی بر اصول باید بسیاری از رهنمودهای بهکارگیری و تفسیرهای غیر ضروری حذف شوند و استثناها باید کاهش یابد. البته این استثناها ناشی از دامنه شمول و دوره گذار بهکارگیری استانداردهاست. از سوی دیگر امکان حذف تمامی استثناها در استانداردها وجود ندارد اما هدف آن است که استثناهایی که منجر به کسب نتایج دلخواه در حسابداری میشوند حذف گردند زیرا این موضوع موجب میشود تا واقعیتهای اقتصادی معاملات و رویدادهای مربوط نادیده گرفته شود. رویکرد حسابداری مبتنی بر اصول نیاز به وجود راهنما و تفسیر استانداردها را منتفی نمیسازد اما در عین حال هدف از این روش باید ارائه راهنمای بهکارگیری و تفسیر در مورد موضوعهای مهم باشد و بقیه به قضاوت حرفهای حسابداری واگذار شود. در رویکرد حسابداری مبتنی بر اصول باید دستاندرکاران از قضاوت حرفهای مناسب استفاده کنند و جستجو برای یافتن راههای قطعی و قواعد خاص در هر موقعیتی را کنار بگذارند. البته از پیامدهای احتمالی این رویکرد همانا تنوع بیشتر در رویههای مورد استفاده است. با اینکه در بسیاری از نهادهای استانداردگذار چارچوب نظری بهعنوان مبنای تهیه و تدوین استاندارد مورد استفاده قرار میگیرد اما بسیاری معتقدند که یکی از عوامل رسواییهای در شرکتها به سبب وجود استانداردهای حسابداری مبتنی بر قواعد است. در صورت وجود حق کنترل یعنی توانایی راهبری و هدایت سیاستهای مالی و عملیاتی واحد سرمایهپذیر، شرکت سرمایهگذار باید صورتهای مالی تلفیقی تهیه کند و در صورت وجود نفوذ قابل ملاحظه یعنی توانایی تاثیرگذاری بر سیاستهای مالی و عملیاتی واحد سرمایهپذیر، شرکت سرمایهگذار حق استفاده از روش ارزش ویژه را خواهد داشت. ضرورت تهیه صورتهای مالی تلفیقی در صورت کسب بیش از ۵۰ درصد سهام شرکت سرمایهپذیر یا اجازه بهکارگیری روش ارزش ویژه در صورت سرمایهگذاری بیش از ۲۰ درصد در سهام شرکت سرمایهپذیر و ارائه کلیات و واگذاری جزئیات بر عهده قضاوت حرفهای حسابداری است. در ادامه بهطور خلاصه برخی از مزایا و معایب رویکرد حسابداری مبتنی بر قواعد ذکر میشود.
مزایای رویکرد حسابداری مبتنی بر قواعد
۱- افزایش اعتماد به حسابرسان و قانونگذاران (و کاهش ادعاهای احتمالی علیه آنها) و اطمینان بیشتر حسابرسان در هنگام اظهارنظر.
۲- کاهش فرصتهای احتمالی برای مدیریت سود از طریق قضاوت اما افزایش فرصت از طریق ساختاربندی معاملات.
۳- بهبود ارتباط میان هدفها و مقاصد استانداردگذاران و سایر افراد ذینفع (بهدلیل وجود راهنمای بهکارگیری مشروح امکان اجرای استانداردها طبق نظر استانداردگذار وجود دارد و قانونگذاران نیز اطمینان دارند که استانداردهای مورد نظر آنان جزء به جزء رعایت میشود.
۴- قواعد موجب بروز رفتارهای یکسان در قبال رویدادها شده و در نتیجه از قضاوت کاسته و باعث افزایش مقایسهپذیری و تاییدپذیری (افزایش توافق رأی در مورد اندازهگیری) اطلاعات مالی میشود.
۵- قواعد بهرهگرفته از نیاز تهیهکنندگان صورتهای مالی است به عبارت دیگر تهیهکنندگان صورتهای مالی خواهان قواعد برای تهیه صورتهای مالی هستند (جهت کاهش دادخواهی علیه آنها بهدلیل قضاوتهای نادرست) همچنین بهکارگیری قواعد برای تهیهکنندگان صورتهای مالی و نیز حسابرسان آسان است.
۶- وجود قواعد میتواند احتمال وقوع پیشداوریها و قضاوتهای اشتباه در مورد یک موضوع را بکاهد. بهطور کلی این رویکرد مبتنی بر وضع راهکارهای دقیق و مورد به مورد است. این موضوع موجب میشود که تهیهکنندگان اطلاعات بر اساس دستورعملهای وضع شده گام به گام پیش روند و صورتهای مالی را همانند قطعات معما به یکدیگر پیوند دهند. قواعد تایید و تضمین درخور اطمینانی را برای موضوعهای بحثانگیز فراهم میآورد.
معایب رویکرد حسابداری مبتنی بر قواعد
۱- بزرگترین عیب رویکرد مبتنی بر قواعد آن است که در برابر هر قاعده تهیهکنندگان صورتهای مالی احتمالاً برخورد و رفتار خاصی از خود نشان میدهند. مشخص بودن قواعد امکان تغییر شرایط برای تخطی از قواعد را میسر میسازد. برای مثال در تنظیم قرارداد اجاره میتوان آن را طوری تنظیم کرد که از نظر شکل بهعنوان اجاره عملیاتی تلقی شود و شرایط اجاره سرمایهای را نداشته باشد در حالی که از نظر محتوا شرایط اجاره سرمایهای را دارا باشد. به این طریق یک تامین مالی که از نظر محتوا شرایط اجاره سرمایهای را دارد به عنوان اجاره عملیاتی تلقی شده و در ترازنامه افشا نمیشود. در اینجا ایجاد قراردادهای ساختگی برای دور زدن قواعد حسابداری و انعکاس نیافتن واقعیتهای اقتصادی معاملات در صورتهای مالی هدف اصلی استاندارد مربوط را تحت تاثیر قرار داده است. تضمیندهندگان ثالث برای ارزش باقیمانده در قراردادهای اجاره میکوشند از شرط «۹۰% ارزش فعلی حداقل پرداختهای اجاره» اجتناب شود و سعی میکنند اجارههای عملیاتی به جای اجارههای سرمایهای جایگزین گردد تا به نوعی از شناسایی بدهی جلوگیری شود.
۲- استانداردهای تدوینشده بر مبنای قواعد باید بهطور پیوسته بازنگری شوند. بهعنوان نمونه اگر مبادله جدیدی نظیر مبادلات طراحی شده در فرایند مهندسی مالی مانند ابزار مشتقه انجام گیرد و یا در صورت تغییر شرایط مبادلات موجود لازم است استانداردها مورد تجدیدنظر قرارگیرند و یا رهنمودی به آنها اضافه شود بنابراین رویکرد مبتنی بر قواعد همیشه یک گام از عمل حسابداری عقب است.
۳- انتشار قواعد و رهنمودهای جدید از سوی هیئتهای مختلف تدوین استاندارد به پیچیدگی قواعد میافزاید و موجب رشد سریع و بیرویه آنها میشود. به تناسب پیچیدگی فرایند کسبوکار قواعد حسابداری نیز به سرعت تغییر میکند و گسترش مییابد با توجه به پیچیدگی بیشتر استانداردها اجرا و استفاده از آنها نیازمند تفسیر و توضیح است. از آنجا که موارد استثنای متعددی برای استانداردهای مبتنی معایب بهکارگیری حد سود چیست؟ بر قواعد وجود دارد این استانداردها بسیار پیچیده شده و فرایند تدوین آنها نیز کند میشود.
۴- مطابق با واقعیت بودن بحثی است که در استانداردهای مبتنی بر قواعد امروزی برآورده نمیشود به این دلیل شرکتها سعی در پیروی از قوانین سخت و مطلق دارند، توجهی به تهیه اطلاعاتی که تصویری روشن از واقعیتهای اقتصادی شرکت تجاری را ارائه دهد نمیکنند. فرایند گزارشگری و حسابرسی مالی بیشتر بر روی «درخت» تمرکز دارد و به منظور فراهم آوردن تصویر روشنی از وضعیت کلی اقتصادی شرکت کمتر به «جنگل» توجه میکند.
۵- استانداردهای دقیق و سختگیرانه منجر به افزایش توانایی مدیران برای دستکاری گزارشهای مالی و کاهش اثربخشی استانداردها میشود. در چنین مواردی امکان تمایز میان معاملات واقعی و صوری مشکل است، زیرا مرزبندی میان شرکتهایی که برای معایب بهکارگیری حد سود چیست؟ معایب بهکارگیری حد سود چیست؟ انجام این معاملات صوری اقدام به پرداخت هزینه میکنند و دیگر شرکتها به سادگی امکانپذیر نیست. برای حسابرسان مشکل است که دستکاریهای مدیریت در نتایج مالی گزارششده را هنگامی که قواعد مشروح بهعنوان توجیهی برای مدیریت بهکار میروند خنثی کنند.
۶- اگر چه قواعد بیشتر دقت را افزایش میدهد اما همچنین پیچیدگی را نیز بالا میبرد.
مزایای رویکرد مبتنی بر اصول
۱- مزیت سیستم مبتنی بر اصول این است که استانداردها را ساده میکند و از پیچیدگی آن میکاهد و مستلزم استفاده از رهنمودهای تفصیلی در رابطه با مبادلات پیچیده نیست و لذا نیازمند قضاوت حرفهای است. طرفداران این رویکرد معتقدند که استفاده از قضاوت حرفهای آن چیزی است که بیان صادقانه در یک مورد خاص را تعیین میکند و قضاوت صفت بارز یک حرفه راستین است، در حالی که قواعد با همه موارد برخورد یکسانی دارد. این رویکرد در مقابل تغییرات رویههای کسب و کار و محیط انعطاف پذیر است.
۲- در این رویکرد تلاش میشود تا محتوای اقتصادی معاملات بر شکل ارائه آنها رجحان داده شود. در چنین رویکردی ارائه چارچوب کلی و در عین حال ساده مقدم بر جزئیات بیش از اندازه و ارائه تمامی موقعیتهای احتمالی ممکن است. به منظور روشن کردن تفاوت میان استانداردهای مبتنی بر اصول و مبتنی بر قواعد تصور کنید که فرایند استانداردگذاری به صورت طیفی تعریف میشود که در یک طرف آن استانداردهای دقیق و تغییرناپذیر و در طرف دیگر استانداردهای منعطف تعریف میشود.
مثلاً میتوان دو نمونه تعریف از هزینه استهلاک را به صورت زیر ارائه کرد:
الف) هزینه استهلاک سالانه برای تمامی داراییهای ثابت ۱۰ درصد بهای تمام شده دارایی خواهد بود (رویکرد مبتنی بر قواعد).
ب) هزینه استهلاک برای دوره مالی باید منعکس کننده کاهش در ارزش اقتصادی دارایی در طول زمان باشد (رویکرد مبتنی بر اصول).
در روش اول اجازه هیچگونه قضاوت حرفهای یا مخالفت با میزان هزینه استهلاک داده نخواهد شد. اگر چه مقایسه پذیری و ثبات رویه در میان شرکتها و در طی دورههای مالی تامین خواهد شد، اما ویژگی مر بوط بودن در آن برآورده نمیشود.
در روش دوم با توجه به اینکه مدیر نسبت به دیگران اطلاعات بیشتری از شرکت خود دارد از قضاوت حرفهای استفاده میکند. البته باید پذیرفت که هزینه انجام چنین کاری بیشتر است و مقایسه پذیری و ثبات رویه تا اندازهای تحت الشعاع قرار میگیرد.
۳- در این رویکرد به جای وضع فهرستی مشروح از قواعد چارچوبی ارائه میشود و از حسابداران خواسته میشود که در قالب آن عمل کنند. در این رویکرد، هدفهای اصلی گزارشگری مطلوب، تعیین و سپس رهنمودهایی در مورد تشریح آن هدفها تهیه میشود و در نهایت به مصداقهای عملی آن در این زمینه ارتباط داده میشود. مهمترین مزیت این رویکرد آن است که میتوان آن را در موقعیتها و شرایط متعددی به کار گرفت.
۸- مزیت دیگر رویکرد این است که منجر به استانداردهای ساده تری میشود و باعث کاهش حجم استانداردها میگردد. در نهایت منجر به ارائه صورتهای مالی میشود که با دقت بیشتری عملکرد واقعی شرکت را نشان میدهد و نیز موجب کاهش در دستکاری قواعد میشود (البته در صورت اعمال قضاوتهای صحیح).
۹- استانداردهای مبتنی بر اصول (در صورت اعمال قضاوتهای صحیح) منجر به ارائه اطلاعات مفید تری برای استفاده کنندگان میشود و شفافیت گزارشگری مالی را افزایش میدهد و چارچوبی کلی را برای نحوه بهکارگیری در عمل فراهم میآورد.
۱۰- اگر استانداردهای مبتنی بر اصول به طور صحیح به کار گرفته شود آنگاه ماموریت هیئت استانداردهای حسابداری مالی را که همانا بهبود سودمندی گزارشگری مالی با معایب بهکارگیری حد سود چیست؟ تمرکز بر ویژگیهای اصلی مربوط بودن و اتکاپذیری است بهتر مورد حمایت قرار میدهد.
معایب رویکرد مبتنی بر اصول
۱- یکی از مهمترین مفاهیم حسابداری مالی مفید بودن اطلاعات در تصمیمگیری است. این موضوع بیان میکند که اطلاعات باید مربوط اتکاپذیر و مقایسه پذیر در میان شرکتها و در بین دورههای مالی باشد (بندهای ۳-۲و۴-۲ چارچوب نظری ایران). اگر تنها دو ویژگی اول یعنی مربوط بودن و اتکاپذیر بودن مورد توجه باشد شرکتها از روشهایی استفاده میکنند که واقعیتهای اقتصادی شرکت خود را به بهترین نحو ممکن نشان دهد. اما این موضوع امکان مقایسه میان شرکتها و در طی دورههای مالی را برای سرمایهگذاران و سایر افراد ذینفع فراهم نمیآورد. اغلب اوقات تلاش برای افزایش مقایسهپذیری و ثبات رویه استانداردها را به سمت رویکرد حسابداری مبتنی بر قواعد سوق میدهد.
۲- نبود یک راهنمای دقیق ممکن است منجر به ایجاد ناهماهنگی و ناسازگاری در بهکارگیری استانداردها شود. از اینرو بسیاری از حسابدارانی که نگران ادعا علیه خود بهخاطر قضاوت حرفهای هستند استانداردهای مبتنی بر قواعد را ترجیح میدهند.
۳- رویکرد مبتنی بر اصول ممکن است به طور بالقوه تقلب را بیشتر کند. برخی از آن بیم دارندکه تهیه کنندگان صورتهای مالی احساس کنند که با قواعد تعریف شدهای محدود نیستند و بر عکس از اصول و مفاهیم با آزادی بیشتری بهجای قواعد استفاده کنند. استانداردهای مبتنی بر قواعد و اصول تنها هنگامی موثر و کارآمد هستند که در استفاده از آنها سختگیری و دقت لازم صورت پذیرد. البته هیچ کدام از دو رویکرد مانع تقلب نخواهند شد. هیچگونه شواهدی در دست نیست که معایب بهکارگیری حد سود چیست؟ آیا حسابداری مبتنی بر اصول میتوانست رسواییهای نظیر انرون را متوقف کند یا خیر.
۴- در غیاب قواعد ممکن است هم حسابرسان و هم مدیران به رغم استفاده درست از اصول بهدلیل قضاوت خود در معرض دعاوی قضایی احتمالی قرار گیرند.
۵- بهدلیل نبود ثبات رویه در قضاوتها و اینکه ممکن است در رابطه با یک وضعیت قضاوتهای حرفهای مختلفی ارائه شود مقایسهپذیری اطلاعات مالی کاهش مییابد.
۶- به عقیده بیشتر سرمایهگذاران بهدلیل پیچیدگی الگوی کسبوکار در بازار فهم اطلاعات صورتهای مالی شرکتها مشکل تر شده است. آنها معتقدند که این موضوع بهدلیل پیچیدگی قواعد نیست بلکه بدلیل پیچیدگی الگوی کسبوکار است لذا هر چند استفاده از رویکرد مبتنی بر اصول ممکن است گزارشگری محتوای اقتصادی معاملات را بهبود بخشد اما حذف قواعد موجب از دست رفتن فهمپذیری اطلاعات صورتهای مالی خواهد شد.
۷- مشکل دیگری که استاندارد گذاران در رابطه با استانداردهای مبتنی براصول با آن روبهرو هستند ایجاد توازن بین اصولی است که با یکدیگر در رقابتند. برای نمونه میتوان به مشکل موازنه بین مربوط بودن و اتکاپذیری اشاره کرد. برای مثال برآورد ارزشهای جاری یا جریانهای نقدی آینده ممکن است بهطور بالقوه اطلاعات مربوطی باشد ولی اتکاپذیری را کاهش میدهد. انحراف از یک اصل ممکن است به دلیل نیاز به پیروی از اصول دیگر توجیهپذیر باشد.
۸- اگر استانداردها نیازمند افزایش قضاوت حرفهای باشند برای مثال در مورد اندازه گیری نوع و مقدار تخصص مورد نیاز تهیه کنندگان و حسابرسان تغییر پیدا خواهند کرد.
۹- آزادی عمل ذاتی موجود در استانداردهای مبتنی بر اصول مانند شمشیری دو لبه معایب بهکارگیری حد سود چیست؟ است. چنین آزادی عملی به مدیران اجازه میدهد که روشهای حسابداری را که منعکس کننده فهم و درک آنها از زیربنای اقتصادی معاملات هستند انتخاب نمایند یا اینکه به مدیران اجازه میدهد که از روشهای حسابداری حمایت کنند که زیربنای اقتصادی معاملات را منعکس نمیکند. در نتیجه مدیران و حسابرسان باید هم دارای قضاوت تخصصی و هم تمایل به گزارشگری بدون تعصب و سوگیری باشند.
معایب بهکارگیری حد سود چیست؟
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / سیو سود در بورس چیست؟ چه زمانی اقدام به سیو سود کنیم؟
سیو سود در بورس چیست؟ چه زمانی اقدام به سیو سود کنیم؟
کارشناسان و افراد با تجربه در بورس سیو سود را یکی از مهم ترین رازهای موفقیت و کاهش ریسک در بورس می دانند و بکارگیری آن را شدیدا توصیه می کنند. یکی از فاکتورهای مهم برای جلوگیری از ضرر، محدود کردن ریسک است که یکی از بهترین راه های محدود کردن ریسک، سیو سود در بورس می باشد.
اما معنی سیو سود در بورس چیست و استراتژی های سیو سود بر اساس دیدگاه زمانی کدام است یا به عبارتی نحوه سیو سود چگونه است؟ ما در این مقاله قصد داریم روش سیو سود در بورس و بهترین زمان سیو سود در بورس و نکات مهمی که در هنگام سیو سود باید به آن توجه کنید را بازگو نماییم. با ما همراه باشید.
سیو سود در بورس چگونه است؟
یکی از روش های فروش سهام سیو سود می باشد. سیو سود یعنی زمانی که سهامدار در سهمی تا مقدار مدنظر خود سود کرد، آن را میفروشد تا ریسک از دست دادن سودی که به دست آورده کم شود و این ساده ترین معنی اصطلاح سیو سود است.
به زبان ساده سیو سود کردن در واقع یعنی رسیدن به سود ذهنی و یا از نظر قوانین بنیادی و تکنیکال رسیدن به سطحی که رشد قیمت بعد از آن بعید به نظر میرسد. در این حالت معامله گر از طمع دوری کرده و با سود از سهم خارج می شود.
سیو سود در بورس چیست؟
زمان سیو سود
چه زمانی برای سیو سود مناسب است و چگونه تشخیص دهیم که بهترین زمان برای سیو سود چه زمانی است؟ زمان سیو سود معمولا زمانیست که ما به آینده سهم خوش بین هستیم اما بنابردلایل بنیادی یا تکنیکال نگران کاهش ناگهانی قیمت هستیم یا به دلیل نیاز مالی تصمیم به فروش مقداری از آن گرفته ایم.
استراتژی های سیو سود بر اساس دیدگاه زمانی
در روش های سیو سود در ابتدا استراتژی و دیدگاه زمانی خود از خرید سهم را مشخص کنید:
۱) کوتاه مدت
به منظور سیو سود در کوتاه مدت باید دید زمانی شما حدودا بین ۳ هفته تا ۳ ماه باشد و برای انجام اینکار باید با استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال نقاط حمایت و مقاومت تشخیص داده و برای خرید سهم در روی حمایت سهم را خریداری نمایید و روی مقاومت هم سهم را بفروشید.
۲) میان مدت
به منظور سیو سود در میان مدت باید دید زمانی شما بین ۲ ماه تا ۶ ماه باشد و برای انجام اینکار میتوانید ۲کار انجام دهید
- در روش اول میتوانید سود سهم خود را بفروشید و اصل سرمایه را نگهداری کنید. (مناسب برای افراد با ریسک پذیری متوسط)
- در روش دوم میتوانید سود را نگه داشته و اصل سرمایه را بفروشید. (مناسب برای افراد با ریسک پذیری کم)
توجه فرمایید اگر در این روش از آینده سهم باخبر هستید و قصد دارید با سهم بمانید میتوانید روی نقطه حمایت بازهم سهم را خریداری نمایید.
۳) بلند مدت
به منظور سیو سود در بلند مدت باید دید زمانی شما بین ۶ماه تا ۱ سال باشد برای انجام اینار چون دید شما بلند مدت است میتوانید اصلا سهم را نفروشید و صبر داته باشید تا سهم مورد نظر ما به هدف قیمتی خود برسد و دیگر درگیر نوسانات کوتاه مدت و زودگذر آن نشوید.
استراتژی های مختلف سیو سود
🔹 اگر تمایل ندارید به این ۳ استراتژی سیو سود عمل کنید میتوانید از استراتژی های دیگر اقدام نمایید:
🔹 در صورتی که سهم مورد نظر شما قفل در صف خرید بود و روند آن صعودی بود سهم را نفروشید تا زمانی که صف خرید آن بریزد، بعد از ریزش صف خرید میتوانید اقدام به سیو سود سهم مورد نظر کنید.
🔹 در صورتی که سهم به مقاومت رسید ولی از روند آن مطمئن نیستید یک پله سیو سود کنید به طور مثال نصف آن را بفروشید، و اگر در ادامه سهم نزولی شد و ریزش کرد باید سهم را در نقاط حد ضرری ک برای خود تعیین کرده بودید بفروشید.
🔹 زمانی که در یک سهم سود خوبی به دست آوردید و به هدف قیمتی که تعیین کرده بودید رسیدید:
۱. میتوانید سودی که به دست آورده اید را نگهداری کرده و با سهم بمانید تا به اهداف بلندمدت خود برسد و یا اینکه کلا از سهم خارج شوید
۲. میتوانید سرمایه اصلی خود را سیو کرده و وارد سهم جدید شوید و آن را در نقاط حمایتی بخرید
نکات مهم سیو سود
📝 همیشه در سهامی سیو سود کنید که رشد و سود خوبی را حاصل کرده و سهامی را در اولویت سیو سود قرار بدید که بیش از حد رشد کرده باشد
📝 زمانی که حقوقی سهمی را عرضه میکند و به طور کلی تزلزل زیادی در سهم دیده می شود سیو سود کنید.
📝 میتوانید در طی چند روز سیو سود کنید به طور مثال یک روز ۳۰درصد، روز بعدی ۳۰درصد، روز بعدی ۴۰درصد. یا اینکه میتوانید در یک روز نصف و در روز دیگر نصف بعدی سهم را بفروشید
📝 زمانی که اخبار منفی از شرکت منتشر شد به فکر سیو سود باشد.
📝 زمانی که مشاهده میکنید نقدینگی در حال خروج از بازار است به فکر سیو سود باشید
📝 در بازارهایی که رشد سریعی دارند و طمع زیادی در آن دیده میشود به فکر سیو سود باشید
امیدواریم با خواندن این مقاله کوتاه متوجه شده باشید که سیو سود در بورس چگونه انجام می شود و قادر به تشخیص بهترین زمان برای سیو سود در بورس باشید.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris معایب بهکارگیری حد سود چیست؟ nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
حجم مبنا چیست و قانون جدید چگونه در معاملات سهام اثر میگذارد؟
در بازارهای سهام موجود در کشورهای مختلف، قانون گذاران به دنبال ایجاد شرایطی هستند که علاوه بر تعیین مناسب قیمتها در چهارچوب خرید و فروش معامله گران، جلوی مداخلات اشخاص فرصت طلب یا سوء استفادهگر گرفته شود.
به همین دلیل، همیشه راهحلهایی برای جلوگیری از اعمال نفوذ این افراد در چرخه طبیعی معاملات و به دنبال آن نوسانهای غیر معمول قیمت در نظر گرفته میشود تا علاوه بر جلوگیری از ضرر کردن سهامداران، مسیر طبیعی معاملات اوراق بهادار به درستی و بدون ایجاد مشکل طی شود.
به همین دلیل، یکی از عواملی که میتواند به جریان مناسب داد و ستدها در بازارهای مالی کمک کند، ایجاد چهار چوبی است که به وسیله آن تمام طرفهای موجود از جمله ناشران – شرکتهایی که نماد معاملاتی آنها در بازار معامله میشوند – کارگزاران و هر یک از اشخاص حقیقی یا حقوقی که به شکلی در چرخه معاملات بازار دخالت دارند، بتوانند به راحتی و با حداکثر امنیت در آن به داد و ستد بپردازند.
به همین دلیل است که در تمامی بازارهای اوراق بهادار از جمله بورس نیویورک، بورسهای شانگهای، توکیو، فرانکفورت و غیره، نهادهایی برای حفظ چهارچوب معاملات و کنترل بر شیوه انجام آن فعالیت میکنند. در ایران نیز سازمان بورس و اوراق بهادار به عنوان متولی انجام معاملات در بازار سرمایه، از طریق شرکتهای زیر مجموعه خود – شامل شرکت بورس اوراق بهادار تهران و شرکت فرابورس ایران – در انجام معاملات سهام نظارت دارد. در ادامه به توضیح حجم مبنا میپردازیم.
کلیات حجم مبنا
در همین راستا یکی از ابزارهایی که از سال ۱۳۸۲ و در زمان تصدی دکتر حسین عبده تبریزی برای کمک به حفظ آرامش در معاملات سهام از آن استفاده میشود، حجم مبنا است. با استفاده از این ابزار، امکان نوسان غیر معمول و کاذب برای سهمهای بورسی از بین میرود. کاربرد اصلی حجم مبنا در محاسبه قیمت پایانی نمادهای فعال در بورس تهران است.
این ابزار تنها در بورس تهران مورد استفاده قرار میگیرد و میزان آن به طور خودکار، توسط سامانه معاملات اندازه گیری میشود. بنابراین هیچ یک از معاملهگران در محاسبه آن دخالتی ندارند و میتوانند آن را همیشه در سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران (tsetmc) و برای هر یک از نمادها مشاهده کنند. برای آنکه بتوانیم حجم مبنا را به خوبی توضیح دهیم ابتدا لازم است تعریفی دقیق از قیمت پایانی داشته باشیم.
قیمت پایانی چیست؟
قیمت پایانی به طور ساده عبارت است از قیمتی که بر اساس میانگین وزنی معاملات هر نماد در یک روز به دست میآید. اما آنچه که قیمت پایانی در بورس تهران را از نمادهای مورد معامله در فرابورس جدا میکند میزان حجم مبنا تعیین شده از سوی هر یک از این بازارها است. درحالی که بورس تهران حجم مبنا نمادها را بر اساس قوانین داخلی محاسبه میکند، مطابق با دستورالعملهای به کار گرفته شده در فرابورس، حجم مبنا برای تمامی نمادهای این بازار «عدد یک» در نظر گرفته شده است.
بنابراین قیمت پایانی در هر یک از نمادهای فرابورسی برابر با میانگین موزون تمامی معاملات انجام شده در روز خواهد بود. این در حالی است که نمادهای بورسی باید برای به دست آمدن قیمت پایانی هر روز عدد حاصل از میانگین وزنی را متناسب با حجم مبنا تعیین شده برای آن نماد تعدیل کنند.
لازم به ذکر است از تاریخ ۱۲ اسفند ۹۸، حجم مبنا در شرکت های بورسی تغییر کرده و در شرکت های فرابورسی نیز حجم مبنا جهت محاسبه قیمت پایانی قرار داده شده و دیگر حجم مبنای این شرکت ها یک نیست. که در ادامه به توضیح جزییات این قانون نیز پرداخته خواهد شد.
تعریف حجم مبنا
مطابق با تعریف مندرج در تارنمای شرکت بورس اوراق بهادار تهران، حجم مبنا عبارت است: آن تعداد از یک نوع اوراق بهادار که باید در هر روز مورد دادوستد قرار گیرد تا تمام درصد تغییرات مجاز در آن روز در تعیین قیمت روز بعد لحاظ شود.
هدف از تعیین حجم مبنا این است که سرمایه گذاران اطمینان داشته باشند که نوسانات قیمت سهام در نتیجه خرید و فروش تعداد مشخصی از سهام شرکت صورت گرفته است و در نتیجه وجود حجم می تواند مانع از ایجاد قیمت های غیراقعی و کاذب در بازار می شود.
با موافقت شورای عالی بورس و اوراق بهادار و طبق مصوبه های جلسه هفتم اسفندماه ۹۸ هیات مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار مقرر شد که برای شرکت های موجود در بازارهای اول، دوم و پایه فرابورس ایران حجم مبنا معادل ۴ در ده هزار تعداد سهام شرکت اعمال شود. فرابورس ایران اعلام کرد که حداقل ارزش مبنا در بازارهای اول و دوم فرابورس، ۵۰ میلیارد ریال و در تابلوهای زرد، نارنجی و قرمز بازار پایه به ترتیب ۲۰، ۱۰ و ۵ میلیارد ریال در نظر گرفته شده است.
همچنین حداکثر ارزش مبنا برای شرکت های با سرمایه ۲۰ هزار میلیارد ریال و بالاتر ۱۲۰ میلیارد ریال تعیین شده است و برای شرکت های با سرمایه کمتر از ۲۰ هزار میلیارد ریال، حداکثر ارزش مبنا ۱۰۰ میلیارد ریال خواهد بود.
طبقه بندی حداقل ارزش | ارزش |
حداقل ارزش مبنای بازار اول و دوم فرابورس | ۵۰ میلیارد ریال |
حداقل ارزش مبنای تابلو زرد | ۲۰ میلیارد ریال |
حداقل ارزش مبنای تابلو نارنجی | ۱۰میلیارد ریال |
حداقل ارزش مبنای تابلو قرمز | ۵میلیارد ریال |
طبقه بندی حداکثر ارزش | ارزش |
حداکثر ارزش مبنای شرکت با سرمایه ۲۰ هزار میلیارد ریال معایب بهکارگیری حد سود چیست؟ و بالاتر | ۱۲۰میلیارد ریال |
حداکثر ارزش مبنای شرکت با سرمایه کمتر از ۲۰ هزار میلیارد ریال | ۱۰۰میلیارد ریال |
از سوی دیگر، تعداد حجم مبنای هر سهم، بر اساس قیمت پایانی سهام در آخرین روز معاملاتی هر هفته محاسبه و از نخستین روز معاملاتی هفته بعد اعمال می شود. همچنین در صورت اعمال اقدامات شرکتی، تغییرات حجم مبنا بر اساس مقررات و با رعایت نصاب های یادشده محاسبه و اعمال خواهد شد. این حجم مبنا داینامیک است یعنی برای هفته بعد در آخرین روز کاری هفته به روزرسانی می شود لذا اگر قیمت سهام بالا رود حجم مبنا کاهشی و اگر قیمت پایین آید افزایشی است.
همچنین از تاریخ ۱۲ اسفند ماه تغییر در حجم مبنای شرکت های بورسی را شاهد هستیم و حداقل ارزش حجم مبنا (تعداد حجم مبنا ضربدر قیمت پایانی چهارشنبه هر هفته) ۵۰ میلیارد ریال و در شرکت هایی با سرمایه ۲۰ هزار میلیارد ریال و بالاتر، ۱۲۰ میلیارد ریال و با سرمایه کمتر از ۲۰ هزار میلیارد ریال ۱۰۰ میلیارد ریال تعیین می گردد. در فرمول قبلی حداقل ارزش ۵۰۰ میلیون ریال و حداکثر ارزش ۱۰ میلیارد ریال بود.
کارکرد قانون جدید حجم مبنا در بورس
کارکرد تغییر قانون حجم مبنا، به نوعی هم اسکیل کردن روند رشد با وضعیت ورود نقدینگی در بازار است. در بازار فرابورس، انتظار می رود این قانون از سرعت رشد بازار کم کند، اما این موضوع تاثیر خود را بیشتر در سهام شرکت های کوچک تری نشان خواهد داد که پیش از این و در عدم وجود حجم مبنا با دستکاری قیمت ها، پروژه شدن و با حجم کوچکی از پول رشد می کردند.
گرچه حجم معاملات اکثر این شرکت ها بیش از دو برابر فرمول اتخاذ شده در روز می باشد و با توجه به در نظر گرفتن قیمت پایانی آخرین روز معاملاتی هفته برای محاسبه حجم مبناء هرچه قیمت بالاتر برود نیاز به حجم مبنای کمتری خواهد بود و این موضوع قیمت ها را به سمت بالاتر سوق می دهد.
بنظر می رسد این قانون کمک کند، نزولی شدن متداوم و قفل شدن در صف فروش نداشته و در صف فروش نیز حجم متناسبی دست به دست شود که با ورود سهامدار جدید از شدت نزول کاسته خواهد شد و در صورت عدم معامله قیمت پایانی ترمز نزول قیمت را خواهد کشید و این مسئله در روزهای منفی به کمک بازار خواهد آمد.
در مجموع با توجه به ورود حجم بالایی از نقدینگی، انتظار می رود چهارچوب های قانونی نیز به مراتب حرفه ای تر و تکمیل شوند، این قانون کمک می کند قیمتها مبتنی بر حجم های واقعی تر مشخص شده و اثر قیمت سازی در بازار کمرنگ تر شود.
در انتها، توضیح ساده این مفهوم چنین است که اگر حجم مبنا برابر با حجم معاملات یک روز یک نماد باشد، قیمت پایانی معاملات آن روز برابر با میانگین وزنی تمامی معاملات در روز یاد شده خواهد بود. اما اگر میزان معاملات انجام شده در یک روز تنها درصدی از حجم مبنا باشد دیگر نمیتوانیم قیمت پایانی را تنها با گرفتن میانگین وزنی از همه معاملات آن روز به دست بیاوریم.
چگونگی محاسبه حجم مبنا
برای آنکه چگونگی معایب بهکارگیری حد سود چیست؟ به کارگیری حجم مبنا را به خوبی توضیح دهیم با مثالی ساده کار را پی میگیریم. فرض کنید که یک نماد، حجم مبنایی برابر با ۲ میلیون سهم دارد. در چنین شرایطی اگر قیمت پایانی این نماد در روز گذشته ۱۲۰ تومان باشد و میزان معاملات آن در روز مورد نظر به یک میلیون سهم (یعنی ۵۰ درصد حجم مبنا) برسد.
در اولین قدم از محاسبه قیمت پایانی روز جاری، ابتدا میانگین وزنی معاملات آن روز را به دست میآوریم. سپس تفاوت میانگین به دست آمده با قیمت پایانی روز گذشته را در نسبت معاملات امروز به حجم مبنا ضرب میکنیم و آن را به قیمت پایانی روز گذشته اضافه خواهیم کرد تا قیمت پایانی به دست آمده در این روز محاسبه شود. در این حالت اگر فرض کنیم که میانگین وزنی معاملات روز جاری ۱۳۰ باشد، قیمت پایانی نماد برابر با ۱۲۵ تومان خواهد بود.
میانگین وزنی معاملات امروز: ۱۳۰
قیمت پایانی روز گذشته: ۱۲۰ تومان
حجم مبنا: ۲ میلیون سهم
حجم معاملات روز جاری: ۱ میلیون سهم
تفاوت میانگین وزنی معاملات امروز با قیمت پایانی در روز گذشته:
۱۳۰-۱۲۰=۱۰
تعدیل با حجم مبنا:
۵=۱۰*۰.۵
قیمت پایانی امروز:
۱۲۵=۱۲۰+۵
بنابراین مبنای تغییرات قیمتها و سقف معایب بهکارگیری حد سود چیست؟ مجاز نوسان روز بعد، در بازه ۵ درصد مثبت و ۵ درصد منفی خواهد بود.
معایب بهکارگیری حد سود چیست؟
آزمون آنلاین اخلاق حرفهای پایه دوازدهم | پودمان 2: مسئولیت پذیری
تیم مدیریت گاما
آزمون آنلاین اخلاق حرفهای دوازدهم | پودمان 3: درستکاری
تیم مدیریت گاما
آزمون آنلاین اخلاق حرفهای پایه دوازدهم | پودمان 1: امانت داری
تیم مدیریت گاما
آزمون پودمانی اخلاق حرفهای دوازدهم هنرستان کمال الملک | پودمان 3: درستکاری
آزمون تستی اخلاق حرفهای دوازدهم | پودمان 4: رعایت انصاف
آزمونک اخلاق حرفهای دوازدهم هنرستان فنی و حرفهای حضرت معصومه | پودمان 5: بهرهوری
امتحان نهایی اخلاق حرفهای پایه دوازدهم هنرستان های ایرانی خارج از کشور | دی 1399…
طرح درس سالانه اخلاق حرفهای دوازدهم هنرستان
امتحان پودمان 2 اخلاق حرفهای دوازدهم هنرستان استاد فرزانه | مسئولیت پذیری
میترا ابراهیم زاده
آزمون جبرانی نوبت تابستان اخلاق حرفهای دوازدهم هنرستان فنی و حرفهای دانشمند |…
امتحان پودمان 1 اخلاق حرفهای دوازدهم هنرستان استاد فرزانه | امانت داری
میترا ابراهیم زاده
امتحان اخلاق حرفهای دوازدهم هنرستان 22 بهمن سیاهکل | پودمان 1: امانت داری
سجاد کاظم پور ایشکاء
مجموعه آزمونهای پودمانی اخلاق حرفهای دوازدهم هنرستان چهل شهید | پودمان 1 تا 3
با معایب هایما S7 توربو آشنا شوید
در این مقاله از سری مقالات معرفی خودرو مجله همراه مکانیک قصد داریم شما را با معایب هایما S7 توربو آشنا کنیم. اگر شما هم علاقهمند هستید اطلاعاتی راجع به «معایب هایما S7 توربو» بهدست آورید یا قصد خرید این شاسیبلند چینی را دارید در ادامه با ما همراه باشید تا بارزترین معایب هایما S7 توربو را برایتان شرح دهیم.
طی سالهای گذشته علاقهمندی خریداران ایرانی به خودروهای شاسیبلند، موجب شده است تا شرکتهای داخلی بتوانند با مونتاژ و عرضه چنین خودروهایی در بازار کشور، سهم بیشتری را در این بازار پرتقاضا از آن خود کنند. بههمین دلیل شرکت ایرانخودرو در سال 1394، هایما S7 را مهمان جادههای کشورمان کرد. بعد از گذشت یکسال هایما S7 توربو با پیشرانهای قویتر، طراحی بهروزتر و زیباتر به بازار کشورمان عرضه شد که در کنار مزایا، از معایبی نیز برخوردار است. در پایان مقاله «معایب هایما S7 توربو» شما کاربر گرامی میتوانید تجربه رانندگی و نظرات خود را درباه هایما S7 توربو با سایر کاربران در بخش دیدگاهها به اشتراک بگذارید.
معرفی هایما S7 توربو
معرفی هایما S7 توربو
در اولین بخش از مقاله «معایب هایما s7 توربو» ابتدا نگاهی به تاریخچه ورود هایما s7 به بازار جهانی خواهیم داشت. هایما S7 در سال 2010 توسط معایب بهکارگیری حد سود چیست؟ هایما چین به بازار عرضه شد. یکسال بعد یعنی در سال 2011 این شاسیبلند مورد فیسلیفت قرار گرفت که طی این فیسلیفت ایرادات ظاهری هایما S7 از بین رفت و با چهره بهمراتب زیباتر و جوانپسندانهتر در اختیار خریداران قرار گرفت. با توجه به ابعاد و اندازه هایما اس7 باید گفت که این خودرو بر روی پلتفرم مزدا تریبیوت شکل گرفته که نسبت به اغلب کراساوورهای چینی موجود در بازار کشور از کابین جادارتری برخوردار است.
در سال 1394 شرکت ایرانخودرو طی همکاری با شرکت خودروسازی هایما چین، تصمیم گرفت اولین فیسلیفت هایما S7 را روانه بازار داخلی کند، اما طراحی نهچندان زیبا و موتور ضعیف این خودرو باعث شد تا در سال 95، دومین فیسلیفت هایما S7 با پیشرانه توربو مهمان جادههای کشورمان شود.
برای فروش خودرو در سریعترین زمان و با بهترین قیمت اینجا را کلیک کنید.
هایما s7 توربو از نظر طراحی ظاهری از اولین سال ورود به بازار با تغییرات زیادی همراه بوده است. طراحان هایما S7 توربو معتقدند که تمام موارد و تغییرات صورت گرفته در این خودرو در راستای قدرت بخشیدن به ظاهر جدید هایما S7 توربو مورد استفاده قرارگرفتهاند که البته این قدرت فقط در معایب بهکارگیری حد سود چیست؟ ظاهر خودرو بهچشم میآید و در عمل این قدرتمندی کمرنگتر میشود.
هایما S7 توربو در بازار داخلی از نظر طراحی ظاهری و مشخصات فنی در این رنج قیمتی رقبای بسیاری دارد. در ادامه این مقاله قصد داریم یک بررسی اجمالی در رابطه با هایما s7 توربو داشته باشیم و معایب آن را ذکر کنیم.
کیفیت پایین متریال کابین هایما S7 توربو
کیفیت پایین متریال کابین هایما S7 توربو
وقتی وارد کابین هایما S7 توربو میشوید، استفاده از متریال بیکیفیت و پلاستیک خشک حس ناخوشایندی را برایتان رقم میزند. گرچه استفاده از دو رنگ مشکی و نارنجی در صندلیها و رویه دربها در ابتدای ورود به کابین خیره کننده به نظر میرسند اما طراحی داشبورد مشکیرنگ هایما اس7 توربو قدیمی است و استفاده از مواد بیکیفیت در کنار ادوات کنترلی که برای ساخت آن از پلاستیک خشک استفاده شده شما را دلسرد خواهد کرد.
مطمئنا بهکارگیری چنین متریالی در اغلب بخشهای داخلی خودرو موجب میشود تا پس از مدتی سروصدای کابین به گوش برسد که برای شاسیبلندی در این رنج قیمتی قابلقبول نخواهد بود. پس باید گفت که این کمپانی در کابین و طراحی داخلی خودرو کمی ضعیف عمل کرده است و باعث میشود با سوار شدن در هایما S7 توربو حس یک خودروی ارزانقیمت به شما دست دهد. بهطور کلی هایما S7 توربو از لحاظ طراحی بدنه و طراحی کابین نمره قابل قبولی را کسب نمیکند.
ضعف ایمنی در هایما S7 توربو
ضعف ایمنی در هایما S7 توربو
متاسفانه هایما S7 توربو توسط موسسه ایمنی C-NCAP مورد بررسی قرار نگرفته است و نمیتوان به این شاسیبلند چینی امتیازی در بخش ایمنی داد. البته ناگفته نماند که 4 عدد کیسه هوا، ترمزهای دیسکی مجهز به ABS+EBD+EBA، سیستم کنترل کشش، سیستم کنترل پایداری و HAC (کنترل ایستایی در سربالایی) از تجهیزات ایمنی هایما S7 توربو بهشمار میآیند، اما با این حال نمیتوان به مقاومت بدنه و ایمنی سرنشینان عقب اطمینان بالایی داشت. در این شاسیبلند چینی تنها برای سرنشین جلو و راننده کیسه هوا در نظر گرفته شدهاست و برای سرنشینان عقب خودرو، آپشن ایمنی وجود ندارد.
تجربه نه چندان مطلوب رانندگی
تجربه نه چندان مطلوب رانندگی
در بخش رانندگی هم شاهد معایب هایما S7 توربو هستیم؛ به محض وارد شدن به خودرو متوجه ارتفاع زیاد و گلگیرهای حجیم این خودرو خواهید بود که این موضوع دید راننده را کاهش میدهد و محدود بودن تعداد دوربینها و کیفیت کم آنها نیز در رفع این مشکل کمکی نمیکند.
هایما S7 توربو از سیستم تعلیق بسیار نرمی برخوردار بوده که حس خوشایندی برای سرنشینان خواهد داشت؛ ولی چنین نرمی در کنار فاصله زیاد خودرو از سطح زمین و همینطور انتقال نیروی پیشرانه توربوشارژ این خودرو به چرخهای جلو باعث میشود تا مجبور باشید در جادههای پر پیچوخم برای حفظ تعادل و پایداری هرچه بیشتر هایما اس 7، جوانب احتیاط بیشتری را رعایت کنید.
از طرفی بهدلیل عدم عایقبندی صحیح خودرو صدای موتور به داخل کابین نفوذ کرده که این مورد هم باعث شده تا هایما S7 توربو از نظر تجربه رانندگی نمره منفی کسب کند.
ضعف خدمات پس از فروش هایما S7 توربو
ضعف خدمات پس از فروش هایما S7 توربو
شاید برایتان جالب باشد که بدانید با توجه به گستردگی نمایندگیهای ایران خودرو، مشکل خدمات پس از فروش برای هایما s7 توربو وجود دارد و به دارندگان این خودرو خدمات مناسبی ارائه نمیشود. اکثر نمایندگیها توانایی تعمیر هایما S7 توربو را نداشته یا با کمبود قطعات یدکی مواجه هستند.
از طرفی بهدلیل موج بسیار زیادی از خودروهای چینی که در فواصل زمانی نزدیک وارد بازار میشوند، امید به تولید مجدد مدلهای قبلی کم شده و ضعف خدمات پس از فروش بیشتر میشود. تولید محدود هایما S7 توربو باعث شده تا قطعات یدکی این خودرو کمتر وجود داشته باشد و همچنین بهعلت عرضه محدود و ورود خودروهای جدید چینی، بهندرت تعمیرکار ماهر برای این شاسیبلند چینی وجود دارد. ناگفته نماند که اکثر خودروهای چینی بعد از مدتی با افت قیمت شدیدی در بازار مواجه میشوند که این مورد باعث میشود بازار دستدوم خوبی هم برای این مدلها وجود نداشته باشد.
جمع بندی معایب هایما S7 توربو
در پایان مقاله «معایب هایما s7 توربو» باید گفت که شرکت ایران خودرو با عرضه هایما S7 توربو سعی داشته تا ضعفهای موجود در نمونه اولیه این خودرو یعنی هایما اس7 تنفسطبیعی را برطرف کرده و سهم بیشتری از بازار خرید و فروش خودروهای کراساوور به دست آورد.
اما در عمل، حضور همه جانبه رقبای پرطرفداری همچون جک S5 و تیگو 5 در کنار معایب هایما s7 توربو و همینطور عرضه محدودتر این خودرو در مقایسه با سایر خودروهای همرده باعث شد تا S7 توربو نتواند آن طور که باید در بازار کشور موفق عمل کند و به فروش چشمگیری دست یابد.
در حال حاضر نیز به دلیل محدودیتهای ایجاد شده در اثر تحریمها، تولید این خودرو با مشکل مواجه شده و تقریبا میتوان گفت که این خودرو از سبد محصولات ایران خودرو حذف شده است که این موضوع میتواند بر بازار خرید و فروش کمرونق این خودرو و مشکلات مربوط به عدم دسترسی به خدمات و قطعات دامن بزند.
بهطور کلی ضعفها و نکات منفی هایما s7 توربو را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
دیدگاه شما