کتاب چرا ثروتمندان ثروتمندتر میشوند؟
رابرت کیوساکی بیست سال پیش، کتاب « پدر پولدار، پدر بی پول» برترین کتاب در زمینه مالی را برای همه دوران ها نوشت. آن کتاب، طرز تفکر و روش زندگی میلیون ها نفر را به چالش کشید و تغییر داد. رابرت با داشتن چشم اندازهای مالی و سرمایه گذاری، که معمولا مغایر با عقاید عمومی و عرفی است برای سخنرانی های مستقیم، بی پرده و الهام بخشش، شهرتی بین المللی کسب کرده و تبدیل به چهره ای مطرح در زمینه ی آموزش مالی شده است.
کتاب « چرا ثروتمندان ثروتمندتر می شوند» درباره ی آموزش مالی واقعی است نه درباره ی قصه ی قدیمی: « به مدرسه برو، شغلی پیدا کن، پس انداز کن، خانه بخر، بدهی هایت را تسویه کن و در بازار بورس سرمایه گذاری بلندمدت کن.»
این کتاب نسخه کامل تر و پیشرفته تر کتاب پدر پولدار، پدر بی پول می باشد.
اگر برای ادامه ی حیات و موفقیت در آینده، به دنبال ایده های جدید می گردید، این کتاب مناسب و مختص شماست.
مدارس در رابطه با پول، چه آموزش هایی به شما داده اند؟
قطعا پاسخ 99 درصد از شما چنین خواهد بود: « هیچی!»
این کتاب درباره ی تمام آن چیزهایی است که مدارس به شما آموزش نداده اند.
در ابتدا و انتهای کتاب، بخش های پاداشی وجود دارد. این بخش ها برای تکمیل و برجسته کردن اهمیت پیام های متن کتاب است.
همه ما تعریف لغوی حماقت را شنیده ایم:
«… انجام مکرر یک کار ثابت و انتظار گرفتن نتیجه ای متفاوت.»
بخش های پاداشی از این جهت ضمیمه شده اند که شما برای خواندن این کتاب تشویق و ترغیب شوید، مطالب داخل کتاب را بهتر درک کنید و همین حالا دست به تغییراتی بزنید.
مدیریت سرمایه چیست | با 5 رکن اصلی این نوع مدیریت آشنا شوید
مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی اما کاملا شخصی و مختص به هر سرمایهگذار است و بنا بر شخصیت، روحیات و اهداف مالی افراد، متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، سن سرمایهگذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است. در مرحله بعدی کسب سود و افزایش سرمایه در اولویت قرار میگیرند.
مدیریت سرمایه دانشی است که اگر به نحو درست از آن استفاده شود، نه تنها موجب بقای سرمایه میشود، بلکه سودآوری و افزایش سرمایه را نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین، سرمایه گذار باید بیاموزد چگونه سرمایه خود را با توجه به مدلهای سرمایهگذاری خود، به درستی مدیریت کند.
فهرست عناوین مقاله
اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی
در سالهای اخیر شاخصهای بازار سهام رشد چشمگیری داشته و سرمایه گذاران با سرمایههای خرد و کلان و با هر میزان مهارت و تخصص مالی وارد این بازار شدهاند. اگرچه روشهای مطمئن و کم ریسکتری مانند صندوقهای سرمایهگذاری وجود دارد، اما افراد زیادی ترجیح میدهند خودشان به معاملات سهام بپردازند.
جهت سرمایهگذاری منطقی و آگاهانه، لازم است سرمایه گذار قبل از ورود به بازار مفهوم و ارکان اصلی معاملهگری از جمله ت حلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی، روانشناسی و مدیریت سرمایه را بیاموزد. در این میان، فراگیری مدیریت سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که به طور مستقیم در بقای افراد در بازار تاثیرگذار است و میتوان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه دانست.
مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟
مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده سرمایه گذاری مختص ثروتمندان میشود، دانش و مهارت سرمایهگذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است. در واقع سرمایه گذار برای کسب بازده مورد انتظار خود، میبایست ریسک مشخصی را متحمل شود؛ اما برای جلوگیری از ضررهای سنگین، باید مقادیر بازده و ریسک پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مشخص شود به گونهای که در مقابل انتظار کسب سود معقول، ضرر احتمالی نیز کم باشد.
قوانین مدیریت ریسک در معاملات تاثیر به سزایی در راستای کاهش ضرر و زیان دارد. یک استراتژی معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه، علاوه بر پیشگیری از ضررهای غیر منتظره، به تدریج موجب رشد سرمایه خواهد شد. مدیریت سرمایه و حتی دیگر ابزارهای مالی در معاملات سهام ، واحد و مشخص نیست و به شخص سرمایه گذار بستگی دارد. در واقع جزئیات و نحوه اعمال آن، با توجه به دیدگاه سرمایهگذار، اهداف مالی، تفکر و روحیات او متفاوت است. بنا بر چنین معیارهایی، رویکرد سرمایهگذاران اعم از ریسکگریز و ریسکپذیر بودن مشخص میشود.
رعایت اصول مدیریت سرمایه
به طور کلی نمیتوان برای همه سرمایه گذاران قواعد واحدی تجویز کرد و معاملهگران باید از قواعدی متناسب با شخصیت خود استفاده کنند. بطور مثال، میزان پذیرش ریسک در افرادی که در موقعیتهای معاملاتی دیدگاه کوتاه مدت دارند به نسبت افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، متفاوت است. افراد زیادی با رویای ثروتمند شدن در زمان کوتاه وارد بازار سهام میشوند؛ چنین سرمایهگذارانی را نمیتوان ریسک پذیر توصیف کرد زیرا واژه ریسک برای آنها تعریف نشده است زیرا آنها در محاسبات ذهنی خود فقط به سود فکر میکنند. ممکن است چنین سرمایه گذارانی مدتی سود بالایی را تجربه کند اما به دلیل عدم توجه به دانش مدیریت سرمایه و پذیرش ریسک نامحدود، ثروت خود را به نابودی میکشانند.
بیشتر بخوانید: سبد سهام چیست
وجه تمایز اصلی معاملهگران موفق با دیگر سرمایه گذاران، رعایت اصول مدیریت سرمایه است که برای آن روشهای مختلفی ارائه شده است. روشهای کلاسیک اغلب تئوری و شامل محاسبات ساده هستند و مدلهای نوین آن، بر مبنای جداول و فرمولهای پیچیده ریاضی شکل گرفتهاند. این روشها به طور کلی بر مبنای ارزیابی ریسک در موقعیتهای معاملاتی و به صورت انفرادی است که در نهایت قوانین و چهارچوبهای مشخصی را برای محدوده ریسک پذیری معاملهگران تعیین میکند.
ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید
اگرچه برای مدیریت سرمایه فرمول و روش واحدی وجود ندارد اما شاخصهای مرسومی وجود دارند که از آنها برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و بررسی دقیق موقعیتهای معاملاتی در بازار استفاده میشود. ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه پنج رکن اصلی مدیریت سرمایه است که به هر کدام جداگانه میپردازیم.
سرمایه گذار برای آنکه معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز داشته باشد، باید این شاخصها را در هر موقعیت معاملاتی و پیش از ورود به آن بارزیابی کرده و درباره آنها تصمیمگیری کند. پس از تعیین این موارد، نقاط خروج و نیز سود و زیان مورد انتظار از معاملات مورد نظر با دقت مشخص میشود. مدیریت سرمایه در موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش حیاتی دارد و چشم پوشی از آن قطعا به شکست منتهی خواهد شد.
ریسک از بنیادیترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایهگذاری است. اجتناب از ریسک در دنیای معاملات غیرممکن است و میبایست در محاسبات منطقی و برای سرمایهگذاری هوشمندانه، درصد مشخصی از آن را در نظر گرفت. تعیین میزان ریسک قبل از ورود به معامله از اصولیترین رسوم انجام معاملات موفق است. برای این منظور، سرمایه گذار باید مشخص کند که در معامله مورد نظر، چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه قابل تحمل و منطقی خواهد بود.
سرمایه گذار بنا بر منطق سرمایهگذاری در بازار، باید به میزان ریسک تعیین شده پایبند باشد؛ زیرا گاهی ممکن است با وسوسه تحمل ریسک بیشتر در ازای سود بالاتر، شاهد یک روند نزولی طولانی مدت باشد و یک ریسک نامحدود را متقبل شود.
بازده
سود حاصل از سرمایهگذاری، بازده نام دارد. مفهوم بازده نیز همانند ریسک به صورت درصد بیان میشود و بر مبنای دوره زمانی، عملکرد سایر داراییها در این دوره و شاخصهای پولی ارزیابی میشود. بازدهی سرمایهگذاران در بازار سهام، از طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه آن حاصل میشود. بازده مطلوب میتواند تابعی از دیدگاه سرمایهگذاری، هزینههای معاملاتی، ماهیت دارایی، ریسک، نرخ بهره و درصد تورم باشد. به همین دلیل معیار مشخصی برای تعیین درصد بازده بهینه وجود ندارد. در واقع کسب بازده مطلوب تا حد زیادی، نتیجه مهارت سرمایه گذاران در معاملهگری است که توانستهاند مدیریت سرمایه را در تمام مراحل موقعیتهای معاملاتی خود، از لحظه ورود تا خروج اعمال کنند و بهترین نتیجه ممکن را بدست آوردند.
حجم معاملات
تعداد واحدهایی از یک دارایی که سرمایه گذار با پرداخت قیمت معادل مالکیت آن را بدست میآورد، حجم معاملات نامیده میشود. واحد شمارش داراییها در بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. به عنوان مثال شمش طلا را در واحد گرم، ارز را بر مبنای اسکناس با عدد مشخص و سهام را با برگه سهم معامله میکنند. به بیان ساده، حجم معاملات در بازار مالی از طریق تقسیم سرمایه بر قیمت واحد دارایی تعیین میشود.
منظور معاملهگران از تعیین حجم معاملات در بازارهای سرمایه، تعیین حجم بهینه موقعیت معاملاتی متناسب با ریسک احتمالی آن است. ورود به معامله با حجم بالا، ریسک بالاتر و در نتیجه بازدهی بیشتری خواهد داشت؛ استدلال این جمله این است که در صورت صحیح یا غلط بودن پیشبینی سرمایه گذار درباره وضعیت بازار، به دلیل در اختیار داشتن تعداد بیشتری از دارایی، نسبت سود و زیان آن نیز بیشتر خواهد بود. سرمایه گذار منطقی هیچگاه همه سرمایه خود را وارد یک موقعیت معاملاتی خاص نمیکند، بلکه حجم معامله خود را با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل تعیین میکند. در واقع باید بخشی از سرمایه وارد بازار شود و با تعیین نقاط خروج مشخص، قسمت کوچکی از دارایی در معرض ریسک قرار بگیرد.
نسبت بازده به ریسک
نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخصهای مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست میآید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایهگذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایهگذاری را بیان میکند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان میدهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد.
حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایهگذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسکپذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل میکند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود.
از مهمترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایهگذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسکهای غیر منطقی میشوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار میکند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسکهای سنگین و نابودکننده میشود. یک اصطلاح رایج بیان میکند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمیتواند و نباید ریسکهای نجومی را تحمل کند.
نسبت افت سرمایه
نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان میشود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست میآید.
بیشتر بخوانید: چگونه در بورس ضرر نکنیم
به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کردهاند، اما تریدرهای حرفهای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشدهاند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشتهاند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.
قواعد مرسوم و توصیههای رایج در مدیریت سرمایه
- هر سرمایه گذار باید بر اساس شخصیت و رویکرد خود یک استراتژی معاملاتی برای خود در نظر بگیرد و به آن پایبند باشد.
- هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است و کسب سود و افزایش سرمایه در الویت بعدی قرار میگیرند.
- پیش از ورود به یک معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن معامله به دقت تعیین شود.
- محاسبه مقدار ریسک و سرمایه گذاری مختص ثروتمندان بازده، یک تابع مستقیم از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات است.
- بنا بر اصول سرمایهگذاری و توصیه سرمایه گذاران موفق بازار سرمایه، حداکثر مقدار ریسک تعیین شده در هر موقعیت معاملاتی، نباید بیشتر از ۳ درصد باشد.
- کمترین مقدار مجاز در محاسبه نسبت بازده به ریسک در یک موقعیت معاملاتی، عدد ۱ است و در صورت کمتر بودن مقدار حاصل، ورود به این معامله خطای بزرگی خواهد بود.
- در صورتی که سرمایه گذار به چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت همزمان نیاز دارد، لازم است حداکثر ریسک قابل تحمل بین موقعیتهای معاملاتی تقسیم شود.
- زمانی که سرمایه گذار به بازده نجومی انواع معاملات اعتباری و اهرمی فکر میکند، باید ریسک سنگین و چند برابری آن را نیز در نظر بگیرد.
- توصیه میشود سرمایهگذار آستانه تحمل افت سرمایه خود را در موقعیتهای معاملاتی به طور دقیق مشخص کند. در صورت مواجهه با چند معامله زیانده که نسبت افت سرمایه به محدوده خطر رسید، لازم است سرمایه گذار فرآیند معاملاتی خود را بدون تعلل برای مدتی متوقف کند.
جمعبندی
یک سرمایه گذار پیش از ورود به بازار سرمایه باید مشخص کند که چه نوع معاملهگری است و چه سبک معاملاتی را در نظر دارد. بنا بر این موارد، یک استراتژی معاملاتی طراحی میشود که مدیریت سرمایه در بستر آن صورت میگیرد. در این استراتژی باید مشخص شود معامله در چه بازه زمانی انجام شود و گزینه سرمایه گذاری چه ویژگیها و جذابیتهایی داشته باشد. سرمایه گذاران حرفهای کاملا محتاط و ریسک گریز هستند و زمانی وارد یک معامله خواهند شد که ریسک آن درصد ناچیزی باشد.
همچنین برای ورود به معامله باید میزان سرمایه، نقاط ورود و خروج سرمایهگذاری و حد ضرر و حد سود تعیین شود که شما این موارد را بصورت اصولی و علمی در دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته بصورت حرفه ای فرا می گیرید. علاوه بر این، نظم مهمترین شاخص رفتاری یک معاملهگر است و باید بتواند سرمایه خود را مطابق با استراتژی طراحی شده مدیریت کند. در مدیریت سرمایه، هیچ استراتژی معاملاتی نتیجهبخش نخواهد بود، مگر اینکه سرمایه گذار به اصول و قوانین آن پایبند باشد.
شوالیه های ثروتمند (والدین)
اپلیکیشن بازی شوالیه های ثروتمند اولین و تنها برنامه آموزش هوشمند مدیریت مالی به کودکان در قالب بازی هست که به صورت کاملا نامحسوس پس از گذراندن اولین مرحله از بازی، شخصیت مالی کودک مورد ارزیابی قرار گرفته و گزارش آن در اپلیکیشن مخصوص والدین گرامی اطلاع رسانی می گردد.
ویدئو معرفی برنامه
این اپلیکیشن برای والدین محترمی که دغدغه ی آینده ی کودکان خود را داشته تهیه گردیده است تا از طریق نصب بازی شوالیه های ثروتمند و ثبت کد مخصوص کودک خود داخل برنامه ، از کلیه گزارش های شخصیت شناسی مالی کودک از ابتدای بازی و ارزیابی تاثیر گذاری آموزش به کودکان بهره مند شوند.
شما والدین عزیز، می توانید در صورت تمایل به سرمایه گذاری صحیح برای آینده مالی کودک دلبندتان، او را به یک سفر پر از ماجراجویی و البته آموزش مالی بر اساس شخصیت مالی منحصر کودک ، دعوت کنید.
تیم خلاق و ایده پرداز ما تلاش کرده تا با استفاده از داستان جذاب کمک کنه تا هر کودکی بر اساس رفتار مالی مختص به خودش، گام به گام آموزش لازم در خصوص مدیریت مالی بهره مند بشه.
در انتهای آخرین مرحله بازی به شما والدین عزیز یک گزارش در قالب میزان تاثیر پذیری آموزش های ارائه شده به کودک دلبندتان که در طول بازی در مراحل مختلف انجام داده است ، ارائه خواهد شد.
ما همواره همراه شما والد گرامی خواهیم بود تا بتونیم به رشد و ارتقای فرزندان این مرز و بوم، آموزش هوشمند مدیریت مالی را ترویج دهیم.
ثروت چیست؟
ثروت چیست؟
برایان تریسی می گوید: «اگر می خواهید ثروتمند باشید، باید درک کنید ثروت چیست. ثروت ایجاد درآمد و نقدینگی از منابعی دیگر، غیر از شغل و کار مستقیم است.»
شما به این دلیل ثروتمند نخواهید بود که پول زیادی در می آورید. شما فقط وقتی ثروتمند هستید که پول برایتان کار کند. برای ثروتمند شدن، وظیفه ی اصلی شما این است که پول در آورید و بعد، آن را در کاری سرمایه گذاری کنید تا پول بیشتری برایتان بیاورد.
ارزشمندترین دارایی تان، توانایی کسب درآمد است. خب؛ از این دارایی ارزشمند چگونه باید بهره بُرد تا به مرحله ثروتمندی برسیم؟ شما می توانید پاسخ این سوال را با ارائه چند قانون مهم توسط برایان تریسی، مطالعه نمایید.
قانونی به نام قانون فراوانی وجود دارد که می گوید پول در دنیا بسیار فراوان است اما متعلق به افرادی می باشد که می دانند چگونه آن را بدست آورند و چگونه آن را حفظ کنند. به این ترتیب، هیچ کمبودی وجود ندارد. می توانید همه ی چیزهایی را که می خواهید و نیاز دارید، داشته باشید و آنچه که آرزو می کنید، را بدست آورید.
مهم ترین استنباط از قانون فراوانی این است که مردم پولدار می شوند، چون تصمیم می گیرند پولدار شوند. آنها ثروتمند می شوند، چون باور دارند که توانایی ثروتمند شدن را دارند. باوری واقعی دارند و زمانی که باور سطحی نباشد، در راستای آن باور، رفتار می کنند و دست به کار می شوند. واقعیت غم انگیز این است که بسیاری از مردم فقیرند، فقط به این خاطر که هنوز تصمیم نگرفته اند پولدار باشند.
راه خلق ثروت، ایجاد ارزش افزوده است. افراد موفق کسانی هستند که همیشه دنبال راهی برای افزودن ارزش به اشخاص، شرکت، محصول یا خدمات می گردند. به عنوان مثال چیزی را در جایی با یک قیمت خاص بخرید و در جایی دیگر به قیمتی بالاتر ارائه دهید. به عنوان مثال خرید محصول یا خدماتی که در اروپا یا آسیا تولید می شود و وارد کردن به ایالات متحده و در دسترس قرار دادن آن در اختیار افرادی که به آن محصول یا خدمات دسترسی نداشتند.
تمام تولید و بازاریابی بر اساس همین اصل از ارزش افزوده بنا شده اند. تمام واردات و توزیع، روی ارزش افزوده هدف گذاری شده اند. در اصل انجام خدماتی که زندگی و کار شخصی دیگران را ارتقاء می دهد و باعث افزایش ارزش می شوند. حتی دندانپزشکی که درد را از بین می برد، ارزش ایجاد می کند. به این ترتیب همه ی موفقیت های مالی بخصوص موفقیت تجاری، بر اساس افزایش ارزش و این گفته ی قدیمی است که: «نیازی را پیدا کن و برآورده اش کن.»
بنابراین همین الان وقت بگذارید و فکر کنید که مردم چه می خواهند و برای ارتقای زندگی و کارشان به چه چیزی احتیاج دارند. اگر شما بتوانید تمام مولفه های تولید مانند نیروی انسانی، سرمایه، مواد خام و… را گرد هم آورید و محصول یا خدمات مورد نیاز یک مشتری که حاضر است قیمتی بیشتر از هزینه های تولید برای آن بپردازد، خلق کنید، شما در مسیر ثروتمند شدن و البته ایجاد یک کسب و کار گام برداشته اید.
ابتدا باور واقعی را در فکرتان بسازید.
در کتاب میلیونر سریع نوشته ی مارک فیشر، میلیونر از فروشنده می پرسد: «چرا تا الان پولدار نشدی؟»
این سوال خیلی مهمی است که باید از خودتان بپرسید. طرز جواب دادن تان به این سوال، باورهای شما را مشخص می سازد. بنابراین همه ی دلایلی که می توانید مطرح کنید را بنویسید. از فردی که شما را به خوبی می شناسد، نظرش را جویا شوید. خودتان را صادقانه تحلیل کنید و بزرگترین باورهای محدود کننده تان و مانع پیشرفت تان در موفقیت مالی را شناسایی نمایید. سپس همه ی شک ها، ترس ها، بهانه ها، منطق ها و توجیه ها را کنار بگذارید و به گونه ای رفتار کنید که انگار این موانع وجود ندارند.
شاید باور نداشته باشید که ارزشمندترین دارایی شما، توانایی کسب درآمدتان است که با آن می توانید هر سال هزاران دلار را به زندگی تان بیاورید. با توانایی کسب درآمد، می توانید به تولید کالا و خدمات ارزشمند بپردازید و پول کافی در آورید.
در توانایی کسب درآمد، مهم ترین منبع شما، وقت و زمان تان می باشد. مهم است که چقدر وقت می گذارید و وقت تان را چند می فروشید. ضعف در مدیریت زمان یکی از دلایل اصلی نرسیدن به اهداف است.
اجتناب از خطا و اطمینان از موفقیت
اولین اصل مربوط به انتخاب هر محصول یا خدمات جدید، مشخص کردن این نکته است که آیا نیاز واقعی و سرمایه گذاری مختص ثروتمندان موجود را برطرف می کند؟ مشکل مشتری را حل می کند؟ یا اینکه زندگی یا کار را برای مشتری راحت تر می کند؟ شما باید در این مورد صریح باشید.
دومین اصل موفقیت در محصول یا خدمات جدید این است که آن محصول یا خدمات باید کیفیتی خوب همراه با قیمتی مناسب داشته باشد؛ و اگر در رقابت با محصولات یا خدمات مشابه قرار گیرد، باید یک ویژگی یا پیشنهاد منحصر به فرد فروش داشته باشد. این محصول یا خدمات باید جنبه های سودمندی داشته باشد که آن را از رقبایش متفاوت و برتر نشان دهد.
هیچ محصول یا خدماتی نمی تواند موفق شود مگر اینکه به نوعی منحصر به فرد و برتر از هر محصول یا خدمات مشابه باشد.
چگونه پس انداز کنیم؟
برایان تریسی می گوید: «یکی از هوشمندانه ترین کارهایی که می توانید برای خودتان انجام دهید این است که عادت پس انداز بخشی از هر دریافتی تان را در خودتان به وجود آورید.»
افراد، خانواده ها و حتی جوامع هم به اندازه ی میزان پس اندازشان، موفقیت و ثبات خواهند داشت. پس انداز، چیزی است که امنیت و امکانات فردا را تضمین می کند.
اولین استنباط از قانون پس انداز از کتاب پولدارترین مرد بابل نوشته ی جورج کلاسون می آید که می گوید: «اول به خودتان حقوق بدهید.»
بنابراین از همین امروز پس انداز 10 درصد از درآمدتان را شروع کنید و هیچ وقت به آن دست نزنید، مگر اینکه آینده ی مالی تان را تضمین کند.
نکته ی قابل توجه این است که وقتی به خودتان حقوق می دهید، در اصل خودتان را مجبور می کنید با آن 90 درصد دیگر زندگی کنید. شاید در ابتدا سخت باشد اما به زودی به آن عادت می کنید، و پس از آن می توانید درصد پس انداز خود را به 15 یا 20 درصد نیز افزایش دهید.
دومین استنباط از قانون پس انداز می گوید: «از پس اندازها در برنامه های سرمایه گذاری معاف از مالیات استفاده کنید.» با توجه به کتاب همسایه میلیونر نوشته ی دکتر توماس استنلی، میلیونرهای خود ساخته تمایل شَدیدی به انباشتن سرمایه شان در دارایی هایی مثل املاک، کسب و کارهای شخصی و سود سهامی که باعث افزایش سود بدون مالیات می شوند، دارند.
چگونه سرمایه گذاری را شروع کنیم؟
برایان تریسی می گوید: «قانون سرمایه گذاری از بین قوانین مربوط به پول از همه مهم تر است و اشاره دارد به اینکه قبل از سرمایه گذاری، بررسی و تحقیق کنید. باید برای وارد کردن پول در یک سرمایه گذاری، بیشترین زمان را برای مطالعه و بررسی آن سرمایه گذاری خاص بگذارید.»
هیچ وقت به سرعت از پول تان سرمایه گذاری مختص ثروتمندان جدا نشوید. شما برای بدست آوردن این پول، سخت کار کرده اید تا جمع شود. پس قبل از اینکه هر تعهدی را قبول کنید، در مورد هر جنبه از سرمایه گذاری تحقیق کنید. تمام جزئیات را درخواست کنید. در مورد سرمایه گذاری اطلاعات کافی، دقیق و صادقانه بخواهید. اگر شک یا شبهه ای دارید، شاید بهتر باشد پول تان را در بانک (حساب های سپرده گذاری) نگه دارید و روی آن قمار نکنید و خطر از دست دادنش را نپذیرید.
اولین استنباط از قانون سرمایه گذاری این است: «تنها نکته ی آسان در مورد پول، از دست دادن آن است.» در این بازار پُر رقابت به دست آوردن پول سخت است؛ ولی یکی از آسان ترین کارهایی که می توانید انجام دهید، سرمایه گذاری مختص ثروتمندان از دست دادنش است. یک ضرب المثل ژاپنی می گوید: «پول در آوردن مثل کندن زمین با سوزن است، در حالی که از دست دادن پول مثل ریختن آب است روی شن.»
دومین استنباط از این قانون را از زبان میلیاردر خود ساخته ماروین دیویس می گوییم که گفت: «پول را از دست نده.» اگر این امکان وجود دارد که پول تان را از دست بدهید، در همان وهله ی اول از آن جدا نشوید.
سومین استنباط از قانون سرمایه گذاری می گوید: «اگر فکر می کنید می توانید فقط کمی پول از دست بدهید، در پایان می بینید پول خیلی زیادی از دست داده اید.» یادتان باشد احمق و پولش به زودی از هم جدا می شوند! وقتی مردی با تجربه و مردی پولدار به هم می رسند، مرد پولدار، تجربه کسب می کند و مرد با تجربه، پولدار می شود! بنابراین در همان وهله ی اول سرمایه گذاری را قبول نکنید. فقط در چیزهایی سرمایه گذاری کنید که کاملاً درک شان می کنید و باورشان دارید. فقط توصیه افرادی را بپذیرید که با اجرای همان توصیه ها، از نظر مالی موفق هستند.
چرا مردم موفق می شوند یا شکست می خورند؟
قانون پارکینسون یکی از بهترین و مهم ترین قوانین مربوط به ثروت و پس انداز است. این قانون سال ها قبل بوسیله سی. نورث. کت پارکینسون نوشته شده است و توضیح می دهد که چرا بعضی ها در بازنشستگی فقیرند.
این قانون می گوید مهم نیست مردم چقدر درآمد دارند، گرایش آنان این است که همه ی درآمدشان و کمی بیشتر از آن را خرج کنند. هزینه هایشان همگام با درآمدشان بالا می رود. مهم نیست درآمدشان چقدر است، چون به نظر می رسد هیچ وقت این درآمد کافی نباشد.
اولین استنباط از قانون پارکینسون می گوید: «استقلال مالی از نقض کردن قانون پارکینسون بدست می آید.»
قانون پارکینسون دامی را توضیح می دهد که خیلی ها در آن گرفتار می شوند. همین موضوع، دلیل بدهی، نگرانی های پولی و ناامیدی مالی است. این فقط وقتی است که جلوی نیروی قدرتمند فوریت برای خرج کردن پول، مقاومت می کنید و این گونه، پس انداز پول شروع می شود و شما از بقیه جلو می زنید.
دومین استنباط از قانون پارکینسون این است: «اگر بگذارید مخارج تان با سرعتی کمتر از درآمدتان بالا بروند و این ما به التفاوت را پس انداز یا سرمایه گذاری کنید، در طول زندگی کاری تان به استقلال مالی می رسید.»
به عبارتی اگر بتوانید بین افزایش درآمد و افزایش هزینه های زندگی تان شکافی به وجود آورید و بعد، این تفاوت را پس انداز و سرمایه گذاری کنید، می توانید همزمان با درآمد بیشتر، دائماً کیفیت سبک زندگی تان را بالا ببرید.
بنابراین به دنبال این باشید که برای اقتصادی زندگی کردن و کاهش هزینه های زندگی، فکر کنید و هدف تان پس انداز 10 درصد درآمدتان در سه ماه آینده باشد. سپس آنها را سرمایه گذاری کنید. نکته مهمی در اینجا وجود دارد. شما برای همیشه 10 درصد از درآمد ثابت تان (منظور درآمد از سرمایه گذاری تان نیست.) را کنار می گذارید و یا پس انداز می کنید. حالا هر درآمدی که از سرمایه گذاری تان بدست آوردید، باید 50 درصد آن را نیز مجدد پس انداز و سرمایه گذاری نمایید. 50 درصد مابقی اش نوش جان تان باشد!
نکته ی بسیار مهم دیگری در اینجا وجود دارد: «پول و وقت را می شود خرج کرد یا سرمایه گذاری نمود. یکی از بهترین سرمایه گذاری ها برای وقت و پول، بالا بردن توانایی کسب درآمدتان است.»
هدف برنامه استراتژیک شرکت ها، افزایش بازگشت سرمایه است. این هدف تنها نباید مختص کسب و کارتان باشد بلکه شما باید روی خودتان نیز سرمایه گذاری نمایید. به عبارتی اگر کسب و کار شما رشد کند اما شخصیت، دانش، آگاهی و… شما در یک سطح ثابت باقی بماند، به زودی باید منتظر شکست تجاری باشید.
بنابراین هر روز یک ساعت از وقت تان را با مطالعه در زمینه ی خاص خودتان سرمایه گذاری کنید. در هر دوره ای که باعث پیشرفت در حرفه تان می شود، شرکت کنید. سرمایه گذاری روی خود، باعث می شود که توانایی کسب درآمد را در خود افزایش دهید و خود را رو به جلو پیش ببرید.
[toggle title=”برای مشاهده منابع اینجا کلیک کنید.” state=”close” ]
مقاله علمی و آموزشی «ثروت چیست؟»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری، ترجمه و نگارش هیئت تحریریه پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد.
یک کتاب خوب/ چرا ثروتمندان ثروتمندتر می شوند؟
کافه بوک/ به احتمال زیاد اکثر ما رابرت کیوساکی را به واسطه کتاب پدر پولدار پدر بیپول میشناسیم. کتابی که در تمام دنیا شناخته شده است و در ایران هم با استقبال خوبی مواجه شد. در این مطلب قصد داریم کتاب جدید کیوساکی یعنی چرا ثروتمندان ثروتمندتر می شوند را به شما معرفی کنیم. کتابی که در رابطه با قدرت آموزش مالی واقعی در کسب ثروت است.
کتاب چرا ثروتمندان ثروتمندتر می شوند به نحوی نسخه کاملتر و پیشرفتهتر کتاب پدر پولدار، پدر بیپول است و اگر شما با مفاهیم آن کتاب آشنا باشید با ذهنیت بهتری میتوانید این کتاب را بخوانید. رابرت کیوساکی در پیشگفتار کتاب در این مورد چنین میگوید:
این کتاب، نسخه پیشرفتهی کتاب پدر پولدار – پدر بیپول است. اگر کتاب پدر پولدار – پدر بیپول را نخواندهاید، پیشنهاد میکنم که ابتدا آن را بخوانید و بعد سراغ این کتاب بیایید. این کتاب مخصوص دانشجویان ارشد شرکت پدر پولدار است، همانهایی که قبلا با اصول و درسهای آن کتاب آشنا شدهاند. درست مثل تمامی کتابهای شرکت پدر پولدار، نهایت سعیام را کردهام تا مطالب را سادهتر و راحتتر بیان کنم. این کتاب بسیار آسان است اما کارهایی که ثروتمندان انجام میدهند آسان نیست. (چرا ثروتمندان ثروتمندتر می شوند – صفحه ۳۷)
البته لازم است اینجا به یک نکته اشاره کنیم. اکثر مفاهیم کتاب پدر پولدار، پدر بیپول در این کتاب به صورت خلاصه دوباره بیان شده است و این طور نیست که اگر شما آن کتاب را نخوانده باشید، هیچکدام از مفاهیم این کتاب را متوجه نشوید. اما بهتر است با ذهینت و الگوهای فکری پدر پولدار نیز آشنا باشید.
کتاب چرا ثروتمندان ثروتمندتر می شوند توضیح میدهد که آموزش مالی واقعی چیست و چرا ثروتمندان ثروتمندتر می شوند – فرق بین قشر ثروتمند، قشر متوسط و فقیر در چگونگیِ آموزش است؛ اما متاسفانه، نه آن آموزشی که در مدارس جریان دارد.
پشت جلد کتاب آمده است:
رابرت کیوساکی بیست سال پیش، کتاب «پدر پولدار، پدر بیپول» برترین کتاب در زمینه مالی را برای همه دورانها نوشت. آن کتاب، طرز تفکر و روش زندگی میلیونها نفر را به چالش کشید و تغییر داد. رابرت با داشتن چشماندازهای مالی و سرمایهگذاری، که معمولا مغایر با عقاید عمومی و عرفی است برای سخنرانیهای مستقیم، بیپرده و الهام بخشش، شهرتی بینالمللی کسب کرده و تبدیل به چهرهای مطرح در زمینهی آموزش مالی شده است.
کتاب چرا ثروتمندان ثروتمندتر می شوند دربارهی آموزش مالی واقعی است نه دربارهی قصهی قدیمی: «به مدرسه برو، شغلی پیدا کن، سخت کار کن، پسانداز کن، خانه بخر، بدهیهایت را تسویه کن و در بازار بورس سرمایهگذاری بلندمدت کن.»
محتوای کتاب چرا ثروتمندان ثروتمندتر می شوند
حتما شما هم این موضوع را شنیدهاید که برای کمک به مردم میتوان به دو صورت رفتار کرد. میتوان به آنها ماهی داد و یا میتوان به آنها ماهیگیری یاد داد. این کتاب برای دستهی دوم نوشته شده است. یعنی شما اگر آموزش ماهیگیری به مردم را قبول دارید، این کتاب برای شماست و از خواندن آن لذت میبرید. کیوساکی در این قوانین کسب و کار را آموزش میدهد. یا به عبارت دیگر میتوان گفت قوانین پول را یاد میدهد. اینکه پول چطور میتواند برای شما کار کند.
این کتاب در چهار فصل نوشته شده است:
چرا ثروتمندان ثروتمندتر می شوند
آموزش مالی چه چیزی نیست
آموزش مالی واقعی چیست؟
اقتصاد بیروح و ناخوشایند
این کتاب و کتاب پدر پولدار، پدر بیپول بر این اساس نوشته شده است که مدرسه و سیستم آموزش و پرورش، دانشآموزان را برای زندگی در آینده آماده نمیکند. آموزشهای مدرسه بسیار قدیمی است و کسی با استفاده از آنها نمیتواند در دنیای امروز که به سرعت در حال تغییر و تحول است، زندگی سطح بالایی داشته باشد. و مهمتر از این مسائل، این کتابها اشاره میکنند که مدرسه هیچ آموزشی در زمینه مالی ندارند. تلاش رابرت کیوساکی پر کردن این خلا است.
در صفحات ابتدایی کتاب آمده است:
مدرسه در رابطه با پول چه آموزشهایی به شما داده است؟
پاسخ اکثریت افراد به این سوال این است: «آموزش چندانی نداده.» اگرهم چیزی یاد گرفته باشند به این صورت بودن است: «به مدرسه برو، شغلی پیدا کن، پسانداز کن، خانه بخر، بدهیهایت را صاف کن و در بازار بورس، سرمایهگذاری بلندمدت بکن.» شاید این موارد در عصر صنعت، توصیههای بسیار خوبی بوده باشند اما در عصر اطلاعات، توصیههایی کهنه و منسوخ هستند. (چرا ثروتمندان ثروتمندتر می شوند – صفحه ۱۴)
بهشخصه اولین چیزی که در مورد این کتاب به ذهنم رسید، این بود که عنوان کتاب چقدر بازاری است. با خودم فکر کردم حتما کتاب محتوای خوبی هم ندارد. اما کتاب پدر پولدار، پدر بیپول رابرت کیوساکی را خوانده بودم و از محتوای آن راضی بودم. پس تصمیم گرفتم این کتاب را هم مطالعه کنم و باید بگم محتوای کتاب جالبتر و تخصصیتر از آنچه بود که تصور میکردم.
پایه و اساس این کتاب هم مانند کتاب اول نویسنده بر این استوار است که مدرسه، علاوه براینکه دانشآموزان را برای زندگی در این دنیای پیچیده آماده نمیکند، هیچ آموزشی هم در زمینه مالی به آنها نمیدهد و تقریبا همهی توصیههای آن منسوخ شده است. رابرت کیوساکی اشاره میکند که دنیا و قوانین پول تغییر کرده است و ما باید در این مورد به شکل تخصصی آموزش ببینیم.
در بخش دیگری از متن پشت جلد کتاب میخوانیم:
اگر برای ادامهی حیات و موفقیت در آینده به دنبال ایدههای جدید میگردید، این کتاب، مناسب و مختص شماست. مدارس در رابطه با پول، چه آموزشهایی به شما دادهاند؟ قطعا پاسخ ۹۹ درصد شما چنین خواهد بود: «هیچی!» این کتاب دربارهی تمام آن چیزهایی است که مدارس به شما آموزش ندادهاند.
در مورد اینکه کتاب چرا ثروتمندان ثروتمندتر می شوند کتاب خوبی برای مدیران و افراد سرمایهگذار است شکی وجود ندارد. اما نباید از اینکه چشمپوشی کرد که مفاهیم این کتاب در ایران لزوما درست نیست. فضای کاری، قوانین مالیاتی، بورس و… در ایران بسیار متفاوت است و در بیشتر موارد آموزههای کتاب عملا کاربردی ندارد. به عنوان مثال یکی از اولین موضوعاتی که رابرت کیوساکی در این کتاب به آن اشاره میکند این است که: «خانه شما، داراییتان نیست.» اما همهی ما میدانیم، خانه در ایران یک دارایی باارزش است و اغلب مردم ایران مشکل مسکن دارند.
نکته پایانی اینکه، شاید همهی مطالب کتاب برای اجرا مفید نباشد، اما تاثیری که کتاب بر ذهنیت خواننده و نحوه تفکر او در مورد مسائل مالی دارد غیرقابل انکار است. کتاب به ما یاد میدهد که میشود به طریق دیگری هم فکر کرد.
پیشنهاد میکنم اگر مدیر کسب و کار هستید، اگر سرمایهگذار هستید و یا اگر به این مسائل علاقه دارید، حتما این کتاب را مطالعه کنید.
قسمتهایی از متن کتاب چرا ثروتمندان ثروتمندتر می شوند
هرسکهای سه رو دارد: شیر، خط و لبهی آن.
هوشمندی، ایستادن بر لبهی سکه و توانایی دیدن هر دو روی سکه است. (چرا ثروتمندان ثروتمندتر می شوند – صفحه ۴۷)
یکی از دلایل نابرابری ثروت و درآمد، مالیات است. به زبان سادهتر، ثروتمندان در مقایسه با قشر فقیر و متوسط جامعه، به خوبی میدانند که چطور از راه قانونی پول بیشتری به دست بیاورند و در مقابل مالیات کمتری بپردازند. ثروتمندان همیشه هم باهوشتر نیستند، بلکه فقط ترجیح میدهند ناآگاه نباشند. (چرا ثروتمندان ثروتمندتر می شوند – صفحه ۷۹)
اپل به عنوان یکی از ثروتمندترین شرکتهای جهان حدودا ۲۶۴ میلیارد دلار در حساب بانکیاش پول دارد. با این حال در طی چندین سال گذشته به خاطر نرخ بهره پایین، میلیاردها دلار وام گرفته است. چرا اپل وام میگیرد؟ اپل وام میگیرد زیرا بدهی، ارزانتر از بازگرداندن درآمدها به میهن – یعنی بازگرداندن پول به داخل کشور و پرداخت مالیاتهای مربوط به آن پول به دولت ایالات متحده – است. (چرا ثروتمندان ثروتمندتر می شوند – صفحه ۱۵۵)
بیسوادی مالی، مردم را از حرکت بازمیدارد. کسانی که سواد مالی ندارند غالبا با ترس زندگی میکنند و به حس امنیت غلط چنگ میاندازند. ترس، افراد را فقیر نگه میدارد. کسانی که سواد مالی ندارند از حل مشکلات اولیه مالی زندگیشان عاجز میمانند. (چرا ثروتمندان ثروتمندتر می شوند – صفحه ۱۹۵)
پدر پولدارم توصیه کرده بود که شغلی را در حوزه فروش پیدا کنم. او میگفت: «مهمترین مهارت یک کارآفرین، تواناییاش در فروش است.» وی مرتبا میگفت: «فروش یعنی درآمد» و اینکه «اگر میخواهی درآمد بیشتری کسب کنی بیشتر بفروش.» (چرا ثروتمندان ثروتمندتر می شوند – صفحه ۲۸۱)
پدر بیپولم هوش ذهنی یک معلم مدرسه را داشت نه یک کارآفرین را. وی زبان تجارت یا پول را نمیدانست.
او هوش جسمانی یک کارمند را داشت و سعی میکرد هیچ اشتباهی مرتکب نشود.
هوش هیجانی او بر پایه ترس بود؛ ترس از شکست، ترس از نداشتن شغل، حقوق ثابت و مداوم، و بازنشستگی دولتی.
و هوش معنویاش مسدود بود، زیرا ترسها و تردیدهایش، هوش معنوی، ایمان و اعتقادش را کم کرده بود. (چرا ثروتمندان ثروتمندتر می شوند – صفحه ۳۲۴)
در دوم سپتامبر سال ۲۰۱۶ نشریه نیوزویک در صفحه اولش به این موضوع پرداخت که فقیرتر شدن فقط دیدگاهتان به دنیا را تغییر نمیدهد، بلکه طرز فکرتان را نیز تغییر میدهد و مغزتان را دستخوش تغییرات میسازد. در مقاله چنین آمده بود: «فقر و شرایط متعاقب آن نظیر خشونت، سروصدای بلند، آشوب در خانه، آلودگی، سوءتغذیه، تجاوز والدین بیکار، میتواند فعل و انفعالات، شکلگیری و ساختار ارتباطی مغز نوجوانان را تحت تاثیر قرار دهد.» (چرا ثروتمندان ثروتمندتر می شوند – صفحه ۳۳۱)
مشخصات کتاب
کتاب چرا ثروتمندان ثروتمندتر می شوند
نویسنده: رابرت کیوساکی
ترجمه: مریم علیزاده
انتشارات: بهار سبز
تعداد صفحات: ۴۱۸
قیمت چاپ اول – زمستان ۹۶: ۳۲۰۰۰ تومان
دیدگاه شما