تجارت CFD – راهنمای مبتدیان
قراردادهای اختلاف (CFD) به شما امکان می دهد در دارایی های مالی اساسی (ابزارها) مانند سهام ، شاخص ها ، کالاها ، ارزها و خزانه داری در بازارهای خارج از بورس (OTC) حدس بزنید.
CFD مشتق مالی نامیده می شود که ارزش آن بر اساس دارایی مالی اساسی است و به یک معامله گر اجازه می دهد تا از حرکات قیمت سود کسب کند تا اینکه دارایی اصلی را در اختیار داشته باشد.
به جای خرید یک دارایی خاص ، معامله گر می تواند در مورد چگونگی تغییر قیمت آن دارایی حدس بزند.
با انعقاد قرارداد با یک کارگزار CFD ، شما موافقت می کنید که تفاوت قیمت یک دارایی اساسی را از آغاز معامله تا پایان آن مبادله کنید.
به عبارت دیگر ، پس از باز کردن معامله ای با قیمت خاص ، منتظر افزایش یا کاهش قیمت هستید و در نهایت ، در زمان بسته شدن قرارداد ، سود حاصل می کنید و یا از ضرر تفاوت ارزش دارایی متحمل می شوید.
سود یا زیانی که می گیرید به صحت پیش بینی شما بستگی دارد.
تجارت CFD چگونه کار می کند؟
به بیان ساده تر ، تجارت CFD به یک معامله گر این فرصت را می دهد که در صورت بالا و پایین رفتن بازار ، سود کسب کند.
معاملات در CFD جایگزینی انعطاف پذیر در برابر معاملات سنتی است و به یک معامله گر این انعطاف را می دهد که به جای خرید خود دارایی ، نسبت به قیمت یک دارایی معامله کند.
با نداشتن دارایی اساسی ، می توانید از بازارهای اساسی که در قیمت رشد می کنند و همچنین بازارهایی که در قیمت پایین می آیند سود کسب کنید. به بیان دیگر ، به عنوان یک تاجر CFD ، می توانید هنگام صعود یا سقوط بازارها ، بیست و چهار ساعت در روز معامله کنید.
با CFD ، معامله گران مجاز به معامله از یک حساب معاملاتی با قیمت دارایی های مختلف مختلف مانند سهام ، ارز ، شاخص و کالاهایی مانند نفت یا طلا هستند.
هر CFD بر اساس قیمت دارایی اساسی دارای قیمت خرید (قیمت درخواست یا پیشنهاد) و قیمت فروش (قیمت پیشنهاد) است.
اگر انتظار شما این است که قیمت دارایی اساسی افزایش یابد ، شما خرید می کنید. این “طولانی رفتن” (همچنین به عنوان “تجارت طولانی” یا “موقعیت طولانی” نامیده می شود) نامیده می شود ، به معنی خرید CFD برای فروش در مرحله بعد.
برای مثال: بگذارید بگوییم قیمت فعلی طلا در بازار 1 600 دلار در هر اونس است و شما پیش بینی می کنید که ممکن است افزایش یابد. شما تجارت (خرید) را با قیمت فعلی 1 600 دلار در هر اونس باز می کنید و هنگامی که قیمت طلا به 1 620 دلار رسید ، معامله (فروش) را می بندید. سود شما 20 دلار خواهد بود.
“کوتاه رفتن” (که “موقعیت کوتاه” یا “تجارت کوتاه” نیز نامیده می شود) به معنای فروش CFD برای خرید در مرحله بعد است ، اگر فکر می کنید قیمت دارایی اساسی کاهش می یابد.
به عنوان مثال: هنگامی که قیمت فعلی طلا در بازار $ 1 600 دلار است ، معامله کوتاه (فروش) انجام می دهید و معامله (خرید) را با 1 اونس 1 540 دلار می بندید و 60 دلار سود می کنید.
CFD قیمت بازار اساسی را دنبال می کند. هرچه بازار بیشتر به سمتی که پیش بینی می کنید حرکت کند ، سود شما نیز بیشتر خواهد شد. هرچه بیشتر در جهت مخالف حرکت کند ، ضررهای شما بیشتر می شود.
معاملات CFD همچنین شامل مفاهیمی مانند اهرم ، حاشیه ، پوشش و گسترش است.
اهرم CFD
معاملات CFD اهرم شده است ، این بدان معناست که شما می توانید به بخش بزرگی از بازار دسترسی داشته باشید بدون اینکه متعهد شوید هزینه کامل لازم برای افتتاح یک معامله را بپردازید.
به عنوان مثال: اگر 2.000 دلار در حساب معاملاتی CFD خود داشته باشید و توسط واسطه CDF مجاز به دریافت اهرم 50:1 باشید ، می توانید بابت هر 1 دلار در حساب تجارت خود به 50 دلار دسترسی داشته باشید. به عبارت دیگر ، شما مجاز به تجارت تا 100.000 دلار هستید.
مفهوم آن این است که با سپرده نسبتاً ناچیز ، همچنان می توانید همان سودهایی را که در سرمایه گذاری سنتی به دست می آورید بدست آورید ، با این تفاوت که بازده سرمایه گذاری اولیه شما بسیار بیشتر است.
با این حال ، خطر این است که ضررهای احتمالی به همان اندازه سودهای بالقوه بزرگ می شوند.
به خاطر داشته باشید که سود یا زیان شما بر اساس اندازه کامل موقعیت شما محاسبه می شود ، به این معنی که تفاوت قیمت دارایی اساسی از نقطه ای که معامله را شروع کرده اید تا نقطه ای که آن را بسته اید محاسبه خواهد اهمیت لبه معاملاتی در تجارت شد.
نتیجه این است که سود و زیان می تواند به طور قابل توجهی در مقایسه با سرمایه گذاری اولیه شما افزایش یابد و زیان می تواند بیش از سپرده باشد. بنابراین ، نسبت اهرم شما از اهمیت ویژه ای برخوردار است و مراقب باشید که در بودجه موجود خود تجارت کنید.
در معاملات CFD دو نوع حاشیه وجود دارد:
حاشیه سپرده
آیا مبلغ مورد نیاز برای افتتاح موقعیت معاملاتی است.
حاشیه نگهداری
درصورت وجود احتمال حاشیه سپرده شما و هرگونه وجه اضافی در حساب تجاری شما ، حاشیه مورد نیاز شما را نخواهد داشت که خسارات احتمالی را پوشش نمی دهد. اگر این اتفاق بیفتد ، کارگزار CFD شما ممکن است با شما تماس بگیرد و از شما بخواهد حساب تجارت خود را پر کنید. با نداشتن بودجه کافی در حساب معاملاتی ، موقعیت تجاری شما بسته می شود و خسارات وارده تحقق می یابد.
مصون سازی
همچنین می توان از CFD برای جلوگیری از ضرر در پرتفوی موجود دیگر استفاده کرد.
به عنوان مثال ، شما در سهام فعلی خود تعدادی سهام شرکت XYZ Limited را در اختیار دارید اما انتظار می رود ارزش این سهام در آینده کاهش یابد. با استفاده از موقعیت کوتاه از طریق تجارت CFD ، می توانید بخشی از ضررهای احتمالی را خنثی کنید. هر گونه افت ارزش سهام XYZ Limited با سود در معاملات کوتاه CFD شما جبران می شود.
گسترش
در معاملات CFD ، اسپرد به تفاوت قیمت خرید و قیمت فروش اشاره دارد.
قیمت خرید همیشه بالاتر از قیمت فعلی بازار خواهد بود و قیمت فروش پایین تر خواهد بود. قیمت اساسی بازار به طور کلی در میانه این دو قیمت قرار خواهد گرفت.
هزینه باز کردن موقعیت CFD بیشتر اوقات تحت پوشش اسپرد است. این بدان معنی است که قیمت های اهمیت لبه معاملاتی در تجارت خرید و فروش برای انعکاس هزینه های تجارت تنظیم می شود.
محاسبه سود یا زیان حاصل از معاملات CFD
تعداد کل قراردادها را در ارزش هر قرارداد ضرب کنید و سپس پاسخ اول را در اختلاف امتیاز بین قیمت بسته شدن و قیمت افتتاح قرارداد ضرب می کنید.
سود یا زیان
(شماره قراردادها x ارزش هر قرارداد)
x (قیمت بسته شده – قیمت افتتاحیه)
برای به دست آوردن تصویر کامل ، هزینه های اسپرد و سایر هزینه ها یا هزینه های قابل اجرا باید در نظر گرفته شود.
کسری تجاری امریکا چقدر اهمیت دارد؟
یکی از اولویتهای دولت دونالد ترامپ، کاهش کسری تجاری امریکاست که در دهههای اخیر به طرز چشمگیری افزایش یافته است. ترامپ و تیم مشاورانش مذاکرات مجددی درباره معاملات تجاری، ارتقای سیاستهای خرید امریکا و مواجهه با چین انجام دادهاند.
یکی از اولویتهای دولت دونالد ترامپ، کاهش کسری تجاری امریکاست که در دهههای اخیر به طرز چشمگیری افزایش یافته است. ترامپ و تیم مشاورانش مذاکرات مجددی درباره معاملات تجاری، ارتقای سیاستهای خرید امریکا و مواجهه با چین انجام دادهاند. این تغییرات اقتصادی در آینده کسری تجاری امریکا را منقبض و کوچک میکند و مشاغل جدید ایجاد میکند و منجر به تقویت امنیت ملی خواهد شد. بسیاری از اقتصاددان و کارشناسان تجاری باور نمیکنند که کسری تجاری به اقتصاد امریکا صدمه میزند و بر خلاف آن هشدار میدهند و تلاش میکنند تا روابط تجاری با کشورهای خاصی را به اثبات برسانند. دیگر کارشناسان باور دارند که ادامه کسریهای تجاری اغلب یک مساله است و بحثهای مهمی وجود دارد که چه میزان از کسری تجاری توسط دولتها و سیاست خارجی آنها ایجاد میشود. که در این صورت باید به دنبال کاهش آن بود.
در این نوشتار سعی بر آن است که به مفهوم کسری تجاری و علل آن و تغییر کسری تجاری امریکا در طول دهههای اخیر و نگرانی ناظران از این تغییرات و اقداماتی که روند کسری تجاری را کاهش میدهد، پرداخته شود.
ماهیت کسری تجاری
کسری تجاری زمانی رخ میدهد که واردات ملی بیش از صادرات آن باشد. به عنوانمثال در سال 2016 صادرات امریکا حدود 2/2تریلیون دلار در کالاها و خدمات بود درحالی که واردات آن 7/2تریلیون دلار بود. کسری تجاری به جای مانده تقریبا 500 میلیارد دلار بود. خدماتی از قبیل توریسم، مالکیت معنوی، کمک مالی تقریبا یکسوم صادرات امریکا را تشکیل میدهد. درحالی که کالاهای اصلی صادراتی شامل هواپیما، تجهیزات پزشکی، کالاهای کشاورزی و پتروشیمی هستند. در ضمن کالاهای وارداتی شامل کالاهای سرمایهیی، مانند تجهیزات کامپیوتری و کالاهای مصرفی شامل صنعت پوشاک، خدمات الکترونیکی و نفت خام است. (کسری در کالاها که حدود 750میلیارد دلار است بالاتر از کل کسری است. ازاینرو بخشی از کسری کالاها با مازاد آن در تجارت خدمات جبران میشود).
توازن واردات و صادرات یا توازن تجاری یکی از ابعاد وسیع معاملات اقتصادی امریکا با بقیه جهان است. که بهصورت توازن قیمتها شناخته شده است. توازن اقتصادی قیمتها شامل توازن تجاری یا حسابجاری یا حسابهای مالی یا فعالیتهای خریدوفروش داراییهای خارجی است. حسابهای مالی شامل داراییهای مالی مانند سهام و اوراق قرضه همچنین سرمایهگذاری مستقیم خارجی است. این حسابها عموما، کسری حساب جاری یا کسری تجاری را متوازن میکند و منتج به مازاد حساب مالی متوازن میشود بهگونهیی که سرمایه خارجی به داخل کشور جاری میشود.
دلایل کسری تجاری
از دلایل اصلی کسری تجاری عدم توازن میان نرخهای ذخایر و سرمایهگذاری کشور است. مارتین فلدستین از کارشناسان دانشگاه هاروارد میگوید یکی از دلایل برای کسری تجاری امریکا میتواند هزینه کردن پول بیشتر به نسبت ایجاد کردن آن باشد که منجر به کسری حساب جاری میشود. این پولهای اهمیت لبه معاملاتی در تجارت اهمیت لبه معاملاتی در تجارت هزینه شده سمت کالاها و خدمات خارجی میرود. این نوع هزینهها هم شامل قرض گرفتن از قرضدهندگان خارجی میشود که به بدهیهای ملی امریکا میافزاید هم شامل سرمایهگذاری خارجی در داراییهای امریکا که همان حسابهای سرمایهیی است، میشود.
بهطوریکه اقتصاددانانی همچون هافبائر و ژیائویو از موسسه بینالمللی پیترسون گفتند که چندین عامل بر حوزه کسری تجاری تاثیر میگذارد.
- نرخ بالای هزینههای صرف شده دولتی، این مساله اگر منجر به کسری بودجه فدرال در ابعاد وسیع شود کاهش نرخ ذخایر ملی و افزایش کسری تجاری را به دنبال داریم. بخشی از این کسری بودجه شامل افزایش میزان قرضهای امریکا از خارج است.
- نرخ تبادل دلار نیز خیلی مهم است. به عنوان یک دلار قویتر محصولات خارجی را برای مصرفکنندگان امریکایی ارزانتر میکند درحالی که صادرات امریکا را برای خریداران خارجی گرانتر میکند.
- اقتصاد رو به رشد امریکا اغلب منجر به کسری وسیعتر اهمیت لبه معاملاتی در تجارت میشود. از زمانی که مصرفکنندگان درآمد بیشتری را دارند تا کالاهای بیشتری را از خارج بخرند.
اقتصاددانان به طور کلی این عوامل را بسیار مهمتر از سیاست تجاری در تعیین کلی کسری میدانند. زیرا آسانتر کردن یا سختتر کردن تجارت با کشورهای خاص منجر به ساده کردن تغییر کسری تجاری به سایر شرکای تجاری میشود. بنابراین اقتصاددانان هشدار میدهند در مقابل ترکیب کسریهای دوجانبه که شرایط خاصی از روابط تجاری با کشورهای خاص و کسری کلی که عوامل مهمی را در اقتصاد منعکس میکند.
تغییر کسری تجاری امریکا
کسری 500 میلیارد دلار امروز امریکا، نشان میدهد حدود 7/2درصد رشد تولید داخلی پایین است. به نسبت اوج آن در سال 2006 که بیش از 760میلیارد دلار بوده است. که بیش از 5 درصد رشد تولید داخلی بود. متوسط کسری تجاری از سال 2000 حدود 535 میلیارد دلار است که بالاتر از دهههای قبلی است. امریکا در فاصله سالهای 1960و 1970 کسری تجاری را مدیریت کرد بعد از کسری بزرگ در سال 1980 این کسری در فاصله سالهای 1990و 2000 ادامه پیدا کرد. بیشترین عدم توازن تجاری دوجانبه با چین است. امریکا در سال 2016 کسری تجاری 374میلیارد دلاری با چین را مدیریت کرد.
بزرگترین کمککننده بعدی به کسری تجاری در حدود 68 میلیارد دلار، ژاپن است.
کسری با چین از ابتدای سال 2000 با یک متوسط حدود 34میلیارد دلار در سال 1990 به صورت ناگهانی افزایش پیدا کرد. بسیاری از اقتصاددانان از این مساله به عنوان «شوک چین» یاد کردند و آن را به رشد سریع غیرمنتظره بخش کالاهای صادراتی چین از اواخر 1990 اختصاص دادهاند. به دنبال ابن تحولات چین اصلاحات اقتصادی عمیقی را آغاز کرد و سیاستهای یارانه تولیدات را به کار گرفت همچنین تسریع روند صنعتیسازی و افزایش صادرات را آغاز کرد. در این فرآیند چین عنوان «کارخانه جهان» را به دست آورد. تسریع رشد اقتصادی چین بعد از ورود آن به سازمان تجارت جهانی در سال 2001 است.
این فاکتورها جریان ورود کالاهای الکترونیک، صنعت پوشاک و بقیه کالاها به داخل امریکا را افزایش میدهد و به جریان کسری تجاری امریکا کمک میکند که از سوی چین به داخل امریکا جریان پیدا کرده است. مشاغل تولیدی امریکا از 26درصد در سال 1970 به 5/8 در صد در سال اهمیت لبه معاملاتی در تجارت 2016 تنزل پیدا کرده است. این تنزل بنا به گفته هافبائر و دیگران با رقابت چین افزایش پیدا کرده است. با وجود آن اقتصاددانان اذعان دارند که این روند به شکل کاهش ماشینآلات و افزایش محصولات تولیدی و تقاضا برای تغییر از کالاها به خدمات است.
نگرانی ناظران از کسری تجاری
دونالد ترامپ که حامی پایان عدم توازن تجاری است، اذعان دارد که کسری تجاری بطور وحشتناکی به اقتصاد صدمه میزند. او معاملات وحشتناک با مکزیک و کره جنوبی و سایر کشورها را که واردات خارجی ارزان را اجازه میدهد و کارخانه جات امریکا را فلج کرده و مشاغل را از بین میبرد، سرزنش میکند.
پیتر ناوارو، مشاور ارشد رییسجمهور در زمینه تجارت و صنعت این باور را دارد که کسری، امنیت ملی را تهدید میکند و امریکا را به بدهی خارجی و سرمایهگذاری خارجی وابسته میکند تا آن را مدیریت مالی کند. دولت ترامپ درحال کم کردن کسری با مکزیک است این مذاکرات در پیمان نفتا صورت گرفته است. ترامپ همچنین ممکن است از توافق تجارت آزاد امریکا و کره جنوبی در سال 2012 عقبنشینی کند. از آن سال به بعد کسری تجاری امریکا با کره جنوبی دو برابر شده است و صادرات امریکا حدود 3میلیارد دلار کاهش پیدا کرده است. منتقدین سیاستهای عمدی تصویب شده، کره جنوبی را از قبیل محدودیتهای قانون کار و تقلب اهمیت لبه معاملاتی در تجارت پول سرزنش کردند.
ادوارد آلدن معامله ناامیدکننده است از زمانی که تحلیلگران پیشبینی کردند، رشد صادرات امریکا حداقل 10میلیارد دلار است. او میگوید کره به نسبت امریکا یک اقتصاد بسته است اما پاره کردن توافق تجارت آزاد میان کره جنوبی و امریکا مساله را حل نخواهد کرد.
برخی از واضعان قانون دموکرات، گروههای کار و کارخانهداران انتقاد میکنند که برخی از کشورهای خارجی خصوصاً چین از کارهای ناعادلانه همچون تقلب پول و سرکوب درآمدی و یارانههای دولتی استفاده کرده است تا صادرات را افزایش دهد درحالی که واردات امریکا را بلوکه کرده است. برخی از اقتصاددانان باور دارند که رقابت چین ریشه در حمایتگرایی آن و درگیری دولت در اقتصاد است که صادرات را در لبه ناعادلانهیی تشویق میکند و قوانین تجارت جهانی را نقض میکند. افزایش ذخیرهسازی در کشورهای آسیای شرقی همچون چین به علت سیاستهای دولتی، حجم وسیعی از مازاد دولتی را ایجاد میکند که باید توسط کشورهایی که کسری دارند مانند امریکا جذب شود.
تمرکز کسری در بخش تولید، نگرانیهایی را در میان اقتصاددانان در طول از دست دادن مشاغل و تاثیر بد آن بر جوامع محلی افزایش داده است.
تحقیق موسسه سیاست اقتصادی نشان میدهد که هجوم واردات چین دستمزد را برای کارگران تحصیلنکرده پایین آورده است. و از سال 2001 حدود 4/3میلیون شغل را در امریکا ارزشگذاری کرده است. درحالی که تحقیق منتشر شده توسط موسسه تکنولوژی ماساچوست حدود 2میلیون است. بسیاری از اقتصاددانان ترس دارند که از دست داد ن مشاغل مرتبط با واردات در حال پس زدن روند تجارت و جهانیشدن هستند و در آینده نتایج سیاسی متناقضی دارند.
نگرانیهایی از سمت اقتصاددانان در زمینه عدم تعادل وسیع و مداوم وجود دارد موسسه پیترسون هشدار میدهد که بدهی، لازم است که کسری را تامین مالی کند. رییس کمیسیون سابق فدرال اهمیت لبه معاملاتی در تجارت بن برنانکه و جرد برنشتاین، مشاور اقتصادی روسای جمهور جورج بوش و باراک اوباما اذعان کردهاند که جریان سرمایه خارجی که کسری تجاری را همراهی میکند ممکن است منجر به امیدهای زودگذر مالی شود و این مساله شکسته شدن جایگاه امریکا را که از سال 2006 آغاز شده است بهدنبال دارد.
راهکارهای کاهش کسری
دونالد ترامپ قول داده است که کسری تجاری را کاهش دهد. هر چند که طرحهای دولت نامشخص است. پیشنهاد اصلی ترامپ اجرای تعرفههای بالا برای کالاهای چینی است که احتمالا بیتاثیر خواهد بود. اما اقتصاددانان میگویند، مذاکره بهترین دستاورد است که میتواند صادرات امریکا را به بازار چین تسهیل کند.
ترامپ همچنین قول داده است که برچسب دستکاری در سیستم پولی را به چین بزند، طرحی که کارشناسان میگویند تاثیرات عینی کمی را میتواند داشته باشد. اما سرانجام ذهنیتش را تغییر داد. ویلبر راس وزیر صنایع امریکا گفته است که مساله تعرفههای بالا، یارانهها موانعی است که کالاهای امریکا در چین و اروپا با آن مواجه است. او میگوید، سیاستهای امریکا تمرکز بر افزایش فعالیتهای بهبود روند تجاری تحت قوانین سازمان تجارت جهانی خواهد بود و داشتن بهترین معاملات با شرکای تجاری است.
آلدن از اعضای شورای روابط خارجی مینویسد، اقدامات یکجانبه واردات را بلوکه میکند و نگرانی نسبت به یارانههای خارجی متحدان امریکا را عصبانی میکند و ضرر به صنایع امریکا وارد میکند. وقت آن است که به سیاستهای اقتصادی ریچارد نیکسون و رونالد ریگان برگردیم تا با اقدامات تهدیدآمیز کشورهای دیگر را به توقف سیاستهای تغییر تجاری تحریک کنیم. ریگان و نیکسون متحدان خود را همانند ژاپن و آلمان با تعرفههای یکجانبه متقاعد کردند که پولشان را مورد ارزیابی مجدد قرار دهند. یک دلار ضعیفتر ممکن است به افزایش صادرات امریکا کمک کند. هر چند ترامپ عقیده دارد که دلار خیلی قوی است. از زمان به قدرت ترامپ، دلار بهآرامی حرکت کرده است.
سستر از اعضای شورای روابط خارجی بر این باور است که سیاستمداران باید به چین و سایر کشورها فشار بیاورند تا سیاستهایی را تصویب کنند که نرخهای ذخایر را پایین بیاورند. در حوزه سیاست داخلی، افزایش نرخ ذخایر میتواند کسری تجاری را پایین بیاورد. بهطوری که صندوق بینالمللی پول و سایرین نشان دادند که یکی از راههای مستقیم برای انجام دادن آن، کاهش کسری بودجه دولت است. بودجه پیشنهادی ترامپ شامل هزینههای دفاعی بالا و طرح اصلاح مالیاتی که احتمالاً کسری بودجه را افزایش میدهد. طرح افزایش نرخ بهره در گذشته با تقویت دلار همراه بوده و درحال حاضر با افزایش کسری تجاری خود را نشان میدهد.
کسری تجاری برای اقتصاد امریکا به تنهایی یک مساله نیست زیرا که کسری تجاری بزرگتر میتواند نتیجه یک اقتصاد قویتر باشد. حرکت به سمت مازاد تجاری امریکا میتواند منجر به کاهش رشد جهانی و افزایش بیثباتی اقتصادی در میان شرکای تجاری امریکا شود. ارتقای تجارت با کاهش قیمتها و افزایش تولیدات امکان دارد. تجارت با هدایت منابع به جایی که اقتصاد رقابتی است فرصتهای جدید را ایجاد میکند و جامعه را به سمت جلو میبرد و زندگی خوبی را برای همه فراهم میکند. راههای سنتی اندازهگیری سلامت اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی و آمارهای تجاری مشکلاتی را برای محاسبه رشد اقتصادی سریع و اقتصاد دیجیتال ایجاد میکند. سیاستهای حمایتگرایی میتواند ضد تولیدی باشد زیرا بلوکه کردن واردات بدون تغییر ذخایر اساسی و سطوح سرمایهگذاری بهسادگی ارزش دلار را افزایش میدهد و دلیلی است تا صادرات کاهش پیدا کند. تمرکز بیش از حد روی کسری تجاری منجر به تقویت سیاستهای حمایت گرایی و جنگ جهانی تجاری جدید میشود که اوضاع را برای همه بدتر میکند.
پایان معاملات بورس در لبه پرتگاه / جهش نرخ بهره کار خودش را کرد
سهامداران امروز در حالی شاهد پایان معاملات بورس بودند که شاخص کل کماکان در مخمصه و رکود سنگین گرفتار شده است.
به گزارش تجارتنیوز، سهامداران امروز در حالی شاهد پایان معاملات بورس بودند که شاخص کل کماکان در مخمصه و رکود سنگین گرفتار شده است.
بورس تهران امروز یکشنبه دوم مرداد ۱۴۰۱ با افتی ۹ هزار و ۷۰۱ واحدی به کار خود پایان داد. شاخص کل با افتی بیش از ۹ هزار واحد، رقم یک میلیون و ۴۶۳ هزار واحدی را به ثبت رساند. شاخص هموزن نیز با افت محسوسی مواجه شده، به نحوی که کاهش ۴ هزار و ۴۵۴ واحدی باعث تثبیت این شاخص در محدوده ۴۰۰ هزار واحدی شد.
پایان معاملات بورس در لبه پرتگاه
معاملات بازار سهام امروز در شرایطی پایان یافت که شاخص هموزن در آستانه سقوط به کانال ۳۰۰ هزار واحدی قرار گرفته است. اهمیت این موضوع برای سهامداران به مراتب بیشتر از نزول شاخص کل به کانال های پایینتر است. بسیاری از تحلیلگران نیز این امر را به عنوان نشانهای منفی از روند بازار ارزیابی میکنند.
جهش نرخ بهره کار دست بازار داد
روز گذشته بانک مرکزی آمار نرخ بهره بین بانکی را منتشر کرد که طبق آن مشخص شد نرخ بهره در آخرین هفته تیر ۱۴۰۱ باز هم افزایش یافته است. طبق این گزارش نرخ بهره بین بانکی در تاریخ ۳۰ تیر معادل ۲۱.۳۱ درصد بوده است. همین امر باعث بروز نگرانی و نارضایتی در بین سهامداران بورسی شد. فعالان بازار سهام همواره از افزایش نرخ بهره شکایت داشته و آن را به عنوان نمادی از اراده دولت برای رونق گرفتن بورس میدانند.
چشم بورس روی نرخ تورم بسته است؟
از طرفی هم انتشار گزارش تورم تیر ۱۴۰۱ بسیار غافلگیرانه بود. طبق اعلام بانک مرکزی نرخ تورم نقطهای در ماه گذشته رکورد ۱۰ ساله خود را شکست و به ۵۴ درصد رسید. این نکته نیز موجب تعجب فعالان بازار را فراهم آورده است. بسیاری از اهالی بورس همواره در مقاطع مختلف شاهد رشد ناشی از انتظارات تورمی بوده اند و اکنون نیز انتظار دارند چنین اتفاقی در بازار رخ دهد. اما شواهد حاکی از بی تفاوتی یا چشم پوشی بورس از تورم افسارگسیخته در اقتصاد ایران است.
لغو پاسخ
بالا رفتن نرخ بهره بانکی و بازارهای موازی همچون سکه ارز و مسکن و فعالیتهای زیر زمینی مانع رشد بورس میباشند
مشکل بازار ما بدون تجربه وتخصص جناب عشقی وخاندوزی هست..تورو خدا جناب عشقی استعفا بده جناب قالیباف بیا دوباره رییس سازمان بورس شو اشتباه کردیم 🙏الان
از ما که گذشته . ولی اگر جوان هستید و می خواهید کلک سود کردن در بورس را بدانید بیست و خرده ای سال هست که در بورس هستم با وجود اینکه همیشه می شنیدم و می خواندم که باید دید بلند مدت به بورس داشت ولی متاسفانه درک نمی کرد م که این یعنی چه . این اواخر متوجه شدم که برای من پیرمرد خیلی دیر شده . کلک و قلق سود کردن در بورس به این صورت است که . اگر بورس را از گذشته تا الان بررسی کنید متوجه می شوید که بازار بورس همیشه به این صورت بوده که دو سه سالی بورد در حالت رکود بوده اخبار بورس همه ناراحت کننده و منفی . و این حرف و حدیث ها که این مقصره اون مقصره و غیره . قیمت سهام در ان دوره دو سه ساله رکود خیلی ارزان و پایین بوده . بعد این دوره رکود و بی رونقی بورد در یک دوره زمانی کوتاهی وارد یک رونق عجیبی می شده و قیمت سهام چند برابر و خیلی گران می شده مثلا یک سهم که قیمتش ۲۰۰ تومان بوده و در ان دو سه سال بی رونقی در محدوده ۱۰۰ تومان تا مثلا ۴۰۰ تومان نوسان می کرده حالا در این دوره رونق قیمت ان دو هزار تومان شده یعنی مثلا ده برابر . بعد از این دوره رونق مجددا بورس وارد یک دوره مثلا دو سه ساله رکود می شده و قیمت هم خیلی ارزان می شده بعد هم یک دوره رونق و گران شدن قیمت ها و ال اخر . الان می فهمم چرا گفته می شود که با پولی سهام بخر که بهش نیاز نداری . چون در ان دوره رکورد سهم را به قیمت مفت و ارزان می خری و نگه می داری و در ان دوره رونق عجیب بورس ان را که الان خیلی گران شده می فروشی و پولت ۵ تا ۱۰ برابر شده در صورتیکه اگر پولت را در بانک گذاشته اهمیت لبه معاملاتی در تجارت بودی دو برابر می شده . باید سهام را در دوره چند ساله رکود و بی رونقی بورس به قیمت خیلی ارزان و مفت خرید و نگه داشت و در ان مقطع کوتاه رونق عجیب بورس به قیمت خیلی خیلی گران فروخت و سود کرد . به سابقه معاملاتم در یک کارگذاری در سال ۹۵ و ۹۶ نگاه کردم قیمت بیشتر سهم زیر ۵۰۰ تومان بودند و در یک محدوده ای نوسان می کردند . کاملا معلوم بود می خواستم از این نوسان ها سود کنم مثلا سهمی را به قیمت ۲۵۰ تومان خریده بودم و وقتی به سقت ۳۲۰ تومان رسیده بود فروخته بودم و احتمالا خیلی احساس غرور و زرنگی کرده بودم که سریع در سقف فروخته بودم و سود کرده بودم و … . خرداد سال ۹۹ بود که این یپبررسی را انجام داده بودم . بعد قیمت ان موقع را قیمت حال مقایسه کردم . قیمت همه سهم هایی که ان موقع انها را خرید و فروش می کردم با قیمت خرداد ۹۹ ( زمان بررسی ) مقایسه کردم بعد دودستی زدم توی سر خودم . ای وای ای وای چه احمقی بودم خاک بر سرم . ان سهام ارزان قیمتی که دویست سیصد و چهار صد تومن قیمت داشتند و نوسان می کردند هی می خریدم و می فروختم و می خواستم نوسان بگیرم و سود کنم خرداد ۹۹ قیمت انها چند هزار تومان شده بودند .گفتم اگر جوان باشید و سال های عمر پیش رو شاید این تجربه بدردتان بخورد .
چون می خواهند از سود پولها مالیات بگیرند ملت را دارن میکشن به بانکها.دولت قبل روی بورس مانور میداد اینها هم روی سود بانکی همش بفکر جیب خودشان هستن.همه چیز ده برابر شده بورس هر روز کاهش پیدا میکنه.امان از بی عدالتی
سلام بہ نظر بندہ پول بہ بورس نبری اگر ھم بردید صندوقھای بادرآمد ثابت نخرید کارگزاریھا وحقوقیھا دارن اینا کارارو میکن سھام مفت از دست مردم بگیرن ھرروز ترس بہ جان ملت بیچارہ میان اندازن دولت مردان ھم فقط حرف میزنن پول خونہ فروختہ شدم بہ تبلیق آقایان برای سرمایہ گذاری تولید وسود خودم برای خرید خانہ بعد از ۳سال شد ہ پل مستاجری واگذار کردم
من موندم هی ما داریم سرمایه مون رو از دست میدهیم ولی شاخص هنوزم بین ۱۴۰۰تا ۱۵۰۰مونده چرا بورس رو دستکاری میکنید
من موندم هی ما داریم سرمایه مون رو از دست میدهیم ولی شاخص هنوزم بین ۱۴۰۰تا ۱۵۰۰مونده چرا بورس رو دستکاری میکنید
متاسفانه در ماجرایی که دولت دو سال پیش برای مردم پهن کرده بود افتادیم و گویا حالا حالا هم گرفتاریم ، من خودم تصمیم گزفتم که در کفترین قیمتهای هر سهمم خیلی مختصر خرید کنم هم یه ذره میانگین کم میکنم هم یه جورایی پس اندازه ، البته چون مجبورم اینجوری پس انداز میکنم ، اینطوری فکر میکنم که یه زمین خریدم و الان زیر آفتاب داره باد میخوره ، این بورس که با این تورم وحشتناک همیشه روی این قیمتها نمیمونه ، . و در آخر دعا بر حقوقی نوساگیر را فراموش نکنیم .
اگه مسئولان کشور نمی توانستند بورس را از این وضعیت خارج کنند چرا به مردم وعده دادند که بورس را در عرض یک هفته ای درست می کنند؟؟.
اگه مسئولان مملکتی از بورس و فرابورس سر در نمی آورند لااقل غرور خودشان را کنار بگذارند و از خارج ۲ نفر کاردان و اهل خبره بیاورند تا این بورس را در عرض یک هفته ای براشون درستش کنند.
می گفتند بورس باتلاقی ولی باور نمی کردم واکنون فهمیدم اگر در این باتلاق گرفتار شوی خلاصی نداری اگر سرمایه ات زیاد باشد احتمالا سکته خواهی کرد پس زیاد دست وپا نزن
لوریج یا اهرم فارکس چیست؟ | چطور با 10 برابر سرمایه خود، معامله کنیم؟
یکی از دلایلی که بسیاری از افراد در مقایسه با سایر ابزارهای مالی جذب معاملات فارکس میشوند این است که با فارکس معمولاً میتوانید اهرم بسیار بالاتری نسبت به سهام داشته باشید. در حالی که بسیاری از معاملهگران کلمه "اهرم" را شنیده اند، تعداد کمی از آنها تعریف، نحوه عملکرد اهرم و نحوه تاثیر مستقیم آن بر نتیجه نهایی آنها را میدانند.
مفهوم استفاده از پول افراد دیگر برای ورود به یک معامله را میتوان در بازارهای فارکس نیز به کار برد. در این مقاله، ما مزایای استفاده از سرمایه قرض گرفته شده برای معامله را بررسی میکنیم و به این موضوع میپردازیم که چرا استفاده از اهرم در استراتژی معاملات فارکس شما میتواند یک شمشیر دو لبه باشد.
استفاده از پول قرض گرفته شده (به نام سرمایه) برای سرمایهگذاری در یک ارز، سهام یا اوراق بهادار است. مفهوم اهرم در معاملات فارکس بسیار رایج است. با وام گرفتن پول از یک کارگزار، سرمایهگذاران میتوانند موقعیتهای بزرگتر را با ارز مبادله کنند. در نتیجه، اهرم بازده حاصل از حرکتهای مطلوب در نرخ ارز را افزایش میدهد. با این حال، اهرم یک شمشیر دو لبه است، به این معنی که میتواند ضررها را نیز افزایش دهد. مهم است که معاملهگران فارکس نحوه مدیریت اهرم و استفاده از استراتژیهای مدیریت ریسک را برای کاهش ضررهای فارکس بیاموزند.
اهرم یا لوریج در معاملات فارکس چیست؟
اهرم شامل وام گرفتن مقدار مشخصی از پول مورد نیاز برای سرمایهگذاری در چیزی است. در مورد فارکس، پول معمولاً از یک کارگزار وام گرفته میشود. معاملات فارکس اهرم بالایی را ارائه میدهد به این معنا که برای یک نیاز حاشیه اولیه، یک معاملهگر میتواند مقدار زیادی پول جمع آوری و کنترل کند.
بازار فارکس بزرگترین بازار در جهان است که روزانه بیش از 5 تریلیون دلار مبادلات ارزی انجام میشود. معاملات فارکس شامل خرید و فروش نرخ ارز با این هدف است که نرخ به نفع معاملهگر حرکت کند. نرخ ارز فارکس به عنوان پیشنهاد قیمت و پیشنهاد با کارگزار نشان داده میشود. اگر سرمایهگذار بخواهد مدت زمان زیادی را طی کند یا ارز بخرد، قیمت درخواست شده برای آنها تعیین اهمیت لبه معاملاتی در تجارت میشود و هنگامی که میخواهند ارز را بفروشند، قیمت پیشنهادی به آنها اعلام میشود.
به عنوان مثال، یک سرمایهگذار ممکن است یورو را در مقابل دلار آمریکا (EUR/USD) خریداری کند، با این امید که نرخ ارز افزایش یابد. معاملهگر EUR/USD را با قیمت پیشنهادی 1.10 دلار خریداری میکند. با فرض حرکت مطلوب نرخ، معاملهگر چند ساعت بعد با فروش همان مقدار EUR/USD به کارگزار با استفاده از قیمت پیشنهاد، موقعیت را لغو میکند. تفاوت بین نرخ ارز خرید و فروش نشان دهنده سود (یا زیان) تجارت است.
سرمایهگذاران از اهرم برای افزایش سود حاصل از تجارت فارکس استفاده میکنند. بازار فارکس یکی از بالاترین میزان اهرم را در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد. اهرم در اصل یک وام است که از طریق کارگزار به سرمایهگذار ارائه میشود. حساب فارکس معاملهگر برای معامله در حاشیه یا وامهای قرض گرفته شده ایجاد میشود. برخی از کارگزاران ممکن است میزان استفاده از معاملهگران جدید را در ابتدا محدود کنند. در بیشتر موارد، معاملهگران میتوانند مقدار یا اندازه معاملات را بر اساس اهرم مورد نظر خود تنظیم کنند. با این حال، کارگزار باید درصدی از مبلغ تصور معامله را به عنوان پول نقد در حساب نگه دارد، که به آن حاشیه اولیه گفته میشود.
چگونه در معاملات مالی خود موفق باشیم؟
در محیط های تجاری هیچ وقت عامل احساسات را دخیل بازارهای معاملاتی نکنید. آنچه اهمیت زیادی دارد نوع استراتژی و برنامه ریزی ما برای مواجه با معاملات تجاری است. از سوی دیگر یک معامله کننده ناکارآمد فردی است که در پیاده سازی استراتژی های تجاری ناتوان است.
به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، به عنوان معامله گری تازه کار باید بدانیم که با داشتن برتری معاملاتی در بازار می توانیم شرایط را از همان ابتدا به نفع خود تمام کنیم. اما سوالی که مطرح می شود این است که برتری معاملاتی چیست؟ Edge در لغت به معنای لبه است و در بازارهای مالی به مجموعه شرایطی اطلاق می شود که با رخ دادن آنها احتمال موفقیت یک معامله بیشتر از شکست آن است. در واقع برتری معاملاتی یک تکنیک، یک نظریه یا نگرش است که باعث برتری معامله گر نسبت به دیگر معامله گران بازار در به دست آوردن پول می شود و با استفاده از آن معامله گر متوجه می شود که آیا استراتژی معاملاتی اش در بلندمدت سودآور است یا خیر.
برای موفقیت در معامله گری باید بدانید که معامله گری با داشتن برتری نسبت به بازار آغاز می شود. در بازار اغلب شانس به نفع فعالان آن نیست، اما راههایی وجود دارد که می توانید شانس را با خود همراه کنید. از سوی دیگر، بازار سهام می تواند بسیار خطرناک باشد، زیرا می تواند همه پول شما را ببلعد و بدتر از آن، اگر از اهرم بالا استفاده کنید شما را به ورشکستگی برساند. مگر اینکه همواره محتاطانه عمل کنید. به همین دلیل است که باید در معاملات خود برتری داشته و یک سیستم قابل اطمینان داشته باشید. اگر بدون برتری وارد معامله شوید در نهایت ضرر خواهید کرد. نیازی نیست که حتماً تکنیک های استادانه و ماهرانه ای داشته باشید، همین که اوضاع اندکی اهمیت لبه معاملاتی در تجارت به نفع شما تمام شود کافی است و می توانید برای همه عمر از آن بهره ببرید.
در این مقاله درباره ۱۰ قانون برتر برای انجام یک معامله موفق صحبت خواهیم کرد. در نظر داشته باشید که تمامی قانون ها از اهمیت بالایی برخوردار هستند و اگر می خواهید در بازارهای سرمایه کسب درآمد داشته باشید باید سعی کنید تمامی این قانون ها را در ذهن خود پرورش دهید و همواره آنها را در هر شرایط به خاطر آورید.
۱- همیشه یک برنامه برای انجام معاملات داشته باشید
برنامه معاملاتی چیست؟ برنامه معاملاتی مجموعه ای از قوانین و اصول مدرن است که چارچوب فکری و استراتژیک یک معامله کننده را تبیین می کند. همیشه در خاطر داشته باشید که نظم ذهنی با یک زبان منطقی و آرمانی رابطه مستقیم دارد. برای فردی که مایل است در بازار سرمایه فعالیت کند هیچ چیزی مهم تر از نظم ذهنی و چارچوب نظری نیست. شما باید نخست نسبت به خواسته ها و اهداف خود آگاهی کامل داشته باشید. آگاهی هم تنها زمانی بدست می آید که شما بتوانید در قالب مفاهیم و یک دستگاه زبان منطقی، اهداف خود را به انحصار واژگان درآورید.
همیشه پیش از آنکه پول و سرمایه خود را به بازارهای تجاری وارد کنید، نسبت به پیشینه تاریخی بازار مقصد خوب مطالعه و پژوهش کنید. سپس یک برنامه جامع و انعطاف پذیر برای خود تعریف کنید. همیشه به اصول و قوانین خود پایبند باشید و هیچ وقت چارچوب نظری خود را نقض نکنید. اگر شما معاملات خود را خارج از چارچوب برنامه تدوین شده تان انجام دهید، حتی اگر به موفقیت تجاری دست پیدا کنید و سود کلانی نصیب ببرید، باز نوع استراتژی شما هیچگاه یک استراتژی موفق و پایدار نخواهد بود.
ثبات ذهن، نظم زبانی، اتحاد اندیشه و عمل و توانایی در ایجاد پل های ارتباطی بین واقعیت و اصول نظری، مهمترین فاکتور برای یک معامله کننده در بازارهای سرمایه است. آنچه یک معامله کننده موفق را از یک معامله کننده شکست خورده متمایز می کند، نوع نگرش و چارچوب ذهنی آنها نسبت به بازار سرمایه است. پس همیشه تلاش کنید ذهن خود را در شرایط آرمانی نگه دارید.
۲- به معامله به عنوان یک کسب و کار و یک شغل نگاه کنید
برای موفقیت در بازارهای سرمایه، شما باید به بازارهای معاملاتی به عنوان یک شغل پاره وقت یا تمام وقت نگاه کنید و هیچ وقت معامله را یک سرگرمی یا تفریح در نظر نگیرید.
اگر ذهنیت خود را اینطور عادت دادید که فضای معاملاتی چندان جدی نیست، شما در ادامه تعهد خود به اصول نظری و حرفه ای بازارهای معاملاتی را از دست می دهید. تعهد یعنی جدیّت و هدفمندی شما در یک مسیر معاملاتی. تعهد نشان می دهد شما تا چه اندازه نسبت به یک موضوع حس احترام و جدیّت دارید. پس هیچ موقع بازارهای معاملاتی سرمایه را به شوخی نگیرید.
معامله یک کسب و کار و یک شغل حرفه ای است که هزینه، سود، ضرر، فشارهای روانی و پیامدهای زیادی را همراه خود دارد. شما نیز صاحب یک کسب و کار کوچک هستید و باید برای کسب سود و درآمد، استراتژی ها و قوانین ویژه ای داشته باشید.
۳- از تکنولوژی به نفع خود استفاده کنید
همیشه در نظر داشته باشید که فضای معاملاتی یک فضای رقابتی است. فضای رقابتی هم یک فضای منطقی است. در فضای منطقی، حکم اخلاق صادق نیست، پس همیشه نسبت به ماهیّت بی رحم تجارت آگاه باشید. هنگامی که وارد عرصه معاملات تجاری می شوید باید بدانید که طرف مقابل شما تا دندان مسلح است و از تکنولوژی های روز دنیا استفاده می کند. پس همیشه تلاش کنید در جهان تجارت و معامله، آگاهی خود را نسبت به آخرین دستاوردهای تکنولوژی افزایش دهید.
اگر شما در انجام یک معامله حس کردید که تنها از ابزار ذهن و باورهای خود استفاده می کنید و تنها به چارچوب اعتقادی خود پایبند هستید، اینجا باید کمی به موفقیت خود شک کنید زیرا یک معامله کننده موفق از ابزارهای زمین بازی استفاده می کند و چه بسا ابزارها و ادوات تکنولوژی با نوع نگرش او همخوانی نداشته باشد. تکنولوژی و ابزارهای پیشرفته تحلیل به شما کمک می کند تا از قضاوت ها و صدور حکم های نادرست پرهیز کنید.
۴- از سرمایه معاملاتی خود محافظت کنید
حفظ و نگهداری یک میزان مشخص پول و سرمایه در یک حساب معاملاتی، زمان و کوشش زیادی می طلبد. همیشه در نظر داشته باشید وقتی می گوییم از پول و سرمایه خود محافظت کنید، منظورمان این نیست که شما نباید هیچگاه در یک معامله تجاری ضرر کنید. در واقع ضرر و از دست دادن پول و سرمایه بخشی از قاعده بازی معاملات تجاری ست.
حفاظت از پول و سرمایه به این معناست که از ریسک پذیری خارج از قاعده پرهیز کنید. گاهی اوقات حفاظت از پول و سرمایه به این معنا است که در دام سوداگران بازارهای معاملاتی گرفتار نشوید و اگر قرار است پول و سرمایه خود را از دست بدهید بهتر است آن را در چارچوب رسم و قاعده بازی و در زمین بازی است دست بدهید تا در آشفته بازارها و فضاهای کلاهبرداری. بهتر است اگر قرار است بازنده باشید، یک بازنده سربلند باشید تا یک بازنده سرافکنده.
۵- همیشه یک دانش آموز باشید
به بازارهای معاملاتی به عنوان یک فضای آموزشی نگاه کنید. معامله کنندگان باید همیشه در حال آموختن و یادگیری باشند. همیشه توجه داشته باشید که درک پیچیدگی های بازار و قوانین جاری در بازارهای معاملاتی، یک فرایند طولانی است. پس همیشه سعی کنید آهسته و پیوسته درک خود را نسبت به قوانین حاکم در بازارهای معاملاتی افزایش دهید.
تصور کنید می خواهید در یک زمینه تخصصی فعالیت داشته باشید. نخستین کاری که می کنید این است که وارد دانشگاه و یا محیط های آموزشی می شوید و چند سالی را به تحقیق و پژوهش اختصاص می دهید. در محیط های تجاری نیز شرایط به همین گونه است. برای آنکه در محیط معاملات تجاری از تخصص کافی برخوردار شوید باید چندین سال به صورت پیوسته درباره اصول نظری محیط های تجاری پژوهش کنید.
پژوهش ها و تحقیقات میدانی به معامله کنندگان این امکان را می دهد تا نسبت به حقایق و قواعد اقتصادی حاکم بر بازارهای معاملاتی آگاهی بیشتری کسب کنند. اخبار حوادث، وقایع سیاسی، شرایط اقتصادی و حتی شرایط آب و هوایی می توانند در تراز کلی بازارهای تجاری تاثیر گذار باشند. محیط های معاملاتی و تجاری، محیط های پویا و دینامیکی هستند. شما هر چقدر بیشتر درباره پیشینه و تاریخ معاملات گذشته بدانید، آمادگی تان برای مواجه با وقایع آینده بیشتر می شود.
۶- فقط تا جایی خطر کنید که مطمئن باشید می توانید از پس هزینه های ناشی از آن برآیید
قبل از اینکه وارد یک معامله تجاری شوید، مطمئن شوید که یک حاشیه امن مالی برای خود تعریف کرده اید. اگر سرمایه و پولی که قرار است وارد چرخه معاملاتی کنید از سقف سرمایه امن شما بیشتر است، بهتر این است که هیچ گاه وارد چنین معاملاتی نشوید.
هیچ موقع از پول ذخیره خود برای دیگر امور مهم نظیر اجاره بها ملک و یا شهریه دانشگاه فرزندتان در چرخه معاملات تجاری استفاده نکنید. از دست دادن پول به اندازه کافی فشار روانی شدیدی به ما وارد می کند، حالا اگر این پول از دست رفته، نیاز ضروری روزمره ما باشد، این فشار دو چندان خواهد شد.
۷- روش ها و استراتژی های خود را متناسب با تمامیت امور واقع تنظیم کنید
ویتگنشتاین، ریاضیدان و منطق دان بزرگ قرن بیستم در تنها کتابی که در طول عمر خود به چاپ رساند (رساله منطقی-فلسفی)، می گوید فضای جاری در جهان یک فضای منطقی است و ما انسان ها نیز در فضای منطقی زندگی می کنیم. حال در این فضای منطقی، تمامیت امور واقع و یا حقایق، به صورت کاملاً منطقی و بر اساس چرخه دلالت ها و علت ها چینش شده اند.
یک معامله کننده بازارهای تجاری نیز خود را در این فضای منطقی احساس می کند و در تلاش است استراتژی معاملاتی خود را متناسب با زمان و مکانی که در آن قرار دارد، تنظیم کند. برای یک معامله کننده در بازارهای تجاری، چرخه دلالت ها و علت ها و چگونگی وقوع حوادث و رویدادها از اهمیت زیادی برخوردار است.
۸- همیشه از استراتژی “حد ضرر” استفاده کنید
“حد ضرر” میزان مشخص و از پیش تعیین شده خطر و ریسکی است که یک معامله کننده در یک معامله تجاری تعریف می کند. “حد ضرر” می تواند بنا به روش ویژه معامله کننده به صورت میزان پول و یا درصد سرمایه جاری در یک معامله تعریف شود. استراتژی “حد ضرر” مانند یک افسار است که معامله کننده را در یک چارچوب کمی و کیفی مشخص قرار می دهد.
نداشتن استراتژی “حد ضرر” در هر صورت یک نقطه ضعف و یک اشتباه استراتژیک است، حتی اگر پیروز یک میدان معامله تجاری شما باشید. اگر در یک معامله تجاری، استراتژی “حد ضرر” مشخصی را برای خود تعریف کردید و با این اوصاف شکست خوردید و میزان مشخصی از سرمایه خود را از دست دادید، می توان ادعا کرد که معامله خوبی را انجام داده اید زیرا شکست شما در چارچوب منطقی بازار و متناسب با داشته های کنونی شما اتفاق افتاده است. پس همیشه شکست نشانه ضعف نیست.
۹- همیشه بدانید که چه موقع باید معامله را خاتمه دهید
برای پایان دادن به یک معامله تجاری دو دلیل کفایت می کند: برنامه معاملاتی ناکارآمد، معامله کننده ناکارآمد. هر یک از این دو دلیل کافی است تا هر چه سریع تر یک معامله تجاری را خاتمه دهیم زیرا چنین معاملاتی می تواند ضررهای زیادی را به بار آورد.
در محیط های تجاری هیچ وقت عامل احساسات را دخیل بازارهای معاملاتی نکنید. آنچه اهمیت زیادی دارد نوع استراتژی و برنامه ریزی ما برای مواجه با معاملات تجاری است. از سوی دیگر یک معامله کننده ناکارآمد فردی است که در پیاده سازی استراتژی های تجاری ناتوان است.
فشارهای روانی، عادت های نادرست و عدم فعالیت جسمانی می توانند باعث شوند یک معامله کننده از شرایط آرمانی فاصله بگیرد. در این شرایط بهتر است افراد به خود کمی زمان بدهند و از محیط های تجاری تا حد امکان فاصله بگیرند. پس از طی یک دوره استراحت و با احیای توان ذهنی و جسمی، افراد دوباره می توانند به اهمیت لبه معاملاتی در تجارت محیط های معاملاتی برگردند.
۱۰- دورنما و چشم انداز معاملاتی خود را ترسیم کنید
وقتی در حال ورد به بازار معاملات تجاری هستید، همواره دورنما و چشم انداز معاملاتی خود را به صورت وسیع و گسترده ترسیم کنید. در این چشم انداز باید شکست ها و پیروزی های تجاری را پیش بینی کنیم.
شکست ها نباید ما را از ادامه مسیر باز دارند و پیروزی ها نیز باید پلی شوند به سوی کسب درآمد بیشتر. هنگامی که در ابتدا یک چشم انداز کلی نسبت به شرایط معاملات تجاری در ذهن خود داشته باشید، وقایع و حوادثی که در مسیر کسب و کارتان اتفاق می افتد هیچگاه شما را مأیوس و یا دلزده نخواهد کرد.
همیشه اهداف خود را بر اساس واقعیت ها ترسیم کنید و آگاه باشید که در مسیر معاملات تجاری، ثروت یک شبه انباشته نخواهد شد. در حقیقت ثروت، انباشت کارهای پیوسته است.
دیدگاه شما