بهترین استراتژی برای سرمایه گذاری چیست؟
استراتژی سرمایهگذاری شامل مجموعهای از انتخابها و قواعدی که ترکیب سبد سرمایهگذاری ما را مشخص میکند، همچنین چگونگی مدیریت و به روز نگه داشتن سبد را ساماندهی میکند.
استراتژی سرمایهگذاری شامل مجموعهای از انتخابها و قواعدی که ترکیب سبد سرمایهگذاری ما را مشخص میکند، همچنین چگونگی مدیریت و به روز نگه داشتن سبد را ساماندهی میکند. به عبارت دیگر به سه سوال پاسخ میدهد:
ترکیب سبد سرمایهگذاری من باید شامل چه کلاس داراییهایی باشد؟
هر کلاس دارایی چند درصد سبد را تشکیل میدهد؟ (وزن دارایی مثلا طلا ۳۰٪)
چگونه (بر اساس چه قواعدی) و چه زمانی این سبد دارایی را بازبینی و بازچینی کنم؟
ما انواع و اقسام استراتژیهای سرمایهگذاری داریم. یکی از آنها کپی تریدینگ است. استراتژی نعل به نعل یا Copy trading چه معنایی دارد؟
اگر شما فردی را بشناسید که به او و به تصمیماتش صد در صد اطمینان داشته باشید او را فالو میکنید و هر چه میخرد و میفروشد را برای خود کپی میکنید. امروز طلا میخرد شما هم طلا میخرید. فردا در بازار سرمایه میانگین کم میکند شما هم چنین میکنید.
در دنیا بر اساس همین منطق سوشیال تریدینگها شکل گرفتهاند. امکان کپی کردن سایر کاربران یکی از ویژگیهای مهم پلتفرمهای سوشیال تریدینگ است. وقتی شما یک معاملهگر موفق با سبک معاملهگری مناسب مییابید، میتوانید انتخاب کنید که استراتژیهای او را دنبال کنید تا همه معاملاتی که او انجام میدهد بهصورت اتوماتیک در حساب شما نیز کپی شود. شبیه به این منطق در ایران هم در سایت صد تحلیل هست.
فواید این استراتژی چیست؟
۱. هزینه پایین برای تحلیل و جمع آوری اطلاعات
۲. زمان و انرژی بسیار کم برای تحلیل
۳. حس کنترل شده خسران در زمان ضرر چون میدانید که یک آدم حرفهای نیز ضرر کرده است.
نقاط ضعف این استراتژی چیست؟
ما همیشه به چنین فرد حرفهای دسترسی نداریم.
ممکن است فرد الگو در یک بازار مثلا طلا بسیار حرفهای باشد اما در بازار کریپتوکارنسی یا بورس چندان موفق عمل نکند.
ما عموما به ترکیب سبد این افراد دسترسی نداریم که چقدر را به طلا اختصاص دادهاند و چقدر به ملک و چقدر به کریپتوکارنسی تخصیص یافته است.
در یادداشت اول گفتیم که به پنج دلیل سبدهای سرمایهگذاری هیچ دو فردی حتی اگر خواهر و برادر دوقلو باشند با هم یکی نیست. بنابراین کپی کردن حتی در صورت امکان منجر به بهینه شدن سبد سرمایهگذاری من، نه برای من که برای او (فرد الگو) میشود.
این استراتژی به چه کسانی توصیه میشود؟
۱. کسانی که زمان یا توان تحلیل بالایی ندارند.
۲. کسانی که دسترسی خوبی به اطلاعات و معاملات و تصمیمات فرد الگو دارند.
۳. کسانی که نمیخواهند در سرمایهگذاری خیلی زمان بگذارند و ترجیح میدهند که وقت خود را صرف کسب و کار اصلی یا زندگی و یا امور مهمتر از سرمایهگذاری کنند.
تجویز راهبردی:
استراتژی نعل به نعل یا کپی تریدینگ را زمانی انتخاب کنید که میخواهید زمان و انرژی کمی را صرف امور سرمایهگذاری کنید، فرد الگوی حرفهای مناسبی در دسترس دارید و اطمینان دارید که هدف، افق، نقدینگی و میزان ریسکپذیری شما با فرد الگو تشابه و تناسبی دارد.
استراتژی جذب سرمایه در استارتاپ از سیر تا پیاز
این مقاله بر اساس آموزشهایی است برای استراتژی جذب سرمایه که در طی مراحل رشد و شتابدهی در اختیار استارتاپها قرار داده میشود. فرض کنید شما یک ایده دارید، شما در نقطهی ایستادهاید که هم برای مشتری خلق ارزش میکنید و هم خودتان سود میبرید، حتی ممکن است شما کارمند، حامی و یا محصولی برای فروش داشته باشید. اما اگر واقعا میخواهید استارتاپ پرواز کند، نیاز به «جذب سرمایه» دارید. اوه عجب واژهی ترسناکی. جذب سرمایهگذار ساده نیست، شما باید پوست کلفت باشید و خودتان را برای شنیدن تعداد زیادی «نه» آماده کنید؛ زمان به کندی و کسالت میگذرد و هر عبارت «بعدا باهاتون تماس استراتژی سرمایهگذاری انتخاب کنید میگیریم» مثل پتکی بر سر شما فرود میآید. جذب سرمایهگذار میتواند فرآیندی پراسترس و دلسردکننده باشد. اما نوری در اعماق تاریکی میدرخشد؛ برای رفتن به سمت روشنایی ما استراتژیهای جذب سرمایه را به شما آموزش میدهیم.
جذب سرمایه چگونه است؟
اولین بودجهای که با آن کسب و کار نوپا شکل میگیرد، به طور کلی جزء مراحل تامین سرمایه لحاظ نمیشود. این مرحله که به اصطلاح pre-seed نامیده میشود، دورهای است که بنیانگذاران یک شرکت برای اولینبار فعالیت خود را آغاز میکنند. معمولترین سرمایهگذاران مرحله pre-seed، خود بنیانگذاران و همچنین دوستان نزدیک، حامیان و خانواده هستند.
غیر معمول نیست که استارتاپها بعد از pre-seed، از همان ابتدا به سراغ سرمایهگذاران angel investor یا مرحله جذب سرمایه seed بروند. این سرمایه به شرکت کمک میکند تا اولین گامها مثل شناسایی بازار و توسعه محصول را تامین مالی کند. انتظار میرود در این مرحله چیزی در حدود 10 هزار دلار تا 2 میلیون دلار نصیب استارتاپ شود. بسیاری از استارتاپها هرگز تا دورههای تأمین مالی سری A ، B و C پیش نمیروند.
مرحله بعدی بعضی استارتاپها Series A, B, C Funding است، همچنین ممکن است یک تلاشی هم برای جذب سرمایه بزرگ بکنند. این سری از جذب سرمایه، اجزاء ضروری کسبوکارهایی هستند که تصمیم دارند رو پای خود بایستند که کافی نیست و نخواهد بود، مگر اینکه شرکتی بخواهد صرفا با اتکا به جیب فامیل، دوست و آشنا امورات خود را بگذارند.
روال جذب سرمایه به همین شکل است، سرمایهگذار مبلغی را در ازای سهمی از کسب و کار، سرمایه گذاری میکند.
وینوهاب با داشتن شبکه گستردهای از انواع سرمایهگذاران، میتواند در این راه به شما کمک کند و مسیر جذب سرمایه برای استارتاپ را برایتان هموار سازد. برای شروع کافیست فرم موجود در صفحه زیر را تکمیل کرده و روی دکمه «ارسال درخواست» کلیک کنید.
اطلاعات و فایلهای تکمیلی ارائه شده از سوی شما در اختیار شبکه بزرگ سرمایهگذاران وینوهاب قرار گرفته و مورد بررسی قرار میگیرد.
استراتژی جذب سرمایه داشته باشید
در هر مرحلهی کسبوکار که باشید و اهداف و ارزیابی شما هرچه که باشد، یک چیز همیشه ثابت میماند و آن خلق یک استراتژی جذب سرمایه است. به بیان سادهتر استراتژی جذب سرمایه به طور کلی، چگونگی برنامهریزی برای به دستآوردن سرمایه است. استراتژی جذب سرمایه در حالت ایدهآل یک سند مکتوب است (اگرچه لزوماً نباید خیلی طولانی یا مفصل باشد). خودِ نوشتن این سند باب گفتمان را میگشاید و انگیزهای است برای فرایند مهم تفکر کردن پیرامون استراتژی. طرح راهبردی جذب سرمایه نیازمند پایه قابل اتکا است تا شما را سر راه افراد درست قرار دهد.
نمودار بالا روند جذب سرمایه را برای کسبوکارهای نوپا نشان میدهد.
یک استرتژی خوب جذب سرمایه حداقل برای پنج سوال زیر پاسخ قانعکنندهای دارد:
چرا- چرا دنبال جذب سرمایهای؟
چه کسی- از چه کسی سرمایه مورد نیاز را تامین میکنی؟
چقدر- چقدر سرمایه میخواهی؟ (الان و در آینده)
چه زمانی- چه زمانی سرمایه به دستت میرسد؟ (الان و در آینده)
چگونه- چگونه برای جذب سرمایه اقدام میکنی؟ (پروسه)
در ادامه چگونگی پاسخگویی به این پنج سوال آورده شده است:
کار خود را ارزیابی کنید
قبل از اتخاذ هرگونه استراتژی و قبل از دریافت یک ریال از سرمایهگذار، ضروری است استارتاپ خود را ارزیابی کنید. ارزیابی شامل فاکتورهای مختلفی مثل مدیریت، شاخص عملکرد، اندازه بازار و میزان ریسک میشود. به همین ترتیب این عوامل بر روی نوع سرمایهگذارانی که با شما سروکار دارند و همچنین چرایی نیاز شرکت شما به سرمایه تاثیر میگذارند. در اصل ارزیابی به شما کمک میکند تا پاسخ به پنج سوال اصلی ذکر شده در بالا را بیابید.
هدفگذاری کنید و برای رسیدن به آنها زمان تعیین کنید
یک اشتباه کاملاً رایج که بسیاری از استارتاپها در اوایل کار مرتکب میشوند، جذب کورکورانه منابع مالی است. دانستن اینکه چرا سراغ سرمایهگذار میروید برای جذب سرمایه بسیار ضروری است؛ و همچین جوابی که «چون همه استارتاپها این کار را انجام میدهند» پاسخ کافی و خوبی نیست. وقت بگذارید تا بفهمید برای چه چیزی پول لازم دارید؟ قرار است با پولی که جمع می کنید به چه نتیجه ای برسید؟ انگیزهها و اهداف شما کداماند؟ (به عنوان مثال سرعت عرضه محصول به بازار، گرفتن سهمی از بازار، استفاده از فرصتهای بازار) و فراموش نکنید که سرمایهگذاران کمبود سرمایه را تأمین نمیکنند، آنها فرصتها را شناسایی میکنند و برایشان پول خرج میکنند. تعیین اهداف مشخص، واضح، دست یافتنی، با حساب و کتاب و دارای زمانبندی برای خلق استراتژی جذب سرمایه موثر، بیاندازه با ارزش است.
همچنین اهمیت دارد که هنگام جذب سرمایه آیندهنگر باشید. زمانبندی مهم است!
اگر میخواهید از موضع ضعف وارد نشوید، به عنوان یک راهنمایی کلی باید گفت زمانی سرمایه را دریافت کنید که فرصتهای بازار و مشتریان را شناخته باشید و محصول شما با نیاز مشتریان مطابقت داشته باشد. در آخر اینکه اجازه ندهید فرایند جذب سرمایه ماهها به طول انجامد، سرمایهگذاران خطرپذیر برای سرمایه گذاری باید متقاعد شوند در غیر اینصورت سراغ معاملاتی میروند که دارای زمان انقضا هستند و تا ابد سرمایهگذاری بر روی ایده شما را به بهانه بیشتر فکر کردن و جمعآوری اطلاعات راجع به شرکت عقب میاندازند.
درباره سرمایه گذاران خود تحقیق کنید
سرمایهگذاران حواسشان به شما جمع است، شما نیز اینگونه باشید؛ به همان اندازه که شما را انتخاب میکنند، شما نیز سرمایهگذاران را انتخاب میکنید. تحقیق راجعبه سرمایهگذاران از اوجب واجبات است و دو قاعده اساسی دارد: هدف قرار دادن سرمایهگذاران اینکاره و انجام تحقیقات بیطرفانه. به طور مثال یک استارتاپ کوچک و در مراحل اولیه که هدف آن رشد آهسته است، سرمایهگذاران کاملاً متفاوتی را در مقایسه با یک شرکت فناوری که می خواهد سریع رشد کند و امیدوار است توسط یک غول خریداری شود، طلب میکند. با اطرافیان خود، کارآفرین یا غیره، تماس بگیرید و نظر صریح آنها را درمورد سرمایهگذارانی که میشناسند بخواهید.
انتخاب سرمایهگذار باید به گونهای باشد که نه تنها سرمایه مورد نظر تامین شود بلکه باید با سرمایهگذاری وارد معامله شد که تحت هر شرایطی، چه خوب و چه بد، همراه پروژه بماند. درمورد سرمایهگذاران خود، نقاط قوت و ضعف آنها و ارزشی که می توانند علاوه بر سرمایهگذاری برای شرکت شما به ارمغان بیاورند، اطلاعات بیشتری کسب کنید. ببینید کسب و کارتان در چه مرحلهای است و پس از آن مطمئن شوید که سرمایهگذاران از نظر منطقه جغرافیایی و سرمایهای که به ازای هر مشتری در اختیار شما قرار میدهند کاملا مناسب کسبوکار شما هستند.
از منابع زیادی به غیر از سرمایهگذاران خطرپذیر میتوان تامین سرمایه کرد، استراتژی شما باید به گونهای باشد که تمام منابع نقد و نسیه استراتژی سرمایهگذاری انتخاب کنید را پوشش دهد (سرمایهگذاران، وامهای بانکی، شتابدهندهها، مشتریان، پساندازهای شخصی و غیره). اینها اغلب در مراحل ابتدایی حیات استارتاپ وارد روند توسعه می شوند (تمام روش ها از bootstrapping گرفته تا venture capital).
تصمیم بگیرید چقدر سرمایه میخواهید؟
علاوه بر اینکه مهم است از چه کسی سرمایه مورد نظر را تامین میکنید، میزان این مبلغ دریافتی هم اهمیت دارد. فقط به صرف ارقام توجه نکنید، تصمیم خود را بر اساس واقعیتها و مفروضات واقعبینانه استوار کنید؛ مراحل اصلی رشد و نیازهای مالی خود را در طول کل حیات استارتاپ پیشبینی کنید. نسبت به آنچه شرکت شما میتواند به دست بیاورد خوشبین باشید اما توقع عجیب غریب نداشته باشید. معمولاً توصیه میشود برای رسیدن به نقطه سرمایهپذیر بعدی خود، که معمولاً 12 تا 18 ماه بعد است، به اندازه لازم پول جمع کنید. در هر صورت، مبلغی که درخواست میکنید باید مرتبط با یک طرح باورپذیر باشد. یکی از راههایی بررسی کردن میزان سرمایه دریافتی این است که تصمیم بگیرید چند ماه از فعالیت خود را میخواهید تأمین کنید (در اینجا ما روی جذب سرمایه اولیه تمرکز داریم که معمولاً از چند صدهزار دلار است تا دو میلیون دلار).
طرحی ایجاد کنید
باید جذب سرمایه را از دید یک فرایند، مدیریت کرد. هنگامی که به استراتژی جذب سرمایهگذار رسیدید، آن را چراغ راه تمام فعالیتهای جذب سرمایه قرار دهید و زمانی که اطلاعات شما به روز شد، میتوانید استراتژی خود را جرح و تعدیل کنید. استراتژی جذب سرمایه شما باید به وضوح روشن کند که چگونه میخواهید با هر سرمایهگذار ارتباط برقرار کنید؛ از طریق کدام کانال، چه زمانی و چگونه. اگر بعضی از فرآیندها را خودکار انجام دهید و تا آنجا که ممکن است آماده شوید، کار خود را سادهتر خواهید کرد. یک سیستم مدیریت ارتباط با مشتری قوی که شامل تمام سرمایهگذاران بالقوه و اطلاعات مربوط به آنها است، ایجاد کنید. ایمیلها، جلسات و یادداشتها را در سیستم داشته باشید تا بدانید با هر سرمایهگذار چند چند هستید. تمام اسناد و مدارک ضروری را که سرمایه گذاران به دنبال آن هستند همیشه آماده داشته باشید (شاخصهای کلیدی عملکرد، جدول سهام، تفاهمنامهها و قراردادهای سرمایهگذاری و مدل تجاری). آماده داشتن مدارک نه تنها کار را برای شما بلکه برای سرمایهگذاران نیز آسانتر میکند.
به هر نحوی شده توجه سرمایهگذار را جلب کنید
سرمایهگذاران متفاوت هستند، برخی چهار چشمی بر روی خصوصیات محصول یا خدمت ارائه شده تمرکز میکنند و برخی خیر. برخی روی خود شخص شما تمرکز میکنند و دوست دارند بیشتر دربارهی شما بدانند و اینکه چرا اصرار به ایجاد چنین کسبوکاری دارید. متقاعد کردن سرمایهگذار مهمترین وجه کار است به ویژه زمانی که استراتژی شما بر پایه دریافت سرمایه از آنها است. قبل از اینکه به جلسه صحبت با سرمایهگذاران بروید، تا آنجا که ممکن است راجعبه آنها اطلاعات به دست بیاورید و سه تا پنج نکته مهم آماده کنید تا در جلسه بیان کنید. برخی از نکات کلیدی به طور طبیعی برای هر سرمایهگذار یکسان است، اما بقیه موارد باید سفارشیتر باشند و شخصیسازی شوند. اطمینان حاصل کنید که جملات و عباراتی که برای متقاعد کردن سرمایهگذاران میخواهید به کار ببرید به قدر کافی قانعکننده باشند؛ بارها جملات را برای خود بازگو کرده و با مرور ایرادات را برطرف کنید. اولین قرار ملاقاتها را با سرمایهگذاران بدقلق و کسانی که کمتر به آنها علاقه دارید، بگذارید. بعد از هر جلسه فرایند را مرور کنید و اشکالات خود را برطرف نمایید . هنگامی که احساس کردید اساساً هر سوالی، نگرانیای و انتقادی را شنیدهاید و پاسخهای کاملاً محکمی برای هرکدام از آنها دارید، با سرمایهگذار(های) موردعلاقه خود و بهترین سرمایهگذارهای خود جلسه بگذارید.
سخن آخر
اکوسیستم جذب سرمایه برای کسبوکارهای نوپا در حال حاضر بسیار پیچیدهتر از چند سال پیش است. قالبهای جدید سرمایهگذاران ظهور کردهاند که بعضی اوقات super-angels یا micro VCs نامیده میشوند که به وضوح برندهای جدید و استارتاپهای تازهکار را هدف قرار میدهند. انواع و اقسام جدید جذب سرمایهگذار نیز به راه افتادهاند (به طور مثال سرمایهگذارهای خرد یا اولیه به دنبال سرمایهگذار عمده یا کمپینهای گسترده جذب سرمایهگذاری هستند). جذب سرمایه وظیفهای پرمشقت اما ضروری است که اکثر استارتاپها مجبورند در برهههایی آن را تحمل کنند. اما با پشتکار، فداکاری و سرسختی در برابر مشکلات میتوان به قله صعود کرد و از آنجا جهان زیر پا دیدن دارد!
استراتژی سرمایهگذاری انتخاب کنید
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام باید چگونه باشند؟
استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام باید چگونه باشند؟
ما در این مطلب قصد داریم شما را با انواع استراتژی مدیریت سبد سهام و مهمترین عواملی که مدیر پرتفوی باید برای تعیین نوع استراتژی خود در نظر بگیرد و استراتژی های تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و متنوع آشنا کنیم.
قطعا موفقیت در بازار سهام شرکت ها مانند هر بازار دیگری نیاز به انتخاب یک استراتژی، رویکرد مناسب، نظم فکری و … دارد در غیر این صورت سرمایه گذاری فقط خرید و فروش های بدون برنامه ای می شود که سود یا زیان سرمایه گذار را بیشتر به بخت و اقبال و شانس وابسته خواهد ساخت نه به مهارت هایی مانند قدرت تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیال ، پشت شکار در تحقیق، توانایی تصمیم گیری و …
قطعا اگر می خواهید یک سرمایه گذاری موفق در بورس انجام دهید باید استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام را فرا بگیرید.
مدیریت سبد سهام و یا مدیریت پرتفوی چیست؟
عموما به انجام معاملات بورسی با در نظر گرفتن تمامی جوانب اقتصادی و سیاسی و با بکارگیری انواع استراتژی های مدیریت سهام و استفاده از استراتژی سرمایهگذاری انتخاب کنید استراتژی سرمایهگذاری انتخاب کنید ابزار و روش های تحلیل سهام همچون تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال را مدیریت سبد دارایی و مدیریت پرتفوی می گویند. در ادامه به انواع استراتژی مدیریت سبد سهام بیشتر آشنا خواهید شد.
انواع استراتژی مدیریت سبد سهام
برای انتخاب سیستم مدیریتی، باید از شاخص ریسک سیستماتیک (بتا) استفاده کرد. بتا حساسیت پرتفوی موردنظر با بازده بازار را مشخص میکند. مدیریت تهاجمی و فعال در بازار، بتای مخالف یک و مدیریت منفعل، بتای نزدیک به یک دارد و هرچه اختلاف بتا از یک بیشتر باشد، مدیریت باید فعالتر باشد.
برای مدیریت سبد سهام بهطوری کلی دو استراتژی منفعل و فعال وجود دارد که در ادامه به معرفی آنها می پردازیم.
استراتژی منفعل برای مدیریت سبد سهام
در استراتژی منفعل یا انفعالی، هدف اصلی نزدیک کردن بازده پرتفوی به بازده شاخص موردنظر می باشد که دلیل آن عدم توانایی پیشبینی جریان آتی بازار یا عملکرد قیمت سهام می باشد.
در استراتژی منفعل، نوع مدیریت پرتفوی به صورت خرید و نگهداری می باشد که در این شرایط خرید سهام بر مبنای چندین معیار انجام شده و تا پایان دوره سرمایهگذاری، حفظ میشود. بنابراین هیچگونه فعالیت خرید و فروشی پس از ایجاد پرتفوی وجود نخواهد داشت.
استراتژی منفعل، نامهای مختلفی همچون استراتژی سرمایهگذاری در شاخص نیز، دارد. در این حالت مدیریت هیچگونه تلاشی جهت شناسایی سهام با قیمت پایین یا با قیمت بالا از طریق روشهای تجزیه و تحلیل نمینماید و همچنین هیچگونه تلاشی در جهت پیشبینی حرکات کلی در بازار انجام نمیده.
چگونه پرتفوی شاخص انفعالی تشکیل دهیم؟
برای ایجاد پرتفوی با نگاه استراتژی انفعالی، سه روش مرسوم وجود دارد:
- پیگیری کامل: در این روش همه سهام موجود در شاخص به نسبت وزنشان در آن شاخص خریداری می شوند
- نمونهگیری: در این روش، مدیر پرتفوی تنها به خرید نمونهای از سهام که در شاخص مبنا وجود دارد، میپردازد.
- بهینهسازی یا برنامهریزی غیرخطی: در این روش از اطلاعات تاریخی تغییرات قیمتها و همبستگی بین سهام (ارتباط هر سهم با سهم دیگر) استفاده خواهد شد و بر این اساس ترکیب پرتفوی مشخص می شود.
استراتژی فعال برای مدیریت سبد سهام
استراتژی فعال عمدتاً به منظور هماهنگی با پیشبینیهای کوتاهمدت یا میان مدت بازار و سهم بکار میرود به معنی اینکه مدیر پرتفوی در حال خرید و فروش سهم است تا بتواند بازدهی بیش از بازدهی شاخص بازار (بازدهی متوسط بازار) کسب نماید.
سه نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، وجود دارد:
در این نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، سرمایهگذار با پیشبینی آینده بازار، حجم سرمایهگذاری را در بین اوراق بهادار تغییر میدهد و در صورت پیشبینی بازده بالاتر از متوسط برای پرتفوی، نسبت به تعدیل و اصلاح ریسک پرتفوی اقدام مینماید.
به بیان ساده مدیر پرتفوی اگر بداند بازار در روند نزولی (صعودی) قرار خواهد گرفت، بیشتر (کمتر) در اوراق بهادار با درآمد ثابت مثل اوراق مشارکت یا اوراق خزانه اسلامی، سرمایهگذاری میکند و حجم سرمایهگذاری در سهام را کاهش (افزایش) خواهد داد.
در این نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، سرمایهگذار وزن سهام زیر قیمت را در پرتفوی افزایش و وزن سهام استراتژی سرمایهگذاری انتخاب کنید بالای قیمت را کاهش خواهد داد. از این طریق ریسک پرتفوی نیز متنوع میشود و انتخابهای سهم بر سایر سهام اثر میگذارد.
این نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، مشابه استراتژی گلچین سهام است، با این تفاوت که واحد موردنظر بهجای سهام، صنعت است.
مهمترین عوامل برای تعیین نوع استراتژی خود
و اما مهمترین عواملی که مدیر پرتفوی باید برای تعیین نوع استراتژی خود در نظر بگیرد، به شرح زیر می باشد:
توجه داشته باشید که یک مدیر پرتفوی موفق در شرایط رونق بازار از استراتژی فعال و در شرایط رکودی از استراتژی مدیریت منفعل در بازار بهره خواهد گرفت.
در بازاری که میزان کارایی آن در سطح بالا قرار دارد، مدیریت منفعل استفاده خواهد شد و مدیران به سمت سرمایهگذاری در صندوقهای شاخصی و متنوع حرکت میکنند. در مقابل در بازارهای غیرکارا به تناسب وجود شکافها، مدیران به سمت بهرهگیری از توان تحلیلگری و مدیریت فعال حرکت خواهند کرد.
میزان و ظرفیت ریسکپذیری مدیران پرتفوی، نوع استراتژی که آنها در سبد سهام خود به کار میگیرند را مشخص میکند.
مدیران پرتفوی هایی با ارزش و حجم بالا، از سیستم مدیریتی منفعل استفاده میکنند و دلیل آن حجم بالای معاملاتی می باشد که در صورت تغییر پرتفوی، باید انجام دهند و در مقابل مدیر یک پرتفوی کوچک به سادگی میتواند با اجرای مدیریت فعال به جابهجایی سهام در پرتفوی خود بپردازد.
هرچه تحمل ریسک پرتفوی بالاتر رود از استراتژی منفعل به سمت استراتژی مدیریت فعال حرکت خواهد کرد.
سهامداران محافظهکار معمولاً استراتژی منفعل را به کار میگیرند و در مقابل سهامدارانی که انتظار سود بیشتری دارند از مدیریت پرتفوی فعال استفاده میکنند.
استراتژی های تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و متنوع
برای سرمایه گذاری در بازار سهام، تشکیل یک سبد متنوع به عنوان یک روش غیر فعال اما تقریبا مطمئن شناخته شده که میزان ریسک را کاهش می دهد و بازده سرمایه گذاری را در سطح نزدیک به بازده کل بازار نگه می دارد.
اما یک سبد متنوع می تواند به چارچوبی برای آزمودن توانایی های یک شخص برای مدیریت دارایی تبدیل شود که در این صورت نمونه کامل مدیریت فعال خواهد بود.
تنوع بخشی برای کاهش ریسک
تنوع بخشی یک روش برای کاهش ریسک غیرسیستماتیک محسوب می شود. ریسک غیرسیستماتیک از تاثیرات رویدادهایی ناشی می شود که به طبیعت یک شرکت یا استراتژی سرمایهگذاری انتخاب کنید گروه خاصی از شرکت ها مرتبط بوده و لزوماً کل شرکت ها و یا کل بازار را مستقیما تحت تاثیر خود قرار نمی دهد.
برای نمونه، مدیریت ضعیف یک شرکت در توسعه بازار ممکن است سبب تضعیف موقعیت آن شرکت در برابر رقبا شده و سودآوری شرکت را نسبت به بقیه کاهش دهد و همین موضوع به افت قیمت سهم آن شرکت منجر شود.
بعنوان مثال همین رویداد به طور مستقیم بر بازده سهام شرکت های مرتبط اثر خواهد گذاشت و نه کل بازار.
توجه داشته باشید که “تنوع بخشی” از طریق ساختن یک سبد متشکل از سهام شرکت های مختلف می تواند ریسک غیرسیستماتیک را کاهش دهد.
اما در مقابل ریسک غیرسیستماتیک، ریسک سیستماتیک قرار دارد. ریسک سیستماتیک به تاثیرات مجموعه ای از رویدادهای کلی بر بازده طیف گسترده ای از شرکت ها و صنایع گفته می شود که به سادگی قابل پیش بینی یا کنترل نیستند.
بعنوان مثال، سیاست های مالی و پولی دولت ها، عملکرد کلی اقتصاد، مناقشات سیاسی، حوادث طبیعی، و تغییرات دائمی شرایط روانی بازار نمونه هایی از این رویدادها هستند که هر یک می تواند بازده کل بازار را به صورت مثبت یا منفی تحت تاثیر قرار دهد.
توجه داشته باشید که ریسک سیستماتیک با “تنوع بخشی” قابل کاهش نیست و ریسکی است که سرمایه گذار با ورود به یک بازار و با هدف کسب بازده بیشتر قبول خواهد کرد. به همین دلیل به ریسک سیستماتیک اصطلاحا ریسک بازار هم گفته می شود.
راه های تنوع بخشی
هر چه قدر تعداد سهم های یک سبد بیشتر و وابستگی بازده سهم ها به هم کمتر باشد و یا حتی منفی باشد، ریسک غیرسیستماتیک هم کمتر می شود. اما تنوع بخشی در عمل با چالش هایی همراه است که یکی از مهمترین آن ها “هزینه” می باشد.
برای نمونه حتی اگر یک سرمایه گذار بتواند سهام تمام شرکت های بورس را خریداری کند در عمل هزینه های معاملاتی (کارمزد) آن قدر بالا می رود که مزیت های ناشی از تنوع بخشی را بی معنا خواه کرد. علاوه بر هزینه اداره یک سبد بزرگ نیازمند صرف زمان و امکانات قابل توجهی می باشد.
سبد مبتنی بر ارزش بازار
در سبد مبتنی بر ارزش بازار، وزن سهام هر شرکت در سبد با توجه به ارزش بازار آن شرکت در مقایسه با دیگر سهم های سبد تعیین می شود.
به عنوان مثال، اگر ۱۰ سهم با بیشترین ارزش بازار انتخاب شده و ارزش بازار سهم اول نسبت به سهم دوم۲۰ درصد بیشتر باشد، وزن سهم اول در سبد هم باید ۲۰ درصد بیشتر از وزن سهم دوم باشد.
ارزش بازار شرکت برابر تعداد کل سهام شرکت ضرب در قیمت آن سهم است. وزن هر سهم در سبد هم با توجه به نسبت ارزش خرید آن سهم به کل ارزش سبد مشخص می شود.
بطور مثال یک میلیون تومان برای خرید ۱۰ سهم جهت تشکیل یک سبد در نظر گرفته شده اگر ۱۰۰۰ سهم یک شرکت به قیمت ۲۰۰ تومان خریداری شود ارزش خرید آن سهم ۲۰۰هزار تومان و وزن آن سهم در سبد معادل ۲۰ درصد است (۲۰۰هزار تومان تقسیم بر یک میلیون تومان).
برای اینکه این سبد یک سبد مبتنی بر وزن بازار باشد می بایست نسبت وزن سهم ها در سبد با نسبت ارزش بازار شرکت های مربوط به هر سهم موجود در سبد مطابقت داشته باشد.
سبد هم وزن
ساختار این سبد ساده است، چرا که وزن تمام سهم ها در سبد با یکدیگر برابر هستند؛ بدون توجه به اینکه ارزش بازار شرکت های مربوطه چقدر است. برای مثال در همان سبد یک میلیون تومانی، می بایست ۱۰۰ هزار تومان برای خرید هر یک از ده سهم اختصاص داده شود. خود سهم ها می توانند از میان بزرگ ترین شرکت ها بر اساس ارزش بازار انتخاب شوند.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
معرفی و آشنایی با دوره MBA گرایش رستوران داری
سلب مسئولیت: شبکه اطلاع رسانی طلا، سکه و ارز TGJU صرفا نمایشدهنده این متن تبلیغاتی است و تحریریه مسئولیتی درباره محتوای آن ندارد.
در این مقاله به سراغ معرفی دوره MBA گرایش رستورانداری رفتهایم. از این دوره چقدر اطلاع دارید؟ آیا همه صاحبان و مدیران رستوران میتوانند در این دوره شرکت کنند؟ آشپزها چطور؟ آیا این دوره برای کافه دارها نیز مناسب است؟ آیا مدرک پایان دوره رستورانداری امبیای از نظر وزارت علوم معتبر خواهد بود؟
دوره مدیریت ارشد کسبوکار در شاخه رستورانداری تنها رستورانداری را شامل نمیشود و درباره موضوعات مختلفی بحث میکند. بههمین خاطر باید تمامی ابعاد آن را شناخت و سپس درباره آن صحبت کرد. در این مقاله همراه ما باشید تا این موضوع را به شکل دقیقی بررسی کنیم و به تمام سوالات مطرح شده در ابتدای مقاله پاسخ دهیم.
معرفی دوره MBA گرایش رستورانداری
رستورانداری یکی از گرایشهای معروف در حوزه مدیریت کسبوکار است. رستوران یک سازمان تجاری مستقل است برای حرکت به سوی اهداف خود به استراتژی نیاز دارد. البته در صورتی که برای این کافه، تهیه غذا یا رستوران چشماندازی نیز مشخص شده باشد.
اگر قرار نباشد پیشرفتی حاصل کنیم، استراتژی به کارمان نمیآید. بنابراین این دوره مخصوص افرادی است که به دنبال پیشرفت در کسبوکار خود هستند و میخواهند رنگ حرفهای به کسبوکار خود ببخشند. اکثر فعالان و صاحبان شغل در حوزه رستوران و خدمات غذایی از این دست میتوانند این دوره را پشت سربگذارند و از مزایای آن استفاده بکنند.
MBA را باید برای چه افرادی توصیه کنیم؟
رشتهای که در MBA انتخاب میشود بهشدت در جواب این سوال موثر است. برای مثال، موضوع ما در حال حاضر گرایش رستورانداری است. پس طبیعی است که فعلا درمورد همین گرایش بحث کنیم و وارد موضوعات دیگری نشویم.
این دوره مناسب افرادی است که به شکل حرفهای قصد دارند کافه و رستوران را بشناسند. این آموزش تمامی جنبه های کافه و رستوران را شامل میشود. از شناخت معضلات تا تحلیل پدیده ها. مدیران، فعالان و صاحبان این حوزه، بزرگترین مخاطب برای دوره امبیای با گرایش رستورانداری هستند. به همین دلیل هم معرفی دوره MBA گرایش استراتژی سرمایهگذاری انتخاب کنید رستورانداری برای آنها اهمیت دارد. با حضور در این دوره سطح دانشی فعالان و صاحبان مشاغل تا حد زیادی بالا خواهد رفت و آنها مهارت های جدیدی نیز کسب میکنند.
آیا مدرک MBA گرایش گردشگری میتواند برای من حقوق بیشتری به همراه داشته باشد؟
بسیاری این دوره را ماشین پولسازی قلمداد میکنند که تشبیه بیجایی هم نیست. یکی از دلایلی که اهمیت معرفی استراتژی سرمایهگذاری انتخاب کنید دوره MBA گرایش رستورانداری را نشان میدهد پولسازی آن است. این دوره به شکل غیرمستقیم ساخت پول از کسبوکارتان را به شما آموزش خواهد داد. ممکن است تا پیش از این دوره نیز شما از کسبوکار خود درآمد معقولی داشته باشید. اما چیزی که در این دوره یاد میگیرید فراتر از آن خواهد بود.
یادگیری آموزه های این دوره یعنی رفتن به سطحی فراتر از سطح متوسط. زمانی که شما قدم به جایی فراتر از سطح متوسط میگذارید باید به همین میزان درآمد شما هم دستخوش تغییر شود. اگر چنین اتفاقی حاصل نشد یعنی دوره به اندازه کافی برای شما مفید نبوده و نتوانستید از اطلاعات جدید استفاده کنید.
آشنایی با سرفصلهای دوره MBA گرایش رستورانداری
معرفی دوره MBA بدون بررسی سرفصلها ممکن نیست. سرفصلهای این دوره بیشک بیشتر از مواردی است که معرفی میکنیم. اما باید بدانید که این موارد سرفصلهای اصلی و مهم این دوره هستند و باقی دروس نیز در زیر شاخه آنها قرار میگیرند. سرفصل های نامبرده عبارتند از:
- اصول و پایه مدیریت در رستورانداری
- تهیه برنامه روزانه و برنامه بلند مدت برای امور مختلف رستوران
- توانایی انجام کار گروهی و اداره امور
- آشنایی با انواع ذائقه ها و فرهنگ های غذایی مختلف
- اداره چندین امور به طور همزمان و برقراری هماهنگی های لازم
این دوره مناسب صاحبان و مدیران فودکورت، کافه، تهیه غذا و رستورانهاست. افراد دیگری مثل سرآشپزها و افرادی که به شکلی با خدمات رفاهی سروکار دارند مثل مدیریت های هتل و اقامتگاه های رفاهی نیز میتوانند برای افزایش دانش و مهارت در چنین دوره هایی شرکت کنند.
هزینه شرکت در دوره MBA گرایش رستورانداری چقدر است؟
هزینه شرکت در دوره های MBA عددی مشخص و واضح نیست و به عوامل زیادی بستگی دارد. گرایش شما به شدت در هزینه نهایی موثر است. همچنین باید بدانید که چنین کورسهایی به شکل حضوری و آنلاین برگزار میشوند. شیوه های آنلاین بازدهی کمتری دارند و به همین دلیل قیمت کمتری نیز میطلبند. جالب است بدانید که شرکت در دوره های بازاریابی معمولا به منزله سرمایه گذاری است. سرمایه گذاری بر روی خودمان. هزینه چنین دورهای میتواند در مدت کوتاهی با استفاده از مهارت های آموزشداده شده به سمت ما بازگردد. نسبت به هزینه دوره نیز حساسیت به خرج دهید و امکانات و مزایا را با هزینه مقایسه کنید.
مزایای شرکت در دوره MBA گرایش رستورانداری
این دوره به پیشنیاز خاصی نیاز ندارد و تمامی مباحث آن از پایه آموزش داده میشود. مشتری، مهمترین اصل رستوران و مرکز رفاهی شماست. این دوره به شما کمک میکند که مشتری را حفظ و حتی مشتریان جدیدی جذب کنید. در شهرهای شلوغ رقابت بر سر این مورد بیشتر خواهد بود. به همین دلیل پیشنهاد میشود برای ارتقا کیفی در چنین دوره هایی شرکت کرد.
وزارت علوم مدرک MBA گرایش رستورانداری را تایید میکند؟
به عنوان آخرین بحث از معرفی دوره MBA گرایش رستورانداری باید به پاسخ این سوال بپردازیم. محلی که برای شما مدرک صادر کرده یا خواهد کرد به شدت در این مورد موثر است. اصالت مدرک شما به شکل هولوگرامی بر روی خود گواهی ثبت شده و بهوسیله سامانه مربوطه قابل پیگیری است.
اگر چنین چیزی در مدرک شما مشاهده نمیشود باید به آن شک کنید. به طور کلی مدرک های مدیریت ارشد کسبوکار مورد تایید وزارت علوم هستند و یک مدرک رسمی به حساب می آیند. به همین منظور باید آکادمی مطمئن و قابل اطمینانی را برای اخذ مدرک انتخاب کرده باشید.
جمعبندی
معرفی دوره MBA گرایش رستورانداری موضوع امروز مقاله ما بود. رستورانداری را باید از شاخه های مهم و کاربردی مدیریت ارشد کسبوکار دانست. این دوره مناسب افرادی است که قصد دارند کسبوکار خود را از جنبه های مختلفی توسعه دهند.
این دوره به آنها کمک میکند که ابزارهای مختلف بازاریابی، رهبری و مدیریت را بشناسند و کسبوکارشان را به دید بهتری جلو ببرند. مدرک نهایی نیز از نظر وزارت علوم معتبر و قابل استناد خواهد بود. ممنونیم که تا انتهای مقاله همراه ما بودید، امیدواریم از مطالب گفتهشده بیشترین استفاده را کرده باشید.
همکاری معدنی، مولفه کلیدی استراتژی اکو در رشد اقتصاد پایدار است
به گزارش خبرگزاری مهر از روابط عمومی سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی، حسین بیچکلی dr husseyn Avni Bicakli در هشتمین اجلاس کارشناسان معدنی کشورهای عضو اکو (سازمان همکاری اقتصادی) در اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی اصفهان اظهار داشت: مایلم مراتب قدردانی عمیق خود را از سازمان زمینشناسی ایران (GSI)، برای میزبانی هشتمین نشست گروه کارشناسان معدنی اکو پس از یک وقفه ۵ ساله ابراز دارم.
وی با بیان اینکه ما تلاشهای متعهدانه سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی ایران بهمنظور افزایش همکاریهای منطقهای در زمینه مواد معدنی در میان کشورهای عضو اکو را ارج مینهیم ، خطاب به نمایندگان کشورهای عضو اکو، تصریح کرد: بر اساس شواهد حاصل از اکتشاف منابع معدنی درگذشته و تولید فعلی، بخش مواد معدنی یکی از حامیان عمده اقتصادی کشورهای عضو اکو است که بسیاری از آنها غنی از منابع معدنی هستند.
معاون دبیرکل اکو مستقر در ایران ابراز داشت: انتظار میرود تقاضا برای مواد معدنی درون اکو و در دیگر اقتصادهای مشتری در پس رشد اقتصادی در حال بهبود سریع افزایش یابد چرا که دوره پساکرونا از اکنون آغاز شده و توقع میرود رشد در استفاده از مواد معدنی با تقاضا در اقتصادهای در حال توسعه که با نرخ سریعتری نسبت به اقتصادهای توسعهیافته در حال رشد است، در میانمدت و بلندمدت ادامه یابد.
آقای بیچکلی با اشاره به اینکه در عین حال الگوهای تقاضای معدنی به تغییر خود ادامه خواهند داد، گفت: در حالی که تقاضا برای مواد معدنی مورد استفاده در صنایع سنتی و کاربران نهایی به رشد خود ادامه خواهد داد، تحتالشعاع مصرف، ساختوساز، تولید و کشاورزی، تقاضاهای جدید نیز در حال مطرح شدن است.
وی ادامه داد: این امر با تکیه بر حرکت به سوی انتشار کمتر آلایندهها، انرژی تجدیدپذیر و ذخیره انرژی، برقی شدن حمل و نقل، فناوریهای دیجیتال و چهارمین انقلاب صنعتی، تقاضای رو به رشد سریع برای مواد معدنی حیاتی و تقاضای فزونیافته برای مواد معدنی سنتی مانند مس، نیکل، آلومینیوم و قلع بزرگترین تغییر در بازارهای مواد معدنی برای چندین دهه به شمار میآید.
معاون دبیرکل اکو خاطرنشان کرد: شیوههای پیشرو از جمله منبعیابی معتبر، نیاز به امنیت عرضه مواد معدنی و حرکت به سمت کاهش انتشار آلایندهها از زنجیرههای تأمین مواد معدنی، کاهش اثرات و خطرات زیستمحیطی و ضرورت دستیابی به مجوزهای اجتماعی برای فعالیت از جوامع میزبان در حال تکامل سریع هستند.
آقای بیچکلی با بیان اینکه بسیاری از معیارها توسط ملتهای پیشرو در زمینه مواد معدنی و استراتژی سرمایهگذاری انتخاب کنید نیز سازمانهای مواد معدنی در جای دیگر تعیین شده، تصریح کرد: این امر فرصتی را برای اکو جهت نهایت بهره و استفاده بردن از شیوههای پیشرو در جهان و انطباق آنها متناسب با شرایط منطقهای، ضمن اجرای بهبود مستمر برای همگام بودن با انتظارات در حال تحول فراهم میکند.
وی اضافه کرد: به منظور میسر کردن کاربرد مؤثر عمل و شیوه صحیح، یک ضرورت و بایستگی برای قابلیت راهبری و هدایت قوی، نه تنها در داخل دولت، بلکه با صنعت و سازمانهای جامعه وجود دارد.
معاون مدیرکل اکو افزود: بنابراین تصویب شیوههای پیشرو باید با ظرفیتسازی در سراسر سازمانهای ذینفع مواد معدنی فعال شود تا این اطمینان حاصل شود که مؤسسات و افراد برای ایفای نقش خود در زمینه هدایت و راهبری مؤثر مواد معدنی مجهز هستند.
وی خطاب به حاضران در این نشست گفت: همکاری در حوزه مواد معدنی یک مؤلفه کلیدی استراتژی اکو در خصوص رشد اقتصادی پایدار است که منطقه ما را قادر خواهد ساخت تا با هم برای فراهم کردن سرمایهگذاری مواد معدنی، رشد بخش مواد معدنی، گسترش تجارت و تضمین رویکردهای پایدار نسبت به توسعه مواد معدنی همکاری کنیم.
آقای استراتژی سرمایهگذاری انتخاب کنید بیچکلی تصریح کرد: اطلاعات و راهنماییهای ارزشمند شما برای دست نخورده نگه داشتن این همکاری به ما در شناسایی موضوعات متمرکز کمک خواهد کرد.
معاون دبیرکل اکو در ایران با بیان اینکه اجازه دهید به شما اطمینان بدهم که دبیرخانه اکو متعهد به اتخاذ اقدامات عملگرایانه لازم و مورد نیاز برای اجرای اقدامات پیشنهادی مشخص شما باشد، یادآور شد: در همین راستا از هیچ تلاش و سیاستی برای آمادهسازی زمینههای مناسب برای همکاریهای منطقهای شما دریغ نخواهیم کرد.
وی خاطرنشان کرد: مطمئن هستم که حاصل نشست امروز ارائه توصیههای خروجی کلیدی و ایدههای جدید معرف استراتژی یا نقشه راه برای اقدامات آتی و تحریک فعالیتهای پیگیری مناسب خواهد بود.
سیاست ایران افزایش همکاریهای منطقهای و همکاری با اکو است
همچنین رئیس سازمان صنعت معدن و تجارت استان اصفهان در این نشست گفت: سیاست ایران در افزایش همکاریهای منطقهای تعریف شده و یکی از این زمینهها سازمان اکو است.
امیرحسین کمیلی با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران یکی از کشورهای بنیانگذار اکو است و در ۴۰ سال اخیر به یک کشور قوی در زیرساختها تبدیل شده، تصریح کرد: ما در زمینه اکتشاف، استخراج و فرآوری معدنی پیشرفت کردهایم. اکنون ظرفیتهای بالایی به خصوص در فناوریهای روز و شرکتهای دانش بنیان وجود دارد.
وی با اشاره به اینکه سایر کشورهای اکو نیز پیشرفتهای خوبی در این زمینه داشتهاند و امیدواریم همکاریهای آتی جدیتر و عملیاتیتر شود، خاطرنشان کرد: آمادگی کامل داریم این همکاری مشترک در زمینه سرمایهگذاری مشترک برای اکتشاف، استخراج و فراوری و حتی ایجاد شرکتهای صنعتی استراتژی سرمایهگذاری انتخاب کنید برای فراوریهای معدنی صورت گیرد.
وی با بیان اینکه سیاست ایران در افزایش همکاریهای منطقهای تعریف شده و یکی از این زمینهها سازمان اکو است، تاکید کرد: ایران و کشورهای اکو، زمینه بسیاری در حوزه معدن دارند و کل جدول مندلیف را در این منطقه داریم و عزم بزرگی برای برداشت از این عناصر وجود دارد تا ارزش افزوده بالایی برای اکو باشد.
به گزارش مهر، هشتمین اجلاس کارشناسان معدنی کشورهای عضو اکو (سازمان همکاری اقتصادی) در اصفهان به میزبانی این سازمان و حمایت اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی اصفهان ۱۴ الی ۱۷ نوامبر ۲۰۲۲ مطابق با ۲۳ الی ۲۶ آبان ۱۴۰۱ با حضور کارشناسان هفت کشور پاکستان، آذربایجان، قزاقستان، ازبکستان، قرقیزستان، تاجیکستان و جمهوری اسلامی ایران در اصفهان در حال برگزاری است.
دیدگاه شما