تعریف مارجین و پدینگ و نحوه استفاده از آن در المنتور
مارجین و پدینگ چیست؟ نحوه استفاده از مارجین و پدینگ چگونه است؟ تفاوت میان مارجین و پدینگ در چیست؟ تفاوت میان کادر های CSS با یکدیگر در چیست؟ آیا می توان از همه کادر های CSS به صورت همزمان استفاده کرد؟ با یکی دیگر از مقاله های آموزشی در خدمت شما عزیزان هستیم.
این دو دستور از هر نظر شبیه به هم هستن، با این تفاوت که padding فاصله محتوا از مرز های عنصری بود که داخلش قرار داشت، و margin فاصله مرزهای عنصر مورد نظر از مرز عناصر دیگه بود. ویرایشگر المنتور نیز برای تعیین دقیق جایگاه عناصر خود از این دو ویژگی استفاده می کند. اما قبل از استفاده از این دو ویژگی، ابتدا ما باید درک صحیحی از نجوه کار کرد آنها داشته باشیم. امروز قصد داریم دو ویژگی مهم در CSS یعنی مارجین (margin) و پدینگ (padding) را به صورت کامل مورد بررسی قرار دهیم. با ما همراه باشید.
آنچه در این مطلب می خوانید
تفاوت کادر ها در CSS
ویژگی outline
ممکن است شما عزیزان مفهوم چهار عنوان margin، padding، border و outline را با یکدیگر اشتباه بگیرید. با نگاهی ریز بینانه و دقیق، در این بخش به بررسی و توضیح تک تک این موارد خواهیم پرداخت.
هر عنصر تعریف شده در HTML در یک ساختار مشخص نمایش داده خواهد شد. (البته برخی از عناصر بخش head در خروجی نشان داده نمی شوند)
قطعه کد زیر را در نظر بگیرید:
خروجی حاصل شده کد بالا:
در این مثال، عنصر تعریف شده p به اندازه محتوای داخلش (یعنی عبارت ایران المنتور) حجم گرفته است. کل حجم قسمت صورتی رنگ را می توان بخش محتوای عنصر p دانست.
ویژگی border
بخش دیگری که می توان برای یک عنصر p در نظر گرفت، border (قاب) آن است. به قطعه کد زیر توجه کنید:
خروجی حاصل شده کد بالا:
در این جا border به عنوان قاب محتوای مشخص شده در نظر گرفته شده است.
تا اینجا با مفهوم outline و border آشنا شدید. حال در ادامه به تفاوت میان margin و padding خواهیم پرداخت.
ویژگی padding
با استفاده از ویژگی padding می توان حاشیه درونی عنصر خود را ایجاد کرد. کد زیر را ملاحظه کنید:
خروجی حاصل شده کد بالا:
حال در این قسمت با کمی دقت متوجه فاصله میان محتوای داخل و border خواهید شد. ویژگی پدینگ می تواند به صورت یک یا چند پارامتری تنظیم شود.
تک پارامتری: در صورتی که به ویژگی padding تنها یک مقدار داده شود (مانند مثال بالا) این مقدار برای چهار جهت عنصر (بالا، پایین، چپ، راست) تنظیم خواهد شد. در مثال بالا، عنصر p از چهارجهت خود مقدار مشخصی حاشیه از درون (padding) گرفته است.
دو پارامتری: در صورتی که به ویژگی padding دو مقدار داده شود. مقدار اول برای جهات Y (بالا و پایین) و مقدار دوم برای جهات X (چپ و راست) در نظر گرفته میشود. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید:
خروجی حاصل شده کد بالا:
همانطور که می بینید، عبارت ایران المنتور از بالا و پایین 5 پیکسل و از سمت چپ و راست خود 30 پیکسل فاصله گرفته است.
چهار پارامتری: در صورتی که به ویژگی padding چهار مقدار مختلف داده شود؛ اولین مقدار برای جهت بالا (top)، دومین مقدار برای جهت راست (right)، سومین مقدار برای جهت پایین (bottom) و چهارمین مقدار برای جهت چپ (left) تعیین خواهد شد. به مثال زیر توجه فرمایید:
خروجی حاصل شده کد بالا:
همانطور که می بینید، در این مثال، محتوای مورد نظر از هر طرف پدینگ گرفته است.
علاوه بر این موارد، 4 ویژگی دیگر هم هستند که از ویژگی padding مشتق شدهاند. این ویژگیها میتوانند برای زمانی که قصد تنظیم padding برای یکی از جهات را دارید مناسب باشند.
ویژگیهای مشتق شده از ویژگی padding به شکل زیر است:
- ویژگی padding-top (حاشیه درونی از بالا)
- ویژگی padding-bottom (حاشیه درونی از پایین)
- ویژگی padding-left (حاشیه درونی از چپ)
- ویژگی padding-right (حاشیه درونی از راست)
ویژگی margin
به وسیله ویژگی مارجین قادر خواهید بود تا حاشیه بیرونی عناصر خود را تنظیم کنید. در واقع ویژگی مارجین فاصله از border تا عناصر اطراف دیگر را تعیین می کند.
ویژگی مارجین هم میتواند مشابه ویژگی پدینگ بصورت تک پارامتری، دو پارامتری و چهار پارامتری مقداردهی شود. جهتهایی که برای پارامترهای مختلف درنظر گرفته شده هم دقیقا مثل ویژگی پدینگ می باشد. از این رو دیگر این جهات برای ویژگی margin توضیح داده نمیشود.
علاوه بر این، چهار ویژگی دیگر هم هستند که از ویژگی مارجین مشتق شدهاند. این ویژگیها میتوانند برای زمانی که قصد دارید تنها برای یکی از جهات ویژگی مارجین را تنظیم کنید مناسب باشند.
ویژگیهای مشتق شده از ویژگی margin:
- ویژگی margin-top (حاشیه بیرونی از بالا)
- ویژگی margin-bottom (حاشیه بیرونی از پایین)
- ویژگی margin-left (حاشیه بیرونی از چپ)
- ویژگی margin-right (حاشیه بیرونی از راست)
تفاوت مارجین با پدینگ در چیست؟
زمانی که شروع به ایجاد یک صفحه وب در المنتور می کنید، می بایست مفهوم مارجین و پدینگ را کاملا درک کنید تا بتوانید به خوبی المان های خود را سفارشی سازی کنید.
المنتور یک صفحه ساخته شده از بخش ها، ستون ها و ابزارک هایی با محتواست.
مارجین (فاصله) میزان فضای خارج از مرز عنصری را که ویرایش می کنید کنترل می کند در حالی که پدینگ میزان فضای داخل حاشیه و محتوای عنصری را که ویرایش می کنید کنترل می کند.
مارجین و پدینگ در المنتور
بیایید یک مثال ساده در المنتور عنوان کنیم. بخش، ستون، محتوا
هر سه عنصر می توانند مارجین و پدینگ داشته باشند، اما در مورد گزینه اول، ما فقط مارجین و پدینگ را در سطح بخش اضافه می کنیم.
در مرحله پدینگ، هر دو ستون و عنصر عنوان در تصویر بالا حاشیه صفر دارند. در مرحله بعدی با افزودن دو ستون دیگر، این طرح را پیچیده تر می کنیم.
این طرح بدون هیچ گونه حاشیه یا پدینگ در سطح ستون است.
مشکل این طرح: بدون مارجین و پدینگ در سطح ستون، خیلی خوب به نظر نمی رسد. بیایید کمی فاصله بین ستون ها و بین محتوا و مرز ستون اضافه کنیم.
مارجین و پدینگ – پیکسل یا درصد؟
صدها مقاله و بحث در این خصوص وجود دارد. حال ما خودمان این موضوع را بررسی می کنیم.
اگر می خواهید روی دسکتاپ طرحی با عرض کامل داشته باشید، ممکن است بخواهید با مقادیر درصد برای مارجین و پدینگ کار کنید.
اگر برای عناصر موجود در شبکه مقدار پیکسل ثابت داشته باشید، به اندازه صفحه نمایش مقیاس نمی گیرد یا جالب به نظر نمی رسد. اگر به جای مقادیر پیکسل با درصد کار می کنید، طرح با اندازه صفحه تطبیق می یابد.
فضای ویجت چیست؟
فضای ویجت را با پر کردن و حاشیه اشتباه نگیرید. فضای ویجت در المنتور مشخص می کند که چه مقدار فضا بین ابزارک های المنتور اضافه شده است. می توانید به صورت متمرکز آن را در تنظیمات یا در سطح ستون مدیریت کنید.
به چه چیز دیگری فکر می کنید؟
تنظیمات ریسپانسیو: پدینگ ها و مارجین ها باید برای سازگاری همه دستگاه ها بهینه شوند (بدیهی است). هنگام کار بر روی صفحه خود حتما پس از هر طراحی در لپ تاپ، سوییچ کرده و در موبایل هم حالت ریسپانسیو آن را بررسی کنید.
نکته: حتما توجه داشته باشید که در موبایل هم پدینگ ها و مارجین های شما در حالت بهینه قرار داشته باشند.
سازگاری: مهم است که در کل سایت خود و نه فقط در یک صفحه، پدینگ ها و مارجین ها را داشته باشید. این موضوع به قوام برند شما می افزاید.
بسته به محصول یا خدماتی که ارائه می دهید، وب سایت شما بیشتر از طریق موبایل یا دسکتاپ بازدید می شود؛ یعنی به طور مثال شخصی هست که 95 درصد بازدید هایش را از طریق لپ تاپ یا کامپیوتر انجام می دهد در صورتی این موضوع در وب سایت های رستوران یا هر محصول ها خدمات دیگر متفاوت بوده و اغلب کاربران با موبایل وب سایت را بررسی می کنند.
به چیدمان شبکه خود برای سایت خود فکر کنید، سعی کنید همه موارد استفاده را پوشش دهید و فقط پس از افزودن محتوای واقعی، کار بر روی پدینگ و مارجین را شروع کنید.
نتیجه گیری
مارجین ها و پدینگ ها نه تنها در چیدمان، بلکه در شکل و ظاهر سایت شما تاثیر بسزایی دارند. در دسکتاپ، پدینگ و مارجین بزرگ باعث می شود که کاربر از سایت شما بهره بیشتری ببرد. در حالی این موضوع در تلفن همراه بلعکس است و شما بایستی مقدار آن را برای نمایش بهتر سایت کاهش دهید.
همانطور که گفته شد مارجین (فاصله) فضای خارج را تحت تاثیر قرار داده و پدینگ فضای داخل را تغییر می دهد. این مارجین و پدینگ را می توان در بخش های سکشن، ستون، ابزارک ایجاد کرد.
نکته: المنتور به طور خودکار پدینگ را 10 در نظر گرفته است تا با نمایش سایت در دستگاه های مختلف و با زوم کردن سایت المان های سایت کشیده نشده و به اطراف سایت نچسبند و در یک چارچوب و یک محدوده مشخص قرار گیرند.
بررسی جز به جز تفاوت مارجین و فیوچرز
پلتفرمهای معاملاتی چندین روش ارائه میکنند که ما بهعنوان معاملهگر میتوانیم از آنها برای سود بیشتر معاملات خود استفاده کنیم. دو مورد از شناختهشدهترین آنها معاملات مارجین و فیوچرز هستند. با وجود تفاوتهای این دو نوع معامله، بسیاری از معاملهگران آنها را با هم اشتباه میگیرند و یکی از سردرگمیهای بزرگ آنها درک تفاوت مارجین و فیوچرز در پلتفرمهای معاملاتی است.
آیا این دو مفهوم به یک معنا هستند؟ برای درک فرق بین این دو باید به خاطر داشت که معاملات مارجین معمولا برای بازارهای نقدی قابل اعمال است در حالی که معاملات آتی مربوط به بازار آتی یا F&O است. در ادامه این مقاله همراه ما باشید تا مفصل درباره تفاوت این دو صحبت کنیم. همراه ما باشید.
فهرست عناوین مقاله :
تعریف معاملات مارجین (Margin Trading)
معاملات مارجین به معنای معامله با پول قرضی است. معاملهگران میتوانند برای انجام یک معامله از کارگزار پول قرض کنند و بعد از معامله به او بازگردانند. بنابراین مارجین یا حاشیه چیست؟ در معاملات مارجین معاملهگر واقعا دارایی را نمیخرد یا مالک آن نیست؛ بلکه فقط از طریق حساب مارجین خود به دارایی دسترسی دارد. قبل از شروع این معاملات باید یک حساب وام در یک کارگزاری باز کنید و وثیقهای ارائه دهید که بخشی از ریسک اعتباری شما را نزد کارگزار جبران کند. این وثیقه مارجین نامیده میشود که چیزی بین سقف اعتبار و آستانه است.
فرض کنید معاملهگر حسابی در کارگزاری باز میکند و آن را با مارجین تامین مالی میکند که از نظر کارگزار، وثیقهای برای استقراض بیشتر معاملهگر است. بنابراین فرض کنید فرد حساب مارجین خود را ۵ هزار دلار شارژ میکند و وارد معاملهای به ارزش ۱۰ هزار دلار شود؛ این یعنی او با ۵ هزار دلار وثیقه، توانسته مبلغ ۱۰ هزار دلار از کارگزار قرض بگیرد.
مزایای مارجین تریدینگ چیست؟
قبل از پرداختن به تفاوت مارجین و فیوچرز، بیایید ببینیم مزیتهای معاملات فیوچرز چیست.
- با وجود افزایش میزان سود و افزایش قدرت خرید، این امکان را دارید تا بیشتر از مقدار پول موجود در کیف پول خود اقدام به خرید کنید. هرچه تعداد دارایی بیشتر باشد، اگر بازار طبق انتظاراتتان پیش برود، سود احتمالی هم بیشتر خواهد بود.
- معاملات مارجین این امکان را به شما میدهند تا تعداد زیادی واحد دارایی بخرید و منبع درآمد خود را متنوع کنید. اگر از یک دارایی مطمئن نیستید، میتوانید با انتخاب چند دارایی مختلف ریسک معامله را به حداقل برسانید.
- مبلغی که از کارگزاری قرض میگیرید از الزامات مشخص تجاوز نمیکند و میتوانید این مقدار را قبل از زمان تعیینشده بازپرداخت کنید.
معایب مارجین تریدینگ چیست؟
- همینطور که احتمال رسیدن به سود در معاملات مارجین نسبت به معاملات معمولی بیشتر است، احتمال ضرر و از دست دادن سود در آن نیز بیشتر خواهد بود.
- از صرافیها پول قرض میگیرید تا سرمایهگذاری کنید. بنابراین باید کارمزد کوچک دیگری به نام بهره وام را به مبلغ بازپرداخت اضافه کنید. درست مثل مکانیسم استقراض از بانک فقط با نرخ بهره بالاتر. بنابراین انجام بیش از حد این معاملات هزینه زیادی برایتان به همراه خواهد داشت.
- معاملات به تمرکز بالایی نیاز دارند. به خصوص در معاملات مارجین که دارایی را از شخص ثالث (صرافی) قرض میگیرید.
تعریف معاملات فیوچرز (Future Trading)
برای درک بهتر تفاوت مارجین و فیوچرز، بیایید ابتدا با مفهوم معاملات فیوچرز یا آتی آشنا شویم.
معاملات آتی نوعی معامله مشتقه محسوب میشوند. در این معاملات خود دارایی مستقیما مورد معامله قرار نمیگیرد، بلکه قراردادهایی تعریف میشود که ارزش آنها با داراییها تامین میشود. معاملات آتی با قراردادهای تجاری سروکار دارد که طرفین را ملزم به خرید و فروش دارایی پایه در نقطه توافق شده میکند. اجرای این قرارداد کاملا اجباری است و باید زمانی که قرارداد با قیمت توافقی منقضی میشود، صرف نظر از قیمت واقعی دارایی در زمان انقضای قرارداد، جبران شود.
معمولا شرکتها و افرادی دست به این معاملات میزنند که میخواهند مقدار مشخصی دارایی را قبل از آنکه به آن نیازمند باشند، تامین کنند. به این ترتیب از دارایی خود در برابر عوامل اقتصادی مانند تورم محافظت میکنند. حتی بعضی از معاملهگران از نوسانات جزئی در قیمت قراردادها برای کسب سود استفاده میکنند (فیوچرز تریدینگ). البته این تغییرات قیمت بهقدری کوچکاند که نمیتوان سود چندانی از آنها بهدست آورد، مگر آنکه اهرم معامله بالا بوده و مبلغ قابل توجهی روی آن شرط بسته شود.
معاملات مارجین و معاملات آتی از بسیاری جهات شباهتهای چشمگیری دارند که باعث میشود عده زیادی آنها را یکی بدانند. در حالی که یکی دانستن آنها یک اشتباه وحشتناک و زیانآور است که فقط میتوان با دانستن تفاوت مارجین و فیوچرز از آن اجتناب کنید.
حاشیه سود خالص چیست؟
همونطور که میدونید، یکی از اصلی ترین شروط برای موفق شدن در بازار سرمایه، آموختن، یادگیری و شناخت دقیق مفاهیم و اصطلاحات اونه. اگه جزء فعالان بازار سرمایه هستید و یا جزء افرادی هستید که به تازگی وارد بورس شدین، با شناخت و تسلط
بر اصطلاحات و مفاهیم موجود در بازار سرمایه و با بکارگیری اون ها در جهت درست، تبدیل به یکی از برندگان این بازار خواهید شد. همواره در تحلیل بنیادی شرکتها پارامترهای مهمی همچون حاشیه سود عملیاتی، حاشیه سود خالص، انواع نسبتها و…
وجود داره که اهمیت بالائی دارن.
مقدمه ای بر حاشیه سود خالص
یکی از پارامترها و اصطلاحات مهم در تحلیل بنیادی سهام شرکتها، مفهوم حاشیه سود هستش. معمولا برای یک معامله گر،
میزان سود و ضرری که در یک معامله کوتاه مدت یا بلند مدت متوجه سرمایه اولیه اش میشه خیلی مهمه. همه دوس دارن که معاملاتشون همیشه موفق و پر سود باشه و همواره از ضرر بیزار هستن. در این مقاله قصد داریم به مفهوم حاشیه سود خالص و مفاهیم حول اون بپردازیم؛ پس با بورسفا همراه ما باشید.
حاشیه سود یا حاشیه سود خالص چیست؟
حاشیه سود یا Profit Marigin یکی از نسبت های سودآوریه که از تقسیم درآمد یا سود خالص شرکت بر فروش خالص شرکت به دست میاد. به طورکلی حاشیه سود برابر است با نسبت سود به فروش شرکت. درآمد یا سود خالص ممکنه با تفریق همه هزینه
های شرکت از جمله هزینه های عملیاتی، هزینه مواد اولیه و هزینه های مارجین یا حاشیه چیست؟ مالیاتی از درآمد کل به دست بیاد. حاشیه سود به شکل درصد بیان میشه و مشخص میکنه که یه شرکت چه مقدار از هر یک دلار فروش رو در حساب مربوط به درآمدها نگه داری میکنه. همچنین لازم به ذکره که حاشیه سود انواع مختلفی مثل حاشیه سود خالص، حاشیه سود ناخالص، حاشیه سود عملیاتی، حاشیه سود قبل از مالیات و… داره که به حاشیه سود عملیاتی در مقاله های آتی میپردازیم؛
برای مثال، حاشیه سود 20 درصدی به این معنیه که شرکت دارای درآمد خالص 0.20 دلار به ازای هر دلار از کل درآمدهای کسب شده هستش. اگر چه برای حاشیه سود انواع مختلفی وجود داره اما نکته مهم اینجاست که اصطلاح حاشیه سود اغلب برای اشاره به حاشیه سود خالص مورد استفاده قرار میگیره. پس منظور از حاشیه سود، همون حاشیه سود خالصه. همچنین حاشیه سود، درصدی از اندازه گیری سوده که بیانگر میزانیه که شرکت برای هر دلار از فروش به دست میاره. اگه یه شرکت برای هر فروش پول بیشتری به دست بیاره، طبیعتا حاشیه سود بالاتری داره.
سود خالص چیست؟
سود خالص یا Net profit به باقیمانده مجموع درآمدها پس از کسر هزینه های عملیاتی، سایر هزینه های مالی و مالیات گفته میشه. در حقیقت سود خالص میزان باقیمانده از سود شرکت پس از کسر تمامی هزینه هاست. سود خالص میتونه مثبت و یا منفی باشه که در صورت منفی بودن به اون زیان خالص گفته میشه. سود خالص معیار مهمی برای شناسایی شرکتهای سودآوره. این معیار همچنین برای محاسبه سود هر سهم نیز مورد استفاده قرار میگیره. به همین دلیل، عموم مردم ممکنه به جای واژه سود خالص از معادل هایی مثل درآمد خالص شرکت، سود هر سهم و یا همون EPS استفاده کنن. شرکتی که در حال رشد درآمدها و یا کاهش هزینهها باشه، در واقع در حال بهتر کردن سود خالص خودشه.
سود خالص در بورس
سود ناخالص چیست؟
سود ناخالص یا Gross Profit هم میتونه برای هر شرکتی محاسبه بشه. شرکتها در بازه های زمانی مشخص و در هر دوره، میزان سود و ضررهاشونو اعلام میکنن. چیزی که برای سهامداران و سرمایه گذاران خیلی مهمه، میزان سود کسب شده شرکت در اون بازه زمانی هستش؛ اما باید دقت بشه که این سود خالص هست و یا ناخالص. اگه عواملی مثل هزینه های عملیاتی، سایر هزینه های مالی، مالیات و… از این میزان سود کسر نشه، به اون سود، سود ناخالص گفته میشه.
خوبه که درمورد انواع وضعیت نمادهای بورسی اطلاعات داشته باشی » انواع وضعیت نمادها در بورس
حاشیه سود ناخالص چیست؟
حاشیه سود ناخالص یا Gross Profit Margin یکی از معیارهای سودآوره که نشون دهنده درصد درآمدیه که بیش از هزینه کالاهای فروخته شده، هستش. این حاشیه سود نشون میده که چطور تیم مدیریت اجرایی شرکت، موفق به تولید درآمد از هزینه هایی که در تولید محصولات و خدمات خود انجام میدن، میشن. به طور خلاصه هر چی این عدد بیشتر باشه، مدیریت شرکت در زمینه سودسازی از هر واحد دلار، کارآمدتر به نظر میرسه.
حاشیه سود ناخالص با استفاده از کل درآمد شرکت، منحصرا هزینه کالاهای فروخته شده یا COGS محاسبه میشه و تفاوتش رو با درآمد کل شرکت میسنجن. معمولا حاشیه سود ناخالص رو هم به صورت درصد نشون میدن. COGS مبلغیه که شرکت برای تولید کالاها و یا خدماتی که اون رو به فروش میرسونه، هزینه میکنه.
کاربردهای حاشیه سود
در سطوح ابتدائی، حاشیه سود پائین میتونه این طور تعبیر بشه که سوددهی شرکت چندان ایمن نیست. اگه شرکتی با حاشیه سود پائین، کاهشی در فروش تجربه کنه، حاشیه سود اون حتی بیشتر کاهش پیدا میکنه که ممکنه به حاشیه سودی بسیار پائین، خنثی و یا حتی منفی منجر بشه. حاشیه سود پائین میتونه به نکات خاصی درباره صنعتی که یک شرکت در اون فعالیت داره و یا شرایط کلان اقتصادی اشاره کنه. به طور مثال، اگه حاشیه سود یک شرکت کم باشد، میتونه نشون دهنده این باشه که فروش کم
تری از سایر شرکتها در همون صنعت داشته و یا اینکه صنعتی که شرکت در اون فعالیت داره، خودش از شرایط وخیمی رنج میبره.
همچنین مخارج بالا نسبت به درآمد که حاشیه سود پائین رو نشون میده، ممکنه نشانگر این باشه که شرکت احتمالا به خاطر مشکلات مدیریتی، در حال تقلا برای پائین نگه داشتن هزینه هاست. مخارج بالا ممکنه به دلایل مختلفی اتفاق بیفته؛ مثلا شرکت به نسبت فروشش موجودی کالای زیادی داره و یا اینکه کارمندان زیادی استخدام کرده و یا در فضای بیش از حد بزرگی فعالیت میکنه و در نتیجه مجبوره پول اجاره زیادی بپردازه و خیلی دلایل دیگه؛ از طرفی حاشیه سود بالا نشانگر شرکتی سودآوره که کنترل بهتری بر هزینه هاش داره. حاشیه سود همچنین میتونه جنبههای خاصی از استراتژی قیمت گذاری یک شرکت رو مشخص کنه. به طور مثال حاشیه سود پائین ممکنه نشون بده که شرکت کالاهای خودش رو کمتر قیمت گذاری کرده.
همچنین برای محاسبه حاشیه سود خالص به اطلاعات و صورتهای مالی میان دوره ای ماهانه، 3 ماهه، 6 ماهه و یا یکساله شرکت مورد نظر نیاز داریم. این اطلاعات و صورتهای مالی هم در سایت خود شرکت و هم در سامانه کدال به نشانی Codal.ir موجوده.
محدودیت های حاشیه سود
اگرچه حاشیه سود میتونه برای مقایسه شرکتها با یکدیگر بسیار مفید باشه اما افراد باید از این معیار فقط در جهت مقایسه شرکتهایی که در یک صنعت و یک گروه و با مدل های کسب و کار و سطح درآمدی یکسان هستن، استفاده کنن. شرکتها در صنایع متفاوت اغلب مدل های کسب و کار مختلف با حاشیه سودهای گوناگون دارن؛ به همین دلیل تفسیر مقایسه ای بین حاشیههای سود آنها تقریبا امری بی معنیه.
به طور مثال، شرکتهایی که اجناس لوکس میفروشن اغلب درصد سود بالایی در اجناس دارند؛ در حالی که موجودی کالا و هزینه سربار کمی دارن و یا درآمد متوسطی دارن اما از حاشیه سود بالایی برخوردارن. از طرفی، شرکتهای تولید کننده کالاهای اساسی، به دلیل نیاز به نیروی کار و فضای بیشتر، درصد سود کمی داشته و موجودی کالا و هزینه سربار نسبتا بالایی دارن؛ همینطور ممکنه این شرکتها درآمد بالایی داشته باشن اما از حاشیه سود پائینی برخوردارن.
در رابطه با اوراق بدهی و انواعش اطلاعاتی نداری؟ » همه چیز در رابطه با اوراق بدهی
نتیجه گیری
خب دوستان، در این مقاله هم به مبحث مهمی پرداختیم که شاید برای خیلی از تازه واردای این بازار هنوز ناشناخته هست. امیدواریم این مقاله هم نظرتونو جلب کرده باشه و در ادامه راه بهتون کمک کنه. خوشحال میشیم که دیدگاه تونو برامون بنویسید. تیم آموزشی بورس فا همواره موفقیت و رزقی پر رونق رو براتون آرزومنده؛
سوالات متداول در رابطه با حاشیه سود خالص
به طورکلی حاشیه سود برابر است با نسبت سود به فروش شرکت.
به باقیمانده مجموع درآمدها پس از کسر هزینه های عملیاتی، سایر هزینه های مالی و مالیات گفته میشه.
حاشیه سود خالص / حاشیه سود ناخالص / حاشیه سود عملیاتی / حاشیه سود قبل از مالیات.
معامله اهرمی چیست و لوریج در ارز دیجیتال چه کاربردی دارد؟
معامله اهرمی چیست و استفاده از لوریج در ارز دیجیتال پرسشهای پرتکراری است که میتواند آغاز یک راه پرفرازونشیب در ترید باشد. معامله اهرمی امکان کسب سود بیشتر با سرمایه کم را فراهم میکند. از سویی دیگر این معاملات ممکن است منجر به از دست رفتن تمامی سرمایه شما بشوند. لازمه ورود به این معاملات پذیرش ریسک آن و همچنین تحقیق و بررسیهای فراوان است. در ادامه بیشتر با اینکه اهرم در ارز دیجیتال چیست و معامله شورت و لانگ در ارز دیجیتال چگونه انجام میشوند؛ آشنا خواهید شد.
مقدمه؛ با اهرم در ارز دیجیتال آشنا شوید
برای کسب سود از بازار ارزهای دیجیتال روشهای مختلفی وجود دارد. برای نمونه آنچه در بازار معاملاتی ارز دیجیتال نوبیتکس ارائه میشود؛ از نوع بازار اسپات (Spot) است. بهطورکلی در بازار ارزهای دیجیتال علاوه بر بازار اسپات، بازارهایی مانند بازار مارجین و بازار آتی یا فیوچرز نیز در دسترس کاربران است. در این بازارها میتوان از ابزاری به نام اهرم استفاده کرد.
اصطلاح اهرم، به استفاده یک شخص از سرمایه قرض گرفتهشده برای انجام معاملات اشاره دارد. در معاملات اهرمی بهواسطه استفاده از لوریج (leverage)، قدرت خرید یا فروش شما تقویت میشود. در واقع شما حتی اگر سرمایه اولیه زیادی ندارید، امکان سود کردن بیشتر از یک معامله را خواهید داشت.
باید در نظر داشت، استفاده از لوریج در ارز دیجیتال ممکن است سود بالقوه انجام یک معامله را چند برابر کند؛ اما در همین حال ریسک از دست رفتن کل سرمایه اولیه را نیز افزایش میدهد. هوشیاری و استفاده درست از چنین ابزاری در بازار بیثبات رمزارزها امری ضروری است در غیر این صورت متحمل شدن ضررهای غیرقابلجبران امری اجتنابناپذیر است.
چگونگی انجام معاملات اهرمی میتواند برای بسیاری از تازهکاران بسیار گیجکننده باشد بنابراین پیش از ورود به چنین بازارهایی بد نیست بدانید با چه چیزی سروکار دارید و بهطورکلی بر چه اساسی کار میکند. تمرکز این مقاله بر روی معاملات لوریج در بازار رمزارزها است اما بخش بزرگی از این اطلاعات در بازارهای سنتی نیز معتبر است.
اهرم در ارز دیجیتال چیست و چه کاربردی دارد؟
همانطور که گفتیم اهرم به استفاده از پول یا سرمایه قرض گرفتهشده برای ترید در بازارهای مالی اشاره دارد. به زبان ساده اهرم نوعی گرفتن وام است و قدرت خرید یا فروش شما را در معاملات افزایش میدهد. بنابراین به کمک این ابزار میتوانید با سرمایهای بیشتر از آنچه در حال حاضر در اختیار دارید؛ ترید کنید.
معمولاً مقدار اهرم به صورت یک نسبت تعریف میشود. به عنوان مثال نسبت یک به پنج ۱:۵، به صورت ۵x نمایش داده شده یا نسبت یک به بیست ۱:۲۰ به صورت ۲۰x نمایش داده میشود. بر این اساس میتوان دریافت که سرمایه اولیه معاملهگر ضربدر چند شده است.
برای نمونه تصور کنید که سرمایه اولیهای که در اختیار دارید ۱۰۰ دلار است اما میخواهید موقعیتی به ارزش ۱۰۰۰ دلار در بیت کوین (BTC) باز کنید. با اهرم ۱۰ برابری (۱۰x)، صد دلار شما همان قدرت خرید هزار دلار را خواهد داشت. در صورتی که معامله شما به سود ختم شود، میزان سود شما بر اساس هزار دلار محاسبه میشود.
از اهرم یا لوریج میتوان برای بازار مشتقات مختلف رمزارزها استفاده کرد. رایجترین معاملات اهرمی در معاملات مارجین، توکنهای اهرمی و قراردادهای فیوچرز یا آتی است.
معاملات اهرمی چگونه کار میکند؟
وثیقه در معامله اهرمی
پیش از آنکه بتوانید برای ترید از پلتفرمها پول قرض کنید؛ باید میزانی دارایی بهحساب معاملاتی خود واریز کنید. این پول در اصل سرمایه اولیهای است که به عنوان وثیقه عمل میکند. مقدار این وثیقه بهاندازه اهرم و ارزش کل موقعیتی که میخواهید باز کنید(مارجین)؛ بستگی دارد.
البته نگران این بخش نباشید. وبسایتهای ارائهدهنده این خدمات، میزان سرمایه اولیه مورد نیاز برای شروع این معاملات و اندازه قابل دسترس اهرم را نیز در اختیار کاربران قرار میدهند. این میزان بر اساس سرمایه کاربر محاسبه میشود.
فرض کنید میخواهید ۱۰۰۰ دلار در بیت کوین (BTC) با اهرم ۱۰x سرمایهگذاری کنید. مارجین مورد نیاز ۱/۱۰ از ۱۰۰۰ دلار خواهد بود؛ بنابراین باید حسابتان را ۱۰۰ دلار به عنوان وثیقه شارژ کنید. اگر از اهرم ۲۰x استفاده کنید، مارجین مورد نیاز شما کمتر میشود (۱/۲۰ از ۱۰۰۰ دلار = ۵۰ دلار). اما به خاطر داشته باشید که هر چه اهرم بیشتر باشد؛ خطر لیکویید شدن یا از دست وثیقه حساب نیز بیشتر خواهد شد.
آستانه نگهداری مارجین چیست؟
به غیر از سپرده اولیه مارجین، همچنین باید یک آستانه نگهداری مارجین نیز برای معاملات در نظر بگیرید. چرا که وقتی بازار شروع به حرکت کرد، میزان مارجینی که در ابتدا به شما نمایش داده شد هم میتواند تغییر کند. بنابراین زمانی که بازار برخلاف موقعیت شما حرکت میکند ناگهان مارجین از آستانه حفظ موقعیت شما کمتر شده و اگر مدیریت نشود؛ منجر به لیکویید شدن یا صفر شدن حساب شما میشود. بهتر است همیشه میزان بیشتری دارایی در حساب خود قرار دهید تا به عنوان یک آستانه تحمل عمل کند. این آستانه با عنوان حاشیه نگهداری یا maintenance margin نیز شناخته میشود.
معامله شورت و لانگ چیست؟
اهرم را میتوان در دو موقعیت لانگ و شورت استفاده کرد. باز کردن یک موقعیت لانگ به این معنی است که انتظار دارید قیمت یک دارایی افزایش یابد . به موقعیت لانگ موقعیت خرید هم میگویند.
در مقابل باز کردن یک موقعیت شورت به این معنی است که انتظار دارید قیمت یک دارایی کاهش یابد. به موقعیت شورت، موقعیت فروش هم میگویند.
چنین مسئلهای در بازار معاملات اسپات مسئلهای عادی است. هر تریدری تلاش میکند تا دارایی دیجیتال مورد نظر را در قیمت پایینی خریداری کند و در قیمتی بالاتر به فروش برساند. اما در معاملات اهرمی همه چیز به نحو دیگری صورت میگیرد.
معاملات اهرمی به شما امکان میدهد که فقط بر اساس وثیقه خود و نه بر اساس دارایی خود، داراییها را بخرید یا بفروشید. بنابراین لازم نیست حتماً در کیف پول خود بیت کوین داشته باشید تا بتوانید بر روی آن پوزیشن لانگ یا شورت بگیرید.
برای درک درستتر این مفهوم لازم است بدانید در بازار فیوچرز(Futures) تنها قرارداد آتی خرید (لانگ) یا فروش (شورت) معامله میشود. بنابراین نیازی نیست حتماً صاحب یک دارایی به خصوص باشیم. شما تنها با قراردادن مقداری دارایی (وثیقه) و انتخاب یک موقعیت لانگ یا شورت میتوانید وارد این معاملات شده و از روند آنها کسب درآمد کنید.
این وثیقه میتواند در پلتفرمهای مختلف متفاوت باشد اما معمولاً تتر، بیت کوین، اتر و بایننس کوین به عنوان وثیقه مورد قبول پلتفرمها قرار میگیرد.
باید توجه داشت که قیمتهای بازار آتی رمزارزها کمی با بازار اسپات آنها متفاوت است. برای دنبال کردن قیمت بازار فیوچرز در وبسایت تریدینگ ویو (Trading view) باید عبارت Perpetual Futures را جست و جو کنید. برای نمونه با جست و جوی BTC Perpetual Futures Contract به نمودار قیمتی بازار آتی صرافی بایننس را مشاهده خواهید کرد.
استفاده از لوریج در ارز دیجیتال برای معامله شورت و لانگ
حالا که با معامله شورت و لانگ در ارز دیجیتال آشنا شدید؛ بد نیست یک مثال استفاده از اهرم معاملاتی را با یکدیگر مرور کنیم:
فرض کنید میخواهید یک موقعیت لانگ ۱۰,۰۰۰ دلاری با اهرم ۱۰x در بیت کوین باز کنید. پس برای این موقعیت به ۱۰۰۰ دلار به عنوان وثیقه نیاز دارید. اگر قیمت بیت مارجین یا حاشیه چیست؟ مارجین یا حاشیه چیست؟ کوین ۲۰ درصد افزایش پیدا کند؛ سود خالص ۲۰۰۰ دلاری منهای مقداری کارمزد به دست خواهید آورد. این میزان بسیار بیشتر از ۲۰۰ دلاری است که با خرید ۱۰۰۰ دلار بیت کوین به دست میآوردید.
بااینحال نکته مهم این است اگر قیمت بیت کوین در همین زمان ۲۰ درصد کاهش پیدا کند؛ موقعیت شما ۲۰۰۰ دلار از دست میدهد. از طرفی سرمایه اولیه شما (وثیقه) تنها ۱۰۰۰ دلار بوده است. در نتیجه افت ۲۰ درصدی قیمت به معنی لیکویید شدن ۱۰۰۰ دلار وثیقه شما است و موجودی شما صفر میشود. نکته تلختر ماجرا این است که در واقع، حتی اگر بازار تنها ۱۰ درصد هم سقوط کند باز هم امکان لیکویید شدن حساب شما وجود دارد. ارزش لیکویید شدن به صرافیای که استفاده میکنید بستگی دارد.
برای جلوگیری از صفر شدن حساب، باید دارایی بیشتری را به کیف پول اضافه کرد تا وثیقه افزایش پیدا کند. معمولاً صرافیها پیش از لیکویید شدن حساب، کاربر را با خبر میکنند. شاید اصطلاح کال مارجین را شنیده باشید. این همان پیام استرسآوری است که اطلاع میدهد شما در خطر از دست رفتن سرمایهتان قرار دارید.
تقریباً همه چیز در موقعیت شورت شبیه موقعیت لانگ است با این تفاوت که قیمت ارز مورد نظر شما باید کاهش پیدا کند تا سود کنید.
چگونه ریسک معاملات با اهرم را مدیریت کنیم؟
در ابتدا باید با صراحت بیان کنیم اگر در بازار ارزهای دیجیتال تازهوارد محسوب میشوید؛ به سراغ معاملات اهرمی نروید. بهتر است خریدوفروش این نوع داراییها را موقتاً تا زمانی که آمادگی لازم را به دست نیاوردهاید؛ در بازار معمول (اسپات) رمزارزها دنبال کنید.
درست است که معامله با استفاده از اهرم بزرگ ممکن است به سرمایه کمتری نیاز داشته باشد و در شروع انتخاب مناسبی به نظر بیاید، اما هرچه مقدار اهرم انتخابی بیشتر شود، شانس لیکویید شدن نیز بالاتر میرود.
در واقع این اشتباه مشترکی است که معاملهگران تازهکار و کسانی که سرمایه زیادی ندارند؛ مرتکب میشوند. معاملهگران کوچک تصور میکنند که با توجه به سرمایه کم خود باید از اهرمهای بزرگ استفاده کنند تا بهسرعت سودی به دست آورده و بار خود را ببندند. این تصور و همینطور طمع حاصل از آن باعث صفر شدن سرمایه اولیه آنها میشود و علاوه بر این منجر به کنارهگیری آنها از بازارهای مالی میشود.
در صورتی که عدد اهرم خیلی بزرگ تعیین شود، حتی یک درصد تغییر قیمت هم میتواند منجر به از دست رفتن کل سرمایه شود. هر چه اهرم بزرگتر باشد؛ به همان میزان تحمل نوسانات قیمتی نیز کمتر میشود.
بهطورکلی استفاده از اهرم کوچکتر به این معنی است که ریسک از دست دادن کل حساب معاملهگر کاهش مییابد.
نکته حائز اهمیت این است که در بازههای زمانی کوچکتر، بازار بهطور لحظهای در حال نوسان است. بنابراین اگر اهرم انتخابی، عددی معقول (بین ۱x تا ۵x) باشد؛ التهاب لحظهای بازار، موقعیت شما را کمتر تهدید خواهد کرد.
استراتژیهای مدیریت ریسک مانند تعیین حد ضرر و حد سود، امکان از دست رفتن سرمایه شما را به حداقل میرساند.
با تعیین حد ضرر، موقعیت به صورت خودکار در قیمتی معین و با تحمل میزان مشخصی ضرر بسته خواهد شد. در نتیجه زمانی که بازار علیه موقعیت شما حرکت کند؛ چندان ضرر نخواهید کرد و وثیقه را کاملاً از دست نخواهید داد. تعیین حد سود عملکردی عکس حد ضرر دارد. با تعیین حد سود زمانی که سود معامله به مقدار مشخصی برسد؛ معامله بهطور خودکار بسته میشود. با استفاده از حد سود، شما میتوانید پیش از آنکه موقعیت بازار به روند نزولی تغییر حالت بدهد، سود خود را برداشت کنید.
تعیین حد سود برای تبدیلشدن به یک تریدر حرفهای مسئله مهمی است. یک تریدر حرفهای با مشخص کردن حد سود، انتظار خود را از یک موقعیت مشخص میکند و از سود بالقوهای که دست نیافتن به آن میتواند منجر به ضرر هنگفتی شود؛ دست میکشد. کنترل حس طمع و علم به اینکه در بازار موقعیتهای امن بسیاری وجود دارد؛ از مهمترین مشخصات یک تریدر حرفهای است. برای اطلاعات بیشتر در این خصوص میتوانید به مقاله حد سود و ضرر چیست و چگونه از آنها استفاده کنیم ، مراجعه کنید.
آیا استفاده از لوریج در ارز دیجیتال برای شما مناسب است؟
همانطور که خواندیم؛ معامله اهرمی در ارز دیجیتال شمشیر دو لبهای است که میتواند سود بسیار زیادی داشته باشد و هم ضرر بسیار زیادی. بهطورکلی ریسک معاملات اهرمی در تمامی بازارها بالاست و این ریسک در بازار پرنوسان ارزهای دیجیتال بسیار بیشتر است.
در حال حاضر به دلیل ملاحظات قانونی امکان انجام این معاملات در یک پلتفرم ایرانی وجود ندارد و علاقهمندان به معاملات اهرمی باید از پلتفرمهای خارجی برای این منظور استفاده کنند. این مسئله نیز بهخودیخود فاکتور ریسک دیگری را برای کاربران ایرانی به همراه خواهد داشت.
اگر مایل به انجام معاملات اهرمی هستید؛ پیش از هر چیز دانش و مسئولیتپذیری را در قبال هر اقدام خود رعایت کنید. احتیاط کنید و بدون تحلیل و تحقیق وارد هیچ موقعیتی نشوید. از سویی دیگر پلتفرم مورد نظر برای معامله اهرمی ارز دیجیتال را نیز با تحقیق، بهدرستی انتخاب کنید.
بسیاری از صرافیهایی که امکان معاملات اهرمی را فراهم میکنند؛ بارها به دستکاری بازار، از کار افتادن ابزارهای تعیین حد سود یا حد ضرر و خدماتشان در لحظههای حساس بازار، متهم شدهاند. بنابراین انتخاب پلتفرم مناسب به تحقیق بسیار زیادی نیاز دارد.
قربانی طمع نشوید. ورود به چنین بازارهایی بدون علم و تحقیق، جز ضرر چیزی به همراه نخواهد داشت. بازار پر نوسان ارز دیجیتال حتی سرمایهگذاری در بازار اسپات را با چالش مواجه میکند چه رسد که ریسک این سرمایهگذاری در معاملات اهرمی چندین برابر هم خواهد بود. تا جایی که عده بسیاری معتقدند ورود به معاملات اهرمی در ارز دیجیتال، بیشتر از سرمایهگذاری، قمار است.
سخن پایانی
اهرم در ارز دیجیتال، سرمایهگذاری اولیه با پول کم و سود بیشتر را امکانپذیر میکند. بااینحال نوسانات بازار میتواند منجر به از دست رفتن همان سرمایه اندک شود. مخصوصاً اگر از اهرمهای بزرگی مانند ۱۰۰x استفاده کنید. همیشه با احتیاط معامله را آغاز کنید و پیش از انجام معامله با اهرم، ریسک آن را ارزیابی کنید. هرگز اموال و داراییهایی را که نمیتوانید از دست بدهید را وارد هیچ معاملهای نکنید. بد نیست پیش از امتحان کردن معاملات اهرمی، به تعداد حسابها و رقمهایی که بهطور روزانه در صرافیها لیکویید میشوند نیز توجه کنید.
مفهوم مارجین و پدینگ بوردر
مارجین و پدینگ بوردر دو ویژگی اصلی و مهم در CSS هستند.
Margin
Margin در فارسی به معنی حاشیه است و در زبان CSS برای تنظیم حاشیه یا همان فضای اطراف یک عنصر استفاده می شود.
با مارجین می توان در CSS کنترل کامل بر حاشیه ها داشت.
در margin و padding می توان مانند هم حاشیه ها را تنظیم نمود.
ویژگی های Margin
Margin-top: حاشیه بیرونی از بالا
Margin-right: حاشیه بیرونی از راست
Margin-bottom: حاشیه بیرونی از چپ
Margin-left: حاشیه بیرونی از راست
نمونه کدcss مارجین:
اگر مقدار margin را Auto قرار دهید، مرورگر به صورت پیش فرض فاصله هایی از جهات چپ، راست، بالا و پایین اعمال می کند.
نحوه مقدار دهی مارجین و پدینگ بوردر در کد CSS یکسان است.
Padding Border
پدینگ در فارسی به معنی لایه یا لایه گذاری است ولی در زبان CSS پدینگ فاصله از داخل بلاک را مشخص می کند.
در واقع Padding فاصله بین متن یا محتوای دیگر درون باکس یا حاشیه های باکس است.
کاربرد دیگر آن، برای زیباتر کردن ظاهر سایت در طراحی سایت است.
با استفاده از ویژگی padding می توانیم حاشیه درونی عناصر را تنظیم کنیم.
در واقع ویژگی پدینگ، فاصله بین بخش content و بخش border را تعیین می کند.
پارامترهای ویژگی padding
اگر به پدینگ تنها یک پارامتر مانند مثال بالا که (۲۰px) بود، اختصاص دهیم، این مقدار برای چهار جهت بالا پایین چپ و راست اختصاص می یابد. یعنی در مثال بالا عنصر P از چهار جهت مقدار ۲۰px حاشیه از درون یا همان padding را دارد.
اگر به پدینگ ۲ مقدار بدهیم، مقدار اول برای جهت بالا و پایین و مقدار دوم برای جهت چپ و راست در نظر گرفته می شود.
مانند نمونه کد زیر:
در حالت آخر اگر به ویژگی پدینگ ۴ پارامتر بدهیم، به ترتیب اولین مقدار برای بالا، دومین مقدار برای راست، سومین مقدار پایین و چهارمین مقدار برای چپ اعمال می شود.
با مطالعه مقاله آموزش ایجاد تغییرات CSS می توانید اطلاعات بیشتری راجع به زبان CSS کسب کنید.
محاسبه اندازه ها مدل جعبه ای (Box Model)
با وجود مارجین و پدینگ بوردر فضایی که یک Box اشغال می کند با اندازه ای که توسط whidth و height تعیین می شود متفاوت است.
چون با استفاده از whidth و height فقط اندازه محتوا (content) تعیین می شود و برای محاسبه اندازه واقعی Box، باید اندازه های Margin و Padding Border به این نکته اضافه شود.
فرمول محاسبه whidth و height
width = width + left padding + right padding + left border + right border + left margin + right margin
height = height + top padding + bottom padding + top border + bottom border + top margin + bottom margin
تفاوت بین Margin و Padding
تفاوت بین مفهوم مارجین و پدینگ بوردر در این است که Margin برای فاصله از خارج عنصر استفاده می شود ولی Padding برای فاصله از داخل عنصر استفاده می شود.
تنظیمات ریسپانسیو بودن
پدینگ ها و مارجین ها باید برای سازگاری همه دستگاه ها بهینه شوند.
دقت کنید که هنگام کار بر روی صفحه خود، پس از طراحی آن، در لپ تاپ و موبایل سوییچ کرده و نمایش آن را بررسی کنید.
استفاده از مارجین ها و پدینگ ها در دکستاپ باعث می شود که کاربر از سایت شما استفاده بیشتری کند ولی موبایل باید مقدار آن را برای نمایش بهتر سایت کاهش دهید.
استفاده از Margin و Padding در طراحی و زیبایی سایت شما کمک بزرگی می کند. در نهایت باعث بهبود سئو سایت و بهنیه سازی سایت شما خواهد شد.
دیدگاه شما