ثبت صورتجلسه تغییرات شرکت
در راستای ثبت تغییرات در شرکت ها باید ثبت صورتجلسه تغییرات شرکت ها که از موارد مهم می باشد، توسط موسسین شرکت ها به سرانجام رسد. تغییرات در شرکتها شامل: تغییر در اعضا و تغییر در سرمایه و یا اساسنامه شرکت ها می باشد که باید توسط افرادی مجرب انجام گیرد. موسسه ثبت نوول با سال ها تجربه در امور ثبتی و حقوقی بهترین گزینه برای رسیدن به اهدافتان خواهد بود. با ما در ادامه این مقاله همراه باشید. ثبت تغییرات شرکت را هم اکنون از کارشناسان ما دریافت کنید.
ثبت صورتجلسه
پس از اتمام روند ثبت شرکت موسسین شرکتها می بایست برای انجام هر نوع تغییرات (به عنوان مثال تغییر سرمایه اولیه و یا تغییر آدرس محل شرکت و غیره) و نیز سایر مواردی که در اساسنامه ذکر شده و به تصویب رسیده است، ابتدا رسماً مراتب را به اداره ثبت شرکتها و موسسات غیرتجاری اطلاع دهند. کلیه این تغییرات پس از تصویب مجمع عمومی فوق العاده و یا هیئت مدیره امکانپذیر می باشد.
بدین منظور، تهیه و تنظیم صورتجلسات مجامع الزامی می باشد. لازم به ذکر است که برای انجام برخی از تغییرات تدوین بیش از یک صورتجلسه الزامی می باشد برای اطلاعات بیشتر درباره ی ثبت تغییرات شرکت می توانید به مقاله آن مراجعه نمایید.
ثبت صورتجلسه تغییرات در شرکت
گام اول: مشخص نمودن نوع تغییرات
ابتدا کلیه اعضاءهیئت مدیره و سهامداران شرکتها با تشکیل مجمع عمومی فوق العاده و عادی به طور فوق العاده در خصوص تغییرات لازم در شرکت خود تصمیم گیری می نمایند.
این تصمیمات می تواند شامل: تغییر آدرس دفترمرکزی ، تغییر موضوع فعالیت شرکت، نقل و انتقال سهام، ورود و خروج شریک و یا حتی انحلال شرکت شخصیت حقوقی خود تصمیم گیری نمایند باید به این نکته توجه داشته باشید که تمامی تصمیمات می بایست با حضور کلیه اعضا و سهامداران شرکت باشد تا بتوانند ذیل صورتجلسه شرکت تنظیم شده را امضا نمایند.
در صورتی که کلیه سهامداران حضور نداشته باشند مراحل ثبت صورتجلسه تغییرات شرکت با آگهی دعوت امکان پذیر است که البته یک سری شرایط و مقررات خاص خود را دارد) و با اتمام جلسه نسبت به ثبت سامانه ای تغییرات شرکت در سامانه ثبت شرکت اقدام می نمایید.
روش ثبت تغییرات در شرکت
در جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره آدرس اداره ثبت شرکت های رشت می توانید به مقاله آن مراجعه کنید.
گام دوم: اطلاعات شرکت
این مرحله کلیه اطلاعات مرتبط با شرکت خود را وارد می نمایید که شامل : شماره ثبت شرکت ، شناسه ملی ، نوع شرکت و… می باشد .شما باید نوع جلسه تشکیل شده را نیز در این گام مشخص نمایید این مجامع عبارتند از : مجمع عمومی فوق العاده ، مجمع عمومی عادی به طور فوق العاده و هیئت مدیره می باشد.
گام سوم: تصمیمات جلسه
قسمت تصمیماتی که منجر به تغییر در شرکت شما می شود را وارد می نمایید این تصمیمات با توجه مجمع انتخابی شما متغییر می باشد. توجه داشته باشید میتوانید چند تصمیم را در یک مجمع وارد نمایید.
گام چهارم: اشخاص جلسه
پس از آن باید اطلاعات هویتی کلیه اشخاصی که در جلسه شرکت حضور دارند را وارد نمایید حتی اگر به عنوان نماینده و یا وکیل باشند سمت اعضا نیز باید مشخص گردد. حتی اگر تنها سهامدار باشند باید سهامدار بودن آنها مشخص گردد.
گام پنجم: تایید نهایی و ارسال پرونده
گام دیگر پس از این مرحله انجام فرآیند تدوین و تنظیم صورتجلسه شرکت مدارک شما بارگذاری گردیده و باید بدانید که اصل صورتجلسه به همراه امضاء کلیه اعضاءو مهر شرکت باید به اداره ثبت شرکت ها و موسسات غیرتجاری حوزه فعالیت شما ارسال گردد.
با تکمیل کلیه مراحل فوق و در انتها بررسی نهایی تغییرات شرکت خود را ده نکته که هر سهام داری باید بداند پذیرش نهایی نموده و بعد از دریافت شماره پیگیری و ارسال کلیه مدارک به اداره ثبت شرکتها تقریبا 10 روز کاری زمان لازم است تا کارشناس اداره ثبت شرکت های واحد مربوطه مثل واحد ثبت شرکت در کرج و یا تهران بررسی لازم را بر روی پرونده شما اعمال نموده و با تایید آن آگهی ثبت صورتجلسه تغییرا ت شرکت را صادر نمایند.
صورتجلسه تغییرات
در جهت مطالعه و کسب اطلاعات بیشتر درباره هزینه ثبت تغییرات و صورتجلسات شرکت می توانید با موسسه ثبت نوول تماس بگیرید و از تجربیات مشاوران و کارشناسان ما بهره مند شوید.
مدارک ثبت صورتجلسه تغییرات شرکت
- نوشته کپی از شناسنامه و کارت ملی اعضای جدید ، بازرسین و سهامداران (برابراصل)
- فتوکپی از شناسنامه و کارت ملی اعضای قدیم و جدید.
- تعداد سهام شرکت و اعضای قدیم و جدید.
- اسامی اشخاصی که حق امضا دارند.
- آدرس و کد پستی شرکت.
- سمت اعضای جدید و قدیم.
- رونوشت از آخرین آگهی تغییرات.
- مبلغ سرمایه و ارزش ریالی..
- کپی کارت پایان خدمت اعضا و بازرسین جدید به بعد برابر اصل شده در دفاتر اسناد رسمی.
- در صورت نقل و انتقال سهام برگه دارایی.
تغییر نام شرکت سهامی خاص
یکی از موارد رایجی است که بعد از ثبت شرکت به آن برمیخوریم که شما به هر دلیلی نامی که در ابتدا برای شرکت خود انتخاب نموده اید را تغییر دهید.
مدارک مورد نیاز جهت تغییر نام شرکت سهامی خاص
- ابتدا باید نسبت به پرداخت حق الثبت اقدام و سپس به واحد تعیین نام، جهت اخذ و ثبت ، نام جدید مراجعه نماید سپس اقدام به تهیه صورت جلسه نمایید.
- تشکیل جلسه مجمع عمومی فوق العاده و تنظیم صورت جلسه به امضاء هیات رئیسه رسیده باشد.
- رعایت تشریفات دعوت بر اساس قانون تجارت و اساسنامه شرکت.
- بعد از اینکه صورت جلسه تنظیم شد ، اصل صورت جلسه و لیست سهامداران حاضر در جلسه که به امضاء آنان رسیده، فیش پرداخت حق الثبت جهت تغییر نام و اصل روزنامه حاوی آگهی دعوت و مجوز اخذ شده تحویل ثبت شرکتها خواهد شد ، و بعد از تحویل کلیه مدارک و قبول و تائید نام انتخابی ، به وسیله مسئول تعیین نام اداره ثبت شرکتها تغییر نام امکان پذیر خواهد بود.
البته توجه داشته باشید که دلیل شما برای تغییر نام شرکت از نظر حقوقی اهمیتی ندارد اما نام انتخابی جدید نیز طبعا می بایست از قوانین انتخاب نام تبعیت نماید.
تغییر محل شرکت سهامی
برای اعلام و ثبت تغییر آدرس شرکت به مدارک ذیل نیاز دارید.
مراحل و مدارک مورد نیاز جهت تغییر محل شرکت سهامی
- تشکیل جلسه مجمع عمومی فوق العاده و تنظیم صورت جلسه به امضاء هیئت رئیسه رسیده باشد.
- رعایت تشریفات دعوت بر اساس قانون تجارت و اساسنامه شرکت.
نقل و انتقال سهام در شرکتها
نقل و انتفال سهام که در این شرکتها دارای دو وضعیت وطبعا دو قانون متفاوت می باشد :
- انتقال سهام ،در صورتی که طبق اساسنامه بر عهده هیات مدیره باشد.
- نقل و انتقال سهام ،در صورتی که اساسنامه بر عهده مجمع عمومی فوق العاده باشد.
در مورد (الف- نقل و انتقال سهام از طریق هیات مدیره ) مدارک مورد نیاز:
- تشکیل جلسه هیات مدیره بر اساس رعایت مفاد اساسنامه در خصوص حد نصاب اکثریت اعضاء
- تنظیم صورت جلسه که به امضاء اعضای هیات مدیره و امضای خریداران و فروشندگان رسیده باشد.
- فتوکپی شناسنامه سهامداران جدید
- اخذ برگ مفاصا حساب نقل و انتقال سهام از سازمان امور مالیاتی کشور.
- فهرست صاحبان سهام قبل و بعد از نقل و انتقال سهام.
- بعد از تشکیل جلسه و تنظیم صورت جلسه، اصل صورت جلسه همراه با مدارک فوق الذکر تحویل اداره ثبت شرکتها خواهد شد.
در مورد (ب- نقل و انتقال سهام از طریق مجمع عمومی فوق العاده) مدارک مورد نیاز:
- تشکیل جلسه مجمع عمومی فوق العاده و تنظیم صورت جلسه که به امضای هیات رئیسه و خریدار و فرشنده سهام رسیده باشد.
- فتوکپی شناسنامه سهامدار یا سهامداران جدید.
- اخذ برگ مفاصا حساب نقل و انتقال سهام از سازمان امور مالیاتی کشور.
- ارائه فهرست صاحبان سهام قبل و بعد از نقل و انتقال.
- لیست جداگانه صاحبان سهام بعد از نقل و انتقال. در تنظیم فهرست سهامداران قبل و بعد از نقل و انتقال باید تاریخ جلسه و نام و نام خانوادگی سهامداران و تعداد سهام قید گردیده و به امضای همگی آنها رسیده باشد.
- در صورتی که جلسه مجمع عمومی فوق العاده با حضور اکثریت سهامداران تشکیل شده باشد، ارائه روزنامه شرکت که آگهی دعوت در آن درج شده است باید همراه با صورتجلسه تنظیمی و سایر مدارک فوق الذکر توسط نماینده قانونی شرکت تحویل اداره ثبت شرکتها شده و بعد از ثبت صورت جلسه ذیل دفاتر ثبت امضاء شود.
ثبت صورتجلسات تغییرات شرکت ها
در آخر به بررسی تغییر نوع شرکت می پردازیم به عنوان مثال شما شرکت سهامی خاص تاسیس کرده اید و می خواهید آن را به شرکت با مسئولیت محدود تغییر دهید در این شرایط شما به این مدارک و طی این مراحل نیاز خواهید داشت:
- صورتجلسه مجمع عمومی فوق العاده به امضای هیئت رئیسه.
- اصل آگهی دعوت در صورت تشکیل مجمع به اکثریت.
- دو برگه اظهارنامه.
- دو نسخه شرکتنامه.
- تسلیم دو برگه اساسنامه شرکت با مسئولیت محدود.
- ارائه فتوکپی شناسنامه و پایان خدمت در صورت مشمولی شرکا.
انواع مجامع قانونی شرکت ها
مجمع عمومی فوق العاده
هرگاه مورد فوق العاده ای برای شرکت به وجود آید که استحضار و تصمیم صاحبان سهام لازم باشد ، و در واقع امری خارج از جریان عادی پیش آمد کند ، مثلاً شرکت بخواهد مدت خود را تمدید و یا سرمایه را زیاد کند و با تصمیم به انحلال خود بگیرد و یا اجازه صدور اوراق قرضه را بدهد ، مجمع عمومی فوق ده نکته که هر سهام داری باید بداند العاده تشکیل می شود که شامل موارد ذیل می باشد:
- تعیین بازرسین اصلی و علی البدل.
- نقل و انتقال سهام.
- تعیین اعضای هئیت مدیره.
- تغییر آدرس.
- افزایش و کاهش سرمایه.
- تصویب بیلان مالی.
- ورود و خروج شرکاء.
- تبدیل سهام به با نام و بی نام.
- تغییر موضوع شرکت.
- تغییر در حق امضا.
- انحلال شرکت.
اختیارات مجمع عمومی فوق العاده در شرکت
- افزایش یا کاهش سرمایه.
- تغییر در مفاد اساسنامه که می تواند شامل: تغیرنام شرکت، تغییر موضوع فعالیت، تغییر آدرس، افزایش یا کاهش سرمایه، تبدیل سهام به بانام و یا بی نام، افزایش یا کاهش تعداد مدیران شرکت، تغییر در حد نصاب لازم جهت تشکیل مجامع و سایر مواردی که طبق قانون تجارت می توان در اساسنامه تغییر ایجاد نمود.
- انحلال شرکت.
مجمع هیئت مدیره و صورتجلسه تغییرات شرکت
هیئت مدیره متشکل از 2 تا 5 نفر از افراد خوشنام و فعال میباشد که از بین صاحبان سهام یا شرکا به وسیله مجمع عمومی عادی انتخاب میشود و به نمایندگی از شرکت کلیه امور را پیگیری میکند که مدت نظارت آنها معمولا کمتر از 2 سال می باشد.
عزل هر یک از رئیس یا معاونین با تصمیم اکثریت اعضاء هیئت مدیره امکان پذیر بوده و پس از این جریان می توانند افراد دیگری را به جای آن ها تعیین و معرفی نمایند. و تعداد اعضای هیئت مدیره در شرکت های سهامی عام نباید از پنج نفر کمتر باشد.
شرایطی که برای اعضاء هیئت مدیره پیش بینی گردیده است
قانون برای انتخاب اعضای هیئت مدیره ده نکته که هر سهام داری باید بداند شرایطی معین نموده که مهم ترین آن ها به قرار ذیل می باشد :
- هیئت مدیره یا هر یک از مدیران شرکت قابل عزل بوده و هر وقت مجمع عمومی بخواهد می تواند آن ها را عزل نماید.
- هیئت مدیره باید از میان شرکای شرکت انتخاب شود.
- مدت انتخاب آن ها همان است که در اساسنامه قید شده است و حداکثر به مدت 2 سال می باشد لیکن در صورتی که مجمع عمومی لازم بداند می تواند آن ها را برای 2 سال دیگر ده نکته که هر سهام داری باید بداند انتخاب نماید.
- تعداد اعضای هیئت مدیره شرکت سهامی عام از 5 نفر نباید کمتر باشد ولی حداکثر تعداد آن ها تا 11 نفر نیز منعی ندارد اما در شرکت سهامی خاص عده آن ها از 3 نفر کمتر نخواهد بود.
- اعضاء هیئت مدیره باید از افراد خوشنام و درستکار و فعال باشند تا بتوانند در پیشبرد اهداف شرکت موثر باشند.
کسانی که نمی توانند به مدیریت شرکت انتخاب شوند :
برابر ماده 111 قانون تجارت اشخاص ذیل نمی توانند به مدیریت شرکت انتخاب شوند.
- محجورین و کسانی که حکم ورشکستگی آن ها صادر شده است.
- کسانی که به علت ارتکاب جنایت یا یکی از جنحه های ذیل به موجب حکم قطعی از حقوق اجتماعی کلاش یا بعضاَ محروم شده باشند در مدت محرومیت ، سرقت ، خیانت در امانت ، کلاهبرداری ، یا جنحه هایی که به موجب قانون در حکم خیانت یا کلاهبرداری شناخته شده است. اختلاس ، تدلیس، تصرف غیر قانونی در اموال عمومی
فوت یا سلب صلاحیت مدیر یا مدیران
در صورتی که یک یا چند نفر از مدیران فوت نموده و یا استعفاء نمایند و یا از آن ها سلب صلاحیت بشود و تعداد اعضاء هیئت مدیره از حداقل مقرر در قانون کمتر گردد، برابر اساسنامه اعضاء علی البدل جانشین آن ها خواهند شد و در صورتیکه اعضای علی البدل انتخاب نشده و یا کافی برای عهده دار محل های خالی نباشند، مدیران باقی مانده از مجمع عمومی عادی شرکت دعوت خواهند نمود تا اعضاء هیئت مدیره را تکمیل نمایند و هر گاه هیئت مدیره حسب مورد از دعوت مجمع عمومی ده نکته که هر سهام داری باید بداند خودداری نماید.
در این صورت هر ذینفعی می تواند از بازرس یا بازرسان شرکت بخواهد که به دعوت مجمع عمومی عادی برای انتخاب مدیری که سمت او بلاتصدی مانده اقدام کند و بازرس یا بازرسان مکلف به انجام چنین درخواستی می باشند.
اخذ تضمین و وثیقه از مدیران شرکت سهامی
مدیران شرکت سهامی باید دارای تعداد سهامی که در اساسنامه مقرر گردیده است باشند و تعداد این سهام نباید از سهامی که برابر اساسنامه برای رای در مجامع عمومی لازم است کمتر باشد.
به علاوه ممکن است این سهام جهت تضمین و جبران خسارتی که از عملکرد مدیر یا مدیران به طور انفرادی و یا مشترکاَ به شرکت وارد شود اخذ گردد و سهام مزبور بانام بوده و قابل نقل و انتقال نیست و تا هنگامی که مدیری مفاصاحساب دوره مدیریت خود را از شرکت دریافت نکرده باشد در صندوق شرکت به عنوان وثیقه باقی خواهد ماند.
گاه مدیری در هنگام انتخاب دارای تعداد سهام لازم نباشد و در ظرف مدت یک ماه هم نتواند سهم مورد بحث را به صندوق شرکت بسپارد حق شرکت و عضویت ندارد و در صورتی که انتخاب شده باشد باید استعفاء نماید.
نکات مهم در نحوه تنظیم صورتجلسه هیئت مدیره
- جلسات هیات مدیره با حضور بیش از نصف اعضای هیات مدیره رسمیت دارد.
- تصمیمات آن ها نیز با اکثریت آرا حاضرین در جلسه اتخاذ می گردد مگر اینکه در اساسنامه اکثریت بیشتری مقرر شده باشد.
- برای هر یک از جلسات هیات مدیره باید صورتجلسه ای تنظیم و لااقل به امضای اکثریت مدیران حاضر در جلسه برسد. ( ماده 123 ق. ت )
- در صورت جلسات هیات مدیره نام مدیران حاضر و غایب قید می شود و خلاصه ای از مذاکرات و تصمیمات نیز با قید تاریخ منعکس می گردد.
- ترتیب دعوت و تشکیل جلسات هیات مدیره را اساسنامه تعیین می کند.ولی در هرحال یک سوم اعضای هیات مدیره می توانند چنانچه ظرف یک ماه از جلسه قبلی هیات مدیره تشکیل نشده باشد راساَ از اعضاء برای تشکیل جلسه دعوت بعمل آور آورند.
- چنانچه هر یک از مدیران با تمام یا بعضی از تصمیمات مندرج در صورتجلسه مخالف باشد نظر او باید در صورتجلسه قید شود.
سامانه هوشمند تنظیم صورتجلسات منطبق بر قانون تجارت و آخرین بخشنامه ها ی اداره کل ثبت شرکتهای کشور تولید و راه اندازی شده است تا ابزاری کارآمد و راه گشا برای وکلا ، حقوقدانان ، موسسات حقوقی ، کارشناسان و سایر شرکتها و موسسات باشد.
در هنگام خرید سهم به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
فعالان و افراد حاضر در بورس برای خرید و فروش سهام باید اطلاعات و دانش کافی را داشته باشند چراکه در هنگام خرید باید از شرایط و موقعیت سهام مورد نظر اطلاعات کافی را داشته باشند سوالی که پیش می آید این است در هنگام خرید سهم به چه نکاتی باید توجه کنیم؟ ما در این مقاله قصد داریم به اخذ این نکات مهم بپردازیم، مارا در این مقاله همراهی کنید.
در هنگام خرید سهم به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
1.هر ( ورقه بهادار ) اوراق بهادار داری ریسک و بازده برای سهامدار هست که سرمایه گذار هنگام خرید اوراق بهادار باید بداند که با خرید این اوراق ریسکی را پذبرفته و در مقابل بازده بدست می آورد. اما بازده و ریسک هر اوراق با اوراق های دیگر متفاوت است.
2.همانطور که در بالا ذکر شد، ریسک و بازده از مهمترین عناصر کلیدی در تصمیمات خرید یک سهام هستند. به این صورت که سرمایه گذاران و سهامداران به این نکته توجه می کنند که اوراق بهاداری را خریداری کنند که ریسک یکسانی با سایر اوراق و بازده بیشتری داشته باشد. در مقابل اگر بازده یکسان و مساوی با سایر اوراق را داراست حداقل ترین ریسک را دارا باشد.
3.نقد شوندگی: یک اوراق بهادار و سهام می تواند عامل بسیار مهمی باشد که آن اوراق را بتوانیم راحت و سریع به فروش برسانیم یا به وجه نقد تبدیل کنیم. به این معنی که هرچه سریع تر و با هزینه کم تری آن اوراق به فروش برسد قابلیت نقدینگی آن بیشتر است.
4.تعداد سهام در دست مردم می تواند تاثیر بسزایی در قابلیت نقدشوندگی سهام بگذارد، یعنی به هر میزان که تعداد سهام های بیشتر دست مردم و عموم باشد حجم معاملات هم در بازار افزایش پیدا می کند و رونق خواهد داشت اما در مقابل اگر سهام های یک شرکت کم باشد بازار حالت رکود و نزولی خواهد گرفت که این مسئله خوشایند نیست.
5.وجود عوامل سیاسی و اقتصادی جامعه بسیار می تواند در خرید یک سهام تاثیر گذار باشد. عوامل بیرونی که از کنترل سرمایه گذاران و سهامداران خارج است. عواملی مثل نرخ تورم، بيكاري، اشتغال، سبد هزينه خانوار، توزيع درآمد و… مهمترین عوامل تاثیرگذار در بازار بورس هستند. عوامل سياسي- اجتماعي، مانند بروز تنش ها، رخدادهاي مهم سياسي، … عواملی هستند که می توانند تاثیرات مثبت و منفی در بازار بورس بگذارند.
6.مواقعی پیش می آید که ماشین آلات و تکنولوژی شرکت میتواند تاثیر گذار باشد، به نسبت استفاده از تکنولوژی و ماشین آلات جدید و بروز تر بهتر و سریع تر می توانند اقدام به فعالیت کنند و در آخر در سوددهی شرکت بسیار تاثیرگذار هستند.
7.به هر میزان که اطلاعات بیشتر و شفاف تری از طریق شرکت به سرمایه گذاران و سهامداران گذاشته شود، سهامدار و سرماه گذار راحت تر به اخذ تصمیم اقدام می کنند.
8.شركت هايي كه سود سهام نقدي را اعلام مي كنند، آن شركتي مطلوب تر است كه سود سهام خود را سريع تر از ديگران مي پردازد زیرا که مشمول تورم و كاهش ارزش پول نمي شود و سهامدار مي تواند وجوه خود را دوباره سرمايه گذاري كرده و از بابت آن بازده به دست آورد.
9.بافت تامين مالي شرکت، شامل بدهي ها و حقوق صاحبان سهام می شود، تاثير بسیاری در عملكرد و سودآوري يك شركت دارد. هر چه بدهي بيش تر باشد ، به خاطر خاصيت اهرمي بدهي، سودآوري نيز بالاتر خواهد بود ولي خطر ناتواني شركت در ايفاي تعهداتش نيز بيش تر مي شود . بنابراين ريسك شركت نيز بالاتر خواهد بود و بالعكس.
10.ترکیب سهامداران که همان هیئت مدیره باشد تشکیل دهندگانشان سهامداران عمده و یا جز خواهند بود که با تصمیماتی که به عنوان هیت مدیره اخذ می کنند می توانند تاثیرات مثبت و منفی در سهامداران عمده و جز بگذارند
11.ثبات در سوددهی شرکت میتواند نشانه خوبی برای خرید یک سهام باشد.
12.هر چه ارزش ويژه هر سهم از قيمت اسمي سهام بيش تر باشد ،سهام آن شركت از موقعيت و استحكام بالاتري برخوردار است.
13.آینده شرکت را تخمین بزنید و به تحلیل گردش مالی نزولی شرکت توجه کنید تا بتوانید گردش مالی آینده شرکت را پیش بینی کنید.
14.توجه به نسبت هایp/e و e/p که میتواند در خرید سهام بسیار تاثیر گذار باشد
بهترین زمان برای خرید سهام چه ساعتی است؟
بهترین زمان برای خرید سهم 12:15 تا 12:30 است زیرا در مباحث تکنیکال معمولا زمانی خرید انجام می شود که قیمت سهم یا از حمایت برگشته باشد یا موفق به شکست مقاومتی شده باشد.
آشنایی با استراتژی مهم خرید و فروش پلهای در بورس
وقتی صحبت از بورس اوراق بهادار میشود، ذهن همگی به این سمت میرود که چه راهکارهایی میتواند موجب افزایش سود و انجام معاملهای بهینه شود. همان طور که میدانید، دو نوع تحلیل تکنیکال و فاندمنتال، از اصول اساسی کار است که میتواند اعداد و ارقام و وضعیت موجود را به گونهای تحلیل کند، که افراد بتوانند بهترین تصمیم را بگیرند. به این حال استراتژیها یا روش کارهای زیادی برای موفقیت در بازار بورس وجود دارد، که همگی برای کمک به سهامداران ایجاد شدهاند. یکی از این روشها، استراتژی خرید و فروش پلهای در بورس است. در این مقاله میخواهیم این روش را بررسی کرده و ببینیم که چگونه در تصمیمگیری به سهامداران کمک کرده است.
استراتژی پلهای در بورس چیست؟
هر سهامداری که در بازار بورس فعالیت میکند، استراتژی مخصوص به خود را دارد. همان طور که میدانید، انتخاب استراتژی جدای از بحث سودآوری و هدفی که سرمایهگذار دنبال میکند، به تیپ شخصیتی او نیز وابسته است. برای مثال افراد محافظه کار نمیتوانند در استراتژیهای کوتاه مدتی که بر مبنای خرید و فروشهای بسیار است موفق عمل کنند و بیشتر تمایل به سرمایهگذاریهای بلند مدت دارند.
یکی از استراتژیهایی که بسیاری به آن رغبت دارند، استراتژی پلهای در بورس است. در این روش، سهامداران خرید و فروش را در حجم زیاد و یک جا انجام نمیدهند، بلکه پله پله و به صورت تدریجی این کار را میکنند. هدف از استراتژی پلهای در بورس، کاهش ضرر و افزایش سود است. البته این موضوع هدف تمامی استراتژیها و خواسته تمامی سهامداران است.
چرا خرید و فروش پلهای در بورس ایجاد شد؟
این استراتژی به این دلیل به وجود آمد که سهامداران در مورد خرید و فروش دچار سردرگمی شدند. برای مثال وقتی سهمی با کاهش قیمت روبهرو میشود، آیا باید آن را فروخت، یا با افزایش تعداد قیمت میانگین سهم را کاهش داد؟ همچنین این مسئله وجود داشت که بهترین خرید چه حجم و چه قیمتی است؟ و این که آیا خرید تمام حجم مورد نظر به یک باره کار درستی است یا نه؟
روش خرید پلهای در بورس
تمام سهامداران به این شیوه عمل میکنند که، ابتدا با استفاده از انواع تحلیلها، اندیکاتورها و شاخصها سهمهای مورد نظر خود را بررسی کرده و وقتی مشخص شد آن سهم مناسب است، اقدام به خرید میکنند. اما وقتی از بازار بورس صحبت میکنیم باید درصدی به خطا و اتفاقات غیرمترقبه که بر قیمت سهام اثر میگذارد نیز توجه داشته باشیم. بنابراین عاقلانه به نظر نمیرسد که تمام سرمایه خود را به یک باره برای خرید صرف کنیم، حتی اگر تحلیلها نتایج بسیار امیدوار کنندهای نشان میدهند. پس باید چگونه عمل کنیم؟
تصور کنید شما 10 میلیون تومان سرمایه دارید و میخواهید سهام یک شرکت را خریداری کنید. از تحلیلها پیدا است که این شرکت به سمت خوبی در حال حرکت است. اما شما تصمیم میگیرید که در ابتدا با 2 میلیون تومان وارد معامله شوید. کاملاً عقلانی است که وقتی نقطه ورود خود را پیدا کردید، امکان تغییر جهت سهام را در نظر بگیرید. در زمان تغییر جهت، دو حالت صعود و نزول وجود دارد. اگر نزول رخ دهد و شما تمام سرمایه خود را خرید کده باشید، مطمئناً پشیمان خواهید شد. اما اگر با بخشی از سرمایه وارد شوید، میتوانید پس از بررسی مجدد به خرید ادامه دهید.
حال تصور کنید سهامی خریدهاید، با صعود روبرو شده است و به این ترتیب نه تنها از سرمایه 2 میلیونی اولیه سود کردهاید، بلکه میتوانید با اطمینان از این که ضرر کم و سود زیاد است، خرید خود را ادامه دهید. درواقع نقطه یا پله دوم، سطح حمایتی خوبی برای ورود مجدد است. اما اگر سهام با افت قیمت مواجه شود، از آن جایی که تنها با 20 درصد سرمایه خود وارد شدهاید، ضرری که میبینید نیز به همان مقدار است.
استراتژی خرید و فروش پلهای در فارکس
خرید پلهای در فارکس نیز با همین رویکرد پیش میرود. این که شما چه مقدار از سرمایه خود را ارز بخرید، نمیتواند تنها وابسته به تحلیلهای روی نمودارها باشد، گاهی ممکن است نیاز داشته باشید تا بخشی از سرمایه را وارد کنید و با استفاده از نتیجهای که میبینید درمورد ادامه خرید ارز تصمیم بگیرید.
وقتی درمورد فارکس صحبت میکنیم، از اصطلاح سیگنال استفاده میکنیم. سیگنال به نقطهای گفته میشود که سرمایهگذار آن را برای ورود به معامله مناسب میبیند. استراتژی پلهای در فارکس بر این مبنا عمل میکند که ریسک بین معاملات مجزا پخش شود. در فارکس چنانچه پله اول که با ریسک بسیار کم طی شده است، جواب داد و سیگنال توانست، حرکتی رو به جلو و صعودی ایجاد کند، پلههای بعدی معمولاً با ریسک بیشتری تنظیم میشوند.
پس از آن که وارد معامله شدید، باید مدام مراقب باشید تا بیش از حد در آن باقی نمانید. در این جا است که بحث خروج پلهای مطرح میشود. همان طور که به صورت تدریجی وارد شدید، باید گام به گام خارج شوید. اگر تحلیلها نشان میدهند که رویداد بزرگی در حال رخ دادن است یا این که روند معاملات به سمت مخالف خواسته شما پیش میروند، ابتدا معاملات پرریسک را شناسایی کرده و بر حسب اولویت ریسک و ضرر از آنها خارج شوید.
انواع خرید پلهای
دو روش اصلی برای خرید پلهای وجود دارد. بسیار مهم است روشی را انتخاب کنیم، که با توجه به میزان ریسکپذیری و هدفی که دنبال میکنیم، بهترین نتیجه را برای ما به دنبال داشته باشد. وقتی صحبت از خرید و فروش میشود، معمولاً از اصطلاحات کف و سقف نیز استفاده میشود. طبیعی است که فروش باید در یک سقف مناسب و خرید در یک کف مناسب انجام شود. این که چگونه این حدود را تشخیص دهیم بسیار مهم است.
در این روش حجم بیشتری از سهام در مرحله اول خریداری میشود و به تدریج برای مراحل بعدی، این میزان کاهش مییابد. به این ترتیب، بیشترین سود از خرید اولیه به دست میآید و پس از آن با خریدهای بعدی، از خود حمایت میکنیم. به این ترتیب از آن جایی که در پلههای بعدی در حجم کمتر خرید میکنیم، هزینهای که میپردازیم تدریجی زیاد میشود. به مرور بالا رفتن حجم سرمایهگذاری، نهایتاً منجر به تناوب معاملات و سودآوری بیشتر میشود.
برای مثال اگر قصد داریم 1000 سهام از یک شرکت بخریم، ابتدا 500 سهام خریده و در خریدهای بعدی این تعداد را کمتر میکنیم و 250، 150، 100 و 50 را به عنوان حجمهای بعدی انتخاب میکنیم. البته این روش ریسک خود را نیز دارد. چرا که اگر صعود قیمت بر طبق پیشبینیهای ما رخ ندهد، چون حجم بیشتر را در ده نکته که هر سهام داری باید بداند خرید اول پرداخت کردیم، زیانده خواهد بود.
مزیتی که این روش دارد این است که هدف اصلی استراتژی پلهای را بهتر محقق میکند. به این ترتیب که خریدها با حجم کمتری انجام میشوند و به این ترتیب میتوانیم برای خریدهای بعدی تصمیم بهتری بگیریم.
تصور کنید 1000 سهمی که در روش قبل مثال زدیم را به حجمهای 100تایی تقسیم کردهاید. به این ترتیب 10 پله وجود خواهد داشت، اگر پس از پله اول به این نتیجه برسید که سهم با پیشبینی شما همراه نیست، میتوانید خرید را ادامه ندهید.
عوامل مؤثر بر انتخاب روش مناسب
انتخاب روش مناسب به این صورت است که اگر مشخص شود، سهام آینده خوبی دارد، روش اول مناسب است و اگر مشخص شود که در کوتاه مدت نمیتوان برای آن حکم دقیقی صادر کرد، اما قابلیتهای خوبی دارد، روش دوم مناسب است.
حال برای آن که روش درست و مناسبتر را انتخاب کنیم، لازم است دو مورد را در نظر بگیریم، یکی هزینه معاملات و دیگری فراز و فرود قیمتها.
پیشتر به این موضوع اشاره ده نکته که هر سهام داری باید بداند کردیم که باید در معاملات خود تناوب ایجاد کنیم. به این منظور، باید هزینه معاملات را در نظر داشته باشیم.
طبیعی است که هر اقدامی در بحث سرمایهگذاری نیاز به آیندهنگری دارد. این که شما بتوانید نوسان قیمتها و روند حرکتی آنها را پیشبینی کنید، بسیار مهم است. شما قرار است زمان ورود به پلهها را بر حسب همین فاکتور انتخاب کنید، بنابراین باید از تحلیلها استفاده کرده و مدام در حال بررسی سهم مورد نظر خود باشید.
دیدگاه سهامداران نسبت به استراتژی پلهای
مانند هر موضوع دیگری، دو دید مثبت و منفی نسبت به استراتژی پلهای در بورس وجود دارد. افرادی که مخالف هستند، معتقدند که، این روش میتواند به ضرر بزرگی منجر شود. این افراد به استفاده از اندیکاتورها و سنجش همه جوانب بیش از استراتژی پلهای در بورس اعتماد دارند.
افراد موافق برعکس فکر میکنند. از دید موافقان، این روش به نوعی شبیه به خرید با تخفیف است. تصور کنید در پله اول مقداری سهام خریدهاید که اکنون به جای صعود، افت قیمت را تجربه کرده است. موافقان بر این باور هستند که در پلههای بعدی چون همان سهام را با قیمت کمتر میخرید به نفع شما است.
برای مثال اگر از روش دوم استفاده میکنید و 100 سهام اولیه را در پله اول با قیمت هر سهم 400 تومان خریدهاید و در پله بعدی به قیمت 350 تومان برای هر سهم برسیم، شما میتوانید تعداد بیشتری سهام بخرید و به قیمت جدید به چشم تخفیف نگاه کنید.
مثالی برای درک بهتر خرید پلهای در بورس
گفتیم که استفاده از استراتژی پلهای در بورس، میتواند مانع ضرر زیاد شود و به سودآوری کمک میکند. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.
تصور کنید شما شرکت «الف» را برای سرمایهگذاری انتخاب کردهاید. اگر قصد داشته باشید با پلههای 1 میلیون تومانی سرمایهگذاری کنید و قیمت هر سهم 50 تومان باید، باید در هر پله تعداد 20 هزار سهم بخرید. حال اگر قیمت هر سهم از 50 تومان به 40 تومان برسد، در پله بعدی با همان 1 میلیون تومان قادر خواهید بود 25 هزار سهم بخرید. به این ترتیب شما با ضرر کمتر پلهها را طی میکنید و ممکن است به سودآوری نیز برسید.
کاهش میانگین خرید
آن چه در مثال بالا رخ داده است، با نام «کاهش میانگین خرید» شناخته میشود. اگر سهامدار ببیند که سهم با افت روبرو شده است، به ناچار باید خرید بعدی را در قیمت پایینتر و طبیعتاً حجم بیشتر انجام دهد.
این اتفاق مزایایی دارد. یکی از مزیتها این است که چون سهامدار با میانگین کمتری نسبت به خرید قبلی، سرمایهگذاری خود را انجام داده است، بنابراین با رشد دوباره پس از افت، میتواند ضرر را تا حدی جبران کند. اما اگر افت قیمتها ادامهدار باشد، چنین چیزی نتیجهای ندارد و به هر حال ضرر رخ خواهد داد.
فروش پلهای سهام
حتماً اصطلاح حد ضرر را شنیدهاید. حد ضرر مبلغی است که شما به عنوان نقطه خروج مشخص میکنید. برای مثال اگر سهمی را به قیمت 120 تومان خریدهاید، حد ضرر 80 تومانی مشخص میکنید و اگر سهم به این قیمت رسید آن را فروخته یا به اصطلاح از معامله خارج میشود. البته مشخص کردن حد ضرر هم روند مخصوص به خود را دارد و به این سادگیها نیست.
هدفی که از بیان این موضوع دنبال میکنیم این است که یادآور شویم، افراد معمولاً تصور میکنند که وقتی سهام حد ضرر را لمس کرد باید به سرعت و کامل از معامله خارج شد. چنین تفکری در استراتژی پلهای در بورس جایگاهی ندارد.
وقتی در این استراتژی به فروش پلهای سهام میرسیم، باید به صورت گام به گام عمل کنیم. در این روش خروج از معامله سطح مقاومت سهم فاکتور مهمی است. وقتی قیمتها در مقاومت قرار گرفتند، سهامدار باید هوشیارانه عمل کرده و به صورت تدریجی از معامله خارج شود. به این ترتیب، امکان نگهداری بخشی از سود و کم کردن ضرر وجود دارد.
در فروش نیز مانند خرید، باید پس از هر پله به روند بازر وسهام مورد نظر نگاه کنیم. چرا که ممکن است افت قیمت ادامهدار نباشد. بنابراین همان طور که سرمایه را کم کم به بازار تزریق کردیم، باید کم کم از آن بیرون بکشیم.
مزایای و معایب خرید و ده نکته که هر سهام داری باید بداند فروش پلهای سهام
وقتی در خرید از روش پلهای استفاده کنید، این امکان برای شما وجود دارد که در صورت افت قیمت، با شرایطی سر به سر یا با ضرر کمتر از حد معمول از معامله خارج شوید. بنابراین نهایتاً مزیت این استراتژی، همان کاهش ضرر و افزایش سودی است که در ابتدا به آن اشاره کردیم.
با این که این روش خوب به نظر میرسد، اما نباید ویژگیهای بازار را فراموش کرد. بازار ممکن است در هر زمانی دچار رویدادهای هیجانی شود، که این ده نکته که هر سهام داری باید بداند استراتژی به تنهایی قادر به مقابله با آن نیست.
در استفاده از استراتژی پلهای به چه مواردی باید توجه کرد؟
- شما نمیتوانید هر سهامی را برای خرید با استفاده از استراتژی پلهای انتخاب کنید. بسیار مهم است که سهام از تحلیلهای اولیه سربلند بیرون آمده باشد و چنین کاری بیشتر برای سهامهای بنیادین و شرکتهای قدرتمند پیشنهاد میشود.
- وقتی از تحلیلهای تکنیکال و فاندمنتال صحبت میکنیم، به این دلیل است که میخواهیم به نتایج مهمی برسیم. با استفاده از این تحلیلها شما میتوانید از روی نمودار قیمتی هر سهم از گذشته (بسته به زمانی که در نظر دارید) تا امروز آن سهم را بررسی کنید و فراز و فرودهای آن را استخراج کنید. همچنین میتوانید بررسی کنید که هر فراز و فرود به چه علت رخ داده است و چگونه جبران شده است. به این ترتیب خواهید فهمید که اگر قرار بر افت قیمت باشد، چه دلیل باعث ایجاد آن است و آیا قابلیت جبران دارد یا خیر.
- همچنین این نکته را به یاد داشته باشید که استراتژی پلهای در بورس، به کمک افرادی میآید که معمولاً تحت تأثیر هیجانات خود تصمیمگیری میکنند و در زمان گذر از یک شرایط به شرایط دیگر، بر خود مسلط نیستند، چرا که این روش میتواند افراد را از حرکات ناگهانی بازدارد.
- نکته مهم دیگری که وجود دارد، این است که باید محاسبه و تعیین کف و سقف و سطوح حمایت و مقاومت به درستی صورت گرفته باشد. اگر چه این موارد در مجموعه تحلیلها قرار میگیرند، اما آنقدر مهم هستند که باید جداگانه به آنها بپردازیم. درواقع مسئلهای که وجود دارد این است که شما باید بتوانید محدودهای برای خود تعیین کنید که ورود و خروج شما را معنادار کند. نمودارها و ابزارهایی که نرمافزارهای تحلیل در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهند، در این رابطه کمک بزرگی به شما میکنند.
سخن پایانی
سرمایهگذاران بازار بورس و اوراق بهادار، همگی با هدف سودآوری و افزایش سرمایه وارد این کار میشوند. بنابراین باید نهایت تلاش خود را برای جلوگیری از ضرر به کار گیرند. این که افراد از چه استراتژیهایی استفاده میکنند در نتیجهای که به دست میآورند بسیار تأثیرگذار است.
استراتژی پلهای در بورس، یکی از روشهایی است که با هدف کاهش ضرر معاملات ایجاد شده است. این استراتژی تنها زمانی پاسخ میدهد که به صورت مداوم بررسی شود. با این حال باید بدانید که یک استراتژی به تنهایی نمیتواند موجب موفقیت شما در بورس شود. یک سرمایهگذار موفق باید از ابزارهای مختلف در کنار استراتژی خوب استفاده کند تا به نتیجه دلخواه برسد.
دیدیم که استراتژی پلهای چیست و برای خرید و فروش به کمک آن باید چگونه عمل کرد. امیدواریم که در این مقاله، توانسته باشیم اطلاعات را در مسیر آموزش بازار بورس به خوبی منتقل کرده باشیم.
برای یادگیری “یک سرمایه گذار چه چیزهایی را باید بداند” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
آشنایی با مهمترین مفاهیم اقتصادی که هر کسی باید بداند
بالاجی ویسواناتان (Balaji Viswanathan)، مدیر عامل شرکت زینگفین Zingfin، ده مفهوم اقتصاد به علاوهی ۲ دیدگاه اقتصادی را که همه باید از آن اطلاع داشته باشند، مورد بررسی قرار داده است. در این مقاله نگاهی به این تعاریف، تئوریها و مفاهیم اقتصادی خواهیم داشت.
جریانهای اصلی اقتصاد: اقتصاد خرد و اقتصاد کلان
اقتصاد خرد با مفاهیمی نظیر رفتار مشتری، مشوقها، قیمتگذاری، بودجه احتیاطی و غیره مرتبط است. اقتصاد کلان با مقیاس بزرگتری از اقتصاد سروکار دارد و مفاهیمی از جمله نرخ بهره، تولید ناخالص داخلی (GDP) و سایر موضوعاتی که ممکن است در ستون اقتصادی روزنامهها ببینید مورد توجه اقتصاد کلان قرار میگیرد. اقتصاد خرد بیشتر به کار مدیران میآید، در حالی که اقتصاد کلان بیشتر مورد توجه سرمایهگذاران قرار دارد.
قانون عرضه و تقاضا: سنگ بنای اقتصاد
هرگاه عرضهی چیزی افزایش مییابد، قیمت آن کاهش پیدا میکند و هرگاه تقاضا بیشتر شود، قیمت افزایش پیدا میکند. بنابراین وقتی مثلا تولید ذرت بالا میرود، قیمت آن کاهش مییابد و برعکس. اگر بیشتر به آن فکر کنید، هر روز هزاران نمونه از کارکرد این مفهوم را میتوانید مشاهده کنید.
مطلوبیت نهایی
وقتی شما از یک چیزی زیاد داشته باشید، فایدهی آن برای شما کمتر میشود. بنابراین، ۱۰۰ هزار تومان وقتی که درآمد شما ۱ میلیون تومان در ماه باشد ارزشمندتر از زمانی است که درآمدتان ۱۰۰ میلیون تومان باشد. از این مفهوم به طور گسترده برای تنظیم قیمتها استفاده میشود.
تولید ناخالص داخلی (GDP)
تولید ناخالص داخلی یکی از مفاهیم اساسی برای سنجش اندازهی یک اقتصاد است و از نظر مفهومی عبارت است از مجموع درآمد همهی مردم یک کشور یا مجموع ارزش بازار همهی محصولات و خدمات تولیدی در یک کشور. هم اکنون آمریکا با تولید ناخالص داخلی ۱۴ تریلیون دلار (۱۴.۰۰۰ میلیارد) دارای بزرگترین اقتصاد جهان از این منظر است. به این معنا که سالانه ۱۴ تریلیون دلار ارزش در آمریکا تولید میشود.
نرخ رشد
رشد یک اقتصاد معمولا بر اساس نرخ رشد GDP محاسبه میشود. از آنجا که GDP مقیاسی برای سنجش درآمد ملی است، این نرخ رشد یک متغیر تقریبی از متوسط درآمد سالانهی هر فرد به حساب میآید.
همانطور که میدانید قیمت بیشتر محصولات از زمان پدربزرگهای ما بالاتر رفته است. تورم (که به صورت درصد محاسبه میشود) نشان میدهد که قیمت یک گروه از محصولات نسبت به سال گذشته چقدر افزایش پیدا کرده است. در اقتصادهای بالغ، تورم سالیانه حدود ۲ درصد است، یعنی قیمت اجناس هر سال به طور متوسط ۲ درصد بالا میرود. در این خصوص نقش بانک مرکزی، مدیریت این نرخ و پایین نگهداشتن آن در یک مقدار مثبت است.
نرخ بهره
وقتی شما به کسی وام میدهید، انتظار دارید که در بازگشت پول چیزی بیشتر از مقدار اصل آن دریافت کنید. این مقدار بیشتر را بهره میگویند. نرخ بهره یک عدد مثبت است که مشخص میکند شما چه مقداری اضافهتر از اصل پول دریافت خواهید کرد. نرخ بهرهی کوتاه مدت، معمولا توسط بانک مرکزی تعیین میشود و در آمریکا نزدیک به صفر است. اما نرخ بهرهی بلند مدت توسط بازار تعیین میشود و مقدار آن به تورم و چشمانداز اقتصاد بستگی دارد. به مکانیزمی که بانک مرکزی به واسطهی آن نرخ کوتاه مدت را کنترل میکند، «سیاستهای پولی» میگویند.
نسبت نرخ بهره با تورم و رشد
میان نرخ بهره و نرخ رشد یک رابطهی تقریبا عکس وجود دارد، از سوی دیگر نرخ بهره میتواند بر روی تورم تأثیر مستقیم داشته باشد. بنابراین، وقتی شما نرخ بهره را بالا ببرید، تورم همراه با رشد مسیری نزولی را طی میکند که یکی خوب و دیگری بد است. بنابراین، یک تنش مداوم در تعیین نرخ بهره وجود دارد. در آمریکا، فدرال رزرو (Federal Reserve) نرخهای بهرهی کوتاه مدت را تعیین میکند و تصمیمات آن همیشه مورد توجه خبرهای اقتصادی قرار میگیرد.
سیاستهای مالی
دولت از طریق تنظیم هزینههای خود میتواند به شکل گسترده اقتصاد را کنترل کند. مجموعهای از مکانیزمهای مورد استفاده در خصوص هزینهکرد دولت، تشکیلدهندهی سیاستهای مالی هستند. افزایش هزینههای دولت میتواند ده نکته که هر سهام داری باید بداند منجر به بالا رفتن تقاضا شود و این به معنای افزایش بیشتر قیمتهاست. بدین معنی که هم رشد بالا و هم تورم بالا به وجود میآید. این قاعده به صورت برعکس هم میتواند رخ دهد. بنابراین، دولتها سعی میکنند در دوران پایین بودن نرخ رشد و تورم، بیشتر هزینه کنند و در دوران بالا بودن نرخ رشد و تورم از هزینههای خود بکاهند.
چرخهی کسبوکار
اقتصادها در یک چرخهی حدودا ۷ ساله، دارای دورههای رونق و رکود هستند. در ابتدا چرخه با یک اوج آغاز میشود و سپس به بالاترین میزان خود میرسد، سپس اقتصاد دچار انقباض میشود که این انقباض منجر به رکود شده (دوران رشد منفی و/ یا افزایش بیکاری) و در پی آن انبساط اقتصادی رخ میدهد.
نظریهی هزینه فرصت
وقتی شما در یک فعالیتی مشغول هستید، تمایل خواهید داشت مزایای آن فعالیت را در مقایسه با جایگزینهای آن یکسان بگیرید. برای مثال، وقتی شما پنجشنبه شب روی یک پروژه سخت کار میکنید، ممکن است با خود بگویید که باید کار دیگری انجام دهم. جایگزین (در اینجا یعنی به مهمانی رفتن) ارزش بالایی دارد ولی شما ارزش انجام پروژه را جذابتر میدانید. ارزش جایگزین را در اقتصاد «هزینه فرصت» میگویند، یعنی هزینهای که شما از آن صرفنظر میکنید. در نتیجه، اگر شما شغلی با درآمد سالانه ۴۰۰ میلیون تومان را ترک میکنید تا یک استارتاپ راه بیندازید، هزینه فرصت شما برای راهاندازی استارتاپ ۴۰۰ میلیون در سال خواهد بود. ارزش نهایی این کار شما باید بالاتر از چیزی باشد که از آن صرفنظر میکنید.
نظریهی مزیت نسبی
فرض کنید که شما یک استارتاپ تکنولوژی را اداره میکنید و یک روز یکی از مشتریان از شما میپرسد که آیا میتوانید برای او یک وبسایت آماده کنید. آیا شما باید درخواست او را بپذیرید یا این فرصت را به یکی از دوستان خود محول کنید؟ شما چه تصمیمی میگیرید؟ یک انسان منطقی ممکن است زمان لازم برای ساختن وبسایت را محاسبه کند و ببیند که آیا میتواند در بازهی زمانی ساخت وبسایت، پول بیشتری از طریق فعالیتهای معمول استارتاپی خود کسب کند. سپس، او با خود میاندیشد که آیا دوستش قادر است که این کار را بهتر انجام دهد یا خیر.
اگر دوست شما میتواند این کار را به نحو بهتری انجام دهد و برنامهی کاری شما پُر است، شما باید از این فرصت صرفنظر کنید. به این تئوری، «مزیت نسبی» میگویند. دوست شما در این کار مزیت بیشتری دارد و ساختن وبسایت برای شما سود چندانی به همراه نخواهد داشت. ملتها، کسبوکارها و مردم باید کاری را انجام بدهند که در آن قابلیت بالاتری دارند و بقیهی کارها را به دیگران محول کنند.
حقوق ضامنین و راهنین تسهیلات بانکی
دکتر یاسر مرادی پژوهشگر حوزه حقوق بانکی معتقد است یک نهاد رهن و یک نهاد ضمانت وجود دارد که این دو چند تفاوت عمده با همدیگر دارند. وقتی که فردی تسهیلاتی را ضمانت میکند به این معناست که آن فرد با تمام شخصیت خود، ضامن این تسهیلات است و تمام دیونی که تسهیلاتگیرنده بر عهده دارد، به همان میزان، شخص ضامن نیز مسئول بازپرداخت تسهیلات خواهد بود.
وی افزود:، اما زمانی که فردی به عنوان راهن تسهیلات، ملک خود را در رهن بانک قرار میدهد تا فرد دیگری بتواند تسهیلات دریافت کند، اگر تسهیلات بازپرداخت نشود، فرد راهن مسئولیت بازپرداخت کل تسهیلات را ندارد بلکه باید بررسی شود که سقف سند رهنی که برایش در دفتر اسناد رسمی در نظر گرفته شده، به چه مبلغی است و نیز اینکه این فرد چه نسبتی از کل تسهیلات را با ملک خود، به عنوان عین مرهونه وثیقهای که سپرده شده، تضمین کرده است.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: در صورتی که تسهیلات بازپرداخت نشود، به میزان سقف سند رسمی به علاوه سود و جرایمی که به آن تعلق میگیرد، این فرد مسئولیت بازپرداخت تسهیلات را خواهد داشت. به عنوان مثال فردی یکصد میلیون تومان تسهیلات میگیرد و بانک ۸۰ میلیون تومان از مبلغ تسهیلات را در قبال سند رهنی فرد ثالثی اعطا میکند و ۲۰ میلیون تومان دیگر بابت ضمانت افراد دیگری خواهد بود. در اینجا اگر بعد از ۴ سال، مبلغ تسهیلات مثلا به ۵۰۰ میلیون تومان برسد، (اگر اصل به علاوه جرایمش به ۵۰۰ میلیون تومان رسیده باشد) فردی که سند رهنیاش ۸۰ ده نکته که هر سهام داری باید بداند میلیون تومان بوده، در قبال بازپرداخت ۴۰۰ میلیون تومان یعنی چهارپنجم از میزان بدهی، به میزان ۴۰۰ میلیون تومان مسئولیت بازپرداخت تسهیلات را دارد. یعنی چهارپنجم تسهیلات را باید بازپرداخت کند.
وی افزود: اما فردی که ضامن تسهیلات است، ولو اینکه صرفا بابت ۲۰ درصد کسری وثیقه ضمانت را پذیرفته باشد، باید کل مبلغ تسهیلات را بازپرداخت کند و در قبال کل مبلغ تسهیلات مسئولیت دارد.
آیا «دین ضامن» دین تبعی است؟
مرادی با طرح این پرسش که حال میخواهیم بررسی کنیم که چه چیزهایی را از ضامن میتوان گرفت و به عبارت دیگر آیا دین ضامن دین تبعی است یا خیر؟ بیان کرد: در حقوق دو بحث ضمان شامل نقل ذمه به ذمه و ضم ذمه به ذمه مطرح است. در حقوق مدنی و فقه ما نقل ذمه به ذمه اتفاق میافتد. نقل ذمه به ذمه به این معناست که وقتی فردی ضامن یک نفر دیگر میشود، ما از بدهکار اصلی فارغ میشویم و برای اینکه مطالبات خودمان را وصول کنیم، فقط می توانیم به فرد ضامن مراجعه کنیم.
وی ادامه داد:، اما در حقوق تجارت این گونه نیست؛ و این موضوع که ذمهای به ذمه دیگر ضمیمه میشود، به این معناست که میتوانیم در عین حال به هر دوی آنها یعنی بدهکار و ضامن مراجعه کنیم و حق مراجعه به هر دو، به همان میزان وجود دارد.
به گفته مرادی، حال در خصوص این موضوع که ضمان بانکی کدام یک از اینهاست، باید بگوییم که قطعا نقل ذمه به ذمه نیست. اما در مورد اینکه ضم ذمه به ذمه است یا خیر، باز هم اختلاف نظر وجود دارد.
وی عنوان کرد: برخی در این زمینه میگویند که مقوله متفاوتی از بحث ضم ذمه به ذمه است و برخی میگویند همان ضم ذمه به ذمه است. ولی با این حال اینطور باید تفسیر کرد که فردی که ضامن تسهیلاتی میشود، باید بداند که چه ضامن اول یا ضامن دوم یا ضامن در مراتب بعدی باشد، به میزان کل تسهیلات مسئولیت بازپرداخت کل بدهی را دارد همچنین باید از این موضوع آگاه باشد که با قراردادی که منعقد می شود، بانک حق خواهد داشت فارغ از اینکه بدهکار اصلی چه کسی است، به این فرد، مراجعه کند.
این حقوقدان بیان کرد: البته قاعدتا و اخلاقا باید اینطور باشد که بانک ابتدا به بدهکار اصلی مراجعه کرده و در صورت عدم بازپرداخت از سوی او، به ضامنان مراجعه کند و علی الاصول این اتفاق هم میافتد، اما در بسیاری از موارد خود بدهکار اصلی مالی ندارد یا وثیقه ای که دارد، وثیقه سهلالوصولی نیست؛ بنابراین بانک در ابتدا به ضامن یا راهن مراجعه میکند.
وی با بیان اینکه برخی افراد میگویند چرا با وجود بدهکار اصلی، به سراغ ما آمدند؟ ادامه داد: وقتی شما تسهیلات بانکی را به عنوان ضامن میپذیرید، مانند این است که خود شما تسهیلات گرفتید و نیز اینکه بانک حق مراجعه مستقیم به شما را خواهد داشت. هرچند این موضوع شاید از نظر اخلاقی صحیح به نظر نرسد، اما از نظر منطق حقوقی قاعدتا این امر با توجه به نوع قراردادی که منعقد میشود، پذیرفته شده است.
مرادی تاکید کرد: موضوع دیگر این است که بانک مرکزی بانک ها را مکلف کرده است که وقتی قراردادی را با یک فرد تسهیلاتگیرنده منعقد میکنند، باید یک نسخه از قرارداد را به علاوه جدول اقساط به فرد تسهیلاتگیرنده و همچنین ضامنان ارایه کند. یعنی اصل بر این است که ضامن از وضعیت میزان بدهی و جدول اقساط اطلاع دارد. حالا اینجا اختلاف پیش میآید که آیا بانک تکلیف دارد موضوع تاخیر در پرداخت اقساط بدهی را به ضامن یا راهن هم اطلاع دهد یا خیر؟ به عبارت دیگر اگر بانک به ضامن اطلاع نداد آیا حق دریافت جرایم، خسارت تاخیر تادیه و وجه التزام را از راهن یا ضامن خواهد داشت یا خیر؟
وی با بیان اینکه اینجا باز هم موضوع اختلافی میشود، اظهار کرد: برخی میگویند اگر شما اطلاع ندادید و مطالبه نکردید، قاعدتا حق مطالبه آن از ضامن و راهن را نیز نخواهید داشت. اما در مقابل، عده دیگری اعتقاد دارند که اینجا بانک تکلیفی به اطلاع ضامن و راهن ندارد و همین که تسهیلات را به فردی اعطا میکند، ضامن و راهن، خود باید از این موضوع کسب اطلاع کنند که تسهیلاتگیرنده، آیا اقساطش را بهموقع بازپرداخت کرده است یا خیر؟ و اگر بازپرداخت نکرده باشد، اینها به تکلیف خودشان برای انجام ضمانت باید عمل کنند.
به گفته این حقوقدان، در خصوص این دو دیدگاه که اختلاف نظر وجود دارد که آیا بانک تکلیفی به اطلاع به ضامن یا راهن دارد یا خیر، چند سال قبل اداره حقوقی قوهقضاییه یک نظریه مشورتی منتشر و بر اساس آن اعلام کرد که بانکها در جهت دریافت مطالبات خود اعم از اصل و سود و خسارت تاخیر تادیه، تکلیفی به ارسال و ابلاغ اخطاریه به ضامن، جدا از مدیون اصلی ندارند، مگر اینکه در قرارداد مربوطه چنین شرطی لحاظ شده باشد. البته این نکته را نیز نباید فراموش کرد که از حدود ۴ سال قبل در بیشتر قراردادهای تیپی که بانک مرکزی به شبکه بانکی ابلاغ کرده است، بانکها موظف هستند به ضامنان نیز وضع دیون را حداقل از طریق پیامک اطلاعرسانی کنند.
لازم است بانک انجام تعهد را از ضامن مطالبه کند
وی با بیان اینکه، اما بحث این است که اگر بانکی اطلاع نداد ضامن یا راهن میتوانند خودشان را معاف از پرداخت جرایم و وجه التزام و خسارت تاخیر تادیه بدانند یا خیر؟ گفت: در این قضیه اداره حقوقی قوهقضاییه نظر به این موضوع ندارد و این تکلیف را متوجه بانکها نمیداند.
مرادی بیان کرد: فارغ از اینکه بحث دین تبعی در اینجا مطرح است و استدلالی که میشود این است که چون آنچه بدهکار باید پرداخت کند، ضامن نیز به همان نسبت باید دین را بپردازد، بانکها و اداره حقوقی قوهقضاییه تکلیفی برای بانک ها قایل نیستند که البته به نظر میرسد این موضوع تا حدودی با عدل و انصاف در تعارض است.
وی با اشاره به ماده ۲۲۶ قانون مدنی عنوان کرد: قانونگذار در این ماده مقرر کرده است «در مورد عدم ایفای تعهدات از طرف یکی از متعاملین طرف دیگر نمیتواند ادعای خسارت کند مگر اینکه برای ایفای تعهد مدت معینی مقرر شده و مدت مزبور منقضی شده باشد و اگر برای ایفای تعهد مدتی مقرر نبوده، طرف وقتی میتواند ادعای خسارت کند که اختیار موقع انجام با او بوده و ثابت کند که انجام تعهد را مطالبه کرده است.» در فرضی که شخص، ضامن تسهیلات دریافتی از سوی شخص دیگر میشود، بر اساس این ماده چنین به نظر می رسد که لازم است طلبکار یعنی بانک انجام تعهد را از ضامن مطالبه کند تا بتواند خسارت را از او دریافت کند.
علم اجمالی به میزان دین کفایت می کند
ایشان با بیان اینکه نکته دیگری که باز هم در دادگاهها بسیار مطرح میشود، این است که ضامن دقیقا از میزان دین مطلع نبوده است، افزود: در این خصوص نظر بیشتر مراجع قضایی این است که علم اجمالی به میزان دین نیز کفایت می کند و برای اینکه ضامنی مسئولیت بازپرداخت داشته باشد، علم دقیق و جامع نسبت به میزان بدهی لازم نیست.
وی تصریح کرد: با این تفاسیر با توجه به اینکه در حال حاضر بانک ها این موضوع را در قراردادهای خود گنجاندهاند و موضوع قرارداد برطرف شده، کمترین مشکل را در این زمینه شاهد هستیم. اما فارغ از اینکه این موضوع در قراردادها وجود دارد و نیز اینکه بانک ها چنین تکلیفی دارند یا خیر، به افرادی که ضمانت تسهیلاتی را بر عهده می گیرند، توصیه میشود جدول اقساط را به طور کامل در همان روز دریافت تسهیلات، مطالعه کرده و حتما هر از چند گاهی به بانک خودشان مراجعه کنند تا از آخرین وضع بدهی بدهکار مطلع شوند.
مرادی گفت: نکته دیگر این است که اگر بدهکار اصلی ورشکسته شود، خسارت تاخیر را نمی توان از وی دریافت کرد. با این وصف، آیا این موضوع به ضامن و راهن تسری پیدا میکند یا خیر؟ که در پاسخ باید گفت بر اساس یکی از آرای وحدت رویه دیوان عالی کشور، با توجه به تبعی بودن دین این قضیه تسری پیدا میکند و بانک ها حق مراجعه برای مازاد، به ضامن راهن را ندارند.
وی خاطرنشان کرد:، اما اداره تسویه امور ورشکستگی و اداره اجرای اسناد رسمی این موضوع را نقض کردهاند و اداره تسویه در بخشنامه اخیر، به هیچ وجه به میزان مطالبات بانکها که می خواهند از ضامنان یا راهنان مطالبه کنند، ورود نکرده و فقط نسبت به ورشکسته اصلی دستور توقیف عملیات اجرایی بانکها را صادر می کند؛ بنابراین فارغ از اینکه ورشکسته اصلی به چه میزان باید در مقابل بانک، ایفای تعهد کند، ضامنان یا راهنان او باید کل میزان بدهی را پرداخت کنند. با این توصیف رویه فعلی این نیست که دین آنها تبعی است و برای آنها در این زمینه حقی قائل نیستد.
دیدگاه شما