انتظار برای تداوم رشد بورسی‌ها


شاخص بورس تا کجا رشد خواهد کرد

در شرایطی که شاخص کل بورس تهران از ابتدای سال تاکنون 220درصد رشد کرده است موافقان و مخالفان تداوم رشد بورس روزبه‌روز، بیشتر در مقابل هم صف‌آرایی می‌کنند، برخی بر این باورند که شاخص بورس تا مرز 2میلیون‌و200هزار واحد رشد خواهد کرد اما برخی دیگر بر این باورند که بازار سهام همین حالا هم حباب دارد.
به‌گزارش همشهری، روند پرشتاب شاخص بورس از ابتدای سال تاکنون به یک بحث مهم در محافل اقتصادی تبدیل شده است به‌طوری‌که برخی حتی رشد شدید تورم و افزایش قیمت‌ها در بازار کالا و خدمات را به بازار سهام نسبت می‌دهند و معتقدند رشد بازار سهام تورم انتظاری را افزایش داده است بااین‌حال برخی دیگر از تحلیلگران معتقدند رشد بازار سهام مانع هجوم نقدینگی به سایر بازارها شده است. بااین‌حال آنچه امروز برای سهامداران مهم است فارغ از دیدگاه موافقان و مخالفان رشد بازار سهام، پیش‌بینی آینده بازار سهام است. تحلیلگران در مقام پاسخ به این پرسش معتقدند تا وقتی جریان ورود نقدینگی به بازار سهام ادامه دارد رشد بورس هم ادامه خواهد داشت و احتمالا شاخص بورس قادر است قله 2میلیون و 200هزار واحد را هم فتح کند اما افزایش نرخ سود بانکی از سوی بانک مرکزی در هفته گذشته شائبه‌ها در مورد تداوم ورود نقدینگی به بازار سهام را افزایش داده است. برخی تحلیل‌ها حاکی از آن است که ظرف روزهای آینده از شدت ورود نقدینگی به بازار سهام تحت‌تأثیر رشد نرخ سود کاسته خواهد شد و این موضوع منجر به اصلاح شاخص خواهد شد. بااین‌حال یک شرکت مشاور سرمایه‌گذاری در تازه‌ترین تحلیل خود پیش‌بینی کرد: شاخص بورس پس از یک استراحت کوتاه به سمت 2میلیون‌و200هزار واحد حرکت خواهد کرد. شرکت مشاور سرمایه‌گذاری ابن‌سینا مدبر در تحلیلی اعلام کرد: در هفته‌های اخیر روزانه حدود ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰میلیارد تومان منابع نقدی جذب بازار سرمایه شده است بنابراین انتظار می‌رود شاخص کل با ادامه ورود نقدینگی، افزایش نرخ دلار و افزایش تعداد سهامداران، پس از یک استراحت موقت به سمت 2.2میلیون واحد حرکت انتظار برای تداوم رشد بورسی‌ها کند.

رشد ادامه خواهد داشت
علی مولایی، کارشناس بازار سرمایه درباره روند حرکت بورس در روزهای آینده می‌گوید: شاخص بورس با توجه به ورود نقدینگی‌های جدید و حمایت دولت می‌تواند تا قبل از پایان تابستان تا کانال 2میلیون‌و۲۰۰هزار واحد رشد داشته باشد. او تأکید می‌کند: ثبات نرخ دلار در کانال ۲۰هزارتومانی باعث ادامه روند صعودی شاخص بورس تا کانال 2میلیون واحد خواهد شد. به‌گفته او سهامداران باتوجه به وضعیت حاکم در بازار نباید در انتظار اصلاح ۴۰درصدی شاخص بورس مانند چند وقت گذشته باشند. این کارشناس بازار سرمایه اظهار داشت: اگر دلار با کف کانال ۲۰هزار تومان مورد معامله قرار گیرد و دلار سنا در قیمت بیش از ۲۰هزار تومان باقی بماند، شاخص بورس بعد از استراحتی کوتاه، حرکت جدید خود را برای ورود به شاخص 2میلیون واحد و همچنین 2میلیون‌و۲۰۰هزار واحد آغاز خواهد کرد. علی اسلامی یک کارشناس دیگر بازار سرمایه اما قدری محتاط‌تر سخن می‌گوید و تأکید می‌کند: پیش‌بینی روند بازار برای روزهای آینده وابسته به این است که آیا در طول روزهای آینده روند برتری منابع نقدی ورودی به بورس توسط سرمایه‌گذاران حقیقی نسبت به افزایش حجم عرضه از طریق سرمایه‌گذاران حقوقی ادامه‌دار است یا خیر؟ او با تأکید بر اینکه پیش‌بینی این موضوع بسیار مشکل است ادامه داد: روندی که این روزها در بازار شاهد هستیم تاکنون در تاریخ بازار سرمایه سابقه نداشته که بتوان از الگوهای گذشته استفاده و روند آینده بورس را تخمین زد. او با بیان اینکه ورود نقدینگی در صندوق‌های سرمایه‌گذاری با افزایش قابل‌توجهی همراه بوده است، افزود: درصورت ادامه ورود نقدینگی به صندوق‌های سرمایه‌گذاری، می‌توان امیدوار بود که بازار کماکان تا ماه‌های پایانی سال به روند رو به رشدش ادامه دهد اما نباید در انتظار رشدهای گذشته که بازار تجربه کرده است، باشیم.

بورس حباب دارد
در مقابل موافقان رشد بورس، دسته دیگری از کارشناسان معتقدند بازار سهام همین حالا هم حباب دارد حتی چندی پیش 25پژوهشگر اقتصادی با انتشار متنی رشد بازار سهام را حباب‌گونه ترسیم کرده بودند. حسین خسرونژاد با بیان اینکه بازار سهام هم‌اکنون انتظار برای تداوم رشد بورسی‌ها حباب دارد می‌گوید: من به‌هیچ‌وجه موافق نظر کارشناسان در استفاده از شاخص ارزش جایگزینی و یا رشد ارزش دارایی‌ها و یا حتی افزایش سرمایه‌های ناشی از تجدید ارزیابی دارایی‌ها نیستم.
او می‌افزاید: ارزش جایگزینی کلمه‌ای است که این روزها برخی کارشناسان از آن برای تهییج سرمایه‌گذاران تازه‌وارد استفاده می‌کنند. شاید نگاهی به مقایسه بین ارزش دلاری کنونی شرکت‌های داخلی و برخی شرکت‌های بین‌المللی پاسخ مناسبی برای این ادعاها باشد.
او تأکید می‌کند: ارزش کل سهام شرکت آرسلور میتال آمریکا با درآمد سالانه 66میلیارد دلار فقط 12.5میلیارد دلار است درحالی‌که ارزش بازار سهام فولاد انتظار برای تداوم رشد بورسی‌ها مبارکه اصفهان با درآمد سالانه 2میلیارد دلار به 23میلیارد دلار رسیده است. همچنین ارزش کل سهام شرکت هیوندایی با درآمد سالانه 107میلیارد دلار 19.2میلیارد دلار است درحالی‌که ارزش کل سهام ایران‌خودرو با 1.5میلیارد دلار درآمد هم‌اکنون 9.2میلیارد دلار است. او با انتقاد از این نظر که بازار سهام با تکیه‌بر ارزش جایگزینی شرکت‌ها در حال رشد است تصریح می‌کند: آیا قرار است شرکت‌های خودروسازی، بانک‌ها، پالایشگاه‌ها و. ، تمامی دارایی‌ها، زمین، ساختمان و تجهیزات تولیدی خود را بفروشند و بین سرمایه‌گذاران خرد خود تقسیم کنند که دسته‌ای از کارشناسان بر این اساس در سهام شرکت‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند. محسن یزدان‌پناه، یک تحلیلگر اقتصادی دیگر هم درباره تشکیل حباب در بورس در یادداشتی می‌نویسد: نسبت بالای شبه پول به پول در نتیجه بیماری نظام بانکی، زمانی که با انتظارات استاندارد شده با بازده بورس ترکیب می‌شود، این امکان را فراهم می‌کند که بورس در طول یک دامنه زمانی طولانی، همچنان رشد بدون اصلاح را تجربه کرده و ارزش بورس، رشد حبابی و نسبت‌های آن، به سطوحی بسیار فراتر از تجربیات سایر کشورها برسد. به گفته او هم‌اکنون نسبت قیمت به درآمد کل بورس که ملاکی برای تشکیل حباب در بازار سهام است به بیش از 30مرتبه رسیده است و سهم بورس از کل اقتصاد ملی، فراتر از 200درصد شده است.

بورس‌بازان در انتظار بازگشایی‌ها

دنیای اقتصاد - فاطمه اسماعیلی: روز گذشته نماگر بورس تهران برای دهمین روز متوالی به حرکت در مسیر صعودی ادامه داد و با رشد 60‌واحدی تا نیمه کانال 77 هزار واحدی پیشروی کرد. رشد حدود 1/ 0 درصدی شاخص کل بازار سهام در حالی رقم خورد که در ابتدای معاملات شاهد افزایش حدود 174 واحدی این نماگر بودیم اما در ادامه با تداوم فشار فروش در برخی نمادها بازار تا حدودی بازگشت. این در حالی است که انتشار اولین گزارش پیش‌بینی سودآوری شرکت‌ها برای سال 96 که عموما حکایت از انتظار بهبود عملکرد شرکت‌ها در سال مالی آتی از سوی مدیران آن‌ها دارد، فضای مثبتی را در کلیت بازار حاکم کرده است. در این میان طی دو روز گذشته شاهد توقف بیش از 50 نماد بورسی به دلیل تعدیل در پیش‌بینی درآمد هر سهم سال آتی بودیم. رخدادی که روز گذشته موجب کاهش قابل توجه حجم و ارزش معاملات شد. بررسی‌های «دنیای اقتصاد» نشان می‌دهد حجم و ارزش معاملات دیروز نسبت به روز شنبه، افت حدود 28 درصدی را تجربه کرد. با وجود این توقف 33 نماد بورسی در روز گذشته (عمدتا به دلیل اعلام پیش‌بینی درآمد هر سهم سال مالی 96) نتوانست مانع تحرک بورس‌بازان در میان دیگر سهم‌ها شود. تحرکی که با سه رویکرد امید به هم‌گروهی با پیش‌فرض‌های مثبت، هیجان‌زدگی بدون تحلیل برای عقب نمادن از قافله و فروش برای تامین نقدینگی و فرصت‌های خرید خوش آتیه‌تر رخ داد.

بررسی‌های «دنیای اقتصاد» از وضعیت کنونی نمادهای متوقف نشان می‌دهد در میان 327 شرکت پذیرفته شده در بورس تهران، هم‌اکنون‌ 107 شرکت با توقف نماد معاملاتی مواجه هستند. ارزش بازار این 107 نماد متوقف، حدود 80 هزار میلیارد تومان و معادل 25 درصد از ارزش فعلی بازار سهام است. با بررسی این وضعیت از منظری دیگر مشاهده می‌شود که بیش از 11 هزار و 435 میلیارد تومان سرمایه سهامداران (بر اساس قیمت پایانی نمادها در آخرین روز معاملاتی پیش از توقف و با لحاظ سهام شناور آنها) در بورس با عدم گردش مواجه‌ هستند. به عبارتی دیگر حدود 56 میلیارد سهم از امکان خرید و فروش محرومند که در نوع خود می‌تواند جالب باشد.

تا عصر روز گذشته پیش‌بینی‌های اولیه بیش از 200 شرکت بورسی و فرابورسی روی سامانه کدال قرار گرفت. گزارش‌هایی که با وجود نگاه محافظه‌کارانه در برآورد سودآوری اما حکایت از بهبود عملکرد شرکت‌ها در سال مالی آتی دارد. در این میان فضای مثبت یک انتظار برای تداوم رشد بورسی‌ها شرکت با تعدیل مثبت سنگین به سایر هم‌گروهی‌هایش تسری یافته و در مجموع فضای مثبتی را بر بازار سهام حاکم کرده است. روز گذشته شاهد تحرک در سهام شرکت‌هایی بودیم که در پیش‌بینی‌های اولیه خود با تعدیل مثبت همراه شده‌اند، اما میزان تعدیل منجر به توقف نماد معاملاتی این شرکت‌ها نشده است. از طرفی نیز طی دو روز گذشته حدود 50 نماد بورسی به دلیل تعدیل سنگین در گزارش پیش‌بینی درآمد هر سهم سال مالی 96 با توقف نماد معاملاتی روبه‌رو‌ شده‌اند. امری که به موجب آن انتظار می‌رفت شاهد کم‌رمقی فضای کلی معاملات بورس تهران باشیم؛ اما فضای خوش‌بینانه‌ بر سایر هم‌گروهی‌های این نمادها حاکم شد و فعالان بورس تهران به استقبال سهام برخی شرکت‌هایی که تعدیل مثبت آنها را محتمل می‌دانستند، رفتند.

همان‌طور که گفته شد طی روزهای اخیر، چشم فعالان بورسی به سامانه کدال دوخته‌ شد تا از اولین برآورد شرکت‌های سهامی از سود سال آتی خبردار شوند. به نظر می‌رسد در حال حاضر هنوز بازار موفق نشده تا به تحلیل عمیقی در ترافیک گزارش‌ها دست پیدا کند. امری که به موجب آن شاهد افزایش خرید و فروش در میان برخی نمادهای بازار انتظار برای تداوم رشد بورسی‌ها سهام هستیم. خرید و فروش‌های شتاب‌زده‌ای که ممکن است از تحلیل درستی برخوردار نباشد و صرفا حرکت بر موج هیجانات باشد. از یک سو به‌طور قطع نمی‌توان اتکای چندانی به اولین پیش‌بینی‌ها درباره سودآوری شرکت‌ها در سال آینده داشت؛ درست است که اولین پیش‌بینی‌ها به نوعی منعکس‌کننده وضعیت فعلی شرکت و برنامه‌ها و فروض مدیران آن برای سال آتی است، اما تضمینی برای تحقق این فروض وجود ندارد. از سمت دیگر، بررسی دقیق‌تر مفروضات نیازمند تحلیل دقیق‌تری از شرایط فعلی و آینده سهام است. بنابراین بخشی از خریدهای کنونی ناشی از هراس عقب ماندن از قافله رشد سودآوری است که انتظار می‌رود خریدهای این چنینی به تدریج فروکش کنند.

همان‌طور که گفته شد بخشی از خرید و فروش‌های روزهای اخیر بازار سهام به هیجانات ناشی از پیش‌بینی‌های اولیه شرکت‌ها برای سال آتی باز می‌گردد. در این میان بخشی دیگر از انتظار برای تداوم رشد بورسی‌ها سهامداران نیز درصدد سرمایه‌گذاری در سهام خوش آتیه بوده و در این راستا نقدینگی خود را از دیگر سهام بازار خارج می‌کنند تا سهام دیگر نمادها را که عمدتا متوقف نیز بودند خریداری کنند. در عین حال نیاز به نقدینگی بالا در میان بسیاری از فعالان حقوقی با نزدیک شدن به ماه پایانی سال و در پاره‌ای از موارد شناسایی سود این معامله‌گران از فروش سهام در یک ماه مانده به پایان سال مالی زمینه‌ساز افزایش فشار فروش در معاملات روزهای گذشته شده است. دیروز نیز این امر تا حدودی سبب برگشت شاخص شد.

نگاهی به پیش‌بینی‌های اولیه منتشر شده روی سامانه کدال نشان از تعدیل مثبت اولین پیش‌بینی‌های سود سال آتی شرکت‌های تولید‌کننده سیمان نسبت به سود سال مالی جاری دارد. در ماه‌های اخیر و با پیگیری‌های انجمن صنفی تولیدکنندگان سیمان، شاهد رشد قیمت در بازار سیمان بودیم. پس از رکود ساخت‌و‌ساز در سال‌های اخیر و همچنین کاهش صادرات سیمان به کشورهای همسایه همچون عراق، تقاضا برای مصالح ساختمانی از جمله سیمان نیز کاهش یافت. این موضوع منجر به کاهش چشمگیر سودآوری شرکت‌های سیمانی در سال‌های گذشته شد تا جایی که در ماه‌های اخیر انجمن صنفی تولیدکنندگان سیمان برای جلوگیری از کاهش بیشتر قیمت سیمان و در نتیجه سودآوری شرکت‌های سیمانی، مجبور به کاهش تولید سیمان شد. بر این اساس با توافقی که بین شرکت‌های تولیدکننده سیمان صورت گرفت، نرخ سیمان از تنی 70 تا 80 هزار تومان به تنی 110 هزار تومان رسید. گزارش‌های مذکور نیز نشان می‌دهد شرکت‌های سیمانی قیمت هر تن سیمان را برای سال آتی بین 100 تا 110 هزار تومان در نظر گرفته‌اند. بر این اساس گزارش اولین پیش‌بینی ارائه‌شده ازسوی شرکت‌های سیمانی نشان می‌دهد با توجه به شرایط موجود، اولین پیش‌بینی بودجه سال 96 این شرکت‌ها از نظر نرخ فروش معقولانه و به لحاظ مقداری تا حدودی خوش‌بینانه در نظر گرفته شده است. شرکت‌های پتروپالایشی نیز چشم‌انداز سال آتی خود را مثبت اما محتاطانه ارزیابی کرده‌اند. این شرکت‌ها در سال‌های گذشته با ابهامات فراوانی درخصوص نحوه قیمت‌گذاری محصولات و همچنین قیمت نفت به‌عنوان مواد اولیه از سوی پالایش و پخش مواجه بودند. این موضوع سبب شد تا بازار از ارائه تحلیل درست درخصوص سودآوری این شرکت‌ها موفقیت چندانی نداشته باشد. در حال حاضر این انتظار وجود دارد با رشد نرخ دلار رسمی در بازار داخلی و گمانه‌زنی‌هایی که درخصوص رشد قیمت نفت وجود دارد، سود این شرکت‌ها در سال آینده بهتر از سال جاری باشد.

گزارش دقیق و مناسب شرکت‌ها یکی از دلایل رشد بازار بورس بود/ استراحت بازار بورس در روزهای آینده/ شوک قرار دادن سپاه در لیست تروریستی از سوی آمریکا تأثیر منفی بر بازار بورس نداشت/ تداوم رشد در بازار بورس نیازمند عوامل اقتصادی و سیاسی است

سیدحمید میرمعینی کارشناس بازار بورس و سرمایه در خصوص دلایل رشد شاخص بورس گفت: سرمایه‌گذاران بازار سرمایه بر این باور بودند که بعد از قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست تروریستی از سوی آمریکا تأثیر منفی بر بازار بورس خواهد گذاشت که عملاً شاهد بودیم این اتفاق نیفتاد.

اعتمادآنلاین| الیاس جرجندی - هفته آخر فروردین ماه 98 بازار بورس شاهد یک جهش بی‌سابقه در رشد شاخص بود به‌نحوی که این بازار رکورد 201 هزار انتظار برای تداوم رشد بورسی‌ها واحدی را شکست و سرمایه‌گذاران خود را باعث شگفتی و خشنودی کرد. سیدحمید میرمعینی، کارشناس بازار بورس و سرمایه در خصوص دلایل رشد شاخص بورس در اولین ماه از سال 98 و رسیدن این شاخص به رکورد 201 هزار واحد به خبرنگار اقتصادی اعتمادآنلاین گفت: از دلایل رشد شاخص در هفته گذشته می‌توان به گزارش‌های دقیق و مناسبی که شرکت‌ها در فروردین‌ماه منتشر کردند اشاره کرد. اعلام انتشار این گزارش‌ها بعد از تحریم‌های اعمال‌شده علیه ایران فراتر از انتظار بازار بود.

این کارشناس بازار سرمایه افزود: در خصوص بعضی از سهم‌های شرکت‌ها، بازار انتظار داشت تا به‌واسطه تحریم‌ها و محدودیت‌های اعمال‌شده میزان فروش و درآمدهای شرکت‌ها کاهش یابد که این‌گونه نشد.

میرمعینی گفت: یکی دیگر از دلایل رشد بازار سرمایه نقل‌قول‌هایی مبنی بر راه‌اندازی سامانه جامع تجارت است تا دارندگان منابع مازاد ارزی که عمدتاً شرکت‌های صادرات‌محور هستند بتوانند ارز خود را در بازار آزاد عرضه کرده و متقاضیان به‌راحتی ارز موردنیاز خود را از این شرکت‌ها تهیه کنند.

او در ادامه تأکید کرد: اگر این سامانه راه‌اندازی شود با توجه به اینکه اختلاف قیمت ارز در بازار آزاد با سامانه سنا و نیما زیاد است، درآمد بسیاری از این شرکت‌ها افزایش چشمگیری پیدا می‌کند.

این فعال بازار سرمایه افزود: از دیگر دلایل رشد بورس در بازار می‌توان نزدیک شدن به برگزاری مجامع شرکت‌ها را نام برد که این مجامع تقسیم سود می‌کنند و باعث رشد بازار بورس می‌شوند.

میرمعینی گفت: نباید به مقوله رشد در بازار سرمایه و بورس به‌صورت هیجانی نگاه کرد و نسبت به آینده رشد شاخص‌ها خوش‌بین بود و باید در نظر گرفت همیشه بازار سرمایه این دوره‌های رشد و افت و همچنین دوره‌های نوسانی را تجربه کرده است. این دوره‌ها تکرارشونده هستند و به نظر می‌رسد که در روزهای آینده این بازار ثبات و استراحتی داشته باشد.

او در ادامه تأکید کرد: اگر قرار بر این باید باشد که بازار سرمایه رشد جدیدی تجربه کند، این موضوع به بعد از مشخص شدن قانون معافیت‌های آمریکا موکول می‌شود.

این کارشناس بازار بورس تصریح کرد: تداوم رشد در بازار بورس و سرمایه نیاز عوامل اقتصادی و سیاسی است. باید دید دولت برای حفظ توأم و جذابیت این بازار برای سرمایه‌گذاران چه برنامه‌ای دارد تا بتواند جریان نقدینگی سرگردان را جمع‌آوری و به سمت تولید هدایت کند.

میرمعینی در پایان گفت: سرمایه‌گذاران بازار سرمایه بر این باور بودند که بعد از قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست تروریستی از سوی آمریکا تأثیر منفی بر بازار بورس خواهد گذاشت که عملاً شاهد بودیم این اتفاق صورت نگرفت.

تداوم رشد بورس های آسیا، یکنواختی قیمت طلا در انتظار نرخ بهره آمریکا

بازارهای بورس آسیا در روز چهارشنبه نیز به روند صعود خود ادامه دادند اما قیمت طلای جهانی در انتظار تصمیم فدرال رزرو بانک آمریکا برای افزایش نرخ بهره، ثابت ماند.

تداوم رشد بورس های آسیا، یکنواختی قیمت طلا در انتظار نرخ بهره آمریکا

به گزارش روز چهارشنبه شبکه خبری اقتصاد و بانک ایران (ایبِنا)، این روند صعودی بازارهای بورس آسیا بعد از افت ناگهانی در پی برگزاری انتخابات آغاز شده است و نشان می دهد که دیدگاه سرمایه گذاران نسبت به برنامه های دونالد ترامپ تغییر کرده است.

بدین ترتیب بورس اس اند پی استرالیا 1.2 درصد، کاسپی کره جنوبی 0.6 درصد، هانگ سنگ هنگ کنگ 0.3 درصد و شانگهای چین 0.2 درصد رشد کردند.

بازارهای بورس ژاپن نیز روز چهارشنبه را در تعطیلات عمومی به سر بردند.

اما قیمت طلا امروز تغییر چندانی نکرد که کارشناسان علت آن را احتمال افزایش نرخ بهره آمریکا در ماه دسامبر می دانند.

طلای جهانی امروز بدون تغییر نسبت به روز سه شنبه یک هزار و 212 دلار و 45 سنت در هر اونس معامله شد.

قیمت طلای آمریکا نیز با 0.1 درصد افزایش یک هزار و 212 دلار و 40 سنت در هر اونس اعلام شد.

کارشناسان بر این باورند که افزایش نرخ بهره در آمریکا می تواند موجب افزایش قیمت طلا شود.

قیمت طلا وابستگی بسیاری به نرخ بهره دارد و افزایش این نرخ می تواند موجب افزایش هزینه فرصت نگهداری دارایی های غیر بازده مثل شمش شده و همزمان ارزش دلار را که طلا بر اساس آن قیمت گذاری می شود را افزایش دهد.

چهار سناریو از آینده بورس / چه مسیرهایی پیش روی بازار سهام قرار دارد؟

چهار سناریو از آینده بورس / چه مسیرهایی پیش روی بازار سهام قرار دارد؟

دنیای‌اقتصاد نوشت : امروز ۱۰ ماه از شروع ریزش بازار سهام از قله دو میلیونی می‌گذرد. در این مدت فرازونشیب‌های زیادی پیش روی سهامداران قرار گرفت و ۴۴ درصد از ارتفاع شاخص کل کاسته شد. روند معاملات روزهای اخیر اما حکایت از آن دارد که می‌توان به رشد قیمت‌ها در ماه‌های پیش‌رو امیدوار بود. امیدواری یادشده تا حد زیادی تحت تاثیر عواملی همچون نرخ دلار و نتیجه مذاکرات قرار دارد.

بازار سهام در هفته‌های اخیر نشانه‌هایی از بهبود را نمایان کرده است. انتظار می‌رود که در صورت تداوم عواملی نظیر افزایش خالص خرید حقیقی، خروج پول حقیقی از صندوق‌ها و افزایش ارزش معاملات خرد در کنار نزدیک بودن فصل مجامع بتوانیم در کوتاه‌مدت شاهد روندی متعادل در بازار سهام باشیم که تداوم آن به عواملی نظیر نرخ بهره و تغییرات آن در آینده، کاهش یا افزایش ریسک‌های سیاسی و انتظارات تورمی و ثبات قیمت دلار ارتباط دارد. با این حال تسری این نگاه خوش‌بینانه در بلندمدت نیازمند مسائل گوناگونی است که از آن جمله می‌توان به کنترل تورم و نحوه تعامل با جهان اشاره کرد.

مرگ پولی یک رویا

تغییر مسیر کاهشی بازار سهام ده‌ماهه شد. در این ۱۰ ماه که یکی از بدترین و ناخوشایندترین موارد افت قیمت در بازار سهام رقم ‌خورد، بورس نیز مانند سایر بازارها می‌رفت تا در مواجهه با تغییر متغیرهای کلان اقتصاد دوره‌ای از تعدیل را پشت سر بگذارد. با این حال این تعدیل آنچنان که در سایر بازارها روی داد در بورس پیش نرفت. ماه‌های مداوم افزایش قیمت، آن هم به طور بی‌وقفه در نیمه نخست سال ۹۹ سبب شده بود تا انباشته شدن رشد تورمی قیمت‌ها بر رونق سال‌های ۹۷ و ۹۸ در عمل موج بزرگ صعودی را در بازار سهام رقم بزند. این در حالی بود که سایر بازارها مانند بازار ارز، مسکن و سکه در طول این مدت، هم به دلیل جذابیت بیشتر بورس و هم به دلیل عیان بودن نحوه اثرپذیری از تغییرات سیاسی و اقتصادی، نوسان کمتری را تجربه کرده بودند. همین امر در کنار آمادگی بازار سهام برای جذب سرمایه‌های اندک وضعیتی را پدید آورد تا این بازار نهایتا در دوری تقویت‌شونده قرار گیرد. حاصل این تقویت بی‌وقفه شاخص کل تا محدوده ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحد بود که نهایتا ریزشی شدیدتر را در پی داشت. از آن زمان تاکنون در بسیاری از نمادها به‌ویژه نمادهای کوچک بازار قیمت سهام حتی تا ۷۰ درصد نیز افت کرده است. این وضعیت به گفته بسیاری از کارشناسان بازارهای مالی امری طبیعی است و حتی قبل از واژگونی روند صعودی در بازار سهام نیز می‌شد حدس زد که تب تند رونق تورمی بورس نهایتا با عرق سرد رکود همراه خواهد شد. اما خود همین رکود نیز مانند هر رویداد دیگری در بازار سهام امری ایستا نبوده و آرایش دیگری از عرضه و تقاضا را در پی خواهد داشت. این نکته دقیقا موضوع بحث گزارش فعلی است. بررسی تحولات بازار سرمایه در ماه‌های اخیر حکایت از آن دارد که سیل فراگیر عرضه در اکثریت نمادها که جرقه آن با اختلاف دو وزیر اقتصاد و نفت بر سر عرضه «دارا دوم» یا آنطور که بعدا نام گرفت «پالایش یکم» زده شد، آغاز شد؛ آغازی که کم‌کم با عرضه آبشاری سهام عدالت و مداخلات بی‌مورد بر سر راه تخصیص آزادانه قیمت‌ها شدت گرفت. با این حال آن‌طور که در ماه‌های اخیر به نظر می‌آمد این رویه نیز چندان پایدار نماند. در شرایطی که نزول چندماهه قیمت سهام در بازار مربوطه جریان داشت، در بازارهای جهانی رقیق شدن ارزهای قدرتمند به سود قیمت کامودیتی تمام شد. به موازات همین رویداد انتظارات تورمی به دلیل انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا کاهش یافت و همین متغیر در ادامه با بازگشت طرفین برجام به پشت میز مذاکره بیش از گذشته در مسیر کاهش قرار گرفت. بنابراین منطقی نبود که ریزش قیمت سهام به طور بی وقفه ادامه پیدا کند. همین‌طور هم شد. در طول ماه‌های اخیر حجم بالایی از پول وارد شده به بورس طی یک ماه نخست سال ۹۹ توانست از چرخه معاملات خارج شود و اگرچه همچنان ضعف تقاضا مشهود بود، طرف عرضه با کاهش قدرت فروشندگان و فرسایش صف‌های فروش تا حدودی نشانه‌های ضعف را در خود نمایان کرد. از همین جا بود که رفته رفته در یک ماه گذشته خالص خرید حقیقی که به طور مداوم در محدوده منفی نوسان می‌کرد به تدریج مثبت شد. در هفته‌های گذشته هم افزایش نسبی ارزش معاملات خرد و هم رشد عامل یاد شده در کنار خروج پول حقیقی از صندوق‌های سرمایه‌گذاری قابل معامله این شائبه را تقویت کرده که بازار سهام مجدد می‌تواند انتظاری معقول برای افزایش قیمت‌ها داشته باشد، چراکه به جز عوامل یادشده، هم عامل تورم پیش روی بازار قرار خواهد گرفت و هم احتمال گشایش برجامی و کاهش تحریم‌ها به طور جدی وجود دارد. مشکل اصلی اینجاست که تمامی عوامل پیش رو به‌علاوه مشخص نبودن عامل نرخ بهره می‌تواند شرایط گوناگونی را برای فعالان بازار سهام رقم بزند.

چهار سناریو از آینده بورس

معمای بهره

قیمت پول یا آن‌طور که در فرهنگ روزمره مصطلح‌تر است نرخ بهره، یکی از متغیرهای مهمی است که در طول یک سال گذشته هم اثر واقعی و هم اثر روانی بالایی بر بازار سرمایه ذی‌نفعان آن داشته است. این عامل اگر در شرایطی که چشم‌انداز تورمی بالا است کاهش پیدا کند، نبود رقیب جدی برای بازارهای سرمایه‌پذیر قیمت دارایی را تا رسیدن به تعادل با میزان بهره افزایش می‌دهد و در صورتی که انتظارات تورمی کاهشی باشد، افت متعادل آن عاملی خواهد بود که بازارها را در محدوده ثبات حفظ می‌کند. اینطور که به نظر می‌آید عامل یادشده یکی از بازیگران اصلی در ماه‌های پیش رو خواهد بود که کاهش یا افزایش آن می‌تواند طیف وسیعی از احتمالات را پیش روی بورس قرار دهد. در حال‌حاضر شنیده‌ها حکایت از آن دارد که در بازار بین بانکی میزان این سنجه مهم اقتصادی به محدوده ۵/ ۱۸درصد رسیده است. این در حالی است که سقف دالان نرخ سود ۲۲ درصد بوده و تجربه کاهش این نرخ تا محدوده ۱۵ درصد نیز توانسته نیمه نخست سال ۹۹ را به نیمه رشد تورمی بازار سرمایه با بازده ۳۰۰ درصد بدل کند. اینکه چرا در آن زمان این اتفاق افتاد مساله مورد توجه در نگارش این گزارش نیست‌ اما پایداری نرخ بهره در سطح فعلی مساله‌ای است که می‌تواند برای بازار سهام بسیار حائزاهمیت باشد. اگر فرض را براین بگذاریم که کاهش ثبات نرخ بهره بین بانکی در سطح فعلی امری محتمل است که به سبب انتظارات سیاستگذار پولی درخصوص افت آتی تورم شکل خواهد گرفت، می‌توان انتظار داشت که بازار سرمایه از قبل این رویداد بسته به قیمت سهام در نمادهای مختلف منتفع شود. این احتمال از این جهت قابل اعتنا است که قرار گرفتن قیمت سهام در محدوده فعلی نسبت قیمت به سود آینده‌نگر را به محدوده ۸/ ۶واحد کاهش داده است. با توجه به آنکه نرخ سود رسمی در بازار پول هم‌اکنون نسبت P/ E سود بانکی را در محدوده ۶ واحد قرار داده از این رو با اتکا به اینکه درحال حاضر تمامی سهام دارای P/ E آینده‌نگر زیر این محدوده شانس جدی افزایش قیمت دارند امری بدیهی خواهد بود. افزون بر این اگر کاهش نرخ بهره بین بانکی تداوم یافته و به سطوح پایین‌تر برود، این مساله تمامی سهام موجود در بازار را به تناسب این رویداد ارزنده خواهد کرد چراکه انتظار می‌رود با تداوم این مسیر نرخ سود بانکی نیز کاهش یابد و به‌دنبال آن P/ E منطقی برای بورس افزایش پیدا کند. مضاف بر آنکه اگر متغیر بهره حتی بدون کاهش تورم انتظاری، افت کرده باشد باز رشد قیمت سهام امری محتمل است. البته این مساله منافی صحت این نکته نیست که مهار تورمی با کنترل هدفمند نرخ بهره ارتباط تنگاتنگ دارد، اما قیمت سهام نیز عاملی است که به هر ترتیب از این مساله اثرخواهد گرفت.

چهار مسیر محتمل

اما از عامل بهره که بگذریم، چهار مسیر اصلی را می‌توان برای بازار سهام در نظر گرفت:

نخست؛ تعادل کوتاه‌مدت: قرار گرفتن تمامی عوامل بنیادی مربوط به بازارهای جهانی در کنار نرخ ۲۴ هزار تومانی دلار در حال‌حاضر شرایطی را پدید آورده که نزدیک‌شدن به فصل مجامع در شرایط فعلی زمینه را برای رشد قیمت‌ها در بورس فراهم کرده است. این نکته از این جهت قابل بررسی است که اولا میزان صفوف فروش در روزهای اخیر به شکل قابل‌ملاحظه‌ای کم شده و همان‌طور که گفته شده جریان پول نیز از جانب صندوق‌های سرمایه‌گذاری منفی است. این عامل در کنار کاهش خالص خرید حقوقی و افت قابل‌توجه قیمت همه شرایط لازم به‌خصوص مولفه‌های روانی را در جهت تعادل قیمت‌ها، قرار گرفتن در روندی خنثی و حتی افزایش نسبی قیمت در نمادهایی که در مجمع می‌توانند سود خوبی تقسیم کنند تقویت کرده است.

دوم؛ خنثی بلندمدت: فارغ از تحولات کوتاه‌مدت بازار سهام را شاید بتوان بیش از هر چیز تحت‌تاثیر دو عامل ریسک‌های سیاسی و بودجه تورمی دانست. همانطور که می‌دانیم دو عامل روانی مهم در حال‌حاضر وجود دارد که می‌تواند کلیت اقتصاد ایران را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. در صورتی که توافق به بازگشت آمریکا در برجام نهایی شود این انتظار وجود خواهد داشت که بازار سرمایه به دلیل بهره‌مندی از منافع آتی و بلندمدت این توافق بتواند با افزایش درآمدزایی شرکت‌ها مواجه شود. این مساله اگرچه در بلندمدت امری مبارک برای اقتصاد کشور است اما به سبب آنکه از تورم انتظاری می‌کاهد می‌تواند در کوتاه‌مدت اثر منفی بر بازار سرمایه داشته باشد. این در حالی است که کسری بودجه سال ۱۴۰۰ که به گفته کارشناسان از ۳۰۰ هزار میلیارد تومان فراتر می‌رود، عاملی است که در صورت مهارنشدن می‌تواند هر نوع افت احتمالی قیمت‌های نسبی بر اساس ریال را منتفی کند. بنا بر این در این مورد اگر وضعیت به گونه‌ای پیش برود که از قبل وقوع هر دو این‌ها جهش خاصی در اقتصاد کشور مشاهده نشود می‌توان انتظار داشت که بازار سرمایه با روندی خنثی و کم‌نوسان والبته نبود رونق معاملاتی یک‌دست در این بازار روبه‌رو باشد.

سوم؛ مثبت بلندمدت: در این حالت کاهش ریسک‌های سیاسی در صورت توافق، به کاهش تورم انتظاری خواهد انجامید که این مساله در کنار مهار سیاست‌های تورمی می‌تواند بازار سهام را به بهشت سرمایه‌گذاران بنیادی تبدیل کند. در این حالت اگرچه کلیت بازار مانند سیل تورمی ۹۹ با افزایش قیمت روبه‌رو نخواهد شد اما انتظار برای تداوم رشد بورسی‌ها کاهش هزینه‌های مبادله در کنار هموارشدن مسیر برای واردات کالاهای سرمایه‌ای می‌تواند شرایط را برای سرمایه‌گذاری بلندمدت بهبود بخشد و با بلند شدن افق دید مردم به بورس در عمل از معایب نگاه سفته‌بازانه افراطی در بازار سهام بکاهد.

چهارم منفی بلندمدت: اما بدترین حالت زمانی است که نه مذاکرات با قدرت‌های جهانی به ثمر برسد و نه سیاست‌های ضدتورمی بتواند جای تورم موجود را در کشور بگیرد. در این حال بالا بودن هزینه مبادله در کنار رشد انتظارات تورمی و بیشتر شدن ریسک‌های سیاسی اگرچه می‌تواند شرایط رشد برای کل بازار سهام را فراهم کند اما طبیعتا سودی که از قبل این فرآیند به جیب سرمایه‌گذاران خواهد رفت صرفا سودی ریالی خواهد بود که فاقد ارزش اقتصادی است و بدون آنکه به ثروت مردم بیفزاید صرفا با ایجاد توهم تورمی بر روند غیرمولد سفته‌بازی در بازار سهام خواهد افزود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.