با حساب های کوچک کار کنید!
شاید شما هم جزو معاملهگرانی باشید که فکر میکنید شروع حرفه معاملهگری با یک حساب معاملاتی کوچک ایراد دارد و عیب بزرگی محسوب می شود. در مقاله آموزشی این هفته به این حقیقت پی خواهید برد کرد این تصور یک توهم است، که به خاطر تمرکز معاملهگر به مسائل اشتباه به وجود میآید.
یکی از تفکرات غلطی که در اکثر معاملهگران تازهکار وجود دارد، این است که اگر کمی بیشتر پول داشتند، میتوانستند سریعتر به سود برسند و به یک معاملهگر حرفهای تبدیل شوند. اگر شما بازدهی معاملات خود را برای یک هفته یا دو هفته حساب کنید، شاید با کمی شانس بتوانید در یک حساب معاملاتی بزرگ (مثلاً ۱۰۰ هزار دلاری) سود ۱۰ هزار دلاری را در کوتاهمدت کسب کنید. اما تا به حال به این موضوع فکر کردهاید که اگر بعد از آن معامله سودآور تمام ۱۰ هزار دلار سود به دست آمده را از دست بدهید، عملکرد معاملاتی شما هیچ ثمرهای نخواهد داشت؟
تا زمانی که معاملهگر به سودآوری مداوم نرسیده، فرقی ندارد ۱۰۰ دلار سود کند یا ۱۰ هزار دلار. چونکه به احتمال زیاد در معاملات بعدی آن سود را از دست خواهد داد. در واقع بازدهی حساب معاملاتی در بلندمدت مشخص می شود و صرفاً سودآوری در یک یا دو هفته معیاری برای ارزیابی عملکرد معاملهگر نیست. برای ارزیابی معاملات باید یک دوره حداقل شش تا دوازده ماهه را در نظر بگیرید.
منظور ما این است که اگر معاملهگری روش درست سودآوری را بلد نباشد و نتواند معاملات خوبی را در حساب کوچک (مثلاً ۱۰۰۰ دلار) اجرا کند، نمیتواند در حسابهای بزرگ هم کاری از پیش ببرد. تنها اینکه شما پول بیشتری در حساب معاملاتی خود دارید، نمیتواند شما را به یک معاملهگر موفق تبدیل کند. شاید حتی نتیجه عکس هم داشته باشد و با از دست دادن بخش بزرگی از حساب معاملاتی وارد معاملات انتقامی برای جبران ضرر شوید و در نتیجه زیانهای بیشتری را متحمل شوید. این اتفاق در حسابهای کوچک کمتر رخ میدهد.
شاید وقتی با حسابهای معاملاتی کوچک کار میکنید، ناامید شوید و احساس کنید که در معاملات یکقدم به جلو بر میدارید و دو قدم به عقب. شاید به این فکر کنید که اگر کمی بیشتر از این پول داشتید میتوانید سودهای خوبی را در مدتزمان کمتری به دست آورید. معمولاً چنین تفکری باعث می شود تا معاملهگر با حجمهای بالا و بدون مدیریت ریسک وارد بازار شوند. با این امید که سریعتر سود کنند. متأسفانه یا خوشبختانه موفقیت در معاملهگری ربط زیادی به موجودی حساب شما ندارد.
فرض کنید ۱۰۰ هزار دلار سرمایه دارید. آیا فکر میکنید این حساب ۱۰۰ هزار دلاری را می شود به یک معاملهگر تازهکار که تجربه قابل قبولی هم ندارد، سپرد و انتظار سودآوری داشت؟ مسلماً شما هم موافق هستید که این کار اشتباهی است و چنین حساب معاملاتی شاید به شش ماه هم نرسد. در واقع شاید در عرض چند ماه بیش از نیمی از حساب هم بسوزد. پس اگر این کار اشتباهی است، چرا معاملهگران تازهکار به جای تمرکز به فرآیند معاملهگری، به فکر افزایش سرمایه هستند؟ در واقع زمانی که معاملهگر نمیخواهد مهارتهای معاملهگری خود را تقویت کند، به دنبال بهانه میگردد و سادهترین بهانه هم موجودی کم حساب معاملاتی است!
اگر حساب کوچکی دارید، شانس با شما یار بوده است. در حساب معاملاتی کوچک بهتر میتوانید روی اشتباهات خود تمرکز کنید. در حسابهای بزرگ هر اشتباهی میتواند موجب واکنشهای احساسی مثل استرس یا عذاب وجدان و حتی شوکهای عصبی شود.
طرز تفکرتان را تغییر دهید
برای رفع این مشکل و کار با حسابهای معاملاتی کوچک اول باید طرز فکر خود را تغییر دهید. به جای اینکه به این فکر کنید که “من میخواهیم پول زیادی از معاملهگری به دست آورم،” به این فکر کنید که “چگونه میتوان از حرفه معاملهگری پول زیادی درآورد؟” با همین تغییر کوچک تمرکز شما هم به مسائل متفاوت تغییر خواهد کرد و راه درست را انتخاب میکنید. به این فکر کنید که شما یک حساب معاملاتی بزرگ دارید، رفتار شما چگونه خواهد بود؟ حتی تصور داشتن یک حساب معاملاتی بزرگ میتواند به شما کمک کند که بیشتر به معاملهگری توجه کنید نه فقط سود معامله. فراموش نکنید که سود شما از معاملات موفق به دست میآید. تفکر شما باید تغییر کند و شما باید به جای “پول” به “فرآیند معامله” تمرکز کنید.
اگر با حساب معاملاتی کوچکی کار میکنید…
اگر با حساب معاملاتی کوچکی کار میکنید و میخواهید مثل یک حرفهای کار کنید، باید برخی از حقایق را بپذیرید:
- شما وارد معاملات زیادی نخواهید شد و مثل یک تک تیرانداز کار خواهید کرد.
- در حساب معاملاتی کوچک باید حجم معامله هم کم باشد و بتوان ریسک معامله را به درستی مدیریت کرد. مدیریت ریسک حساب تنها برای کسب سود نیست! موجودی حساب شما باید به گونهای مدیریت شود که فرصت دوبارهای هم برای معاملهگر ایجاد کند و مهمتر از همه به معاملهگر اجازه دهد که مدتزمان بیشتری را برای کسب مهارتهای معاملهگری صرف کند.
- از لحاظ روانشناسی معامله، وقتی با حساب معاملاتی کوچکی کار میکنید، پول یا سود معاملات به شما انگیزه نمیدهند. در عوض انگیزه یادگیری درست حرفه معاملهگری را در شما تقویت خواهد کرد. شما عادت خواهید کرد تا طبق استراتژی معاملاتی کار کنید، صبر داشته باشید و منظم عمل کنید.
- هیچ وقت نباید به فکر جبران ضررها باشید. چنین تفکری حساب معاملاتی شما را به باد خواهد داد.
از نظر روانشناسی ترید، چرا کار با حساب معاملاتی کوچک سخت است؟
همانطور که در بالا هم اشاره شد در حسابهای کوچک اکثر معاملهگران تازهکار یکقدم به جلو بر میدارند و دو قدم به عقب. برای حل این مشکل نباید اجازه دهید سود معاملات از دستتان برود. این اتفاق بیشتر زمانی میافتد که معاملهگر تازهکار یا بیش از حد معامله کرده و یا اینکه با حرص و طمع وارد بازار شده است. فرض کنید با یک حساب ۱۰۰ هزار دلاری کار میکنید و ۱۰ هزار دلار سود کردهاید. اگر این سود را سریعاً از دست بدهید چه حسی خواهید داشت؟ اگر در یک حساب معاملاتی کوچک ۱۰۰ دلار سود را از دست بدهید، نمیتوانید در حساب معاملاتی بزرگ مثل ۱۰۰ هزار دلار هم عملکرد درستی داشته باشید.
پیش از اینکه با حسابهای معاملاتی بزرگ کار کنید، این ایرادات را برطرف کنید. اینکه با حساب معاملاتی بزرگ کار نمیکنید، یک امتیاز برای شماست. چون میتوانید به جای پول به فکر یاد گرفتن حرفه معاملهگری باشید. تبدیل شدن به معاملهگر حرفهای میتواند خیلی بهتر از سودهای بادآورده یا موقتی باشد.
اصول کار با میانگین متحرک (Moving average)
در مورد مکان اندیکاتورها در نرم افزار متا تریدر صحبت کردیم. برای یادآوری، تصویر زیر نشان می دهد که اندیکاتور مووینگ اوریج Moving Average در منوی Insert و زیر منوی Trend در چه مکانی قرار دارد.پس از باز کردن این اندیکاتور پنجره تنظیمات مشاهده می شود.
زبانه اول این پنجره Parameters تنظیمات اولیه میانگین متحرک را نشان می دهد.
کادر Period مربوط به تعداد کندل استیک ها یا دوره های محاسبه میانگین متحرک است. در قسمت بعد توضیحات برای بهترین بازده این پارامتر داده خواهد شد.
در کادر MA method نمونه محاسباتی میانگین متحرک تعریف می شود. این قسمت به صورت پیش فرض Simple می باشد اما توصیه می شود برای دادن وزن بیشتر به تغییرات قیمتی جدیدتر، از اکسپوننشیال Exponential یا Linear Weighted استفاده شود.
کادر Apply to قیمت مورد نظر هر کندل استیک یا داده قیمتی را مشخص می کند. بهترین گزینه در این قسمت Weighted Close می باشد. در این گزینه در عین حال که قیمت های بالا و پایین هر کندل استیک مورد محاسبه قرار گرفته وزن حرکتی بیشتر به قیمت پایانی به خاطر اهمیت آن داده شده است.
در قسمت Style نیز نحوه نمایش خط میانگین متحرک تنظیم می گردد در این قسمت رنگ دلخواه، پیوسته یا نقطه چین بودن این خط و قطر خط تنظیم می گردد.
در بین معامله گران اندیکاتور میانگین متحرک از پر طرفدارترین اندیکاتورها می باشد. اندیکاتور مووینگ اوریج از یکسو به عنوان ساپورت و رزیستنس عمل کرده و از سوی دیگر جهت قیمت و سیگنال های معاملاتی را به معامله گر نشان می دهد.
قبل از آشنایی بیشتر با این ابزار لازم به ذکر است که همیشه این سوال وجود دارد که سادهترین روش ساخت حساب معاملهگری چه دوره زمانی برای این اندیکاتور بهترین می باشد؟
این سوال بیشتر از آنکه بین معامله گران دارای اجماع باشد امری سلیقه ای است و بسته به هر بازاری متغیر است. در بازارهای با نوسان شدید عموما از دوره های زمانی کوتاه مدت تر و در بازارهای با نوسانات کندتر از دوره های زمانی طولانی تر استفاده می گردد.ساده ترین روش استفاده از میانگین متحرک قطع این شاخص از روی نمودار خطی قیمت می باشد.
اگر نحوه نمایش نمودار به صورت خطی باشد و یک میانگین متحرک روی نمودار ترسیم کنیم، ساده ترین سیگنال قطع قیمت از روی میانگین متحرک است. همانطور که در شکل زیر دیده می شود خط سبز تغییرات قیمت و خط آبی میانگین متحرک 55 روزه بر روی نمودار یورو به دلار می باشد. فلش رو به پایین نقطه ورود به سیگنال فروش را نشان می دهد و دو فلش رو به بالای بعدی نقطه خرید را برای افزایش قیمت نشان می دهد.
عموما از این روش برای بازارها یا بازه های زمانی استفاده می شود که نمودار آنها عموما دارای روند های پایدار باشند و در بازارهایی مانند مبادلات ارز که فراریت در آنها زیاد و زمانهای بسیاری بدون روند هستیم این روش کاربرد چندانی ندارد. نقطه ضعف دیگر این روش باز بودن معاملات در هر زمانی می باشد. به این معنی که همیشه سیگنال فروش قبلی به ما سیگنال خرید می دهد و سیگنال خرید با سیگنال فروش بسته می شود.
نمونه دیگری که از میانگین های متحرک برای معاملات استفاده می کنند قطع دو میانگین متحرک توسط یکدیگر است. روش دو میانگین متحرک شباهت بسیاری به روش قطع قیمت با یک میانگین دارد. تنها تفاوت در این است که به جای قطع یک میانگین متحرک از روی قیمت، این بار قطع یک میانگین توسط میانگین دیگر برای معامله گر سیگنال صادر می کند.
در این روش حتما باید از دو میانگین متحرک با دوره های زمانی متفاوت استفاده کرد و هر زمان که میانگین با دوره کمتر زیر میانگین با دوره بلندتر قرار گرفت سیگنال فروش داریم و هر زمان که میانگین با دوره کمتر بالای میانگین بلند مدت تر آمد سیگنال خرید داریم.
در این روش نیز حد سود و ضرر با قطع دوباره میانگین ها معلوم می گردد. ایراد عمومی میانگین های متحرک دیرکرد آنها نسبت به قیمت می باشد و همیشه زمانی سیگنال می دهند که تغییرات قیمتی زیادی بوجود آمده است.
روش دیگری که برای استفاده از میانگین های متحرک کاربرد بسیاری برای معامله گران حرفه ای دارد استفاده از آنها به عنوان ساپورت و رزیستنس می باشد. از آنجا که به تجربه ثابت شده میانگین های متحرک قابلیت تغییر قیمت و عکس العمل روی بازارها را دارند، با رسیدن قیمت به یک میانگین متحرک معامله گران در برخورد میانگین متحرک و قیمت، میانگین متحرک را در نقش یک حمایت یا مقاومت در نظر می گیرند و در جهت معکوس وارد بازار می شوند.
در شکل بالا فلش سوم دقیقا بیان کننده همین موضوع است. قیمت با برخورد به میانگین متحرک 55 روزه ناگهان شتاب گرفته و در جهت رو به بالا حرکت کرده است.
امروزه استفاده از اعداد 5،8،13،21،34،55،89 و144 که اعداد فیبوناچی (در فصل آینده در مورد این اعداد به تفصیل صحبت خواهیم کرد) می باشند در میانگین های متحرک کاربرد بسیاری یافته است و بسته به شرایط و عکس العمل آنها، بسیار از آنها استفاده می شود.
چالش های معامله گری در بازار مالی
چالش های معامله گری در سادهترین روش ساخت حساب معاملهگری بازارهای مالی همواره به عنوان یکی از دغدغه هایی می باشد که فعالان بازار مالی دست و پنجه نذم میکنند. برخی از فعالان بازارهای مالی قادر به حل کردن این چالش ها هستند و برخی دیگر خیر. آنهایی که توانایی عبور از این چالش ها را دارند قاعدتا تبدیل به سرمایه گذاران موفقی در آینده خواهند شد و آنهایی که توانایی مدیریت این چالش ها را ندارند عموما دچار سرخوردگی شده و خیلی زود از این بازارها خارج می شوند. یکی از مهم ترین این چالش ها مربوط به رفتارهای سرمایه گذار در هنگام معامله گری می شود. رفتارهایی مانند ترس و طمع و عدم اعتماد به نفس لازم در معامله گری از جمله مهم ترین عوامل این چالش ها می باشد که البته میزان آن در افراد مختلف متفاوت می باشد و نوع این چالش ها هم در بین سرمایه گذاران متفاوت است به گونه ای که نمی توان نسخه ای واحد برای همه چیست. ما در ایتن مقاله سعی میکنیم برخی از چالش های معامله گری و نحوه مدیریت آن را به طور کامل همراه با مثال توضیح دهیم. پس تا انتهای مقاله با من همراه باشید.
انواع چالش های معامله گری در بازارهای مالی
قرارگیری در مسیر صحیح آموزش: یکی از چالش های معامله گری قرار گرفتن در سادهترین روش ساخت حساب معاملهگری مسیر صحیح آموزش می باشد. در روزهایی که تبلیغات اثر به سزایی در جذب مخاطب پیدا کرده است و افراد در رویارویی با تبلیغات متنوع در فضای مجازی جذب موضوعی خاص می شوند، به پدیده ای با عنوان (خود استاد پنداری) در زمینه ی بازارهای مالی مواجه می شویم که فعالان اینستاگرامی با سابقه فعالیت بسیار کم و عدم بازدهی مناسب در معاملات خود، اقدام به تحلیل می کنند و مخاطبان آنها را افراد تازه وارد به بورس تشکیل می دهند که مبنا و صحت تحلیل آنها نیز تعداد فالوورهای آن صفحه است یعنی هر چه تعداد فالوورهای آن صفحه اینستاگرامی و یا تعداد ممبرهای تلگرامی فرد بیشتر باشد اعتبار ان فرد به لحاظ تحلیل بیشتر می شود. حال جالب است بدانید که در حال حاضر ممبرهای فیک و حتی لایک های فیک نیز توسط ربات ها ایجاد و مدیریت می شود و کمتر کسی میتواند متوجه این موضوع شود؛ یعنی زرق و برق این صفحات به گونه ای مباشد که افراد مبتدی ناخواسته به دام این افراد می افتند.
در هین راستا متاسفانه افراد تازه وارد جذب این صفحات می شوند و در مواجهه با تبلیغ درآمدهایی راحت و کسب سودهای چند صد در صدی از بازارهای مختلف تاب نمی آورند و با خرید پکیج های اموزشی آن هم با نام هایی دهن پرکن که عمدتا حاوی یکسری مطالب پیش پا افتاده و سطحی است حاضر به پرداخت قیمت هایی گزاف می شوند چرا که با آن سطح از تبلیغات رنگین، رمز موفقیت خود را در همین بسته های آموزشی می بینند. این در حالی است که کسانی که خاک بازار را خورده اند و چالش های بازار را در برهه های حساس لمس کرده اند به انزوا کشیده شده اند، چرا که دیگر در میان سیل عظیم پکیج هایی که معامله گران با آن ها به نتیجه نرسیده اند، دیگر توانی برای اثبات خویش ندارند و رفته رفته همه با یک چشم دیده می شوند.
تجربه من از حل کردن چالش آموزش در مسیر معامله گری
زمانی که تصمیم گرفتم به بازارهای مالی وارد شوم، نمیدانستم از کجا باید شروع کنم، ذهنیتی مشخص از مسیر پیش رو نداشتم. طبعاً چون اطلاعات کافی نداشتم در این زمینه ساده و زود باور بودم. با شخصی آشنا شدم که معامله گری و سود آوری را بسیار ساده جلوه می داد، به طبع کسی نمی تواند ادعا کند که در مقابل کسب درآمد راحت و آن هم به دلار تحت تاثیر قرار نمی گیرد. من هم از این قاعده مستثنی نبودم و با یک مبلغ گزاف در کلاس های آن فرد شرکت کردم. به جرات می توانم بگویم که نه تنها مطلبی در راستای بازارهای مالی نیاموختم بلکه من را از مسیر درست خارج کرد. به بن بست رسیده بودم گمان می کردم کسب سود از بازارهای مالی دروغی بزرگ است که به مردم گفته اند که به اهداف مالی خودشان برسند. زمانی که به خودم آمدم متوجه شدم دو سال از عمرم را هدر داده ام و این مدت مسیر را اشتباه رفته ام. چند وقتی از بازار دور بودم مجدد شروع کردم. شروع به مطالعه ی کتاب های مختلف کردم تا چراغ راهم شوند و خدا رو شکر در این مسیر با کسانی آشنا شدم که توانستم مسیر درست را از بیراهه تمییز دهم. اصلا قصد ندارم در این مقاله شعار دهم چرا که گوش همه ی ما پر شده است از حرفای کلیشه ای. اما با تجربه های تلخ و شیرینی که کسب کردم عرض میکنم، به هیچ عنوان مطالعه کتاب را کنار نگذارید چرا که قطعا یکی از گزینه هایی است که می تواند شما را در مسیر صحیح آموزش قرار دهد. به سراغ هر شخصی که برای یاد گیری می روید رزومه ی کاری آن شخص را مورد بررسی قرار دهید نه تعداد لایک و فالورو و……… کسی که کسب سود از بازارهای مالی را راحت جلوه می سادهترین روش ساخت حساب معاملهگری دهد و شما را تشویق می کند به کسب درآمدهای آنچنانی بدون هیچ زحمت خاصی، مطمئن باشد آن شخص یا شیاد است و یا نادان.
دومین چالش معامله گری در بازارهای مالی
پیش بینی روند بازار، قبل از اینکه ستاپی کامل شود یکی از مواردی است که به شدت معامله گرانی عجول را متضرر می سازد. به طور مثال ورود در پولبک ها یکی از ستاپ هایی است که میزان موفقیت بالایی دارد اما طمع از دست دادن حداکثر میزان سود و ترس از ریسک بیش از حد دو مقوله ای هستند که موجب می شوند قبل از کامل شدن ستاپ، معامله گران به نماد مورد نظر ورود کنند. اساسا حرص برای کسب سود بیشتر و ترس از ریسک بیشتر موجب ورود زود هنگام معامله گران می شود که در اکثر موارد باعث متضرر شدن آن ها می گردد.
زمانی که وارد بازار فارکس شدم تمامی فکر و تمرکزم این بود که معامله ای را با ضرر نبندم و سعی می کردم که در پایین ترین قیمت ممکن وارد معامله شوم. به همین دلیل همیشه ترس از جا ماندن داشتم غافل از اینکه لزوما پایین ترین قیمت نمی تواند بهترین قیمت باشد. از آن جایی که نوسانات بازار فارکس شدید است، پوزیشن هایی که وارد سود می شد، از ترس اینکه آن حداقل ها را از دست ندهم با کمترین سود ممکن معامله را می بستم و اجازه ی رشد در جهت سود را نمیدادم. بعد از چند وقت که به استیتمنت حساب نگاه کردم متوجه شدم که تبدیل به معامله گری شده ام که سودهای کوچک با ضررهای نسبتا بزرگ را ثبت کرده ام. ترس در بازار فارکس و طمع در بورس ایران دو عاملی هستند که غالبا معامله گران در ابتدای فعالیتشان با آن دست و پنجه نرم می کنند. در کتاب استراتژیست به نقل از نیما آزادی، ترس و طمع دو واژه ای است که به طور کامل باید از فرهنگ لغت معامله گری ما حذف بشوند. ما بایستی در سیستم معاملاتی با تدوین بخش های مهم و کلیدی خود را از اسارت این دو احساس منفی برهانیم.
سومین چالش معامله گری در بازارهای مالی
خروج زود هنگام از معامله سادهترین روش ساخت حساب معاملهگری سومین چالش معامله گری می باشد. اغلب معامله گران آماتور صبر و تحمل کافی در موقعیت های معاملاتی رو به رشد را ندارند. مدام تابلو را زیر نظر دارند و با هر رنج مثبت و منفی تحت تاثیر قرار می گیرند. با وجود اینکه هنوز قیمت فاصله ی زیادی با تارگت مشخص شده دارد اما به محض مشاهده ی رنج منفی به سود کم رضایت می دهند و از معامله خارج می شوند. بدیهی است که بعد از مدتی جنبه ی تریدری شخص به خطر می افتد. برای رفع چنین مشکلی علاوه بر حد سود قیمتی می توان زمان رسیدن قیمت به هدف را هم تعیین کرد و تا رسیدن قیمت به تارگت در زمان مشخص شده به معامله فرصت داد (set and forget). چنانچه در زمان مشخص شده به تارگت مد نظر نرسید از معامله خارج شد. بنابراین سادهترین روش ساخت حساب معاملهگری با کمک گرفتن از پارامتر زمان می توان از شناسایی سودهای ریز در صورتی که سهم پتانسیل رشد دارد اجتناب کرد. البته در برخی از اوقات هم ممکن است معامله ای که با هدف رشد خوب وارد آن شده ایم پس از مدتی وارد زیان شود. در این حالت باید به دنیال علت بود. معمولا در بازار سرمایه ایران که دستخوش تغییرات سیاسی و یا دستکاری های زیاد در بازار می باشد این موضوع بیشتر به چشم می خورد. البته این نکته را هم باید در نظر داشت که مهنم برایند معاملات است و صرفا نباید با قرار گرفتن در این موقعیت ها که گاها اتفاق می افتد اصل موضوع را زیر سوال برد.
چهارمین چالش معامله گری در بازارهای مالی
اجازه ندهیم زیان های کوچک به ضررهای بزرگ تبدیل شوند: هیچ کسی حق ندارد که برای بازار تعیین تکلیف کند. تعصب بیش از حد بر روی تحلیل باعث می شود که وقتی معامله گر وارد ضرر می شود از بستن آن امتناع کند و با بزرگ کردن حد ضرر، دست به دعا به دنبال روزنه های امید برای برگشت به نقطه ی صفر می گردد. غافل از اینکه با این عمل در باتلاق ضرر فرو می رود.
چند هفته ای بود که برآیند معاملاتم مثبت بود و اعتماد به نفس بالایی پیدا کرده بودم این باعث شده بود که هر هفته نسبت به هفته قبل مغرورتر شوم. کار به جایی رسیده بود که اگر بازار در راستای تحلیل من پیش نمی رفت حرکت بازار را غیر طبیعی می دانستم. در یکی از معاملاتم روی یورو دلار گواه های زیادی را مبنی بر ریزش یورو جمع کرده بودم. اتفاقا از همیشه هم مطمئن تر بودم. اما هر چه بازار پیش می رفت یورو دلار رشد می کرد و حساب من افت. نمی خواستم که اشتباهم را بپذیرم، زیر لب میگفتم حتما هنوز معامله گران سازمانی وارد نشده اند و این هیجان به خاطر حضور معامله گران خرد در بازار است. با این تفکرات و تفاسیر و صد البته تحت فشار، تصمیم به بزرگ کردن استاپ گرفتم اما بازار درسی به من داد که هیچ وقت فراموش نخواهم کرد.
در کتاب به بورس خوش آمدید به نقل از مهدی افضلیان: بهتر است با رسیدن قیمت به حد زیان، واقعیت را بپذیرید و بدون هیچگونه غرور از معامله خارج شوید و به دنبال فرصت های معاملاتی بهتر در بازار باشید، چرا که در نهایت برآیند معاملات یک سرمایه گذار در میان مدت باید مثبت و روبه بالا باشد و ضررهای این چنینی نیز بخشی از فعالیت در بازار سرمایه به حساب می آید.
شک و تردید پنجمین چالش معامله گری در بازارهای مالی
نبود استراتژی و پلن معاملاتی شخصی همراه با عدم اعتماد به نفس معامله گر موجب می شود که پس از شناسایی یک فرصت معاملاتی مناسب وارد بازار نشود. اندکی بعد مارکت در جهت تحلیل پیش می رود و ثابت می کند که تجزیه و تحلیل معامله گر صحیح بوده است، و بعد از اینکه معامله گران حاضر در بازار سود خود را شناسایی کردند، تصمیم به ورود می گیرد و بلافاصله جهت مارکت عوض می شود. برخی معامله گران به توانایی خود در تحلیل اطمینان ندارند که این موضوع ناشی از روشی است که برای تحلیل انتخاب کرده اند. واضح است که استفاده ی همزمان از ابزارها و اندیکاتورهایی که ماهیت و نحوه ی به کار گیری آن ها را درک نکرده است اعتماد به نفس را از معامله گر می گیرد.سادهترین روش ساخت حساب معاملهگری سادهترین روش ساخت حساب معاملهگری
تجربه من از حل کردن چالش شک و تردید در مسیر معامله گری
تازه با تکنیکال آشنا شده بودم، هر چارتی که باز میکردم هر آنچه که بلد بودم را روی چارت پیاده میکردم. ابزار و اندیکاتوری نبود که من نحوه ی استفاده آن را بلد باشم اما روی چارت من قرار نگرفته باشد. زمانی که قصد معامله داشتم درگیر بودم با کلی ابزار که الان در این ناحیه بخرم یا بفروشم؟ چرا یک تعداد از ابزارها سیگنال خرید می دهند و یک تعداد فروش؟ من مانده بودم با یک چارت شلوغ و سردرگم و یک ذهن پریشان که الان به کدام ابزار اعتماد کنم و حرف کدام را را گوش کنم؟ تمامی این آشفتگی ها به این خاطر بود که من ماهیت آن ابزارها را درک نکرده بودم و نمی دانستم که هر کدام از آن ها در کجای چارت کاربرد دارد. به همین دلیل اغلب معاملاتم با شک و تردیدی همراه بود که همیشه از آن رنج میبردم. سعی کنید در وهله ی اول ماهیت و ذات ابزار را بفهمید و بعد با مکتوب کردن یک پلن معاملاتی که روی دیتای زیادی امتحان خود را پس داده است تصمیم به معامله بگیرید. وقتی پلن و استراتژی را نوشتید تحت هیچ شرایطی از آن تخطی نکنید همانند رباتی عمل کنید که به طور ثابت الگوریتم مورد نظر را مو به مو اجرا میکند.
در کتاب سهام نخرید مگر با شناخت رفتار و روانشناسی بازار به نقل از مهدی افضلیان: همواره در معاملات سهام، قاطعیت کافی داشته و از استراتژی تدوین شده پیروی کنید و حتی الامکان در انجام معاملات تردید نداشته باشید. در این صورت می توانید به یک معامله گر موفق و خبره در بازارهای مالی تبدیل شوید.
سندروم دست بی قرار ششمین چالش معامله گری در بازارهای مالی
برخی معامله گران بر این باورند که همیشه و در هر شرایطی باید معامله کنند چرا که ممکن است هر لحظه از رشد بازار عقب بمانند. با وجود موقعیت های نامناسب در چارت، این افراد دست به معامله می زنند. در واقع موضوعی که بیشتر برای این افراد اهمیت دارد ترشح آدرنالین است. حس انتقام جویی از دیگر حالات روحی است که معامله گر جهت جبران ضررهای خود دست به معاملات پی در پی و بدون تمرکز حواس می زند. بدیهی است که این سبک از معاملات به جز ضرر بیشتر دستاوردی برای معامله گر نخواهد داشت. در چنین شرایطی فاصله گرفتن از مارکت بهترین پیشنهاد است.
در ابتدای فعالیتم در بازار فارکس اگر معاملاتم به سود منجر می شد بسیار ذوق زده و خوشحال می شدم اما تحمل این را نداشتم سادهترین روش ساخت حساب معاملهگری که بازار پول من را بگیرد و اغلب مواقع اگر معامله ام با ضرر بسته می شد دست به یک تلاش نافرجام میزدم. سعی میکردم که بلافاصله و تحت هر شرایطی ضرر وارد شده به حساب را سریعاً جبران کنم و چون دیگر تمرکز حواس هم نداشتم تند و تند معامله میکردم و مارکت هم تند و تند با استاپ از من پذیرایی می کرد. و هر بار برگرداندن حساب سخت تر می شد. به هیچ عنوان معاملات احساسی انجام ندهید احساسات خود را قبل و بعد از هر معامله کنترل کنید همانند یک کارمند بانک باشید که وقتی پول را در حساب بانک می گذارید خوشحال نمی شود و هر زمان که پول خود را از حساب بانک بر می دارید، کارمند ناراحت نمی شود. در بازار کاملا ربات گونه رفتار کنید و به استراتژی که در بک تست امتحان خود را پس داده است پایبند باشید.
در کتاب استراتژیست به نقل از نیما آزادی، هر موقعیت معاملاتی مستقل بوده و کوچکترین وابستگی به معاملات دیگر ندارد. تک تک موقعیت های معاملاتی ما در راستای رشد حساب و سرمایه ما هستند و اگر در این بین برخی منجر به زیان شوند، موقعیت های دیگر در صدد جبران آن زیان نیستند، بلکه به شکل مستقل باید به آن نگریست.
اگر قصد دارید از تجربه های یک معامله گر با تجربه بازار به صورت کاربردی اطلاعات کسب کنید
معامله گری با پرایس اکشن
در دنیای بازارهای مالی اصطلاحات زیادی وجود دارد که اگر کسی تازه وارد باشد، ممکن است به همه آنها شناخت و تسلط نداشته باشد. یکی از این اصطلاحات رایج در بازارهای مالی پرایس اکشن است. امکان دارد افراد زیادی با این اصطلاح آشنایی داشته باشند و نام آن را در وب سایتهای تحلیلی خارجی دیده باشند. با این وجود ما تصمیم گرفتیم تا مطلبی تهیه کنیم و این اصطلاح را به زبانی ساده بررسی کرده و توضیح دهیم تا اگر کسی با آن آشنایی ندارد بتواند مفهوم آن را درک کند.
پرایس اکشن درواقع یک روش پرکاربرد معاملاتی است که میتوان از طریق آن قیمت سهام و ارزها را در بازار فارکس پیشبینی کرد. یادگیری Price Action و استفاده از آن اصلا کار سخت و دشواری نیست و معمولا تریدرهای مبتدی از این روش برای پیشبینی بازار استفاده میکنند.
احتمالا این سوال برای شما ایجاد شده که Price Action و استراتژیهای آن چیست و اصلا معامله گری به این روش چه مزایایی دارد؟ در ادامه این مطلب به این سوالات پاسخ خواهیم داد پس با ما همراه باشید.
پرایس اکشن چیست؟
Price Action همانطور که اشاره کردیم نام یک استراتژی معاملاتی است. زمانی که یک تریدر تصمیمات معاملاتی خود را صرفا از روی قیمت یک دارایی میگیرد، درواقع از استراتژی Price Action استفاده کرده است. این استراتژی قسمت مهمی از تحلیل تکنیکال محسوب میشود.
Price Action Trading که به عنوان P.A.T هم شناخته میشود بررسی تغییرات و حرکات قیمت در بازار مالی است که تریدر به وسیله آن حرکات بعدی بازار را پیشبینی کرده و تصمیمات معاملاتی خود را میگیرد. روش پرایس اکشن به تریدر این امکان را میدهد که حرکات واقعی قیمت را تحلیل کرده و معاملات خود را براساس همین تحلیل انجام دهد. شیوه عملکرد این روش معامله گری به این صورت است که تریدر با تکیه بر الگوی کندلها و دادههای قیمتی معامله میکند و نیازی به تحلیل فاندامنتال و توجه به اخبار و یا استفاده از اندیکاتورها ندارد.
به زبان سادهتر P.A.T به معنای استفاده بهینه از روند تغییر قیمت است. تریدری که میخواهد از این روش برای معامله استفاده کند لازم است که به 6 مهارت مهم تسلط داشته باشد. البته هر معامله گری باید این 6 مهارت را داشته باشد تا بتواند در بازار فارکس موفق باشد. 6 مهارت مهم در این زمینه عبارت است از: داشتن مدیریت ریسک و سرمایه، تشخیص روند، توانایی بررسی الگوهای قیمتی و کندلی، شناسایی و ترسیم سطوح حمایت و مقاومت، داشتن استراتژی برای خروج به موقع از معامله و از همه مهمتر مدیریت احساسات.
معامله گری به سبک پرایس اکشن استراتژیهای مختلفی دارد که در ادامه چندتا از برترین آنها را بررسی خواهیم کرد.
چند استراتژی برتر معاملاتی در معامله گری با پرایس اکشن
Price Action استراتژیهای متعددی دارد که بسیار پرکاربرد هستند. در ادامه چندتا از مهمترین استراتژِیها را برای شما توضیح میدهیم.
1. استراتژی پرایس اکشن روندی (Price action trend)
اگر بگوییم معامله Price Action تحلیل قیمت است، پرایس اکشن روندی تحلیل روند قیمتها است. معامله گر به وسیله این استراتژی میتوانند از چند تکنیک معاملاتی برای شناسایی و دنبال کردن روند قیمتها مثل الگوهای بازگشت روند نظیر سر (head) و شانه (shoulder) استفاده کنند.
این استراتژِی برای معامله گران جدید و تازهکار بسیار عالی است چون به آنها این امکان را میدهد که با دنبال کردن روند قیمت، از سایر تریدرها که تجربه بیشتری دارند، یاد بگیرند. به عنوان مثال شما مانند تصویر زیر میتوانید برای بهرهمندی از روندهای صعودی سبز یک موقعیت «خرید» و یا برای بهرهمندی از روندهای نزولی قرمز، یک موقعیت «فروش» باز کنید.
2. استراتژی پین بار (Pin bar)
این استراتژی با نام استراتژی کندل استیک هم شناخته میشود. الگوی این استراتژی به این صورت است که یک شمع با یک فیتیله بلند روی آن است و نشان از یک برگشت و رد شدید یک قیمت خاص دارد؛ یعنی بعد از آنکه قیمت به یک سطح خاصی رسید، ضربه زده و برمیگردد. فیتیله یا دم نیز محدوده قیمتی که رد شده را نشان میدهد.
در این استراتژی پرایس اکشن، فرض بر این است که قیمت به حرکت در جهت مخالف ادامه خواهد داد و تریدر میتواند از این اطلاعات استفاده کرده و تصمیم بگیرد که موقعیت خرید یا فروش باز کند. به عنوان مثال، اگر الگوی پین بار دم پایینی بلندتری داشته باشد، به این معناست که روند رد شدن قیمتهای پایینتر وجود داشته و احتمالا قیمت در آستانه افزایش باشد. الگوی پین بار دو نوع دارد؛ پین بار صعودی و پین بار نزولی.
- پین بار صعودی: در این الگو فیتیله در پایین کندل قرار دارد و نشاندهنده این است که خریداران قدرت بیشتری داشته و این احتمال وجود دارد که روند از نزولی به صعودی تغییر پیدا کند.
- پین بار نزولی: در این حالت که برخلاف پین بار صعودی است، فیتیله در بالای کندل قرار گرفته و نشاندهنده این است که قدرت خریداران ضعیف شده و فروشندگان قدرت پیدا کردهاند. در پین بار نزولی احتمال نزولی شدن قیمتها در ادامه حرکت روند وجود دارد.
3. استراتژی اینساید بار (Inside bar)
سومین استراتژی مهمی که در Price action وجود دارد، الگوی اینساید بار است.
الگوی اینساید بار یک استراتژی دو کندلی است و نشان از تعادل قیمت در بازار دارد. این استراتژی برای تایم فریمهای روزانه یا هفتگی مناسبتر است چون ریسک آن کمتر و بازدهی آن بیشتر خواهد بود. این استراتژی دو کندل مادر و اینساید یا دورنی دارد. بالاترین و پایینترین قیمت در کندل مادر نقاط خرید و فروش در اینساید بار است. به بیان بهتر کندل اینساید کوچکتر از کندل مادر است و در محدوده بالا و پایین کندل مادر قرار میگیرد. اندازه و موقعیت کندل اینساید است که احتمال افزایش قیمت یا کاهش قیمت را تعیین میکند.
4. استراتژی اوتساید بار (Outside Bar)
استراتژِ اوتساید بار هم مانند اینساید بار دو کندلی است با این تفاوت که معکوس شدن قیمت را نشان میدهد. زمانی که کندل دوم سقف و کف کندل قبلی را پوشش دهد، میتوان تشخیص داد که استراتژی اوتساید بار است.
در این استراتژی نوسانات و زیاد شدن حجم معاملات کوتاه مدت است و نمیتوان به صورت دقیق پیشبینی کرد که آیا خریداران بر بازار مسلط هستند یا فروشندگان و هر دو طرف قدرت را در دست دارند. این استراتژی زمانی تاثیر دارد که تریدر بخواهد سکیت قیمت را پیشبینی کند. معامله گری پرایس اکشن با این استراتژی زمانی باید انجام شود که الگو نزدیک کف یا سقف خود بسته شود. در این حالت تریدر باید صبر کند تا بریک اوت اتفاق بیافتد و پس از آن معامله انجام دهد.
مزایای معامله گری به سبک پرایس اکشن
شاید برای شما این سوال ایجاد شود که چرا باید سبک معاملاتی پرایس اکشن را انتخاب کنید؟ در جواب باید بگوییم که این سبک نسبت به دیگر استراتژیهای معاملاتی مزایایی دارد که در ادامه برخی از آنها را برای شما بیان میکنیم:
- استراتژی Price action یکی از سادهترین روشها یا استراتژیها برای تحلیل بازار فارکس است که به صورت رایگان در اختیار معامله گران قرار دارد. در این روش تریدر میتواند برای تحلیل فقط از کندل و یا هر نمودار دیگری استفاده کند.
- این استراتژی در هر تایم فریمی از یک تا چند دقیقه تا تایم فریمهای بزرگتر قابل استفاده است و یک روش کم ریسک به حساب میآید.
- تریدر در تحلیل Price action این امکان را دارد که از هر نرمافزاری از جمله ترید استیشن یا متاتریدر بهره ببرد.
- معامله گری به سبک Price action در عین آنکه ساده است سرعت زیادی دارد و تریدر در این روش اصلا گیج نمیشود و میتوند با خیال راحتتری تصمیمات معاملاتی بگیرد.
- یکی دیگر از مزیتهایی که معامله گری به سبک پرایس اکشن دارد این است که درصد موفقیت آن بالاتر است. چون تریدری که این سبک را انتخاب میکند قبل از آنکه قیمتها شکل بگیرد و بر مبنای تصمیمات و هیجانات تریدرهای دیگر، معامله خود را باز میکند. درواقع معامله به شکل سنتی انجام نمیگیرد و وقتی تریدرهای دیگر معامله خود را میبندند، تریدر Price action هنوز از بازار سود کسب میکند.
- در این استراتژی، معامله بر مبنای سطوح باز میشود، از همین جهت استاپ لاسهای کوچک و حد سودهای بزرگی دارد.
جمع بندی
در نهایت به عنوان جمع بندی مطالب گفته شده باید بگوییم که معامله گری پرایس اکشن شاید راحت باشد و هر معامله گر مبتدی بتواند انجام دهد، اما اگر در کنار خود یک تیم حرفهای داشته باشید که بتواند به صورت 24 ساعته از شما پشتیبانی کند، بسیار کمککننده است. تیم فارکس 365 یک کانال سیگنال فارکس دارد پس میتوانید با خیال راحتی معاملات خود را با پشتیبانی ما انجام دهید.
آموزش تحلیل تکنیکال به ساده ترین روش ممکن
بدون شک امروزه بازار سرمایه یکی از سودآورترین و امنترین فضاها برای سرمایهگذاری است. تعداد زیادی از سهامداران و تریدرها در این محیط فعالیت دارند و هر یک از این افراد نیز ممکن است بر اساس تجربه و سلیقه خود، سبک معاملاتی متفاوتی داشته باشند. یادگیری تحلیل تکنیکال از اساسیترین مواردی است که هر معاملهگری باید با آن آشنایی داشته باشد. ابزارهای انجام تحلیل تکنیکال به راحتی در اختیار همهی افراد قرار دارد و هر فردی میتواند از این روش سودآور بهره ببرد. به همین جهت در این مطلب قصد داریم آموزش تحلیل تکنیکال را به سادهترین روش ممکن به شما عزیزان ارائه دهیم.
آموزش تحلیل تکنیکال؛ تحلیل تکنیکال چیست؟
در صورتی که با بازار سرمایه آشنایی داشته باشید، بدون شک نام تحلیل تکنیکال به گوشتان خورده است. تحلیل تکنیکال یک آنالیز بر پایه نمودار است. انجام این تحلیل یک روش خاص و از پیش تعیین شده ندارد و روشهای بیشماری برای انجام آن موجود است که برخی از آنها مشهورتر هستند. امروزه بیشتر معاملات در بستر فضای مجازی و به صورت آنلاین انجام میگیرند و به همین منظور، صرافیهای ارز دیجیتال، بروکرهای فارکس و حتی کارگزاریهای بورس ابزارهای لازم برای انجام تحلیل تکنیکال را در اختیار مشتریان خود قرار دادهاند.
آموزش تحلیل تکنیکال و ابزارهای آن
آموزش تحلیل تکنیکال بدون آشنایی با ابزارهای آن ممکن نیست. ابزارهای تحلیل تکنیکال میتوانند شامل یک خط ترید ساده و یا یک اندیکاتور چندوجهی پیچیده باشند. به طور کلی این ابزارها را میتوان به 6 دسته کلی زیر تقسیم کرد که در ادامه راجع به هر یک توضیح خواهیم داد.
- روندهای قیمتی
- نمودارهای قیمت
- اندیکاتورها
- الگوهای کلاسیک و هارمونیک
- ابزار پرایس اکشن
- سطوح فیبوناچی
به منظور آشنایی بیشتر شما با موارد فوق، در ادامه به صورت مختصر هر یک را معرفی خواهیم کرد.
روندهای قیمتی
قبل از انجام هر عملی در تحلیل تکنیکال لازم است که روند بازار را در ابتدا تعیین کنیم. اگرچه ممکن است که گاهی بتوان به صورت چشمی نیز روند را تعیین کرد، سادهترین روش ساخت حساب معاملهگری اما در اغلب موارد برای جلوگیری از سردرگمی، تحلیلگران خطوط معاملاتی یا ترید لاینها را رسم میکنند. این خطوط پارهخطهایی هستند که به سادگی در محیط بازار قابل ترسیماند.
به منظور تعیین روند قیمت نیاز است که ابتدا سطوح مقاومت و حمایت را به دست آوریم. به همین منظور دو استراتژِی زیر را اجرا خواهیم کرد:
- تعیین حمایت قیمت: برای به دست آوردن این سطح میتوان یک ترید سادهترین روش ساخت حساب معاملهگری لاین را در پایینترین قسمت کندلها رسم کرد، به گونهای که بیشترین تعداد سایه ممکن را در امتداد خود قطع کند. خطی که به دست خواهد آمد در واقع سطح حمایت قیمت بوده و در صورت شکسته شدن آن، قیمت ریزش خواهد کرد.
- تعیین مقاومت قیمت: تعیین مقاومتها در آموزش تحلیل تکنیکال اهمیت ویژهای دارد. برای ترسیم خط مقاومت نیاز است که ترید لاینی را در سقف نمودار سادهترین روش ساخت حساب معاملهگری رسم کنیم که بیشترین تقاطع را با کندلها و سایههایشان داشته باشد. در صورت عبور قیمت از این سطح و شکسته شدن آن، با رشد صعودی قیمت مواجه خواهیم شد.
مقاومت و حمایت در واقع سقف و کف یک کانال قیمتی را به وجود میآورند. با استفاده از این کانال میتوان روند قیمتی را به سادگی مشاهده کرده و صعودی یا نزولی بودن آن را تعیین نمود.
نمودارهای قیمت
معاملهگران بیشتر از نمودارهای خطی و کندل استیک برای انجام معاملات استفاده میکنند. نمودارکندل استیک یا شمعی، نسبت به نمودار خطی اطلاعات بیشتری را در اختیار ما قرار میدهد. در واقع نمودار خطی قیمت فقط قیمت لحظهای را نشان میدهد، اما با استفاده از نمودار شمعی میتوانیم حداقل و حداکثر قیمت را در بازههای مختلف زمانی ببینیم.
نمودارهای کندل استیک برای اولین بار در ژاپن به وجود آمدند و در آموزش تحلیل تکنیکال نشاندهنده احساسات معاملهگران در بازار هستند. این نمودار از دو قسمت بدنه و سایه تشکیل شده است، اندازه بدنه شمع اهمیت زیادی دارد. هنگامی که رنگ بدنه سبز باشد یعنی خریداران بازار را در دست دارند و وقتی که این نمودار قرمز رنگ باشد، به معنی قدرت گرفتن فروشندگان بازار است. ارتفاع بدنه شمع نیز نشاندهنده قدرت بازار در خرید یا فروش است.
اندیکاتورها
لغت «اندیکاتور»، به معنی «نشانگر» است. اندیکاتورها با اعمال یکسری فرمولهای ریاضی از پیش تعیین شده، روی قیمت سهم یا حجم معاملات یا هر دو رسم میشوند. از اندیکاتورها برای پیش بینی روند قیمت یا تایید تحلیل انجام شده استفاده میشود. آشنایی با اندیکاتورها سرعت تحلیل معاملهگران را افزایش داده و ریسک معاملات را کم میکند.
اندیکاتورها توسط نرمافزارهای تحلیل تکنیکال و به صورت آنلاین ترسیم میشوند و اغلب این نرمافزارها توسط سایتهای بورسی ارائه میشوند. از جمله اندیکاتورهای پرطرفدار میتوان به MACD، RSI، خطوط بولینگر و میانگین متحرک اشاره کرد.
اندیکاتورهای بسیار متنوعی در بازار وجود دارند که بسیاری از آنها به صورت رایگان عرضه میشوند. ضمنا میتوان به سادگی تنظیمات اندیکاتور مورد نظر را تغییر داد، به عنوان مثال بازه زمانی آن را کم یا زیادتر کرد.
سطوح فیبوناچی
آموزش تحلیل تکنیکال بدون سطوح فیبوناچی ناقص خواهد ماند. نسبتهای فیبوناچی در واقع اعدادی هستند که توسط یک ریاضیدان ایتالیایی کشف شد. اعداد و نسبتهای فیبوناچی بر تمامی روابط و سطوح طبیعت حاکمند و به همین علت میتوان در تحلیل تکنیکال نیز از آنها بهره برد. نسبتهای پرکاربرد فیبوناچی در تحلیل تکنیکال برابر با اعداد روبه روست: ۰٫۷۶۳ ، ۰٫۶۱۸ ، ۰٫۵ ، ۰٫۳۸۲، ۰٫۲۳۶
میان این اعداد قوانین زیر حاکم است و میتوان آنها را تا بینهایت ادامه داد.
- هر عدد فیبوناچی تقریبا ۱٫۶۱۸ برابر عدد قبلی خود است.
- هر عدد فیبوناچی تقریبا ۰٫۶۱۸ برابر عدد بعدی خود است.
از ابزار فیبوناچی میتوان در تحلیل تکنیکال برای شناسایی بازگشت نمودار و یا ادامه روند قیمتی استفاده نمود.
ابزار پرایس اکشن
پرایس اکشن، یک تکنیک معاملاتی بر مبنای الگوهای قیمتی سهام یا ارز است. اندیکاتورها اغلب از قیمت عقبتر هستند؛ به همین دلیل معاملهگران حرفهای برای کاهش ریسک معامله پیش از استفاده از اندیکاتورها، معمولا برای شناسایی روند قیمت سهم مورد نظر، از پرایس اکشن استفاده میکنند. آموزش تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن نیز از همین جهت حائز اهمیت است.
این روش، یکی از تکنیکهای محبوب تریدرهای کوتاهمدت و میانمدت است. این افراد با استفاده از پرایس اکشن، قیمتهای گذشته بازار را بررسی کرده و بر اساس آن حرکات بعدی بازار را به طور تقریبی شناسایی میکنند.
الگوهای کلاسیک و هارمونیک
یادگیری الگوهای کلاسیک بخش مهمی از آموزش تحلیل تکنیکال هستند. این الگوها در هر نموداری دیده میشوند. از این الگوها برای پیشبینی روند بازار و تعیین نقاط ورود و خروج به معامله استفاده میشود. الگوهای کلاسیک را به دو دسته بازگشتی و ادامه دهنده تقسيم ميکنند. الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو از الگوهای بازگشتی بوده که نشاندهنده تغییر روند بازار هستند. الگو پرچم، مثلث و کنج در دسته الگوهای ادامهدهنده قرار ميگيرند و نشاندهنده ادامه یافتن روند پیشین هستند.
در الگوهای هارمونیک با ساختارهای هندسی مواجهیم که از قواعد فیبوناچی استفاده میکنند. با استفاده این الگوها روندهای قیمتی و نقاط بازگشتی قابل پیشبینی خواهند بود. الگوهای هارمونیک برخلاف الگوهای کلاسیک زیاد نیستند و الگوی گارتلی، خفاش و کوسه از معروفترین این الگوها هستند.
جهت کسب اطلاعات بیشتر و دریافت آموزشهای رایگان در حوزه بورس و فارکس به کانال تلگرام و پیج اینستاگرام لیدوفارکس مراجعه کنید: [email protected]
دیدگاه شما