چگونه می توان حاشیه سود را برای کسب و کار تعیین کرد
برای رشد شغل خود ، باید عملکرد را اندازه گیری کنید. با محاسبه حاشیه سود ، یکی از شاخص های مهم موفقیت تعیین می شود.
حاشیه سود چیست؟
حاشیه سود معیاری است که می توانید از آن استفاده کنید تا ببینید چقدر کسب و کار شما درآمد دارد. این میزان، استفاده شما از درآمد را برای پرداخت هزینه های خروجی اندازه گیری می کند. به عبارت دیگر ، حاشیه سود مشخص می کند چند درصد از درآمد را کسب و کار نگه می دارد. حاشیه را محاسبه کنید تا سودآوری در یک دوره زمانی خاص را مشخص کنید.
می توانید از حاشیه سود برای ردیابی سلامت شغلی خود و تصمیم گیری های بهتر در مورد کسب و کار استفاده کنید. حاشیه چگونه سود خالص را محاسبه می کنید؟ سود همچنین می تواند برای سرمایه گذاران در مقایسه شرکت های با درآمد مشابه اطلاعاتی را ارائه دهد.
بعضی اوقات ، حاشیه سود با سود خالص اشتباه گرفته می شود ، اما بین سود و حاشیه سود تفاوت وجود دارد. برای یافتن سود خود ، کلیه هزینه های حاصل را از درآمد کم کنید. سود مبلغی را نشان می دهد که در کسب و کار پس از کسرهزینه ها حفظ می شود ، نه درصدآن.
حاشیه سود ناخالص و خالص
دو روش برای بررسی حاشیه سود وجود دارد: ناخالص و خالص. هر نوع حاشیه سودآوری متفاوتی را نشان می دهد.
از حاشیه های ناخالص استفاده کنید تا به سودآوری یک محصول یا خدمات واحد توجه کنید. می توانید میزان درآمد هر کالایی را مشاهده کنید. از این طریق می دانید که کدام آیتم ها بیشترین و کمترین سود را دارند.
حاشیه سود ناخالص به شما کمک نمی کند تا سود کل کسب و کار خود را اندازه بگیرید. برای دانستن اینکه شرکت شما چقدر سودآور است ، باید به حاشیه سود خالص نگاه کنید. سود خالص سود کل شما را با هزینه ها مقایسه می کند. بیشتر اوقات ، حاشیه سود خالص چیزی است که افراد برای تعیین سودآوری در مورد آن صحبت می کنند.
نانوائی شاطر عباس
در آمد | 100000000 |
ارزش کالای فروخته شده | 38000000 |
سود ناخالص | 62000000 |
بیمه | 8000000 |
دستمزد | 22000000 |
اجاره | 6000000 |
آب و برق و گاز | 1000000 |
هزینه کل | 37000000 |
درآمد خالص | 25000000 |
نحوه محاسبه حاشیه سود
فرمول حاشیه سود ساده است و به شما کمک می کند تا امور مالی خود را در مسیردرست نگه دارید.
برای محاسبه حاشیه سود سه مرحله وجود دارد:
درآمد خالص را تعیین کنید (کل هزینه ها را از درآمد را کم کنید).
درآمد خالص را بر درآمد تقسیم کنید.
نتیجه را در 100 ضرب کنید تا به درصد برسید.
به عنوان مثال حاشیه سود
برای درک بهتر از حاشیه سود ، اجازه دهید روند را طی کنیم. مراحل فوق را در حالی که می دانید چگونه می توانید حاشیه سود را تعیین کنید ، در ذهن داشته باشید.
نانوایی شاطرعباس به دنبال سرمایه برای گسترش کسب و کار است. سرمایه گذاران بالقوه می خواهند بدانند که آیا کسب و کار در سودآور است یا خیر. آنها همچنین می خواهند بدانند كه کسب و کار به چه میزان از پول دریافتی خود استفاده می كند. برای تعیین سودآوری آن از اطلاعات درآمد نانوایی استفاده کنید.
مرحله 1: درآمد خالص را تعیین کنید.
با کم کردن کل هزینه ها ازدرآمد ، درآمد خالص را بیابید. اگر کل هزینه ها 75000000 باشد (هزینه کالاهای فروخته شده و هزینه های عملیاتی) و درآمد 100000000 است ، درآمد خالص 25000000 است.
100000000 درآمد – 75،000000 هزینه = 25،000000 درآمد خالص
مرحله 2: درآمد خالص را بر درآمد تقسیم کنید.
با استفاده از درآمد خالص بدست آمده در مرحله 1 ، درآمد خالص تقسیم بر درآمد را محاسبه کنید. به عبارت دیگر ، 25،000000 را 100000000 تقسیم کنید تا 0.25 به دست بیاید.
25000 درآمد خالص / 100،000 درآمد = 0.25
مرحله 3: نتیجه را در 100 ضرب کنید.
برای اینکه نتیجه را درصدی بگیرید ، 100 برابر کنید.چگونه سود خالص را محاسبه می کنید؟
حاشیه سود 25٪ است. نانوایی شاطر عباس پس از پوشش مخارج ، 25٪ از درآمد خود را نگه می دارد.
حاشیه های استاندارد چیست؟
به عنوان یک صاحب مشاغل کوچک ، می دانید که هیچ دو شرکتی یکسان نیستند. دانستن حاشیه سود متوسط برای مشاغل کوچک می تواند دشوار باشد.
میانگین حاشیه سود خالص به عوامل مختلفی بستگی دارد. نوع شغلی را که اداره می کنید ، تعداد کارمندانی که دارید و موقعیت مکانی کسب و کار را باید در نظر بگیرید. عوامل دخیل ، استفاده از دارایی های تجاری و مدیریت موجودی نیز بر حاشیه سود تأثیر می گذارد.
شما نمی توانید حاشیه سود خود را با شرکت های فعال در صنایع دیگر مقایسه کنید. هر صنعت میانگین خود را دارد. موارد زیر صنایع مشترک و میانگین سود آنهاست:
خرده فروشی: 7٪ تا 12٪
ارتباطات از راه دور: 10٪ تا 15٪
ساخت تجهیزات: 6٪ تا 10٪
فروشگاه های لوازم الکترونیکی: 5٪ تا 8٪
خود را با مشاغل کوچک مقایسه کنید ، نه همه مشاغل موجود در صنعت. بیشتر مشاغل کوچک فروش سالانه ای کمتر از 2 میلیارد و کمتر از 20 نفر کارمند دارند.
نحوه بهبود حاشیه سود
برای حاشیه سود بالاتر ، ممکن است نیاز به تغییراتی داشته باشید. برای بهبود حاشیه سود باید هزینه ها را کاهش داده و فروش را افزایش دهید.
برای کاهش هزینه های خود:
پیشنهادهایی را که نمی فروشند قطع کنید. این موارد فضایی را به خود اختصاص می دهد و به پول تبدیل نمی شود.
برای دیدن اینکه آیا شما می توانید معامله بهتری از یک فروشنده متفاوت بدست آورید فروشندگان را تغییر دهید.
ضایعات را کاهش دهید. موارد غیر ضروری را خریداری نکنید و با جستجوی راه حل های جایگزین برای فرآیندهای فعلی مانند ایجاد یک دفتر بدون کاغذ ، هزینه های تجاری را کاهش دهید.
برای افزایش فروش خود:
موجودی قدیمی را تخفیف دهید. با فروش ارزانتر از موجودی قدیمی خلاص شوید.
قیمت های خود را افزایش دهید. اگر از روز اول از همان استراتژی قیمت گذاری استفاده کرده اید ، ممکن است زمان آن باشد که قیمت ها را مطابق با تجربه خود افزایش دهید.
حفظ مشتری را بهبود بخشید. خرید می تواند پرهزینه باشد. برای حفظ مشتریان فعلی ، با رسانه های اجتماعی درگیر شوید و از استراتژی های متقابل فروش استفاده کنید.
حاشیه سود می تواند به شما در دیدن نتایج تصمیمات تجاری خود کمک کند. از این متر برای اندازه گیری پیشرفت و سلامتی شرکت خود استفاده کنید.
حاشیه سود و کاربردهای آن در تحلیل مالی (Profit Margin)
حاشیه سود یکی از نسبتهای مهم مالی به شمار میرود که هدف از آن محاسبه میزان سودآوری یک بنگاه تجاری به ازای فروش است. هدف از محاسبه حاشیه سود در واقع محاسبه این است که یک بنگاه تجاری یا واحد اقتصادی به ازای هر ریال یا دلار فروش چقدر سودآوری کرده است. این نسبت بسیار مشهور است و تحلیلگران از آن برای مقایسه میزان سودآوری و فعالیت سودآورانه یک شرکت و مقایسه و تطبیق فعالیت سودآوری شرکتها با یکدیگر استفاده میکنند.
محاسبه این نسبت مالی اگرچه ساده است اما بسیار بااهمیت است چراکه به گفته بسیاری از تحلیلگران بیش از بقیه نسبتها میزان سودآوری شرکت را اندازهگیری میکند و کارایی آن نیز در مقایسه با سایر نسبتها بیشتر است. از همین رو این نسبت تبدیل به یکی از نسبتهای مشهور در تحلیل بنیادی شده که خود شرکتها نیز این نسبت را به صورت سه ماهه و سالانه گزارش میکنند. حاشیه سود با توجه به اینکه سودهای مختلفی در یک بنگاه تجاری گزارش میشوند انواع مختلفی دارد که به شرح زیر هستند:
حاشیه سود ناخالص اولین مورد از انواع مختلف حاشیه سود است که تحلیلگران برای بررسی فعالیتهای کلی شرکت از آن استفاده میکنند. محاسبه این نسبت بسیار ساده است و تمامی دادههای مربوط به این نسبت را میتوان از صورت سود و زیان استخراج کرد. فرمول محاسبه این نسبت به شرح زیر است:
حاشیه سود ناخالص = (سود ناخالص / فروش خالص) * ۱۰۰
میتوان فرمول را به شرح زیر به صورت جزئیتر نیز نوشت:
حاشیه سود ناخالص = ((فروش خالص – بهای تمامی شده کالا) / فروش خالص) * ۱۰۰
سود ناخالص در حالت کلی در واقع زمانی به دست میآید که بهای تمام شده کالاها را از فروش خالص کسر کنیم که به این صورت اولین سود گزارش شده در صورت سود و زیان یعنی سود ناخالص به دست میآید.
حاشیه سود عملیاتی شرکت یکی دیگر از انواع حاشیه سود است که بیشتر مربوط به فعالیتهای عملیاتی شرکت است. در واقع این سود بر فعالیت خود شرکت متمرکز است و اساسا کاری به فعالیتهایی که خارج از عملیات اصلی شرکت صورت گرفته ندارد. سود عملیاتی از کسر هزینههای عمومی و اداری یا کلا هزینههای عملیاتی از سود ناخالص شرکت به دست میآید. این نسبت در راستای فهم این مسئله است که به ازای هر دلار فروش، شرکت در نتیجه عملیات خود چقدر سود کرده است. سود عملیاتی نیز در صورت سود و زیان یک مرحله جلوتر است و فرمول محاسبه حاشیه سود عملیاتی به شرح زیر است:
حاشیه سود عملیاتی = (سود عملیاتی / فروش خالص) * ۱۰۰
حاشیه سود عملیاتی از آنجا که سودآوری ناشی از فعالیتهای خود شرکت را اندازهگیری میکند نسبت مالی محبوب تحلیلگران است چرا که آنها بر این عقیده هستند این نسبت بیشتر از بقیه نسبتها میزان سودآوری شرکت را اندازهگیری میکند.
حاشیه سود قبل از مالیات به محاسبه این موضوع میپردازد که به ازای هر دلار فروش شرکت چقدر توانسته سود قبل از مالیات کسب کند. از آنجا که هزینه مالیاتی معمولا هزینه ثابتی است که شرکتها به دولتها میپردازند لذا سود قبل از مالیات نیز گاهی مورد توجه تحلیلگران قرار میگیرد. فرمول این نسبت به شرح زیر است:
حاشیه سود قبل از مالیات = (سود قبل از مالیات / فروش خالص) * ۱۰۰
به عنوان مثال اگر حاشیه سود قبل از مالیات شرکتی ۴۰ درصد باشد بدین معنی است که شرکت به ازای هر ۱۰۰ دلار فروش ۶۰ دلار هزینه کرده و ۴۰ دلار نیز توانسته سود کسب کند، البته سودی که هنوز مالیات آن پرداخت نشده است.
حاشیه سود خالص مهمترین نسبت در میان سایر حاشیههای سود محسوب میشود و در این نسبت مالی سود خالص نهایی شرکت مورد توجه قرار میگیرد. به لحاظ ریاضی فرمول حاشیه سود خالص به شرح زیر است:
حاشیه سود خالص = (سود خالص / فروش خالص) * ۱۰۰
حاشیه سود خالص به دنبال محاسبه این موضوع است که اساسا شرکت به ازای هر دلار فروش یا درآمد چقدر سود میکند. اگر حاشیه سود خالص شرکتی ۲۰ درصد باشد بدین معنی است که شرکت به ازای هر ۱۰۰ دلار فروش ۲۰ دلار سود خالص کسب میکند و ۸۰ دلار نیز بابت تمامی هزینهها پرداخت میکند. حاشیه سود خالص ۲۰ درصدی به معنی این است که ۲۰ درصد از فروش کل شرکت را سود خالص تشکیل میدهد. لازم به ذکر است که سود تقسیم شده شرکت در فرمول حاشیه سود جایگاهی ندارد و محاسبه نمیشود.
این نسبت میگوید که در حالت کلی اگر شرکتی قصد داشته باشد میزان حاشیه سود خالص خود را افزایش دهد؛ یعنی از ۲۰ درصد به ۲۵ درصد یا ۳۰ درصد برساند میبایست یا هزینهها را کاهش دهد و یا میزان فروش خود شرکت را افزایش دهد.
گاها در خبرها میخوانیم «حاشیه سود صنعت خودروسازی آمریکا کاهش یافت» و یا «حاشیه سود شرکتهای اروپایی کاهش یافته است»؛ این نشان میدهد که این نسبت مالی از اهمیت بسیار زیادی برای ارزیابی وضعیت سودآوری شرکتها و صنایع برخوردار است. به همین دلیل است که شرکتها به صورت سه ماهه و سالانه گزارش حاشیه سود خود را به سهامدارانشان ارائه کنند تا سهامداران این شرکت از وضعیت سودآوری این شرکتها مطلع شوند.
اگر حاشیه سود شرکتی نزدیک به صفر یا منفی باشد بدین معنی است که شرکت در تلاش برای حفظ خود از طریق کاهش هزینههاست و اگر نتواند در این وضعیت در آینده نزدیک تغییراتی ایجاد کند عملا فعالیت این شرکت تنها باعث زیان خواهد شد. اما بنگاههایی که حاشیه سود مثبت دارند نیز تلاش میکنند تا این نسبت را افزایش دهند یعنی درصد سودآوری شرکت از میزان فروش را از طریق مدیریت بیشتر هزینهها، جایگزین کردن تکنولوژیهای جدید و … افزایش دهند.
تحلیل نسبت مالی حاشیه سود
حاشیه سود شرکتهای صنایع مختلف با یکدیگر متفاوت است بنابراین ممکن است مقایسه حاشیه سود بین شرکتهایی از دو صنعت مختلف چالشبرانگیز باشد. به عنوان مثال میزان فروش و هزینههای دو شرکت مایکروسافت (صنعت تکنولوژی) و والمارت (خردهفروشی) بسیار متفاوت است چون ترکیب سرمایه آنها متفاوت است. شرکتهای خردهفروشی از قبیل والمارت اگرچه ممکن است حاشیه سود پایینی نسبت به شرکتهای تکنولوژی محور از قبیل مایکروسافت داشته باشند اما میزان گردش مالی آنها و گردش سود آنها بسیار بیشتر است.
حاشیه سود میزان گردش سود شرکتها را اندازهگیری نمیکند بنابراین به همین دلیل استفاده از این نسبت به تنهایی برای مقایسه دو شرکت از دو صنعت مختلف میتواند چالشبرانگیز باشد. مقایسه حاشیه سود شرکت مایکروسافت و گوگل منطق بیشتری دارد چرا که هر دو شرکت از یک صنعت هستند و ترکیب سرمایه آنها بسیار مشابه است. به عنوان مثال شرکتهای فروشنده محصولات لوکس دارای حاشیه سود بالایی هستند چرا که نسبت سود به فروش آنها بالاست اما گردش سود آنها بسیار پایین و میزان فروش آنها نیز کم است و به همین دلیل مقایسه یک شرکت فروشنده محصولات لوکس مانند لامبورگینی با یک شرکت فروشنده مواد مصرفی مانند «تارگت» از اساس اشتباه است.
شرکتهای تکنولوژی ممکن است در ابتدای فعالیت توسعهای خود هزینه زیادی متحمل شوند اما سپس میزان هزینه شرکت به شدت پایین میآید. به عنوان مثال شرکت مایکروسافت با توسعه ویندوز در مراحل ابتدایی ممکن است در ابتدای فعالیت خود به دلیل هزینههای تحقیق و توسعه حاشیه سود بالایی نداشته باشد، اما بعدها با فروش میلیونها نسخه از همان ویندوز بدون انجام هزینه حاشیه سود بالایی را به دلیل کاهش هزینهها و فروش زیاد رقم بزند.
مشاغلی از قبیل محصولات لوکس، تکنولوژی و همچنین مواد دارویی دارای حاشیه سود بالایی هستند. مثلا تولید دارو ممکن است در مرحل تحقیق و توسعه هزینه زیادی داشته باشد اما بعدها با ساخت مواد دارویی فروش این مواد در سراسر جهان با حاشیه سود بالایی همراه خواهد بود.
صنعت حمل و نقل، خردهفروشی و تعمیر و نگهداری وسایل نقلیه، کشاورزی، خودرو و .. دارای حاشیه سود پایینی هستند اما میزان فروش این محصولات بسیار بیشتر از محصولات بالایی هستند. محصولات کشاورزی ممکن است در معرض آسیبهای زیادی از قبیل آب و هوا، موجودی انبارهای زیادف عملیات اورهال و ذخیره و … قرار بگیرند و حاشیه سود آنها تحت تاثیر قرار بگیرد. بخش خودرو نیز به دلیل رقابت بسیار شدید، بی ثباتی تقاضای مصرف کننده و هزینه های عملیاتی بالا و پشتیبانی نیز حاشیه سود پایینی دارد.
روش محاسبه صورت سود و زیان به چه شکل است؟
میزان درآمدها، هزینه ها، و همچنین سود یا زیان انتهای دوره را که حاصل فعالیت های عملیاتی و غیرعملیاتی هستند را گزارش می کند.
صورت سود و زیان بر مبنای حسابداری تعهدی تهیه می شود. این یعنی اینکه درآمدها زمانی شناسایی می شوند که تحقق یافته باشند به عبارت دیگر زمانی که وجه نقد دریافت گردید درآمد هم شناسایی می شود. هزینه ها هم در این روش زمانی شناسایی می شوند که پرداخت شده باشند خواه برای هزینه های گذشته باشد و یا هزینه های آتی.
همچنین در صورت سود و زیان، سود سهام پرداخت شده به سهامداران عادی به عنوان هزینه و درآمد حاصل از صدور سهام به عنوان یک درآمد شناسایی نمی شوند. مبادلات بین موسسه و مالکانش به طور جداگانه در گزارش حقوق صاحبان سهام نمایش داده می شود.
صورت سود و زیان، به خوبی بیانگر میزان سود یک شرکت در پایان سال مالی است و شرکت ها موظف اند در پایان سال مالی، صورت و زیان خود را منتشر و از این طریق، میزان سودآوری خود را به سهامداران اطلاع دهند. در صورت سود و زیان، مواردی مانند میزان فروش شرکت ها، میزان هزینه های آن ها و سایر اطلاعات با اهمیت مربوط به عملکرد شرکت قابل مشاهده است.
تهیه گزارش سود و زیان
گزارش سود و زیان به دو روش یک و دومرحله ای تهیه می شود.
در روش تک مرحله ای ابتدا کلیه درآمدها و در ادامه کلیه هزینه ها در زیر آن ها آورده می شود و در نهایت از تفاضل آن ها، سود یا زیان قبل از کسر مالیات نمایش داده می شود.
در روش دو مرحله ای، ابتدا درآمدهای عملیاتی و سپس هزینه های عملیاتی در زیر آن ها آورده می شود سپس از تفاضل این دو سود یا زیان ناویژه به دست می آید. در مرحله بعد درآمدهای غیرعملیاتی و هزینه های غیرعملیاتی آورده می شود که نتیجه تفاضل این مرحله و مرحله قبل به سود و زیان قبل از کسر مالیات می رسیم.
روش محاسبه صورت سود و زیان به چه شکل است؟
در محاسبه صورت سود و زیان ابتدا درآمدها محاسبه می شود و سپس هزینه ها از آن کسر می گردد.
⌈هزینه های دوره مالی – درآمد دوره مالی = سود دوره مالی⌉
در صورت فزونی درآمد به هزینه شرکت سود داشته است.
⌈درآمدهای دوره مالی – هزینه دوره مالی = زیان دوره مالی⌉
و در صورت فزونی هزینه به درآمد شرکت متحمل زیان شده است.
چند نوع سود داریم؟
منظور از عملکرد مالی، فعالیت هایی است که به نوعی باعث تغییر در دارایی، بدهی ها و سرمایه گردد. همچنین صورت سود و زیان دارای 3 نوع سود است:
الف) سود ناخالص
سود ناخالص از کسر میزان فروش کالا از هزینه تمام شده کالا به دست می آید و معادله آن به شکل زیر است:
⌈سود ناخالص = هزینه تمام شده کالا – میزان فروش کالا⌉
ب) سود عملیاتی
سود عملیاتی یا سود قبل از کسر مالیات از کسر سود ناخالص از هزینه های عملیاتی و هزینه های استهلاک ساختمان و اثاثیه به دست می آید. معادله آن به صورت زیر است.
⌈سود عملیات= هزینه استهلاک – هزینه های عملیاتی – سود ناخالص⌉
ج) سود خالص
سود خالص از کسر مالیات از درآمدهای غیرعملیاتی (مواردی نظیر سود بانکی) بعلاوه هزینه های غیرعملیاتی کسر از سود عملیاتی به دست می آید.
⌈سود خالص = مالیات – درآمدهای غیرعملیاتی + هزینه های غیرعملیاتی – سود عملیاتی⌉
مهم ترین بخش صورت سود و زیان قسمت پایانی آن یعنی سود یا زیان ویژه است که نتیجه فعالیت یک شرکت را نشان می دهد و با مطالعه آن می توان فهمید که نتایج فعالیت کسب و کار سودآور بوده یا زیان ده.
اجزاء صورت سود و زیان چیست؟
صورت سود و زیان شامل عناصر اصلی زیر است:
1- درآمد یا میزان فروش
درآمد فروش بیانگر عایدی شرکت از فروش محصول یا خدمات است که در قسمت بالای صورت نوشته می شود. این مقدار ناخالص بوده و هزینه های مرتبط با تولید کالای فروخته شده یا ارائه خدمات در ان لحاظ نمی شود. در این بین برخی از شرکت ها نیز دارای درآمد چندگانه هستند که مجموع این درآمدها به کل درآمد اضافه می شود.
بیشتر بدانید: معرفی تمامی صورت های سود و زیان
درآمد حاصل از فعالیت اصلی موسسه در صورت سود و زیان نوشته می شود. سؤال اصلی اینجاست که درآمد اصلی و فرعی چیست؟ برای روشن شدن موضوع را با مثالی ادامه می دهیم؛ صاحب یک پمپ بنزین را فرض کنید، درآمد اصلی حاصل از فروش بنزین به دست می آید همچنین در کنار جایگاه بنزین یک مغازه نیز وجود دارد که درآمد حاصل از آن به عنوان درآمد فرعی ثبت می شود.
2- بهای تمام شده کالای فروش رفته یا هزینه های فروش
هزینه های فروش نشان دهنده هزینه کالاهای فروخته شده و یا خدمات ارائه شده در طول دوره حسابداری است. از این رو برای یک موسسه خرده فروشی، هزینه فروش برابر خواهد بود با مجموع موجودی در آغاز دوره به اضافه خرید در طول دوره منهای موجودی انتهای دوره. بهای تمام شده کالای فروخته شده نشان دهنده هزینه های مستقیم مرتبط با تولید و فروش محصولات است.
همچنین اگر شرکت ارائه دهنده خدمات باشد، این بخش یه عنوان هزینه فروش ثبت می شود. این بخش از صورت حساب سود و زیان خروجی حسابداری صنعتی یک شرکت است. بهای تمام شده عمدتا شامل نیروی انسانی، مواد اولیه، سربار تولید و سایر هزینه های دیگر مانند استهلاک است.در صورتی که موسسه تولیدکننده محصولی باشد هزینه های فروش علاوه بر موارد بالا شامل هزینه های محتمل شده برای تولید محصول که در طول دوره است. هزینه های تولید مانند: دستمزد مستقیم یا کار مستقیم، مصرف مواد مستقیم، استهلاک کارخانه و ماشین آلات، سربار ساخت و …
3- سایر درآمدها
سایر درآمدها شامل درآمدی می شود که از فعالیت اصلی موسسه به دست نمی آید به عبارت دیگر فعالیت فرعی موسسه است. به طور مثال درآمد مغازه کنار جایگاه پمپ بنزین فروشی.
نکته: درآمد حاصل از سود سپرده موسسه در بانک و یا درآمد حاصل از فروش ارزهای خارجی جزو درآمد فرعی موسسه است.
4- هزینه های توزیع و فروش
هزینه های توزیع و فروش شامل هزینه های محتمل شده برای ارائه کالا از محل موسسه به مشتریان است مانند: هزینه بازاریابی و نقل و انتقال محصول.اکثر کسب و کارها هزینه هایی مربوط به فروش کالاها یا ارائه خدمات دارند. این هزینه ها عمدتا شامل بازاریابی، تبلیغات و ترویج مصرف است که با یکدیگر گروه بندی می شوند زیرا تمامی آن ها هزینه های مشابه صرف شده جهت افزایش فروش است.
5- هزینه های اداری
هزینه های اداری به طور کلی از هزینه هایی است که به طور مستقیم در تولید و عرضه کالا و خدمات ارائه شده توسط موسسه نیست. مانند هزینه های مربوط به مدیریت و پشتیبانی. هزینه های عمومی و اداری عمدتا شامل هزینه های بخش فروش، خدمات عمومی و بخش اداری چگونه سود خالص را محاسبه می کنید؟ است. این بخش از هزینه ها دربرگیرنده تمام هزینه های غیرمستقیم دیگر مرتبط با اداره کسب و کار است. اصلی ترین بخش های آن شامل حقوق و دستمزد کارکنان غیر تولیدی، هزینه های جاری اعم از بیمه و هزینه های ماموریت و… است. هزینه استهلاک نیز گاهی در این بخش لحاظ می شود اما بسته به تصمیمات شرکت متفاوت است.
نمونه هایی از هزینه های اداری عبارت اند از:
- هزینه حقوق و دستمزد مدیریت اجرایی
- هزینه های حقوقی و حرفه ای
- استهلاک ساختمان اداری
- اجاره بهای دفاتر مورداستفاده برای مدیریت
- هزینه بخش های مالی، بخش منابع انسانی و بخش مدیریت
6- سایر هزینه ها
شامل هزینه هایی است که در دسته هزینه ها آورده نمی شود.کسب و کارها غالباً هزینه های دیگری دارند که مختص صنعت آن ها است. هزینه های دیگر ممکن است شامل مواردی از قبیل توسعه فناوری، تحقیق و توسعه (R&D)، غرامت مبتنی بر سهام یا Stock-Based Compensation که بطور خلاصه با SBC نمایش داده می شود. هزینه های اختلال در ارزش، سود و زیان ناشی از فروش سرمایه گذاری ها و بسیاری از هزینه های دیگر باشد که خاص یک صنعت یا شرکت است.
7- هزینه های مالی
هزینه های مالی معمولاً از بهره وام های دریافتی و بهره اوراق قرضه تشکیل می شوند.
8- مالیات بر درآمد
هزینه مالیات بردرآمد شناسایی شده در طول دوره به طور کلی از سه عنصر زیر تشکیل شده است:
- مالیات برآوردی دوره فعلی
- مالیات دوره قبل
- هزینه مالیات معوق
9- هزینه استهلاک
استهلاک بیانگر هزینه های غیر نقدی است که توسط حسابداران ایجاد گردیده است. دلیل استفاده از این نوع از هرینه که عملا به صورت نقدی پرداخت نمی شود بحث مالیات است. با کسر این هزینه از سود خالص می توان مالیات پرداختی شرکت را کاهش داد. این هزینه توسط روش های استاندارد ارائه شده و بر اساس قانون مالیات های مستقیم و غیر مستقیم محاسبه می گردد. دارایی های بلند مدت یک شرکت همچون تجهیزات، ساختمان ها، وسایل نقلیه و … ممکن است در طول زمان دچار کاهش ارزش شده و هزینه استهلاک به آن تعلق گیرد.
هدف استفاده از صورت سود و زیان چیست؟
اقلام بااهمیت صورت سود و زیان شامل درآمدها و هزینه است. صورت سود و زیان اندازه گیری عملکرد یک نهاد در طول دوره حسابداری را فراهم می نماید. عملکرد یک نهاد را در صورت سود و زیان می توان در شرایط زیر ارزیابی نمود به عبارت دیگر کاربرد صورت سود و زیان در موارد زیر است:
- تغییر در درآمد فروش در دوره در مقایسه با رشد صنعت
- تغییر در حاشیه سود ناخالص، عامل حاشیه سود خالص و ناخالص در طول دوره
- افزایش یا کاهش در سود خالص، سود عملیاتی و سود ناخالص در دوره
- مقایسه سودآوری واحد تجاری با دیگر سازمان های فعال در صنایع و یا بخش مشابه
موجودی کالا در صورت سود و زیان
موجودی کالا در مؤسسات بازرگانی قسمت عمده و قابل توجه دارایی های موسسه را تشکیل می دهد. موجودی کالا هم در ترازنامه به عنوان دارایی و هم در سود و زیان به عنوان بهای تمام شده کالای فروش رفته محاسبه می گردد به همین دلیل از اهمیت بالایی برخوردار است.
صورت سود و زیان جامع
صورت سود و زیان جامع یکی از صورت های مالی مهم است که تمامی درآمدها و هزینه های شناسایی شده را به تفکیک اجزای تشکیل دهند آن ها نمایش می دهد. این درآمد و هزینه ها قابل انتساب به صاحبان سرمایه هستند. هدف آن ارائه کلیه درآمدها و هزینه های شناسایی شده در یک دوره مالی است و تمرکز اصلی آن بر هزینه های عملیاتی است. در اینجا صورت سود و زیان دربرگیرنده کلیه درآمدها و هزینه های شناسایی شده طی دوره ازجمله درآمدها و هزینه های تحقق نیافته است.اما اگر اجزای صورت سود و زیان جامع محدود به سود یا زیان خالص دوره و تعدیلات سنواتی باشد، ارائـه صورت سود و زیان جامع ضرورتی ندارد. در این موارد باید یادداشتی ذیل صورت سود و زیان دوره، مبنی بر عدم لزوم ارائـه صورت سود و زیان جامع الصاق شود.
از آنجا که صورت سود و زیان جامع دربرگیرنده کلیه درآمدها و هزینه های شناسایی شده، اعم از تحقق یافته و تحقق نیافته است، سود یا زیان خالص دوره مالی به عنوان اولین قلم در صورت سود و زیان جامع انعکاس می یابد. این بدان معنی است که صورت سود و زیان دوره، یکی از اقلام صورت سود و زیان جامع را به تفصیل نشان می دهد و سایر درآمدها و هزینه های شناسایی شده، به طور جداگانه در صورت سود و زیان جامع انعکاس می یابد. سایر درآمدها و هزینه های شناسایی شده شامل موارد زیر است :
الف. درآمدها و هزینه های تحقق نیافته ناشی از تغییرات ارزش دارایی ها و بدهی هایی که اساساً به منظور قادر ساختن واحد تجاری به انجام عملیات به نحو مستمر نگهداری می شـود و به موجب استانداردهای حسابداری مربوط مستقیماً به حقـوق صاحبـان سرمایـه منظـور می شود (از قبیل درآمدهـا و هزینه های ناشی از تجـدیـد ارزیابی دارایی های ثابت مشهود).
ب. درآمدها و هزینه هایی که طبق استانداردهای حسابداری به استناد قوانین آمره مستقیماً در حقوق صاحبان سرمایه منظور می شود (از قبیل مابه التفاوت های حاصل از تسعیر دارایی ها و بدهی های ارزی موضوع ماده 136 قانون محاسبات عمومی ).
موارد مندرج در ردیفهای الف و ب، سود یا زیان جامع سال را تشکیل می دهد. تعدیلات سنواتی (مشتمل بر آثار انباشته تغییر در رویه های حسابداری و اصلاح اشتباه ) حسب مورد از سود یا زیان جامع سال کسر یا به آن اضافه می شود تا سود یا زیان جامع شناسایی شده در فاصله تاریخ صورت های مالی دوره قبل و پایان دوره مالی جاری به دست آید.
تفاوت ترازنامه و صورت سود و زیان
ترازنامه تصویری لحظه ای از عملکرد کسب و کار ارائه می کند به این معنی که وضعیت مالی یک بنگاه اقتصادی را در یک لحظه مشخص می کند و فقط در همان تاریخ نشان می دهد. در ترازنامه ستونی با نام تاریخ وجود دارد که نشان دهنده تاریخ وقوع یک رویداد مشخص است. اما صورت سود و زیان وضعیت مالی بنگاه اقتصادی را در یک بازه زمانی یا دوره مالی نشان می دهد. در واقع صورت سود و زیان تمام وقایع منتهی به دوره مالی را گزارش می کند.
ترازنامه و صورت سود و زیان را چگونه محاسبه کنیم؟
نتیجه فعالیت یک شرکت در یک دوره زمانی خاص در گزارش هایی ارائه می شود که به آن ها “صورت های مالی” گفته می شود. این گزارش ها دارای چهارچوب و شکل خاصی می باشند که برای تهیه آن ها باید اصول حسابداری و استانداردهای مربوطه رعایت شود تا دقیق ترین و جامع ترین گزارشات درباره وضعیت و فعالیت شرکت ارائه گردد.
1- ترازنامه:
ترازنامه وضعیت مالی یک شرکت یا شخص را در یک زمان مشخص نشان میدهد. در بخش های مختلف ترازنامه سه گروه دارایی، بدهی و سرمایه مشخص میگردد. ترازنامه به زبان ساده مشخص مینماید که یک مؤسسه چه میزان دارایی، بدهی و سرمایه دارد.
2- صورت سود و زیان:
صورت سود و زیان، نتیجه فعالیت یک شرکت را با نمایش میزان درآمد و هزینه و سود یا زیان هر شرکت در یک دوره مشخص زمانی نمایش می دهد.
گزارش سود و زیان به دو روش یک و دو مرحله ای تهیه می شود.
- در روش تک مرحله ای ابتدا کلیه درآمد ها و در ادامه کلیه هزینه ها در زیر آن ها آورده می شود و در نهایت از تفاضل آن ها، سود یا زیان قبل از کسر مالیات نمایش داده می شود.
- در روش دو مرحله ای، ابتدا درآمدهای عملیاتی و سپس هزینه های عملیاتی در زیر آن ها آورده می شود سپس از تفاضل این دو سود یا چگونه سود خالص را محاسبه می کنید؟ زیان ناویژه به دست می آید. در مرحله بعد درآمدهای غیر عملیاتی و هزینه های غیر عملیاتی آورده می شود که نتیجه تفاضل این مرحله و مرحله قبل به سود و زیان قبل از کسر مالیات می رسیم.
اقلام با اهمیت صورت حساب سود یا زیان:
اقلام با اهمیت صورت سود و زیان شامل درآمدها و هزینه است.
به صورت کلی درآمد عبارت است از افزایش در حقوق صاحبان سهام به جز مواردی که به آورده صاحبان سهام مربوط میشود. انواع درآمدها به دو گروه طبقهبندی میشوند:
درآمدهای عملیاتی: درآمدهایی هستند که در نتیجه از فعالیت شرکت در راستای اساسنامه و با هدف نیل به منظور خاصی که برای آن به وجود آمده است، به دست میآیند. این دسته از درآمدها با توجه به اصل تداوم فعالیت شرکت، میتوانند جنبه دائمی و پایدار داشته باشند. استمرار رشد این گروه از درآمدها می تواند نقطه قوت یا ضعف شرکت باشد.
درآمدهای غیر عملیاتی: گروهی از درآمدهای شرکت که در قالب اهداف اساسنامه شرکت نیستند درآمدها غیر عملیاتی نام دارند. بهعنوان مثال شرکت زمینی را میخرد که مازاد بر نیاز شرکت است، زمانی که زمین را به فروش میرساند، درآمد کسب شده در گروه درآمدهای غیر عملیاتی قرار میگیرد.
دلیل غیر عملیاتی بودن این گروه از درآمدها:
- تحصیل دارایی به منظور افزایش قیمت در آینده نزدیک و کسب عایدی توسط شرکت پس از فروش نبوده است.
- فروش این بخش از دارایی نتیجه تصمیمات مدیریتی در جهت استفاده از دارایی صورت گرفته است.
- هدف از تأسیس شرکت در اساسنامه خرید و فروش این داراییها نیست.
- این چگونه سود خالص را محاسبه می کنید؟ گونه از درآمدها تکرار پذیر نیستند. ناپایدار نیستند و سود حاصل از آنها قابل برنامهریزی نیست.
نکته: گاهی اوقات در برخی از شرکت ها درآمدهای غیر عملیاتی ادامهدار و با ثبات می شوند. در این صورت این بخش از درآمد غیر عملیاتی از نظر ماهیتی مانند درآمدهای عملیاتی در نظر گرفته میشوند.
مفهوم کلی هزینهها عبارت است از کاهش در حقوق صاحبان سهام به جز مواردی که به ستانده صاحبان سهام مربوط میشود. انواع هزینهها به شرح زیر است:
بهای تمام شده کالا: این گروه از هزینهها، هزینههایی هستند که شرکت برای تولید محصولات خود مصرف میکند و هزینه عملیاتی گفته میشود. این هزینهها بهصورت مستقیم منتج به تولید گردیده و یا زمینههای لازم برای تولید را فراهم میکند.
سایر هزینههای غیر عملیاتی: به کلیه هزینههایی که در قالب هزینه بهای تمام شده کالا و هزینههای اداری و مالی و توزیع و فروش قرار نگیرد هزینههای غیرعملیاتی میگویند. این دسته از هزینهها دائمی نیستند و با نوع عملکرد شرکت مرتبط نیستند.
سایر هزینههای عملیاتی: این گروه از هزینهها در بردارنده هزینه های فروش، بازاریابی، هزینههای مالی و اداری شرکت هستند که ارتباط مستقیم با تولید شرکت ندارند اما امکان حذف آن ها از سازمان هم وجود ندارد و از الزامات بقای سازمان هستند.
هزینههای مالی: این گروه از هزینهها شامل هزینههای دریافت وام و تأمین مالی شرکت است که بر عهده آن خواهد بود. این هزینهها اهمیت خاصی دارند لذا طبقهبندی مستقلی نسبت به سایر هزینهها دارند. بخش بزرگی از این هزینهها شامل هزینه بهره و سایر هزینههای مرتبط با تحصیل وام است.
عناصر تشکیل دهنده بهای تمام شده کالا:
الف- مواد اولیه مستقیم: مواد اولیه مستقیم بخش اصلی محصول را تشکیل میدهند.
ب- دستمزد مستقیم تولیدی: حقوق و دستمزد پرداختی به پرسنل واحد تولید است که نتیجه عملکردشان مستقیماً منتج به تولید محصول میشود.
ج- سربار: سایر هزینههای تولیدی به غیر از مواد اولیه مستقیم و دستمزد را هزینههای سربار میگویند. به عنوان مثال هزینه تعمیرات و نگهداری ماشین آلات تولیدی. این گروه از هزینهها برای ادامه تولید مورد نیاز هستند اما نمیتوان این هزینهها را جز به جز به محصول خاصی تخصیص داد.
نکته: نکته حائز اهمیت در بخش هزینه بهای تمام شده کالا، اطلاع از این موضوع است که بیشترین بخش بهای تمام شده شرکت مورد بررسی در کدام ردیف قراردارد. دانستن این موضوع در پیش بینی عملکرد آینده شرکت تاثیر گذار است. برای مثال بیشترین بخش هزینه شرکتهای سیمانی مربوط به بخش هزینههای انرژی است؛ لذا با علم به این موضوع مثلا تغییر در نرخ بهای انرژی میتواند در چشم انداز کلی در خصوص صنعت و تصمیمگیری برای سرمایهگذاری کمک کند.
حالا با توجه به مطالب ارائه شده صورت سود و زیان یک واحد خدماتی به روش تک مرحله ای به صورت زیر می باشد :
صورت حساب سود و زیان
برای دوره مالی منتهی به 31/2/84
درآمد :
درآمد خدمات آموزشی 5.000.000
کسر می شود هزینه ها :
هزینه اجاره 1.000.000
هزینه حقوق 1.000.000
هزینه آب و برق و تلفن 250.000
جمع هزینه ها 2.250.000
سود و (زیان) قبل از کسر مالیات 2.750.000
مالیات به ماخذ 25% (687.500 (
سود (زیان) ویژه 2.062.500
تهیه صورت مالی سود و زیان در نرم افزار قیاس پلاس به روش زیر می باشد:
1- ابتدا از قسمت گزارشات بر روی منوی حسابداری کلیک نمائید.
2- در فرم گزارشات حسابداری باز شده بر روی صورت مالی کلیک نمائید.
نکته: توجه داشته باشید که هنگام چیدن کدینگ حسابداری در بخش سر فصل حساب ها حتما ماهیت حساب ها را مشخص نمائید، در غیر این صورت وارد سرفصل حساب ها شده و با انتخاب حساب های معین و ویرایش آن ماهیت حساب را مشخص کنید.
فرمول سود حسابداری چیست؟
به عبارت دیگر، سود حسابداری شبیه سود خالص است که تفاوت بین درآمد و کلیه هزینه های دیگر که مطابق با اصول حسابداری پذیرفته شده کلی شناخته شده اند (GAAP) است. فرمول سود حسابداری می تواند با کم کردن هزینه های صریح انجام شده در تجارت، از کل درآمد حاصل از تجارت حاصل شود. از نظر ریاضی، به صورت زیر نمایش داده می شود،
نمونه هایی از فرمول سود حسابداری (با مثال اکسل)
بیایید مثالی بزنیم تا محاسبه فرمول سود حسابداری را به شیوه ای بهتر درک کنیم.
فرمول سود حسابداری – مثال شماره 1
اجازه دهید نمونه ای از شرکتی را تهیه کنیم که درآمد کل 500000 دلار و هزینه های آشکار 350،000 دلار را در طی سال مالی 18 گزارش کرده است. سود حسابداری شرکت را محاسبه کنید.
راه حل:
سود حسابداری با استفاده از فرمول مندرج در زیر محاسبه می شود
سود حسابداری = کل درآمد – هزینه های صریح
- سود حسابداری = 500،000 دلار – 350،000 دلار
- سود حسابداری = 150،000 دلار
بنابراین، این شرکت در طول سال مالی FY18 سود حسابداری 150،000 دلار ایجاد کرد.
فرمول سود حسابداری – مثال شماره 2
اجازه دهید نمونه ای از یک شرکت Foodland Stores Ltd. را که یک شرکت زنجیره فروشی مواد غذایی است و در استان آلبرتا، کانادا فعالیت می کند، مثال بزنیم. در طی سال مالی FY18، درآمد کل شرکت 40.00 میلیون دلار، با هزینه کالاهای فروخته شده 28.00 میلیون دلار، هزینه کارمندان 6.00 میلیون دلار، هزینه استهلاک 0.80 میلیون دلار، فروش و هزینه اداری 1.60 میلیون دلار، هزینه بهره 0.50 میلیون دلار و مالیات از 0.25 میلیون دلار سود حسابداری شرکت را برای سال 2018 بر اساس اطلاعات داده شده محاسبه کنید.
راه حل:
هزینه های صریح با استفاده از فرمول مندرج در زیر محاسبه می شود
هزینه های صریح = هزینه کالاهای فروخته شده + هزینه کارمندان + فروش و هزینه های اداری + استهلاک + بهره + مالیات
- هزینه های آشکار = 28.00 میلیون دلار + 6.00 میلیون دلار + 1.60 میلیون دلار + 0.80 میلیون دلار + 0.50 میلیون دلار + 0.25 میلیون دلار
- هزینه های آشکار = 37.15 میلیون دلار
سود حسابداری با استفاده از فرمول مندرج در زیر محاسبه می شود
سود حسابداری = کل درآمد – هزینه های صریح
- سود حسابداری = 40.00 میلیون دلار – 37.15 میلیون دلار
- سود حسابداری = 2.85 میلیون دلار
بنابراین، Foodland Stores Ltd. سود حسابداری 2.85 میلیون دلار در طول سال 2018 به دست آورد.
فرمول سود حسابداری – مثال شماره 3
بگذارید نمونه ای از شرکت والمارت را برای نشان دادن مفهوم سود حسابداری برای زنجیره سوپر مارکت های واقعی مثال بزنیم. طبق آخرین گزارش سالانه، والمارت درآمد کل 500.34 میلیارد دلار در سال مالی 18 را گزارش کرده است. در این دوره، این شرکت هزینه فروش 373.40 میلیارد دلار، هزینه عملیاتی و SG&A 106.51 میلیارد دلار، سود 2.18 میلیارد دلار، ضرر فوق العاده غیر معمولی 3.14 میلیارد دلار و مالیات 4.60 میلیارد دلار را متحمل شده است. سود حسابداری حاصل از شرکت والمارت را در طی سال مالی FY18 محاسبه کنید.
راه حل:
هزینه های صریح با استفاده از فرمول مندرج در زیر محاسبه می شود
هزینه های آشکار = هزینه فروش + هزینه عملیاتی و SG&A + بهره + سود + ضرر فوق العاده معمولی + مالیات
- هزینه های آشکار = 373.40 میلیارد دلار + 106.51 میلیارد دلار + 2.18 میلیارد دلار + 3.14 میلیارد دلار + 4.60 میلیارد دلار
- هزینه های آشکار = 489.83 میلیارد دلار
سود حسابداری با استفاده از فرمول مندرج در زیر محاسبه می شود
سود حسابداری = کل درآمد – هزینه های صریح
- سود حسابداری = 500.34 میلیارد دلار – 489.83 میلیارد دلار
- سود حسابداری = 10.51 میلیارد دلار
بنابراین، شرکت Walmart Inc. Stores Ltd. سود حسابداری 10.51 میلیارد دلار در طول سال 2018 کسب کرده است.
لینک منابع: ورق متعادل شرکت والمارت
توضیح
فرمول سود حسابداری را می توان با استفاده از مراحل زیر تهیه کرد:
مرحله 1: در مرحله اول، تعیین درآمد کل شرکت که معمولاً به راحتی به عنوان اولین آیتم صورت سود در دسترس است. از طرف دیگر، کل درآمد نیز می تواند به عنوان محصول میانگین قیمت هر واحد و تعداد واحدهای فروخته شده در طول یک سال محاسبه شود.
درآمد کل = میانگین قیمت هر واحد * تعداد واحدهای فروخته شده
مرحله دوم: در مرحله بعد، تمام هزینه های صریح و مشخصی که در طول مشاغل متحمل شده است را تعیین کنید و شامل هزینه مواد اولیه، دستمزد و حقوق، هزینه اجاره، قبض برق، قبض تلفن، فروش و هزینه های اداری، استهلاک، بهره، مالیات و غیره
هزینه های صریح = هزینه مواد اولیه + دستمزد و حقوق + هزینه اجاره + قبض برق + قبض تلفن + هزینه های فروش و تبلیغات + استهلاک + بهره + مالیات
مرحله 3: سرانجام، با کم کردن هزینه های صریح (مرحله 2) انجام کار از کل درآمد (مرحله 1) حاصل از تجارت، همانطور که در شکل زیر مشاهده می شود، فرمول سود حسابداری می تواند حاصل شود.
سود حسابداری = کل درآمد – هزینه های صریح
ارتباط و استفاده از فرمول سود حسابداری
درک مفهوم سود حسابداری بسیار مهم است زیرا در حالی که مدیران یا صاحبان مشاغل صورتهای مالی را به صورت ماهانه یا سه ماهه کنترل می کنند، بیشتر اوقات آنها به خط پایین صورت سود یعنی سود حسابداری توجه می کنند. نکته دیگری که باید به آن توجه داشته باشید اینست که سود حسابداری کاملاً متفاوت از سود اقتصادی است و به همین دلیل هرگز نباید از آن به عنوان جایگزین دیگری استفاده شود. سود حسابداری بیانگر اختلاف پولی بین درآمد حاصل از تولید و هزینه ای است که پرداخت می شود. از طرف دیگر، سود اقتصادی پس از تعدیل هزینه فرصت از سود حسابداری حاصل می شود.
دیدگاه شما