اصولی که برای حفظ سرمایه باید بدانید


سرپرست دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب منصوب شد

سرپرست دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب منصوب شد

رئیس دانشگاه آزاد اسلامی در حکمی سرپرست دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب را منصوب کرد.

به گزارش گروه دانشگاه ایسکانیوز، دکتر محمدمهدی طهرانچی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با صدور حکمی دکتر محمد نریمانی راد را به سمت سرپرست دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب منصوب کرد.

در متن حکم دکتر طهرانچی آمده است:

برادر گرامی جناب آقای دکتر محمد نریمانی راد

بنا به پیشنهاد رئیس محترم دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران و با توجه به مراتب تعهد و سوابق اجرایی جناب عالی، به موجب این حکم به عنوان «سرپرست دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب» منصوب می شوید.

از جناب عالی انتظار می رود با بهره گیری از کلیه ظرفیت های معنوی، مادی و سرمایه های انسانی دانشگاه به ویژه تقویت نقش آفرینی اعضای هیأت علمی و کارکنان در جهت تحقق منویات مقام معظم رهبری مبنی بر حفظ کیان دانشگاه، گسترش فضای انقلابی و ارتقای علمی دانشگاه و همچنین اجرای برنامه پنج ساله دانشگاه آزاد اسلامی و اعتلای واحد اهتمام ورزید.

دکتر طهرانچی همچنین در نامه ای جداگانه از زحمات و تلاشهای دکتر پروین داداندیش رئیس سابق دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب قدردانی کرد.

رمز ریال چیست و چه تفاوتهایی با رمز ارزهای بازار دارد؟

رمز ریال چیست و چه تفاوتهایی با رمز ارزهای بازار دارد؟

کارشناس امور بانکی گفت:بانک‌های مرکزی در دنیا اقدام به انتشار رمز ارزها می‌کنند که به اصطلاح به آن‌ها ارزهای دیجیتال بانک مرکزی می‌گویند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان سال گذشته بود که رئیس کل بانک مرکزی خبر از راه اندازی رمز پول ملی داده بود رمز پولی که در دستورکار بانک‌های مرکزی دنیا نیز قرار گرفته است.

موضوعی که دوره پیش آزمایشی آن در ایران به صورت محدود یعنی با تعدادی کاربر، بانک و فروشگاه و با مبلغ مشخص از اواسط شهریور امسال آغاز شده است.

پیش از این نیز رئیس کل بانک مرکزی در خصوص رمز ریال نکاتی را مطرح کرده بود.

آقای علی صالح آبادی گفت:در رمزریال ملی ،اسکناس ریال به رمزریال تبدیل می‌شود. رمزریال‌ها بر خلاف رمزدارایی استخراج نمی‌شوند و قابل سرمایه‌گذاری هم نیستند.

معاون فناوری‌های نوین بانک مرکزی نیز با بیان این که فرآیند انتشار رمز ریال مشابه اسکناس است نکاتی را بیان کرد.

تمامی آنچه اسکناس دارد را در ریال دیجیتال داریم

آقای مهران محرمیان گفت: ریال دیجیتال و فرآیندهای انتشار آن طبق چیزی که در قانون دیده شده کاملا مشابه اسکناس است یعنی هر آن چیزی که برای انتشار اسکناس استفاده می‌شود شامل اینکه پشتوانه داشته باشد، هیات نظارت بر اندوخته اسکناس بررسی‌های لازم را انجام دهد و سایر موارد مشابه اسکناس است.

او می‌گوید: به عبارت دیگر تمامی آنچه اسکناس دارد را در ریال دیجیتال هم داریم به جز اینکه در این پروژه فیزیک اسکناس وجود ندارد، برای تبادلش لازم نیست دو نفر کنار هم باشند و مهم‌تر از همه این قابلیت وجود دارد که قراردادهای هوشمند در داخل این نوع پول تعبیه شود و بین گیرنده و فرستنده که به صورت همتا به همتا این پول را مبادله می‌کنند به صورت هوشمند اجرا می‌شود.

در خصوص رمز ریال و مزیت‌های استفاده و گسترش آن در کشور کارشناس امور بانکی آقای اصغر بالسینی نکاتی را مطرح کرد.

سوال:رمز ریال چیست؟

بالسینی:بانک‌های مرکزی در دنیا اقدام به انتشار رمز ارزها می‌کنند که به اصطلاح به آن‌ها اصولی که برای حفظ سرمایه باید بدانید ارزهای دیجیتال بانک مرکزی می‌گویند.

تفاوت عمده و مهم رمز ارزهایی که بانک‌های مرکزی صادر می‌کنند با ارزهای دیجیتال حاضر در دنیا این است که ناشر ارزهای دیجیتال بانک مرکزی خود بانک بوده و به صورت متمرکز اقدام به انتشار و پشتیبانی می‌کنند، ولی رمز ارزهای دیگر کاملا غیر متمرکز هستند.

رمز ریال اساسا یک رمز ارز به معنی متعارف نیست بلکه یک ابزار پرداختی است که جایگزین اسکناس می‌شود به تعبیری این اقدام هوشمند کردن ریال اسکناسی است.

سوال:ضرورت انتشار رمز ریال چیست؟

بالسینی:هر ساله بانک مرکزی اقدام به انتشار اسکناس می‌کند. در سنوات گذشته بالای ده درصد نقدینگی اقتصاد به این اسکناس‌ها و صکوکات تعلق می‌گرفت با دیجیتال شدن فرآیند نقل و انتقال بانکی در کشور سهم اسکناس و صکوک در نقدینگی به زیر سه درصد رسید و عملا بخش مهمی از نقل و انتقال پولی در فضای مربوط به دیجیتال بانکی صورت گرفت.

اما همین سه درصد نیز دشواری‌هایی با خود به همراه دارد بانک مرکزی برای این که بتواند مجدد سهم اسکناس در نقدینگی را کم و نقل و انتقال پولی را برای مردم آسان‌تر کند، رمز ریال را راه اندازی کرده است البته ضرورت‌های دیگر نیز دارد.

سوال:مزیت‌های انتشار رمز ریال چیست؟

بالسینی:در ابتدا باید به کاهش تقاضا برای پول نقد در اقتصاد با توجه به این که هر رمز ریال معادل یک ریال تعریف می‌شود و بانک مرکزی اصرار دارد این نسبت حفظ شود اشاره کرد که این رمز ریال در راستای این هدف می‌تواند بسیار کمک کننده باشد. دسترسی آن با توجه به این که خدمات الکترونیکی بانکی در سال‌های اخیر گسترده‌تر شده برای مردم راحت‌تر است. مورد دیگر این که با رمز ریال هزینه چاپ پول به حداقل می‌رسد.

مزیت دیگر این است که رمز ریال می‌تواند جایگزین کارت‌های بانکی و نقل و انتقال آن شود.

وقتی نقل اصولی که برای حفظ سرمایه باید بدانید و انتقال بانکی از طریق کارت‌های بانکی انجام می‌شود یک واسطه‌ای به نام بانک وجود دارد که این موضوع می‌تواند قدرت خلق قابل توجه‌ای از پول را به بانک دهد، ولی در رمز ریال این گونه نیست و دیگر واسطه بانکی وجود ندارد یعنی یک کیف دیجیتال و یک شبکه است که مدیریت این شبکه با بانک مرکزی است از این منظر با توجه به حذف بانک‌ها به عنوان واسطه، قدرت خلق پول از بانک‌ها گرفته می‌شود و در نهایت می‌تواند از طریق کاهش سرعت گردش پول در نقدینگی هم موثر باشد.

سوال:آیا از رمز ریال استقبال می‌شود؟

بالسینی:یک رمز ریال با چنین مشخصاتی قاعدتا باید مورد استقبال مردم قرار گیرد، اما مشخص است که در ابتدای امر ممکن است خیلی به آن اعتمادی وجود نداشته باشد با راه اندازی آزمایشی آن در گذشت زمان اعتماد عمومی مردم به رمز ریال جلب می‌شود.

رمز پول‌های ملی موضوعی است که در دنیا نیز در کانون توجه‌ها قرار گرفته و به گفته کارشناسان استفاده از آن می‌تواند برای کشور مزیت‌های زیادی را به همراه داشته باشد وحالا رمز ریال در کشور ما در حال گذراندن دوره آزمایشی خود است دوره ای که به گفته مسئولان این پروژه مشابه سایر کشورها معمولا طولانی است.

کجاها نباید پارک کنیم؟

گروه دانستنی: یکی از بزرگ‌ترین معضلات برای راننده‌ها در شهرهای شلوغ، پیدا کردن جای پارک در سطح شهر است. مطمئناً برای شما هم پیش آمده است که بعد از پیدا نکردن جای پارک مناسب، اتومبیل خود را همراه با شماره موبایل، مقابل درب پارکینگ یا مکان‌های نامناسب دیگر قرار داده‌اید.

کجاها نباید پارک کنیم؟

نکته این جا است که گاهی اوقات جرثقیل، ماشینی که در جای مناسب پارک نشده باشد را به پارکینگ راهنمایی و رانندگی منتقل می‌کند؛ پس همیشه گذاشتن شماره تماس راه حل خوبی نیست! برای جلوگیری از این اتفاق ناخوشایند، باید بدانیم که در کجا نباید پارک کنیم. در ادامه این مقاله ما مکان‌های نامناسب برای پارک کردن و عواقب گذاشتن ماشین در این مکان‌ها را بررسی می‌کنیم. اگر راننده‌ای در شهر‌های شلوغ هستید، نکات کاربردی در ادامه این مطلب را از دست ندهید.

اولین قانون پارک ممنوع؛ توجه به علائم راهنمایی و رانندگی
پیش از پاسخ به سوٰال در کجا نباید پارک کنیم، بهتر است نکته‌ای مهم را با شما در میان بگذاریم. یکی از اولین نکاتی که در کلاس‌های آموزش رانندگی خصوصی برای دانشجویان توضیح داده می‌شود، مفهوم تابلوهای راهنمایی و رانندگی است؛ زیرا این تابلوها بهترین راهنما برای رانندگی صحیح و پارک کردن در مکان مناسب هستند. پیش از پارک کردن ماشین، به تابلوهای اطراف محل موردنظر توجه کنید. بعضی از تابلوها حتی توقف برای مدت کوتاه را منع می‌کنند و درصورت مشاهده توسط پلیس، جریمه خواهید شد. در ادامه به بعضی از این تابلوها و علائم مهم اشاره می‌کنیم:

۱. چراغ راهنمایی و رانندگی: به‌طورکلی توقف در مکان‌هایی که مانع دید علائم راهنمایی و رانندگی می‌شود، طبق قوانین ممنوع است. به‌هیچ‌وجه نباید در فاصله ۱۵ متری چراغ‌های راهنمایی توقف کنید.

۲. تابلو توقف ممنوع یا توقف مطلقاً ممنوع: منظور این تابلو کاملاً مشخص است. با دیدن تابلوهای پارک ممنوع، پارک مطلقاً ممنوع و توقف ممنوع به‌هیچ‌وجه در آن محل پارک نکنید.

۳. تابلو اماکن خاص: طبق مقررات آیین نامه راهنمایی و رانندگی توقف در ۱۵ کیلومتری ورودی و خروجی مکان‌های زیر ممنوع است:
• میدان‌ها
• تقاطع و سه‌راهی‌ها
• بیمارستان‌ها و مراکز فوریت‌های پزشکی
• مدرسه
• مراکز آتش‌نشانی
• ایستگاه اتوبوس
در صورت توقف در این مکان‌ها، پلیس راهنمایی و رانندگی مجاز به جریمه خودرو است.

۴. تابلو پارک ویژه افراد معلول: تابلو پارک ویژه افراد معلول، یعنی این مکان مخصوص اتومبیل معلولین است. درصورتی‌که با پلاک معمولی در محل پارکینگ مخصوص افراد معلول پارک کنید، پلیس شما را جریمه خواهد کرد.

۵. تابلو حمل با جرثقیل: خودرویی که زیر تابلوی حمل با جرثقیل پارک کرده باشد، علاوه‌بر جریمه پارک در محل ممنوع، مستحق توقیف و انتقال خودرو به پارکینگ نیز است.
به‌طورکلی، جریمه پارک کردن خودرو در محل ممنوع به‌صورت الصاقی صادر می‌شود؛ زیرا خودرو در جایی پارک شده و راننده حضور ندارد. جرایم الصاقی بعد از ۲ ماه دو برابر می‌شوند؛ بنابراین باید خیلی سریع نسبت به پرداخت جریمه اقدام کرد. انتقال خودرو به پارکینگ نیز فقط زمانی اتفاق می‌افتد که ماشین زیر تابلو حمل با جرثقیل پارک شده باشد.

ایستادن یا توقف وسایل نقلیه در محل‌های زیر ممنوع است
در ادامه پاسخ به سؤال پرتکرار در کجا نباید پارک کنیم، مکان‌هایی را بررسی می‌کنیم که ایستادن یا توقف وسایل نقلیه در آن‌‌ها ممنوع است. از جمله این مکان‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
• خط‌کشی عابر پیاده
• پیاده‌رو و گذرگاه‌های مخصوص عابران پیاده‌
• مقابل ورودی و خروجی خیابان‌ها، جاده‌ها، کوچه‌ها و محل ورود و خروج اتومبیل‌ در ساختمان‌ها
• در تقاطع‌ها و سه‌راهی‌ها
• در طول مسیر پیچ خیابان‌ها و اتوبان‌ها
• زیر پل‌، درون تونل و معابر در ارتفاع
• مسیرهای ویژه اتوبوس، تاکسی و دوچرخه
• ایستگاه اتوبوس و تاکسی
• در مسیر و خط عبور از آزادراه‌ها
• مقابل درب پارکینگ ساختمان‌ها
• کنار وسایل نقلیه‌ متوقف شده (توقف دوبله) خصوصاً در خیابان‌ها و معابر باریک که پارک خودرو باعث ایجاد سد معبر برای اتومبیل‌های دیگر می‌شود.
بهتر است بدانید توقف دوبله با پارک دوبل تفاوت دارد. برخلاف این که پارک دوبله ممنوع است، پارک دوبل در شهرهای شلوغ و خیابان‌های پر رفت‌وآمد بسیار کمک‌کننده خواهد بود و مانعی برای آن در محل مجاز برای پارک کردن خودرو وجود ندارد. اگر آموزش پارک دوبل کنار جدول به‌طور اصولی و توسط مدرس حرفه‌ای انجام شود، دیگر دغدغه‌ای برای جای پارک در خیابان‌های پر از ماشین نخواهید داشت.

پارک دوبل در کجاها ممنوع است؟
به‌طورکلی، تمام موارد قانون پارک ممنوع که درباره پارک معمولی گفته شد، برای پارک دوبل نیز صدق می‌کند. پارک دوبل روبه‌روی درب پارکینگ‌ها، روی پل، خط عابر پیاده و در تمامی مکان‌هایی که در بالا به آن‌ها اشاره شد، ممنوع است. جریمه پارک دوبل در مکان‌های غیرمجاز شامل جریمه نقدی یا انتقال به پارکینگ راهنمایی و رانندگی (در صورت پارک کردن زیر تابلو حمل جرثقیل) خواهد بود. گاهی اوقات پارک کردن جلوی درب پارکینگ یک ساختمان به‌صورت دوبل، پنچر شدن چرخ‌ها را به‌عنوان جریمه به همراه دارد!
هنگام انجام پارک دوبل فاصله داشتن از ماشین جلویی و عقبی بسیار مهم است؛ باید به‌گونه‌ای پارک کنید که امکان خارج شدن از پارک برای هر دو خودرو فراهم باشد و ماشین شما نیز به‌راحتی از جای پارک خارج شود. نحوه گرفتن فرمان در دور زدن و هنگام خروج از پارک دوبل مشابه هستند، ولی هنگام خارج شدن از پارک دوبل، نیازی نیست فرمان تا انتها بچرخانید.

اگر خودرو را با جرثقیل بردند چه کنیم؟
اگر اتومبیل خود را در مکانی غیرمجاز پارک کردید و بعد از بازگشتن با صحنه نبودن ماشین مواجه شدید، در اولین اقدام آرامش خود را حفظ کنید! گاهی اوقات ماشین ربوده شده و باید مراحل قانونی را طی کرد؛ ولی اگر ماشین به پارکینگ منتقل شده بود، نگران نباشید. ابتدا با پلیس ۱۱۰ تماس بگیرید و از انتقال خودرو به پارکینگ مطمئن شوید؛ سپس همراه با کارت خودرو و مدارک شناسایی، به پارکینگ اعلام شده از پلیس راهنمایی و رانندگی بروید. پس از پرداخت جریمه، مالیات و عوارض، به‌منظور استعلام خلافی خودرو به یکی از شعب پلیس+۱۰ مراجعه کنید. ۲۴ ساعت بعد از پرداخت خلافی‌های خودرو، می‌توانید ماشین را از پارکینگ ترخیص کنید.

یادگیری قانون پارک ممنوع به‌صورت اصولی در آموزشگاه نیم کلاج
در این مقاله به سؤال پرتکرار «در کجا نباید پارک کنیم؟» پاسخ دادیم. پیش از پارک کردن در یک محل، تابلوها و علائم راهنمایی و رانندگی را با دقت بررسی کنید؛ همچنین با مرور قوانین آیین نامه و اطلاع از این که توقف در کجاها ممنوع است، نگرانی جریمه شدن توسط پلیس انتقال ماشین به پارکینگ راهنمایی و رانندگی را نخواهید داشت.
رانندگان تازه‌کار برای تقویت مهارت‌های رانندگی خود مانند پارک دوبل و رانندگی در ترافیک شهرهای بزرگ، می‌توانند در کلاس‌های خصوصی آموزشگاه نیم کلاج ثبت نام کنند. برای اطلاع درباره شرایط کلاس‌ها به سایت این مجموعه با آدرس nimkelaj.com سر بزنید یا با شماره ۰۹۱۲۸۹۲۳۲۲۸ تماس بگیرید.

​زیدآبادی: زمانی که دانشجو مطلع می‌شود، اسیر زندان می‌شود برای همین می‌گوید برای چه مطلع شوم؟

اقتصادنیوز: زیدآبادی بیان کرد: آقای گنجی درست می‌گویند که مطالعه نیست، اما زمانی که دانشجو مطلع می‌شود، اسیر زندان و دچار ترک تحصیل می‌شود برای همین می‌گوید برای چه مطلع شوم؟ دانشجو در هیچ کجای دنیا این‌گونه نیست که تئوریسین باشد.

 ​زیدآبادی: زمانی که دانشجو مطلع می‌شود، اسیر زندان می‌شود برای همین می‌گوید برای چه مطلع شوم؟

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایلنا، مناظره عبدالله گنجی از چهره‌های رسانه‌ای نزدیک به ابراهیم رئیسی و احمد زیدآبادی روزنامه‌نگار ملی‌مذهبی تحت عنوان «من اعتراض دارم» در سالن جابر حیان دانشگاه شریف برگزار شد.

احمد زیدآبادی در ابتدای این مناظره با بیان این‌که آن چیزی که در حال حاضر به‌عنوان مناظره مطرح می‌شود اگر با قواعد اصولی خودش نباشد به مشکل برمی‌خورد، گفت: قواعد اصولی این است اصولی که برای حفظ سرمایه باید بدانید که پایه‌های نظری وجود داشته و بعد افراد صحبت کنند اما آن چیزی که سال‌هاست دوستان اصولگرا دچار آن شدند این است که ما شاهد تولید فکر و نظریه نیستیم.

وی ادامه داد: بخشی از دوستان اصولگرا که سکوت کردند، یک بخشی از دوستان هستند که در حال حاضر مسئول هستند و روی آن‌ها تمرکز وجود دارد که گفت‌وگو را مطرح می‌کنند اما قوایی برای اجرایی شدنش ندارند. یک عده از دوستان به دلیل ضعف فکر، تهمت می‌زنند و توهین می‌کنند و حتی از گفت‌وگوی رو در رو هم بیم دارند و ترجیح می‌دهند در کانون‌های امن خودشان باشند و برخی از روزنامه‌ها را متهم می‌کنند.

زیدآبادی بیان کرد: یک عده هستند که می‌گویند اهل گفت‌وگو هستند اما بولتن‌ساز هستند؛ اصولی که برای حفظ سرمایه باید بدانید مثلا در دوره اصلاحات یک عده روزنامه‌های اصلاح‌طلب را می‌خواندند سر و ته آن‌ها را می‌زدند و به جاهایی مثل حوزه علمیه می‌دادند که ببینید اصلاح‌طلب‌ها این‌ها هستند. وی ادامه داد: بعد همین افراد می‌آیند و این بولتن‌ها حفظ می‌کنند و در مناظرات با ما می‌گویند.

این فعال سیاسی تاکید کرد: اگر قرار است گفت‌وگویی راه بیفتد باید ملزوماتی هم راه بیفتد و راه آن براندازی نیست، بلکه باید اصلاحاتی را انجام دهیم تا بتوانیم گفت‌وگو کنیم.

در ادامه عبدالله گنجی با بیان این که به دو دلیل این جلسه را پذیرفتم و آمدم، یکی اینکه اعتقاد دارم زیدآبادی اهل گفت‌وگو است و می‌شود با اون حرف زد و به او احترام می‌گذارم که با اختلاف ۱۸۰ درجه سیاسی که دارند می‌شود با ایشان حرف زد، گفت: دلیل دیگر آمدنم به اینجا این است که شریف یک تصویر در خصوص‌اش وجود دارد اما نباید برچسب یا تصویری شکل بگیرد.

این فعال سیاسی تاکید کرد: من جریان اصولگرایی را نمایندگی نمی‌کنم و در این را شأن خودم نمی‌دانم اما اگر انقلابی بودن به‌معنای اصولگرا بودن است، من اصولگرا هستم، اصولی که برای حفظ سرمایه باید بدانید آقای زیدآبادی بگوید اصلاح‌طلب است یا خیر، قبول دارم آقای زیدآبادی به جریان فکری اصلاحات نزدیک است اما با آن‌ها صف‌بندی دارد ولی خب با آقای کرباسچی کار می‌کند. بله من قبول دارم در جریان انقلابی حوزه فکری کمرنگ است. به قول ادوارد سعید در کتاب شرق شناسی گفتمان را تعریف نمی‌کنند بلکه تولید می‌کنند اصلاح‌طلبان هم همین فکر را در خصوص ایران دارند. بله من قبول دارم اوضاع فکری و نظری کشور لاغر شده است.

زیدآبادی درخصوص فضای دانشجویی در اتفاقات اخیر و جنبش دانشجویی عنوان کرد: در پاسخ آقای گنجی بگویم هیچ وقت به عنوان نماینده و عضوی از اصلاح‌طلبان نبوده‌ام و دیدگاه من ملی-مذهبی است، مشی من اصلاح‌طلبانه است اما از جانب آنان حرف نمی‌زنم. همکاری با آقای کرباسچی هم برای این است که ایشان از کارگزاران بیرون آمده است.

وی تاکید کرد: در کلیت جامعه همیشه اینطور بوده که یک حرکت بزرگ وجود داشته و جنبش دانشجویی ذیل آن بوده است. آنچه که اتفاق افتاده این است که بدنه دانشجویی و این جنبش خشمگین است و افقی در روبه‌روی خودش نمی‌بیند که آینده خودش را ترسیم کند.

این فعال سیاسی تاکید کرد: اگر دولت‌ها بالغ باشند به جای این‌که با این جنبش مقابله کنند آن را مدیریت می‌کنند، اما اتفاقات اخیر نشان داد اینکه فکر کنیم دانشگاه تمام شده است، درست نیست. امروز دهه هشتادی‌هایی به دانشگاه آمده‌اند که به حرف پدر و مادر خودشان تن نمی‌دهند و با یک فرهنگ جهانی بزرگ شده‌اند. یک حالت عصیانی در این‌ها رخ داده و روی حرف خودشان هم می‌ایستند و چون دستگاه‌های تولید فرهنگ ناکارآمد هستند و نتوانستند بر فکر این بچه‌ها تاثیر بگذارند، این اتفاقات هم تقصیر این بچه‌ها نیست؛ چراکه تولید فکر و سیاستی نیست و این نتیجه یک سلسله سیاست‌هایی است که الان می‌گوییم این‌ بچه‌ها تقصیری ندارند. وی گفت: دور نشستن و داوری کردن این بچه‌ها به نظر من منصفانه نیست.

گنجی در ادامه بیان کرد: خصلت‌های دانشجویی را نباید سیاسی دید، دانشجو فکر می‌کند باید پشت هر چیز را ببیند و احساس می‌کند یک رسالت نسبت به آزادی ملت خودش دارد. دانشجو را باید روانشناسی و روانشناختی دید. بله دهه‌ها با یکدیگر فرق می‌کردند اما اینجور نیست که فکر کنیم یک چیز عجیب و غریب تولید شده است و دانشجو کلا چپ است.

وی افزود: ۱۶ آذر ۸۳ که آقای خاتمی به دانشگاه تهران آمد، روی نشریه دانشجویی زدند اگر دموکراسی را حتی آمریکا در ایران پیاده کند، استقبال می‌کنیم. جریان دانشجویی ما تاثیرپذیر است، چراکه مطالعه نمی‌کند و با اندیشه‌ها آشنا نیست و فضا را نمی‌شناسد.

این فعال سیاسی بیان اصولی که برای حفظ سرمایه باید بدانید کرد: بخشی از آسیب‌هایی که در جریان دانشجویی می‌بینیم این است که تفکیکی بین نقد و نفی حاکمیت مشاهده نمی‌کنند. ما باید بین معاند، مخالف و منتقد فرق بگذاریم و تفکیک کنیم؛ آن وقت می‌توانیم گفت‌وگو کنیم.

زید آبادی در خصوص نقش رسانه در کشور گفت: در طول دوران دانشجویی عضو هیچ تشکل دانشجویی نبودم و فقط رئیس ادوار دفتر تحکیم وحدت بودم.

وی ادامه داد: بله آقای گنجی درست می‌گویند که مطالعه نیست، اما زمانی که دانشجو مطلع می‌شود، اسیر زندان و دچار ترک تحصیل می‌شود برای همین می‌گوید برای چه مطلع شوم؟ دانشجو در هیچ کجای دنیا این‌گونه نیست که تئوریسین باشد.

زیدآبادی افزود: از پدر خانم ما آدم مدنی‌تر و قابل تعامل‌تر پیدا نمی‌کنید، تمامی بچه‌هایی که به کلاس قرآن ایشان می‌رفتند احضار می‌شدند و یا ممنوع الکار و تحصیل می‌شدند.

وی افزود: برخی به آنچه که درباره پاسخگویی جمهوری اسلامی می‌گویند ابدا و مطلقا پاسخگو نبودند. در بهار مطبوعات ما روزنامه‌هایی داشتیم که همه را یک شبه قاضی مرتضوی تعطیل کرد و یک خلاء ایجاد شد و روزنامه‌ها دست جناح اصولگرا افتاد. صدا و اصولی که برای حفظ سرمایه باید بدانید سیما هم دست اصولگراها افتاد.

زیدآبادی بیان کرد: سال ۸۲ به رهبری نامه نوشتم که آیا می‌شود از شما انتقاد کرد؟ بحث دیگر هم‌ درباره مسئله اتمی بود که در کمال احترام مطرح کردم با جوابی که گرفتم آقای گنجی بگوید جمهوری اسلامی پاسخگو است یا خیر.

 ​زیدآبادی: دولت‌ها بالغ باشند، به جای مقابله با جنبش، آن را مدیریت می‌کنند/ عبدالله گنجی: قبول دارم اوضاع فکری و نظری کشور لاغر شده

گنجی یادآور شد: از زندان رفتن هر کسی ناراحت می‌شوم. در مورد پاسخگو اصولی که برای حفظ سرمایه باید بدانید بودن جمهوری اسلامی باید بگویم هیچ کسی اندازه مقامات جمهوری که در بین دانشجویان نبودند. کسانی که حتی فکرشان را قبول ندارم. آقای خاتمی، احمدی‌نژاد و روحانی بسیار در بین دانشجویان بودند. چه توهین‌هایی به آقای خاتمی نشد. عکس احمدی‌نژاد را آتش زدند چه توهین‌هایی به روحانی شد اما هیچ دانشجویی دستگیر نشد.

گنجی افزود: در مورد خانم مهسا امینی آقای رئیس‌جمهور با خانواده ایشان صحبت کردند. نماینده به خانه ایشان فرستادند. فرمانده نیروی انتظامی با ایشان صحبت کردند. این آیا پاسخگویی نیست؟

وی افزود: در همین اتفاقات اخیر تیم‌های ۳ نفره بازیگر و کارگردان گرفتند که سوژه‌ای را کارگردانی می‌کردند. در حوادث اخیر راهبرد نظام این بود که از ما کشته شود اما از مردم کسی کشته نشود.‌

گنجی ادامه داد: امروز نمی‌توان گفت همه آنچه که اتفاق افتاد برای مهسا امینی است، من چندبار گفتم باید ظلم رفته شده بر مهسا امینی رسیدگی شود. ۳ دسته در اتفاق اخیر بودند یک دسته بودند که می‌گفتند رسیدگی شود، یک عده گفتند که اجرای احکام باید تعطیل شود یک عده هم جمهوری اسلامی را نشان گرفتند.

پیام شاه ۴۴ ساله شد: صدا‌ی انقلاب شما را شنیدم؛ نویسندۀ متن که بود؟

شاه می‌خواست بگوید در مبارزه با فساد جدی است، اما مشخص نشد اگر قصد باز کردن فضای سیاسی را دارد چرا حکومت نظامی اعلام کرده و اگر قصد سرکوب دارد چرا از انتصاب ارتشبد غلامعلی اویسی فرماندار نظامی تهران در دقیقه ۹۰ منصرف شد و ارتشبد ازهاری را مأمور تشکیل دولت کرد؟

عصر ایران نوشت: «ما روز ۱۴ آبان ۵۷ در منزل آقای محمود کاشفی وزیر مشاور کابینۀ خودمان میهمان بودیم که مرد بسیار شرافت‌مند و درست و حسابی است. ناهار میهمان بودیم و آقای آموزگار (نخست‌وزیر سابق) هم بود و چند تا از همکاران کابینۀ پیشین. داشتیم ناهار می‌خوردیم. تلویزیون روشن بود.

ناگهان گفتند که شاه پیامی دارد و شاه ظاهر شد. در‌هم شکسته و با لکنت زبان و روحیه‌ای بسیار خراب و به حال نیمه گریه. یک نطقی هم خواند سراپا التماس و درخواست و آنجا هم گفت که " من پیام انقلاب شما را شنیدم" و بگذارید خلاصه من خودم رهبر انقلاب شما باشم. اجازه بدهید، تمنا می‌کنم. همه‌اش التماس، ولی بعد حکومت نظامی اعلام کرد و باز گفت: نترسید، این هیچ کاری نمی‌کند، هیچ وحشتی نداشته باشید. خوب! پس چرا حکومت نظامی می‌دهید؟ ما هم متحیر.

نمی‌دانستیم چه بگوییم. واقعا نمی‌دانستیم. بهت‌زده شده بودیم. تلفن زنگ زد. آموزگار رفت پای تلفن و یواشکی صحبت کرد و بعد به عجله خداحافظی کرد و رفت. بعد شنیدم که یکی از دوستانش بود که گفته بود می‌خواهند تو را بگیرند. فورا برو و بلیت هواپیما را به او داده و از ایران رفته بود. به خانه برگشتیم و همان شب ساعت یک نیمه شب مستخدم آمد بالا و و گفت چند نفر آمده‌اند و شما را می‌خواهند. گفتند کار مختصری هست و چند ساعت طول می‌کشد و می‌دانستم این حرف‌ها نیست و ما را بردند به جمشید‌آباد و گفتند به استناد ماده ۵ حکومت نظامی دستگیر شده‌اید.»

این عبارات عین خاطرات داریوش همایون وزیر اطلاعات و جهان‌گردی و سخن‌گوی دولت جمشید آموزگار است به نقل از کتاب «آیندگان و روندگان/ جلد سوم تاریخ شفاهی ایران معاصر به کوشش حسین دهباشی» که در زندان ماند تا انقلاب شد و، چون در آن ۴ ماه و یک هفته ریش گذاشته بود ۲۲ بهمن که در بازداشت‌گاه باز شد خود را به عنوان نیروی انقلابی جا زد و کسی به او شک نکرد و تا ۱۳ آبان ۵۸ مخفی بود و پس از اشغال سفارت آمریکا تصمیم گرفت مخفیانه از ایران خارج شود و رفت.

همان‌گونه که داریوش همایون توضیح داده بعد از پیام مشهور "صدای انقلاب شما راشنیدم" شماری از رجال مشهور عصر پهلوی دستگیر شدند تا کاسه کوزه‌ها را سر آن‌ها بشکنند و فضا آرام شود و مشهورترین آنان امیر‌عباس هویدا بود با سابقۀ ۱۳ سال نخست‌وزیری از ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۶ و شماری دیگر از جمله همین داریوش همایون و نیک‌پی شهردار سابق تهران نیز در میان آنان بود.

شاه می‌خواست بگوید در مبارزه با فساد جدی است، اما مشخص نشد اگر قصد باز کردن فضای سیاسی را دارد چرا حکومت نظامی اعلام کرده و اگر قصد سرکوب دارد چرا از انتصاب ارتشبد غلامعلی اویسی فرماندار نظامی تهران در دقیقه ۹۰ منصرف شد و ارتشبد ازهاری را مأمور تشکیل دولت کرد؟

با این توضیحات می‌توان گفت: ۱۴ آبان ۵۷ روزی است که محمد رضا شاه پهلوی در نهایت استیصال و بااین پیام هم چوب را خورد هم پیاز را. چون هم پیام آشتی و قول اصلاح داد هم بلافاصله با استقرار دولت نظامی نقض کرد!یادمان باشد کمتر از سه ماه قبل از آن و در کنفرانس مطبوعاتی به مناسبت سالگرد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که به عنوان قیام ملی جشن می‌گرفتند دربارۀ اعتراضات گفته بود " دو سه نفر بیشتر نیستند. " دو سه نفر و نه حتی دو سه هزار نفر!

حالا، اما کمتر از سه ماه بعد در حالی که امام خمینی لفظ "جنبش" و "نهضت" را به کار می‌برد از اصطلاح "انقلاب" استفاده کرد.

دربارۀ پیام شاه در ۱۴ آبا‌ن ۱۳۵۷ نکاتی را می‌توان یادآور شد و ابتدا باید خود پیام را نقل کنیم:

«ملت عزیز ایران! در فضای باز سیاسی که از دو سال پیش به تدریج ایجاد می‌شد، شما ملت ایران علیه ظلم و فساد بپا خواستید. انقلاب ملت ایران نمی‌تواند مورد تایید من بعنوان پادشاه ایران و بعنوان یک فرد ایرانی نباشد.

متاسفانه در کنار این انقلاب دسیسه و سوء استفاده دیگران از احساسات و خشم شما، آشوب و هرج و مرج و شورش نیز به بار آورد. موج اعتصاب‌ها نیز که بسیاری از آن‌ها بر حق بوده اخیراً ماهیت و جهت یافت تا چرخ‌های اقتصاد مملکت و زندگی روزمره مردم تلف شود و حتی جریان نفت که زندگی مملکت به آن بستگی دارد، قطع گردد، تا عبور و مرور روزانه و تامین مایحتاج زندگی مردم نیز تعطیل شود. ناامنی، اغتشاش و شورش و کشتار در بسیاری از نقاط میهن مان به جایی رسیده است که استقلال مملکت را در خطر انداخته است.

وقایع اسف‌باری که پایتخت را دیروز به آتش کشید، برای مردم و مملکت دیگر قابل ادامه و تحمل نیست. در پی استعفای دولت و برای جلوگیری از اضمحلال مملکت و از بین رفتن وحدت ملی، برای جلوگیری از سقوط و هرج و مرج و آشوب و کشتار، و به منظور برقراری حکومت قانون و ایجاد نظم و آرامش، تمام کوشش خود را در تشکیل یک دولت ائتلافی مبذول داشتم و فقط هنگامی که معلوم شد که امکان انجام این ائتلاف نیست، به ناچار یک دولت موقت را تعیین کردیم.

من آگاهم که به نام جلوگیری از آشوب و هرج و مرج این امکان وجود دارد که اشتباهات گذشته و فشار اختناق تکرار شود. من آگاهم که ممکن است بعضی احساس کنند که به نام مصالح و پیشرفت مملکت و با ایجاد فشار این خطر وجود دارد که سازش نا‌مقدس فساد مالی و فساد سیاسی تکرار شود و، اما من به نام پادشاه شما که سوگند خورده‌ام که تمامیت ارضی مملکت، وحدت ملی و مذهب شیعه اثنی عشری را حفظ کنم، بار دیگر در برابر ملت ایران سوگند خود را تکرار می‌کنم و متعهد می‌شوم که خطا‌های گذشته هرگز تکرار نشود، بلکه خطا‌ها از هر جهت نیز جبران گردد.

متعهد می‌شوم که پس از برقراری نظم و آرامش در اسرع وقت یک دولت ملی برای آزادی‌های اساسی و اصولی که برای حفظ سرمایه باید بدانید انجام انتخابات آزاد، تعیین شود تا قانون اساسی که خون‌بهای انقلاب مشروطیت است به صورت کامل به مرحله اجرا در آید، من نیز پیام انقلاب شما ملت ایران را شنیدم.

من حافظ سلطنت مشروطه که موهبتی است الهی که از طرف ملت به پادشاه تفویض شده است هستم و آنچه را که شما برای بدست آوردنش قربانی داده‌اید، تضمین میکنم، که حکومت ایران در آینده بر اساس قانون اساسی، عدالت اجتماعی و اراده ملی و به دور از استبداد و ظلم و فساد خواهد بود. در وضع فعلی برقراری نظم و آرامش برای جلوگیری از سقوط و اضمحلال ایران وظیفه اصلی نیرو‌های مسلح شاهنشاهی است که همیشه با حفظ ماهیت ملی خود متکی بر ملت ایران و وفادار به اصولی که برای حفظ سرمایه باید بدانید سوگند‌های خود بوده و هست، باید با همکاری شما هموطنان عزیم این نظم و آرامش هرچه زودتر برقرار شود تا دولت ملی بعدی که استقرار و آزادی‌ها، اجرای اصلاحات وبه خصوص برقراری انتخابات آزاد را بر عهده خواهد داشت در اسرع وقت کار خود را شروع کند.

من و شما در این سی چند سال وقایع حساسی راد دیده‌ایم و خطرات بسیار را پشت سر گذاشته‌ایم، امیدوارم در این لحظات حساس و خطیر وسرنوشت ساز، خداوند بزرگ ما را مشمول عنایات خو د فرماید، تا بتواینم در کنار هم به هدف‌های اصلی که آسایش و رفاه و آزادی و سربلندی و ایران و ایرانی است برسیم.

من اینجا از آیات عظام و علمای اعلام که رهبران روحانی و مذهبی جامعه و پاسداران اسلامی و به خصوص مذاهب شیعه هستند، تقاضا دارم تا با راه‌نمایی‌های خود و دعوت مردم به آرامش و نظم برای حفظ تنها کشور شیعه جهان بکوشند. من از رهبران فکری جوانان می‌خواهم تا با دعوت آنان به آرامش و نظم، راه مبارزه اصولی برای برقراری یک دموکراسی واقعی را هموار کنند. من از شما پدران و مادران ایرانی که مانند من نگران آینده ایران و فرزندان خود هستید می‌خواهم که با راه نمایی‌های آنان مانع شوید تا از راه شور و احساسات در آشوب و اغتشاش شرکت کنند، و ب i خود و به میهن‌شان لطمه وارد سازند.

من از شما جوانان و نوجوانان که آینده ایران متعلق به شماست، می‌خواهم تا میهنمان را به خون و آتش نکشید و به امروز و خود و فردای ایران ضرر نزنید.

من از شما رهبران سیاسی جامعه می‌خواهم تا به دور از اختلاف‌های عقیدتی و با توجه به موقعیت تاریخی حساس و استثنایی کشورمان، نیرو‌های خود را برای نجات میهن به کار برید.

من از همه شما کارگران و کارکنان و دهقانان که با کوشش‌های خود چرخ‌های اقتصادی کشور را به حرکت در می‌آوردند می‌خواهم، تا با فعالیت هر چه بیشتر در حفظ و احیای اقتصادی کشور بکوشید.

من از همه شما هموطنان عزیزم می‌خواهم تا به ایران فکر کنید. همه به ایران فکر کنیم. در این لحظات تاریخی بگذارید همه با هم به ایران فکر کنیم. بدانید که در راه انقلاب ملت ایران علیه استعمار، ظلم و فساد من در کنار شما هستم؛ و برای حفظ تمامیت ارضی وحدت ملی، و حفظ شعائر اسلامی و برقراری آزادی‌های اساسی و پیروزی و تحقق خواست‌ها و آرمان‌های ملت ایران همراه شما خواهم بود.

امیدوارم در روز‌های خطیری که در پیش داریم، خداوند متعال ما را مورد عنایت و لطف خود قرار داده و همواره موید و حافظ ملک و ملت ایران باشد. انشاء‌الله تعالی.»

۱. شاه در این پیام ۱۴ بار از کلمۀ «من» استفاده می‌کند. همین من‌های ۱۴ گانه نشان می‌دهد کشور با «من» اداره می‌شده ضمن این که ادبیات خود شاه «ما» بود ولو از آن من را مراد داشت و همین هم نشان می‌دهد متن پیام را دیگری نوشته. «ما» را البته به جای «من» به کار می‌بُرد کما این که در افتتاح ورزشگاه ۱۰۰ هزار نفری آریامهر (آزادی کنونی) گفت: «ما محمد رضا پهلوی شاهنشاه ایران استادیوم را افتتاح نمودیم». این همه «من» و ضمیر مفرد سابقه نداشت.

۲. چنان که اشاره شد شاه در حالی از جنبش ضد استبدادی مردم ایران با لفظ "انقلاب" یاد کرد که خود رهبران انقلاب کمتر استفاده می‌کردند و پس از آن رایج شد و شورای انقلاب هم تشکیل شد. شاه سه بار در این پیام از «انقلاب» شخن می‌گوید و جا دارد از سلطنت طلبان امروز که انقلاب ۵۷ را شورش می‌خوانند پرسید از پاپ، کاتولیک‌تر شده اند؟

۳. در این متن سه بار به ظلم وفساد و دو بار به اشتباهات و خطا‌های گذشته اعتراف می‌کند و وعدۀ انتخابات آزاد می‌دهد و این هم یعنی پس از دولت ملی مصدق انتخابات آزاد نبوده است.

۴. هوشنگ نهاوندی از نزدیکان شاه که یک چنمد وزیر علوم هم بود در کتاب «محمد رضا پهلوی آخرین شاهنشاه ایران» - انتشار در خارج از کشور- نویسندۀ متن را رضا قطبی و سید حسین نصر و فرح پهلوی را از آن مطلع می‌داند و یادآور می‌شود: «تا آن موقع کلمۀ انقلاب هرگز به صورت رسمی گفته نشده بود و شاه چند بار آن را تکرار کرد و عدم رعایت قانون اساسی را پذیرفت. حال آن که قبول همین مطلب – عدم رعایت قانون اساسی- به مجلس شورای ملی امکان می‌داد که وی را از سلطنت عزل کند. این پیام نابه هنگام در حقیقت اعلام پایان سلطنت یا دست کم سلطنت خود او بود و سفیر کبیر بریتانیا همان روز در یادداشت‌های خود نوشت: آیا شاه واقعا فهمید چه گفته؟ »

۵. هوشنگ نهاوندی در کتاب بالا به نقل از خود شاه در مکزیک می‌نویسد: «به من گفت در حال خستگی مفرط با گلویی که بغض و اندوه آن را پر کرده بود حتی یک کلمۀ آن را تغییر ندادم، زیرا در بن بست قرار گرفته بودم.» - [صفحۀ ۷۴۸]عباس میلانی هم نوشته پیش نویس این متن را یافته و در دست دارد و به قلم شخص رضا قطبی است و برای حصل اطمینان چند بار از او تقاضای ملاقات کرده و هرگزاسخی دریافت نداشته است. (رضا قطبی رییس رادیو و تلویزیون و از بستگان نزدیک فرح بود).

هوشنگ نهاوندی در همان صفحۀ ۷۴۹ و ذیل عباس میلانی نوشته «سید حسین نصر هم نقش خود را پذیرفته، ولی دربارۀ نقش شهبانو فرح توضیح نداده است.»

برخی به احسان نراقی هم نسبت می‌دهند، چون او نیز مورد وثوق فرح بود، ولی نراقی بار‌ها و از جمله در گفتگو با این نویسنده تکذیب کرده و گفته در آن روز‌ها با خود شاه ملاقات داشته و شرح آن را در کتاب «از کاخ شاه تا زندان اوین» آورده است.

۶. برخی معتقدند این پوست خربزه را فرح زیر پای شاه گذاشت تا او برود و خود قدرت را در دست بگیرد و به همین خاطر در دقایق آخر ازهاری جانشین اویسی شد. بختیار هم از این نقشه آگاه بود و به همین خاطر شرط گذاشت که فرح هم باید همراه شاه برود. در عرف سلطنتی شاه و ملکه و ولیعهد با هم نباید در خارج از کشور باشند و ۲۶ دی با خروج شاه و فرح با هم در حالی که ولیعهد هم در آمریکا بود و با تشکیل شورای سلطنت در واقع سلطنت محمد رضا شاه تمام شد و بختیار دنبال تأسیس حکومت تازه با اتکا به ارتش بود، ولی دیر شده بود و صدای او شنیده نمی‌شد.

۷. آن پیام و بازداشت رجال مشهور باید تیتر روزنامه‌ها می‌شد، ولی از فردای آن روز اعتصاب مطبوعات در اعتراض به حکومت نظامی شروع شد که تا ۱۷ دی و ۶۲ روز ادامه اصولی که برای حفظ سرمایه باید بدانید یافت. با این اعتصاب گفتمان روشن فکری انقلاب تضعیف شد و با سه راه‌پیمایی تاسوعا و عاشورا و اربعین دست بالای گفتمان مذهبی تثبیت شد. علت این که عکس شاه در آن پیام، تار و بی کیفیت است به خاطر آن است که عکسی در مطبوعات آن زمان منتشر نشد و عکس از فیلم برداشته شده، چون روزنامه‌ها از نیمۀ اصولی که برای حفظ سرمایه باید بدانید آبان ۵۷ وارد اعتصاب شدند.

۸. رضا پهلوی و مادرش در تمام این سال‌ها به این پیام اشاره‌ای ندارند. اگر مادرش در پیام نقش داشته و دست کم روشن است که کار مشاوران او بوده و پیام هم متضمن به رسمیت شناختن انقلاب ۵۷ و قبول ظلم و فساد در آن دوره و نبود انتخابات آزاد بوده چرا به انتقاد از جمهوری اسلامی بسنده نمی‌کنند و اصل انقلاب را هم زیر سؤال می‌برند در حالی که پیام ۱۴ آبان بهترین گواه است بر این که شاه هم اصل انقلاب و خطا کردن خود را پذیرفته بود.

۹. با این که شاه به سبک مرداد ۱۳۳۲ می‌خواست روحانیت سنتی و مراجع به داد او برسند و آن‌ها را خطاب قرار داد که برای حفظ تنها کشور شیعه جهان بکوشند، اما آنان اعتنا نکردند چرا که اولا در سال ۳۲ سید ابوالقاسم کاشانی در مقابل دکتر مصدق قرار گرفته بود و آیت‌الله بروجردی نگران به قدرت رسیدن کمونیست‌ها و از بین رفتن حکومتش شیعه بود (اگر چه دولت ملی هرگز چنین تهدید نبود، ولی این‌گونه القا شد). حال آن که این بار یک مرجع تقلید شیعه خود در رأس جنبش قرار داشت و هیچ کس نگران از بین رفتن تنها دولت شیعه نبود. ثانیا شاه با تغییر تاریخ هجری خورشیدی به شاهنشاهی در سال ۱۳۵۵ روحانیت سنتی را هم رنجاند هر چند شریف امامی در شهریور ۵۷ بازگرداند. (جالب این که شاه بعد از سقوط تبریک نوروزی سال ۱۳۵۸ را ۲۵۳۸ امضا کرد).

۱۰. بلافاصله بعد از پخش پیام از رادیو شعر طنز هادی خرسندی منتشر شد: «ز پشت رادیو گفتم به تأکید/ که [..]خوردم غلط کردم ببخشید». این در حالی بود که نه از اینترنت خبری بود و نه شبکه‌های اجتماعی و شعر کپی و تکثیر می‌شد. هادی خرسندی البته بعد از انقلاب یک ضد انقلاب کامل شد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.