عواقب عدم ارسال اظهارنامه مالیاتی چیست و چه جرائمی دارد ؟
عواقب عدم تسلیم اظهارنامه مالیاتی در موعد مقرر ، محرومیت از بخشودگی ها و معافیت های مالیاتی و پرداخت جریمه معادل ۳۰ درصد مالیات متعلق به اشخاص حقوقی و ۱۰ درصد مالیات متعلق به اشخاص حقیقی است. عدم اعطای معالیت مالیاتی سالانه برای مودیان حقوقی و عدم اعطای معافیت مالیاتی برای اشخاث حقوقی برخوردار از معافیت مالیاتی در طول برنامه پنج ساله توسعه فرهنگی و اقتصادی کشور، عاقبت عدم تسلیم اظهارنامه مالیاتی در موعد قانونی است. طبق ماده ۲۲۶ قانون مالیات های مستقیم، اگر اظهارنامه در موعد مقرر قانونی تسلیم شود، مودی می تواند در صورتی که در اظهارنامه، ترازنامه یا حساب سود و زیان، اصلاحی نیاز باشد، مراتب را ظرف ۳۰ روز از تاریخ انقضای مهلت قانونی تسلیم اظهارنامه، اصلاح و به کارشناسان پرونده در سازمان مالیاتی تسلیم کند.
این گفتار، اطلاعات به روز شده خوبی را درباره عواقبت عدم ارسال اظهارنامه مالیاتی و نکته های مهم ارائه می کند. لینک این گفتار را از طریق کانال هایی که در شبکه های اجتماعی عضو هستید، در اختیار دوستان و آشنایان مشمول تسلیم اظهارنامه الکترونیکی قرار دهید.
با ما همراه باشید.
درباره جرایم مالیاتی ؛ ماده ۱۹۲ قانون مالیات های مستقیم
در باب چهارم و فصل هفتم قانون مالیات های مستقیم، درباره تشویقات و جرایم مالیاتی، اطلاعاتی در اختیار مودیان محترم قرار گرفته است. طبق مفاد این قانون، مودی مالیاتی (حقیقی یا حقوقی)، مکلف به ارسال اظهارنامه مالیاتی است.
همان طور که می دانید، ارسال اظهارنامه مالیاتی اشخاص حقیقی یا حقوقی مشمول قانون مالیات های مستقیم، چند سالی است که به صورت اینترنتی و از طریق سامانه tax.gov.ir انجام می شود. لذا، کلیه مودیان مالیاتی بایستی در زمان مقرر، نسبت به ارسال اظهارنامه مالیاتی الکترونیکی بر اساس ماده ۱۹۲ قانون، اقدام کنند.
در واقع، پرداخت مالیات، مکلف به تسلیم اظهارنامه مالیاتی است. اگر مودی به هر دلیلی، در موعد مقرر، اظهارنامه مالیاتی را تسلیم نکند و کد رهگیری دریافت نکند، مشمول جریمه غیر قابل بخشودگی معادل ۳۰درصد مالیات متعلق خواهد شد. این جریمه، برای اشخاص حقوقی و صاحبان مشاغل بوده و جریمه غیر قابل بخشودگی برای مودیان حقیقی، معادل ۱۰ درصد مالیات متعلق می باشد.
(سایت سازمان در این لینک، همه اطلاعات مورد نیاز مودیان را در اختیار انان قرار داده است. دسترسی به جدید ترین دستورالعمل ها و بخشنامه ها در سال ۹۸ در این سایت ارائه شده است)
هم چنین، حکم این ماده در مورد درآمد هایی که توسط مودی حقیقی یا حقوقی، کتمان می شود و اطلاعات معاملات و درآمد ها، در اظهارنامه الکترونیکی مودی ثبت نمی شود یا هزینه های غیر واقعی توسط مودی مستند به فاکتور های صوری وغیره ارائه می شود، جاری است. یعنی حتی اگر درآمدی کتمان شود و بعدها، به اطلاع اداره دارایی رسیده، ممیزان مالیاتی می توانند، درآمد حاصله از معاملات کتمان شده را محاسبه و مالیات آن اخذکنند.
در سی و یکم فروردین ماه سال ۱۳۹۴، بند ۴۸ ماده واحده قانون اصلاح قانون مالیات های مستقیم، اصلاح شد و طبق آن، در کلیه مواردی که مودی یا نماینده وی، از تسلیم اظهارنامه مالیاتی خودداری کند، مشمول جریمهای معادل ۱۰ درصد مالیات متعلق خواهد بود. این رقم برای اشخاص حقوقی، جریمه ای معادل ۴۰ درصد مالیات متعلق را در بر خواهدگرفت و بخشودگی ندارد.
نحوه محاسبه جرایم درآمد های کتمان شده در اظهارنامه تسلیمی نیز توسط ممیزان بر اساس دستورالعمل های سازمان امور مالیاتی کشور، انجام می شود.
موضوعی که مودیان محترم حقیقی یا حقوقی باید در نظر داشته باشید این است که جریمه عدم تسلیم اظهارنامه مالیاتی ، به مالیاتی که برای مودی منظور می شود، اضافه خواهد شد و این جریمه، قابل شکایت در هیات های حل اختلاف مربوط به رسیدگی به شکایت مودیان و شورای عالی مالیات و دیوان عدالت اداری نیست.
از عواقب عدم تسلیم اظهارنامه مالیاتی، بایستی محرومیت از بعضی از مزایای مالیاتی و مواجه شدن با اظهارنامه برآوردی اشاره کرد که امکان دفاع را از مودی در برابر ممیزان اداره مالیاتی مربوطه، سلب خواهد کرد. ماده دویست و بیست و ششم درباره عدم تسلیم اظهارنامه، اهمیت بسیار دارد.
درباره جرایم مالیاتی ؛ ماده ۲۲۶ قانون مالیات های مستقیم
این ماده می گوید که عدم تسلیم اظهارنامه در موعد مقرر از طرف مودیان حقیقی یا حقوقی که مکلف به تسلیم اظهارنامه و ترازنامه و حساب سود و زیان هستند، سبب عدم رسیدگی به ترازنامه و حساب سود و زیان آن ها در موعد مقرر تنظیم شده است، نمی شود و درغیر این صورت، درآمد مذکور در ترازنامه یا حساب سود و زیان تسلیمی، قطعی خواهد بود.
در تبصره ماده دویست و بیست و شش قانون مالیات های مسقیم آمده است که به مودی مالیاتی اجازه داده می شود که اگر به هر دلیلی، در اظهارنامه یا ترازنامه یا حساب سود و زیان تسلیمی از نظر محاسبه، اشتباهی رخ داده باشد، با ارائه مدارک مستند و مستدل ظرف ۱ ماه از تاریخ انقضای تسلیم اظهارنامه، نسبت به رفع نقص اقدام و اظهارنامه و ترازنامه یا حساب سود و زیان اصلاحی را حسب مورد به کارشناسان پرونده خود تسلیم کنند و رسید دریافت کنند.
اما توجه کنید، در این حالت، تاریخ تسلیم اظهارنامه مودی، تاریخ تسلیم اظهارنامه اولی است و نه اظهارنامه اصلاحی.
(برای ثبت اظهارنامه بایستی به این لینک مراجعه کنید. قبلش، پیش ثبت نام کرده و کد کاربری و رمز عبور دریافت کنید)
اظهارنامه مالیاتی برآوردی
منظور از اظهارنامه برآوردی، اظهارنامه ای است که مودی به هر دلیلی، از ارائه اظهارنامه الکترونیکی، خودداری کرده و به موجب ماده نود و هفتم قانون مالیات های مستقیم، اظهارنامه برآوردی، جایگزین عدم خود اظهاری مودیان می شود.
اگر مودی ، نسبت به تنظیم و تسلیم اظهارنامه الکترونیکی اقدام نکند، سازمان مختار خواهد بود که علاوه بر جریمه قانونی، اظهارنامه برآوردی را بر اساس اطلاعات استخراج شده، تهیه و معیار محاسبه عوارض دریافتی قرار دهد.
بر اساس طرح جامع که به شبکه بانکی و بیمه و ثبت احوال و ثبت اسناد و . . . متصل است، فعالیت ها و اطلاعات کسب و کار مودی، از منابع مختلف استخراج و استعلام شده و اظهارنامه ای بر اساس این اطلاعات، برآورد وتنظیم می شود و نسبت به آن، مالیاتی تعلق می گیرد و در برگه تشخیص مالیات درج می شود.
البته مودی می تواند ظرف ۳۰ روز از تاریخ ابلاغ برگ تشخیص مالیات، نسبت به برآورد مالیاتی سازمان، اعتراض مکتوب کرده و در دبیرخانه، ثبت کند.
قابل توجه مودیان گرامی
- تسلیم اظهارنامه ، تکلیف قانونی بسیار مهم برای کلیه مودیان حقیقی و حقوقی مشمول در سراسر کشور است.
- برخورداری از معافیت ه با نرخ صفر، صرفا در اختیار مودیانی قرار می گیرد که اظهارنامه خود را در موعد مقرر تسلیم و کد رهگیری دریافت کرده باشند.
- جریمه مالیات ابرازی پرداخت نشده در موعد مقرر، ۲.۵ درصد مالیات به ازای هر ماه نسبت به مدت تاخیر از سر رسید پرداخت است.
- تسلیم اظهارنامه الکترونیکی، منوط به اخذ کد ۴۵ در مراحل ثبت نام شماره اقتصادی است و تا زمانی که به این مرحله نرسیده باشید، امکان ارسال اظهارنامه مالیاتی الکترونیکی را نخواهید داشت.
- اظهارنامه مالیاتی اجاره املاک در سامانه تعبیه شده است.
- اگر اظهارنامه مودیان حقیقی یا حقیقی مشمول قانون م . م، در موعد مقرر تنظیم و ارسال شود، ولی تا۳۰ روز بعد از ارسال در بازه قانونی مقرر، اصلاح شود، مشمول جریمه نشده و رسیدگی می شود.
- عدم تسلیم اظهارنامه ، مستوجب جریمه و تاخیر در پرداخت جریمه نیز مستوجب جریمه مضاف خواهد بود که ماهانه بیش از ۲ درصد است.
- آگاهی به روش تسلیم و تنظیم اظهارنامه مالیاتی مبتنی بر اطلاعات درست و مستند و پرهیز از ارائه هزینه های غیر واقعی و فاکتورهای صوری و شرکت های کاغذی، یک انتظار قانونی از فعالان اقتصادی سراسر کشور است.
- عدم تسلیم اظهارنامه مالیاتی الکترونیکی، تخلف بوده و موجب محرومیت و جرایم سنگین برای مالیات دهنده خواهد شد.
- عدم تسلیم اظهارنامه ، مستوجب اظهارنامه برآوردی شده که هزینه سنگینی بر مالیات دهنده تحمیل می کند.
- حتی اگر شرکت شما در یک بازه زمانی، هیچ تراکنش بانکی و فعالیت اقتصادی خرید یا فروش کالا و خدمات نداشته است، بایستی اظهارنامه خود را بر اساس سال مالی، تنظیم و به اداره مالیاتی استان محل اشتغال، تسلیم کنید تا مستوجب جریمه های قانونی نشود.
- محرومیت از بخشودگی های مالیاتی، بخشی از جرایم عدم تسلیم اظهارنامه مالیاتی در زمان مقرر است.
- برای دریافت تسهیلات بانکی یا خدماتی که سالانه دولت در اختیار فعالان اقتصادی قرار می دهد (مثل جوایز و مشوق های صادراتی)، ارائه اظهارنامه، الزامی است.
اگر در تنظیم صورت های مالی و تسلیم اظهارنامه مالیاتی و گزارش معاملات فصلی و گزارش ارزش افزوده و تنظیم لیست حقوق و دستمزد و بیمه و حضور در کمیسیون های بیمه و مالیات و اداره کار به منظور اعتراض به آرا و برگه های تشخیص و احکام مربوطه، نیاز به مشاوره تخصصی دارید، کارشناسان مجرب شرکت حسابداری ترازمالی ، آماده ارائه خدمات به شما مودیان گرامی در سراسر کشور است.
استاپ لاس چیست؟ حد ضرر بورس | Stop Loss فارکس
حد ضرر (به انگلیسی Stop Loss و تلفظ استاپ لاس) یکی از مفاهیم مهم هنگام سرمایهگذاری در بازارهای مالی مثل بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال است. در بازارهای بینالمللی مثل فارکس این مفهوم با اسم Stop Loss (استاپ لاس) شناخته میشود. تعریف بهتر آن “حد توقف ضرر” است و برخلاف مفهوم ساده آن، در اکثر موارد توسط معاملهگران نادیده گرفته میشود. یکی از مهمترین تفاوتها بین معاملهگران حرفهای و آماتور، تعیین حد ضرر و پایبندی به آن است! از مزایای تعیین استاپ لاس میتوان به جلوگیری از ضررهای سنگین، جلوگیری از خواب سرمایه و عادت به استراتژی معاملاتی اشاره کرد. در این آموزش بورس به واکاوی مفهوم Stop Loss، فرمول محاسبه و نحوه تعیین آن به همراه استراتژی معاملاتی مطلوب خواهیم پرداخت.
حد ضرر (استاپ لاس) چیست؟
مفهوم حد ضرر به زبان ساده “جلوگیری از زیان بیشتر در معاملات” است. واژه انگلیسی آن یعنی Stop Loss (تلفظ: استاپ لاس) به معنی “توقف ضرر” مفهوم کاملی را تداعی میکند. معاملهگران تازهوارد بازارهای مالی مثل بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال، عموما شوق برای کسب سود دارند. اما باید بدانید که اولین اصل در تمام بازارهای مالی “حفظ سرمایه” است و بعد از آن “کسب سود”!
برای معامله در بازارهای مالی نیاز به تجزیه و تحلیل دارید که تحلیل تکنیکال یکی از روشهای آن است. همیشه بخاطر بسپارید که “هیچ عصای موسیای در تحلیل تکنیکال وجود ندارد!”. در واقع حتی تحلیلگران حرفهای و باسابقه نیز نمیتوانند ادعا کنند که تحلیلشان 100% درست است. بنابراین اولین اقدام بعد از تحلیل نمودار، تعیین حد ضرر است. یعنی اگر روند حرکت قیمت برخلاف تحلیل شما باشد چه زمانی از معامله خارج خواهید شد؟! در بازار یک سویه مثل بورس تهران، حد ضرر یعنی “اگر قیمت سهام کاهش پیدا کرد تا چه مبلغی حاضر به تحمل کاهش قیمت هستید؟”.
نکته: در بازارهای دوسویه مثل فارکس و ارزهای دیجیتال، معاملهگران میتوانند از نزول قیمتها نیز کسب سود کنند. در واقع پوزیشنهای معاملاتی Buy و Sell هر دو فعال است. پُر واضح است در پوزیشن معاملاتی Sell، با افزایش قیمتها معاملهگر ضرر میکند. بنابراین در بازارهایی مثل Forex و ارزهای دیجیتال، حد ضرر صرفا به معنای جلوگیری از کاهش بیشتر قیمت نیست!
نحوه تعیین حد ضرر
هر دلار (ریال) از سرمایه خود را به عنوان یک سرباز و بازار مالی را میدان جنگ درنظر بگیرید! وظیفه اولیه شما حفاظت از این سربازها است! قاعده و معیار خاصی بصورت مطلق برای تعیین حد ضرر وجود ندارد. پارامترهایی مثل دیدگاه سرمایهگذاری، ریسکپذیری و استراتژی معاملاتی، چشمانداز شرکت، مبلغ سرمایهگذاری، وضعیت شاخص بورس و … در نحوه تعیین آن موثر هستند. به طور کلی میتوان روشهای تعیین حد ضرر را به 3 دسته تقسیم کرد:
- بصورت ثابت (درصدی)
- با استفاده از تحلیل تکنیکال
- بصورت ترکیبی (درصدی و تکنیکال)
بصورت ثابت (درصدی)
تعیین حد ضرر بصورت ثابت یکی از مرسومترین روشها است. در این روش تریدر درصد مشخصی از قیمت معامله را به عنوان Stop Loss در نظر میگیرد. این درصد با توجه به دید سرمایهگذاری میتواند بصورت زیر تعریف شود.
- سرمایهگذاری بلندمدت: بین 10 تا 20 درصد
- تحلیل کوتاه مدت: بین 5 تا منظور از نسبت سود به زیان چیست؟ 10 درصد
- نوسانگیری: کمتر از 5%
با استفاده از تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال یکی از مهمترین روشهای تحلیلی در بازارهای مالی است. تحلیل تکنیکال به زبان ساده یعنی “پیشبینی آینده روند قیمتها با استفاده از تجزیه و تحلیل نمودار قیمت در گذشته”. ابزارها و روشهای متعددی در بحث تحلیل تکنیکال جهت تعیین حد ضرر وجود دارد مثل:
- سطوح حمایت و مقاومت
- امواج الیوت
- الگوهای کلاسیک مثل کف دوقلو، سر و شانه، مثلث کاهشی
- ابزارهای فیبوناچی مثل ریتریسمنت مثل مووینگ اوریج و Parabolic SAR
آموزش تخصصی هر کدام از این ابزارها در قسمت “آموزش تحلیل تکنیکال” ارائه شده است. برای مثال در قسمت پایانی مقاله آموزشی “حمایت و مقاومت” بصورت مجزا به واکاوی “نحوه تعیین حد ضرر با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت” پرداختیم.
بعد از واکنش چارت به خط حمایت و افزایش قیمتها، حد ضرر روی محدوده حمایتی درنظر گرفته شود. در پوزیشن معاملاتی Buy، عموما استاپ لاس در محدوده “اولین حمایتِ مهم” درنظر گرفته میشود. فاصله این محدوده با قیمت خرید نیز نباید بیشتر از 10% باشد.
عدم توانایی نمودار در شکست خط مقاومت و افت قیمت میتواند پوزیشن معاملاتی Sell در بازاری مثل فارکس باشد. در این وضعیت، تریدر میتواند محدوده مقاومت را به عنوان استاپ لاس درنظر بگیرد.
بصورت ترکیبی
اگر هنگام تعیین حد ضرر توسط تحلیل تکنیکال، قواعد روش ثابت (درصدی) را درنظر بگیریم اعتبار استاپ لاس بیشتر میشود. برای مثال با تعیین Stop loss روی محدوده حمایتی، نباید اختلاف آن با قیمت خرید، بیشتر از 5 – 10 درصد باشد.
چه زمانی حد ضرر فعال میشود؟
معیار فعال شدن حد ضرر، قیمت پایانی (Close Price) است نه قیمت لحظهای. البته افرادی که قصد نوسانگیری دارند عموما قیمت لحظهای را ملاک قرار میدهند. برای مثال هنگام خرید سهام، اولین کندل منفی زیر خط حمایت به منزله هشدار فعال شدن استاپ لاس است. برخی معاملهگران معتقدند برای خروج از معامله باید قیمت زیر محدوده حد ضرر تثبیت شود. ثبت چند کندل زیر Stop loss را به عنوان معیار تثبیت قیمت درنظر میگیرند. در این حالت خروج از معامله با ضرر بیشتری همراه است.
حجم معاملات یکی از مهمترین پارامترها برای فعال شدن استاپ لاس است که باید به آن توجه شود.
چتر نجات شما در معاملات، حد ضرر است و فعال شدن آن یعنی هشدار سقوط. اگر میخواهید از این سقوط جان سالم به در ببرید باید چتر نجات خود را فعال کنید!
حد ضرر شناور یا متغییر (Trailing Stop Loss)
همیشه ضرر به معنی کاهش اصل سرمایه شما نیست! از دست رفتن سود یک معامله به نوعی ضرر محسوب میشود! بنابراین با افزایش سود در یک معامله، باید حد ضرر خود را نیز تغییر دهید تا در صورت تغییر جهت روند قیمت، سود خود را از دست ندهید.
به سود اجازه پیشروی بدهید اما باید با بهروزرسانی استاپ لاس از سود خود محافظت کنید! برای مثال با شکست پر قدرت خط مقاومت، این خط به حمایت تبدیل میشود. بنابراین این محدوده حمایتی میتواند به عنوان حد ضرر جدید درنظر گرفته شود. این نکته را بخاطر بسپارید “به سود اجازه پیشروی بدهید اما مطلقا به ضرر اجازه پیشروی ندهید!” بنابراین با افزایش قیمتها در روند صعودی، Stop Loss را بالاتر بیاورید.
استراتژی استاپ لاس و 5 نکته مهم
- شاید تعیین حد ضرر کار دشواری نباشد اما مطمئن باشید که “پایبندی به آن” کار بسیار سختی است! از همین حالا تمرین کنید. با فعال شدن Stop Loss، بدون هیچگونه تردید، ترس و استخارهای! اقدام به بستن معامله کنید. حال اگر بعد از فروش سهام، قیمت آن صعودی شد خود را سرزنش نکنید و به دنبال ایراد تحلیلتان باشید. از تحلیل غلط، تجربه کسب کنید و نگذارید باعث ترس شما در فعال شدن حد ضرر معاملات بعدی شود! بپذیرید که ضرر بخشی از روند کار یک معاملهگر است. هرگز فراموش نکنید که اولین اصل بورس و سایر بازارهای مالی “حفظ سرمایه است نه کسب سود”.
- برخی معاملهگران با بررسی بنیادی یک شرکت اقدام به خرید سهام آن با دید بلندمدت میکنند. بنابراین این افراد هیچ حد ضرری تعیین نمیکنند! و معتقدند کاهش قیمت نیز جزء روند بازار است. در واقع با توجه به چشمانداز مثبت شرکت هر کاهش قیمتی را اصلاح قیمت در یک کانال صعودی میدانند.
- برای مدیریت سرمایه و ریسک خود، استراتژی معاملاتی داشته باشید و به آن وفادار بمانید. البته این وفاداری به منزله عدم اصلاح و تغییر استراتژی معاملاتی نیست. حتی در سرمایهگذاری بلندمدت نیز Stop Loss را تعیین کنید.
- نسبت ضرر و برگشت سرمایه اولیه خطی نیست! یعنی اگر شما 50% ضرر کنید برای اینکه به اصل پول خودتان برسید به سود 100 درصدی نیاز دارید. در واقع هر چه ضرر شما بیشتر شود شانس شما برای دستیابی به اصل پولتان کمتر میشود! اگر 90% ضرر کنید بایستی 1000% سود کنید تا به سرمایه اولیه خود برسید.
- برای اینکه به اهمیت حد ضرر و ضرورت تعیین آن در معاملات خود واقف شوید به نمودار زیر نگاهی بیندازید. با خرید سهام ایرانخودرو در پیک قیمتی و عدم تعیین Stop Loss، در کمتر از 1 ماه، 50% ضرر میکردید. البته خرید در آن پیک قیمتی خودش جای سوال دارد!
اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش بورس را دارید به شما توصیه میکنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش بورس در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارسسهام باشید.
افت سرمایه (Drawdown) چیست؟
پول درآوردن پول می برد. همه این را می دانند، میزان سرمایه گذاری از فردی به فرد دیگر متغیر است و بستگی به رویکرد شما دارد. افت سرمایه (Drawdown) به معنی کاهش ارزش موجودی حساب است. این کاهش ارزش پس از انجام چند معامله زیانده و متوالی واضح تر می شود، افت سرمایه یک حقیقت تلخ است که از آن گریزی نیست و برای همه اتفاق خواهد افتاد.
باید به این نکته توجه کنید که هرچه بیشتر ضرر کنید برگشت به اصل سرمایه سخت تر می شود پس هر چه در توان دارید برای محافظت سرمایه خود بکار بگیرید. در نتیجه در هر معامله باید درصد کمی از حساب خود را ریسک کنید تا به دراودان دچار نشوید. دراودان های بزرگ خیلی سریع باعث از بین رفتن حساب معاملاتی شما می شوند. سعی کنید با درصد کمی از حساب خود معامله کنید معمولا ریسک 2 درصد یا کمتر پیشنهاد می شود.
ریسک کمتر منظور از نسبت سود به زیان چیست؟ در معاملات = Drow Down کمتر
ضرر بیشتر = بازگشت سخت تر به اصل سرمایه
افت سرمایه (Drawdown) چیست؟
افت سرمایه (Drawdown) به معنی کاهش ارزش سرمایهگذاری است. این کاهش ارزش بعد از انجام چند معامله زیانده پی در پی مشخص میشود. معمولا افت سرمایه بصورت مخفف DD ، مقدار کاهش سرمایه شخصی است که در اثر معاملات ناموفق یا زیان ده تحمیل می شود، افت سرمایه از اختلاف بین سطح سرمایه قبل از ضررها و سطح فعلی بعد از ضررها بدست می آید و معامله گران دراودان را به صورت درصدی از حساب معاملاتی خود محاسبه می کنند. حداکثر دراودان به بیشترین ضرر پی در پی شما در معاملات گفته می شود.
حرفهای ترین تریدرها هم نمیتواند ادعا کنند که دچار افت سرمایه نشده اند. اساتید همیارکریپتو پیشنهاد می کنند که اصطلاح دراودان را به خوبی درک کنید تا بتوانید آن را مدیریت کنید. بهتر است یک برنامه و طرح معاملاتی داشته باشید تا بتوانید در برابر ضررهای متوالی مقاومت کنید و سود کسب کنید. بخشی از برنامه معاملاتی خود را به قوانین مدیریت ریسک منظم اختصاص دهید.
با درصد کمی از سرمایه اصلی خود ریسک کنید تا هنگام برخورد با چند ضرر پی در پی با مشکل مواجه نشوید. بهتر است قوانین مدیریت سرمایه را دقیق اجرا کنید تا موفق شوید.
چگونه افت سرمایه (Drawdown) را کنترل کنیم؟
زمانی میتوان میزان افت سرمایه را کاهش داد که سبد سرمایهگذاری متنوعی داشته باشید. به عبارت دیگر تمام تخم مرغ ها را در یک ظرف نچینیم. با به کارگیری این استراتژی هرگاه یک رمز ارز دچار کاهش ارزش شود، دیگر رمز ارزها میتوانند این کاهش ارزش را جبران کنند. سعی کنید از طلا، کالاها و اوراق بهادار هم به عنوان سرمایه استفاده کنید زیرا شرایط بازار بر انواع مختلف دارایی، تأثیرات متفاوتی میگذارد.
یکی از موارد مهم، حداکثر ضرر در مقابل سود مورد انتظار است که به آن (Risk/Reward Ratio) می گویند. این استراتژی براساس درصد است و این درصد باید بر اساس میزان درآمد شما باشد. معامله گران معمولا کاهش سرمایه را به صورت سالانه و ماهانه، بررسی و مدیریت می کنند. در بررسی حداکثر کاهش سرمایه ماهانه، میتوان انعطافپذیر عمل کرد اما باید با سود مورد انتظار هماهنگ باشد.
پیش تر هم گفتیم درک افت سرمایه در یک بازه زمانی، برای ایجاد سودآوری مداوم، مهم است. استراتژیهای سرمایهگذاری که قصد دارند بازدهی بالاتر از نرخ بهره داشته باشند باید ریسک را در پورتفولیو لحاظ کنند.
ریسک بیشتر = سود مورد انتظار بیشتر
بیشتر از 2% در هر معامله ریسک نکنید
میزان ریسک در هر معامله چقدر باشد؟ این سوال را در ابتدای مسیر معامله گری از خود بپرسید و سعی کنید که ریسک معاملاتتان را به 2% از سرمایه باقیمانده نه اصل سرمایه محدود کنید. برای افراد تازه وارد این مقدار باید کمتر باشد، بهتر است این مقدار را 1% از سرمایه باقیمانده باشد.
همیارکریپتو این مباحث را در دوره کریپتو استارتر ارز دیجیتال با مثال های کاربردی تدریس می کند و می توانید با اطمینان خاطر به کسب دانش در این حوزه بپردازید.
دوره های آموزشی ارز دیجیتال در مشهد به صورت حضوری و به صورت آنلاین در فضای اسکای روم برای علاقه مندان در نقاط مختلف کشور برگزار میشود. اگر به این حوزه علاقه مند هستید و قصد کسب درآمد از این بازار را دارید با ما تماس بگیرید تا مشاوران ما به شما کمک کنند.
اندازه گیری ضرر در افت سرمایه (Drawdown)
Drawdown نشان دهنده حداکثر افت سرمایه از مقدار ماکزیمم می باشد و به صورت درصد بیان می شود. اگر یک معامله گر درصدی ضرر کند، برای بازگشت به رقم اولیه باید درصدی بیش از آن مقدار را سود کند.
اگر معامله گری 30/000 دلار داشته باشد و 50 درصد سرمایه اش را ضرر کند و سرمایه او به 15/000 دلار برسد. برای جبران ضررش باید باید سرمایه فعلی خود را دو برابر کند. به عبارتی برای جبران 50 درصد ضرر، باید 100 درصد سود کند که کار سختی است. جدول زیر را مشاهده کنید تا بیشتر متوجه مطلب گفته شده بشوید.
کالبد شکافی ضررها
تحلیل منظم عملکردها کمک می کند رفتارها و عواملی را که می توانند در نتیجه معاملات شما تأثیرگذار باشند را بهتر درک کنید. توجه به ضررها ، راهی برای شناخت نقاط ضعف است. معامله گران معمولا بر معاملات سود ده خود متمرکز هستند و معاملات بازنده خود را نادیده می گیرند. در واقع افراد باید از معاملات زیانده خود درس بگیرند.
1) محاسبه عملکرد
بررسی معاملات گذشته، اطلاعات و داده های سود و زیان خود را جمع آوری کنید تا بتوانید عوامل موثر بر عملکرد کلی خود را تجزیه و تحلیل کنید.
2) تجزیه و تحلیل عمقی معاملات زیان ده
اگر می خواهید از اشتباهات گذشته درس بگیرید، باید بر متوسط زیان خود شدیدا تمرکز کرده و بیشترین کنترل را بر آن داشته باشید. نحوه مدیریت این شرایط توسط شماست که می تواند موفقیت شما را به عنوان یک تریدر تضمین کند. تمرکز روی متوسط ضررها به شما کمک می کند تا بتوانید عادت بدی را که در رویکرد معاملاتی خود که احتمالاً در نتایج بد تاثیر دارد، را شناسایی کنید.
به احتمال زیاد ، اجازه می دهید معاملات زیان ده مدت طولانی ادامه یابند. احتمالاً باید زودتر جلوی ضرر را گرفته و آنها را ببندید. قبل از رسیدن به متوسط ضرر، از معامله زیان ده خارج شوید. ممکن است شاهد بهبود فوری در عملکرد خود باشید. این امکان وجود دارد که بیش از اینکه درست معامله کنید اشتباه کنید ولی همچنان بتوانید در مجموع سود ده باشید. این همان موضوع نسبت ریسک به ریوارد (R/R) است. اما متوسط سود شما باید بمراتب بسیار بیشتر از متوسط ضرر شما باشد. ساده ترین راه برای ردیابی این مورد این است که توقع از سیستم معاملاتی خود را حساب کنید.
3- سطح توقع از سیستم معاملاتی
توقع ، مقدار متوسط دلاری است که انتظار دارید در هر معامله بر اساس عملکرد قبلی خود سود کرده یا ضرر دهید. این مقدار ، درصد معاملات سودآور و متوسط سود شما در هر معامله را با درصد معاملات زیان ده و متوسط ضرر شما در هر معامله را ترکیب می کند.
جمع بندی
معامله گری که drawdown بر آن تحمیل شده به جای معامله عجولانه برای بازگشت به موقعیت قبل،بهتر است به تجدید قوای سیستم خود بپردازد. رویکرد تهاجمی برای به دست آوردن سرمایه از دست رفته نتیجه عکس دارد. چون منظور از نسبت سود به زیان چیست؟ اغلب با معاملات زیاد یا استفاده از معاملات لوریج دار سعی می کنند که سرمایه از دست رفته را برگردانند، نتیجه عکس می دهد.
تریدرها در مواجه با دراو دون دو دسته اند: 1) خیلی تهاجمی اند، 2) اعتماد به نفس کاذب دارند که یا منجر به ضررهای جبران ناپذیر شده و یا فرد تمایلی ندارد که ضرر را بپذیرد و از ادامه ی معامله انصراف دهد.
یک ضربالمثل در تجارت وجود دارد که می گوید: یک معامله منظور از نسبت سود به زیان چیست؟ خوب به ندرت حرفه تجاری تان را شکل می دهد، ولی یک معامله ی بد قطعاً پایان حرفه ی تجاری تان خواهد بود.
اگر می خواهید مطالب روز دنیای کریپتو را دنبال کنید با همیارکریپتو همراه باشید. تیم ما به روز ترین اخبار و دوره های آموزشی ارز دیجیتال را در اختیار علاقه مندان این حوزه قرار می دهند. دوره های آموزشی کریپتو استارتر که مفاهیم پایه در آن تدریس می شود و دوره کریپتو جم که دوره تخصصی اساتید منظور از نسبت سود به زیان چیست؟ همیارکریپتو می باشد در این دوره یاد میگیرید چطور جم کوین های دنیای کریپتو را پیدا کنید.اگر به حوزه گیم علاقه دارید دوره کریپتو گیمر و متاورس ما را از دست ندهید. با گذراندن این دو دوره می توانید گیمر حرفه ای شوید.
همیارکریپتو دوره های آموزشی ذکر شده را در قالب دوره آموزشی ارز دیجیتال در مشهد به صورت حضوری برگزار می کند. این دوره به صورت آنلاین در فضای اسکای روم برگزار می شود.
سوالات متداول
1) افت سرمایه (Drawdown) چیست؟
افت سرمایه (Drawdown) به معنی کاهش ارزش موجودی حساب است. این کاهش ارزش پس از انجام چند معامله زیانده و متوالی واضح تر است، افت سرمایه یک حقیقت تلخ است که از آن گریزی نیست و برای همه اتفاق خواهد افتاد.
2) افت سرمایه (Drawdown) چگونه محاسبه میشود؟
دراودان (Drawdown) در حالت عادی از طریق محاسبه اختلاف بین ارزش سقف نسبی سرمایه منهای ارزش کف نسبی بدست می آید. معامله گران به طور معمول این کاهش را به صورت درصدی از حساب معاملاتی خود منظور می کنند.
3) چگونه دچار افت سرمایه (Drawdown) نشویم؟
حرفهای ترین تریدرها هم نمیتواند ادعا کنند که دچار افت سرمایه نشده اند پس بهتر است یک برنامه و طرح معاملاتی داشته باشید تا بتوانید در برابر ضررهای متوالی مقاومت کنید و سود کسب کنید. بخشی از برنامه معاملاتی خود را به قوانین مدیریت ریسک منظم اختصاص دهید.
4) راه جلوگیری از افت سرمایه (Drawdown) چیست؟
امکان ندارد که تریدری معاملهی با ضرر نداشته باشد تقریبا تمام تریدرها ضرر کرده اند برای جلوگیری از دراودان و از بین نرفتن سرمایه تان، باید مدیریت سرمایه داشته باشید.
سود ناخالص و حاشیه سود ناخالص چیست؟ به همراه جزئیات
در تجزیه و تحلیل صورتهای مالی با اقلام و حسابهای متفاوتی سروکار داریم که از جملهی آنها میتوان به سود ناخالص و نسبت حاشیه سود ناخالص اشاره کرد که از زیرمجموعههای نسبتهای سودآوری در بحث نسبتهای مالی است. ما در این مقاله سعی خواهیم کرد به سؤالاتی پاسخ دهیم که ممکن است در ذهن برخی از علاقهمندان به بازارهای مالی باشد. بنابراین ابتدا تعریف سود ناخالص را مطرح خواهیم کرد و به فرمول سود ناخالص اشاره میکنیم، سپس دربارهی برخی از تفاوتهای آن با سود خالص و سود عملیاتی صحبت کرده و سرانجام به سراغ نسبت حاشیه سود ناخالص خواهیم رفت. در پایان نیز این نسبت را برای چند نماد منتخب بورسی محاسبه و تحلیلی کوتاه دربارهی آن ارائه خواهیم کرد. پس تا انتهای این مقاله همراه آکادمی دانایان باشید.
حاشیه سود ناخالص چیست؟
سود ناخالص همانطور که از نام آن پیداست از اقلام مربوط به صورت سود و زیان شرکتها است. در واقع، سودی است که یک شرکت پس از کسر هزینههای مربوط به ساخت و فروش محصولات خود یا هزینههای مربوط به ارائه خدمات به دست میآورد. به عبارت دیگر سود ناخالص از تفاوت بین درآمد فروش و بهای تمام شدهی کالای فروش رفته به دست میآید. در برخی از منابع از آن به عنوان سود فروش یا درآمد ناخالص نیز یاد کردهاند. البته اگر در بخش فروش اقلامی مانند برگشت از فروش و یا تخفیفات وجود داشته باشند باید ابتدا آنها را از مبلغ فروش کسر کرده و سپس به سراغ کسر بهای تمام شدهی کالای فروش رفته از آن برویم.
بهای تمام شدهی کالای فروش رفته، شامل تمام هزینههایی میشود که مستقیماً با تولید محصول در ارتباط است. طبیعتاً این هزینهها میتواند هم شامل مواد خام مصرفی و هم هزینههای نیروی کار بدنهی تولید باشد. این قلم از صورت سود و زیان، بهتنهایی از طریق حساب موجودی کالا محاسبه میشود.
سود ناخالص نشان دهندهی چه چیزی است؟
سود ناخالص فقط هزینههای متغیر را شامل میشود و بدون درنظرگرفتن هزینههای ثابت، کارایی شرکت را در استفاده و بهرهگیری از نیروی کار و منابع خود، ارزیابی میکند. منظور از هزینههای ثابت، هزینههایی هستند که ارتباطی با سطح تولید ندارند. این هزینهها میتوانند شامل هزینههای تبلیغات، اجاره، بیمه و حقوق کارکنانی که مستقیماً درگیر تولید نیستند و حتی مخارج تهیهی لوازم اداری باشند.
تفاوت سود ناخالص با سود خالص و سود عملیاتی
همانطور که در مقالهی مربوط به سود خالص نیز اشاره کردیم، ریشه ی تفاوت بین سود ناخالص، سود خالص و سود عملیاتی در اقلامی که برای دستیابی به آنها، باید اضافه و کم بشوند نهفته شده است. طبق تعریف سود ناخالص از تفاوت بین فروش و بهای تمام شدهی کالای فروش رفته با در نظر گرفتن حساب برگشت از فروش و تخفیفات به دست میآید و برای دستیابی به رقم سود عملیاتی باید ارقامی را به آن اضافه و از آن کم کرد. از جمله اقلامی که باید کسر گردد میتوان به هزینههای فروش، اداری و عمومی و همینطور سایر هزینههای عملیاتی اشاره کرد. رقم مربوط به سایر درآمدهای عملیاتی نیز باید افزوده شود تا در نهایت به عدد مربوط به سود عملیاتی برسیم.
در این جا هم مجدداً باید اقلامی را اضافه و کم کنیم تا بتوانیم سود خالص را شناسایی کنیم. از جمله مهمترین و تأثیرگذارترین اقلامی که در این بخش خصوصاً برای شرکتهایی که از اهرم مالی استفاده میکنند، کسر میشود، هزینههای مالی است. سایر درآمدها و هزینههای غیرعملیاتی چه ناشی از سرمایهگذاریها و چه ناشی از اقلام متفرقه نیز بنا به مثبت یا منفی بودنشان در این بخش اضافه یا کم میشوند. اما در نهایت آخرین رقم تأثیرگذاری که در این فرآیند وجود خواهد داشت، هزینهی مربوط به مالیات است. این روند تغییرات و گذر از سود ناخالص به عملیاتی و سپس سود خالص به خوبی در صورت سود و زیان شرکتها قابل مشاهده و رهگیری است.
نسبت حاشیه سود ناخالص
این نسبت زیرمجموعهای از نسبتهای سودآوری در نسبتهای مالی بوده و با استفاده از آن میتوان سلامت مالی شرکت در بهرهگیری از منابع در اختیارش را ارزیابی کرد. این شاخص معمولاً به طور درصدی بیان میشود و عدد آن از تقسیم میزان سود ناخالص بر فروش به دست میآید. برای تحلیل این نسبت مانند سایر نسبتهای مالی، تحلیلگران روند تغییرات آن را برای یک شرکت یا صنعت ارزیابی میکنند چرا که صرفاً نگاه به ارقام بهدستآمده سود ناخالص و حتی نسبت حاشیه سود ناخالص، به تنهایی بیانگر مطلب خاصی نیست.
با توجه به تعریف به سادگی میتوان فهمید که این نسبت از دو طریق، ممکن است تغییر کند. یکی از روشها تأمین مواد مورد نیاز شرکت با قیمت پایینتر است. یعنی اگر شرکت بتواند تأمینکنندهی ارزانتری برای مواد اولیهی خود پیدا کند و یا توان گرفتن تخفیفات بیشتری داشته باشد، میتواند از طریق کاهش میزان بهای تمام شدهی کالاهایش بر افزایش سود ناخالص و سپس افزایش نسبت حاشیه سود ناخالص اثر بگذارد. این دلیل خود بهتنهایی تبدیل به عاملی شده تا شرکتهای بزرگتر برای تأمین بهتر کالاهای اولیهی مورد نیازشان به سراغ سرمایهگذاری و احداث شرکتهای زیرمجموعهی فعال در زمینه مواد اولیهشان بروند.
روش دیگر توجه به استراتژیهای قیمتگذاری مختلف برای بالا بردن ارزش فروش با ثابت نگهداشتن میزان بهای تمام شده، البته با توجه به ویژگیهای بازار رقابتی است. چرا که اگر قیمتهای بالایی تعیین شوند ممکن است خودبهخود سبب خارجشدن شرکت مدنظر از بازار فعال در آن شود.
نسبت حاشیه سود ناخالص تبیینکنندهی چه چیزی است؟
نوسان شدید این نسبت میتواند نشاندهندهی مدیریت ضعیف و یا محصولات ضعیف یک شرکت باشد. البته در برخی از موارد ممکن است این نوسانات دلایل منطقی داشته باشند. برای مثال تغییر مدل کسبوکار ممکن است نیاز به سرمایهگذاریهای بالایی داشته باشد و پس از آن هم منظور از نسبت سود به زیان چیست؟ در کوتاهمدت برخی هزینههای تولید را تحتتأثیر قرار بدهد و روی نسبت تأثیر بگذارد. اما در چنین شرایطی تغییرات نسبت نمیتواند به معنای عملکرد ضعیف شرکت باشد. مورد دیگر که باید حتماً به آن توجه داشت تفاوت این نسبت بین صنایع مختلف است. از این رو بهتر است تا این نسبت را علاوه بر مقایسه در قالب روندی چندساله بهصورت مقایسهای بین چند شرکت همگروه و شاغل در یک صنعت استفاده کنیم.
غالباً در بخش خدمات به دلیل پایینتر بودن هزینههای تولید، این نسبت مقدار بالاتری را نسبت به صنایع دارد اما این لزوماً به معنای سودآورتر بودن شرکتهای خدماتی نسبت به تولیدی نیست و باید سایر پارامترها و اقلام نیز در نظر گرفته شود.
نمونهای از تحلیل نسبت حاشیه سود ناخالص
در ادامهی این مقاله این نسبت را برای سه نماد منتخب دارویی بورس تهران محاسبه کرده و تحلیلی مختصر نسبت به آن ارائه خواهیم کرد.
همانطور که در جدول ملاحظه میکنید کاملاً واضح است که اگر به دنبال سرمایهگذاری در صنعت دارویی باشیم بهترین عملکرد را در طول سنوات مورد بررسی، شرکت داروسازی سبحان داشته است. عملکرد این شرکت همواره بالاتر از میانگین صنعت بوده و البته جا دارد به این نکته نیز اشاره کنیم که صنعت داروسازی نسبتاً حاشیه سود قابل توجهی را در طول این سالها داشته است و بهخودیخود میتواند گزینهی مناسبی برای سرمایهگذاری باشد. حال از این بین انتخاب شرکت داروسازی سبحان با میانگین بالاتر از این متوسط صنعت میتواند قابلتوجه قرار گیرد.
درباره نماد دپارس یک نکته قابلتوجه وجود دارد. در ابتدای سنوات مورد بررسی این نسبت برای این شرکت پایینتر از میانگین بوده است. در سال دوم مدنظر تقریباً برابر با متوسط صنعت و در سالهای بعد از آن حاشیه سود ناخالص این شرکت بیشتر از متوسط صنعت بوده و روندی صعودی را در پیش گرفته است و اگر این روند ادامهدار باشد در صورت نبود نکات منفی خصوصاً در زمینهی هزینههای مالی و کنترل آنها چهبسا بتوان آیندهی خوبی را برای این شرکت متصور بود. اما اینکه چنین استنباطی صحیح باشد کاملاً وابسته به سایر آیتمهای درآمدی و هزینهای عملیاتی و غیرعملیاتی و همینطور هزینههای مالی است که میتواند این مقایسه را بر هم بزند. تحلیل این نمادها را با در نظر گرفتن سایر پارامترها بر عهدهی شما مخاطبان گرامی میگذاریم.
محدودیتهای استفاده از سود ناخالص
سود ناخالص و نسبت حاشیه سود ناخالص علیرغم تمامی خواص و فوایدی که در امر تحلیل دارند، دارای برخی نارساییها هستند که سبب میشود تا استفادهی از آنها دارای برخی محدودیتها باشد. به طور مثال این امر کاملاً امکانپذیر است که اگر صرفاً از سود ناخالص و نسبت حاشیه سود ناخالص در تحلیلها استفاده کنیم، انتخابهایمان در سرمایهگذاری تبدیل به انتخابهایی اشتباه شوند. یکی از مواردی که در سود ناخالص در نظر گرفته نمیشود، بحث هزینههای مالی است.
هزینههای مالی بهقدری اهمیت دارند که ممکن است اثرات آنها سبب شود تا یک شرکتی که سود ناخالص و نسبتی مناسب برای آن را داشته است، تبدیل به شرکتی زیانده شود. بنابراین توجه صرف به میزان سود ناخالص و نسبت حاشیه سود ناخالص، سبب خواهد شد تا از سایر عوامل مهم و بااهمیت که توان اثرگذاری بالایی دارند، غافل شویم. برای جلوگیری از این کار باید از نسبت حاشیه سود ناخالص در جهت سنجش و ارزیابی حاشیه سود فعالیت اصلی شرکت اظهارنظر کرد و بهتر است تا مراحل بعدی صورت سود و زیان و نسبتهای حاشیهای مربوط به آن، نظیر حاشیه سود عملیاتی و حاشیه سود خالص نیز پیش رفت و به آنها هم توجه کرد.
روشهای بهبود حاشیه سود ناخالص
سود ناخالص تفاوت میان میزان ارزش فروش و بهای تمامشدهی کالای فروش رفته است. بنابراین طبیعتاً برای بهبود وضعیت حاشیه سود ناخالص باید یکی از این دو پارامتر تغییراتی را تجربه کنند. حال نکتهای که اهمیت پیدا میکند، شناخت عوامل مؤثر بر میزان فروش و بهای تمامشدهی کالای فروش رفته است. اما قبل از پرداختن به بحث عوامل مؤثر لازم است به این نکته اشاره کنیم که اگرچه با بیشتر شدن مقدار فروش، مقدار بهای تمامشده نیز افزایش پیدا خواهد کرد. اما شرکتها حاشیه سود خود را به شکل درصدی حفظ خواهند کرد و این امر سبب میشود تا مقدار ریالی حاشیه سود ناخالص آنها در صورت افزایش فروش، افزایش پیدا کند.
اما برای بهبود حاشیه سود یا باید فروش افزایش پیدا کند و یا اینکه بهای تمامشدهی کالای فروش رفته کاهش پیدا کند. از حالتهایی که ممکن است طی آن فروش یک شرکت افزایش پیدا کند تغییرات در تقاضای محصول آن به هر دلیلی است. به طور مثال با شروع پاندمی کرونا تقاضای محصولات بهداشتی ضدعفونیکنندهها افزایشی را تجربه کرد و بدین ترتیب شرکتهای تولیدکنندهی آن با افزایش در فروش مواجه شدند. از دیگر عوامل بهبود دهندهی فروش قطعاً میتوان به امر بازاریابی در شرکتها اشاره کرد که در صورت انجام صحیح و اصولی میتواند اثرات مثبتی را به همراه داشته باشد.
اما مهمترین عاملی که میتواند بر روی کاهش بهای تمامشده کالای فروش رفته در شرکتها اثرگذار باشد، بحث تکنولوژی تولید محصولات آن شرکت است. اگر بحث تحقیق و توسعه برای کاهش هزینه بهای تمام شده در شرکتها به سمتی برود که با بهبود تکنولوژی بتوانند بهای تمامشده را کاهش دهند نیز، حاشیه سود ناخالص بهبود پیدا خواهد کرد.
جمعبندی
در این مقاله سعی کردیم تا به مهمترین مسائل پیرامون این دو سود اشاره کنیم. نکتهای که بازهم مورد تأکیدمان بود در نظر گرفتن روندی چندساله برای داشتن تحلیلی بهتر در زمینهی سود ناخالص و حاشیه سود ناخالص بود. نکتهی دیگر تفاوت این نسبت بین صنایع تولیدی و خدماتی بود و اینکه انتظار آن را داریم که در خدمات این نسبت عدد بالاتری را به خود ببیند. در پایان باید به یک نکتهی مهم دیگر نیز اشاره کنیم. گاهی اوقات برخی از شرکتها که فناوری و یا امتیاز خاصی در اختیار دارند و از حقوق مالکیت معنوی برخوردارند، میتوانند به واسطهی این امر در عین داشتن بهای تمام شدهی پایین درآمدهای فروش بالایی داشته باشند که این امر میتواند سبب بهبود وضعیت حاشیه سود ناخالصشان نیز بشود.
در صورتی که این مطلب برایتان مفید بوده، پیشنهاد میکنیم تا مقالهی مربوط به سود در برابر درآمد را هم مطالعه کنید.
نسبت های مالی
نسبت های مالی در بر گیرنده اقلام موجود در صورت های مالی هستند که با بررسی آنها نسبت را از ریالی به نسبت قابل مقایسه تغییر می دهد. این نسبت ها باعث ایجاد ارتباط معنادار بین عوامل موثر صورت های مالی و اطلاعات موجود در گزارش های مالی می شوند که باعث قدرت تحلیل شوندگی برای استفاده کنندگان از این نسبت ها می گردد.
نسبت مالی:
نسبت مالی به یک ارتباط منطقی و ریاضی بین اقلام موجود در صورت های مالی گفته می شود که به صورت نسبت بیان می گردد و می توان از آن به عنوان یک سیگنال خبری در کنار سایر نسبت ها استفاده نمود.
همچنین این نسبت های مالی ایجاد شده می توانند نتایج عملیات و وضعیت مالی سازمان را در طی دوره های مختلف بیان کنند. لذا نباید در تصمیم گیری ها فقط یک نسبت مالی را به عنوان ملاک تصمیم گیری قرار داد.
نسبت های نقدینگی:
نسبت های نقدینگی در واقع نشان دهنده میزان توان شرکت در باز پرداخت دیون کوتاه مدت و یا عمل به تعهدات کوتاه مدت می باشند که در آن، نسبت جاری، نسبت آنی و سرمایه در گردش به شرح زیر قرار دارند.
نسبت جاری:
یکی از نسبت های نقدینگی است که میزان قدرت باز پرداخت بدهی جاری را نشان می دهد و به صورت زیر محاسبه می گردد.
بدهی جاری/ دارایی جاری = نسبت جاری
نسبت جاری باید از عدد 1 بزرگ تر باشد، زیرا اگر از 1 کمتر باشد یعنی، شرکت توانایی پرداخت بدهی های خود را ندارد. بنابراین نسبت جاری نباید از مقدار مشخصی (معمولا عدد 2) بیشتر گردد، زیرا زیاد بودن نسبت جاری، یعنی بدون استفاده ماندن دارایی های شرکت و یا خوابیدن سرمایه شرکت.
نسبت آنی:
یکی از اقلام دارایی جاری که در محاسبه نسبت های جاری استفاده می شود، نسبت آنی می باشد که موجودی مواد و کالاهایی را نشان می دهد که از قابلیت نقد شوندگی کم تری برخوردار هستند. بنابراین برای دقیق تر شدن مقدار نسبت نقدینگی، از نسبت آنی به صورت زیر استفاده می گردد:
بدهی جاری/ (موجودی مواد و کالا – دارایی های جاری) = نسبت آنی
نسبت بازده دارایی ها: منظور از نسبت سود به زیان چیست؟
این نسبت نشان دهنده این است که شرکت در ازای دارایی های مورد استفاده خود تا چه میزان سودآوری داشته است که این نسبت از طریق رابطه زیر قابل محاسبه می باشد:
میانگین جمع دارایی ها/ سود خالص = بازده دارایی
نسبت های اهرمی:
به نسبت هایی گفته می شود که نشان دهنده توانایی سازمان برای باز پرداخت بدهی های خود می باشد. این نسبت ها به حجم کل بدهی های واحد تاکید دارد که توان واحد را برای انجام تعهدات کوتاه مدت و بلند مدت خود منعکس می سازند.
نسبت بدهی به سرمایه:
این نسبت توانایی شرکت را برای تعهد به دیون خود نشان می دهد که با استفاده از رابطه زیر قابل محاسبه می باشد.
مجموع دارایی ها/ مجموع بدهی ها = نسبت بدهی
نسبت مالکانه:
این نسبت، نشان دهنده میزان سهم نسبت صاحبان سهام از کل دارایی های شرکت است که ازرابطه زیر محاسبه می گردد.
مجموع دارایی ها/ مجموع حقوق صاحبان سهام = نسبت منظور از نسبت سود به زیان چیست؟ مالکانه
نسبت پوشش بهره:
در واقع نشان دهنده توان شرکت برای پرداخت هزینه های مالی (مثلا بهره وام های دریافتی) از محل سود عملیاتی می باشد که با استفاده از رابطه زیر قابل محاسبه خواهد بود:
هزینه مالی/ سود عملیاتی = پوشش بهره
اگر نسبت پوشش برابر عدد 4 باشد یعنی این واحد قادر است تا 4 برابر هزینه های عملیاتی را از محل سود عملیاتی خود پرداخت نماید. همچنین منفی بودن درصد پوشش بهره، یعنی این شرکت متحمل زیان عملیاتی شده است.
موسسه مشاوران مطالعه مقاله کشف تقلب یا تخلف اداری را به شما عزیزان پیشنهاد می نماید.
نسبت های نقدینگی
نسبت های فعالیت:
این نسبت، کاربرد منابع مالی یا دارایی هایی که در اختیار مدیران است و همچنین میزان کارایی مدیریت سازمان را نشان می دهد.
نسبت گردش موجودی کالا :
این نسبت شامل دوره گردش موجودی کالا، فاصله زمانی، دریافت مواد اولیه و تبدیل آن به کالای فروخته شده می باشد. در واقع به مدت زمانی منظور از نسبت سود به زیان چیست؟ گفته می شود که طول می کشد تا مواد اولیه به کالا تبدیل شوند و به فروش برسند که از طریق رابطه زیر محاسبه می گردد.
میانگین موجودی مواد و کالا/ بهای تمام شده کالا فروش رفته = گردش موجودی کالا
گردش موجودی کالا/ ۱ = دوره گردش موجودی کالا
نسبت گردش جمع دارایی:
نسبت گردش جمع دارایی ها، میزان کسب درآمد و دارایی های یک شرکت را نمایش می دهد، در واقع هر چه این نسبت بالاتر باشد، نشان دهنده کسب درآمد بیشتر و بهره وری بالاتر شرکت است که با توجه به رابطه زیر محاسبه می گردد.
میانگین جمع دارایی/ فروش = نسبت گردش جمع دارایی
نسبت های سودآوری:
نسبت های سودآوری به طور مشخصی میزان سودآوری شرکت مورد نظر را محاسبه می نمایند و در فرمت های مختلف آنها را نمایش می دهد.
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام:
حقوق صاحبان سهام از کسر نمودن بدهی ها از کل دارایی های حاصل می گردد. بازده حقوق صاحبان سهام، نتایج سرمایه گذاری صاحبان سهام را نشان می دهد که رابطه زیر این بازده را محاسبه می کند.
حقوق صاحبان سهام/ سود خالص = بازده حقوق صاحبان سهام
نسبت حاشیه سود ناخالص:
حاشیه سود ناخالص، اثر بخشی قیمت گذاری و کارایی تولید را منعکس می نماید که از طریق رابطه زیر محاسبه می گردد.
فروش/ سود ناخالص = حاشیه سود ناخالص
نسبت حاشیه سود عملیاتی:
این نسبت، تمامی هزینه های عملیاتی را در نظر می گیرد و حاشیه سود عملیاتی میزان سود عملیاتی را از طریق رابطه زیر محاسبه می کند.
فروش/ سود عملیاتی = حاشیه سود عملیاتی
نسبت حاشیه سود خالص:
نسبت سوددهی پس از کسر مالیات را برای هر شرکت مشخص می کند که از رابطه زیر قابل محاسبه خواهد بود:
فروش/ سود خالص = حاشیه سود خالص
نسبت نرخ بازده دارایی:
نرخ بازده دارایی، نسبت دیگریست که از ضرب حاشیه سود خالص در نسبت گردش دارایی حاصل می گردد.
پرسش و پاسخ متداول در مورد نسبت های مالی:
آیا برای تصمیم گیری های یک سازمان، فقط یک نسبت مورد نظر می باشد؟
خیر، در تصمیم گیری یک سازمان فقط یک نسبت مورد نظر نمی باشد، زیرا این تمام نسبت های مالی، نتایج عملیات و وضع مالی شرکت را در دوره های مختلف بیان می کند.
نسبت های مالی شامل چه چیزهایی می شود؟
این نسبت های مالی، اقلام موجود در صورت های مالی را خود جای می دهند و با بررسی آن ها می توان نسبت ریالی را به نسبت قابل مقایسه تغییر داد. این نسبت ها بین صورت های مالی و اطلاعات موجود ارتباط معناداری به وجود می آورند و استفاده کنندگان می توانند قدرت تحلیل داشته باشند.
نسبت نقدینگی چیست؟
نسبت نقدینگی توانایی شرکت در باز پرداخت قرض های کوتاه مدت و بلند مدت را نشان می دهد و نسبت جاری، نسبت آنی و سرمایه در گردش هم در آن قرار دارد.
نسبت جاری جزء نسبت های نقدینگی می باشد و مقیاس توان بازپرداخت بدهی را مشخص می کند.
نسبت آنی جزء اقلام دارایی جاری می باشد و در محاسبه نسبت های جاری مورد استفاده قرار می گیرد. این نسبت موجودی مواد و کالاهای را که می توان آن ها را نقد کرد نشان می دهد.
نسبت بازده دارایی چیست؟
نسبت بازده دارایی، میزان سوددهی شرکت را در برابر دارایی ها نشان می دهد. این نسبت نشان می دهد که این دارایی ها تا چه میزان سودآوری داشته اند.
نسبت اهرمی چیست؟
نسبت اهرمی، توانایی سازمان را برای بازپرداخت بدهی نشان می دهد. این نسبت توان واحد اقتصادی مربوطه را برای حجم کل بدهی های بلند مدت و کوتاه مدت بررسی می کند.
نسبت بدهی به سرمایه چیست؟
نسبت بدهی به سرمایه، توانایی شرکت را برای تعهد به قرض هایش نشان می دهد.
نسبت پوشش بهره چیست؟
نسبت پوشش بهره، نشان دهنده توانایی واحد اقتصادی مربوطه برای پرداخت هزینه های مالی وام های دریافتی از سود عملیاتی می باشد.
نسبت فعالیت چیست؟
نسبت فعالیت، میزان دارایی مدیران و کاربرد منابع مالی و دارایی های در اختیار را نشان می دهد.
نسبت گردش موجودی کالا چیست؟
نسبت گردش موجودی کالا، دوره گردش موجودی کالا، فاصله زمانی، دریافت مواد اولیه و تبدیل آن به کالای فروخته شده را نشان می دهد. در واقع نشان می دهد که چه مدت زمانی طول می کشد که مواد اولیه به کالا تبدیل بشود.
نسبت گردش جمع دارایی چیست؟
نسبت گردش جمع دارایی مقدار درآمد به دست آمده و میزان دارایی شرکت را نشان می دهد و بالا رفتن این نسبت، نشان دهنده درآمد بیشتر و بهره وری بهتر می باشد.
نسبت سودآوری چیست؟
نسبت سودآوری، میزان سودآوری شرکت را محاسبه می کند و در حالت های مختلف نشان می دهد.
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام چیست؟
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام، نتیجه سرمایه گذاری صاحبان سهام را نشان می دهد و از کم کردن بدهی از دارایی به دست می آید.
نسبت حاشیه سود ناخالص چیست؟
نسبت حاشیه سود ناخالص، در واقع نشان دهنده تاثیر قیمت و کارایی تولید را مشخص می کند.
نسبت حاشیه سود عملیاتی چیست؟
نسبت حاشیه سود عملیاتی، کلیه هزینه های عملیاتی را مشخص می کند.
نسبت حاشیه سود خالص چیست؟
نسبت حاشیه سود خالص، سود به دست آمده بعد از کسر مالیات می باشد.
نسبت نرخ بازده دارایی چیست؟
نسبت نرخ بازده دارایی، حالص ضرب حاشیه سود خالص نسبت به گردش دارایی می باشد.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله معاملات تجاری را به شما پیشنهاد می کنیم.
دیدگاه شما