حد ضرر
حد ضرر مفهومی است که در بازار های مالی برای مدیریت بهتر معاملات مورد استفاده قرار می گیرد. حد ضرر یا استاپ لاس stoploss، به معنای میزان ضرری است که برای یک معامله در نظر گرفته می شود که در صورت وقوع آن، معامله گر باید سرمایه خود را از بازار خارج کند تا متحمل ضرر های بیشتری نشود. پایبند بودن به این مسئله، باعث می شود که معامله گران بتوانند سرمایه خود را بهتر مدیریت کنند.
برای مشاوره تعیین حد ضرر
برای مشاوره تعیین حد ضرر
عناوین اصلی این مقاله
حد ضرر یا تعیین استاپ لاس، یک مفهوم بسیار مهم در بازار های مالی است. با استفاده از این مفهوم، معامله گران می توانند تمامی معاملات خود را به خوبی کنترل و مدیریت کنند و از ضرر های نا معقول در معاملات خود جلوگیری کنند. به همین علت است که تمامی سرمایه گذاران بازار های مالی، قبل از ورود به این محیط ها باید با پاسخ پرسش هایی همچون حد ضرر چیست و استاپ لاس stoploss چیست آشنا باشند.
تمامی کسانی که وارد بازار سرمایه می شوند، به قصد سود کردن در این بازار سرمایه گذاری می کنند اما روی دیگر معاملات در این بازار ها، ضرر کردن است. گاهی ممکن است معاملات طبق پیش بینی ها پیش نرود و سرمایه گذاران تمامی پول خود را به یکباره از دست بدهند. اما با استفاده از مفهومی به نام تعیین حد ضرر سرمایه گذاران می توانند بخش زیادی از سرمایشان را حفظ کنند.
مفهوم حد ضرر به این معنا است که معامله گران پیش از سرمایه گذاری، با استفاده از برخی فاکتور ها که در ادامه مقاله به آن ها اشاره خواهد شد، درصدی از ضرر را برای خود در نظر بگیرند که در صورت وقوع آن، سرمایه خود را از بازار سرمایه بیرون بکشند تا متحمل ضرر های هنگفت نشوند. پایبندی به این مسئله، باعث میشود که معامله گران به یکباره کلیه سرمایه خود را در این بازار از دست ندهند و بتوانند معاملات مطمئن تری را داشته باشند. در ادامه این مقاله، مطالبی را درباره اهمیت استفاده از حد ضرر و همچنین نحوه گذاشتن استاپ لاس stoploss و روش های فعال کردن آن آورده شده است.
حد ضرر چیست
در ابتدای بررسی پرسش حد ضرر چیست، لازم است که به بررسی مفهوم این اصطلاح بپردازیم. معامله گران در تمامی بازار های مالی، به قصد سود کردن سرمایه خود را به این بازار وارد می کنند. اما معاملات همیشه سود ده نیستند و ممکن است که در بسیاری از اوقات باعث ضرر معامله گران شوند. به همین علت سرمایه گذاران به غیر از فکر کردن به سود، باید ضرر های خود را نیز مدیریت کنند تا بتوانند موفق باشند. در صورتی که یک سرمایه گذار نقشه ای برای مدیریت سود و زیان خود نداشته باشد، محکوم به شکست در بازار های مالی است.
یکی از مفاهیمی که در کنترل معاملات در بازار سرمایه بسیار موثر است، تعیین استاپ لاس است. استاپ لاس، به این معنا است که سرمایه گذاران با استفاده از فاکتور های خاصی درصدی را برای ضرر کردنشان در نظر بگیرند که در صورت این میزان ضرر، سرمایه گذار موظف باشد که سرمایه خود را از بازار بیرون بکشند تا متحمل ضرر های سنگین تر نشود. تعیین میزان حد ضرر به عوامل مختلفی بستگی دارد اما معمولا حد ضرر نباید بیشتر از ده درصد کل میزان سرمایه باشد، زیرا بیشتر از این میزان ضرر، باعث وارد شدن خسارت های جبران ناپذیر به سرمایه گذار می شود. البته حد ضرر به دو دسته مختلف تقسیم می شود متناسب با نوع آن، باید میزان آن را مشخص کرد. در ادامه دو دسته مختلف حد ضرر معرفی شده است.
حد ضرر ثابت به حالتی گفته می شود که معامله گر به نسبت قیمتی که یک سهام را خریداری کرده است، میزان ضرر خود را تعیین میکند و در صورت کاهش ارزش سهام، آن را می فروشد. معمولاً در این نوع تعیین حد ضرر، ده درصد کل میزان ارزش سهام استاپ لاس stoploss در نظر گرفته می شود.
نوعی دیگر این مفهوم، حد ضرر متحرک نام دارد. معمولاً زمانی از آن استفاده می شود که ارزش سهام پس از خرید دائماً در حال تغییر باشد. در این موارد دیگر معقول نیست که ده درصد کل ارزش سهام به عنوان حد ضرر در نظر گرفته شود. در این مواقع با توجه به افزایش ارزش سهام لازم است که میزان استاپ لاس تعیین شود.
اهمیت استاپ لاس stoploss
رعایت حد ضرر در انجام معاملات با حجم های مختلف، یک مسئله بسیار ضروری است. در ادامه بررسی سوال استاپ لاس چیست، لازم است که به اهمیت این مسئله در در بازار های مالی پرداخته شود. بسیاری از معامله گران تصور می کنند تعیین این مسئله، بی اهمیت است و خودشان می توانند در هنگام ضرر در معاملات سرمایه شان را از بازار بیرون بکشد، اما این تصور یک تصور بسیار مخرب است. معمولاً به صورت ذاتی انسان ها موجوداتی طمع کار هستند که در هنگام بروز ضرر، ترجیح می دهند انقدر منتظر بمانند که معاملات شکل صعودی به خود بگیرند و ضرر آن ها را جبران کند، اما با تعیین استاپ لاس، معامله گران دید شفاف تری به میزان ضرر خود خواهند داشت و دیگر درگیر مشکلاتی از این قبیل نخواهند شد.
تعیین میزان حد ضرر، به معامله گران دیدی واقعی می دهد. در ادامه با ذکر مثالی این مسئله را مورد بررسی قرار خواهیم داد. تصور کنید معامله گری بدون تعیین کردن حد ضرر وارد بازار شود و پس از ضرر ده درصدی، منتظر بازگشت سرمایه خود شود. تعیین نکردن حد ضرر باعث می شود که حتی این معامله گر پس از بیست درصد ضرر کردن نیز تصور کند که حجم پولی که از دست داده است قابل جبران است و ارزش صبر کردن در بازار را دارد. اما معمولاً این مدل معاملات با سود همراه نمی شود و ضرر سرمایه گذاران بیشتر نیز می شود.
معامله گر وقتی به خود می آید که مجبور است سرمایه خود را با ضرر های بالای بیست درصد از بازار بیرون بکشد. در این شرایط عملاً صاحب سرمایه می توانست پول خود را با ضرر زیر ده درصد از بازار بیرون بیاورد و در شرایط دیگری سرمایه گذاری کند، اما به علت مشخص نکردن حد ضرر، مجبور می شود که با میزان ضرر بیشتری سرمایه خود را از بازار خارج کند. تمامی معامله گران حرفه ای، تعیین حد ضرر را یک کار بسیار مهم برای مدیریت بازار می دانند. توصیه می شود که تمامی معامله گران تازه کار نیز از این اصول پیروی کنند و حتما برای معاملات خود حد ضرر مشخص کنند.
نحوه گذاشتن استاپ لاس stoploss
در بررسی ادامه مطالب مربوط به پرسش حد ضرر چیست، در این قسمت از مقاله نوبت به این رسیده است که شیوه تعیین استاپ لاس و عوامل تاثیر گذار بر آن مورد بررسی قرار گیرد. فاکتور های مختلفی در تعیین این مسئله دخیل هستند. سرمایه گذاران باید بر تمامی عوامل تاثیرگذار در حد ضرر، آشنا باشند. در ادامه عواملی که در تعیین میزان استاپ لاس stoploss تاثیر گذار هستند، شرح داده شده اند.
اولین مسئله ای که معامله گران در تعیین حد ضرر باید به آن توجه داشته باشند، این است که باید توجه داشته باشند که حد ضرر نباید بیشتر از ده درصد قیمت خرید باشد. بیشتر از این میزان، معامله گر را دچار خسارات زیادی می کند. البته این میزان مربوط به معاملات کوتاه مدت است. در معاملات بلند مدت و میان مدت، این عدد را می توان تا بیست درصد نیز افزایش داد.
مسئله تاثیر گذار بعدی در تعیین حد ضرر خود معامله گران هستند. سرمایه گذاران باید با توجه به میزان سرمایه شان و ضرری که می توانند متحمل شوند برای خودشان استاپ لاس تعیین کنند. البته توصیه می شود که سرمایه گذاران حتما با دید منطقی این میزان را تعیین کنند و از احساسات دوری کنند.
مسئله بعدی که در تعیین این مسئله باید به آن توجه کرد، این است که از دست دادن سود در بازار سرمایه نیز یک ضرر تلقی می شود. به همین دلیل است که کاربران برای این مسئله نیز باید برای خودشان حد ضرر مشخص کنند.
مسئله مهم دیگری که معامله گران باید به آن توجه داشته باشید این است که تنها با داشتن دلایل فنی منطقی مجاز به تغییر میزان حد ضرر خود هستند. بسیاری از معامله گران با نزدیک شدن به حد ضرر، آن را تغییر می دهند. این مسئله بسیار اشتباه است و باعث از دست دادن بیشتر سرمایه می شود. معامله گران در معاملات خود حتما باید به حد ضرر stoploss مشخص شده خود پایبند باشند.
بیشتر بخوانید: تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
فعال شدن استاپ لاس
تعیین استاپ لاس stoploss، به این صورت است که معامله گران باید میزان حد ضرر شان در نرم افزار های مدیریت سرمایه در بازار های مالی، مشخص کنند. این نرم افزار ها که بروکر نامیده می شوند، به صورت خودکار میزان حد ضرر را در معاملات به کار می گیرند. در صورتی که سهام های خریداری شده معامله گران در بازار های مالی متحمل ضرر شوند، بروکر به صورت خودکار سرمایه را با حد ضرر مشخص شده، از بازار خارج می کند. این مسئله باعث می شود که در صورتی که سرمایه گذار در بازار نیز حضور نداشته باشد، سرمایه معامله گران جفظ شود و از ضرر های هنگفت آن ها جلوگیری شود.
بیشتر بخوانید: قیمت بیت کوین
نکات مهم درباره حد ضرر در معاملات
در استفاده از مفهوم ضرر در بازار های مالی، معاملهگران باید به چند نکته مختلف توجه داشته باشند تا بتوانند از این مسئله به خوبی استفاده کنند. در ادامه این قسمت از مقاله حد ضرر چیست، به بررسی نکات مهم درباره تعیین استاپ لاس پرداخته شده است.
حد ضرر در تمامی معاملات یکسان نیست. معامله گران پس از مدتی با افزایش قیمت دارایی هایشان، باید با تحلیل شرایط موجود، حد ضرر جدیدی برای خودشان مشخص کنند.
پای بند بودن به حد ضرر در تمامی معاملات یکی دیگر از نکات مهم مربوط به استفاده از استاپ لاس است. در بسیاری از موارد معامله گران به حد ضرر خود پایبند نمی مانند و آن را تغییر می دهند.
در تعیین استاپ لاس، به غیر از حد ضرری که ارزش مالی معاملات در نظر گرفته می جبران ضرر و افزایش حجم معاملات شود، باید بازه زمانی نیز مشخص شود تا در صورت محقق نشدن اهداف مالی در این بازه، معامله گران سرمایه خود را از بازار خارج کنند.
در ادامه بخوانید: امنیت ارز دیجیتال
برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد حد ضرر گذاشتن در معاملات مالی در کانال تلگرام سرمایه گذاری عضو شوید همچنین کارشناسان مرکز مشاوره سرمایه گذاری دینا نیز آماده اند تا با ارائه خدمات مشاوره سرمایه گذاری تلفنی دینا به سوالات شما عزیزان پیرامون استاپ لاس StopLoss پاسخ دهند.
سوالات متداول
1- حد ضرر در بازار های مالی به چه معنا است؟
حد ضرر به معنای درصدی از ضرر معاملات است که در صورت وقوع آن معامله گر ملزم است که سرمایه خود را از بازار خارج کند که می توانید نحوه تعیین استاپ لاس یا همان حد ضرر را در متن مقاله مطالعه کنید
2- تعیین حد ضرر به چه عواملی بستگی دارد؟
تعیین حد ضرر به عواملی همچون بلند مدت و یا کوتاه بودن معاملات، ریسک پذیری معامله گران و . بستگی دارد که توضیحات بیشتر در این مقاله ارائه شده است.
3- در استفاده از استاپ لاس باید به چه مواردی توجه داشت؟
در استفاده از حد ضرر در معاملات باید به مفاهیمی همچون پایبند بودن به حد ضرر، تعیین بازه زمانی و . توجه داشت که در متن مقاله به طور کامل توضیح داده شده است.
از دست رفتن سرمایه در فارکس با ۵ اشتباه
بسیاری از انسان ها با تصور یک شبه پولدار شدن به بازارهای مالی از جمله فارکس وارد شده و بدون اینکه حتی برای خود مشخص کنند چه مقدار سود می خواهند از این بازار کسب کنند، اقدام به سرمایه گذاری در این بازار کرده و معامله می کنند. اقدامات نادرست باعث از دست رفتن سرمایه در فارکس می شود. موفقیت در بازارهای مالی اگر با آموزش صحیح همراه باشد، و فرد اصول خاصی را رعایت کند نسبت به بقیه بازارها بسیار بیشتر می تواند باشد. ولی در عین حال با مرتکب شدن اشتباهاتی که در ادامه بیان خواهیم کرد، ممکن است فرد در کمال ناباوری یا کل سرمایه خود را از دست دهد و یا دچار ضررهای مالی زیادی شود. تازه واردها می توانند با آموزش بورس و بازارهای سرمایه در ایتسکا به علم و دانش کافی وارد این بازارهای سرمایه گذاری و معامله ای شده و با مهارت به معامله و کسب سود بپردازند.
سرمایه نا کافی
یکی از اصلی ترین عوامل در از دست رفتن کل سرمایه در بازار فارکس ، سرمایه نا کافی می باشد. تازه واردان در این بازار معمولاً با ترس از دست دادن سرمایه و بدون دانش کافی وارد این بازار شده و بسیار دیده شده در کمتر از یک یا دو ماه کال مارجین شده و کل سرمایه خود را از دست می دهند. افراد با سرمایه کم و عدم دانش کافی، وارد این بازار پر ریسک و پر سود شده و در زمان معامله به ندرت ریسک ها را تشخیص داده و قادر به تشخیص اقدامات درست در مواجه با آنها هستند. پس تصمیم می گیرند، با حجم کم در این بازار معامله کنند تا کسب تجربه کرده و یک معامله گر حرفه ای شوند ؛ و این خود اشتباه رایج دیگر می باشد.
بازار فارکس
تازه واردان، هنگام انجام معامله معمولاً با لات کم شروع کرده و سعی می کنند ریسک معاملات را پایین بیاورند. در صورتی که سرمایه کم، خود عامل ضررهای بیشتر خواهد شد. طبق آمار حساب های زیر ۱۰۰۰ دلار در این بازار با احتمال بسیار بالاتری کال مارجین شده و موجودی خود را کامل از دست می دهند. کسی که وارد این بازار می شود، باید تا حدی سرمایه داشته باشد که توانایی تطابق با شرایط بازار را داشته و بتوان در مواقع ضروری، تصمیمات درستی گرفت. مثلاً اگر فردی برای معامله خود ۱۰ پیپ حد ضرر و سود در نظر بگیرد، با در نظر گرفتن اسپرد، اگر بازار ۷ پیپ در خلاف جهت حرکت کند، فرد دچار ضرر خواهد شد.
باز کردن معامله در زمان های نا مناسب
قبل از انجام معاملات حتماً باید زمان های نوسانات بازار را کامل یاد گرفت و سپس در زمان های مشخصی وارد معامله شد. مثلاً جفت ارزهای اروپایی و دلار در زمان بازار توکیو نوسان خاصی نداشته و معامله در این ساعات سود چندانی نصیب معامله گر نخواهد کرد. و یا در ساعات اولیه بازار نیویورک و لندن با وجود نوسانات کوچک و فریب ده برای سود دهی، باید احتمال نوسانات بسیار بزرگتر بازار را نیز در نظر گرفت. همچنین تازه واردان به این بازار باید در زمان های اعلان اخبار مهم اقتصادی از معامله خودداری کنند. زیرا این زمان بهترین فرصت برای حرفه ای های بازار بوده تا با پیش بینی درست قیمت ها به سودهای بزرگی برسند. از طرفی تازه کاران با اقدامات اشتباه و عدم پیش بینی صحیح، ممکن است متحمل ضررهای زیادی شوند.
معامله با حجم زیاد
زمانی پیش می آید که فرد به امید رسیدن به سود زیاد با سرمایه کم، پوزیشن بزرگ با چندین لات باز می کند. بسیار دیده شده است، افراد با این استراتژی نیم و یا حتی کل سرمایه شان را از دست داده باشند. یکی از اصلی ترین وظیفه شما در این بازار و سایر بازارها حفظ پول و سرمایه می باشد. پس اگر آن را از دست دهید دیگر پولی برای انجام معامله و سایر سرمایه گذاری ها نخواهید داشت. هنگام معامله باید حتماً حد تعادل حجم حفظ شده، و میزان حجم با توجه به سرمایه مشخص شود. حجم کم و یا زیاد در هنگام معامله مناسب نبوده و باعث ضرر و زیان فرد می شود. بسیار دیده شده است فرد جهت وارد شدن در این بازار پول قرض کرده و یا وام می گیرد و اگر دچار ضرر شود، با توجه به فشار روانی پول قرضی و نیز تلاش برای کسب سود و جبران ضرر جهت برگرداندن پول اقدام به معاملات با حجم بالا و پر ریسک خواهد کرد. به این دلیل تأکید می شود در این بازارها با پول مازاد و پولی که فعلاً به آن نیازی ندارید، وارد شوید.
بازار فارکس
مشخص نکردن حد سود و ضرر
تازه واردان در بازارهای سرمایه گذاری احساس می کنند هنگام انجام معاملات حتماً باید سود کرده و سرمایه خود را افزایش دهند، در صورتی که اصل تجارت بیان می کند ضرر بهایی است که در ازای سود باید پرداخت شود و باید قبل از انجام معامله حد آن مشخص باشد. آنچه مهم است باید سود شما از ضررتان در نسبت مشخص که خودتان باید تعیین می کنید، بیشتر باشد. مثلاً از هر ۱۰ معامله باید حداکثر ۵ معامله زیان ده داشته باشید و این ۵ معامله زیان ده باید با لات کوچکتر و ریسک کمتر باشد، و ۵ معامله سود ده باید با حجم بالاتر بوده تا اصل تجارت رعایت شود.
این اصل در بازار بورس نیز صدق می کند و باید برایند معاملات نوشته شود و میزان سود و زیان برای فرد مشخص شده و بازدهی به دست آید. بسیاری از افراد بدون بررسی سود و زیان وارد این بازار شده و در کوتاه مدت سود کرده و در اثر نوسانات بازار به دلیل عدم رعایت حد ضرر زیان های بسیاری را متحمل شده اند.
معامله بر اساس احساس
بسیاری از تازه واردان بجای آموزش و انجام معاملات با منطق، بر اساس احساس وارد معاملات شده و خیال می کنند حتماً باید از تمامی معاملات با سود خارج شوند. همین امر باعث می شود افراد وقتی به حد ضرر رسیدند، بجای خارج شدن از معامله حد زیان خود را بالا تر ببرند و به اصلاح دچار ضرر در ضرر شوند. همین امر باعث شده است افراد سراغ سیگنال گرفتن از افراد دیگر بروند و چون هر کس بر اساس تکنیک های خاص خود پیش می رود، ممکن است راهبرد یکی برای دیگری کارساز نباشد. احساسی عمل کردن فرد باعث می شود افراد نسبت به خرید ربات های معامله گر نیز ترغیب شده و بهای زیادی را با وعده ۹۰۰ درصد سود سالیانه خریداری کنند. افرادی که معامله خود را با ربات انجام می دهند، معمولاً در کوتاه مدت سود های خوبی کسب می کنند. ولی متأسفانه هنگام باز بودن معامله ربات، اگر اخبار اقتصادی و یا … پیش آید و قیمت های جفت ارز که ربات بر اساس آنها معامله می کند، نوسانات غیر عادی داشته باشد؛ ضررهای هنگفتی نصیب فرد خواهد کرد.
معامله در نقاط حمایت و مقاومت
بسیاری از افراد جاه طلب و افرادی که خواستار بیشترین سود در کمترین زمان ممکن می باشند، در نقاط حمایت و مقاومت معامله کرده و بسیار اتفاق می افتد که در پیش بینی روند بازار دچار اشتباه شده و ضرر مالی زیادی متحمل شوند. در صورتی که بهتر است با صبر و تأمل عمل کرده و پس از مشاهده روند بازار در میانه راه و زمانی که روند بازار تا حدی تثبیت شد ، معاملات خود را انجام داده و از قسمتی از بازار سود کنند.
یک استراتژی درست انتخاب کرده و طبق آن در بازار پیش روید ولی هیچگاه نسبت به آن تعصب نداشته باشید. بسیاری از مواقع پیش می آید که روند بازار عوض شده و ضررهای بیشتری متحمل می شویم. پس باید استراتژی خود را طبق بازار تنظیم کرده و خود را با بازار هماهنگ کنیم. بسیاری از افراد تازه کار نمی توانند قبول کنند که استراتژی آنها اشتباه بوده و برای بازار فعلی مناسب نمی باشد، به این دلیل یا با ریسک بیشتر به امید واهی جبران ضرر وارد بازار می شوند و یا حد ضرر خود را افزایش داده و متحمل ضررهای بسیار بیشتری می شوند.
بازار forex
اشتباهات رایج دیگر در بازار فارکس
تازه واردها هنگام ورود به بازارهای سرمایه گذاری اشتباهات بسیار رایج دیگری نیز مرتکب می شوند، که اکثر این اشتباهات را جمع بندی کرده و در ۵ دسته قرار دادیم تا راهنمای کسانی باشد که با امیدهای فراوان وارد این بازار شده و قصد دارند سود خوبی در فارکس کسب کنند. هدف از این مقاله این است که افراد کاملاً درک کنند که اگر قبل از ورود به فارکس کاملاً آموزش دیده و اصول معامله را رعایت کنند می توانند حفظ سرمایه کرده و در عین حال که ضرر نیز می کنند، سود بیشتری کسب کنند. و پله های موفقیت را پله به پله در این بازار طی کنند. افرادی که قصد ورود به فارکس را دارند، باید قبل از هر چیزی یک بروکر مناسب برای خود انتخاب کنند. باید بروکری انتخاب کرد که برای ایرانیان بوده و به ایرانیان خدمات دهد. زیرا ایرانیان بخاطر تحریم ها، امکان ثبت نام در هر بروکری را ندارند. بسیاری از بروکر ها برای تبلیغ و رسیدن به سود بیشتر اهرم بیشتری در اختیار مشتریان قرار داده و آنها را وسوسه می کنند. افراد تازه کار باید در برابر این وسوسه ها نیز مقاوم بوده و بر اساس اطلاعات صحیح بروکر مناسب را انتخاب کند. بروکرها با تبلیغات بیش از حد و غیرعادی ، در اصل با وعده های پوچ دنبال کسب سود از معاملات افراد بیشتر می باشند.
تردید را از معاملات خود کنار بگذارید
تردید در معامله، حالتی است که معامله گر قادر به گرفتن تصمیم درست در رابطه با خرید یا فروش سهمی نیست و اصطلاحاً «دل، دل» می کند.
این حالت، اغلب در معامله گران تازه کاری که آموزش ندیده اند و یا حتی آموزش دیده اند اما استراتژی و سیستم معاملاتی، برای خود تعریف نکرده اند، به وفور دیده می شود.
مثلا معامله ای را فرض کنید که در ۱۵ درصد ضرر است. در اینجا اگر فرد، از قبل استراتژی شخصی داشته باشد و برای خود حد ضرر تعیین کرده باشد، بدون فوت وقت و فوراً، با رد شدن قیمت از حد ضررش، بدون تردید و درنگ، آن معامله را می بندد و یا سهم را می فروشد؛ اما اگر همین معامله گر برای خود برنامه از پیش تعیین شدهای نداشته باشد، به امید اینکه فردا قیمت رشد خواهد کرد و ضررش جبران خواهد شد، سهم خود را نمی فروشد و اگر در روزهای بعد هم قیمت دچار افت شد، به زیانش اجازه پیشروی و بیشتر شدن میدهد و دائم منتظر معجزه است!
با زیاد شدن ضرر، قوه تصمیم گیری معاملهگر به دلیل تحمل فشار و استرس زیاد، کارایی خود را از دست می دهد، در نتیجه معامله گر قادر به گرفتن تصمیم درست نخواهد بود.
حتی ممکن است معامله گر در معامله ای که در سود است هم، دچار تردید در فروش شود و با امید پیشروی سود و افزایش قیمت، مقداری از سود خود را از دست بدهد.
داستانی از «توماس بولکوفسکی» (از شخصیتهای برجسته معاملهگری و نویسندگی بازارهای مالی) نقل است که میگوید:
شخصی به نام لیندا میشناسم که یک مشاور سرمایهگذاری است، او در کشیدن ماشه خرید و فروش سهام، بدون شک توانایی شگفت آوری دارد. به یاد میآورم زمانی به او یک ایمیل زدم و گفتم سهمی را که اخیرا خریداری کرده ای، قرار است سود سالانه خود را کاهش دهد. لیندا به محض باز شدن بازار، آن را با قیمت ۲۶ دلار که کمتر از قیمت خریدش پس از ۳۲ روز بود فروخت. البته سهم، قیمتهای پایین تری تا ۱۹ دلار را هم در همین مدت به خود دیده بود. او از طریق این کار، حدود ۲۷ درصد از منافع مشتریانش را حفظ کرد.
تجربه به او نشان داده است که به سرعت و بدون یک لحظه درنگ، جلوی زیان هایش را بگیرد و هنگامی که معاملهای خوب پیش میرود و سودها در حال جمع شدن هستند، استراحت کند. اکنون هرگاه سهمی که خریدهام خوب پیش نمیرود، تصور میکنم که لیندا آن سهم را دارد. از خود میپرسم او در این موقعیت چه میکند و سریع آن کار را انجام میدهم.
نقاط خرید و فروش و همچنین تعیین حد ضرر، به اصول مدیریت سرمایه باز میگردد، اما تردید هنگام رسیدن قیمت به هرکدام از این موارد، به مباحث روانشناسی و شخصیتی فرد مرتبط است.
بنابراین باید در معاملات خود پیرو سبک و سیستم خاصی باشیم و تحت هر شرایطی به آن پایبند باشیم. این تنها راه گریز از تردید در معاملات است.
دو عامل مهم در موفق نبودن معامله گران در استفاده از مدیریت سرمایه
دو عامل مهم در عدم موفقیت معاملهگران در استفاده از مدیریت سرمایه و دو راه کار کاربردی برای آنها.
۱-فضای زیاد به زیان دادن
دادن جا به زیان به امید برگشت قیمت، خودکشی معاملهگری است. هرگز نگویید «مطمئن هستم که قیمت برمیگردد و من در این معامله سود میکنم،» تمام ورشکستهها مطمئن بودند معاملاتشان سوده خواهد بود؛ به همین دلیل معاملات زیانده خود را نبستند و حتی حجم آنها را اضافه هم کردند تا میانگین قیمت ورودشان، قیمت بهتری شود، اما همین افزایش حجم نامعقول و جا دادن به زیان، سبب ورشکسته شدن آنها شد.(در ادامه توصیه میکنم مقاله پشتوانه بیت کوین چیست را هم بخوانید)
در جدول زیر درصد جبران ضرر در بورس و سایر بازارهای مالی نشان داده شده:
در ستون سمت چپ جدول زیر، درصد ضرر سرمایه، نشان دادهشده و در ستون سمت راست آن، درصد سودی که میتواند زیان سرمایه را جبران کرده و سرمایه را به مقدار اولیه خود برساند.
نتیجه:
- ضررهای کوچک زیر ۱۰ درصد، تقریباً با همان درصد سود قابل جبران هستند.
- هر چه ضررها از ۱۰ درصد بیشتر شوند جبران آنها سختتر میشود.
- معاملهگر، ضررهای زیر ۱۰ درصد را ازنظر روانی راحتتر تحمل میکند.
مهمترین اصل مدیریت ریسک و سرمایه این است که به زیان جا ندهیم و به سود جای زیادی بدهیم.
۲-توجه نکردن به تغییرات ساختاری بازارها
در طول سالهای فعالیت معاملهگران، بازارهای مالی بهدفعات تغییرات زیادی میکنند، بهطوریکه برخی اوقات، ساختار بازار دیگر به روشهای آنها نمیخورد و حتماً ضرر میکنند و اگر به معامله کردن ادامه دهند حتماً ورشکسته خواهند شد.(پیشنهاد میکنم مقاله ضرر در ترید کردن و شاخص قیمت را هم بخوانید)
- حد زیان روزانه را برای معاملات خود تعریف کنند.
- حد زیان هفتگی را برای معاملات خود تعریف کنند.
- حد زیان ماهانه را برای معاملات خود تعریف کنند.
مثالهایی برای حد زیان
حد زیان روزانه
معاملهگران حرفهای با توجه به نوع معاملات خود (کوتاهمدت، میانمدت یا بلندمدت) برای هرروز کاری خود حد زیان میگذارند، به صورتی که اگر معاملهگری، میانمدت کار کند حد زیان روزانه خود را حدوداً ۴ درصد سرمایه قرار میدهد، یعنی:
اگر معاملهگر در یک روز معامله خرید داشت و در همان روز ۴ درصد سرمایه زیان کرد، دیگر در آن جهت معامله نکرده و منتظر افت قیمت میشود تا درفروش وارد شود
(این در صورتی است که در بازار دوطرفه کار کند مانند آتی زعفران یا سکه و … ولی اگر در بازار یکطرفه مانند بازار بورس اوراق بهادار کار کند باید منتظر یک افت قوی باشد و در صورت سیگنال مجدد خرید، دوباره وارد معامله خرید میشود).(در ادامه مقاله سوآپ چیست را هم بخوانید)
حد زیان هفتگی
معاملهگر حرفهای با توجه به نوع معاملات خود (کوتاهمدت، میانمدت یا بلندمدت) برای هر هفته کاری خود حد زیان میگذارد به صورتی که اگر معاملهگر، میانمدت کار کند زیان هفتگی خود را حدوداً ۸ درصد سرمایه قرار میدهد، یعنی:
اگر در یک هفته معاملهگر ۸ درصد سرمایه زیان کرد حتماً مشکل خاصی پیشآمده مانند خستگی، نوسانی بودن، غیرمتعارف بودن بازار یا تمرکز نداشتن و … به همین دلیل معاملهگر به خود و بازار حداقل یک هفته استراحت میدهد و فقط بازار را دنبال میکند و تا شکلگیری شرایط عادی بازار هیچ معاملهای باز نمیکند.
حد زیان ماهانه
معاملهگر حرفهای با توجه به نوع معاملات خود (کوتاهمدت، میانمدت یا بلندمدت) برای هرماه کاری خود حد زیان میگذارد، به صورتی که اگر معاملهگر، میانمدت کار کند، زیان ماهانه خود را حدوداً ۱۲ درصد سرمایه قرار می¬دهد، یعنی:
اگر در یک ماه معاملهگر ۱۲ درصد سرمایه زیان کرد، حتماً مشکل ساختاری مهمی پیشآمده، زیرا روشی که سالها خروجی خوبی داشته، نباید چنین زیان بزرگی به سرمایه تحمیل کند.(مقاله بهبود روش معامله را هم مطالعه نمایید)
در این حالت باید معاملهگر به خود و بازار حداقل یک ماه استراحت بدهد و به دنبال علت این مشکل باشد و تا این مشکل حل نشود به بازار برنگردد.(در ادامه مقاله آموزش معاملات دو طرفه را هم بخوانید)
[مهم] مبانی مدیریت سرمایه
مطالب را با يك جمله مبهم آغاز مي كنیم كه مي خواهیم درستي آن را ثابت كنیم :
معاملات بازنده خود را سريع ببنديد و به معاملات برنده اجازه رشد دهید، اگر اين شیوه را پیش بگیريد و مديريت سرمایه را همراه آن كنید حتی اگر معاملات شما تصادفی باشند باز هم برايند شما مثبت خواهد بود.
در ادامه شما را به مطالعه 20 درس مبانی مدیریت سرمایه ارائه شده توسط یک دوست قدیمی جناب آقای حمید رضا حصارکی دعوت می کنم:
درس اول: امید رياضی
درس اول درک مفهوم امید رياضی می باشد كه بدون درک آن نمی توان در اين بازار موفق بود. امید رياضی به ما می گويد نیازی نیست كه همه معاملات شما و حتی نصف بیشتر معاملات شما مثبت باشد تا بتوانید سود كنید، و شايد همه سود شما از ۵ درصد معاملات موفق شما بدست آيد.
فرمول امید رياضی:
Mathematical Expectancy = [ 1 + (W/L) ] * P - 1
در اينجا W متوسط سود شما در هر معامله و L متوسط ضرر شما در هر معامله می باشد و P ( به درصد ) احتمال برد سیستم شما در معاملات است. يعنی اگر احتمال برنده بودن سیستم شما ٢٠ درصد باشد و میانگین سود شما در هر معامله ١٠ دلار باشد و میانگین ضرر شما در هر معامله ۵ دلار باشد امید رياضی سیستم شما منفی ٠٫۴ می باشد.
امید رياضی يک سیستم سود ده بايد از صفر بیشتر باشد. برای اين منظور يا بايد احتمال برد سیستم را افزايش داد، يا متوسط سود در هر معامله افزايش يابد و يا متوسط ضرر در هر معامله كاهش يابد.
برای اينكه بتوانیم امید رياضی يک سیستم را بدست آوريم می بايست يک مجموعه از معاملات آن سیستم كه حداقل ١٠٠ معامله را داشته باشد انتخاب كنیم و متوسط سود و ضرر معاملات و تعداد معاملات برنده و بازنده را بدست آوريم و سپس در فرمول فوق قرار دهیم.
برای بدست آوردن احتمال برد سیستم بايد تعداد معاملات برنده را بر تعداد كل معاملات تقسیم كنیم. برای بدست آوردن متوسط سود بايد میزان سود كسب شده از پوزيشن های سودده را بر تعداد پوزيشن های سودده تقسیم كنیم. برای بدست آوردن متوسط ضرر بايد میزان ضرر كسب شده از پوزيشن های ضررده را بر تعداد پوزيشن های ضررده تقسیم كنیم.
درس دوم : نسبت اهرمی نامتقارن
در اين درس با مفهوم نسبت اهرمی نامتقارن آشنا می شويم. اين نسبت به ما می گويد که اگر چه مقدار ضرر بدهیم، می بايست چه مقدار سود كنیم تا آن ضرر جبران شود. در اينجا به اين موضوع پی خواهیم برد كه هر چه بیشتر ضرر كنیم جبران كردن آن مشكل تر و شايد غیر ممكن شود.
فرمول نسبت اهرمی نامتقارن :
Asymmetrical Leverage % = [ 1 / (1 - L %) ] - 1
در اينجا L درصد ضرر از سرمايه اولیه می باشد، مثلا اگر ٢۵ درصد ( ٠٫٢۵ ) ضرر كنیم نیاز به ٣٣ درصد سود (بر اساس سرمایه باقی مانده) برای جبران داريم و اگر ۵٠ درصد ضرر كنیم نیاز به ١٠٠ درصد سود و اگر ٩٠ درصد ضرر دهیم نیاز به ٩٠٠ درصد سود داريم.
همواره بايد بر روی ضررهای خود كنترل داشته باشیم و به آنها تا جایی اجازه رشد دهیم كه سیستم معاملاتی ما توانایی جبران آن را به راحتی داشته باشد. حال جبران ضرر و افزایش حجم معاملات اينكه از كجا بفهمیم سیستم ما چقدر توانایی جبران دارد بايد نرخ سوددهی سیستم خود را همواره حساب كنیم و ببینیم در هر معامله معمولا انتظار چند درصد سود را داريم و همینطور انتظار چند درصد ضرر در معامله محتمل است.
درس سوم : ضريب سودآوری
در اين درس با ضريب سودآوری آشنا می شويم. ضريب سودآوری معیاری است كه می توانیم روند سود دهی سیستم خود را ارزيابی كنیم، اين عدد می بايست همواره بزرگتر از ١ باشد.
فرمول محاسبه ضريب سودآوری :
Profit Factor = Gross Win / Gross Loss
در اينجا منظور از Gross Win سود ناخالص يا همان مجموع سود تمامی پوزيشن های سودده و Gross Loss ضرر ناخالص يا همان مجموع ضرر تمامی پوزيشن های ضررده می باشد.
پس بايد دقت داشته باشیم كه همواره مجموع سودهايمان بايد از مجموع ضررهايمان بیشتر باشد تا بتوانیم اين ضريب را بیشتر از يک نگاه داريم.
درس چهارم : تفاوت شرط بندی و گمانه زنی در معاملات
همانطور که می دانیم شرط بندی، قمار محسوب می شود و كاری ناپسند میباشد لذا بايد تفاوت آن را با گمانه زنی (تجارت صحیح ) درک كنیم تا بتوانیم به درک عمیق تری نسبت به ريسک در اين بازار برسیم. بین شرط بندی و گمانه زنی دو تفاوت اساسی وجود دارد:
1- شرط بندی ريسک غیر منطقی بوجود می آورد ولی در گمانه زنی ريسک ذاتی موجود توزيع می شود.
2- در شرط بندی علم آمار و احتمال ناديده گرفته می شود ولی در گمانه زنی از امتیاز اين علم استفاده می شود.
برای مثال يک قمارباز فكر می كند اگر چندين شكست پیاپی داشته باشد در دفعات بعد شانس برد او افزايش می يابد لذا ريسک خود را بیشتر می كند (تفاوت 1) ، در صورتی كه اين كار خطاست و ريسک هر معامله مستقل از معامله قبل است پس در اينجا علم آمار و احتمال توسط قمارباز ناديده انگاشته شده است (تفاوت 2)
درس پنجم : مفهوم دقیق مديريت سرمایه
مفهوم دقیق مديريت سرمايه محدود به اين تعريف است كه چه مقدار از حساب بايد در معامله آتی ريسک شود.
انتظارات ديگری كه از مديريت سرمايه داريم از قبیل اينكه چه موقع از پوزيشن سود ده و يا ضرر ده خارج شويم و كی به حجم معامله فعلی بیافزائیم يا آنرا كاهش دهیم و كجا وارد معامله شويم يا نشويم جزو ضمائم و فرعیات مديريت سرمايه می باشند.
درس ششم : تحلیل مونته كارلو
در اين درس با تحلیل مونته كارلو آشنا می شويم تا بتوانیم روش معاملاتی خودمان را به صورت صحیح تست نمائیم و از نتايج تست با اطمینان بالایی استفاده كنیم. تحلیل مونته كارلو يک تکنیک محاسباتی است كه داده های آماری يک مدل را با دقت قابل اطمینانی شبیه سازی می كند.
در اين تحلیل معمولا هر پارامتر هزار بار با نمونه های متفاوتی از داده های آماری تست می شود و نتیجه ٩۵ درصد از اين هزار بار برای پارامتر مورد نظر لحاظ می شود.
مثلا اگر بخواهیم تاثیر ريسک ١٠ درصدی ثابت در هر معامله را در يک لیست ١٠٠ تایی از معاملات بررسی كنیم، هزار لیست مجزای ١٠٠ تایی از لیست اولیه بوجود می آوريم كه در آنها اعضای لیست به صورت تصادفی چیده شده اند، آنگاه تاثیر ريسک ١٠ درصدی را در هر لیست يادداشت می كنیم، اگر در ٩۵ درصد مواقع به ازای آن ريسک ١٠ درصدی نتیجه نهايی معاملات ۶٠ درصد زيان را به همراه آورد پس با اطمینان ٩۵ درصد در آينده نیز چنین خواهد شد.
در مثال فوق لیست ١٠٠ تایی داده های آماری ما و ريسک ١٠ درصدی ثابت پارامتر مورد بررسی ما می باشد. در تحلیل مونته كارلو از داده هایی استفاده می شود كه بوقوع پیوسته اند، يعنی نتايج بک تست يا فوروارد تست گذشته، بنابراين نقاط ورود و خروج در هر معامله مشخص می باشد.
مطمئنا برای شبیه سازی تحلیل مونته كارلو جبران ضرر و افزایش حجم معاملات می بايست برنامه نوشت و از ماشین استفاده نمود، در همین جا از دوستان برنامه نويس علاقمند دعوت می كنم برای راحتی دوستان تحلیل مونته كارلو را فقط برای پارامتر ريسک كد كنند، يعنی در برنامه جایی برای ثبت داده های آماری (ورود و خروج از معامله)، جایی برای ثبت مقدار اولیه حساب، جایی برای ثبت مقدار ريسک در هر معامله تعبیه كنند و وقتی کلید شبیه سازی زده می شود برنامه بگويد در ٩۵ درصد از تست ها نتیجه چه می شود.
درس هفتم : تعیین اندازه حجم معامله
معامله با اهرم یا لوریج 100 در حساب با سرمایه هزار دلار يک اشتباه بزرگ می باشد، زيرا با چند ضرر متوالی بايد با حساب خداحافظی نمود، همین طور معامله بدون استفاده از اهرم در يک حساب ١٠٠ هزار دلاری باز هم اشتباه است زيرا مقدار بیشتر مارجین و سرمایه بی مصرف مانده است و در نهايت پرفورمنس را كاهش می دهد.
نقش كلیدی مديريت سرمايه تعیین دقیق حجم معامله می باشد تا كارائی حساب افزايش يابد.
روش های مطرح شده متفاوتی برای تعیین حجم وجود دارند كه به دو دسته كلی تقسیم بندی می شوند: 1- روش های مارتینگل 2- روش های آنتی مارتینگل
در روش های مارتینگل با افزايش ضرر به حجم معاملات افزوده می شود تا از يک برگشت سريع و كوتاه استفاده شود و همه ضررها پوشش داده شود، اين روش ها پايه علمی ندارند و در همه جا کاربرد ندارند و از نظر مديريت سرمايه صحیح مردود می باشند و فقط يک نوع خاص آن تحت عنوان "میانگین هزينه" می تواند مورد استفاده قرار گیرد. منظور از میانگین هزينه اين مي باشد كه حجم معامله طوری توزيع شود كه ریسک نهایی بیشتر از ريسک اولیه ای كه برای پوزيشن در نظر گرفته ايم نشود، در اين صورت می توان با فاصله هایی كه پوزيشن در ضرر رفته به حجم افزود، مثلا اگر برای پوزيشن با اهرم مناسب می توانیم در همان ابتدا 0.3 بیتکوین در نظر بگیريم و ريسک ما طوری است كه می توانیم استاپ 600 دلاری را برای آن تحمل كنیم، در ابتدا یک سوم از آن را استفاده می كنیم و 0.1 بیتکوین ورود می کنیم و اگر 300 دلار در ضرر رفتیم باز 0.1 ديگر ورود می كنیم و هیچ گاه برای پوزيشن مورد نظر از 0.3 بیتکوین بالاتر نمی رويم.
در روش های آنتی مارتینگل سودها به صورت تصاعد هندسی افزايش می يابند، همین طور ضررها به صورت تصاعد هندسی كم میشوند، مهمترين ويژگی اين روش ها بكار بردن آنها در يک سیستم با امید رياضی مثبت می باشد و در غیر اين صورت نمی توان از آنها انتظار معجزه داشت.
دیدگاه شما