تحلیل فاندامنتال فارکس
در اولین بخش از مقاله تحلیل فاندامنتال فارکس به این موضوع بپردازیم که مفهوم تحلیل فاندامنتال (بنیادی) چیست؟ تحلیل فاندامنتال (FA) یا بنیادی به شیوه و روشی اطلاق میگردد که جهت اندازه گیری ارزش ذاتی یک اینسترومنت با توجه به عوامل و شرایط اقتصادی مرتبط و حاکم بکار گرفته می شود.
در تحلیل فاندامنتال فارکس، تحلیلگران بنیادی هر آنچه (خبر ها و رویدادها) که باعث می گردد بر ارزش اثرگذار باشد را مورد مطالعه و بررسی قرار می دهند که در دو دسته کلی می توان آنها را دسته بندی کرد:
عوامل اقتصادی کلان: از قبیل شرایط صنعت و وضعیت اقتصاد
عوامل اقتصادی خرد : از قبیل تاثیر مدیریت یک شرکت
در تحلیل فاندامنتال بازار فارکس هدف نهایی رسیدن به عدد و رقمی است که یک سرمایه گذار را قادر سازد که آن را با قیمت فعلی آیتم معاملاتی مقایسه کند و به این نتیجه برسد که آن آیتم معاملاتی کم ارزش گذاری شده اند یا بیش از اندازه. در واقع در تحلیل فاندامنتال فارکس تمرکز اصلی بر روی محاسبه ارزش منصفانه اینسترومنت است.
تحلیل فاندامنتال فارکس در نقطه مقابل تحلیل تکنیکال فارکس قرار دارد چرا که در تحلیل تکنیکال جهت قیمت ها را از طریق داده های بازار تاریخی از جمله حجم و قیمت پیش بینی می گردد در تحلیل تکنیکال، یک تحلیلگر تکنیکال صرفا با کمک گرفتن از نمودارها و چارت ها به تحلیل و بررسی حرکات قیمت می پردازد ولی یک تحلیلگر فاندامنتال به اخبار موثق و رویدادهای سیاسی و اقتصادی موجود استناد و تحلیل می کند.
اخبار لحظه ای فارکس
تا این قسمت از مقاله تحلیل فاندامنتال فارکس توضیحی در مورد تحلیل فاندامنتال بازار فارکس عنوان شد در این بخش می خواهیم به اخبار لحظه ای فارکس بپردازیم و ببینیم که تاثیر اخبار در تحلیل فاندامنتال به چه صورتی است؟
نیروی اساسی که در تحلیل فاندامنتال فارکس باعث ایجاد حرکت می شود اخبار است و تاثیر آن.
به محض آنکه خبری پخش می شود اولین اثری که در شنونده ایجاد می کند تغییر ذهنیت پس از شنیدن خبر است.
نکته این است که اخبار بر ذهنیت و متعاقب آن بر عملکرد ما در تصمیم گیری های تجاری اثر میگذارند اما نکته ای که آن را در مورد بازار فارکس متمایز می سازد این است که اخبار منجر به حرکت این بازار می شود.
اصولا حرکات بزرگ بازار توسط رویدادهای خبری صورت می گیرد. در تحلیل فاندامنتال فارکس اساس معامله و تجارت بر اخبار استوار است که شامل مواردی از جمله احساسات، جهت گیری یا درک بازار می باشد. زمان انتشار این اعداد و ارقام تحلیلگران فاندامنتال باید به سرعت تصمیم بگیرند و آنچه را که برای کشور آسیب دیده، حال و هوای سرمایه گذاری و واحد پول آن کشور مناسب می باشد را ارائه دهند.
آیا تحلیل بنیادی در فارکس مفید است؟
در ادامه بررسی جنبه های مختلف تحلیل فاندامنتال فارکس به این سوال می پردازیم که آیا تخیل بنیادی در فارکس مفید است؟ شاخص های اقتصادی به عنوان ابزاری برای یافتن فرصت در بازار فارکس بکار برده می شود. در واقع تجزیه و تحلیل تکنیکال و فاندامنتال پایه و اساس تجارت فارکس را تشکیل می دهد. تحلیل بنیادی شیوه ای است برای نگاه و بررسی بازار فارکس از طریق تجزیه و تحلیل های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که ممکن است بر بازار فارکس تاثیرگذار باشند. تحلیل بنیادی در فارکس بسیار مفید و مهم است چرا که اساس تحلیل فاندامنتال بر پایه اخبار موثق منتشره شده می باشد، لازم بذکر است که انتشار یک خبر با توجه به قدرت و بزرگی خبر می تواند تاثیری بزرگ در حرکت قیمتها بجا گذارد.
آیتم های تاثیر گذار در تحلیل فاندامنتال
چنانچه در تعریف تحلیل فاندامنتال فارکس گفته شد تحلیل فاندامنتال به مفهوم پیگیری، بررسی و تاثیر خبر و تاثیر آن بر روی چارت و نهایتا تاثیر بر روی معاملات فارکس می باشد. قطعا از آیتم هایی که در این نوع تجزیه و تحلیل دخیل هستند می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
- سود خالص : به مفهوم سودی که پس از کسر هزینه های تحلیلگر بنیادی (فاندامنتال) عملیاتی به دست می آید
- حاشیه های سود : میزان درآمد همه ماجرا نیست اگر هزینه بیشتر از درآمد باشد حاشیه سود بهبود نمی یابد.
- نرخ بهره :که از عوامل مهم تاثیرگذار تحلیل فاندامنتال در فارکس می باشد. بانک های مرکزی برای اعمال نفوذ بر ارز ملی از آن بهره میبرند.
- تولید ناخالص داخلی : که تمامی هزینه های کالاهای تولید شده یک کشور را در یک دوره زمانی ماهیانه یا سالیانه شامل می گردد و این آمار در تحلیل فاندامنتال بازار فارکس تاثیر دارد.
- شاخصNFP : که شامل مشاغل ایجاد شده در صنایع غیر کشاورزی می باشد. چنانچه این شاخص رشد نماید افزایش اشتغال و افزایش نرخ مبادلاتی دلار آمریکا را در پی خواهد داشت.
- شاخصهای دیگری نیز در تحلیل فاندامنتال فارکس تاثیر گذار هستند که میتوان به بهای مصرف کننده، بهای تولید کننده، نرخ بیکاری و بهره وری اشاره کرد.
بهترین سایت تحلیل بنیادی فارکس
اگر تا اینجا مقاله تحلیل فاندامنتال فارکس همراه ما بوده اید. نیک می دانید که در مورد مفهوم تحلیل بنیادی و جنبه های مختلف آن گفتیم. در این بخش بهترین وب سایتهای تجزیه و تحلیل بنیادی را حضورتان معرفی می نماییم:
- اولین سایتی که به شما معرفی میکنیم Wall streetzen می باشد
- شبکه BBC
- شبکه CNBC
- سایت خبری فارکس فکتوری Forex factory
تمامی شبکه های رادیویی آمریکایی و اروپایی به عنوان بیان کننده واقعیت قابل استناد جهت تحلیل بنیادی فارکس می باشند.
تجزیه و تحلیل بنیادی فارکس برای مبتدیان
برای مبتدیانی که قصد دارند انجام معاملات خود را از طریق تجزیه و تحلیل بنیادی فارکس انجام دهند بهتر است که تا مدتی اخبار را پیگیری کنند و همینطور تاثیر خبر بر چارت را مطالعه و پیگیری کنند و شاخص های مهم را مد نظر قرار دهند.
در سایتهای معتبر که در این مقاله به آنها اشاره شد پیش بینی قبلی و خبر نهایی را ببینید و تعقیب کنید تا تاثیری که بر روی چارت داشته را بررسی نمایید. همچنین تحقیق کنید که چه عواملی بر روی آن خبر تاثیر داشته؟ واینکه تاثیر خبر بر روی چه جفت ارزها یا کالاهایی بیشتر بوده را مورد بررسی قرار دهند. پس از تسلط کامل می توانید از تحلیل فاندامنتال در معاملات خود استفاده نمایید.
مقایسه تجزیه و تحلیل تکنیکی و فاندامنتال
همواره یک گروه مخالف بر سر این مسئله وجود داشته است که در مورد قدرت پیش بینی تحلیل تکنیکی با تردید به آن نگاه می کنند. خیلی از تحقیقات آکادمیک نشان از آن دارد که حرکت تکنیکی قیمت ها شبیه به یک قدم زدن تصادفی است. بسیاری از تحلیلگران از این نظریه حمایت میکنند که آنچه که در تحلیل تکنیکی، قیمتها را بوجود می آورند تعامل عرضه و تقاضاست و توسط اطلاعات و دیتاهای بنیادی و اقتصادی هدایت می گردند. با توجه به آنکه قیمتها در پاسخ به آخرین اطلاعات موجود یا انتشار اخباری به جریان و حرکت درمی آیند لذا امکان پیش بینی آنها تنها با مشاهده چند نمودار امکان پذیر نمی باشد. در تحلیل تکنیکی این اعداد و ارقام و چارت و نمودارها هستند که تعیین کننده قیمت ها می باشند و در تحلیل فاندامنتال خبر مهمترین عامل است لذا می توان چنین گفت که اشتراک و کاربرد هر دو تحلیل در کنار هم میتواند نتیجه بخش باشد و معامله گران فارکس می توانند از تلفیق هر دو روش در معاملات خود بهره ببرند.
سخن پایانی
تحلیل تحلیلگر بنیادی (فاندامنتال) فاندامنتال فارکس شیوه و روشی از تحلیل است که پایه و اساس آن اخبار و رویدادهایی است که در جریان است. تحلیل فاندامنتال فارکس بیشتر در خصوص بهره بانکها، سخنرانیهای مهم، مسائل سیاسی و اقتصادی تمامی بازار های مالی میباشد که بازار فارکس را تحت تاثیر قرار می دهد.
در تحلیل فاندامنتال قدرت و تاثیر خبر بسیار زیاد است. در مقاله تحلیل بنیادی فارکس سعی بر آن داشتیم که تاثیر مهم این نوع تحلیل را بر بازار فارکس نشان دهیم.
امید است که مطالب عنوان شده مورد توجه و پسند شما خواننده گرامی واقع شده باشد لطفا به این مقاله امتیاز داده و با نظرات سازنده خود ما را دلگرم کنید.
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال و مزایای آن
در تحلیل تکنیکال روند تحلیلگر بنیادی (فاندامنتال) قیمتها مورد بررسی قرار میگرفت اما در تحلیل بنیادی یا پایه ای(فاندامنتال) معمولا ارزش ذاتی کالا یا خدمت یا سهام مورد بررسی قرار میگیرد. ارزش ذاتی نیز با مطالعه وضعیت مالی وضعیت مدیریت شرکت ، صنعت و شرایط اقتصادی کلان بدست می اید . این کار به این خاطر انجام میشود تا تحلیلگر بتواند تشخیص دهد آیا ارزش واقعی سهم با قیمت فعلی آن یکی است یا نه تا بتواند برای خرید سهم آن شرکت به درستی تصمیم بگیرد. اگر ارزش سهم از قیمت فعلی پایینتر باشد، می توان گفت که قیمت سهام افزایشیافته است و سرمایهگذار میتواند تصمیم بگیرد که سهم خود را بفروشد. اما اگر ارزش سهم بیشتر از قیمت فعلی باشد، این سهام یک سهام سودآور است ومیتوان آن را خریداری کرد. هنگامیکه بازار این شکاف را درک کند و با افزایش قیمت سهم، آن را تنظیم کند، سرمایهگذار به هدف خودش که به دست آوردن سود بوده است، میرسد.
هدف تحلیل بنیادی سهام در بورس همین است. همانطور که گفته شد تحلیل بنیادین یک شرکت شامل تحلیل گزارشات مالی و سلامت مالی شرکت، مدیریت و امتیازات رقابتی، رقبا و بازارهای مربوط به آن است. وقتی سهام، قراردادهای آتی یا ارز مورد تحلیل بنیادین قرار میگیرد دو رویکرد اساسی وجود دارد: تحلیل پایین به بالا و تحلیل بالا به پایین. این عبارات جهت تمیز دادن چنین تحلیلهایی از سایر تحلیلهای سرمایهگذاری نظیر تحلیلهای کمی و تکنیکی است. تحلیل بنیادین بر اساس اطلاعات و دادههای گذشته و فعلی با هدف پیش بینی مالی انجام میپذیرد. اهداف متعددی برای این تحلیل وجود دارد.
۱- تعیین ارزش سهام شرکت و پیش بینی تغییرات آتی قیمت
۲- برآورد عملکرد تجاری
۳- ارزیابی مدیریت و اتخاذ تصمیمات داخلی جهت محاسبه ریسک اعتباری.
در تحلیل بنیادین اساس پیش بینی بر مبنای وقایع و رخدادهای واقعی پایهگذاری شدهاست. معامله گر با تحلیل اتفاقات و اخبار دنیای واقعی و بر اساس دانش و استراتژی خود، به پیش بینی بازار میپردازد. استراتژی روش محاسبه نقاط ورود به بازار و خروج از آن است. اساس نظر تحلیلگران بنیادی این است که تمام تغییرات در قیمتها حتماً یک علت اقتصادی بنیادی دارد. این نوع از تحلیل نسبت به تحلیل تکنیکال بسیار زمانبر تر است و معمولاً همراه با جمعآوری اطلاعات از منابع مختلف ممکن میگردد. هر چند که زمان زیادی باید صرف بررسی و مطالعه این اطلاعات کرد اما پیش بینی هایی که از طریق تحلیل های بنیادی انجام میشود از اعتبار بیشتری برخوردار است اما از طرفی نیازمند دانش و تجربه بیشتری نیز می باشد.
تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال به زبان ساده
بازار سرمایه، بازاری برای خرید و فروش اوراق است. بازار سرمایه بین کسانی که سرمایه دارند؛ مثل سرمایه گذران حقیقی (افراد حقیقی که سرمایه های خرد دارند) و سرمایه گذاران حقوقی، و افرادی که متقاضیان سرمایه هستند مثل شرکت ها، دولت یا اشخاص، ارتباط ایجاد میکند. بازار سرمایه برای عملکرد اقتصاد حیاتی است. بازار سرمایه شامل بازار اولیه، بازار ثانویه و بازار اوراق مشارکت میشود.
سرمایهگذارانی که قصد دارند مستقیماً نسبت به خرید یا فروش سهام شرکتها اقدام کنند، باید قبل از انتخاب سهام یک شرکت وضعیت آن شرکت را بهدقت و بهصورت جامع، موردبررسی و تحلیل قرار دهند. بنابراین، یک سرمایهگذار موفق باید قدرت تحلیل بالایی داشته باشد. فردی که بدون تحلیل اقدام به خریدوفروش سهام میکند، همانند فردی است که در اتاق تاریک، بهسوی هدف نامعلوم تیراندازی میکند. در چنین شرایطی احتمال آنکه تیر به هدف برخورد کند، بسیار کم خواهد بود.
نمی توان وارد بازار سرمایه شد و از تحلیل استفاده نکرد. تحلیل به سرمایه گذار دید بهتری برای خرید یا فروش سهام و ارزنده بودن آن می دهد.
در بازار سرمایه برای ارزیابی سهام و شرکت ها دو روش تحلیل وجود دارد که هر کدام می تواند به صورت فردی یا مکمل دیگری باشد. تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال(بنیادی) روشهایی هستند که از آنها در جهت تحلیل سهام استفاده میکنند.
تحلیل بنیادی چیست؟
به روش تحلیل بنیادی ، تحلیل ریشهای، پایهای و یا اساسی هم میگویند. همانطور که از اسم آن هم مشخص است، در این روش سرمایهگذار عوامل اصلی اثرگذار بر قیمت سهام شرکت را موردبررسی قرار داده و بر اساس آن، تصمیمگیری میکند که آیا سهام شرکت مذکور برای سرمایهگذاری مناسب است یا خیر؟
سرمایهگذار پس از بررسی و تحلیل عوامل سهگانه اثرگذار بر قیمت سهام یک شرکت، ارزش واقعی یا اصطلاح ارزش ذاتی سهام آن شرکت را تعیین میکند. سپس با مقایسه ارزش ذاتی سهام آن شرکت با قیمت فعلی آن در بورس، در خصوص خرید، فروش یا نگهداری آن سهم تصمیمگیری میکند.
- اگر از دید سرمایهگذار، ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی آن سهم در بورس بیشتر باشد، آن سهم امکان رشد بیشتری دارد و بنابراین، برای خرید گزینه مناسبی است. به این حالت اصطلاحاً گفته می شود که سهم undervalue است.
- اگر از دید سرمایهگذار، ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی آن سهم در بورس کمتر باشد، بنابراین آن سهم اصطلاح گران بوده و نهتنها برای خرید مناسب نیست، بلکه اگر سرمایهگذار چنین سهمی را در اختیار داشته باشد، بهتر است آن را بفروشد. در این حالت اصطلاحاً گفته می شود که سهم overvalue است.
- اگر از دید سرمایهگذار ارزش ذاتی سهم با قیمت فعلی آن در بورس برابر است، بنابراین قیمت آن سهم اصطلاحاً منصفانه است و خرید یا فروش آن، سودی را نصیب سرمایهگذار نمیکند.
تحلیل بنیادی میتواند علاوه بر سهام، برای ارزیابی هر نوع اوراق بهادار دیگری مانند اوراق بدهی یا مشتقه نیز مورداستفاده قرار گیرد.
تحلیل تکنیکال چیست؟
به طور کلی می توان گفت تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودار و اطلاعات مرتبط مانند قیمت و حجم، و همچنین تکنیکها و ابزارهای مختلف به ارزیابی وضعیت کلی بازار و سهام مختلف میپردازد.
تحلیل تکنیکال در واقع یک استراتژی معاملاتی برای ارزیابی سرمایهگذاریها و تعیین فرصتهای معامله با تجزیه و تحلیل روندهای آماری است که از فعالیتهای معاملاتی مانند تحرکات قیمتی و حجم معاملات استفاده میکند.
تجزیه و تحلیل تکنیکال میتواند بر روی هر نوع اوراق بهاداری که دارای سوابق تاریخی معاملاتی است مورد استفاده قرار گیرد. این موارد میتوانند شامل اوراق سهم، آتی، کالا، ، و سایر اوراق بهادار باشند. اما این ابزار بیشتر برای تحلیل سهام مورد معامله در بازار بورس استفاده میشود.
تجزیه و تحلیل تکنیکال یک استراتژی معاملاتی است که سرمایهگذاریها را ارزیابی و فرصتهای معاملاتی را با روندهای قیمتی و الگوهای دیده شده بر روی نمودارها مشخص میکند.
تجزیه و تحلیل تکنیکال بیان میکند که فعالیتهای معاملاتی گذشته و تغییرات قیمتی یک سهم میتواند نشانههای ارزشمندی از تحرکات آتی قیمت سهم باشد.
طی سالیان متمادی از زمان پیدایش تحلیل تکنیکال تا امروزه هزاران الگو و تکنیک مورد استفاده در تحلیل تکنیکال گسترش یافته است. تحلیلگران تکنیکال بسیاری از این الگوها و تکنیکها را باهم ترکیب میکنند تا به استراتژی بهینه معاملاتی خود دست یابند و با استفاده از استرانژی خود به خرید و فروش سهام بپردازند.
مهم ترین تفاوت بین تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل بنیادی روشی است که ارزش ذاتی سهام را ارزیابی میکند. این تحلیل دارای نگاه کلی از شرایط اقتصاد، صنایع، شرایط مالی و مدیریتی شرکتها است و همه موارد مالی شرکت از جمله دارایی ها، بدهی ها، درآمد و مخارج برای تحلیل بنیادی مهم است.
تحلیل تکنیکال از این حیث با تحلیل بنیادی متفاوت است که قیمت و حجم سهام را تنها ورودیهای این روش میتوان برشمرد. در تحلیل تکنیکال تلاش نمیشود تا ارزش ذاتی سهام تعیین شود و به جای آن از نمودار سهام استفاده میشود تا با مشخص کردن الگوها و نمودار، رفتار سهم در آینده نشان داده شود.
تحلیل بنیادی بهتر است یا تحلیل تکنیکال؟
برای بررسی و تحلیل سهام و اوراق بهادار، تحلیلگران و معاملهگران از دو روش تحلیلی تکنیکال و بنیادی استفاده میکنند و نظرات مختلفی در اینباره وجود دارد. کدامیک را برای تحلیل سهام و بازار انتخاب کنیم؟ آیا شما به خواندن نمودارها و مشاهده روندها اعتقاد دارید؟ اگر پاسخ مثبت است پس شما به تحلیل تکنیکال خوشبین هستید. شاید هم از طرفداران سرسخت تحلیل بنیادی و سرمایهگذاری بلندمدت هستید و معتقدید سرمایهگذاری در بورس فقط باید براساس تحلیل بنیادی (فاندامنتال) صورت بگیرد.
گرچه این دو تحلیل از زاویهای کاملا متفاوت به بازار مینگرند، هر دو یک نتیجه را جستجو میکنند و آنهم کسب سود از بازار است و شکی وجود ندارد که برخی از افراد، هم از تحلیل تکنیکال و هم بنیادی برای بررسی سهام استفاده میکنند. در ویدئوی زیر میخواهیم تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال را در قالب یک مثال زیبا برایتان توضیح دهیم.
نتیجه گیری
با توجه به مطالب عنوان شده در این مقاله میتوان نتیجهگیری کرد تحلیل تکنیکال میتواند یکی از کاربردیترین روشهای مورد استفاده برای ارزیابی وضعیت بازار و سهام باشد. با توجه به وجود ابزارها و تکنیکهای مختلف موجود در این روش همه افراد میتوانند برای انتخاب گزینههای سرمایهگذاری خود از آن استفاده کنند و به پیشبینی روند قیمتها بپردازند. این نوع تحلیل قابلیت دارد تا در همه بازارهای موجود مانند بازار بورس، طلا، سکه و … به کار رود. همچنین با توجه به اینکه برای یادگیری تحلیل تکنیکال، می بایست از مطالب آموزشی و کلاس های آموزشی استفاده کرد؛ به منظور دستیابی به مطالب و کلاس های آموزشی برای افزایش دانش بورسی خود، می توانید بر روی لینک زیر کلیک کنید.
تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بورس چیست؟
تحلیلها مهمترین بخش معامله در بازار سرمایه هستند که توسط آنها میتوان سهام یک شرکت را ارزیابی کرده و ارزنده بودن آن را تشخیص داد. سرمایهگذارانی که قصد دارند بهصورت مستقل در بازارهای مالی به ویژه بازار بورس، فعالیت نمایند، باید با استفاده از قدرت تحلیل بتوانند سهامی را شناسایی کنند، بهموقع خرید کنند و بهموقع هم بفروشند. خرید و فروش سهام بدون آگاهی و استفاده از تحلیلهای موجود، همانند رها کردن تیری در تاریکی است که احتمال اصابت آن به هدف شانسی و نامشخص میباشد. در بازار سرمایه دو روش کاملاً متفاوت برای تحلیل سهام وجود دارد. تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. برای درک تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بورس، قبل از هر چیزی باید هر یک از آنها را بهخوبی بشناسیم. هر یک از این تحلیلها بر اساس اطلاعات خاصی بنا میشوند. اما هدف اصلی و نهایی آنها پیشبینی روند تغییر قیمتها در سهام مختلف است.
اگر شما هم جزء تازهواردان بورسی هستید و سوالاتی از این قبیل را در ذهن دارید که تحلیل تکنیکال چیست؟ تحلیل بنیادی چیست؟ تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در چیست؟ کدام یک بر دیگری برتری دارد؟ و …، با ادامهی این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ همراه باشید.
تحلیل بنیادی چیست؟
در تحلیل بنیادی یا فاندامنتال گفته میشود که قیمت جاری سهام در بازار همیشه با ارزش ذاتی و حقیقی شرکت مربوط به آن برابر نیست. تحلیلگران با استفاده از تحلیل بنیادی، به بررسی صورتهای مالی، روشهای مدیریت، تحلیل رقبا، مزیتهای رقابتی و از همه مهمتر سودهای آتی یک سهم میپردازند و از همین طریق هم ارزش ذاتی سهم را محاسبه میکنند؛ در واقع، میتوان گفت که فاندامتالیستها بیش از هر چیزی سلامت سهم را بررسی میکنند. سپس با توجه به مقایسهی ارزش بازار و ذاتی که برای آن سهم تخمین میزنند، میتواند تشخیص دهند که سهم ارزان و زیرقیمت (under value) است یا گران و بالای قیمت (over value). در نهایت و از این طریق اقدام به خرید و فروش سهم خواهند کرد. تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی
تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال در بازار بورس؛ ماهیت تحلیل بنیادی
تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال در بازار بورس؛ ماهیت تحلیل بنیادی
در روش فاندامنتال، سعی بر این است که ابتدا همهی تحلیلگر بنیادی (فاندامنتال) عوامل موثر را شناخت و بعد ارزش ذاتی سهم را محاسبه کرد. بهعبارتی میتوان گفت که فاندامنتالیستها همانند یک متخصص تغذیه عمل میکنند که یک وعدهی غذایی را از لحاظ پروتئین، چربی، کربوهیدراتها و …، بررسی کرده و در نهایت از لحاظ ارزش تغذیه، آن وعدهی غذایی را باارزش یا بیارزش اعلام مینماید. در بیان تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بورس، همچنین باید گفت که برخلاف تحلیل تکنیکال، روش فاندامنتال یک روش دو مرحلهای است که در ابتدا بسیاری از عوامل آتی را حدس میزند و سپس بر اساس این حدسیات، سودهای آتی را پیشبینی میکند. در نهایت با استخراج این موارد، ارزش ذاتی را محاسبه میکند. همین چند مرحلهای بودن موجب میشود تا امکان خطا تا حد زیادی افزایش یابد.
مشکل دیگر تحلیل فاندامنتال این است که هیچ روش مشخصی را برای پذیرش اشتباه بودن تحلیل، ارائه نمیکند. برای مثال اگر سهمی ۵۰ درصد زیر قیمت ارزش ذاتیاش در حال معامله باشد، در آن توصیه به خرید میشود. درحالیکه در بسیاری از مواقع مثل رکود سال ۲۰۰۸، هیچ دلیلی وجود ندارد که سهم ۵۰درصد یا حتی ۹۵درصد از ارزش واقعی خود فاصله بگیرد!
تحلیل تکنیکال چیست؟
اصلیترین تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در این است که تحلیل تکنیکال بر خلاف تحلیل بنیادی، تنها بر روند تغییرات قیمت داراییها تمرکز دارد. در واقع، در این روش تحلیل سعی بر این است که با بررسی روند قیمتی، آرایشهای تاریخی و حجم معاملات گذشتهی یک سهم، رفتار کلی سهم را مطالعه و نسبت به پیشبینی آیندهی قیمت سهم اقدام کند. تکنیکالیستها معتقدند که گذشتهی نمودار سهم میتواند، چراغ راه آینده باشد؛ یعنی با مطالعهی گذشته و بررسی رفتارهای عمومی سهم، میتوان آیندهی آن را شبیهسازی کرد. حجم معاملات نیز عنصر کلیدی دیگری در تحلیل تکنیکال است. برای مثال شکسته شدن روند میانگین حجم معاملات میتواند نشانگر افزایش یا کاهش سطح قیمت باشد. دقت داشته باشید که هنگام استفاده از این نوع تحلیل فرض بر آن است که تمامی فاکتورهای بنیادی از جمله سلامت مالی شرکتها و صنایع، وضعیت اقتصادی و …، از قبل در قیمت داراییها لحاظ شدهاند.
تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار بورس؛ ماهیت تحلیل تکنیکال
تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار بورس؛ ماهیت تحلیل تکنیکال
در بحث تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی میتوان گفت که برخلاف تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال سعی در تحلیل برآیند عوامل موثر بر قیمت سهم دارد. رفتار آن به مانند یک اشتهاسنج است که اشتهای فرد را میسنجد. یک فرد بسیار گرسنه ممکن است غذاهای فاقد ارزش کیفی را هم مصرف کند. اما برعکس، یک فرد کاملاً سیر از صرف باارزشترین غذاها نیز خودداری میکند. تحلیل تکنیکال هم درست به همین شکل است. در این روش انرژی فعلی، اشتها و تمایل حرکتی بازار به ادامهی روند فعلی سنجیده میشود. درست برعکس تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال یک مرحلهای بوده و با بررسی رفتار واقعی بازار که همان نمودار قیمت و حجم معاملات میباشد، اقدام به قضاوت میکند. این تحلیل، تنها روشی است که قبل از معامله، سیگنالی مشخص برای تشخیص اشتباه بودن تحلیل ارائه میکند تا معاملهگر با ریسکی روشن وارد بازار شود.
تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی
برای درک بهتر تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی به این مثال توجه کنید:
سرمایهگذار الف، یک تحلیلگر فاندامنتال و سرمایهگذار ب، یک تکنیکالیست میباشد. هر دوی این افراد در بررسی ارزشمند بودن چند مرکز خرید برای سرمایهگذاری هستند. سرمایهگذار الف، به هرکدام از این مراکز خرید سر میزند. محصولات، طراحی و صورتهای مالی هریک از آنها را بهصورت جداگانه بررسی میکند و بعد تصمیم میگیرد که سهام شرکت را خریداری کند یا خیر؟ چرا که او بهدنبال فروشگاهی است که بهترین شرایط بنیادی را داراست و عواملی مثل محصولات خوب، مدیران مسئولیتپذیر و … را در نظر میگیرد. تحلیلگران تکنیکال، با توجه به روندهای تاریخی که از صعود قیمت خبر میدهند، اقدام به خرید سهام یک شرکت میکنند. نه با توجه به آنچه که در شرکت رخ میدهد.
اما سرمایهگذار ب، از طریق کامپیوتر، وضعیت قیمت سهام فروشگاهها و نمودار شرکتهای مختلف را بررسی میکند تا متوجه شود که ارزش سهام کدام یک از این شرکتها بهترین عملکرد را داشته است؟ تحلیلگر بنیادی (فاندامنتال) سپس الگوهای قیمتی را شناسایی میکند که بیانگر روند صعودی و قدرت ارزش سهام یک شرکت باشند. در تحلیل تکنیکال، سرمایهگذار ب، محصولات فروشگاه و وضعیت مالی آن را در نظر نمیگیرد. چرا که او یک تکنیکالیست است و معتقد است که تمام عوامل بنیادی را میتوان از قیمت سهام فهمید. درواقع، این سرمایهگذار نیازی ندارد که برای تصمیمگیری به فروشگاهها سر بزند. خب این هم دیگر تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی است؛ در واقع، یک تحلیلگر فاندانتال، با توجه به عملکرد شرکتها برای معامله، تصمیمگیری میکند. آنها معتقدند که عوامل بنیادی در قیمت سهام یک شرکت و یا در آیندهی آن تاثیر خواهند گذاشت.
در نهایت، هر دوی این سرمایهگذاران، با وجود دلایل متفاوتی که برای انتخاب سهم دارند، ممکن است که در یک فروشگاه مشترک سرمایهگذاری کنند.
تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار بورس؛ کدام یک بهتر است؟
تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار بورس؛ کدام یک بهتر است؟
حالا که با تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار بورس آشنا شدید، احتمالاً این سوال برایتان پیش خواهد آمد که کدام یک از این روشها بر دیگری برتری دارد؟ باید بگوییم که هر دوی این تحلیلها برای ارزیابی و تحلیل بورس و سهام کارایی دارند. در اصل، این استراتژی و نگرش افراد در سرمایهگذاری یا معاملهگری است که مشخص میکند کدام تحلیل برای شما مفیدتر است. پس بهتر است، ابتدا اهداف و روش سرمایهگذاری خود را مشخص کنید تا ببینید کدام تحلیل برای شما مناسبتر است؟ البته گاهی ممکن است بهطور همزمان از هر دو روش برای تصمیمگیری خرید استفاده کنید. توصیهی بسیاری از حرفهایهای بازار، این است که همزمان از هر دو تحلیل برای انتخاب سرمایهگذاری و سهام مناسب جهت خرید استفاده نمایید. پس بهجای داشتن نگاه متعصبانه به یک نوع تحلیل، دانش و آگاهی خود را نسبت به تحلیلها گسترش دهید.
برای آشنایی بیشتر با تحلیل بنیادی و تکنیکال و آگاهی از ویژگیهای هر کدام از آنها، میتوانید از اینجا شروع کنید 👇👇👇
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار بورس پرداختیم و راجع به ويژگیهای هر یک از آنها صحبت کردیم. در کل، تحلیل بنیادی بهترین گزینه برای کسانیست که میخواهند بر عملکرد شرکتها تمرکز کنند و تمایل به سرمایهگذاری بلندمدت دارند؛ این تحلیل برای سرمایهگذاری دوران بازنشستگی و دیگر اهداف بلندمدت سرمایهگذاری ایدهآل است. جایی که نتایج مالی بلندمدت کسبوکارها میزان موفقیت سرمایهگذاری را تعیین میکنند. اما تحلیل تکنیکال بهترین گزینه برای سرمایهگذارانی است که میخواهند از تغییرات قیمت داراییها استفاده کنند و برای سرمایهگذاری کوتاهمدت و کسانی که ریسکپذیری بیشتری در قبال داراییهایشان دارند، بسیار کاربردی است. اما تحلیلگر بنیادی (فاندامنتال) همانطور که در این مقاله گفتیم که لزومی ندارد، بهعنوان سرمایهگذار، استراتژی سرمایهگذاریتان را صرفاً به یک نوع تحلیل وابسته نمایید. ممکن است در برخی موقعیتها تحلیل تکنیکال و در برخی دیگر تحلیل بنیادی را موثر بیابید.
چراغ ، بهعنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با بیان نکات آموزشی مهم در زمینهی کار و سرمایهگذاری به شما برای رسیدن به موفقیت در این زمینهها کمک نماید.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
یکی از مهارتهایی که هر معاملهگر برای فعالیت در بازارهای مالی باید یاد بگیرید، تحلیل فاندامنتال است. در ادامه با ما همراه باشید تا درباره تحلیل فاندامنتال، کاربرد آن و تفاوتش با تحلیل تکنیکال بیشتر بدانید.
تعریف تحلیل فاندامنتال و کاربردهای آن
واژه فاندامنتال در اینجا به معنی بنیادین است و تحلیل فاندامنتال همانطور که از اسمش پیداست یعنی بررسی عواملی که به طور بنیادی بر قیمت آنچه که شما خرید و فروش یا به اصطلاحترید میکنید، اثر میگذارند.
در حقیقت بسیاری از عوامل سیاسی و اقتصادی، مسائلی هستند که انتظارات معاملهگران بازار را تغییر میدهند که این امر موجب عدم تعادل بین عرضه و تقاضا و در نتیجه تغییر قیمتها میشود. به عبارتی عرضه و تقاضا مهمترین عناصر یک تحلیل فاندامنتال هستند.
معاملهگران از روش تحلیل فاندامنتال برای اهداف مختلفی در بازارهای مالی استفاده میکنند. از جمله:
- برآورد عملکرد تجاری شرکتها
- تعیین ارزش سهام شرکت و پیش بینی تغییرات آتی قیمت
- ارزیابی مدیریت و اتخاذ تصمیمات داخلی جهت محاسبه ریسک اعتباری
تحلیل فاندامنتال چه مزایایی دارد؟
ازجمله مزایای تحلیل بنیادی میتوان به این مورد اشاره کرد که این تحلیلها به منظور سرمایه گذاری بلند مدت بر روندهای بسیار بلند مدت به خوبی عمل میکند. برخی سرمایه گذاران که صنایع و شرکتهای مناسبی را انتخاب میکنند میتوانند با تشخیص و پیش بینی روندهای بلند مدت مصرفی اقتصادی، با استفاده از تحلیل بنیادی سود بدست آورند.
تحلیل بنیادی مناسب همچنین میتواند به تشخیص درست شرکتهای نشانگر ارزش خود کمک کند. از دیگر مزایای تحلیل تجاری، افزایش فهم جامعه درمورد تجارت است. در این تحلیل، سرمایه گذار پس از تحلیل و تحقیق با عوامل کلیدی سودرسان و درآمدزا که در یک شرکت مخفی است آشنا میشود.
تمام روشهایی که در تحلیل بنیادی استفاده میشود براساس دادههای مالی صورت میگیرد، به همین دلیل تعصب شخص در آن دخیل نیست.
ارزش دارایی به صورت سیستماتیک محاسبه میشود و ارزش بطور دقیق مشخص میشود و درنتیجه، برای خرید یا فروش، تصمیمات دقیقتری ارائه میشود. حسابداری دقیق و تحلیل صورتهای مالی کمک میکند اندازه گیری همه چیز در تحلیل بنیادی بهتر انجام شود.
تحلیل فاندامنتال چه معایبی دارد؟
در تحلیل بنیادی میتوانید خطای بازار را بشناسید و سهامی را شناسایی کنید که پایینتر از ارزش ذاتی درحال معامله است اما یکی از معایب این تحلیل این است که هیچ شاخصی در آن وجود ندارد. به عبارتی در تحلیل بنیادی هیچ شاخصی وجود ندارد که به کمک آن بتوان زمان حرکت سهم به سمت ارزش ذاتی را تشخیص داد.
عیب دیگر تحلیل بنیادی این است که نیازمند تحقیق و مطالعه بسیاری است و انجام این تحلیل زمان بر است. همچنین انجام تحلیل بنیادی در برخی تحلیلها مانند صنعت و ارزش گذاری صنعت میتواند پیچیده باشد و نیازمند صرف کار و زمان زیادی است.
علاوه بر موارد فوق، عواملی ممکن است در این تحلیل مشکلاتی را سبب شود. عواملی مانند تغییرات سیاسی، رکودهای غیرمنتظره اقتصادی یا تغییر قانون گذاری میتواند باعث ایجاد مشکل در تحلیل بنیادی شود.
روش کار تحلیل فاندامنتال
معاملهگران به کمک روش تحلیل فاندامنتال در تلاش هستند تا عوامل عدم تعادل قیمتها را در معاملات برای رسیدن قیمت به نقطه تعادل (و متعاقباً کسب سود) بشناسند.
در این روش معاملهگر با تحلیل اتفاقات و اخبار دنیای واقعی و بر اساس دانش و استراتژی خود، به پیشبینی بازار میپردازد. استراتژی همان روش محاسبه نقاط ورود به بازار و خروج از آن است. به بیان سادهتر تحلیلگران فاندامنتال میگویند تمام تغییرات در قیمتها حتماً یک علت اقتصادی بنیادی دارد.
به عبارتی دیگر تحلیلگرهای فاندامنتال به دنبال چراها و علتها هستند و برای این کار مجموعهای از اطلاعات را برای تحلیل و بررسی بازار گردآوری میکنند.
اما سختی کار در روش تحلیل فاندامنتال در این است که بازارهای ارز، کالاها و سهام شرکتها موضوعات معاملاتی کاملاً متفاوتی دارند که نمیتوان عوامل بنیادی یا همان فاندامنتال مؤثر بر قیمت آنها را به سادگی و با یک روش بررسی نمود. مثلاً فلزات قیمتی و به خصوص طلا دارای ماهیتی دوگانه هستند که به سادگی امکان بررسی و یا پیشبینی آن وجود ندارد.
برای درک بهتر موضوع بیایید این مثال را بررسی کنیم که یک تحلیلگر فاندامنتال وضعیت بازار طلا و آهن را چگونه میبینید؟
بخوانید: پنج مهارت اصلی معامله گر
یک مثال؛ مقایسه تحلیل فاندامنتال برای طلا و آهن!
فرض کنید قیمت یک کیلوگرم طلا امروز حدود 40 هزار دلار و یک کیلوگرم آهن کمتر از یک دلار است. مشخص است که هزینه حمل طلا حتی با هواپیما به نسبت ارزش محموله از هزینه حمل آهن حتی با کشتی (که ارزانترین وسیله حمل کالاست) بسیارکمتر است. به همین دلیل هزینه حمل و نقل در مورد طلا قابل چشمپوشی و در مورد آهن بسیار قابلتوجه است.
در نتیجه اگر در دو نقطه از جهان قیمت طلا اختلاف داشته باشد، میتوان به سرعت از جایی که ارزانتر است خرید و در نقطهای که گرانتر است، فروخت.
نتیجه این است که قیمت طلا در همه نقاط جهان (صرفنظر از هزینهها و محدودیتهای گمرکی در بعضی کشورها) تقریباً یکسان است. این مطلب نه فقط در خرید و فروش فیزیکی طلا صحت دارد؛ بلکه در قیمت آن در بازارهای مالی جهان که امروز از طریق اینترنت و پلتفرمهای آنلاین تریدینگ قابل دسترسی هستند نیز، دیده میشود.
مثلاً اگر اختلاف قیمت پیشنهادی برای خرید و فروش و قیمت معاملات انجام شده در بورس دوبی و بورس شیکاگو که از مهم-ترین بورسهای طلا در جهان هستند را در سه سال گذشته بررسی کنید، متوجه میشوید که تاکنون اختلافی بیش از یک تیک (10 سنت) آن هم برای مدت چند ثانیه دیده نشده است.
اما این موضوع در مورد آهن صورت مسئله به طورکلی متفاوت است. هزینه حمل آهن مثلاً از آمریکا به دوبی آن قدر به نسبت ارزش محموله بالاست که این کار از نظر تجاری هرگز نمیتواند سود داشته باشد.
به همین دلیل قیمت آهن در آمریکا و قیمت آن در دوبی میتوانند اختلاف قابل توجهی داشته باشند. حتی ترند قیمت هم می-تواند جهتهای متفاوت داشته باشند. یعنی مثلاً به علت افت بازار ساختوساز ساختمان و قیمت املاک در آمریکا قیمت آهن رو به نزول باشد؛ در حالی که در همین زمان به علت رونق شدید ساختوساز بنا و فروش بالای املاک در دوبی قیمت آهن در دوبی هر روز افزایش یابد. این یک مثال واقعی بود که در سال 2008 میلادی مشاهده شد.
از طرفی در مورد آهن قیمت کاملاً منطقهای است. مثلاً قیمت آهن در بندرعباس و آبادان با قیمت آن در دوبی و کویت (شهرهای ساحل خلیج فارس) با اختلاف کمی، عملاً یکی است. زیرا هزینه حمل آهن بین این شهرها (با کشتی) زیاد قابلتوجه نیست.
این در حالی است که این قیمت و حتی گاهیترند قیمت آهن بین بندرعباس و بندرانزلی میتواند متفاوت باشد. از سوی دیگر قیمت همین استاندارد و فرم آهن (مثلاً میلگرد ساختمانی با یک شماره استاندارد) در بندرانزلی رابطه بسیار نزدیکی با قیمتش در بندرآستراخان روسیه یا بندر شوچنکو در قزاقستان (شهرهای ساحل دریای خزر) دارد.
این دو کالا البته همانطور که ذکر شد مواردی هستند که بسیار باهم متفاوتند و جهت توضیح مطلب به شکل روشنتر مطرح شدند. عملاً سایر کالاها هم همین حالت را دارند؛ ولی نه با چنین اختلاف چشمگیری.
به هر حال منطقهای و جهانی بودن قیمت کالاها درجات بسیار متفاوتی دارد که اثر آن بر تحلیل فاندامنتال آن کالاها باید بررسی شوند. مثلاً در مورد مس یا نیکل قیمت از نظر جهانیبودن بسیار شبیه به طلا است؛ ولی در مورد شکر یا برنج منطقهایتر هستند.
عوامل مؤثر بر تحلیل فاندامنتال
عرضه و تقاضا عوامل اصلی تعیینکننده در تحلیل فاندامنتال قیمت کالاها است. علاوه بر مسئله جهانیبودن و یا منطقهای بودن قیمت کالاها، باید به هرگونه اخباری که به نحوی بر عرضه و تقاضای کالای مورد نظرتان تأثیر دارد، توجه کنید.
مثلاً اعتصاب طولانی مدت کارگران معادن مس در شیلی (که بزرگترین صادرکننده مس در دنیاست) و یا بالارفتن تعداد املاک معامله شده در آمریکا (که بزرگترین بازار جهان است) به ترتیب عرضه این فلز را کم و مصرف آن را بالا میبرد و مسلماً از نظر تحلیل فاندامنتال قیمت آن افزایش پیدا میکند.
بخوانید: چگونه در بورس موفق شویم؟
شرکتهایی که کار آنها تحلیل فاندامنتال است
شرکتهای زیادی وجود دارند که به طور تخصصی دز زمینه گردآوری اطلاعاتی که بر تحلیل فاندامنتال یک موضوع و یا مجموعهای از موضوعات، که معمولاً با هم ارتباط نزدیک دارند کار میکنند.
این شرکتها پس از یافتن منابع و گردآوری این اطلاعات توسط تیمهای خود، اطلاعات گردآوری شده را بررسی و تحلیل می-کنند و درباره تأثیر این مجموعه اطلاعات بر قیمت محصولات یا خدمات مورد مطالعه نظر میدهند و معمولاً آن را به صورت یک گزارش به افراد و شرکتهای متقاضی میفروشند.
اغلب این شرکتها به صورت یک آبونمان ماهانه از مشتریان خود کسب درآمد میکنند. چنین مبالغی برای یک بانک، صندوق سرمایهگذاری و یا یک شرکت درگیر با معاملات مربوطه با مبالغ بالا (چه به صورت تجارت مالی و چه به صورت فیزیکی آن) بسیار ناچیز است.
ولی حتی تریدرهایی با سرمایههای متوسط نیز اغلب از مشتریان چنین شرکتهایی هستند، چون به جای صرف وقت روی جمع-آوری اطلاعات و تحلیل فاندامنتال، میتوانند آن را به صورت آماده و تحلیل شده دریافت کرده و وقت و تمرکز فکری خود را روی کار اصلی خودشان یعنی ترید متمرکز کنند و به این ترتیب در کارشان موفقتر باشند.
بخوانید: تحلیل تکنیکال چیست؟
مقایسه تحلیل فاندامنتال با تحلیل تکنیکال
تفاوت اصلی تحلیل فاندامنتال با تحلیل تکنیکال در نوع نگرش این روشها به نوسانات قیمتها و تفسیر بازار است. به همین منظور میتوانیم به سه تفاوت عمده برای این دو تحلیل اشاره کنیم:
اساس کار تحلیل تکنیکال بر پیشبینی قیمت سهم در آینده با توجه به قیمتهای آن در گذشته است. در حالی که تحلیل فاندامنتال بر اساس پیشبینی بر مبنای وقایع و رخدادهای واقعی است.
نتایج تحلیل تکنیکال بیشتر کاربرد کوتاهمدت دارند. اما تحلیل فاندامنتال معمولاً برای مدت زمان طولانیتر به کار میرود و جامعتر و کاملتر است.
تحلیل تکنیکال معلولگرا و تحلیل فاندامنتال علتگرا هستند. به عبارت دیگر مبنای تحلیل روند قیمت و حجم معاملات است و دلایل تغییر قیمت را نادیده میگیرد. در حالی که تحلیل فاندامنتال همه عواملی که منجر به تغییر عرضه و تقاضا میشوند را مورد مطالعه قرار میدهد تا ارزش جاری و آینده ارزها در برابر یکدیگر بدست آید.
آموزش تحلیل فاندامنتال را از کجا شروع کنیم؟
محتوای بسته آموزش غیرحضوری تحلیل فاندامنتال مقدماتی را تماشا کنید تا بتوانید بهترین بازارها و سهامها را از نظر شاخصهای فاندامنتال یافته و در آنها سرمایهگذاری کنید:
دیدگاه شما