مسیر فردا
بلاگی برای هم افزایی و به اشتراک گذاردن اطلاعات در راستای حرکت در مسیر فردا
مفهوم ريسک و بازده در سرمايه گذاري
در يك تعريف بسيار ساده، ريسك، احتمال محقق نشدن پيشبينيهاست. براي مثال، فرض كنيد قيمت سهام شركت الف در حال حاضر 150 تومان است. شما پيشبيني ميكنيد كه قيمت سهام اين شركت در ماه آينده به 160 تومان برسـد و براساس اين پيشبيني، اقدام به خريد سهام ميكنيد. در اينجا دو حالت ممكن است رخ دهد: يا سهام مزبور در ماه آينده به 160 تومان يا بالاتر از آن ميرسد كه در اين صورت شما ريسك سرمايهگذاري را با موفقيت پشت سر گذاشتهايد و به اصطلاح ريسك سرمايهگذاري شما صفر بوده است يا اينكه پيشبيني شما محقق نميشود و سهام آن شركت با قيمتي كمتر از آنچه پيشبيني كرده بوديد، به فروش ميرسد. مثلا در ماه آينده قيمت سهام مزبور به 155 تومان ميرسد. در اين صورت پيشبيني شما با 50 درصد عدم موفقيت همراه بوده است. بدين ترتيب مشخص ميشود كه تعريف ديگر ريسك، احتمال عدم موفقيت است. هر اندازه احتمال عدم موفقيت در سرمايهگذاري بيشتر باشد، اصطلاحا ريسك سرمايهگذاري بيشتر خواهد بود.
در سالهاي اخير و با طراحي برخي شيوههاي جديد سرمايهگذاري در بورس، امكان سرمايهگذاري بدون ريسك در بورس هم براي افراد فراهم شده است. اما به هر حال، بايد توجه داشت كه موضوعـي تحت عنوان ريسك، همواره بايد در سرمايهگذاريها مدنظر قرار گيرد.
بنابراين، با دقت در مفهوم ريسك ميتوان به دو نكتـه اساسي پي برد:
1-پيشبيني صحيح نقش بسيار زيادي در كاهش ريسك سرمايهگذاري دارد
2-چون لزوما همواره پيشبينيها بطور كامل منطبق بر واقعيت نخواهد بود، لذا فردي كه قصد دارد با خريد سهام در بورس سرمايهگذاري كند، بايـد توانايي پذيرش ريسك را داشته باشد.
منظور از بازده، درآمد حاصل از سرمايهگذاري است. فردي كه سهامي را خريداري ميكند، از دو محل،كسب درآمد ميكند: اول دريافت سود نقدي سالانه و دوم، درآمد ناشي از افزايش قيمت سهام. مجموع اين دو را بازده ميگويند. مثلا فرض كنيد فردي، سهام شركتي را به قيمت 150 تومان خريداري ميكند. اگر اين شركت در پايان سال، به ازاي هر سهم، 15 تومان سود نقـدي به سهامدارانش بدهـد و قيمت سهم هم در پايان سال، به 195 تومان برسد، بنابراين بازده سرمايهگذاري فرد در مجموع 40 درصد بوده است، 10 درصد بازده ناشي از دريافت سود نقدي و 30 درصد بازده ناشي از افزايش قيمت سهام.
بين ريسك و بازده، رابطه مستقيمي وجود دارد، به اين معنا كه پذيرش ريسك بيشتر از سوي يك سرمايهگذار، به معناي انتظار وي براي كسب بازدهي بالاتر است و در مقابل، پذيرش ريسك كمتر از سوي سرمايهگذار، به معناي آن است كه وي، به كسب بازدهي پايينتر نيـز رضايت دارد. همه تصميمات سرمايهگذاري براساس روابط ميان ريسك و بازده صورت ميگيرد؛ زيرا از يكسو سرمايهگذاران بهدنبـال حداكثـر كردن بازده خوداز سرمايهگذاري هستند و از سوي ديگر، به علت شرايط عدم اطمينـان كه بر بخش عمدهاي از فضاي سرمايهگذاري حاكم است، با ريسك مواجهاند.
آنچه كه بسيار اهميت دارد، اين است كه سرمايهگذار براساس ميزان ريسكپذيري خود، گزينههاي مناسب براي سرمايهگذاري را انتخاب كند. افرادي كه تحمل پذيرش ريسك را دارند، ميتوانند مستقيما اقدام به خريد سهام كنند ولي به كساني كه تحمل پذيرش ريسك ندارد، توصيـه نميشود كه مستقيما سهام بخرد، چون قيمت سهام همواره در حال نوسان است و سود تضمين شدهاي به آن تعلق نميگيرد. براي چنين افرادي سرمايهگذاري بدون ريسك مناسب است كه نمونه آن ميتواند خريد اوراق مشاركت باشد. سود اوراق مشاركت به فرد پرداخت ميشود و هيچگونه ريسكي نسبت به كاهش سود يا از دست رفتن اصل سرمايه وجود ندارد.
بنابراين شايد بتـوان گفت اولين و مهمترين گام براي سرمايهگذاري در بورس، شناخت كافي از ويژگيهاي فردي و تصميمگيري براساس اين ويژگـيهاست. نمودار زير رابطه بين ريسك و بازده مورد انتظار يك سرمايهگذار را نشان ميدهد.
دايره سبـز، بيانگر زماني است كه اين سرمايهگذار، تمايل به پذيرش هيچ ميزان ريسكي ندارد. اين نمودار نشان ميدهد كه فرد مذكور در شرايط عدم پذيرش ريسك، انتظار دارد حداقل 20 درصد بازدهي به چرا ریسک و بازده اهمیت دارد؟ دست آورد. فرد در اين حالت ممكن است به خريد اوراق مشاركت روي بيـاورد.
دايره نارنجي، شرايطي را نشان ميدهد كه فرد مذكور، حاضر به پذيرش مقداري ريسك شده است، در اين حالت، وي انتظار خواهد داشت كه حداقل 40 درصد بازدهي، بدست آورد، يعني 20 درصد بازدهي بيشتر از حالتي كه هيچگونه ريسكي متحمل نشده بـود.
اما دايره قرمز، بيانگر شرايطي است كه فرد مذكور حاضر شده است ريسك بسيار بيشتري را بپذيرد، در چنين شرايطي، وي انتظار دارد پاداش مناسبي در ازاي پذيرش اين ميزان ريسك دريافت كند، بنابراين حداقل بازدهي مورد انتظار وي، عددي مثل 60 درصد خواهد بود.
اين نمودار به خوبي نشان ميدهد كه چگونه افراد پس از درك كامل و واقعبينانه نسبت به ويژگيهاي فردي و ميزان ريسكپذيري خود، ميتوانند شيوه مناسب براي سرمايهگذاري را انتخاب كنند.
نكتهاي كه بايد به آن اشاره شـود، اين است كه امروز خوشبختانه در بورس براي همه افراد، با سطوح مختلف ريسكپذيري، امكان سرمايهگذاري وجود دارد، يعني حتي افراد بسيار ريسكگريز، افراد بسيار ريسكپذير و افراديكه در بين اين طيف سطوح ريسكپذيري متفاوتي دارند، همگي ميتوانند با انتخاب شيوه مطلوب خود، اقدام به سرمايهگذاري در بورس نمايند؛ سرمايهگذارياي كه بطور كامل منطبق بر ويژگيهاي فردي آنها باشد.
سرمايهگذاران، الگوهاي ريسكپذيري متفاوتي دارند، برخي از آنها ريسكپذيرند، برخي ريسكگريز و برخي هم بيتفاوت نسبت به ريسك. افراد ريسكپذيربه دليل بالابودن ميزان بازدهي موردانتظارشان، معمولا به سرمايهگذاريهايي مثل سپردههاي بانكي، خريد اوراق مشاركت و . تمايل ندارند. اين دسته از افراد عموما سرمايهگذاري در بورس را ترجيح ميدهند، بنابراين تجزيه و تحليل و تعيين ريسک سرمايهگذاري براي اين گروه از سرمايهگذاران بسيار اهميت دارد.در مقابل، افراد ريسكگريز بيشتر علاقهمند به سرمايهگذاري در سپرده هاي بانکي يا خريد اوراق مشارکت هستند، چون اينگونه سرمايهگذاريها تقريبا هيچگونه ريسكي را متوجه آنها نميكند و بازدهياش، تضمين شده است.گروه سوم هم افراد بيتفاوت به ريسک هستند، افرادي که به دلايل مختلف، هيچ عكسالعملي نسبت به فرصت هاي سرمايهگذاري و ريسكهاي مترتب بر آن از خود نشان نميدهند.
فرض كنيد شما به جاي خريد سهام يك شركت، اوراق مشاركت را از بانك خريداري كردهايد و نرخ سود سالانه اوراق مشاركت هم 20 درصد تعيين شده است. مشخص است كه بازده سرمايهگذاري شما در يك سال از طريق اوراق مشاركت 20 درصد خواهد بود. در واقع، در اوراق مشاركت، برخلاف سهام، قيمت خود اوراق مشاركت ثابت است و سرمايهگذار، فقط سود ثابتي را در فواصل زماني تعريف شده دريافت ميكند.
سؤالي كه مطرح ميشود اين است كه چرا بايد يك نفر سهامي را خريداري كند كه 40 درصد بازده دارد ولي فرد ديگري به 20 درصد بازده راضي ميشود؟
اگر از شما چنين سؤالي را بپرسند، چه جوابي داريد؟ احتمالا پاسخ ميدهيد:
- از كجا معلوم كه سهام شركت موردنظر، حتما 40 درصد بازدهي داشته باشد؟
-اگر قيمت سهم برخلاف پيشبينيها، به 195 تومان نرسيد، چه ميشود؟
-اگر شركت سود نقدي كمتري از مقدار پيشبيني شده توزيع كرد، تكليف چيست؟
-خريد اوراق مشاركت، حداقل اين تضمين را دارد كه قطعا 20 درصد بازدهي به دست خواهد آمد و پاسخهايي از اين دست.
اما با وجود همه اين ترديدها، بسيارند سرمايهگذاراني كه ترجيح ميدهند بجاي دريافت بازدهي 20 درصدي بدون تحمل ريسك، ريسك بيشتري را متحمل شوند و در ازاي پذيرش اين ريسك، بازدهي بيشتري بدست آورند. به همين علت است كه به بازده، پاداش ريسك هم ميگويند؛ يعني كسب بازدهي بيشتر، در ازاي پذيرش ريسك بيشتر و كسب بازدهي كمتر، در ازاي پذيرش ريسك كمتر. نمودار زير تفاوت بين الگوهاي تصميمگيري يك سرمايهگذار ريسكپذير را در مقايسه با يك سرمايهگذار ريسكگريز، بهخوبي نشـان ميدهد
به اين نمودار خوب دقت كنيد. شما چه برداشتي از اين نمودار داريد؟ فكر ميكنيد سرمايهگذار (الف) ريسكپذيرتر است يا سرمايهگذار (ب). احتمالا درست حدس زدهايد. سرمايهگذار (الف) در مقايسه با سرمايهگذار (ب) ريسكپذيرتـر است. اما چرا؟
اگر به نمودار دقت كنيد، متوجه خواهيد شد كه سرمايهگذار (الف) حاضر است در ازاي دريافت 30 درصد بازدهي، به ميزان مشخصي ريسك كند، درحاليكه سرمايهگذار (ب) درصورتي حاضر است همان اندازه ريسك را متحمل شود كه حداقل 45 درصد بازدهي كسب كند، يعني 15 درصد بازدهي بيشتر از سرمايهگذار (الف).
همچنين سرمايهگذار (الف) درصورتي كه 40 درصد بازدهي كسب كند، حاضر خواهد شد ريسك بالاتري را بپذيرد، درحاليكه سرمايهگذار ب درصورتي ريسك بالاتر را خواهد پذيرفت كه حداقل 65 درصد بازدهي بدست آورد. نتيجه مشخص است:
سرمايهگذار (الف) در مقايسه با سرمايهگـذار (ب)، راحتتر ريسك ميكند. بنابراين ريسكپذيرتر است. بنابراين هرچه شيب اين نمودار كمتر باشد، نشاندهنـده آن است كه سرمايهگذار قدرت ريسكپذيري بالاتري دارد.
همانطور كه اشاره شد، نخستين گام براي سرمايهگذاري، آن است كه از ميزان تحمل ريسك خود مطلع شويد. بد نيست شما هم نمودار ميزان ريسكپذيري خود را ترسيم كنيد تا مشخص شود تا چه اندازه، حاضر به پذيرش ريسك در ازاي دريافت بازدهـي مشخصي خواهيد بود. براي اين كار در نظر بگيريد كه اوراق مشاركت، سود سالانه 20 درصدي را تضمين ميكند؛ حال اگر تصميم بگيريد بجاي اوراق مشاركت، سهام خريداري كنيد، اين اقدام بايد چه مقدار سود بيشتر از سود اوراق مشاركت نصيب شما كند تا حاضر شويد ريسك خريد سهام را بپذيريد؟
اطمينان داشته باشيد چه ريسكپذير باشيد و چه ريسكگريز، امكان سرمايهگذاري در بورس براي شما وجود خواهد داشت. كافيست سرمايهگذاري شما با ميزان ريسكپذيري شما همخواني داشته باشد.
ریسک چیست؟ دلایل اهمیت ریسک سنجی پیش از سرمایه گذاری
ریسک چیست و چرا در سرمایه گذاری اهمیت دارد. الفبای سرمایه گذاری با تعریف ریسک شروع میشود، یعنی اگر با این مفهوم آشنایی ندارید و کاربرد و عوامل به وجود آورنده آن را نمیشناسید، به ندرت میتوانید سرمایه گذار موفقی باشید.
برخی از سرمایه گذاران سنتی ممکن است به صورت سنتی با مفهوم ریسک آشنا باشند و ناخودآگاه در فعالیتهای اقتصادی خود میزان ریسک را اندازه گیری کنند و براساس سطح ریسک تصمیم به سرمایه گذاری بگیرند.
اما در بازارهای پیچیده امروز دانستن مفهوم ریسک اهمیت بسیاری پیدا کرده است و باعث میشود تا در فعالیتهای اقتصادی و به خصوص در بازار بورس دچار ضررهای جبران ناپذیر نشوید. در ادامه با داراتو همراه باشید تا ضمن آشنایی با مفهوم ریسک ببینید که چطور میتوان میزان ریسک بازارهای مالی را اندازه گیری کرد و تا حد زیادی ریسک سرمایه گذاری را کاهش دهیم.
فهرست موضوعات مقاله
ریسک چیست؟
معادل کلمه ریسک در فارسی، واژه «خطر» یا «احتمال خطر» است. اما خطر نمیتواند تعریف مناسبی برای واژه ریسک در فعالیتهای اقتصادی باشد و به همین دلیل این واژه در ادبیات مالی ترجمه نمیشود. با این حساب ریسک را چطور میتوان تعریف کرد و تعریف ریسک را چگونه میتوان بیان کرد.
واژه ریسک در زبان انگلیسی دو بعد مثبت و منفی دارد و به معنای هشدار است. تابلوهای خطر جادههای کوهستانی را به یاد بیاورید. آیا تابلو خطر ریزش کوه به معنای توقف کامل خودرو یا ورود ممنوع است؟ خیر. این تابلوها هشدار دهنده هستند و به شما توصیه میکنند که در رانندگی احتیاط کنید.
ریسک هم مثل تابلوی هشدار دهنده است، با این تفاوت که مقدار آن میتواند کم یا زیاد باشد. مثلا برخی از فعالیتها ریسک خیلی کمی دارند و برخی دیگر آنقدر ریسک بالایی دارند که باید با احتیاط و مهارت بالا وارد آنها شد. در اینجا هم مثل رانندگی در کوهستان، کنترل سرعت عامل مهمی است و در فعالیتهای اقتصادی با ریسک بالا باید با سرعت کمتر چرا ریسک و بازده اهمیت دارد؟ و دید بلند مدتتر وارد شد.
به همین ترتیب میتوان ریسک را در بازارهای مالی ضرر بالقوه یا زیان احتمالی نهفته معنی کرد، یعنی ممکن است ضرر ده باشد، اما سود آور هم باشد. از طرفی قابل پیشگیری و حتی در بسیاری از مواقع قابل پیش بینی است.
تعریف ریسک در سرمایه گذاری
در ادبیات مالی زیان بالقوه و قابل اندازه گیری و گاهی قابل پیش بینی را ریسک مینامند. سادهتر بخواهیم بگوییم یعنی در نظر گرفتن اختلاف احتمالی که بین بازدهی واقعی سرمایه با بازدهی مورد انتظار ما وجود دارد.
ریسک برای سرمایه گذار مثل اکسیژن برای انسان است؛ یعنی بدون ریسک در سرمایه گذاری سربلند نخواهید بود. البته برخی از سرمایه گذاریها مثل صندوقهای بورسی طوری ساخته و پرداخته شدند که افراد مختلف با سطح ریسک متفاوت بتوانند سرمایه خود را در آنها قرار بدهند.
همانطور که گفتیم ریسک بخش جدانشدنی سرمایه گذاری است و به همین دلیل توصیه میشود برای محاسبات دقیقتر و سرمایه گذاری هوشمندانهتر و موفقیت آمیز در هر بازاری حد مشخصی برای ریسک در نظر داشته باشید. میزان ریسک نباید بیش از اندازه متعادل آن باشد. افرادی که فکر میکنند خیلی ریسک پذیرند و عمدتا صبر بالایی هم ندارند، معمولا در زمره شکست خوردگان بازارهای مالی قرار میگیرند. چون اندازه متعادل ریسک را نمیدانند و حد ریسک پذیری خود را نمیشناسند.
اهمیت ریسک سنجی در سرمایه گذاری
با تعریفی که تا اینجا ارائه دادیم میتوان نتیجه گیری کرد که هر سرمایه گذار قبل از ورود به بازارهای مختلف باید نسبت به میزان ریسک پذیری خود آگاه باشد. به همین دلیل ریسک سنجی یکی از اولین و مهمترین مراحل ورود به هر فعالیت اقتصادی است.
با این وجود بسیاری از افراد بدون سنجش ریسک وارد حوزههای مالی مختلف میشوند و ضررهای مالی بسیاری میبینند. همچنین بسیاری از معامله چرا ریسک و بازده اهمیت دارد؟ گران سنتی و حتی گاهی سرمایه گذاران مدرن شناختی نسبت به ریسک خود ندارند. در صندوقهای سرمایه گذاری که نوعی سرمایه گذاری مدرن به حساب میآید، به این موضوع توجه ویژهای شده است.
افراد قبل از شروع قرار دادن سرمایه در صندوقها باید از طریق پرسشنامه و آزمون، مورد ریسک سنجی قرار بگیرند. در این آزمون سرمایه گذار شناخت بهتری نسبت به خود و انگیزههایش برای سرمایه گذاری پیدا میکند.
این آزمونها با در نظر گرفتن صبر و حوصله فرد برای سرمایه گذاری و همچنین خطر پذیری که نسبت به از دست دادن سرمایه دارد، فرد را در یک طیف کم ریسک تا بسیار پر ریسک و خطر پذیر دسته بندی میکنند.
پیشنهاد میکنیم برای آگاهی از سطح ریسک پذیری خود وارد صفحه آزمون ریسک سنجی داراتو شوید. در این آزمون ریسک سنجی میزان ریسک پذیری مشخص میشود و در نهایت صندوقهایی متناسب با نوع شخصیت شما پیشنهاد داده میشود. تا اینجا با مفهوم ریسک و اهمیت آن در فعالیتهای مالی آشنا شدیم، در ادامه با بررسی انواع ریسک، اشکال مختلف آن را بررسی خواهیم کرد.
انواع ریسک
به طور کلی انواع ریسک شامل ریسکهای طبیعی، ریسک پویا، ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک میشوند. در ادامه این موارد را به صورت کامل بررسی کردیم.
ریسک طبیعی یا خالص (Pure Risk)
«حادثه خبر نمیکند»، این جمله کاملا گویای ریسک طبیعی یا خالص است. انواع خطرات فیزیکی مثل تصادف، بیماری، بلایای طبیعی و… در دسته ریسکهای طبیعی قرار میگیرند. نتیجه این ریسکها هیچ وقت مثبت نیست و به همین دلیل با بیمه کردن میتوان جلوی ضرر و زیان مالی آنها را گرفت.
ریسک پویا
این نوع از ریسکها مثل ریسک طبیعی ایستا نیستند، یعنی نمیتوان با بیمه کردن جلوی ضرر آنها را گرفت و کمتر قابل پیش بینیاند، چون نظم و قاعده دقیقی ندارند. ریسک پویا نتیجه تغییرات سیستمهای اقتصادی مثل تغییر قیمتها، تغییر سلیقه مصرف کنندگان، تکنولوژی و مواردی از این دست است. این ریسکها در بلند مدت ممکن است سودآور باشند، مثل نوسان قیمت دلار و طلا.
ریسک سیستماتیک
ریسکی که کل بازار سهام را تحت تاثیر قرار بدهد، ریسک سیستماتیک است. این ریسک در مقابل ریسک غیر سیستماتیک قرار میگیرد که به طور خاص سهام یک شرکت یا صنعت را تحت تاثیر قرار میدهد. به ریسک سیستماتیک، ریسک غیر قابل حذف یا ریسک بازار هم گفته میشود و قابل پیش بینی نیست و نمیتوان به طور کامل آن را حذف کرد.
برای کاهش این ریسک باید از استراتژی پوشش ریسک یا تخصیص دارایی استفاده کرد. برای مثال در صورت مشاهده نابسامانی در بازار میتوان با سرمایه گذاری در اوراق درآمد ثابت یا املاک ریسک سیستماتیک را کمتر کرد. با این حال هنوز هم پرتفوی شما تحت تاثیر این ریسک قرار میگیرد. مواردی مثل جنگ، تحریم، تورم، نرخ بهره و… باعث تشدید این نوع ریسک میشوند.
ریسک غیر سیستماتیک
تعریف ریسک غیر سیستماتیک عکس سیستماتیک است. این ریسک به طور خاص سهام یک شرکت یا صنعت خاص را تحت تاثیر قرار میدهد. وضعیت صنعت و شرکت، رفتار سهامداران و مواردی از این دست عوامل اصلی ایجاد این ریسک هستند و در صورت داشتن دانش کافی از تحلیل بازار قابل پیش بینیاند.
این ریسک قابل حذف است و با متنوع سازی و مدیریت حرفهای سبد سرمایه گذاری میتوان از وقوع آن جلوگیری کرد. در واقع میتوان گفت که در صورت داشتن دانش کافی و قدرت تحلیل بالا میتوان به طور کامل جلوی این ریسک را گرفت.
عوامل به وجود آورنده ریسک
عوامل بسیاری باعث به وجود آمدن ریسک میشوند، درک این موارد باعث میشود تا شناخت بهتری نسبت به انواع ریسکها پیدا کنیم و در صورت وقوع جلوی آنها را بگیریم. در ادامه به بررسی این عوامل پرداختهایم.
ریسک ناشی از تغییرات نرخ بهره
تغییرات بهره میتواند عامل مهمی در ایجاد ریسک باشد. این مدل زمانی اتفاق میافتد که در حال انجام معاملات اوراق مشارکت هستیم. در این حالت باید ببینیم که سایر روشهای سرمایه گذاری چه سطح ریسکی دارند. برای مثال در صورتی که خرید سهام فقط 20 درصد سودآور باشد و بانک نرخ سود اوراق درآمد ثابت را تا 20 درصد افزایش بدهد، خرید اوراق درآمد ثابت که ریسک کمتری دارند، عقلانی تر از خرید سهام است.
ریسک ناشی از تورم
بالارفتن تورم و نوسان قیمتها میتواند تاثیر مستقیمی روی بالا رفتن ریسک سرمایه گذاری شما داشته باشد. در این حالت بازار ثبات ندارد و بازدهی مورد انتظار شما را برآورده نمیکند. برای مثال فرض کنید تورم 15 درصد است و پول خود را در صندوق سرمایه گذاری سهامی قرار میدهید.
انتظار شما از بازده صندوق سهامی 40 درصد است، اما تورم براثر عواملی مثل تحریم، ضعفهای مدیریتی، جنگ و عواملی از این دست از 15 درصد به 30 درصد میرسد. در این حالت بازدهی 40 درصد صندوق خریداری شده دیگر برای شما به صرفه نیست. به این حالت پیش آمده ریسک تورم میگویند.
این نوع ریسک با ریسک نرخ بهره ارتباط مستقیم دارد، چون افزایش تورم باعث افزایش نرخ بهره میشود. دلیل آن هم بالا بردن نرخ بهره برای جبران ضرر ناشی از قدرت خرید است.
ریسک بازار
نوسانات کلی بازار از عوامل ریسک به حساب میآیند. مواردی مثل رکود اقتصادی، جنگ و تغییرات ساختاری اقتصاد کشور باعث ایجاد ریسک بازار و نوسانات آن میشوند. بازار سهام، سکه و فارکس بیشترین نوسانات را دارند.
ریسک فعالیت تجاری
ریسک فعالیت تجاری عموما مرتبط با یک صنعت یا کسب و کار است. این ریسک زمانی پیش میآید که سود یا زیان کسب و کار و صنعت با پیش بینیها تفاوت داشته باشد. عوامل مختلفی مثل عوامل بیرونی، رکود اقتصادی داخلی و جهانی و بحرانهای مالی میتوانند باعث ایجاد این ریسک شوند. همچنین مواردی مثل هزینه کالاها، حاشیههای سود، رقبا و سطح تقاضا نسبت به عرضه ریسک فعالیت تجاری را بیشتر میکنند.
ریسک مالی
تسهیلات و وامهای دریافتی شرکت باعث ایجاد ریسک مالی میشوند. هر چه بدهیهای شرکت و تعهدات مالی آن بیشتر باشد، ریسک مالی افزایش پیدا میکند. همچنین بیشتر شدن تعهدات و ناتوانی از پرداخت آنها باعث کاهش سود سهام شرکت میشود.
بسیاری از سهامداران این عامل را به عنوان عامل انتخاب یک شرکت برای سرمایه گذاری به حساب میآورند. به همین دلیل در شرکتهایی که تعهدات مالی زیادی دارند، سرمایه گذاری نمیکنند.
ریسک نقدینگی بازارها
دارایی شما هر چقدر سریعتر نقد شود، ریسک نقد شوندگی آن پایینتر است. ریسک نقدینگی در بازار ثانویه پیش میآید، که اوراق بهادار بدون محدودیت میزان خرید در حجمهای متفاوت خرید و فروش میشوند. ریسک نقد شوندگی بازار سرمایه نسبت به سایر بازارها کمتر است. به طور معمول ریسک نقد شوندگی زمانی در بازار بورس اتفاق میافتد، که به دلیل ضعف مدیریتی شرکت، ورشکستگی و… کسی سهام شرکت را نمیخرد.
ریسک نوسان نرخ ارز
نوسانات نرخ ارز عامل مهم دیگر ایجاد ریسک هستند. این ریسک زمانی اتفاق میافتد که به دلیل شرایط اقتصادی، مسائل سیاسی و مواردی از این دست نرخ ارز دچار نوسان میشود و میتواند در فواصل مختلف زمانی همراه با سود یا ضرر باشد.
گاهی هم ممکن است شرکتها دچار این نوع ریسک شوند. به خصوص شرکتهایی که مواد اولیه خود را وارد میکنند با نوسانات نرخ ارز دچار ریسک ارزی میشوند.
ریسک سیاسی
عامل دیگر ریسک، وضعیت سیاسی کشور است که به عنوان ریسک کشور هم شناخته میشود. به طور معمول سرمایه گذاری در کشورهایی که از نظر اقتصادی و سیاسی ثبات کافی ندارد، ریسک بالایی دارد.
این ریسک در کشورهایی رخ میدهد که با کسری بودجه شدید مواجه اند. البته در بسیاری از مواقع ریسک سیاسی از نوع سیستماتیک است و بسیاری از اوقات غیر قابل مهار است.
چطور ریسک سنجی کنیم
ارزیابی ریسک از طریق بررسی انحراف معیار، بررسی بازده و از طریق آزمون ریسک سنجی قابل انجام است. در ادامه هر کدام از این موارد را به طور کامل شرح دادهایم.
محاسبه از طریق انحراف معیار
از طریق انحراف معیار میتوان مشخص کرد که پراکندگی بازده دارایی به چه صورت است. با انحراف معیار میتوان نوسانات موجود در بازار را اندازه گیری کرد. انحراف معیار زمانی کارکرد بیشتری پیدا میکند که یک سهم در حال ریزش باشد. در این حالت برخی از افراد پافشاری دارند که باید آن سهم را حفظ کنند و نفروشند. از طریق انحراف معیار میتوان محدوده ریسک پذیری تعیین کرد و در صورت رسیدن قیمت به آن محدوده تصمیم به فروش آن سهم گرفت.
محاسبه از طریق بررسی بازده
ریسک و بازده رابطهای مستقیم با یکدیگر دارند و هر چه بازده مورد انتظار بیشتر باشد، ریسک بیشتر میشود. البته یک نکته مهم هم وجود دارد که باید به آن توجه شود. در سرمایه گذاریهای بلند مدت عمدتا ریسک بیشتر باعث بازده بیشتر میشود و در کوتاه مدت کمتر این موضوع صدق میکند.
البته باید توجه داشت که گاهی هم ممکن است ریسک و بازده رابطه عکس داشته باشند و به همین دلیل باید بین ریسک و بازده توازن ایجاد کرد. عمدتا در سبد گردانیها چنین اتفاقی رخ میدهد و پرتفوی صندوقها و سبدهای دارایی طوری تنظیم میشود که بین بازده و ریسک توازن ایجاد شود. برای مثال مدیریت صندوق با اختصاص بخشی از دارایی صندوقهای پرریسک مثل صندوق سهامی به اوراق درآمد ثابت با ریسک کمتر باعث کاهش ریسک خرید آن صندوق میشود.
نتیجه گیری؛ ریسک سنجی گام اول سرمایه گذاری
در این مقاله از وبلاگ داراتو سعی ما این بود که به طور کامل با تعریف ریسک آشنا شوید و به این سوال پاسخ دهیم که ریسک چیست و عوامل ایجاد آن و روشهای کاهش ریسک را بشناسید. همانطور که گفتیم ریسک سنجی از مهمترین و اولین گامهای شروع سرمایه گذاری است و به همین دلیل هر فردی که قصد سرمایه گذاری دارد باید در آزمون ریسک سنجی شرکت کند.
پیشنهاد میکنیم برای آشنایی با سطح ریسک خود با کارشناسان داراتو در ارتباط باشید. شما میتوانید علاوه بر شناخت سطح ریسک پذیری خود در فعالیتهای مالی از کارشناسان ما بهترین پیشنهاد سرمایه گذاری در صندوقها را دریافت کنید.
سوالات پر تکرار
منظور از آزمون ریسک سنجی چیست؟
سرمایه گذاری بدون ریسک معنی نداره، اما شما می تونید میزان ریسک رو کنترل کنید. برای همین آزمون ریسک سنجی به شما کمک می کنه تا سطح ریسک پذیری خودتون در فعالیت های مالی رو بسنجید.
چطور در آزمون ریسک سنجی شرکت کنیم؟
داراتو آزمون ریسک سنجی اختصاصی داره که زیر نظر متخصصان مالی کارگزاری آگاه تهیه شده. برای شرکت در آزمون آنلاین باید وارد سایت darato.ir شوید و ثبت نام کنید.
آیا برای بازدهی بیشتر باید ریسک بیشتری کنیم؟
قانون چرا ریسک و بازده اهمیت دارد؟ مشخصی وجود ندارد که بگوید هر چه ریسک بیشتر باشد، بازدهی هم بیشتر می شود. در واقع وقتی ریسک بالا می رود امکان ضرر بیشتر می شود.
تحریریه داراتو
ما در تیم تحریریه داراتو امیدواریم با مطالب آموزشی بتوانیم سطح دانش مالی شما را ارتقا بدهیم تا در آینده سرمایه گذاری را به شکل بهتری تجربه کنید. در این راه حمایتهای شما با نظرات و پیشنهادات بیشترین کمک را به ما خواهد کرد. پس منتظر شنیدن نظرات شما در بخش ارسال دیدگاهها هستیم. همیشه در سود باشید.
ریسک و بازدهی چه ارتباطی با هم دارند؟
میزان بازدهی سرمایه با ریسک رابطه نزدیکی دارد. تصور بر این است که هرچه ریسک بالاتر برود بازدهی نیز بالاتر میرود. اگر یک طرفه به این قضیه نگاه کنیم، این موضوع میتواند اشتباهات وخیمی برای ما همراه داشته باشد.
سرمایه گذاری اولین قدم برای کسب سود است. بدون سرمایه گذاری، یعنی با نگهداری وجوه در منزل یا حتی گاهی سپردهگذاری در حساب بانکی، داراییهای ما در طول زمان افت میکنند.
در واقع، به دلیل تورم بالا از ارزش آن سرمایه کاسته خواهد شد و قدرت خرید افراد کاهش مییابد. برای یک سرمایه گذاری خوب باید بسیاری از شرایط لازم و ضروری را مورد بررسی قرار داد. از جمله این شرایط، بررسی ریسک سرمایه گذاری است. ریسک اصلیترین موضوعی است که سرمایه گذاران را در دوراهی انتخاب نوع سرمایه گذاری قرار میدهد.
ریسک چیست؟
ریسک به معنی احتمال بالفعل شدن خطر است. به زبان ساده میتوان ریسک را نا اطمینانی از آینده دانست. زیرا پذیرش ریسک به معنای واقعی کلمه یعنی پذیرش خطری که نمیتوان بصورت دقیق در مورد وقوع آن اظهار نظر کرد.
اما در مسائل مالی و سرمایه گذاری به دلیل پیشرفت علم اقتصاد میتوان ریسکهای سرمایه گذاری را تا حدودی پیشبینی کرد و تا مقدار زیادی با تمهیدات خاصی این ریسکها را خنثی کرد و با اطمینان بالاتری اقدام به سرمایه گذاری کرد.
انواع مختلف ریسک
ریسک سیستماتیک
ریسک سیستماتیک به ریسکی گفته میشود که سرمایه گذاران توانایی رفع آن را ندارند. زیرا این نوع ریسکها مرتبط با ماهیت سرمایه گذاری نیستند. از جمله این ریسکها می توان به وقوع جنگ یا اختلافات سیاسی بین دو کشور اشاره کرد که میتواند بسیاری از سرمایه گذاریها را تحت تاثیر قرار دهد و سرمایه گذاران نیز نمیتوانند در رفع این نوع ریسک اقدامی انجام دهند.
ریسک غیر سیستماتیک
ریسک غیر سیستماتیک، ریسکی است که سرمایه گذار با استفاده از دانش مالی و آگاهی از مسائل اقتصادی میتواند این ریسکها را پیش بینی کند و در صدد رفع آنها یا حداقل کاهش این ریسکها اقدامات لازم را انجام دهد.
این ریسکها ماهیت سرمایهای دارند، مثلا فرد سرمایه گذار میخواهد در سهام یک شرکت خاصی سرمایه گذاری کند در حالی که یک شرکت جدید وارد بازار شده و در حال رقابت با شرکتی است که فرد مورد نظر میخواهد در سهام آن سرمایه گذاری کند.
در این حالت بررسی اینکه فرد وارد این سرمایه گذاری شود یا خیر در واقع بررسی ریسک غیر سیستماتیک این سرمایه گذاری است. در رابطه با قبول ریسک از سوی سرمایه گذاران، افراد به سه دسته تقسیم میشوند:
افراد ریسک پذیر
فرد ریسک پذیرکسی است که توانایی پذیرش ریسک در قبال سوددهی بیشتر سرمایه خود را دارد. این نوع از سرمایه گذاران بر این اعتقادند که سرمایه آنها در مدت زمانی مشخص میتواند رشد بالایی داشته باشند.
اما در قبال این رشد بالا ریسک از دست دادن مقداری از سرمایه خود را نیز قبول میکنند. البته پذیرش ریسک سرمایه گذاری در این افراد به این معنی نیست که بدون دانش و آگاهی و سرخود اقدام به سرمایه گذاری کنند.
بلکه بسیاری از این افراد با بررسی تمام جوانب کار و شناسایی ریسکهای پیش رو اقدام به این نوع سرمایه گذاری میکنند. به عنوان مثال سرمایه گذاری در بازار سرمایه یکی از این نوع سرمایه گذاریها است که افراد ریسک پذیر به آن علاقه دارند.
افراد ریسک گریز
این نوع از سرمایه گذاران اشتیاقی برای سرمایه گذاری هایی که در آن ها ریسک وجود داشته باشد ندارند. بلکه اصلیترین موضوع برای این سرمایه گذاران حفظ اصل سرمایه است. این نوع افراد با توجه به علاقه سرمایه گذاری خود نمی توانند سودهای بالایی از سرمایه گذاری خود بدست آورند.
سرمایه گذاری در بانک و استفاده از سود آن از جمله این نوع سرمایه گذاری ها است که ریسک خاصی ندارد. زیرا علاوه بر پرداخت یک سود سالانه، اصل سرمایه نیز حفظ خواهد شد. پیشنهادی که به این نوع افراد میشود این است که گزینه های دیگری برای سرمایه گذاری با ریسک بسیار پایین وجود دارند چرا ریسک و بازده اهمیت دارد؟ که بهتر است آنها را مد نظر قرار دهند.
از جمله این سرمایه گذاری ها، صندوق های با درآمد ثابت هستند که سودی بالاتر از سپرده بانکی به سرمایه گذاران میدهند. یکی از این صندوقها صندوق درآمد ثابت کیان است.
افراد ریسک خنثی
ریسک خنثی اصطلاحی است که برای سرمایه گذاران بی تفاوت به ریسک به کار گرفته میشود. این افراد در تصمیم گیریهای سرمایه گذاری خود هیچ توجهی به ریسک ندارند.
اگر شما دو گزینه سرمایه گذاری به این سرمایه گذاران ارائه دهید، بدون توجه به میزان ریسک آنها، گزینهای را انتخاب میکنند که بیشترین بازده مورد انتظار را داشته باشد. در واقع، سطح ریسک سرمایه گذاری برای این دسته افراد، موضوعی نامربوط است.
ارتباط ریسک و بازدهی
میزان بازدهی سرمایه با ریسک رابطه نزدیکی دارد. عدهای تصور میکنند که هرچه ریسک بالاتر برود بازدهی نیز بالاتر میرود. اگر یک طرفه به این قضیه نگاه کنیم اشتباه است. چون هرچه ریسک بالاتر برود احتمال ضرر کردن نیز بالا میرود.
اما اگر بازار به خوبی تحلیل شود و ریسکهای موجود در آن به صورت دقیق مورد بررسی قرار گیرند، میتوان گفت که پذیرش ریسک موجب سوددهی بیشتر سرمایه سرمایه گذاران میشود. در غیر این صورت پذیرش ریسک بدون تحلیل موجب ضرر سرمایه گذار در فعالیت اقتصادی خود خواهد شد.
در نتیجه برای انجام یک سرمایه گذاری خوب و کاهش ریسکهای آن باید قبل از اقدام به سرمایه گذاری دانش و آگاهی خود را در مورد بازار افزایش داده یا از افراد آگاه در این زمینه مشاوره بگیریم تا دچار ضرر نشویم. هدف از انتخاب صندوقهای سرمایه گذاری نیز همین است که افراد ناآشنا به بازارها یا کسانی که وقت کافی برای تحلیل ندارند، بتوانند از مزایای سرمایهگذاری بهرهمند شوند.
جمع بندی
تنها راه جلوگیری از کاهش قدرت خرید افراد جامعه در شرایط تورمی، اقدام به سرمایه گذاری است. قبل از سرمایه گذاری، فرد سرمایه گذار باید از لحاظ ذهنی خودرا بشناسد که آیا ریسک پذیر، ریسک گریز یا ریسک خنثی است، زیرا سرمایه گذاریها انواع مختلفی دارند و هر کدام مناسب شخص خاصی هستند.
به طور کلی میتوان گفت سرمایه گذاریهایی که احتمالا بازدهی بالاتری دارند ریسک بالاتری نیز دارند و سرمایه گذار هنگام ورود به آنها باید ریسکهای آنها را به دقت بررسی کند. برای آگاهی از نوع شخصیت خود و میزان ریسکی که حاضر به قبول آن هستید، میتوانید از آزمون سنجش ریسک پذیری استفاده کنید. این آزمونها نکات خوبی را در خصوص نحوه سرمایهگذاریتان به شما میگویند.
آشنایی با مفهوم ریسک و بازده در بورس
سرمایهگذاری در بازار سرمایه معمولاً با هدف دستیابی به سود و بازدهی بسیار خوب در آینده میباشد. بنابراین هر فردی پیش از سرمایهگذاری در این بازار باید با یک سری مفاهیم و اصطلاحات مهم در آن آشنایی داشته باشد. آگاهی از این مفاهیم به افراد کمک میکند تا سرمایهگذاری آنها با ریسک کمتری همراه باشد و احتمال موفقیت آنها افزایش یابد. «ریسک» و «بازده» از ارکان اصلی و عضو جدایی ناپذیر بازار سرمایهگذاری به حساب میآیند که هر سرمایهگذاری باید با آنها آشنایی کامل داشته باشد. در دنیای مالی و سرمایهگذاری، این دو مفهوم مخالف یکدیگر هستند. اما یک سرمایهگذاری مطمئن و پرسود، همواره بر اساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، انجام میشود و نمیتوان آنها را جدا از هم در نظر گرفت. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به بررسی مفهوم ریسک و بازده در بورس و نقش آن در سرمایهگذاری میپردازیم.
ریسک و بازده در بورس : تعریف ریسک
تعریف ریسک و بازده آن در بازار بورس چیست
در رابطه با مبحث ریسک و بازده در بورس در توضیح ریسک باید بگوییم که ریسک (RISK)، تفاوت بین پیشبینی و واقعیت است. همهی افراد هنگام سرمایهگذاری، از بازدهی سرمایهی خود پیشبینی و انتظاری دارند؛ در واقع آنها وقتی سهمی را میخرند، انتظار دارند که به میزان مشخصی سود دریافت کنند. حال اگر این انتظار محقق شود، طبیعتاً ریسک سرمایهگذاری به حداقل میرسد و حتی گاهی اوقات میتوان ریسک را به صفر رساند. اما اگر این پیشبینی درست از آب در نیاید، ریسکی برای سرمایهگذاری وجود خواهد داشت که باید به آن توجه نمود. البته در کنار این موارد، شخصیت افراد و میزان ریسکپذیری سرمایهگذارن و سهامداران هم در تحقق ریسک، اهمیت بسیاری دارد. باید دید که فرد تا چه حدی آماده است که ریسک را بپذیرد. بنابراین میتوان گفت که بین ریسکپذیری و روحیهی افراد رابطهی مستقیم وجود دارد.
برخی افراد ریسکپذیر هستند و بعد از آنکه سرمایهی خود را در بازار فعال میکنند و سهم میخرند، به ریسک تن میدهند و ترسی از این موضوع ندارند. اما افرادی هم هستند که ریسکگریز میباشند و ترجیح میدهند که به روش سرمایهگذاری غیرمستقیم وارد بازار بورس شوند. چرا که در این روش، مدیریت دارایی توسط کارشناسان مسلط به علوم تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی انجام میشود. بنابراین ریسک معاملات به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت. برای بررسی ریسک و بازده در بورس میتوانید ریسک سرمایهگذاری را با توجه به فرمول زیر محاسبه نمایید:
بازده واقعی – بازده پیشبینی شده = ریسک
انواع ریسک در سرمایهگذاری
برای آشنایی با مفهوم ریسک و بازده باید انواع ریسک را بشناسید. از یک منظر میتوان ریسک را به دو بخش تقسیم کرد.
۱. ریسک سیستماتیک (قابل اجتناب): ریسک سیستماتیک یا همان ریسک قابل اجتناب به عوامل درونی شرکت بستگی دارد. این ریسک، تغییرپذیری در بازدهی کل اوراق بهادار را مستقیماً ناشی از تغییرات بازار یا اقتصاد میداند. از آنجایی که ریسکهای سیستماتیک، غیر قابل کنترل هستند، کاهشپذیر هم نخواهند بود. ریسک تورم،ریسک نرخ بهره، ریسک بازار و گاهی هم ریسک سیاسی، از جمله منابعی هستند که این ریسک را شارژ میکنند.
۲. ریسک غیر سیستماتیک (غیر قابل اجتناب): در مقابل ریسکهای غیرسیستماتیک قرار دارند که به عوامل بیرونی شرکت بستگی دارند و قابل کنترل و کاهشپذیر هستند. هنگام بررسی ریسک و بازده در بورس باید بدانید که ریسکهای غیرسیستماتیک، قیمتی از تغییرپذیری را در برمیگیرند که در بازدهی اوراق چرا ریسک و بازده اهمیت دارد؟ بهادار باشد و به تغییرپذیری کلی بازار یا اقتصاد بستگی ندارد. بنابراین از طریق استراتژیهایی مثل تنوعسازی میتوان این ریسک را کاهش داده و حتی به صفر رساند. ریسک مالی،ریسک تجاری و ریسک نقدینگی، از مهمترین منابعی هستند که این ریسک را شارژ میکنند.
برای محاسبهی ریسک کل، از فرمول زیر میتوان استفاده کرد:
ریسک سیستماتیک+ریسک غیر سیستماتیک=ریسک کل
ریسک و بازده در بورس : منابع ریسک در سرمایهگذاری
منابع ریسک در سرمایهگذاری بورس به چه معناست
در بحث ریسک و بازده عوامل متعددی موجب به وجود آمدن ریسک در بورس میشوند که انواع مختلف از ریسک را به وجود آوردهاند. در واقع اگر از این منظر به ریسکها نگاه کنیم، انواع دیگری از ریسک را به قرار زیر خواهیم داشت:
۱. ریسک نرخ تورم: در اثر افزایش نرخ تورم یعنی کاهش قدرت خرید مردم به وجود میآید.
۲. ریسک تجاری: ناشی از انجام تجارتهای مختلف در یک صنعت خاص است که تغییر در قیمت را موجب خواهد شد.
۳. ریسک نرخ ارز: ناشی از تغییرات در بازدهی اوراق بهادار است که در نتیجهی نوسانات ارزهای خارجی میتواند ایجاد شود.
۴. ریسک مالی: ریسک ناشی از بکارگیری بدهی در شرکت است. هرچقدر بدهی در شرکت بیشتر باشد، ریسک مالی آن بیشتر است.
۵. ریسک نقدشوندگی: در بحث ریسک و بازده در بورس این ریسک در نتیجهی عدم احتمال تبدیل شدن به پول نقد در یک دارایی به وجود میآید.
۶. ریسک سیاسی: ریسک سیاسی یا ریسک کشور به ثبات یک کشور از لحاظ سیاسی و اقتصادی مربوط میباشد. این ریسک در کشورهایی که از نظر سیاسی اقتصادی دارای ثبات بالاتری هستند، کمتر میباشد.
۷. ریسک نرخ سود: در اثر تغییرات و نوساناتی که در سود بانکی پیش میآید و باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت میشود، به وجود میآید. (ریسکی است که سرمایهگذاران هنگام خرید اوراق قرضه، آن را میپذیرند).
در زمان بررسی ریسک و بازده در بورس لازم است تا به این نکته توجه داشته باشید که تمام ریسکهای نام برده شده در این بخش را از طریق اطلاعاتی که در بورس به صورت شفاف ارائه میشود و در اختیار همگان قرار میگیرد، شناسایی نمایید. یعنی باید با تحقیق راجع به یک سری اطلاعات خاص، این ریسکها را در سهم موردنظر شناسایی کرد.
ریسک و بازده در بورس : تعریف بازده
موضوع مهم دیگری که در بحث ریسک و بازده وجود دارد، بازده میباشد. هرچقدر که میزان ریسک بالاتر باشد و حتی محقق شود، طبیعتاً بازدهی یا سود بیشتری نصیب سهامدار خواهد شد. این افزایش بازدهی در نتیجهی بالا رفتن ریسک، پاداش ریسک تعریف میشود. به همین جهت افرادی که ریسکپذیری خوبی دارند، پاداش خوبی را در قالب سود بیشتر برای ریسک خود دریافت خواهند کرد. بازدهی ممکن است «بازده مورد انتظار» یا «بازده واقعی» باشد. بازده مورد انتظار (Expected Return)، بازدهی است که سرمایهگذار انتظار دارد و پیش بینی میکند که آن را در سرمایهگذاری به دست آورد. اما بازده واقعی (Realized Return)، مقدار حقیقی و عملی بازدهای است که سرمایهگذار از سرمایهگذاری خود در پایان زمان سرمایهگذاری کسب خواهد کرد.
رابطه بین ریسک و بازده در بورس
چه رابطه ای بین ریسک و بازده در بازار بورس وجود دارد؟
با توجه به موارد گفته شده، حتما به رابطهی مستقیم ریسک و بازده در بورس پی بردهاید. با این حساب سرمایهگذارانی که به دنبال بازدهی بالا هستند، باید ریسک بیشتری را بپذیرند. عکس این موضوع نیز صادق است؛ یعنی سرمایهگذارانی که توانایی پذیرش ریسک بالا را ندارند، نباید انتظار بازدهی و سود بالا را نیز داشته باشند. بنابراین میتوان گفت که تمام تصمیمات سرمایهگذاران بر مبنای رابطهی بین این دو مفهوم شکل میگیرد. به بیان دیگر، افراد پیش از سرمایهگذاری باید میزان ریسکپذیری خود را بسنجند و سپس بر اساس آن اقدام به سرمایهگذاری نمایند. سرمایهگذارانی که ریسکپذیری بالایی دارند، میتوانند وارد بازار بورس شده، سهام بخرند و معامله کنند. اما ورود به بازار بورس به آن دسته از افرادی که تحمل پذیرش ریسک در آنها پایین است، توصیه نمیشود. در عوض این افراد میتوانند وارد بازارهای مالی بدون ریسک (خرید اوراق مشارکت)، که درصد سود آنها تضمینی است، شوند.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی مفهوم ریسک و بازده در بورس و نقش آن در سرمایهگذاری پرداختیم. ریسک و بازده از جمله موارد بسیار مهمی هستند که پیش از خرید سهام باید به آنها توجه داشته باشید. به خاطر داشته باشید که در صورت افزودن نمادهای با ریسک بالا به پرتفوی خود، امکان بازدهی سبد شما افزایش مییابد. البته از طرفی امکان زیانده بودن هم بالا خواهد رفت. پس باید سبدی را تشکیل دهید که ریسک و بازدهی معقولی داشته باشد. یک روش دیگر برای سرمایهگذاری کمریسک استفاده از صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و یا افزودن سبدی متنوع از سهام مختلف با ریسک کم است. برای آشنایی بیشتر با خرید سهام خوب میتوانید از دوره های آموزش بورس استفاده نمایید. چراغ ، بهعنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائهی مهمترین نکات بورسی به شما برای سرمایهگذاری در این بازار کمک نماید.
رابطه بین ریسک و بازده
یکی از مهمترین درس های تاریخ بازار سرمایه این است که به طور متوسط برای پذیرش ریسک پاداش وجود دارد، این پاداش را صرف ریسک میگوییم.
همچنین میدانیم که صرف ریسک در سرمایه گذاری هایی که ریسک بالاتری دارند، بیشتر است. این اصل که کسب بازده بالاتر تنها با پذیرش ریسک بیشتر امکان پذیر است بیانگر این حقیقت است که نمی توان ریسک نکرد و بازده به دست آورد و در مقابل نیز اگر سرمایه گذاری ریسک بالاتری بپذیرد به طور طبیعی باید انتظار بازده بالاتری داشته باشد .
اساس و پایه تصمیمات سرمایه گذاری رابطه ریسک و بازده است. در ارتباط با ریسک و بازده می توان گفت:
۱- میان ریسک و بازده یک رابطه خطی مثبت وجود دارد به نحوی که با افزایش ریسک، بازده مورد انتظار نیز افزایش می یابد .
۲- در دوره های زمانی بلند مدت، مانند دوره های ۱۱ ساله یا بیشتر ، رابطه تاریخی میان ریسک و بازده باید مثبت باشد .
۳ - در دوره های زمانی کوتاه مدت، مانند یک یا دو سال انتظار می رود رابطه ریسک و بازده همیشه مثبت باشد .با این حال رابطه ممکن است منفی و یا با شیبی به سمت پایین باشد.
منبع
لینک های مفید
ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارزمثال ۱: فرض کنید شما مقداری پول دارید و میخواهید با این پول سرمایهگذاری کنید. شما میتوانید در پروژههای مختلفی سرمایهگذاری کنید که سودهای متفاوتی را نصیب شما میکند. این سود در حقیقت پاداش پولی است که شما بهجای مصارف گوناگون در زمینههای دیگر سرمایهگذاری کردهاید. سرمایهگذاری شما ممکن است از نوعی باشد که حتماً سود در پی داشته باشد یا آنکه سرمایهگذاریتان به نحوی باشد که دریافت سود را تضمین نکند. به طور مثال وقتی شما پولتان را در بانک سرمایهگذاری میکنید، مطمئن هستید که در پایان دوره (ماهیانه یا سالیانه) درصد مشخصی سود دریافت میکنید؛ یعنی بانک تضمین میکند که درصد معینی از پول شما را در پایان دوره مورد قرارداد به عنوان سود به شما پرداخت نماید. بنابراین سرمایهگذاری شما مطمئن و بدون ریسک است. زیرا شما اطمینان دارید به سودی که بانک با شما قرارداد کردهاست، میرسید. در حالت دیگر شما میتوانید در حوزه دیگری نظیر بورس سرمایهگذاری کنید. در این حوزه شما این امکان را دارید که به سودی چند برابر سود بانک دست پیدا کنید اما نکته آن است که برای دریافت این سود ضمانتی وجود ندارد و گاهی ممکن است سرمایهگذاری شما با ضرر مواجه شود. بنابراین در مثال فوق، دو مفهوم دارای اهمیت است:
سود یا زیانی (بازده) که از سرمایهگذاری نصیبتان میشود.
وجود یا عدم وجود تضمین (ریسک) برای دریافت سود سرمایهگذاری.
مفاهیم بازده و ریسک همیشه در انجام سرمایهگذاریها، مورد بررسی سرمایهگذاران قرار میگیرد و نمیتوان آنها را جدا از هم درنظر گرفت، زیرا تصمیمگیری برای یک سرمایهگذاری مطمئن، همیشه براساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، انجام می شود.
بازده چیست؟ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارز
طبق آنچه در مثال ۱ گفته شد، بازده را میتوان پاداشی تعریف کرد که سرمایهگذار به ازای سرمایهگذاری خود به دست میآورد.
بازده ممکن است “بازده مورد انتظار” یا “بازده واقعی” باشد.
بازده مورد انتظار (بازده پیش بینی شده) مقدار بازدهای است که سرمایه گذار انتظار دارد آن را در سرمایهگذاری کسب کند، یعنی پیشبینی میکند که احتمالاً در سرمایهگذاری مورد نظر خود به میزان مثلاً ۱۵% سود کند.چرا ریسک و بازده اهمیت دارد؟
بازده واقعی مقدار عملی و حقیقی بازدهای است که سرمایهگذار به واسطه سرمایهگذاری خود در پایان مدت سرمایهگذاری به دست میآورد.
مثال ۲: آقای کریمی قصد دارد روی پروژه خاصی سرمایهگذاری کند. او انتظار دارد که این پروژه برای او ۴۰% بازدهی طی سال به همراه داشته باشد؛ ولی در انتهای سال متوجه میشود که به واسطه عوامل مختلف بازده او بسیار کمتر از مقدار مورد انتظار وی شده و بازده خالصی در حدود ۲۵% به دست آورده است. پس در این مثال بازده انتظاری (مورد انتظار) آقای کریمی ۴۰ درصد ولی بازده واقعی او ۲۵ درصد بوده است. این اختلاف ممکن است ناشی از عوامل متعددی در زمان محاسبه بازده مورد انتظار باشد. ممکن است آقای کریمی برخی مولفههای تاثیرگذار را در محاسبه بازده پروژه مورد نظر خود، لحاظ نکرده باشد و یا نسبت آنها را با خطا در نظر گرفته است.
کنون که با مفهوم بازده آشنا شدید، لازم است به تعریف مفهوم مهم دیگر، یعنی ریسک بپردازیم.
ریسک همان احتمال اختلاف میان میزان بازده واقعی و بازده مورد انتظار است. بنابراین وقتی از ریسک یک دارایی صحبت میشود، تغییرات احتمالی بازده آن دارایی در آینده مورد نظر است.ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارز
بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک
غالب سرمایهگذاران بر این باور هستند که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. با افزایش ریسک در یک تصمیمگیری مالی، اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی بیشتر خواهد بود و با کاهش ریسک این اختلاف کاهش مییابد. ایجاد تعادل مناسب بین ریسک و بازده، مهمترین تصمیمگیری مالی به شمار میآید.
در مثال دیگر شرایطی را در نظر بگیرید که شما در یک مسابقه شرکت کردهاید و ۱ میلیون تومان برنده شدهاید؛ به شما پیشنهاد میشود که ۱ میلیون تومان را بگیرید و از قرعهکشی حذف شوید یا بهجای دریافت ۱ میلیون تومان وارد قرعهکشی شود که دو احتمال زیر را در پی دارد:
۱- ۵۰ درصد احتمال دارد شما ۵ میلیون تومان در قرعهکشی برنده شوید.
۲- ۵۰ درصد احتمال دارد هیچ پولی در قرعهکشی نگیرید.
شما کدام پیشنهاد را انتخاب میکنید؟ این مثال ساده بیانگر آن است که هرچه شما بازده بالاتری را انتظار داشته باشید، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید.
انواع ریسک و عوامل ایجاد کننده ریسک
− ریسک نرخ ارز
− ریسک نوسان نرخ بهره
− ریسک بازار
− ریسک تورمی
− ریسک نقدینگی
− ریسک تجاری
دیدگاه شما