دلایل اهمیت نقدینگی
نتایج جستجو برای: شکاف تجمعی نقدینگی
تعداد نتایج: 10491 فیلتر نتایج به سال:
پیش بینی جریان نقدینگی بانک به منظور تعیین شکاف نقدینگی (یکی از بانکهای خصوصی)
از آنجایی که بانک ها در جهت پاسخگویی به جریانات نقدی خروجی غیرمنتظره وتقاضای سپرده گذاران، نیازمند نگهداری وجوه مازاد م ی باشند، تقبل هزینه نگهداری این وجوه،به صورت چشم پوشی از سود حاصل از سرمایه گذاری احتمالی امری گریزناپذیر است. به اینترتیب پیش بینی وضعیت جریان ورودی و خروجی نقدینگی بانک برای روزهای آتی به لحاظآمادگی درجهت مقابله با ریسک نقدینگی از اهمیت ویژه ای برخورد ار است . از اینرو در مق.
پیش بینی جریان نقدینگی بانک به منظور تعیین شکاف نقدینگی (یکی از بانکهای خصوصی)
از آنجایی که بانک ها در جهت پاسخگویی به جریانات نقدی خروجی غیرمنتظره وتقاضای سپرده گذاران، نیازمند نگهداری وجوه مازاد م ی باشند، تقبل هزینه نگهداری این وجوه،به صورت چشم پوشی از سود حاصل از سرمایه گذاری احتمالی امری گریزناپذیر است. به اینترتیب پیش بینی وضعیت جریان ورودی و خروجی نقدینگی بانک برای روزهای آتی به لحاظآمادگی درجهت مقابله با ریسک نقدینگی از اهمیت ویژه ای برخورد ار است . از اینرو در مق.
دلایل منفی شدن رشد نقدینگی/ هیچ نشانهای از کاهش نرخ تورم در سال ۱۴۰۱ وجود ندارد
یک کارشناس امور بانکی اظهار داشت: اگر با کاهش نرخ نقدینگی در یک ماه این نتیجه گیری را داشته باشیم که نرخ تورم روند نزولی پیدا میکند بسیار خوشبینانه است چراکه در سه ماه اول سال نرخ تورم بسیار بالایی را تجربه کردیم و پیشبینی نزدیک به واقعیت این است که نرخ تورم سالانه 1401 بیش از 40 درصد خواهد بود.
کامران ندری در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا درباره منفی شدن نرخ رشد نقدینگی و احتمال تداوم آن در ادامه سال جاری اظهار داشت: کاهش نرخ نقدینگی مربوط به فروردین ماه بوده و اساسا در فروردین ماه به دلیل تعطیلات نورزوی فعالیتهای اقتصادی کاهش پیدا میکند. در واقع معمولا در تمام سالها روند این است، از آنجاییکه در فروردین و اردیبهشت ماه فعالیت وامدهی بانکها تا حدی افت میکند، رشد نقدینگی کاهش مییابد اما امسال به منفی رسیده است. حال اینکه بسیار بعید است این روند در ماههای بعدی سال هم تداوم داشته باشد.
وی ادامه داد: منفی شدن نرخ رشد نقدینگی هر چند سابقه نداشته اما همانطور که گفته شد کاهش آن مسبوق به سابقه بوده و موضوع عجیبی نیست و ادامه این روند بعید است چراکه مسائل و مشکلات اقتصادی که باعث میشود افزایش رشد نقدینگی کنترل نشود، همچنان باقی است و اتفاق خاصی نیفتاده که شاهد تغییر روند باشیم.
این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: این کاهش نرخ رشد نقدینگی در فروردین ماه به دلیل پایین بودن ظریب تکاثر پولی بوده و نه کم شدن رشد پایه پولی که این کم شدن ظریب تکاثری در ماههای نخست سال به ویژه ماه اول، طبیعی است. هر سال نرخ رشد نقدینگی در فروردین ماه نزدیک به صفر اما مثبت بود، امسال هم نزدیک به صفر اما منفی بوده و میزان کاهش نرخ رشد نقدینگی عدد قابل توجه و معناداری هم نبوده است. البته امیدواریم بانک مرکزی کاهش رشد نقدینگی را حفظ کند.
ندری در پاسخ به این سوال که آیا کاهش نرخ رشد نقدینگی در فروردین ماه میتواند سیگنالی برای بهبود شرایط اقتصادی باشد، گفت: معتقدم بانک مرکزی عجولانه رفتار کرده با کاهش نرخ رشد نقدینگی در یک ماه نمیتوان گفت این روند در کل سال ادامه پیدا میکند. به هر حال روشن است که بانک مرکزی بر روی رشد نقدینگی حساس شده و تصور میکند که اگر رشد نقدینگی کاهش پیدا کند احتمالا نرخ تورم کاهش پیدا میکند اما نکته مهم این است که اساسا در کوتاه مدت رابطه وثیقی بین رشد نقدینگی و نرخ تورم وجود ندارد.
وی افزود: اگر بر اهمیت کنترل رشد نقدینگی و مهار نرخ تورم تاکید میشود به دلیل تاثیر آن در بلندمدت است و در کوتاه مدت اساسا نه افزایش نقدینگی میتواند آثار فوری تورمی داشته باشد و نه کاهش آن اثر کاهشی بر روی نرخ تورم بگذارد. چنانکه با کاهش نرخ رشد نقدینگی در فروردین ماه شاهد افزایش 12.2 درصدی نرخ تورم در خرداد ماه بودیم و در خرداد ماه رکورد افزایش نرخ تورم شکست و در طول 50 سال گذشته این میزان افزایش نرخ تورم بیسابقه بود. بنابراین کاهش نقدینگی در یک ماه را نمیتوان علامت مثبتی برای اقتصاد دانست.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه با استناد به آمار یک ماه نتیجه گرفتن برای تدوام این آمار در کل سال بسیار خوشبینانه است، اظهار داشت: اگر با کاهش نرخ نقدینگی در یک ماه این نتیجه گیری را داشته باشیم که نرخ تورم روند نزولی پیدا میکند بسیار خوشبینانه است چراکه در سه ماه اول سال نرخ تورم بسیار بالایی را تجربه کردیم و پیشبینی نزدیک به واقعیت این است که نرخ تورم سالانه 1401 بیشتر از 40 درصد خواهد بود.
ندری گفت: واقعیت این است که بانکها گرفتار ناترازیهایی هستند که این ناترازی در ماههای اول سال کمتر است اما در ماههای بعد افزایش پیدا میکند. در عین حال اقتصاد کشورمان با مسائل و مشکلات بودجهای مواجه است و هرچند که درآمد نفتی افزایش یافته و سختگیری آمریکاییها به دلیل شرایط اقتصادی جهانی کمتر شده اما حتی اگر نسبت به سال گذشته نفت کمتری بفروشیم به دلیل افزایش نرخ آن، درآمد نفتی بالا میرود. البته به هر حال دولت این درآمد را باید به بانک مرکزی بفروشد و ریال دلایل اهمیت نقدینگی آن را دریافت کند که میتواند عامل رشد نقدینگی باشد.
وی ادامه داد: تاکید میکنم نرخ تورم در کوتاه مدت رابطهای با نرخ نقدینگی ندارد و اگر رشد نقدینگی در دو سال کنترل شود، میتوان آثار آن را در نرخ تورم مشاهده کرد.
این کارشناس اقتصادی افزود: در کنترل نقدینگی، نرخ بهره واقعی اهمیت بیشتری دارد و میتواند نرخ رشد نقدینگی را تغییر دهد. اقتصادهای پیشرفته تاکیدی بر بحث رشد نقدینگی ندارند چراکه رشد نقدینگی در بلندمدت اهمیت پیدا میکند اما موضوع مهم در مهار رشد نقدینگی، کنترل نرخ بهره واقعی در اقتصاد است که در اقتصاد ایران نرخ بهره به شدت منفی است.
ندری گفت: در اقتصاد کشورمان اگر سیاستگذار آمار نرخ بهره واقعی و اسمی را اعلام کند متوجه میشویم که نرخ بهره پس انداز ریالی منفی است که کسی علاقهای به پس انداز ریالی ندارد. وقتی سپرده ریالی کاهش پیدا کند به این معناست که افراد به سمت خرید کالا و دارایی سرمایهای رفتهاند که این اقدام باعث افزایش تقاضا میشود و تبعات تورمی خواهد داشت. بنابراین در اقصاد ایران نشانهای که نرخ تورمی در سال 1401 کاهش پیدا میکند، وجود ندارد.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به عوامل موثر بر نرخ تورم اظهار داشت: اگر برجام به نتیجه نرسد و دولت به سمت افزایش قیمت حاملهای انرژی برود (که البته رییس جمهوری اعلام کرده امسال قصدی برای افزایش قیمت بنزین را ندارد) هر کدام میتواند شوک تورمی قابل توجهی را ایجاد کنند اما خوشبختانه با توجه به وضعیت بازارهای انرژی در دنیا، حتی اگر برجام به نتیجه نرسد با افزایش نرخ نفت دلایل اهمیت نقدینگی دلایل اهمیت نقدینگی باز هم درآمد نفتی ایران افزایش پیدا میکند.
وی تاکید کرد: آنچه که تورم را در ایران به شدت افزایش میدهد، افزایش قیمت کالاهای پایهای مانند بنزین یا کالاهای اساسی و یا کاهش نرخ بهره بانکی است که بعید میرسد دولت برنامهای اجرای این عوامل را در ادامه امسال داشته باشد.
سرمایه در گردش چیست و شناخت آن چه اهمیتی دارد؟
مکان شما: خانه 1 / وبلاگ ققنوس 2 / محصولات 3 / بازار غیر متمرکز 4 / سرمایه در گردش چیست و شناخت آن چه اهمیتی دارد؟.
«سرمایه در گردش» نشاندهندۀ تفاوت بین داراییهای جاری و هزینههای جاری یک نهاد است و بهعنوان معیاری برای سنجش نقدینگی نهادها دلایل اهمیت نقدینگی در یک بازۀ زمانی معین در نظر گرفته میشود.
سرمایه در گردش چیست و چگونه میتوان آن را بهبود بخشید؟
«سرمایه در گردش» ( Working Capital) از اصطلاحات متداول در مفاهیم مالی و حسابداری است و میشود آن را « مجموعه داراییها با قابلیت گردش یا نقد شوندگی» در نظر گرفت که درواقع نوعی از داراییهای یک نهاد بهحساب میآید. این عبارت در واقع نشاندهندۀ تفاوت بین داراییهای جاری یک نهاد و هزینههای جاری آن است و بهعنوان معیاری برای سنجش نقدینگی و سلامت مالی نهادها در یک بازۀ زمانی معین در نظر گرفته میشود.
ماهیت سرمایه در گردش
این عبارت، هر نوع سرمایه و پول را شامل میشود. که در تولید یک محصول به کار برود. البته این سرمایه شامل سرمایههای ثابت و تجهیزات نمیشود. به عبارتی این سرمایه بخشی از داراییهای جاری شرکت را تشکیل میدهد. برای توضیح شفافتر، بهتر است داراییهای جاری را بشناسیم.
داراییهای جاری، داراییهایی هستند که طی سال مالی جاری نقد میشوند. برای مثال پول نقد، سرمایهگذاری کوتاهمدت، موجودی انبار (درصورتیکه در کوتاهمدت قابلفروش و تبدیل به پول نقد باشد)، حسابهای دریافتی (مطالباتی که در کوتاهمدت بشود آنها را به پول نقد تبدیل کرد) هم شکلهای دیگری از داراییهای جاری محسوب میشوند.
هر کسبوکار، علاوه بر داراییهای جاری، بدهیهای جاری هم دارد. بدهیهای جاری، بدهیهایی هستند که طی سال مالی جاری یا دوره مالی معین، قابلتبدیل به پول نقد باشند. اگر بدهیهای جاری از داراییهای جاری یک شرکت کسر شود، سرمایه در گردش خالص به دست میآید که میزان واقعی داراییهای نقدی یک شرکت را نشان میدهد.
نسبت داراییهای جاری به بدهیها
بررسی گردش سرمایه برای شناخت وضعیت مالی و نقدینگی یک کسبوکار اهمیت زیادی دارد. یکی از دلایل عمدهای که سرمایهگذاران جدی و حرفهای تمایل دارند ترازنامه مالی یک شرکت را مطالعه کنند، این است که بدانند شرکت چقدر گردش سرمایه دارد و وضعیت فعلی آن چگونه است.
اگر نسبت داراییهای جاری به بدهیهای شرکت کمتر، یا بهعبارت دیگر، اگر هزینههای جاری آن بیشتر از داراییهای جاری باشد، این نسبت بهعنوان یک عملکرد منفی در جریان مالی تلقی خواهد شد. در مقابل، گردش سرمایه مثبت نشان میدهد که یک نهاد قادر است نیازهای جاری خود را تأمین مالی نموده، همچنین در زمینۀ رشد آتی آن نهاد سرمایهگذاری کند.
با این وجود گردش بالای سرمایه را همیشه و لزوماً نباید نشانه خوبی در نظر گرفت. چرا که ممکن است نشاندهنده این باشد که یک کسبوکار دارای موجودی بیش از اندازه و مازاد است که وجوه نقد اضافی خود را سرمایهگذاری نمیکند.
درک سرمایه در گردش
گردش سرمایه حقایق زیادی را در مورد وضعیت مالی یک کسبوکار و موقعیت نقدینگی کوتاهمدت به ما میگوید. این نسبت، تقریباً بیشتر از هر نسبت مالی یا محاسبات ترازنامهای دیگر قابل اعتماد است.
برآوردهای گردش سرمایه از مجموعه داراییها و بدهیها در ترازنامه شرکت به دست میآید. اگر یک کسبوکار، گردش سرمایه خالص مثبت قابل توجهی داشته باشد، میتوان به پتانسیل سرمایهگذاری دلایل اهمیت نقدینگی در توسعه و رشد آن امیدوار بود. اما در مقابل اگر بدهیهای جاری از داراییهای جاری یک شرکت بیشتر یا همتراز با آن باشد، احتمالاً در روند رشد یا بازپرداخت بدهیها با مشکل مواجه شده و حتی با خطر ورشکستگی روبهرو باشد.
میزان گردش سرمایه یک کسبوکار معمولاً به نوع فعالیت آن بستگی دارد. بعضی از کسبوکارها که چرخههای تولید طولانیتری دارند، ممکن است نیاز به گردش سرمایه بیشتری داشته باشند. از طرف دیگر، کسبوکارهای خردهفروشی که روزانه با هزاران مشتری تعامل دارند، اغلب میتوانند وجوه کوتاهمدت را بسیار سریعتر جمعآوری کنند و به گردش سرمایه کمتری نیاز دارند.
فرمول محاسبه سرمایه در گردش
برای محاسبه گردش سرمایه، کافی است داراییهای جاری را از هزینههای جاری کسر کنید. به این ترتیب:
سرمایه در گردش = داراییهای جاری – بدهیهای جاری
برای مثال، فرض کنید یک شرکت ۱۰۰ هزار دلار دارایی جاری و ۳۰ هزار دلار دلایل اهمیت نقدینگی هزینه یا بدهی جاری دارد. با استفاده از فرمول بالا میشود اینطور نتیجه گرفت که این شرکت ۷۰ هزار دلار گردش سرمایه دارد. هنگامی که نتیجه این محاسبه مثبت است، بدان معنا خواهد بود که داراییهای جاری شرکت بیشتر از هزینههای جاری آن است. به بیان دیگر این شرکت بیش از اندازه منابع برای پوشش بدهی کوتاه مدت خود را دارد. گردش منفی سرمایه هم نشاندهنده نقدینگی ناکافی و مشکلات احتمالی در پرداخت تعهدات بدهی شرکت در زمان سررسید آنها است.
اجزای سرمایه در گردش
تمام اجزای گردش سرمایه را میتوان در ترازنامه یک شرکت یافت. داراییهای جاری فهرستشده شامل وجه نقد، حسابهای دریافتی، موجودی کالا و سایر داراییهایی است که انتظار میرود در کمتر از یک سال منحل یا به وجه نقد تبدیل شوند. بدهیهای جاری هم شامل حسابهای پرداختی، دستمزدها، مالیات و بخش جاری بدهیهای بلندمدت است که ظرف یک سال سررسید میشود.
پول نقد و معادلهای نقدی: تمام پولی که شرکت در اختیار دارد که شامل ارز خارجی و انواع خاصی از سرمایهگذاریها مانند سرمایهگذاری بسیار کوتاهمدت است.
موجودی: تمام کالاهای فروخته نشده در حال ذخیرهسازی که شامل مواد خام خریداری شده و محصول نیمه مونتاژ شده در دست ساخت، میشود.
حسابهای دریافتی: کلیه مطالبات مربوط به نقدینگی برای اقلام موجودی که بهصورت اعتباری فروخته شدهاند.
دریافتیهای لیستشده: تمامی انتظارات مربوط به وجه نقد حاصل از قراردادهای امضا شده فیزیکی را شامل میشود.
هزینههای پیشپرداخت: تمامی ارزش هزینههای پیشپرداخت شده در زمره سرمایه در گردش محاسبه خواهد شد. اگرچه ممکن است در صورت نیاز به پول نقد، بازگرداندن آنها بسیار مشکل باشد، اما همچنان دارای ارزش کوتاهمدت هستند.
نمونهای از سرمایه در گردش
در پایان سال ۲۰۲۱، مایکروسافت (MSFT) ۱۷۴.۲ میلیارد دلار دارایی جاری خود را گزارش کرد. این دارایی شامل وجه نقد، معادلهای نقدی، سرمایهگذاریهای کوتاهمدت، حسابهای دریافتی، موجودی و سایر داراییهای جاری این نهاد است.
این شرکت همچنین ۷۷.۵ میلیارد دلار از بدهیهای جاری شامل حسابهای پرداختی، بخشهای جاری بدهیهای بلندمدت، غرامت انباشته، مالیات بر درآمد کوتاهمدت، درآمدهای کوتاهمدت به دست نیامده و سایر بدهیهای جاری را در این گزارش اعلام کرد.
بنابراین، در پایان سال ۲۰۲۱، متریک سرمایه در گردش مایکروسافت ۹۶.۷ میلیارد دلار بود. با این حساب اگر مایکروسافت تمام داراییهای کوتاهمدت خود دلایل اهمیت نقدینگی را نقد و تمام بدهیهای کوتاهمدت را تصفیه کند، تقریباً ۱۰۰ میلیارد دلار پول نقد برایش باقی خواهد ماند.
چگونه میتوان سرمایه در گردش را بهبود بخشید؟
کسبوکارها با افزایش داراییهای جاری، قادر خواهند بود گردش سرمایه خود را بهبود ببخشند. این افزایش داراییها شامل پسانداز پول نقد، ایجاد ذخایر موجودی بالاتر و پیشپرداخت هزینهها است، بهویژه اگر منجر به تخفیف نقدی شود.
کسبوکارها همچنین میتوانند گردش سرمایه را با کاهش بدهیهای کوتاهمدت بهبود ببخشند. برای نمونه میتوانند از استقراض یا وام در مواقع غیرضروری یا با سود بالا خودداری کنند و بهعنوان جایگزین برای دریافت بهترین شرایط اعتباری در دسترس تلاش کنند.
اطلاعات برنامه های خانعلی زاده
وبلاگ حاضر مرکز تبادل اطلاعات مدرس دوره های حسابداری دانشگاه ها و موسسات آموزش و دانشجویان می باشد.
مدیریت مالی 2 - جلسه دوم
اهمیت سرمایه در گردش
دلایل اهمیت سرمایه در گردش متنوع می باشد منتها با توضیحات داده شده می تواند شامل موارد زیر باشد :
1. دارایی های جاری با توجه به سیال بودنشان دائم در حال تغییر می باشند و به همین دلیل تغییرات مداوم آن وضعیت سرمایه در گردش را از حالت مطلوب به وضعیت نامطلوب تغییر می دهد . به همین دلیل کنترل و مدیریت سرمایه در گردش می تواند اهمیت داشته باشد .
2. با کمک اطلاعات سرمایه در گردش می توان جریان تخصیص منابع (بدهی و حقوق صاحبان سهام) به مصارف (دارایی ها) را جوری سازمان دهی کرد که برای تامین دارایی های جاری فقط از منابع کوتاه مدت استفاده نمود و منابع بلند مدت را برای تامین دارایی های بلند مدت (ثابت) مورد استفاده قرار داد.
3. اگر مدیریت سرمایه در گردش صحیح نباشد ، احتمال دارد فروش و سود شرکت کاهش یابد و چه بسا شرکت در پرداخت بموقع تعهدات خود ناتوان بماند.
| سود = ب ت ک ف - فروش |
استراتژی سرمایه در گردش
محافظه کارانه (ریسک گریز) : تا می توانی پول توی صندوق نگه دار تا موقع پرداخت بدهی کسری نداشته باشیم .
متحورانه(ریسک پذیر) : تا می توانی پول را سرمایه گذاری کن تا بازدهی بیشتری بگیری . اما ممکن است موقع بازپرداخت بدهی پول نداشته باشی .
دیدگاه های تدوین استراتژی برای سرمایه در گردش به دوبخش محافظه کارانه و متحورانه تقسیم می شود :
در دیدگاه محافظه کارانه قدرت نقدینگی شرکت به شدت بالا نگه داشته می شود که در نتیجه آن ریسک ناشی از ناتوانی در بازپرداخت بدهی کاهش می باید در مقابل دیدگاه متحورانه به دنبال کسب حداکثر بازدهی از منابع موجود است منتها ممکن است دچار ریسک عدم توان پرداخت بدهی گردد. با توجه به توضیحات داده شده ، استراتژی سرمایه در گردش با توجه به اجزای آن به استراتژی های دارایی بدهی جاری تقسیم می گردد .
استراتژی دارایی جاری
دیدگاه محافظه کارانه و ریسک پذیر همچون سرمایه در گردش وجود دارد . زیرا در برخی از شرکت ها سعی میشود دارایی های جاری با ماهیت نزدیک به نقد نگه داری شوند مثل حساب بانک گواهی سپرده که این دیدگاه محافظه کارانه است در مقابل شرکت های هستند که دارایی های نقد خود را به حداقل و فروش های نسیه را به حداکثر می رساند .
استراتژی های بدهی جاری
در دیدگاه محافظه کارانه علاقه شدید به خیر نقد وجود دارد و بر خلاف آن در دیدگاه ریسک پذیر علاقه شدید به خرید نسیه وجود دارد.
نسبت سرمایه در گردش
این نسبت از تقسیم دارایی جاری به بدهی جاری مورد محاسبه قرار می گیرد . مهمترین ویژگی این نسبت وجود اجزای سرمایه در گردش در محاسبه آن می باشد . با توجه به نحوه محاسبه سرمایه در گردش می توان بیان نمود که :
الف) دارایی جاری از بدهی هایی جاری بیشتر شود یعنی نسبت دلایل اهمیت نقدینگی بزرگتر از یک باشد سرمایه در گردش مثبت خواهد بود .
ب) اگر نسبت جاری برابر یک باشد ، سرمایه در گردش برابر 0 می گردد .
ج) در صورتی که نسبت جاری کمتر یک باشد ، سرمایه در گردش منفی خواهد بود (پول لازم) .
2) این نسبت نشان دهنده این است که چند درصد از دارایی ها امکان تبدیل شدن به نقد شدن را در کمترین زمان خواهد داشت . این نسبت بین 0 تا 1 می باشد. مهمترین ویژگی آن این است که دارایی جاری به عنوان یکی از آیتم های سرمایه در گردش در آن لحاظ می گردد.
رشد منفی نقدینگی نباید زیر سایه تورم کمرنگ شود
کارشناس اقتصادی گفت: باید مواردی را برای مردم توضیح داد تا کسی نتواند حرکت دولت برای کاهش رشد نقدینگی و پایه پولی در ۹ ماه گذشته را به بهانه تورمهای بالا کم ارزش و کم اهمیت تلقی بکند.
به گزارش بازار به نقل از ایبنا، عباس علویراد؛ کارشناس اقتصادی با اشاره به منفی شدن رشد نقدینگی در آخرین آمار بانک مرکزی، اظهار کرد: با مشاهده روند حرکت نقطه به نقطه رشد نقدینگی و پایه پولی از شهریور ۱۴۰۰ تا فروردین ۱۴۰۱ به نظر میرسد که بانک مرکزی به عنوان متولی پولی کشور متوجه موتور اصلی خلق تورم در ایران در بلندمدت و میان مدت است.
وی ادامه داد: ضمن اینکه بانک مرکزی ارادهای برای همسو کردن خودش با دولت با هدف خاموش کردن این موتور اصلی در ایران را دارد چرا که روند رشد نقدینگی کاهشی است؛ هرچند که روند ملایمی است.
علوی راد با بیان اینکه هنوز نرخهای رشد پایهپولی و نقدینگی بالاست؛ اما این روند کاهشی از این حکایت دارد که دولت متوجه دلیل اصلی شده؛ تاکید کرد: اگر این حرکت استمرار داشته باشد و مشکلات احتمالی ناترازی بودجه دولت در سال ۱۴۰۱ و همچنین ناترازی احتمالی بانکها نخواهد که به پایه پولی کشور فشار بیاورد و این روند شروع شده ادامه داشته باشد؛ قطعا این امیدواری را ایجاد خواهد کرد که ما در حال حرکت به سمت خاموش کردن یکی از موتورهای اصلی خلق تورم در ایران در دولت آقای رئیسی هستیم.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: منفی شدن رشد نقدینگی ممکن است برای عموم قابل لمس و مشهود نباشد و برخی از مخالفان و منتقدان دولت بخواهند این حرکت را زیر سایه تورم اوج گرفته سال ۱۴۰۱ کمرنگ کنند و این موضوع را کم اهیمت جلوه دهند که باید تدبیری برای این موضوع مهم داشت.
وی تصریح کرد: در اینجا وظیفه بانک مرکزی است که مسائل تغییر آهنگ رشد تورم در سال ۱۴۰۱ و ریشه های متفاوت تر از موتور اصلی را به زیان ساده برای افکار عمومی روشن کند و آن هم این است که بالاخره روند تورم هم در نیمه دوم سال ۱۴۰۰ با یک آهنگ ملایمی رو به کاهش بود و آنچه که در سال ۱۴۰۱ رخ داد، مجموعه ای از تحولات بود که باعث شد تورم به شکل آزاردهنده تری ظاهر شود و اوج آن در اتفاقاتی باشد که در خرداد ۱۴۰۱ شکل گرفت.
به گفته علویراد، در این شرایط باید تبیین شود که نقش افزایش قیمت نهاده های مختلف تولید و مواد غذایی در همه کشورها طی بحران جنگ اوکراین و روسیه چه تاثیری بر اقتصاد گذاشته است.
این کارشناس اقتصادی اظهار کرد: موضوع دومی که باید تبیین شود موضوع حذف ارز ترجیحی و اصلاح نظام یارانهای توسط دولت سیزدهم است که هرچند در دور اول بود و میدانست تبعات کوتاه مدت تورمی دارد و اجتناب ناپذیر بود و قرار هم نبود که تبعات تورمی نداشته باشد؛ اما آبروی خودش را گذاشت و این جسارت را به خرج داد تا در دوره اول و سال اول به دلیل اینکه بتواند نتایج مثبت میان مدت و بلند مدت اصلاح نظام یارانهها را به نفع بهبود اقتصاد و مردم ایران تغییر دهد.
وی افزود: در نتیجه باید همه این موارد را برای مردم توضیح داد تا کسی نتواند حرکت ارزشمند دولت برای کاهش رشد یا معکوس کردن روند رشد نقدینگی و پایه پولی در ۹ ماه گذشته را به بهانه تورم های بالا کم ارزش و کم اهمیت تلقی بکند و نا امیدی در بین مردم شکل بگیرد.
به اعتقاد علوی راد، یکی از دلایلی که در کنار همه این عوامل باعث اوج گیری تورم در سال ۱۴۰۱ بود موضوع شعلهورتر شدن انتظارات تورمی است که یکی از دلایل محکم و با اهمیت آن را نوسانات نرخ ارز بازار آزاد دانست و تصریح کرد: بانک مرکزی باید بپذیرد که سیگنال اصلی برای انتظارات تورمی را بازار آزاد میدهد. به هر صورت باید اطمینان خاطر در این بخش ایجاد شود و دامنه نوسان نرخ ارز در بازار آزاد آرامش بیشتری داشته باشد که در نهایت از این طریق هم بتوانیم کنترل انتظارات تورمی را در کنار حرکت اصلی که دولت شروع کرده است، داشته باشیم. با توجه به اینکه اثرات تورمی حذف نرخ ارز ۴۲۰۰ در خرداد براساس مبانی نظری عبور نرخ ارز که در اقتصاد کلان مشخص است و یکبار اتفاق افتاده و نمیتواند اثرات دائمی داشته باشد و انتظار میرود در اثر زمان تخلیه شود، همه اینها این نوید را بدهد که دولت سیزدهم اقتصاد ایران را به سمت فرود آرام تورمی سوق بدهد.
دیدگاه شما