تحریم‌ها چه تاثیری روی بورس دارد؟


اثر نرخ بهره بر بازارهای مالی چیست؟

قطعا هر یک ما از تا به حال راجب نرخ بهره و اثر آن بر اقتصاد چیزهایی شنیدیم اما شاید به طور دقیقی اطلاع نداشته باشیم که نرخ بهره در واقعیت چه اثری بر اقتصاد و بازارهای مالی دارد.به طور کلی برای دریافتن مفهوم نرخ بهره باید گفت اگر شخصی هزینه‌ای را برای استفاده از پول فرد دیگری به آن شخص بپردازد در واقع بهره آن پول را پرداخته است ملموس‌ترین نمونه از پرداخت بهره را باید پرداخت وام با بهره‌ای مشخص دانست. نرخ‌ بهره‌ای که در اکثر مواقع از طریق رسانه‌ها و فضای مجازی از کاهش یا افزایش آن باخبر می‌شویم در واقع همان هزینه‌های هستند که بانک‌ها در قبال قرض گرفتن پول از بانک مرکزی متحمل می‌شوند.

چرا نرخ بهره در اقتصاد مهم است؟

لازم است به این موضوع توجه کنیم که نرخ بهره یک عامل مهم و اثرگذار بر تورم است.به همین دلیل بانک مرکزی با استفاده از تغییر و مدیریت این نرخ سعی در کنترل تورم دارد در واقع بانک مرکزی با تاثیری که بر مقدار پول در دسترس می‌گذارد می‌تواند تورم را کنترل کند. در حقیقت با افزایش نرخ بهره بانک مرکزی عرضه پول را کم می‌کند و به نوعی دسترسی به آن را گران‌تر می‌کند.در اقتصادهای مدرنی که امروزه در سراسر دنیا شاهد آن هستیم، نرخ بهره مهم‌ترین قیمت در اقتصاد است چرا که این نرخ به خودی خود منجر به جهت‌دهی کل اقتصاد می‌شود و تمام اقتصاد را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد به عنوان مثال در مواقعی که فدرال رزرو در آمریکا نرخ بهره را 0.25 درصد کاهش یا افزایش می‌دهد دیده می‌شود که همه بازارهای مالی، نرخ‌های ارز، بازار سهام و بازارهای کالایی مثل قیمت طلا و غیره از این تغییر متاثر می‌شوند.در نتیجه مهمترین نرخ، نرخ بهره است و شاید بتوان گفت که مهمترین ابزار حکمرانی پولی در اختیار دولت‌ها نیز محسوب می‌شود که با تغییر آن اقتصاد را جهت‌دهی می‌کنند.

نرخ های بهره متعددی در اقتصاد وجود دارد به عنوان مثال در کشور ما اوراق دولتی و اوراق شرکتی هر کدام نرخ بهره مشخصی دارند، شرکت‌ها متناسب با ریسکشان، نرخ بهره متفاوتی برای اوراق قرضه مختلف یا صکوک مختلف متناسب با سررسیدی که دارند تعیین می‌کنند.با این حساب واضح است که نرخ‌های بهره متعددی در اقتصاد وجود دارد اما نکته‌ای که حائز اهمیت است این است که همه نرخ‌های بهره به نرخ بهره پایه رجوع دارند. یعنی نرخ بهره پایه‌ای وجود دارد که همه نرخ های دیگر را تحت تاثیر قرار می‌دهد.به طور کلی یک نرخ بهره پایه وجود دارد که دیگر نرخ‌های بهره تحریم‌ها چه تاثیری روی بورس دارد؟ بسته به سررسید اوراق و ریسکی که قرض گیرنده دارد با مقداری صرف ریسک محاسبه می‌شوند.در اقتصاد قیمت پول بانک مرکزی را نرخ بهره پایه می‎گویند به عنوان مثال در آمریکا نرخ بهره پایه راfederal funds rate یعنی قیمت پول فدرال می‌نامند.

رابطه بانک مرکزی و نرخ بهره

هنگامی که دو نفر مبادله‌ای را با کارت‌های بانکی متفاوت انجام می‌دهند ، حساب‌های اشخاص در دو بانک نسبت به یکدیگر بدهکار و بستانکار می‌شوند و در واقع بین بانک‌ها یک رابطه حسابداری اتفاق می‌افتد. حال وقتی بانک‌ها قصد دارند حساب‌های فی مابینشان را به صورت اُورنایت در بازار بین بانکی تسویه کنند در اتاق پایاپای بانک مرکزی و با پول بانک مرکزی انجام می‌شود. پس نهایتا حساب‌های آن‌ها نزد بانک مرکزی بدهکار و بستانکار می‌شود. پس بانک‌ها در تعاملشان با یکدیگر با پول بانک مرکزی کار می‌کنند در نتیجه مهم‌ترین پول، پول بانک مرکزی است.بازاری که بانک‌ها در آن با هم معامله می‌کنند بازار بین بانکی است. بنابراین قیمت پول بانک مرکزی است که نرخ بهره پایه را در اقتصاد شکل می‌دهد .با این وجود دستوری‌ترین چیزی که در اقتصاد وجود دارد به نوعی همین نرخ است البته این دستوری بودن به این مفهوم نیست که بانک مرکزی بگوید همه بانک‌ها باید با این نرخ مبادله کنند. بانک مرکزی نرخ هدف خودش را تعیین می‌کند و بعد وارد مبادله می‌شود. تا آن‌جایی اوراق خرید و فروش می‌کند که آن نرخ در اقتصاد مستقر شود.

چگونگی تعیین سقف و کف نرخ بهره بانکی

در حال حاضر بانک‌های مرکزی دنیا در سیاست‌گذاری پولی یک کوریدور نرخ بهره تعریف می‌کنند. کف و سقفی تعریف کرده و معمولا نرخ بهره هدف در وسط این کوریدور تعیین می‌شود به عنوان مثال نرخ بهره هدف 18 درصد است. در صورت مدیریت صحیح، طبیعتا تحریم‌ها چه تاثیری روی بورس دارد؟ نرخ بهره در بازار بین بانکی از این سقف کوریدور نباید بالاتر برود یا از کف آن به عدد پایین‌تری برسد.بانک‌های مرکزی در حال حاضر هدف‌گذاری تورمی انجام می‌دهند و این موضوع متعارف است. به عنوان مثال اعلام می‌کنند نرخ تورم هدف 22 درصد است و با همین نرخ بهره به آن هدف میرسند و به اقتصاد جهت‌دهی می‌کند. آن نرخ بهره‌ای را تعیین میکنند که متناسب با مدل‌هایی که بانک مرکزی دارد نرخ تورم هدف را محقق کنند. پس نرخ بهره‌ای که به آن لنگر اسمی گفته می‌شود ابزاری است برای کنترل و هدف‌گذاری تورم که در همه دنیا از آن استفاده می‌کنند.

رابطه بین نرخ بهره و تورم

در چارچوب متعارفی که دنیا وجود دارد.بانک مرکزی با نرخ بهره هدف‌گذاری تورمی انجام می‌دهند . در ایران مسئله مقداری پیچیده‌تر است به جهت اینکه تورم در ایران در طول سال‌های اخیر بیشتر از اینکه به سمت تقاضای بازار ربط داشته باشد به سمت عرضه مرتبط بوده است. هم تحریم‌های لجستیک تاثیرگذار بوده و هم دسترسی‌های ما به منابع مالی محدود بوده است. البته به این دلیل که نرخ ارز لنگر اسمی ما بوده همواره تورم در ایران به شدت تحت تاثیر نرخ ارز قرار داشته است. در همین دو سه سال اخیر هم ما این را ملاحظه کردیم ولی اگر وضعیت ارز به ثبات برسد و به جهت تحریمی فشار خاصی نداشته باشیم باز این نرخ‌ بهره است که تورم را تعیین می‌کند به عنوان مثال در فاصله سال 93 تا 96 نرخ ارز کشور در حدود 3500 تا 4000 تومان تثبیت شده بود و حرکت زیادی نداشت. این نرخ های بهره بود که به شدت داشت به تورم جهت دهی می‎کرد و همانطور که در خاطر همه هست نرخ‎های بهره خیلی بالا داشتیم مثلا نرخ بهره واقعی ما جزو بالاترین‎ها در دنیا بود چون تورم در سال 95 تا 96 تقریبا تک رقمی بود. در حالی که نرخ های بهره به راحتی در سپرده‌های بزرگ به 27 تا 30 درصد هم می‌رسید و نرخ تورم به شدت رو به کاهش بود. وقتی نرخ بهره واقعی بالا است اساسا برای متقاضی به صرفه نیست که خریدار کالایی باشد و اصولا خیلی از سرمایه‌گذاری‌ها نمی‌ارزد.

نرخ اوراق

بررسی اثر افزایش نرخ بهره بر بازار سرمایه

اگر بخواهیم به اثر افزایش نرخ بهره بر روی بازار بپردازیم باید بگوییم عوامل دیگری هم بر بازار سرمایه اثرگذار هستند که نیاز به بحث کردن دارند.برای بررسی این مساله لازم است که به یک سوال اصلی پاسخ دهیم این که رشدی که بازار در طول این دوره تقریبا 1 ساله از شهریور 98 تا مرداد 99 حاصل شد آیا به لحاظ بنیادی واقعی بود یا خیر؟باید گفت در آن مقطع انتظارات تورمی خیلی بالایی در اقتصاد ایران وجود داشت و در حال رشد بود. دلیل اصلی افت بازار هم به غیر از آن رشدی که بخشی از آن قابل تامل بود در بعضی از سهم ها این بود که به جهت بنیادی تورم انتظاری به شدت کاهش پیدا کرد که آن هم به جهت تحولات سیاسی که در انتخابات آمریکا اتفاق افتاده بود که مهم‌ترین تهدید بنیادی بازار تحریم‌ها چه تاثیری روی بورس دارد؟ محسوب می‌شد که همین اتفاق افتاد و شما شاهد آن هستید که آن تورم انتظاری را ما دیگر مدنظر نداریم. هرچند نسبت به ابتدای امسال که نرخ بهره بازار بین بانکی حدود 8 درصد رسیده بود هر چه به این سمت سال که حرکت می‌کنیم یعنی به سمت پاییز نرخ بهره واقعی رو به افزایش است و ممکن است در سال‌های بعد مثبت هم شود چون هم انتظار تورمی به شدت کاهش پیدا می‌کند و هم اینکه نرخ بین بانکی از 8 درصد به 20 درصد رسیده است. پس نرخ بهره واقعی در ماه های گذشته افزایش پیدا کرده و این طبیعتا اثرش را بر بازارها خواهد گذاشت.حتما یک بخشی از این توقفی که در بازار سهام اتفاق افتاد هم از جهت حجم معاملات و هم شاخص حتما مربوط به نرخ های بهره است. یکی دیگر از نکاتی که باید بیان کرد این است که در ایران متاسفانه بانک مرکزی ما کنترلی بر ترازنامه خودش ندارد. بانک مرکزی بر سمت عرضه پول پرقدرت کنترلی ندارد.پیشنهاد می‌شود برای خرید اوراق و استفاده از پلتفرم آنلاین خرید و فروش در این بازار به کارگزاری کاریزما مراجعه کنید.

بهترین سرمایه گذاری در زمان تورم

بهترین سرمایه گذاری در زمان تورم

وقتی که از اقتصاد ایران صحبت می کنیم، ناخودآگاه مسئله تورم و بالا رفتن قیمت ها در ذهن ما شکل می گیرد. در سال های اخیر، به دلیل تحریم های اقتصادی، کسری بودجه و رشد نقدینگی، اقتصاد ایران همواره با تورم های سنگین همراه بوده است و بسیاری از افراد بخش عمده ای از قدرت خرید خود را از دست داده اند. در واقع در دوران تورم، ثروت ریالی افرادی که دارایی دارند، بیشتر می شود و آن دسته از مردم نیز که دارایی ندارند، در این دوران فقط نظاره گر هستند و بالا رفتن سطح عمومی قیمت ها زندگی آن ها را با اخلال مواجه می کند. اما سوالی که پیش می آید این است که چگونه می توان از تورم موجود در جامعه به نفع خود استفاده کرد؟ پاسخ این سوال را بایستی در سرمایه گذاری کردن جستجو کرد؛ به همین دلیل در ادامه مقاله به موضوع سرمایه گذاری در زمان تورم می پردازیم.

بهترین سرمایه گذاری در زمان تورم

بهترین سرمایه گذاری در زمان تورم

بسیاری از فعالان بازارهای مالی، تنها راه در امان ماندن از طوفان های تورمی را سرمایه گذاری می دانند. همانطور که می دانید، بازارهای مختلفی برای سرمایه گذاری کردن وجود دارد و هر کدام از آن ها جزییات خاص خود را دارد. از جمله آن ها می توان به بازار سهام، اوراق قرضه (بدهی)، مسکن، طلا، خودرو و. اشاره کرد. لازم به ذکر است که سرمایه گذاری در زمان تورم، با سرمایه گذاری کردن در دوران رکود و یا رونق اقتصادی متفاوت است و هرکدام از بازارهای مالی را با توجه به شرایط تورمی اقتصاد بایستی مورد بررسی قرار داد.

بایستی خاطر نشان کرد که درآمد دولت در سال های اخیر کاهش یافته است و نمی تواند تمامی هزینه ها را تامین کند و این موضوع خود را در قالب کسری بودجه نشان می دهد و دولت برای تامین کسری بودجه، اقدام به چاپ پول بدون پشتوانه و بالا بردن نقدینگی در جامعه می کند و همین عامل باعث به وجود آمدن تورم و بالا رفتن سطح عمومی قیمت ها می شود؛ اولین قسمتی که اثرات تورمی را احساس می کند، نرخ دلار است و بلافاصله خود را با شوک های تورمی هماهنگ می کند.

بازار سهام

یکی از بهترین بسترها برای سرمایه گذاری در زمان تورم، بازار سهام است؛ چراکه عملکرد و ارزش گذاری شرکت های فعال در آن به شکل مستقیم و غیرمستقیم به نرخ دلار وابسته است و در دوران تورم که نرخ دلار رو به افزایش است، این بازار می تواند گزینه خوبی باشد. به طور کلی سهام شرکت های فعال در بازار سرمایه به لحاظ تاثیرپذیری از نرخ دلار را می توان به سهم های دلاری و ریالی تقسیم کرد.

سهم های دلاری

استفاده از سهم های دلاری برای سرمایه گذاری در زمان تورم

بسیاری از شرکت های فعال در بازار سرمایه، نه تنها از بالا رفتن نرخ دلار زیان نمی کنند، بلکه عملکرد آن ها بهتر می شود؛ در واقع عملکرد بخش عمده ای از شرکت ها که در گروه هایی مانند فلزات اساسی، محصولات شیمیایی، استخراج کانه های فلزی و. پذیرش شده اند، کاملا به نرخ دلار وابسته است. به این معنا که نرخ های فروش آن ها منطبق با بازارهای جهانی است و برای تبدیل نرخ های جهانی بایستی این اعداد را در نرخ دلار داخلی ضرب کنیم و در طرف دیگر نیز، اکثر هزینه های آن ها (دستمزد کارگر و. ) به ریال محاسبه می شود. بنابراین هزینه تولید آن ها به ریال است، اما نرخ های فروش آن ها متناسب با دلار ارزیابی می شود و برای سرمایه گذاری در زمان تورم می تواند گزینه خوبی باشد.

از طرف دیگر، بخش عمده ای از شرکت ها، دارایی های دلاری (ماشین آلات، تجهیزات، زمین، ساختمان و. ) دارند که در زمان تورم قیمت آن ها به شکل چشمگیری افزایش پیدا می کند و سهامداران این شرکت ها از این موضوع منتفع می شوند. بنابراین سرمایه گذاری در سهام به عنوان یکی از گزینه های سرمایه گذاری در زمان تورم، از دو سمت می تواند برای سرمایه گذاران سود داشته باشد.

سهم های ریالی

بخش دیگری از شرکت های بازار سرمایه را اصطلاحا سهم های ریالی می نامند؛ به این معنا که نرخ های فروش محصولات و خدمات آن ها متناسب با افزایش نرخ دلار نیست و محصولات آن ها هر چند وقت یکبار افزایش نرخ می گیرند. این دسته از شرکت ها که معمولا در گروه هایی مانند محصولات غذایی، قند وشکر و. فعالیت می کنند، برای سرمایه گذاری در زمان تورم مناسب نیستند و فعالان بازار سرمایه معتقدند که سرمایه گذاری در آن ها برای دوران رکود می تواند گزینه مناسبی باشد. به همین دلیل توصیه می شود که برای سرمایه گذاری در زمان تورم، سهم های دلاری را مدنظر قرار دهید.

بازار طلا

طلا به عنوان یکی از بهترین بازارها برای سرمایه گذاری در زمان تورم

بعد از بالا رفتن نرخ دلار، اولین بازاری که تاثیر می پذیرد، بازار طلا و سکه است و به طور کلی نرخ طلا در بازار داخلی متاثر از 2 عامل است:

  • قیمت طلای جهانی (اونس طلا)
  • قیمت دلار در بازار داخل

تجربه ها نشان داده است که بازار طلا و سکه بازدهی خوبی را نسبت به بازارهای موازی از خود نشان داده است؛ بنابراین یکی از گزینه های خوب برای سرمایه گذاری در زمان تورم، طلا و سکه است که می تواند قدرت خرید افراد را در برابر سیکل های تورمی حفظ کند. این بازار اگرچه ممکن است در بازه کوتاه مدت نوسان داشته باشد، اما در فواصل چند ساله عملکرد خوبی داشته است.

بازار مسکن

هر نوع دارایی در جوامع تورمی، می تواند ارزش پول شما را حفظ کند و یکی دیگر از گزینه های مناسب برای سرمایه گذاری در زمان تورم، بازار مسکن است و با یک فاصله زمانی، خود را با نرخ دلار و تورم هماهنگ می کند. نوسانات در این بازار، نسبت به بازار سرمایه، دلار، طلا و سکه کمتر است و سیکل های آن به این شکل است که بعد از یک دوره افزایش قیمت و رونق، کاهش قیمت چشمگیری را تجربه نمی کند و اصلاح کردن آن به لحاظ زمان است. به عنوان مثال بازار مسکن پس از یک رشد 100 درصدی در قیمت ها، وارد فاز اصلاحی می شود و این موضوع به شکل کاهش قیمت نیست و این بازار ممکن است 2 سال در رکود باقی بماند.

از دیگر خصوصیات سرمایه گذاری در بازار مسکن می توان به نقدشوندگی پایین آن نسبت به بازار سهام و طلا اشاره کرد؛ به این معنا که فروش و نقدکردن دارایی ها در یک بازار مثل سهام، ممکن است چند روز طول بکشد (در سهم های بزرگ و پر حجم)، اما در بازار مسکن، فروش یک دارایی ممکن است چندین ماه زمان ببرد. بنابراین برای سرمایه گذاری در زمان تورم، بازار مسکن می تواند گزینه خوبی باشد.

بازار خودرو

سرمایه گذاری در زمان تورم از طریق بازار خودرو

در بسیاری از کشورهای جهان، خودرو یک کالای مصرفی است، اما در ایران به دلیل تورم و افت ارزش ریال، خودرو تبدیل به یک کالای سرمایه ای شده است و حتی خودروهای کارکرده و فرسوده نیز، افزایش قیمت را تجربه می کنند. بنابراین یکی دیگر از بازارها برای سرمایه گذاری در زمان تورم، بازار خودرو است که می تواند قدرت خرید شما را حفظ کند و بررسی بازدهی بازارهای مختلف در ایران، حاکی از این نکته است که بازار خودرو در مقایسه با بازار سرمایه سودآوری کمتری را داشته است.

از طرف دیگر، خرید خودرو و سرمایه گذاری کردن در این بازار، به شما سود سالیانه نمی دهد و منتفع شدن شما فقط از ناحیه بالا رفتن قیمت خودرو است؛ به عنوان مثال سرمایه گذاری کردن در سهام یک شرکت سودساز، علاوه بر حفظ دارایی در برابر تورم، در مجامع سالیانه این شرکت ها، سودهای تقسیمی خوبی را نیز نصیب شما می کند و یا اینکه در بازار مسکن، علاوه بر افزایش ارزش ملک، شما می توانید با اجاره دادن آن، به صورت ماهیانه نیز سود دریافت کنید. اما در بازار خودرو، چنین چیزی امکان پذیر نیست.

سپرده های بانکی

یکی دیگر از بخش ها برای سرمایه گذاری در زمان تورم، سپرده های بانکی است و معمولا افرادی که ریسک گریز هستند، سرمایه خود را در این سپرده ها قرار می دهند. با توجه به سیاست های پولی و بانکی در اقتصاد کشور، نرخ سود سپرده می تواند تغییر کند و در حال حاضر برای سپرده های یک ساله، عددی بین 14 تا 20 درصد است (اکثر بانک ها 18 درصد را در نظر می گیرند). اما با توجه به ساختار اقتصاد ایران که در سال های اخیر با تورم های بالای 40 درصد همراه بوده است، اعداد در نظر گرفته شده برای سود سپرده های بانکی نمی تواند قدرت خرید افراد را حفظ کند.

به عنوان مثال وقتی که تورم 45 درصد است و بانک ها برای سپرده های خود سود 20 درصد در نظر می گیرند، در واقع قدرت خرید سرمایه گذاران نه تنها افزایش پیدا نمی کند، بلکه با کاهش 25 درصدی همراه می شود. بنابراین، قرار دادن پول خود در سپرده های بانکی، یک استراتژی مناسب برای سرمایه گذاری در زمان تورم نمی تواند باشد.

اوراق

اوراق بدهی یکی از زمینه ها برای سرمایه گذاری در زمان تورم

یکی دیگر از بخش ها برای سرمایه گذاری در زمان تورم، بازار اوراق است که شامل ابزارهایی مانند اوراق مرابحه، اسناد خزانه اسلامی (اخزا)، اوراق قرضه، اوراق مشارکت و. می شود؛ سودهای در نظر گرفته شده برای این اوراق، معمولا کمی بیشتر از سپرده های بانکی است؛ به عنوان مثال، در حال حاضر سود در نظر گرفته شده برای اسناد خزانه اسلامی (اخزا)، حدود 23 درصد است که اندکی از سود سپرده بیشتر است. اما با این وجود نیز، نمی تواند گزینه خوبی برای سرمایه گذاری در زمان تورم باشد و در زمان تورم، بازارهای سهام، طلا، مسکن و. عملکرد بهتری دارند.

جمع بندی

در سال های اخیر، اقتصاد ایران با تورم های سنگین همراه بوده است و افراد برای در امان ماندن از افت ارزش ریال، پول خود را به دارایی های مختلفی مانند سهام، املاک و مستغلات، طلا و. تبدیل می کنند و این روش را می توان به عنوان یکی از بهترین راه ها برای دوران تورم در نظر گرفت. از طرف دیگر، وقتی که به سیکل های تورمی نگاه می کنیم، متوجه می شویم که افراد برنده در این دوران، کسانی بوده اند که ریال های خود را به دارایی های دلاری تبدیل کرده اند و تجربه ها حاکی از این نکته است که در بازه های بلندمدت و چند ساله، بازار سرمایه عملکرد بهتری را از خود نشان داده است و به عنوان یکی از مناسب ترین گزینه ها برای سرمایه گذاری در زمان تورم شناخته می شود. بنابراین با شناسایی سهم های بنیادی و سود ساز می توانید سرمایه خود را در برابر تورم حفظ کنید.

تاثیر جنگ بر قیمت ارزهای دیجیتال

تاثیر جنگ بر قیمت ارزهای دیجیتال آیا تا به حال چیزی راجع به تاثیر وقوع اتفاقات سیاسی بر بازارهای مالی شنیدین. حتما تحریم‌ها چه تاثیری روی بورس دارد؟ متوجه شدین که در سالهای اخیر مردم برای پیگیری وضعیت آینده اقتصاد دائما اخبارهای سیاسی رو دنبال میکنن. بله . درسته یکی از متغیرهای مهم اقتصادی که بر وضعیت اقتصادی هر کشوری تاثیر میگذاره، وقوع اتفاقات و درگیرهای سیاسی است که در تحلیل فاندامنتال هم به این مسئله پرداخته میشه.

از جمله این اتفاقات در تاریخ ایران به نشست های برجام، جلسات 1+5 و وقوع تنش بین ایران و آمریکا و اعمال تحریم ها توسط کشورهای ابر قدرت اقتصادی و سیاسی رو می تونیم نام ببریم. برای مثال ابزار تحریم یک ابزار سیاسی هست که میتونه با از بین بردن بازارهای خارجی برای ایران، جلوی رشد اقتصادی ایران رو که به اقتصاد نفتی وابسته است رو بگیره. پس تحریم ابزاری بود که به کمک آن با محدود کردن صادرات و واردات برای ایران اقتصاد ایران رو ضعیف کرد با ضعف اقتصاد شاخص کل رشد سهام نیز همواره ریزش میکرد.

اما اتفاقات سیاسی بر روی بازارهای ارز دیجیتال کشورها چه تاثیری دارن؟ تاثیر جنگ بر قیمت ارز دیجیتال چیه؟ آیا بازار ارز دیجیتال هم همانند بازار بورس به اقتصاد کشورها ارتباط داره؟ آیا تحریم یا جنگ می تونه این بازارها رو کم رنگ کنه یا نه؟ همه این مسائل در این مقاله پاسخ داده خواهد شد پس لطفا با ما همراه باشین.

تاثیر جنگ بر قیمت ارزهای دیجیتال

جنگ همیشه تاثیر خودش رو بر بازارهای مالی گذاشته است. با افزایش تنش بین دو کشور یا جنگ بین دو کشور بازارهای مالی نوسانات زیادی را تجربه کرده اند. ولی در کل محققان معتقد هستند که تاثیر جنگ ها بر بازار های مالی در بلند مدت مشخص میشه. اگر چه ممکنه با شروع جنگ نوسانات شدید در بازارها رخ بده ولی به دلیل اینکه اثرات جنگ بر جنبه های مختلف زندگی اجتماعی و اقتصادی وسیع است، تاثیرات نهایی آن حتی سال ها پس از پایان آن ادامه داره.

برای روشن شدن موضوع تاثیر جنگ بر قیمت ارزهای دیجیتال یا اثرات جنگ بر بازارهای ارز دیجیتال به مثال در این باره می پردازیم. نشریه فوربس در تحلیل خودش عنوان کرد که در شرایط سیاسی بحرانی قیمت بیت کوین بیشتر از سایر بازار ها نظیر بازار نفت و طلا تحت تاثیر قرار میگیره. ظاهرا سرمایه گذاران، بیت کوین را به عنوان طلای دیجیتال و بازاری امن برای سرمایه های خود قبول کرده اند. دلیل دیگر رشد بیشتر بیتکوین نسبت به سایر بازارها، اینه که بازارهایی مثل بازار نفت و طلا بازارهای خیلی بزرگی هستن و باید تریلیون ها دلار وارد این بازارها بشه تا قیمت افزایش پیدا کنه. ولی با ورود مقدار کمی سرمایه به بازار ارز دیجیتال، قیمت ارز های دیجیتال سریعتر بالا میروند. مثال دیگر برای تاثیر پذیری بازارهای مختلف از جمله بازار ارز از جنگ ها، جنگ بین اوکراین و روسیه است. با شروع جنگ اوکراین و روسیه قیمت نفت حدود 30 درصد افزایش یافت.

ایالات متحده هر روز تحریم های جدیدی برای ممنوعیت خرید نفت و گاز از روسیه رو صادر میکنه. این درحالی هست که اروپا برای تامین انرژی خود به نفت و گاز روسیه نیازمند هست. این تحریم ها و افزایش قیمت جهانی نفت و گاز، اقتصاد و تامین انرژی اروپا رو با مشکل روبرو کرده است. همچنین از آن جایی که روسیه و اوکراین هر دو از کشورهای تامین کننده غلات در جهان هستن، با شروع این جنگ و افزایش قیمت نفت، همزمان با افزایش قیمت غلات و مواد غذایی در جهان روبرو هستیم. این مسائل بازارهای بورس و رشد شاخص کل بورس را هم تحت تاثیر قرار داده است.

قیمت ارز دیجیتال همزمان با شروع جنگ روسیه و اوکراین هیجانات زیادی رو تجربه کرد و همزمان با آغاز این جنگ بیت کوین سیر صعودی رو به خودش گرفت. معمولا همزمان با شروع جنگ، مردم سعی میکنن سرمایه های خود را از بازار های ریسکی به بازرهای امن منتقل کنن. تحقیقات حاکی از آن است که با شروع جنگ حجم معامله بین روبل و ارزهای دیجیتال با جهش 4 برابری همراه بوده است. این اعداد و ارقام حاکی از اونه که مردم روسیه در حال تلاش برای افزایش پس‌اندازهای مخفیانه خود، به صورت ارزهای دیجیتال هستند. خرید و فروش ارزهای دیجیتال در روسیه تنها به این زمان محدود نمیشه بلکه از آغاز اولین برخورد بین روسیه و اوکراین و اعمال تحریم ها توسط آمریکا که به سال 2014 برمیگرده، روسیه متوجه شد که بهترین راه دور زدن تحریم ها، حذف دلار از معاملات خود، و استفاده از ارزهای دیجیتال کشور خودش مثل روبل دیجیتال است.

ارز دیجیتال ابزاری برای دور زدن تحریم های سیاسی

قضیه به این صورته که در سال 2014 به دنبال شدت گرفتن درگیری بین روسیه و اوکراین و تهاجم روسیه به کریمه از توابع اوکراین به منظور دفاع از حقوق شهروندان روس تبار، ایالات متحده از امریکایی ها خواست که از تجارت با بانک های روسیه خودداری کنن و با این تحریم، ضربه بزرگی به اقتصاد روسیه زد. اقتصاد دانان تخمین می زدن که تحریم های اعمال شده توسط کشورهای غربی سالانه 50 میلیارد دلار به اقتصاد روسیه زیان میزنه. در آن زمان هم، بازار جهانی ارزهای دیجیتال و سایر دارایی‌های دیجیتالی وجود داشت. ولی به رونق بازارهای ارز امروزی نبود. وجود این بازارها، خبر بدی برای مجریان تحریم ها و خبر خوبی برای روسیه بود.

از آن زمان تا به امروز تنش های وسیعی بین این دو کشور رخ داده که با دخالت آمریکا و تحریم روسیه، روسیه عقب کشی کرده است. تا اینکه روسیه در اسفند 1400 که برابر با آغاز سال نو میلادی 2022 بود، تصمیم گرفت وارد جنگ تمام عیار با کشور اوکراین بشه.

به تازگی، دولت بایدن تحریم‌های جدیدی را علیه روسیه به دلیل درگیری در اوکراین وضع کرد که هدف آن جلوگیری از دسترسی این کشور به سرمایه‌های خارجی است. تحریم ها یکی از قدرتمندترین ابزارهای ایالات متحده و کشورهای اروپایی برای تأثیرگذاری بر رفتار کشورهایی هست که این کشورها رو متحد خودشون نمی دونن.

به ویژه اینکه ایالات متحده می تونه از تحریم ها به عنوان یک ابزار دیپلماتیک استفاده کنه زیرا دلار ارز ذخیره جهانی است و در پرداخت های سراسر جهان استفاده میشه. در این بین استفاده از ارزهای دیجیتال نیازی به تعیین هویت نداره و تجارتی است که بدون محدودیت قابل انجام است. به گفته کارشناسان نهاد های روسی، روسیه از سال ها پیش از فناوری بلاکچین و ارز دیجیتال برای دور زدن تحریم ها استفاده میکرده مقامات دولت آمریکا از پتانسیل ارزهای دیجیتال برای کاهش تأثیر تحریم ها آگاه هستند.

در ماه اکتبر، وزارت خزانه داری ایالات متحده هشدار داد که ارزهای دیجیتال یک تهدید جدی برای برنامه تحریم های آمریکا هستن و مقامات ایالات متحده باید نسبت به این تحریم‌ها چه تاثیری روی بورس دارد؟ موضوع محدودیت های جدیدی را به کار بگیرن. به گفته کارشناسان، اگر روسیه بخواد از اثرات تحریم ها دوری کنه، تنها چیزی که نیاز داره اینه که راهی پیدا کنه تا دلار رو از تجارت های خودش خارج بکنه. در جهت دست یابی به این مهم، دولت روسیه در حال توسعه ارز دیجیتال بانک مرکزی خودش هست که به اصطلاح روبل دیجیتال خوانده میشه دولت روسیه امیدوار هست از آن برای تجارت مستقیم بدون تبدیل به دلار با سایر کشورهایی که مایل به پذیرش هستند استفاده بکنه.

تکنیک‌های استخراج و هک کردن

تکنیک‌های استخراج و هک کردن هم، می‌تونه در این شرایط به روس‌ها کمک کنه تا با استخراج و یا با سرقت ارزهای دیجیتال، به جبران درآمدهای از دست رفته ناشی از تحریم‌ها کمک کنه. علاوه بر این امکاناتی در استفاده از تکنولوژی بلاکچین وجود داره که کاربران می تونن بدون شناسایی لوکیشن و محل زندگی خود و هویتشون در این بستر فعالیت کنن. این خاصیت بلاکچین سبب شده که در زمان تحریم، معاملات ارزدیجیتال به کمک بسیاری از دولت ها بیاد و دولت ها به کمک این فناوری تحریم ها رو دور زده و اثرات بد تحریم ها رو کم کنن.

مثال های دیگری از این قبیل ایران و کره شمالی است که علی رغم تحریم آمریکا توانستن از تکنولوژی بلاکچین برای دور زدن تحریم ها استفاده کنن. گزارش سازمان ملل، حاکی از آن است که کره شمالی از باج افزار برای سرقت ارزهای دیجیتال استفاده میکنه تا برنامه های هسته ای کشور خود رو تامین مالی بکنه.

تحریم های غرب علیه بانک مرکزی روسیه این نگرانی را برای غرب ایجاد کرده ممکنه که کشورهای غیر غربی در آینده در انجام معاملاتشون از دلار دوری بکنن. دولت اوکراین ماه گذشته در رسانه‌های اجتماعی اعلام کرد که برای حمایت از ارتش خود، کمک‌های مالی جهانی در بیت‌کوین، اتریوم و تتر رو می‌پذیره. به گفته بریتانی کایزر، کارآفرین ارزهای دیجیتال حدود 106 میلیون دلار از کمک های ارزهای دیجیتال به سمت دولت اوکراین از بستر بلاکچین سرازیر شده است. که میتونه پیامد مثبتی از این جنگ برای رونق ارز دیجیتال باشه.

اگر جنگ ها باعث رشد قیمت ارز دیجیتال می شود، چرا بعد از صعود بیت کوین در چند هفته اول حمله روسیه به اوکراین،این صعود دوام نداشت و بعد از آن برای چندین هفته پی در پی بازار با شش کندل قرمز نزول کرد؟

آیا مردم اعتماد خود را به این بازار از دست داده اند؟

قضیه اینه که درسته، با آغاز جنگ قیمت بیت کوین افزایش یافت. این افزایش می تونست خیلی ادامه پیدا کنه به شرطی که مولفه های دیگر اقتصادی بر بازار اثر نگذارن. ولی در همین مدت کوتاه چندین مولفه اقتصادی پی در پی بر بازار ارز دیجیتال اثر منفی گذاشت. ریزش ارزش کل بازار به زیر 2 تریلیون دلار از اونجایی شروع شد که مقامات فدرال رزور آمریکا برای کنترل تورم سر سام آور، تصمیم گرفتن که تراز نامه بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا را به 95 میلیارد دلار در ماه کاهش بدن که با انتشار این خبر، بازار سهام آمریکا ریخت و همچنین بازار کریپتو نیز از این خبر متاثر شد و به این صورت عوامل کلان اقتصادی پی در پی موجب هراس سرمایه گذاران شد.

از طرفی بانک مرکزی آمریکا نیم درصد بهره بانکی را افزایش داد که این افزایش بیشترین میزان افزایش بهره در طی 20 سال اخیر بود. پس این عامل هم، دلیلی شد که عده ای از سرمایه گذاران، سرمایه های خودشون رو به بانک انتقال بدن و قیمت بازم پایین تر اومد. بزرگترین ضربه ای که در این مدت باعث افت قیمت و کاهش اعتماد سرمایه گذاران به بازار ارز دیجیتال شد شکست پروژه ترا در پی سقوط 99.7% قیمت ارز لونا بود که عده زیادی این وسط سرمایه های خودشون رو از دست دادن.

جمع بندی و کلام پایانی

همون طور که دیدین، تحلیل از بازار تنها به وضعیت یک متغیر اقتصادی برنمیگرده؛ بلکه برای تحلیل بازار ها از جمله بازار ارز مجموعه ای از متغیر ها رو باید در نظر گرفت. اما با توجه به وضعیت اخیر قیمت بیت کوین و سایر ارزها در زمان نگارش این مقاله که بیشتر از دو ماه از آغاز جنگ سوریه با اوکراین میگذره، می توان اظهار داشت که شاید بازار ارز دیجیتال بیشتر از آنکه از شرایط سیاسی و تنش های سیاسی بین کشورها متاثر بشه، از وضعیت اقتصادی کشورهای غربی نظیر آمریکا تاثیر می پذیره.

چرا که وضعیت بد اقتصاد غرب تونست بر افزایش قیمت بیت کوین ناشی از جنگ اوکراین و روسیه غلبه کنه و نمودار رو به پایین ترین سطح از قیمت ها بکشونه. شدت اثر وضعیت بد اقتصادی طوری قوی بود که از سال 2015 تا به امروز این اولین بار هست که بیت کوین هفت کندل قرمز هفتگی را ثبت میکنه.
با آرام شدن شاخص دلار آمریکا امید داریم که وضعیت بازار بهتر بشه. امیدواریم که با مطالعه این مقاله تا حدود زیادی از تاثیر جنگ بر قیمت ارزهای دیجیتال مطلع شده باشین.

اثر توافق روی اقتصاد ایران

رفع تحریم‌ها باید منجر به یک رشد غیر تورمی در اقتصاد ایران شود، اما اگر این موضوع در نظام حکمرانی کشور بخوبی مدیریت نشود ممکن است مجدداً همان شرایطی را که در سال‌های بعد از برجام به وجود آمد و نتوانستیم از فرصت‌ها استفاده کنیم تکرار شود.

اثر توافق روی اقتصاد ایران

بر اساس پیش‌بینی تحلیلگران سیاسی و اخباری که از مذاکرات وین منتشر می‌شود به‌نظر می‌رسد احتمال توافق وجود دارد.

سؤال این است که اگر امروز، توافقی صورت بگیرد چه تأثیراتی روی اقتصاد کشور خواهد داشت؟ آیا ما این آمادگی را داریم از فرصت‌های ایجاد شده استفاده کنیم؟ به هر حال تجربه دهه ۹۰ و سال‌های بعد از توافق برجام وجود دارد و بسیاری از توقعات و پیش‌بینی‌های اقتصادی که از بهبود شرایط و گشایش‌های اقتصادی داشتیم محقق نشد.

بخشی از دلایل عدم تحقق این توقعات به رفتار دولتمردان و بخشی دیگر به عدم آمادگی سازمان‌ها، نهادها و بنگاه‌های اقتصادی ما مربوط است. اگر سازمان‌ها و نهادهای مختلف از آمادگی لازم برخوردار باشند، می‌توانیم منافع بسیار خوبی از اجرای این توافق کسب کرده و ان‌شاءالله کشور را در مسیر رشد باثبات قرار دهیم.

اولین موضوعی که انتظار داریم بعد از تحقق توافق احتمالی ایجاد شود افزایش میزان فروش نفت است؛ بودجه سال ۱۴۰۱ بدون درنظر گرفتن توافق، بر اساس نفت ۶۰ دلاری و فروش روزانه ۱.۲ میلیون بشکه نفت تدوین شده است که به احتمال زیاد این موضوع در صحن علنی مجلس نیز تأیید خواهد شد. بر اساس این مصوبه، درآمد نفتی دولت پس از کسورات وزارت نفت، صندوق توسعه ملی و مناطق نفت‌خیز حدود ۱۶.۵ دلار خواهد بود؛ عددی که اگرچه از سال ۱۴۰۰ بیشتر است اما همچنان با آن، دولت برای تأمین بودجه خود بدون کسری در مضیقه مالی خواهد بود.

از طرفی اگر توافقی صورت پذیرد تقاضای بیشتری برای نفت ایران ایجاد شده و ایران خواهد توانست در بازارهای جهانی نفت بیشتری عرضه کند. اما با توجه به اینکه نسبت‌های مصرفی و شدت انرژی در کشور ما بسیار بالاست و خودمان به نوعی مصرف‌کننده بخش زیادی از نفت و گازی هستیم که تولید می‌کنیم، این سؤال مطرح است که ما تا چه میزان می‌توانیم ظرفیت تولید و عرضه نفت و گازمان، به جهت صادرات را افزایش دهیم؟ طبیعتاً برای افزایش تولید نیازمند سرمایه‌گذاری در میادین نفتی و گازی هستیم؛ موضوعی که تحقق آن به مسأله تأمین مالی بازمی‌گردد. خود این، یک موضوع اساسی است که از همین امروز باید به فکر آن بوده و برایش چاره‌اندیشی کنیم.

مسأله دوم، اثرعمیقی است که تحقق توافق می‌تواند در روابط تجاری کشور ایجاد کند. منظور از روابط تجاری، کشورهای هدف رابطه مبادلات تجاری، قیمت تمام شده کالاهای وارداتی و صادراتی و نهادها و سازمان‌های مدیریت تجاری کشور هستند که قاعدتاً تمام آنها از این موضوع متأثر خواهند شد. بدون تردید اگر توافق صورت پذیرد تقاضای سرمایه‌گذاری در بنگاه‌های اقتصادی ما افزایش پیدا می‌کند چرا که بسیاری از کالاها، دستگاه‌ها، ماشین‌آلات و حتی سرمایه‌گذاری‌هایی که در این سال‌ها امکان ورود به کشور را نداشتند، در این فرصت تولیدکنندگان و بنگاه‌های اقتصادی به دنبال وارد کردن آنها خواهند بود.

از طرف دیگر، بالاخره ممکن است یک موج مصرفی جدیدی نیز در جامعه ایجاد شود که قاعدتاً این موج جدید می‌تواند فشار را روی موازنه تجاری کشور از جهت تقاضای ارز افزایش دهد. اگرچه منابع ارزی بسیار زیادی در خارج از کشور داریم که به واسطه رفع تحریم‌ها، این منابع نیز آزاد خواهند شد اما باید به یاد داشته باشیم بیشتر منابعی که بعد از رفع تحریم‌ها آزاد می‌شوند ذخایر ارزی بانک مرکزی بوده و نمی‌توان از آن، برای واردات کالا استفاده کرد. اگر هم تا امروز در مواردی از این ذخایر استفاده شده در شرایط اضطرار و با اذن رهبری بوده است. لذا قاعدتاً به صلاح کشور نیست که وقتی شرایط تحریمی وجود ندارد از این منابع استفاده شود.

مسأله اصلی این است اگر سیاست‌های تعرفه‌ای یا غیرتعرفه‌ای را که در حال حاضر اعمال می‌شود بررسی کنیم خواهیم دید که همه این سیاست‌ها، متناسب با شرایط تحریمی کشور طراحی شده است. برای مثال عوارض ورودی بخش عمده‌ای از اقلام و کالاهایی که وارد کشور می‌شوند با ارز ۴۲۰۰ تومانی محاسبه می‌شود، از طرفی واردات بخش زیادی از کالاها نیز به طور کلی ممنوع است. طبیعی است که در یک شرایط عادی و غیرتحریمی نمی‌توان این روند را ادامه داد.

سؤال مهم این است اگر ما از شرایط تحریمی خارج شویم، چه فکری راجع به این مسائل کرده‌ایم و قرار است سیاست‌های این حوزه را چگونه تغییر دهیم؟ نکته بعدی، موضوع استراتژی‌های صنعتی است که مقام معظم رهبری در جلسه با تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی به آن اشاره داشتند. قطعاً باید سیاست‌های صنعتی صنایع بزرگ ما مشخص بوده و وزارت صمت استراتژِی‌های صنعتی آنها را تدوین کند. در شرایط جدید، استراتژی صنعتی باید کاملاً مشخص و تدوین شده باشد تا کشور بتواند از منابع جدید به نفع سرمایه‌گذاری در این صنایع استفاده کند.

مسأله دیگر، موضوع بانک‌هاست. ما می‌دانیم که بانک‌ها ستون اصلی تأمین مالی داخلی، مراودات مالی با کشورهای خارجی و حتی تأمین مالی خارجی بوده و همین بانک‌ها بار اصلی انتقال به شرایط جدید پس از تحریم‌ها را برعهده داشته و می‌توانند در انتقال وضعیت در شرایط جدید نقش اساسی ایفا کنند. در حالی که خود این بانک‌ها با مجموعه‌ای از مشکلات انباشت شده، مواجه هستند و دور شدن‌شان از استانداردها و نرم‌های جهانی می‌تواند کار را برای کشور سخت کند.

از این رو اصلاحات در نظام بانکی مهم‌ترین محور اصلاحات در نظام مالی است که باید هر چه سریع‌تر انجام شود. اگر بخواهیم مشکلات اساسی نظام بانکی در مواجهه با تجارت خارجی و دنیای خارج را بگوییم یکی مسأله کفایت سرمایه نظام بانکی است که وضعیت این شاخص در مجموع نظام بانکی ما منفی است. وجود زیان انباشته، تسهیلات تکلیفی و ضعف ما در نظام اعتبارسنجی و رتبه‌بندی، الگوی کسب‌وکار زیان‌ساز بانک‌ها و حتی عدم استقلال بانک مرکزی در تدوین سیاست‌های پولی از دیگر مشکلات اساسی نظام بانکی ماست. امروزه اگرچه سیاست‌های پولی توسط بانک مرکزی تدوین می‌شود ولی همچنان در تدوین این سیاست‌ها دولت و حتی مجلس نیز نقش داشته و به نظر می‌رسد این موضوع نیز، یکی از مسائل مهمی است که باید در اصلاحات نظام بانکی به آن پرداخته شود.

باید پذیرفت برای اصلاح نظام بانکی به اصلاحات سختی نیاز داریم که لازمه این اصلاحات سخت، داشتن یک بانک مرکزی مستقل و مقتدر است که بتواند این شرایط را برای ما، ایجاد کند. در خاتمه برداشت شخصی من این است که رفع تحریم‌ها باید منجر به یک رشد غیر تورمی در اقتصاد ایران شود، لذا توصیه می‌شود باید به نحوی برنامه‌ریزی کنیم تا بتوانیم این هدف - رشد غیر تورمی- را محقق کنیم. اما اگر این موضوع در نظام حکمرانی کشور بخوبی مدیریت نشود ممکن است مجدداً همان شرایطی را که در سال‌های بعد از برجام به وجود آمد و نتوانستیم از فرصت‌ها استفاده کنیم تکرار شود.

برجام چه تاثیری روی قیمت طلا دارد؟

اگر برجام به ثمر بنشیند درآمد‌های نفتی افزایش یافته و منابع مالی بلوکه شده ایران نیز در خارج از کشور آزاد می‌شوند. به علاوه، به دلیل ورود دلارهای حاصل از فروش نفتی به داخل کشور قیمت دلار در بازار آزاد کاهش می‌یابد. به دلیل اینکه قیمت طلا با قیمت دلار ارتباط دارد، با افت دلار بهای طلا نیز کاهش می‌یابد.

در سال‌های اخیر افراد روی گزینه‌های مختلفی سرمایه‌گذاری کردند تا از سرمایه‌شان در برابر تورم محافظت کنند. یکی از این گزینه‌ها تحریم‌ها چه تاثیری روی بورس دارد؟ طلا و سکه بود.

در هفته‌های اخیر قیمت دلار در بازار آزاد افت کرده و همگام با آن طلا هم ارزان‌تر شده است. حالا یکی از دغدغه‌های سرمایه گذاران در بازار طلا این است که برجام چه تاثیری بر این بازار مهم در کشور خواهد گذاشت.

برای جواب به این سوال باید گفت که قیمت طلا علاوه بر شرایط اقتصادی داخل کشور به شرایط اقتصادی جهانی نیز وابسته است. در ادامه ابتدا به چگونگی تعیین قیمت طلا خواهیم پرداخت و سپس توضیح می‌دهیم برجام چه تاثیری روی قیمت طلا دارد.

قیمت طلا چگونه تعیین می‌شود؟

قیمت طلا در ایران به دو عامل اصلی وابسته است: قیمت دلار در داخل ایران و قیمت طلای جهانی، هرکدام از این عوامل می‌توانند در تعیین قیمت طلا در ایران نقشی تعیین کننده داشته باشند. اما باید توجه داشت بهای دلار در ایران خود به عوامل بسیاری وابسته است:

تورم انتظاری

قیمت دلار در بازار آزاد مستقیما تحت تاثیر تورم انتظاری قرار دارد. به این دلیل که، اگر فعالان بازار ارز انتظارات تورمی داشته باشند باعث می‌شود تقاضای آن‌ها برای خرید دلار افزایش یابد و این افزایش تقاضا حداقل در کوتاه مدت موجب افزایش قیمت دلار در بازار آزاد می‌شود. به دلیل اینکه قیمت طلا به قیمت دلار بسیار وابسته است، افزایش قیمت دلار در بازار آزاد هم موجب افزایش قیمت طلا می‌شود.

تحریم‌ها و روابط خارجی

یکی از کلیدی‌ترین عوامل تعیین کننده قیمت دلار در بازار، تحریم‌های وضع شده بر کشور هستند. تحریم‌های وضع شده بر ایران باعث کاهش روابط خارجی و تجاری کشور شده‌اند.

این کاهش روابط موجب شده که دارایی‌های کشور در خارج از کشور مسدود بمانند و عملا در فضای اقتصادی کشور اثر مثبتی نداشته باشند. به همین دلیل با کاهش حجم معاملات ایران و کشورهای دیگر، ذخایر ارزی کشور کاهش یافته و کاهش ذخایر ارزی موجب افزایش قیمت دلار شده است. افزایش قیمت دلار موجب رشد قیمت طلا در کشور شده و قیمت آن را افزایش داده است.

درآمد‌های نفتی

از آنجا که بیشتر حجم ارزآوری در اقتصاد ایران مربوط به فروش نفت و میعانات گازی است، به دلیل وجود تحریم‌های مربوط به فروش نفت، این منبع بزرگ ارزآوری کشور دچار مشکل شده است. همانگونه که گفته شد این کاهش دسترسی به ارز باعث افزایش قیمت دلار می‌شود. به دلیل اینکه قیمت طلا بسیار وابسته به قیمت دلار است، با افزایش قیمت دلار همزمان قیمت طلا نیز رشد خواهد کرد.

در اوایل مقاله بیان کردیم که قیمت طلا در ایران به دو عامل کلیدی وابسته است. اولین عامل نرخ ارز بود که بیان شد و دومین عامل قیمت جهانی طلا است که در ادامه بررسی می‌کنیم.

قیمت جهانی طلا

قیمت جهانی طلا یکی دیگر از عوامل تعیین کننده قیمت طلا در داخل کشور است. قیمت جهانی طلا از سه عامل اساسی اطمینان و ثبات در جهان، تقاضای بانک‌های مرکزی و استخراج طلا تاثیر می‌پذیرد.

اطمینان و ثبات در جهان

هرگونه بی‌ثباتی در فضای سیاسی جهان باعث ایجاد نا‌اطمینانی در بازار‌های جهانی می‌شود. یکی از تاثیرات بی‌ثباتی افزایش قیمت جهانی طلا است زیرا سایر بازار‌ها تحت تاثیر نااطمینانی سرمایه گذاری قرار می‌گیرند و تا حدودی مقداری از سرمایه‌ها از آن‌ها خارج می‌شوند. مقصد برخی از این سرمایه‌های خارج شده بازار طلا است. از جمله نا‌اطمینانی‌های موجود در فضای جهانی در حال حاضر می‌توان به جنگ اوکراین و تنش‌های چین و تایوان اشاره کرد.

استخراج طلا

این فلز گران‌بها استخراج محدودی دارد. به همین دلیل کوچکترین عاملی که باعث تغییر در مقدار استخراج طلا بشود بر قیمت جهانی آن تاثیر بسزایی خواهد گذاشت.

در زمان پاندومی کرونا استخراج این فلز زرد کاهش تحریم‌ها چه تاثیری روی بورس دارد؟ یافت و به تبع عرضه‌ی آن نیز کاهش یافت. به دلیل این کاهش عرضه و از سوی دیگر افزایش نااطمینانی در فعالیت‌های اقتصادی، قیمت جهانی طلا افزایش یافت. با افزایش جهانی قیمت طلا، قیمت آن در داخل کشور نیز رشد می‌کند.

تقاضای بانک‌های مرکزی

یکی از اصلی‌ترین متقاضیان خرید طلا در جهان بانک‌های مرکزی هستند. زیرا طلا یکی از پشتوانه‌های اصلی ارز رایج در هر کشوری است. هرگاه بانک‌های مرکزی اقدام به خرید طلا بکنند به دلیل افزایش تقاضا قیمت آن افزایشی خواهد بود.

تاثیر توافق برجام بر قیمت طلا

با به ثمرنشستن توافق برجام، احتمالا تورم انتظاری فعالان بازار کاهش خواهد یافت. این کاهش انتظارات تورمی باعث کاهش تقاضا برای طلا می‌شود و در نتیجه قیمت آن کاهش می‌یابد.

از سوی دیگر در صورت برداشته شدن تحریم‌های نفتی، درآمدهای نفتی افزایش خواهند یافت و با افزایش درآمد‌های نفتی به دلیل فراوان‌تر شدن دلار در بازار داخلی، قیمت دلار کاهش می‌یابد. با کاهش قیمت دلار، قیمت طلا نیز کاهش می‌یابد. بنابراین اگر بپرسیم برجام چه تاثیری روی قیمت طلا دارد، جواب آن افت قیمت طلا دست کم در کوتاه‌مدت است.

جمع بندی

قیمت طلا در کشور تحت تاثیر قیمت ارز در بازار آزاد و قیمت جهانی طلا قرار دارد. اگر برجام به ثمر بنشیند، درآمد‌های نفتی افزایش یافته و همچنین منابع مالی بلوکه شده ایران نیز در خارج از کشور آزاد می‌شوند.

به علاوه، به دلیل ورود دلارهای نفتی به داخل کشور قیمت دلار در بازار آزاد کاهش می‌یابد. به دلیل اینکه طلا و دلار ارتباط نزدیکی دارند، با کاهش قیمت دلار قیمت طلا نیز در داخل کشور کاهش می‌یابد و سرمایه گذاری در طلا در این زمان مناسب به نظر نمی رسد.

البته ممکن است قیمت جهانی طلا نیز به دلیل نااطمینانی ایجاد شده به دلیل تنش‌های چین و تایوان و همچنین جنگ اوکراین افزایش یابد.

اما باید به یاد داشت اثر افزایش قیمت جهانی طلا بر قیمت طلا در داخل ایران کمتر از اثر افت و صعود دلار روی رشد یا نزول طلا است. با توجه به آنچه در این مطلب گفتیم در پاسخ این که برجام چه تاثیری روی قیمت طلا دارد، باید گفت دست کم در کوتاه‌مدت اثر آن روی قیمت طلا و سکه منفی خواهد بود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.