مقایسه P/ E بورس ایران با بورس های جهان / الگویی کلاسیک حباب
کارشناس بازار سرمایه با بررسی آخرین وضعیت نسبت P/ E بورس ایران و مقایسه با بورس های جهان ، الگویی کلاسیک حباب را اعلام کرد.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، هادی سلگی با انتشار مطلبی تحت عنوان "الگوی کلاسیک حباب بورس "در دنیای اقتصاد اعلام کرد: بزرگترین و معروفترین حبابهای شکلگرفته در بازارهای سرمایه دنیا رفتار مشابهی نشان داده تا جایی که از آن به عنوان الگوی کلاسیک در تورمهای بورسی یاد می شود. در این مدل روند شکلگیری حباب از سه مرحله ابتدایی نهانی، آگاهی و شیدایی عبور میکند و وارد مرحله تخلیه حباب میشود.
بهنظر میرسد همگرایی نداشتن متغیرهای بورس تهران با دیگر شاخصهای بنیادین اقتصاد در شرایط فعلی بهگونهای با خصایص هندسی این الگوی کلاسیک مشابهت داشته باشد. هرچند در مقابل برخی آن را طبیعی و حاصل انتظارات تورمی میدانند.
رفتار این الگو نمونهای کلی از افت و خیزهای بسیار بلند بوده که در بورسهای شانگهای،والاستریت، ژاپن و بسیاری از بازارهای سرمایه دیگر تجربه شده است. بررسیهای آماری از روند بازار سرمایه ایران نشان میدهد در صورت تداوم وضعیت کنونی و تشدید شکافهای بین دو بخش مالی و حقیقی اقتصاد، زنگ خطر نظام پولی به صدا درخواهد آمد.
در شرایطی که انتشار گزارشهای آیندهنگر از برآورد عملکرد شرکتها ۳ سال است در بورس ایران متوقف شده طبق آمارهای به دستآمده از گزارشهای عملکرد گذشتهنگر، عدد نسبت قیمت به درآمد (P/ E) ۳۶ درصد از شرکتهای بورس بیش از ۱۰۰ مرتبه قرار دارد.
حدود ۱۰۰ سال طول میکشد که سودخالص انباشتی به رقم سرمایه تخصیص الگوی تکرارشونده بازار سهام یافته سهامدار برسد. همچنین طبق ارزیابیها ۵ . ۲۱ درصد دیگر شرکتها بین ۵۰ تا ۱۰۰ واحد و ۶. ۳۴ درصد آنها هم بین ۲۰ تا ۵۰ و در نهایت فقط ۸. ۷ درصد آنها P/ E زیر ۲۰ مرتبه دارند.
طبق محاسبات آماری از آبان ۹۶ تا ۴ تیر ۹۹ شکاف بین دو شاخص سود شرکتها و شاخص قیمت که معیاری برای سنجش حباب درنظر گرفته میشود، ۵ برابر شده در این فاصله زمانی شاخص قیمت سهام بر مبنای ۱۰۰ به بیش از ۱۴۰۰ واحد (رشد ۱۳۰۰ درصدی) رسیده در حالی که رشد سود شرکتها به ۳۰۰ واحد (رشد ۲۰۰ درصدی) رسیده است.
شاخص آینده نگر و عملکرد گذشتهنگر
برخی کارشناسان معتقدند این دو شاخص عملا قابل مقایسه نیستند زیرا ارقام سود عملکرد شرکتها به گذشته و شاخص قیمت بورس به آینده ارجاع دارد. در واقع قیمت سهام متاثر از سازوکار عرضه و تقاضا در بازار بوده و عناصری که پشتوانه انتظاری رفتار این نیروهای بازاری را میسازد آینده سنجههای اقتصادی و تولیدی آن مثل درآمد و سود است.
براین اساس استدلال میکنند اگر قیمت سهام در این مدت رشد کرده نه به دلیل وضعیت سود شرکتها در گذشته بلکه به علت انتظار سودی است که احتمالا با رشد قیمت ارز و تورم در آینده عاید شرکتها خواهد شد. در اینجا شاخص سهام به منزله یک مقیاس آیندهنگر درنظر گرفته میشود.
در مقابل برخی کارشناسان دیگر معتقدند در شرایط طبیعی که شاخص بورس با دیگر متغیرهای اقتصادی بهطور نسبی در یک راستا حرکت میکنند، استدلال اخیر درست است اما در شرایط فعلی مشاهده میکنیم که شاخص قیمت سهام با دیگر متغیرهای اقتصادی واگرایی شدیدی پیدا کرده است.
در حالت طبیعی انتظار میرود شاخص بورس متناسب با متغیرهایی چون تورم، تغییرات حقوق صاحبان سهام شرکتها و سود انتظاری شرکتهای حاضر در بورس تغییر کند. در حالی که روند فعلی نماگر بورس تهران همگرایی چندانی با عوامل فوق ندارد.
این استدلال در خصوص آیندهنگر بودن قیمت سهام تنها مختص به این بازار نبوده و بسیاری از داراییها مانند ارز و طلا از چنین خاصیتی برخوردار هستند. از این رو رشد شاخص بورس نه به دلیل انتظارات تورمی در کل اقتصاد بلکه به خاطر افزایش تقاضای خرید سهام به دلیل انتظار افزایش آتی قیمتها در بازار صورت میگیرد. بنابراین در شرایط کنونی شاخص بورس روابط منطقی با دیگر متغیرهای اقتصادی را از دست داده است.
مقایسه با دیگر بورسها
آمارها نشان میدهد که P/ E بنگاههای روسیه با وجود تورم به نسبت بالا ۵ واحد در آرژانتین و پاکستان ۶ و در مصر، ترکیه، امارات و کلمبیا ۸ واحد است. کشورهای با شاخص بالا ایران، هند، عربستان هستند که به ترتیب ۳۳، ۱۹ و ۱۷ واحد گزارش شده که نشان میدهد میزان سوددهی اسمی صنایع کشورهای با تورم بالاتر بیشتر از کشورهایی است که تورم پایینتری را تجربه میکنند.
قاعدهای که استثنای آن در حال حاضر ایران محسوب میشود.در حال حاضر نسبت ارزش بازار سرمایه به تولید ناخالص داخلی به ۲۹۷ درصد رسیده که این نسبت برای روسیه ۳۵، ترکیه ۱۹، قطر ۸۵ و کره ۸۷ درصد است.
روند حرکتی این دو متغیر در سه دهه گذشته را اگر روی نمودار مشاهده کنیم، شاخص ارزش بازار تا کمتر از یکسال پیش با فاصلهای ۵۰ تا ۱۰۰ درصدی پایینتر از رقم تولید ناخالص داخلی حرکت میکرد اما از یک سال پیش بازار با جهش عمودی مستقیم از رقم تولید ناخالص داخلی پیشی گرفته و تا سه برابر آن هم بالا رفته است.
فرجامهای تجربهشده
روند تاریخی تشکیل حباب مالی در بازارهای سهام مهم دنیا به حدی تکرارشونده است که الگویی کلاسیک و جهانی را پدید آورده در این الگو شروع پدیده با ورود سرمایهگذاران هوشمند صورت میگیرد که به آن «مرحله نهان» گفته میشود.
در مرحله دوم یعنی «مرحله آگاهی» اولین موج فروش سهام با ورود سرمایهگذاران بزرگ آغاز میشود. یک نوسان کوتاه در این مرحله اتفاق میافتد که بدبینها را به دام میاندازد. بعد از این نوسان نوک پیکان شاخص عمودی میشود و همزمان با جلب توجه رسانهها و برانگیختن شوق و طمع و در نهایت توهم عموم به هجوم جمعیت و افزایش سرسامآور قیمت سهام منتهی میشود.
در این مرحله است که رشد سهام به نقطه اوج میرسد که البته خیلی زود شاهد سقوط کوتاه از قله میشویم که بیشتر با انکار سهامداران هم همراه میشود. به همین دلیل اندکی پایینتر از نقطه قله شاخص دوباره با نوسانی کوتاه به سمت بالا میل میکند که بسیاری از خوشبینهای بازار را فریب می دهد.
در مرحله بعد بازار وارد مرحله تخلیه حباب میشود که بزرگترین سراشیبی تاریخی در بازار را تجربه خواهد کرد. اتفاقی که ناگزیر فعالان را به ناامیدی می کشاند. با اینکه در این مرحله شاخص بورس به پایینتر از نقطه شروع میرود اما این پایان ماجرا نخواهد بود چون بعد از آن با یک رشد طبیعی البته با اندکی شیب تندتر بازار را باز مییابد.
این روند طوری است که اگر سرمایهگذار از ابتدا با دید بلندمدت وارد بازار شده باشد در این نقطه سودی طبیعی و همخوان با دیگر متغیرها به دست خواهد آورد. همین الگوی گفته شده با کمی شدت و ضعف در سال ۱۹۲۹ در والاستریت، ۲۰۰۵ در بورس عربستان، ۲۰۰۶ در شانگهای و ۱۹۹۰ در ژاپن تجربه شده و براین اساس بهعنوان الگوی کلاسیک در تشکیل حباب و ریزش شدید از آن یاد میشود.
آموزش الگوهای هارمونیک پرطرفدار در تحلیل تکنیکال و نحوه تشخیص آنها
الگوهای هارمونیک (Harmonic Pattern) چیست؟ الگوهای هارمونیک، الگوهای دقیق قیمتی تکنیکالی می باشند که در یک روند، میزان ادامهی روند و نقاط برگشتی سهم را محاسبه می کنند و تمرکز اصلی آن بر روی شکل خاص حرکات قیمتی است. زمانی که از الگوهای هارمونیک سیگنال برای معامله کردن دریافت کردید سریعا به بررسی فاکتورهای دیگر مانند نوسانات کوچک، روندهای کلی ورودی به بازار و حجم بازار بپردازید. ما در این مقاله قصد داریم به آموزش مهم ترین الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال که جزو الگوهای هارمونیک پیشرفته هستند و همچنین نحوه تشخیص الگوهای هارمونیک بپردازیم.
مهم ترین الگوهای هارمونیک پرکاربرد در تحلیل تکنیکال
الگوهای هارمونیک الگوهای دقیق قیمتی تکنیکالی می باشند که در یک روند، میزان ادامهی روند و نقاط برگشتی سهم را محاسبه می کنند و تمرکز اصلی آن بر روی شکل خاص حرکات قیمتی است. الگوهای هارمونیک همیشه در حال تکرار در بازار می باشند و تحلیلگران زمانی که این الگوها را چه در زمان شکلگیری و چه در زمان تکمیل مشاهده کنند با بکارگیری نسبتهای فیبوناچی از این الگوها در معاملات خود استفاده میکند.
در واقع، با استفاده از اعداد فیبوناچی میتوان نقاط دقیق بازگشتی را برروی الگوهای قیمتی هندسی مشخص کرد و همچنین معاملات هارمونیک سعی در نمایش حرکات بعدی قیمت سهم دارند و اعتقاد دارند الگوها در نمودار تکرار میشوند.
الگوهای هارمونیک اصلی متشکل از پنج نقطه می باشند و الگوهایی مانند الگوی ABC و ABCD که نشات گرفته از این الگو اند به ترتیب سه و چهار نقطهای می باشند و تمامی الگوهای اصلی که شامل ۵ نقطه هستند (XABCD) در خود دارای الگوی سه نقطهای (ABC) می باشند. قوانین و ساختار در الگوهای اصلی یکسان می باشد و در اندازهی اصلاع و محل قرارگیری پنج نقطهی الگو متفاوت هستند. در صورتی که شما یک الگو را به خوبی درک کنید و آن را یادبگیرید میتوانید الگوهای دیگر الگوی تکرارشونده بازار سهام را هم تشخیص داده و با استفاده از سیگنالهای که از این الگوها دریافت می کنید به معامله بپردازید.
انواع الگوهای هارمونیک پیشرفته
الگوهای هارمونیک که هر کدام از آنها در دو حالت نزولی و صعودی میتوانند تشکیل شوند به طور کلی بصورت زیر می باشند:
- الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley)
- الگوی هارمونیک پروانه
- الگوی هارمونیک خفاش
- الگوی هارمونیک ABC صعودی/ نزولی
- الگوی هارمونیک خرچنگ
- الگوی هارمونیک سایفر (Cypher)
- الگوی هارمونیک کوسه
- الگوی هارمونیک AB = CD
- الگوی هارمونیک سه حرکته (Three Drive)
در بین انواع الگوهای هارمونیک پرطرفدارترین و مهم ترین الگوهای هارمونیک پیشرفته در 4 الگوی زیر تقسیم بندی می شوند و تصویر کلی آنها هم به صورت زیر می باشد:
- الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley)
- الگوی هارمونیک پروانه (butterfly)
- الگوی هارمونیک خفاش (bat)
- الگوی هارمونیک خرچنگ (crab)
آموزش الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley)
در الگوی گارتلی (Gartley) که یکی از مهم الگوی تکرارشونده بازار سهام ترین الگوهای هارمونیک می باشد، الگوی صعودی (گاوی bullish) آن اکثرا در شروع روندها تشکیل میشود و نشان میدهد که به زودی امواج اصلاحی قیمت تمام خواهد شد و با افزایش رو به بالای قیمت، نقطه D تشکیل می شود.
دریافت سیگنال از الگوی گارتلی (Gartley) یکی از الگوهای هارمونیک پرکاربرد: تحلیل الگوی گارتلی (Gartley) در الگوی صعودی و نزولی: به تصویر زیر توجه کنید زمانی که قیمت از نقطه X تا نقطه A افزایش یابد سپس سهم تا نقطه B اصلاح شود، نقطه B سطح اصلاحی 61.8% موج A می باشد. بعد از اصلاح، قیمت مجددا تا نقطه C و به اندازه خط BC افزایش مییابد که نقطه اصلاحی 38.2% تا 88.6% موج AB است. پس از رشد قیمت، سهم دوباره به اندازه CD اصلاح می شود که امتداد نسبت 127.2% تا 161.8% از خط AB می باشد و نقطه D هم سطح اصلاحی 78.6% از XA به حساب می آید. تحلیلگران ناحیه D را به عنوان ناحیه برگشتی احتمالی در نظر میگیرند و سیگنال خرید در این ناحیه دریافت میکنند و با بررسی بیشتر و با گرفتن تایید بازگشت روند و نشانههای رشد قیمت با خیال راحت اقدام به خرید میکنند.
برای الگوهای نزولی (خرسی BEARISH) معاملهگران ناحیه D ناحیه برگشتی احتمالی سهم و موقعیتی برای فروش میدانند و با بررسی بیشتر و با گرفتن تایید بازگشت روند و نشانههای افت قیمت اقدام به فروش سهم میکنند.
آموزش الگوی هارمونیک پروانه (butterfly)
به دلیل اینکه الگوهای پروانه دارای یک نقطه D گسترشی فراتر از نقطه X هستند متفاوتتر از گارتلی می باشند. دریافت سیگنال از الگوی پروانه (butterfly) در تحلیل تکنیکال به تصویر زیر توجه کنید در روند نزولی (bearish) زمانی که قیمت از نقطه X تا نقطه A کاهش می یابد، موج صعودی AB، همان موج اصلاحی 78.6% از خط XA می باشد. پس از آن همانطور که در تصویر مشاهده میکنید موج BC اصلاح 38.2% تا 88.6% از موج AB می باشد. پس از موج BC، موج CD امتداد 161.8% تا 2.24 از AB خواهد بود و D در امتداد 127% از موج XA قرار میگیرد. معامله گران و تحلیل گران نقطهو ناحیه D را ناحیه احتمالی برگشت سهم و ناحیه فروش تلقی میکنند و با مشاهده و بررسی نشانههایی برای تایید کاهش قیمت اقدام به فروش سهم میکنند و حدضرر را هم مقداری بالاتر از نقطه ورود قرار میدهند.توجه: به مثال بالا توجه کنید، ما در مثال ها اشاره کردیم که موج CD نسبت 1.618 تا 2.24 از AB می باشد، معامله گرانی هم هستند که فقط به دنبال نسبت 1.618 یا 2.24 می باشند و اهمیتی به سایر اعدادی که میان این دو نسبت هستند نمیدهند، مگر اینکه این اعداد به اعداد ذکر شده بسیار نزدیک باشند.
آموزش الگوی هارمونیک خفاش (BAT)
الگوی هارمونیک خفاش (BAT) از نظر شل ظاهری شبیه به الگوی گارتلی می باشد اما از نظر اندازه متفاوت از این الگو است.دریافت سیگنال از الگوی هارمونیک خفاش (BAT) یکی از بهترین الگوهای هارمونیک به تصویر زیر توجه کنید در الگوی صعودی خفاش سهم از X تا A افزایش قیمت داشته است و پس از رشد سهم وارد فاز اصلاحی میشود و تا نقطه B اصلاح میخورد که نسبت 38.2% از موج XA می باشد. پس از اصلاح سهم مجددا افزایش می شود و موج BC نسبت 0.382 تا 0.886 از AB به حساب می آید و دوباره پس از این رشد سهم به اندازه CD که نسبت 1.618 تا 2.618 در امتداد الگوی تکرارشونده بازار سهام AB است وارد فاز اصلاحی می شود. معامله گران معمولا نقطه و ناحیه D را ناحیه برگشت سهم میدانند نقطه D نسبت 0.886 درصد اصلاحی موج XA می باشد و معامله گران با بررسی فاکتورهای دیگر و تایید نشانههای دیگری از افزایش قیمت در این ناحیه اقدام به خرید سهم می کنند و حدضرر را مقداری پایینتر از نقطه خرید قرار میدهند. معامله گران برای الگوی خفاش در حالت نزولی (خرسی) ناحیه D را ناحیه برگشت سهم و موقعیت فروش میبینند و با بررسی و درنظر گرفتن فاکتورهای دیگر با تایید نشانه هایی از کاهش قیمت سهم اقدام به فروش سهم می کنند.
آموزش الگوی هارمونیک خرچنگ (Crab)
الگوی هارمونیک خرچنگ یکی از دقیقترین الگوهای هارمونیک می باشد که نقاط بازگشتی بسیار نزدیک با اعداد فیبوناچی را نمایش میدهد. الگوی خرچنگ شبیه به الگوی پروانه می باشد اما تفاوت هایی در محاسبات آن وجود دارد.دریافت سیگنال از الگوی خرچنگ (Crab) یکی از مهم ترین الگوهای هارمونیک همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید الگوی خرچنگ (Crab) در یک الگوی گاوی (صعودی)، به این صورت است که قیمت یک سهم وقتی از X تا A رشد میکند و سپس به اصلاح می رود و تا نقطه B اصلاح میشود که این نقطه با نسبت 0.382 تا 0.618 از موج XA می باشد. همچنین موج BC به اندازه 0.382 تا 0.886 از موج AB می باشد و CD نسبت 2.618 تا 3.618 از موج AB است و نقطه D امتداد 1.618 موج XA می باشد و معامله گران نقطه C را نقطه برگشت احتمالی سهم تلقی میکنند و با بررسی فاکتورهای دیگر اقدام به خرید سهم میکنند و حد ضرر را مقداری پایینتر از نقطه ورود تعیین میکنند.
مزایا و معایب الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال دارایی مزایا و معایبی می باشند که این مزایا و معایب به شرح زیر می باشد: 1- مزایای الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
- الگوهای هارمونیک تکرارشونده، ادامهدار و قابل اعتماد می باشد
- استفاده از دیگر ابزارها در کنار الگوهای هارمونیک امکان پذیر است
- الگوهای هارمونیک آینده سهم و نقاط توقف را بطور حرفهای پیش بینی میکند
- الگوهای هارمونیک با تمام بازههای زمانی و بازارهای مالی کار میکند الگوی تکرارشونده بازار سهام
- الگوهای هارمونیک با حرکات سنگین بازار بورس کار میند و در مقیاس بزرگ قابل استفاده است.
- قوانین معامله در الگوهای هارمونیک با نسبتهای فیبوناچی استاندارد شدهاند
2- معایب الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
- تشخیص طرحها و عقبنشینیها با استفاده از فیبوناچی دشوار است
- الگوهای هارمونیک پیچیده و فنی هستند و یادگیری آن کمی سخت است.
- احتمال تعیین دقیق ریسک و سود در الگوهای غیر متقارن بسیار پایین می باشد.
- فهم درست و تشخیص دقیق الگوهای هارمونیک مشکل است
زمان ورود و خروج در الگوهای هارمونیک
برای ورود و خرید سهم بهتر است از ترکیب فعالیتهای بازگشتی قیمت به همراه تغییر روند در نقاط بازگشتی استفاده کنیم، برایدر بهتر این موضوع به مثال زیر توجه فرمایید: اکثر معاملات در ناحیه D سهم ایجاد می شود و بهتر است که در این نقطه اقدام به معامله کنید و زمانیکه روند در حال صعودی شدن بود اقدام به خرید و اگر روند در حال نزولی شدن بود اقدام به فروش سهم کنید. اما توجه داشته باشید زمانی که از الگوهای هارمونیک سیگنال برای معامله کردن دریافت کردید سریعا به بررسی فاکتورهای دیگر مانند نوسانات کوچک، روندهای کلی ورودی به بازار و حجم بازار بپردازید.
0 تا 100 انواع الگو های هارمونیک + نحوه معامله
در ادامه به طور کامل به آموزش الگوهای هارمونیک می پردازیم. الگوهای هارمونیک، کاربرد فراوانی در نمودارهای قیمت دارند. این الگوها، اشکالی در نمودارهای قیمت هستند که از مجموعه ای از امواج صعودی و نزولی ساخته شده اند.
اگر به دنبال کسب اطلاعات در مورد انواع الگوهای هارمونیک هستید حتماً پیش از این به خوبی در مورد انواع تحلیل بورس مطالعه کردهاید و می دانید که تحلیل تکنیکال یکی از انواع تحلیلی است که در آن از دانش ریاضیات و هندسه جهت پیش بینی روند قیمت سهام استفاده میشود. تحلیل تکنیکال روشی بسیار گسترده با زیر مجموعههای بسیار پیچیدهتر است که برای فراگیری هر یک از فنون آن باید وقت زیادی گذاشت تا در نهایت بتوانید از این دانش خود جهت ورود و خروج بموقع از سهم بهره ببرید. رسم انواع الگوهای هارمونیک و نحوه معامله انواع الگوهای هارمونیک از نمونه فنون ریاضی است که به شما در انجام معاملات سودآورتر کمک خواهد کرد.
تشکیل الگو در نمودارهای تحلیلی
از آنجایی که در تحلیل تکنیکال از نمودار استفاده میشود، شاهد تشکیل الگوهای مختلفی هستیم که به آن الگوهای هارمونیک گفته میشود. این الگوهای هارمونیک معمولاً تکرار شونده هستند و چشم انداز روشن و قابل پیش بینی به معامله گران ارائه میدهند. حتماً شعار معروف تکنیکالیست ها را بخاطر دارید، تاریخ تکرار میشود. از نظر آنها روندهای یک سهام، چه صعودی، چه نزولی تکرار پذیرند و این تکرار پذیری الگوهای خاصی بوجود میآورد که به آن الگوی هارمونیک گفته میشود.
الگوهای هارمونیک توسط چه کسی مورد استفاده قرار گرفت ؟
اولین بار الگوهای هارمونیک توسط گارتلی در سال 1932 مورد استفاده قرار گرفت. لری پساونتو این الگوی گارتلی را بر اساس اعداد فیبوناچی اندازی گیری کرد و اسکات کارنی نیز از دیگر تحلیلگرانی بود که بر روی دستاورد این دو نفر کار کرد و الگوهای دیگری را نیز به آن افزود. نسبتهای فیبوناچی بطور طبیعی در طبیعت و حتی رفتارهای انسانی وجود دارد. به همین دلیل در بازارهای مالی همچون بورس این نسبتها بر رفتار معامله گران تأثیر گذاشته و روندهای قیمتی را به سمت و سوی دیگری میبرد.
الگوی هارمونیک بر پایه نظریات لئوناردو فیبوناچی، محقق ایتالیایی شکل گرفته است. در این نظریه اعداد طلایی وجود دارند که به نام کاشف آن یعنی جناب فیبوناچی نام گذاری شدهاند. اصل انواع الگوهای هارمونیک دنباله اعداد فیبوناچی است که هر عدد (غیر از دو عدد اول) نتیجه جمع دو عدد پیش از خود است؛ یعنی چنین ترتیبی حاصل میشود. 1.1.2.3.5.8.13 و . آنچه از این دنبالهها به دست میآید نسبتهایی است که این اعداد میسازند.
برای مثال حاصل تقسیم هر عدد بر عدد قبل خود به عدد 0.618 میل میکند یعنی هر عدد نسبت به عدد قبلی 0.618 افزایش یافته است. همچنین از تقسیم هر عدد بر دو عدد ما قبل خود، نسبت دیگری به دست میآید و این دنباله ادامه دار خواهد بود. مهمترین این نسبتها اعداد ۰.۲۳۶، ۰.۳۸۲، ۰.۵، ۰.۶۱۸ هستند که 0.618 تحت عنوان نسبت طلایی فیبوناچی شناخته میشود. حالا پرسیده میشود که خب شناخت این اعداد و نسبتها چه ربطی به تحلیل قیمتها در بورس دارد؟
در نمودار قیمتی هرگاه با دو محدوده حمایت و مقاومت سر و کار داریم این اعداد در اعتبار بخشیدن به آنها تأثیر بسیار زیادی دارند. در روندهای نزولی خطوط حمایتی منطبق با این نسبتها و در روندهای صعودی خطوط مقاومتی نزدیک به این نسبتها معتبرتر و محتملتر خواهد بود و این اطمینان در گرفتن تصمیم نهایی توسط معامله گر کمک کننده خواهد بود.
هر گاه در بازار سهامی خاص با افزایش یا کاهش شدید مواجه شود با الگوهای هارمونیک رو به رو خواهیم شد. به این نکته توجه داشته باشید که ممکن است روی نمودار الگوهای مختلفی مشاهده کنید اما خب هر گردی گردو نیست. برای اینکه مطمئن شوید الگوی به دست آمده یک الگوی هارمونیک است باید فاکتورهای مختلفی را در نظر بگیرید. یکی از این فاکتور ها توجه به حجم معاملات می باشد که به طور مفصل درباره آن گفته ایم.
اگر نرم افزار مورد استفاده شما ابزار تحلیل اعداد و سطوح فیبوناچی بیشتری را در اختیارتان قرار دهد راحتتر میتوانید از انواع الگوی های هارمونیک کمک بگیرید.
انواع الگوهای هارمونیک کدامند ؟
بطور کلی میتوان به الگوی مادر که پایه انواع الگوهای هارمونیک است اشاره کرد. این الگو در دو روند صعودی یا گاوی (Bullish AB= CD) و حالت نزولی یا خرسی (Bearish) اتفاق می افتد. نسبتهای فیبوناچی در هر یک از این حالات متفاوت است برای مثال در حالت گاوی کف قیمتی ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و سقف قیمتی ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ تارگت خواهد خورد و در شرایط خرسی نیز در کف قیمتی ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ و سقف قیمتی ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ خواهد بود. الگوهای هارمونیک میزان ادامه روند فعلی و نقاط برگشتی را مشخص میکند. الگوهای هارمونیک یا تکمیل شدهاند و یا در حال شکل گیری هستند که در هر صورت شکلی شبیه به M و W ایجاد میکنند. شاید در ابتدا کمی شناخت این الگوها سخت باشد اما به مرور زمان شناسایی آنها کار چندان مشکلی نخواهد بود.
الگوهای هارمونیک انواع بسیاری دارد که شاید بیان همه آنها از حوصله این بحث خارج باشد؛ بنابراین مهمترین و پرکاربردترین انواع الگوهای هامونیک را در این بخش به شما معرفی میکنیم.الگوهای گارتلی (Gartley)، پروانه (butterfly)، خفاش (bat) و خرچنگ (crab) هستند که هر کدام شکل و ظاهر خاص همانند اسمشان و نسبتهای متفاوتی دارند. این الگوهای اصلی از 5 نقطه تشکیل شدهاند و قواعد یکسانی دارند و تفاوتشان در محل قرارگیری این 5 نقطه است.
هر یک از این الگوها در دو روند صعودی و نزولی مورد بررسی قرار میگیرند و تغییرات حرکتی که بین نقاط X، A،B، C و D دارند در نسبتهای متفاوتی از فیبوناچی مورد بررسی قرار میگیرد و معامله گر بر همین اساس و با توجه به الگوی مورد نیاز خود دست به معامله می زند.
الگوی خفاش و گارتلی شباهت بسیاری با هم دارند و تفاوتشان الگوی تکرارشونده بازار سهام در سطوح متفاوت فیبوناچی است اما در الگوی پروانه در مقایسه با الگوی گارتلی نقطه D از X گسترش یافته تر است. در نهایت الگوی خرچنگ که از نظر کارنی دقیقترین الگوی موجود است و نسبتهای دقیقی از نقاط بازگشتی به دست میدهد.
نحوه معامله در الگوهای هارمونیک چگونه می باشد ؟
نحوه معامله توسط این الگوها به این صورت است که در ابتدا باید اجازه بدهیم الگو شکل بگیرد گاهی پیش از تکمیل شدن الگو میتوان آن را حدس زد که از کدام نوع میباشد. در این صورت خیلی سریع میتوان استراتژی معامله را مشخص کرد و در بهترین زمان یا وارد سهام شد و یا از آن خروج کرد. هر کدام از انواع الگوهای هارمونیک بهترین نقطه برای ورود و خروج را مشخص کردهاند و با تشخیص آنها قطعاً بهترین معامله با سود حداکثری را خواهید داشت.
برای استفاده و بررسی هر یک از این الگوها نرم افزارهایی در تریدرهای معاملاتی در نظر گرفته شده که تکنیکالیست ها به راحتی آنها را مورد بهره برداری قرار داده و با توجه به الگوهای به دست آمد در مورد معاملات خود تصمیم گیری خواهند کرد.
انواع الگوهای هارمونیک، به الگوهای شکل گرفته بر روی نمودارهای تحلیل تکنیکال همچون امواج الیوت در بازار بورس اشاره دارد که تحلیلگران بر اساس اعداد و نسبتهای فیبوناچی این الگوها را تحلیل کرده و دسته بندی میکنند. با کمک نرم افزارهایی که در اختیار تحلیلگران قرار دارد به راحتی این الگوها قابل شناسایی بوده و بنابراین معامله گر بهترین زمان ورود و یا خروج از سهم را بررسی کرده و در نتیجه میتواند معاملهای با ریسک کم انجام دهد. انواع الگوهای هارمونیک بسیار زیاد بوده اما معمولاً 4 نوع آن یعنی گارتلی، پروانهای، خفاش و خرچنگ بیشترین کاربرد را در بین تحلیگران دارند. بیشتر این الگوها از پنج نقطه تشکیل شدهاند که در محل قرار گیری نقاط، اضلاعی که میسازند و نسبتهای فیبوناچی با یکدیگر تفاوت دارند.
الگوی تکرارشونده بازار سهام
به گزارش پایگاه خبری «عصر بازار» به نقل از دنیای اقتصاد, الگوی پایدار و تکرارشوندهای طی یک و نیم ماه گذشته بر معاملات سهام چیرگی یافته و امکان هر گونه رشد و رونق را از بازار گرفته است. این الگو برآیندی از روند مولفههای اثرگذار بر سودآوری بنگاههای بورسی، از جمله وضعیت مبهم قیمتها در بازار ارز، سرنوشت نامشخص نرخ سود در بازار پول و تشدید نوسان قیمت جهانی کالاهای پایه است. ضمن اینکه انقباض اعتباری در روزهای پایانی سال بهعنوان عامل منفی به تداوم روند نزولی شاخص طی روزهای اخیر دامن زده است.
ضعف سهام با مقاومت رقبا
تصور بر این بود که بازارهای مزبور پس از نوسانهای موسمی به وضعیت عادی بازگشته و ثبات خود را بازیابند. اما با گذشت بیش از یکماه همچنان نرخها در بازار ارز وضعیت نامشخصی را تجربه میکند. این موضوع با مقاومت بازارساز ارزی برای نگهداشتن دلار در سطح 4هزار و 500 تومانی بیش از پیش نمایان شده است. در واقع، با وجود صفوف طولانی متقاضیان ارز در برابر صرافیها طی روزهای اخیر شاهد اقدامات سختگیرانهتری از سوی سیاستگذار پولی به منظور حذف تقاضای سفتهبازانه ارز در پایان هفته گذشته بودیم. بر اساس گزارش «دنیای اقتصاد» عرضه ارز در روز پایانی هفته گذشته بهصورت «مشروط» و تنها با ارائه مدارک مربوطه برای ثبت تقاضای ارز رسمی مسافران نوروزی امکان داشته است. تداوم چنین وضعیتی نشان از حساسیت سیاستگذار برای حفظ سطوح فعلی قیمت ارز دارد.
اما این تمام ماجرای دلار نیست. به نظر میرسد مقاومت در برابر قدرت بنیادی ارز، مقارن با تشدید تقاضا در موسم مسافرتهای بهاری چندان منطقی نیست و از سوی دیگر انتظارات تورمی نسبت به سال آینده نیز بر حفظ تقاضای سرمایهگذاری برای دلار تاکید دارد. بنابراین، کنترل نرخ دلار در این شرایط تنها سردرگمی بیشتر فعالان اقتصادی و در اینجا سهامداران را در پی داشته و طبق شواهد تاریخی نهایتا به شکست سیاستگذار خواهد انجامید. این نکته نیز قابل ذکر است که هر چند سطوح فعلی نرخ دلار میتواند مشوقی برای رشد تقاضای سهام صادراتمحور بازار تلقی شود اما سیاست یک بام و دو هوا در بازار ارز مانع از برآورد مشخص این نرخ در الگوهای پیشبینی سود بنگاهها برای سال آینده است.از سوی دیگر استقرار بازدهی موثر اوراق بدهی در سطوح فراتر از 20 درصد نیز حاوی پیام مطلوبی به بازار سهام نیست. در واقع پیام ضمنی بازدهی بالای 20 درصد اوراق بدهی به بازار سهام این است که دست کم در کوتاهمدت نرخ سود بدون ریسک تغییری نخواهد کرد. عرضه سریالی اوراق با درآمد ثابت جدید در فرابورس ایران خود شاهد این مدعاست. نگاهی به میزان نقدینگی در اقتصاد کلان و هراس از تورمزایی این حجم عظیم نقدینگی نیز لزوم حفظ سطوح فعلی را در بین برخی سیاستگذاران و فعالان اقتصادی تقویت کرده است.
رفت و برگشت سیاسی بازارهای جهانی
بازارهای جهانی که پیش از این با یک اصلاح سنگین روبهرو شده بود و انتظار میرفت که روند باثبات خود را ادامه دهد هفته گذشته با اظهارات تنشآفرین ترامپ روزهای پرنوسانی را تجربه کرد. از این رو، افزایش نوسانها در بازار جهانی چشمانداز قیمتها را دستکم در کوتاهمدت مبهم کرده و ریسکهای مرتبط با این بازار را بیش از پیش افزایش داده است. چنان که دیدیم، طی هفته گذشته با اعلام اعمال تعرفه بر کالاهای وارداتی آمریکا از سوی رئیسجمهوری این کشور، بازارها واکنش شدید نشان دادند. تصمیمات تعرفهای ترامپ، نگرانیهایی مبنی بر بروز جنگ تجاری در بین اقتصادهای بزرگ را در پی داشت و همین امر به افت ارزش سهام و قیمت مواد خام در بازار جهانی دامن زد. اما در ادامه با واکنشهای منفی از سوی طرفهای تجاری آمریکا و اختلاف بین مشاوران اقتصادی درون کاخ سفید، این طرح با اصلاحات نسبی در پنجشنبه گذشته به امضای ترامپ رسید. به این ترتیب، مطابق با طرح تعرفهای ترامپ همسایگانی چون کانادا و مکزیک از طرح مذکور مستثنی شدند و برای دیگر کشورهای موضوع این طرح نیز اعمال تعرفه مشروط بسته شد. این چرخش نسبی و تفاوت لحن در روز امضای طرح منجر به تلطیف فضای بازارهای جهانی و امیدواری سرمایهگذاران و در نتیجه رشد قیمتها شد. ضمن اینکه اخبار مثبتی مبنی بر دیدار تاریخی رئیسجمهوری آمریکا با رهبر کره شمالی در روز جمعه، آن هم پس از جنگ سرد موشکی، خوشبینی بیشتر بازارها به وضعیت آشفته سیاسی را به دنبال داشت. همچنین آمار امیدوارکننده بازار کار و رشد فراتر از انتظار اشتغال در آمریکا طی این روز در بازگشت قیمتها به مدار صعود موثر بود و به چرخش مثبت قیمت مواد خام در بازار جهانی انجامید. از این رو، قیمت فلزات پایه از جمله مس، روی، سرب و آلومینیوم در آخرین ساعات معاملاتی بازار جهانی رشد قابلملاحظهای را ثبت کردند.در دیگر سو، شاهد انتشار آمارهای نهچندان مطلوب اقتصاد چین طی هفته گذشته بودیم. در این میان، رشد کمتر از انتظار شاخص قیمت تولیدکنندگان چین در کنار اعلام نرخ رشد اقتصادی 5/ 6 درصدی از سوی نخستوزیر این کشور در سال جدید چینی، چشمانداز تقاضای بزرگترین مصرفکننده فلزات پایه جهان را با ابهام روبهرو کرد. این واقعیت وقتی معنادار میشود که نرخ رشد هدف بزرگترین اقتصاد آسیا را با نرخ سال گذشته این کشور یعنی نرخ 9/ 6 درصدی مقایسه کنیم.
افت یکدست سهام
معاملات دیروز سهام تهران در چنین فضایی دنبال شد. در واقع هر چند قیمت نفت و فلزات اساسی در بازارهای جهانی در آخرین روز معاملات با چرخش مثبت محسوس دنبال شد اما واکنش قابلملاحظهای از سوی سهامداران نسبت به این تحولات صورت نگرفت و ارزش سهام زیر فشار عرضه مداوم، در حال کاهش است. این موضوع در کاهش شاخص گروههای کالایی بازار از جمله گروه پالایشی بیش از پیش نمودار شد. شاخص گروه پالایشی در پایان معاملات دیروز بیشترین افت را در مقایسه با دیگر صنایع کالایی به ثبت رساند و برخی سهام این صنعت در صدر جدول نمادها با بیشتر تاثیر منفی بر شاخص قرار گرفتند.
سهام پالایشی طی روز گذشته در حالی با افت قیمت مواجه شدند که قیمت نفت در بازار جهانی رشد معنادار بیش از 3 درصدی را در آخرین روز معاملاتی تجربه کرد و شاخص نفتی برنت در نهایت فراتر از مرز 65 دلار قرار گرفت. خوشبینی نسبت به دیدار تاریخی دو شخصیت تنشآفرین در سطح جهانی، یعنی رئیسجمهوری آمریکا با رهبر کره شمالی در رشد قیمت در بازارهای جهانی بیشترین تاثیر را گذاشت. از این رو، سایر عوامل اثرگذار در حاشیه چنین متنی قرار گرفتند. بنابراین آمار منتشر شده در بازار نفت و دیگر کالاهای اساسی در سایه تاثیر این خبر مهم قرار گرفتند.به این ترتیب، نمادهای «شپنا» و «شبندر» و «شتران» از جمله سهام گروه پالایشی بودند که طی روز گذشته جزو نمادهای با بیشترین اثر منفی بر شاخص کل قرار گرفتند.
سهام گروه فولادی نیز وضعیت مشابهی داشت. در گروه فلزات اساسی سهام فولادی بازار از جمله «فولاد» در محدوده منفی قیمت معامله شدند. «فولاد»، در میان نمادهای با بیشترین اثر منفی بر شاخص کل (تاثیر 39 واحد منفی) قرار داشت. «فخوز»، «کاوه» و «هرمز» نیز وضعیت مشابهی داشتند. هر چند در ساعات پایانی معاملات دامنه افت قیمت در این سهام شدت بیشتری گرفت اما حضور پررنگ سهامداران حقوقی مانع از کاهش بیشتر ارزش سهام گروه فلزی شد. افت قیمت محصولات فولادی در بازارهای شرق آسیا نیز عامل دیگر فشار بر ارزش سهام این مجموعه است. در میان تحولات گروه فلزی، نماد معاملاتی آهن و فولاد ارفع که در غیبتی20 روزه به سر میبرد پس از افشای اطلاعات با اهمیت، بدون محدودیت دامنه نوسان در روز گذشته بازگشایی شد و رشد چشمگیر 15 درصدی را ثبت کرد. «ارفع» در این گزارش، تعدیل مثبت حدود 197 درصدی سود را به اطلاع سهامداران رساند و همین امر محرک اصلی رشد ارزش سهام «ارفع» طی روز گذشته بود. ارزش سهام این نماد در ابتدای معاملات دیروز بیش از 21 درصد رشد کرد اما در ادامه به دلیل فشار فروش دامنه نوسانش کاهش یافت و سرانجام با صف فروش در قیمت 385 تومانی به کار خود پایان داد.
نمادهای مرتبط با فلزات مس و روی نیز با وجود چرخش چشمگیر قیمت این دو فلز در بازار جهانی واکنش چندانی نشان ندادند. در واقع فشار فروش در این نمادها مانع از حرکت مثبت سهام این مجموعه در محدوده مثبت قیمتی شد. در این بین، «فاسمین» توانست در پایان معاملات دیروز با رشد ملایمی به کار خود پایان دهد.افت ارزش سهام طی روز گذشته تنها مختص گروههای کالایی نبود و گروه خودرو نیز به این جمع پیوست و شاخص 6/ 0 درصد کاهش یافت. هر چند نمادهایی نظیر «خزامیا» در این گروه نقدینگی قابلتوجهی را جذب کردند اما افت قیمت در بزرگان این گروه، از جمله « خودرو» و «سایپا»، معاملات این صنعت را ناهمگن کرد. معاملات گروه پتروشیمی در روز گذشته تا حدودی متفاوت از دیگر گروههای بزرگ بازار رقم خورد. در این گروه، «شخارک» با رشد ملایم قیمتی، در فهرست نمادهای مثبت اثرگذار بر شاخص قرار گرفت. این در حالی بود که قیمت متانول در بازارهای شرق آسیا با افت مواجه شده بود. همچنین سهام شرکتهای اورهساز بازار از جمله «شاراک»، «کرماشا»، «شیراز» و «شپدیس» رشد ملایمی را ثبت کردند. نمادهای پلیمری این گروه از جمله پتروشیمی جم و مارون نیز با افزایش اندک قیمت به کار خود پایان دادند تا شاخص گروه پتروشیمی به رغم فضای منفی حاکم بر سهام کالایی، رشد محدودی را تجربه کند.
از اتفاقات جالب توجه معاملات دیروز حضور پررنگ سهامداران حقوقی در سمت خرید بود. خالص خرید چشمگیر سهامداران حقوقی طی معاملات دیروز نیز حاوی نکاتی جالب بود. در این روز شاهد عقبنشینی محسوس سهامداران حقیقی در سهام اغلب صنایع بودیم بهطوری که مالکیت در 27 صنعت از صنایع 38گانه بورسی به نام فعالان حقوقی تغییر یافت. بهعنوان مثال در گروه دارویی، نفت، فلزات، پتروشیمی و گروه کانههای معدنی به ثبت رسید. به این ترتیب، با تغییر مالکیت 23 میلیارد تومان سهام از سبد فعالان حقیقی به حقوقی، بیشترین خرید حقوقی طی یک ماه اخیر (از 21 بهمنماه) ثبت شد.
بسط و قبض «شفا»
گروه دارویی روز گذشته در صدر جدول صنایع با بیشترین ارزش معاملات نشست. دلیل این امر نوسانات مثبت در سهام بنگاه تازهوارد این گروه یعنی «شفا» بود که به رغم فضای منفی حاکم بر معاملات صنعت دارویی بورس معاملات پرحجمی را در محدوده مثبت قیمتی ثبت کرد. همین امر موجب شد تا «شفا» بیشترین ارزش معاملات روزانه را در بین سهام مختلف بازار ثبت کند. سهام «شفا» در ابتدای معاملات روز گذشته تا سقف مجاز قیمتی دادوستد شد اما در ادامه از تب و تاب سهامداران کاسته شد و در نتیجه با افت تقاضا دامنه نوسانهای قیمتی در این نماد رقم خورد.
رهایی از هیجان - قسمت 1
سالها نظریه اقتصادی و مالی بر مبنای تئوری عملگر منطقی بود. این تئوری بیان میدارد که افراد، عقلانی و منطقی عمل میکنند و در فرآیند تصمیمگیری تمام اطلاعات موجود را در نظر میگیرند. معاملهگران همواره میدانستند که این عقیده کاملاً بیمعنی است. معاملهگران موفق با بهرهبرداری از الگوهای رفتاری غیرمنطقی و مداوم معاملهگران دیگر، پول به دست میآورند. محققان دانشگاهی بر اساس شواهد بسیار زیادی که بر اساس مطالعات به دست آوردهاند به این نتیجه رسیدند، بیشتر افراد بر اساس منطق عمل نمیکنند؛ همچنین در این مطالعات دهها مورد از رفتارهای غیرمنطقی و خطاهای مکرر در قضاوت ثبت شده است.
"شیوه لاکپشتها" به این دلیل همواره موفق بوده است که بر اساس حرکاتی از بازار که نتیجه بیخردیهای مکرر و سیتماتیک افراد میباشد، بیان شده است. حتما شما هم چندین بار این احساسات را هنگام معاملهگری تجربه کردهاید. از جمله این احساسات میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
امیدواری: به طور کامل امیدوار هستیم که بلافاصله پس از خرید سهم، قیمت بالا میرود.
ترس: نمیتوانم زیان دیگری متحمل شوم. جلوی این یکی را خواهم گرفت.
حرص و طمع: پول زیادی به دست میآورم، باید حجم معاملات را دو برابر کنم.
ناامیدی: این سیستم معاملهگری درست کار نمیکند و من همچنان زیان خواهم کرد.
شیوه لاکپشتها، حرکاتی از بازار را شناسایی میکند که نشأت گرفته از ویژگیهای استوار انسانی است. در این مقاله مثالهای خاصی از تفکرات غیرمنطقی و احساسی بشر بررسی میشود که سبب ایجاد الگوهای تکرارشونده بازار و فرصتهای کسب درآمد میگردد. هرکسی نگرش خاصی نسبت به جهان دارد که این نگرش میتواند در شرایطی به وی کمک کند. اما در هنگام معامله این دیدگاهها مانع دستیابی به نتایج مطلوب میشوند. دانشمندان به تحریفاتی که افراد در شناخت واقعیت ایجاد میکنند، تعصبات شناختی میگویند.
8 مورد تعصبهای شناختی که بر معاملهگران تأثیر میگذارد:
1) زیانگریزی
2) اثر هزینه از دست رفته
3) اثر تمایلی
4) تعصب به نتیجهگرایی
5) تعصب تازهگرایی
6) لنگر انداختن یا تکیهگاه
7) اثر گلهای
8) اعتقاد به قانون تعداد کم
این لیست شامل برخی از قدرتمندترین اشتباهاتی است که بر معاملات و قیمتها تأثیر میگذارند. اجازه دهید به هر تعصب شناختی نگاهی جزئیتر داشته باشیم.
زیانگریزی:
گرایشی است که در آن افراد بهجای تمرکز بر کسب سود، به شدت به زیان نکردن فکر میکنند. تحقیقات نشان میدهد که قدرت روانی زیان، دو برابر سود است. در افرادی که زیانگریزی بر آنها تأثیر میگذارد، اجتناب از زیان اولویت بیشتری نسبت به کسب سود دارد. برای بیشتر مردم از دست دادن 10 دلار، برابر با به دست نیاوردن 100 دلار نیست. اگرچه از نظر عقلانی این دو موضوع با هم برابر است و در هر دو آنها یک تغییر منفی خالص 100 دلار را نشان میدهد.
از لحاظ معاملهگری زیانگریزی بر روی توانایی فرد در پیروی از سیستم معاملاتی مکانیکی تأثیر میگذارد. در صورت دنبال کردن یک الگوی تکرارشونده بازار سهام سیستم معاملاتی، زیانهای وارد شده، احساس قویتری را به فرد در مقابل سود کردن در همان سیستم القا میکند. وقتی افراد از قوانین پیروی میکنند و متحمل زیان میشوند، احساس درد و ناراحتی بیشتری میکنند تا نسبت به زمانی که قوانین آن سیستم را نادیده میگیرند و زیان میکنند و یا فرصتی را از دست میدهند؛ بنابراین یک زیان 10000 دلاری احساس ناخوشایندتری در مقایسه با به دست نیاوردن سود 20000 دلاری دارد.
اثر هزینه از دست رفته:
گرایش به پا فشاری بر روی معاملهای است که دیگر از دست رفته است، به این امید که پول از دست رفته در آینده جبران شود. در تجارت منظور از هزینه تمام شده از دست رفته، هزینههایی هستند که فرد در حال حاضر متحمل شده است و قابل بازیابی نیستند. به عنوان مثال سرمایه صرف شده در تحقیق و پژوهش بر روی یک تکنولوژی جدید از این نوع هزینهها به حساب میآیند. اثر هزینه تمام شده از دست رفته، گرایشی در افرادی است که در هنگام تصمیمگیری، مقدار پولی را در نظر میگیرند که تاکنون خرج شده است.
در نظر بگیرید شرکت ACME صد میلیون دلار را صرف توسعه یک تکنولوژی خاص برای ساخت صفحه نمایش لپتاپ کرده است. حال فرض کنید که پس از صرف این مقدار سرمایه، مشخص شود یک تکنولوژی جایگزین بسیار بهتر وجود داشته است که احتمال دارد نتایج مطلوبی را در یک چهارچوب زمانی ایجاد کند. یک رویکرد منطقی این است که هزینههای آینده پذیرش این تکنولوژی توسعه یافته بررسی و مقایسه گردد و سپس فقط بر اساس مزایا و هزینههای آینده، بدون درنظر گرفتن مقدار پولی که پیشتر صرف شده است، تصمیمگیری صورت گیرد.
با این حال اثر هزینه از دست رفته سبب میگردد اگر تکنولوژی دیگری استفاده شود، آن هزینه مصرف شده را به عنوان اتلاف در نظر بگیرند. آنها ممکن است بر تصمیم خود استوار بمانند، حتی اگر در آینده زمانی دو تا سه برابر برای ساخت صفحه نمایش لپتاپ صرف کنند. اثر هزینه دست رفته منجر به تصمیمگیریهای بدی میشود که اغلب در موقعیتهای گروهی تشدید میشود.
این پدیده چگونه بر معاملات تأثیر میگذارد؟ معاملهگر تازهکاری را در نظر بگیرید که معاملهای را با انتظار سود 2000 دلار آغاز میکند. او هنگام ورود به معامله تصمیم میگیرد که در صورت افت قیمت تا 1000 دلار از معامله خارج شود. پس از چند روز معامله 500 دلار زیان کرده است. چند روز بعد این زیان به 1000 دلار میرسد که چیزی بیش از 10 درصد از حساب معاملاتی است؛ مقدار حساب از 10000 به 9000 میرسد. این نقطهای است که قبلاً معاملهگر تصمیم داشت در آن از معامله خارج شود.
در نظر بگیرید که چگونه تعصبات شناختی ممکن است بر روی تصمیم معاملهگر مبنی بر تعهد اولیه یعنی خارج شدن با زیان 1000 دلار یا نگهداشتن معامله تأثیر بگذارد. زیانگریزی باعث میشود که خروج از معامله برای معاملهگر بسیار دردناک باشد. زیرا با خروج از معامله زیان او تثبیت میشود. تا زمانی که از معامله خارج نشده است فکر میکند که همچنان شانس بازگشت به بازار وجود دارد و زیان او به سود تبدیل خواهد شد. اثر هزینه از دست رفته باعث میشود که تصمیمگیری بر این اساس که بازار به کدام سمت میرود، صورت نگردد؛ بلکه تصمیمگیری به نحوی است که از هدر رفتن 1000 دلاری جلوگیری کند که تاکنون در معامله خرج شده است؛ بنابراین معاملهگر مبتدی معامله خود را فقط به این دلیل باز نگه میدارد که نمیخواهد دچار زیان شود و آن 1000 دلار را از دست بدهد، نه به این دلیل که باور دارد بازار باز خواهد گشت.
وقتی که قیمت باز هم نزولی شد و زیان تا 2000 دلار افزایش یافت او چه خواهد کرد؟ منطق حکم میکند که از بازار خارج شود. بدون در نظرگرفتن فرض پیشین او بازار به وضوح به او میگوید که اشتباه کرده است؛ زیرا از نقطهای در بازار که معاملهگر تصمیم به خروج در آن را داشت نیز دورتر شده است. متأسفانه، در این نقطه هر دو تعصب حتی قویتر نیز میشوند. زیانی که آرزوی اجتناب از آن را داشت بزرگتر و دردناکتر شده است. برای بسیاری این نوع رفتار تا جایی ادامه خواهد داشت که معاملهگر تمام سرمایه خود را از دست بدهد یا در نهایت با از دست دادن سی تا پنجاه درصد حساب خود با هراس از معامله خارج شود، شاید سه تا پنج برابر چیزی که برنامهریزی کرده بود.
من (کورتیس ام. فیث مولف کتاب شیوه لاکپشتها) در سیلیکون والی (Silicon Valley منطقهای در بخش جنوبی خلیج سانفرانسیسکو که بسیاری از شرکتهای مطرح انفورماتیک جهان در آن قرار دارند) در بحبوحه شکوفایی اینترنت مشغول به کار بودم و بسیاری از دوستانم مهندسان و بازاریابان شرکتهای high tech بودند. تعدادی از آنها به کمک اختیار معامله از شرکتهایی که عرضه اولیه داشتند، میلیونها دلار به دست آوردند. آنها بالا رفتن قیمت را روز به روز از اواخر سال 1999 تا اوایل سال 2000 در نظر داشتند؛ در سال 2000 وقتی قیمت شروع به افت کرد، از دوستانم پرسیدم که چه زمانی سهام خود را میفروشند؟ جوابی که گرفتم این بود، اگر قیمت دلار به X دلار برگردد، سهام را خواهیم فروخت. این قیمت به طور قابلتوجهی بالاتر از سطحی بود که بازار در آن قرار داشت. تقریباً همه دوستان من در چنین موقعیتی قرار داشتند؛ آنها شاهد افت قیمت سهام تا یک دهم یا حتی یک صدم مقدار قبلی بودند، بدون آنکه قصد فروش سهام را داشته باشند. هر چه قیمت بیشتر افت میکرد، برای آنها انتظار برگشت آسانتر بود. دوستانم بر این باور بودند که "خوب من دو میلیون دلار از دست دادهام، از دست دادن چند صد هزار دلار دیگر چه اهمیتی دارد؟"
در قسمت دوم این مقاله به توضیح 6 مورد باقیمانده از تعصبهای شناختی معاملهگران می پردازیم.
برگرفته از کتاب "شیوه لاکپشتها" مولف کورتیس ام فیث
جهت تهیه این کتاب میتوانید به فروشگاه کتاب ما مراجعه نمایید.
دیدگاه شما