تحلیل سنتیمنت ارز دیجیتال چیست و چگونه در معامله کاربرد دارد؟
بهرهمندی از ابزارهای مناسب تحلیل میتواند در بسیاری مواقع راهگشای تصمیمگیری درستتریدرها باشد و ابزار احساسات یا سنتیمنت یکی از این ابزارهاست. استفاده صحیح از این ابزار روشی کارآمد برای تصمیمگیری معاملهگران بیت کوین است. گاهی بازار دارای نوسانات شدیدی است و این مسئله تشخیص روند و وضعیت بازار را برای تحلیل گران بسیار سخت میکند. درست در چنین زمانی است که ابزارهای تحلیل سنتیمنت میتوانند دیدگاهی درستتر نسبت به بازار را فراهم میکند.
بهطورکلی سنتیمنت بازارها یا در حالت خرسی (نزولی) و یا در حالت گاوی (صعودی) است. در این مقاله به معرفی سه شاخص یا اندیکاتور میپردازیم که میتوانند روشهای تحلیل سنتیمنتال در بازارها روشهای تحلیل سنتیمنتال در بازارها به نحو مستقل مورد استفاده قرار بگیرند. با این وجود برخی ترجیح میدهند که تصمیم نهایی خود را بر اساس برآیند نهایی حاصل از هر سه شاخص بگیرند.
شاخص ترس و طمع Fear & Greed Index
شاخص ترس و طمع بیشک یکی از محبوبترین شاخصهای احساسی یا سنتیمنت است که در حال حاضر در بازار بیت کوین مورد استفاده قرار میگیرد.
این شاخص نشاندهنده جسارت یا ترس سرمایهگذاران در بازار است. شاخص ترس و طمع عددی بین ۰ و ۱۰۰ است. هرچه این مقدار به صفر نزدیکتر باشد، نشان از ترس سرمایهگذاران دارد و هرچه این مقدار به ۱۰۰ نزدیکتر باشد، به معنای طمع سرمایهگذاران است.
عوامل متعددی بر این شاخص تأثیرگذار است مثل: نوسانات، مومنتوم و حجم بازار، مومنتوم رسانههای اجتماعی و سلطه بیت کوین!
چگونگی استفاده از شاخص ترس و طمع
استفاده از این شاخص بسیار آسان است. زمانی که شاخص نگرانی و ترس سرمایهگذاران را نشان بدهد از این فرصت به عنوان فرصتی برای خرید و زمانی که شاخص نشاندهنده طمع سرمایهگذاران است این فرصت به عنوان فرصتی برای فروش قلمداد میشود.
اگر مقدار عدد شاخص به زیر ۲۰ برسد به معنای فراگیر شدن ترس در بازار است و زمانی که این مقدار از ۸۰ عبور میکند، در حالی که اعتماد به نفس عده زیادی از معاملهگران به ضررشان تمام میشود؛ برخی از سرمایهگذاران هوشمند دست به فروش میزنند.
شاخص گاو و خرس Bulls & Bears Index
شاخص گاو و خرس یک اندیکاتور سنتیمنت است که با بررسی مکالمات رد و بدل شده در رسانههای اجتماعی مانند توییتر، ردیت و بیت کوین تاک تعیین میکند که بار و احساسات درباره بیت کوین صعودی یا نزولی است.
این شاخص مقداری بین ۰ تا ۱ است. این اندیکاتور به ۹۳ موضوع و احساس در رسانههای اجتماعی حساس است و نتیجه دادههای تحلیلی خود را با بررسی این موارد به دست میآورد.
چگونگی استفاده از شاخص گاو و خرس
مقدار نزدیک به صفر، نشان از بازار خرسی بیت کوین دارد. این در حالی است که میزان نزدیک به ۱ احساس سرمایهگذاران بیت کوین را صعودی قلمداد میکند. اگر به خرد جمعی اعتقاد دارید؛ میتوانید زمانی که این شاخص شروع به بالا رفتن کرده، بیت کوین بخرید و با افت شاخص بفروشید.
شاخص احساسات بیت کوین Bitcoin Sentiment Index
شاخص احساسات بیت کوین یکی دیگر از شاخصهای تحلیل سنتیمنتال در رسانههای اجتماعی است که هدف آن ارائه بینشی در خصوص احساس سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال در زمانهای معین است.
مقدار این شاخص با استفاده از ماشین لرنینگ (Machine learning) محاسبه میشود. در این روش پستهای رسانههای اجتماعی که از بیت کوین نام بردهاند؛ زیر نظر گرفته میشوند.
این روش ممکن است بینشهای جذابی ارائه دهد اما منتقدان این روش معتقدند که ارزیابی درستی این ابزار دشوار است زیرا مشخص نیست که چه عواملی به طور دقیق در فرآیند محاسبه در نظر گرفتهشده است.
چگونگی استفاده از روشهای تحلیل سنتیمنتال در بازارها شاخص احساسات بیت کوین
هنگامیکه خط شاخص رو به پایین میرود؛ احساسات بازار به شکل نزولی درمیآید و وقتی خط احساسات شاخص رو به بالا میرود نشان از آن دارد که افراد در رسانههای اجتماعی بیشتر احساسات مربوط به صعودی بودن را ابراز میکنند.
نکاتی در مورد استفاده از ابزارهای تحلیل سنتیمنت یا احساسات
همیشه در نظر داشته باشید که هیچ شاخص احساساتی مطلقاً قیمت آینده را پیشبینی نمیکند. حتی اگر هر سه شاخص ذکر شده علائمی برای زمان مناسب خرید بیت کوین از خود نشان دهند؛ باز هم قیمت میتواند تحت تأثیر عوامل دیگری به طور ناگهانی کاهش یابد.
در حالت ایده آل شاخصهای احساس بیت کوین باید یکی از ابزارهای پیشبینی بازار برای شما باشند. پایهریزی استراتژی معاملاتی شما تنها بر اساس این شاخصها میتواند بسیار خطرناک باشد.
به عنوان یک معاملهگر، بهرهگیری از طیف وسیعی از ابزارها به شما کمک میکند تا تخمین بهتری از آینده بازار در اختیار داشته باشید.
سخن پایانی
همیشه بهتر است در هنگام پیشبینی بازار با تحلیل تکنیکال از چندین شاخص استفاده کنید. شاخصهای معرفی شده در بالا میتواند به پیشبینی شما کمک کنند؛ اما به تنهایی نمیتوانند تعیینکننده باشد. فراموش نکنید که در بازارهای مالی هر روز باید در حال آموختن باشید. چون همانطور که میدانید دانش قدرت است. و هرچه بیشتر بدانید ، بیشتر میتوانید درآمد کسب کنید!
تحلیل سنتیمنت ارز دیجیتال چیست و چگونه در معامله کاربرد دارد؟
بهرهمندی از ابزارهای مناسب تحلیل میتواند در بسیاری مواقع راهگشای تصمیمگیری درستتریدرها باشد و ابزار احساسات یا سنتیمنت یکی از این ابزارهاست. استفاده صحیح از این ابزار روشی کارآمد برای تصمیمگیری معاملهگران بیت کوین است. گاهی بازار دارای نوسانات شدیدی است و این مسئله تشخیص روند و وضعیت بازار را برای تحلیل گران بسیار سخت میکند. درست در چنین زمانی است که ابزارهای تحلیل سنتیمنت میتوانند دیدگاهی درستتر نسبت به بازار را فراهم میکند.
بهطورکلی سنتیمنت بازارها یا در حالت خرسی (نزولی) و یا در حالت گاوی (صعودی) است. در این مقاله به معرفی سه شاخص یا اندیکاتور میپردازیم که میتوانند به نحو مستقل مورد استفاده قرار بگیرند. با این وجود برخی ترجیح میدهند که تصمیم نهایی خود را بر اساس برآیند نهایی حاصل از هر سه شاخص بگیرند.
شاخص ترس و طمع Fear & Greed Index
شاخص ترس و طمع بیشک یکی از محبوبترین شاخصهای احساسی یا سنتیمنت است که در حال حاضر در بازار بیت کوین مورد استفاده قرار میگیرد.
این شاخص نشاندهنده جسارت یا ترس سرمایهگذاران در بازار است. شاخص ترس و طمع عددی بین ۰ و ۱۰۰ است. هرچه این مقدار به صفر نزدیکتر باشد، نشان از ترس سرمایهگذاران دارد و هرچه این مقدار به ۱۰۰ نزدیکتر باشد، به معنای طمع سرمایهگذاران است.
عوامل متعددی بر این شاخص تأثیرگذار است مثل: نوسانات، مومنتوم و حجم بازار، مومنتوم رسانههای اجتماعی و سلطه بیت کوین!
چگونگی استفاده از شاخص ترس و طمع
استفاده از این شاخص بسیار آسان است. زمانی که شاخص نگرانی و ترس سرمایهگذاران را نشان بدهد از این فرصت به عنوان فرصتی برای خرید و زمانی که شاخص نشاندهنده طمع سرمایهگذاران است این فرصت به عنوان فرصتی برای فروش قلمداد میشود.
اگر مقدار عدد شاخص به زیر ۲۰ برسد به معنای فراگیر شدن ترس در بازار است و زمانی که این مقدار از ۸۰ عبور میکند، در حالی که اعتماد به نفس عده زیادی از معاملهگران به ضررشان تمام میشود؛ برخی از سرمایهگذاران هوشمند دست به فروش میزنند.
شاخص گاو و خرس Bulls & Bears Index
شاخص گاو و خرس یک اندیکاتور سنتیمنت است که با بررسی مکالمات رد و بدل شده در رسانههای اجتماعی مانند توییتر، ردیت و بیت کوین تاک تعیین میکند که بار و احساسات درباره بیت کوین صعودی یا نزولی است.
این شاخص مقداری بین ۰ تا ۱ است. این اندیکاتور به ۹۳ موضوع و احساس در رسانههای اجتماعی حساس است و نتیجه دادههای تحلیلی خود را با بررسی این موارد به دست میآورد.
چگونگی استفاده از شاخص گاو و خرس
مقدار نزدیک به صفر، نشان از بازار خرسی بیت کوین دارد. این در حالی است که میزان نزدیک به ۱ احساس سرمایهگذاران بیت کوین را صعودی قلمداد میکند. اگر به خرد جمعی اعتقاد دارید؛ میتوانید زمانی که این شاخص شروع به بالا رفتن کرده، بیت کوین بخرید و با افت شاخص بفروشید.
شاخص احساسات بیت کوین Bitcoin Sentiment Index
شاخص احساسات بیت کوین یکی دیگر از شاخصهای تحلیل سنتیمنتال در رسانههای اجتماعی است که هدف آن ارائه بینشی در خصوص احساس سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال در زمانهای معین است.
مقدار این شاخص با استفاده از ماشین لرنینگ (Machine learning) محاسبه میشود. در این روش پستهای رسانههای اجتماعی که از بیت کوین نام بردهاند؛ زیر نظر گرفته میشوند.
این روش ممکن است بینشهای جذابی ارائه دهد اما منتقدان این روش معتقدند که ارزیابی درستی این ابزار دشوار است زیرا مشخص نیست که چه عواملی به طور دقیق در فرآیند محاسبه در نظر گرفتهشده است.
چگونگی استفاده از شاخص احساسات بیت کوین
هنگامیکه خط شاخص رو به پایین میرود؛ احساسات بازار به شکل نزولی درمیآید و وقتی خط احساسات شاخص رو به بالا میرود نشان از آن دارد که افراد در رسانههای اجتماعی بیشتر احساسات مربوط به صعودی بودن را ابراز میکنند.
نکاتی در مورد استفاده از ابزارهای تحلیل سنتیمنت یا احساسات
همیشه در نظر داشته باشید که هیچ شاخص احساساتی مطلقاً قیمت آینده را پیشبینی نمیکند. حتی اگر هر سه شاخص ذکر شده علائمی برای زمان مناسب خرید بیت کوین از خود نشان دهند؛ باز هم قیمت میتواند تحت تأثیر عوامل دیگری به طور ناگهانی کاهش یابد.
در حالت ایده آل شاخصهای احساس بیت کوین باید یکی از ابزارهای پیشبینی بازار برای شما باشند. پایهریزی استراتژی معاملاتی شما تنها بر اساس این شاخصها میتواند بسیار خطرناک باشد.
به عنوان یک معاملهگر، بهرهگیری از طیف وسیعی از ابزارها به شما کمک میکند تا تخمین بهتری از آینده بازار در اختیار داشته باشید.
سخن پایانی
همیشه بهتر است در هنگام پیشبینی بازار با تحلیل تکنیکال از چندین شاخص استفاده کنید. شاخصهای معرفی شده در بالا میتواند به پیشبینی شما کمک کنند؛ اما به تنهایی نمیتوانند تعیینکننده باشد. فراموش نکنید که در بازارهای مالی هر روز باید در حال آموختن باشید. چون همانطور که میدانید دانش قدرت است. و هرچه بیشتر بدانید ، بیشتر میتوانید درآمد کسب کنید!
ترکیب سه سبک بنیادی، تکنیکال و سنتیمنتال!
روشهای مختلفی برای تحلیل بازار فارکس وجود دارند. در تمامی سبکها هدف پیدا کردن فرصت معاملاتی سودآور است. تجربه ثابت کرده که ترکیب روشهای مختلف میتواند سودهای خوبی به دنبال داشته باشد. در حرفه معاملهگری سه سبک تحلیل فاندامنتال، تکنیکال و سنتیمنتال حرف اول و آخر را میزنند. برخی از معامله گران سعی میکنند تنها در یکی از این سبکها تخصص پیدا کنند، اما ترکیب روشهای مختلف میتواند شانس موفقیت معاملات را بالا ببرد. حقیقت این است که اگر میخواهید بازار را به طور جامع تحلیل کنید، به هر سه سبک نیاز دارید. اگر تنها به یکی از سبکها تمرکز کنید، تحلیلهای شما ضعیف خواهند بود و در نتیجه با ضرر از بازار خارج خواهید شد. اما چگونه میتوان سبکهای مختلف را با یکدیگر ترکیب کرد؟
آشنایی با تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis)
سبک تحلیل فاندامنتال یا بنیادی بیشتر روی فاکتور های اقتصادی که بر ارزش ارز تأثیر دارند تمرکز کرده است. برخی شاخصهای اقتصادی مثل شاخص تورم، نرخ بهره، مسائل سیاسی، نرخ بیکاری و شاخص تولید ناخالص داخلی یا GDP بیشترین تأثیر را بر ارزش ارزهای موجود در بازار فارکس دارند. معاملهگرانی که از تحلیل فاندامنتال استفاده میکنند، با تحلیل شاخصهای اقتصادی به دنبال فرصتهای معاملاتی هستند و معتقدند که وضعیت بنیادی اقتصاد نشانگر قیمت برابری ارزها هستند.
به همین دلیل کشوری که اقتصاد قویتری دارد، قیمت و ارزش ارز آن کشور هم بالاتر خواهد بود. تحلیلگران فاندامنتال با ارزیابی شرایط بنیادی اقتصاد یک کشور به این نتیجه میرسند که ارزش ارز کشور مربوطه به مرور زمان در برابر رقبا تضعیف یا تقویت خواهد شد. از آنجایی که شاخصهای اقتصادی و تصمیمگیریها در رابطه با سیاستهای پولی و مالی به طور مرتب به روز رسانی میشوند، تحلیلگر فاندامنتال هم به طور منظم شرایط را ارزیابی میکند و روندهای بلندمدت و میانمدت را تشخص میدهد.
قبل از اینکه شاخصهای اقتصادی منتشر شوند و یا نشستهای تعیین نرخ بهره برگزار شوند، نشانههایی در بازار دیده میشوند که میتوانند چشمانداز ارزهای موجود را تائید و یا تغییر دهند. شاخصهای اقتصادی پیشرو چنین قابلیتی دارند. یعنی با انتشار اخبار اقتصادی جدید، مشخص میشود که تحلیل بنیادی فعلی همچنان صحت دارد و یا نقض شده است.
شاخصهای اقتصادی معمولاً در سه گروه دستهبندی میشوند:
- شاخصهای اقتصادی که طبق انتظارات و پیشبینی بازار منتشر میشوند. یعنی دادههای اقتصادی منتشرشده با پیشبینی بازار همخوانی دارند.
- شاخصهای اقتصادی که بهتر از پیشبینی بازار هستند. یعنی دادههای جدید بهتر از انتظارات هستند.
- شاخصهای اقتصادی که بدتر از پیشبینی بازار هستند. یعنی دادههای جدید بازار را ناامید میکنند.
تفسیر اینکه دادههای جدید بهتر یا بدتر از پیشبینیهای قبلی هستند باعث تشدید نوسانات بازار میشوند. در واقع وقتی دادههای اقتصادی با پیشبینی یا انتظارات بازار انحراف پیدا میکنند، یعنی تحلیلهای قبلی هم نقض شدهاند و باید معامله گران تصمیمات جدیدی اتخاذ کنند. همین تصمیمات جدید باعث تغییر قیمتها در بازار میشوند. هر چقدر انحراف دادههای اقتصادی از پیشبینی بازار بیشتر باشند، اندازه و سرعت حرکات قیمتی بازار هم بزرگتر و سریعتر خواهد بود.
اگر دادههای اقتصادی منتشر شده بهتر از پیشبینی بازار باشند، به این معنی است که چشمانداز اقتصادی کشور مورد نظر بهبود یافته و در نتیجه ارز مربوطه هم در برابر رقبا تقویت خواهد شد. در مقابل اگر دادههای اقتصادی ضعیفتر از پیشبینیها باشند، به این معنی است که چشمانداز اقتصادی کشور مورد نظر تضعیف شده و ارز مربوطه هم به مرور زمان در برابر رقبا سقوط خواهد کرد. اکثر معامله گران فاندامنتال بر این باورند که اگر دادههای اقتصادی منتشر شده با پیشبینیهای بازار همخوانی داشته باشند، تأثیری بر قیمت ارز نخواهند داشت.
آشنایی با تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)
در سبک تحلیل تکنیکال هدف اصلی تحلیلگر بررسی رفتار بازار در گذشته است. تحلیلگر با بررسی رفتار قبلی بازار سعی میکند روند آتی ارزها را برآورد کند. تحلیلگران تکنیکال از سیستمهای مختلفی برای ارزیابی تاریخچه بازار استفاده میکنند تا شاید فرصتهای معاملاتی را کشف کنند. برخی از تکنیک ها و ابزار مورد استفاده در تحلیل تکنیکال عبارتاند از الگوهای نموداری، سطوح حمایتی و مقاومت، خطوط روند و اندیکاتورهای تکنیکال.
تحلیلگران تکنیکال به سه فرضیه اساسی باور دارند. اول اینکه همه چیز در قیمتها پیشخور شده است. یعنی معاملهگر تکنیکال بر این باور است که تمامی عوامل بنیادی که بر ارزش ارز تأثیر دارند، در قیمتها تأثیر داده شده اند. به همین دلیل از دید تحلیل تکنیکال ارزیابی حرکات قیمتی در نمودار کافی است و نیازی به یافتن دلیل نوسانات و حرکات قیمتی بازار نیست.
دوم اینکه تحلیلگران تکنیکال تأکید دارند که حرکات قیمتی ارزها از یک روند پیروی میکند. به همین دلیل سه روند صعودی، نزولی و خنثی (بازار بدون روند) را تعریف کردهاند. بعد از اینکه روندی شروع میشود، تحلیلگر تکنیکال چنین تصور میکند که بازار از روند موجود تبعیت خواهد کرد. به همین دلیل تحلیلگر تکنیکال تنها در جهت روند معامله میکند.
آخرین باوری که در تحلیلگران تکنیکال وجود دارد، تکرار تاریخ است. تحلیلگر رفتار و الگوهای قبلی بازار را به کمک نمودارهای قیمتی کشف میکند و بر همین اساس پیشبینی میکند که این رفتار در آینده هم تکرار خواهد شد.
آشنایی با سبک تحلیل سنتیمنت (Sentiment Analysis)
تحلیل سینتیمنتال یا روشهای تحلیل سنتیمنتال در بازارها تحلیل انتظارات و تمایلات بازار سومین سبکی است که اخیراً در بازارهای مالی طرفداران زیادی پیدا کره است. در سبک تحلیل سنتیمنت سعی میشود تا انتظارات و رفتار فعالین بازار بررسی و تحلیل شود. هر بازاری، بازیگران خود را دارد و هر بازیگری هم احساس خاصی نسبت به آینده ارزها دارد. این احساسات و انتظارات است که در نهایت باعث اتخاذ تصمیمات معاملهگری میشوند.
در واقع روند ارزها در نهایت نشانگر ترکیبی از احساسات و ترجیحات معامله گران حاضر در بازار خواهد بود. به طور مثال اگر جفت ارز EURUSD در روند صعودی قرار دارد، به این معنی است که معامله گران EURUSD سنتیمنت صعودی (گاوی) نسبت به یورو دارند.
از آنجایی که اکثر حاضرین در بازار فارکس، معاملهگر خُرد محسوب میشوند، تأثیرگذاری بر قیمتها هم کار سختی است. در واقع اگر ما باور کنیم که ارزش پوند انگلستان به مرور زمان تقویت خواهد شد، اما سایرین تصور کنند که روند این ارز نزولی خواهد بود، ما نمیتوانیم دیدگاه خود را بر بازار غالب کنیم. به همین دلیل تحلیلگر سنتیمنتال سعی میکند تا دیدگاه سایر فعالین بزرگ بازار را پیدا کند و سپس به دیدگاه آنها باور کند و طبق آنها عمل کند.
یکی از روشهایی که معامله گران سنتیمنتال از آن برای فعالیت در بازار استفاده میکنند، معاملات خلاف روندی است. شاید کمی گمراه کننده باشد. چونکه در این روش معاملهگر بایستی بر خلاف سینتیمنت کلی بازار رفتار کند. یعنی اگر روند بازار صعودی است، معاملهگر بایستی به دنبال معامله فروش باشد. ایده اصلی طراحان این روش خیلی ساده است: اگر بازار با قدرت در یک جهت حرکت میکند، پس بازار به وضعیت اشباع رسیده و به زودی روند فعلی معکوس خواهد شد. گزارش COT که توسط CFTC منتشر میشود و یا اندیکاتورهایی مثل RSI میتوانند وضعیت اشباع خرید و فروش را مشخص کنند.
چگونه سه سبک فاندامنتال، تکنیکال و سنتیمنتال را ترکیب کنیم؟
در مثال اول به دنبال یک فرصت معاملاتی هستیم. نمودار چهارساعته AUDUSD را با ابزار فیبوناچی اصلاحی و اندیکاتور RSI بررسی میکنیم.
نمودار چهارساعته AUDUSD
ابزار فیبوناچی در تحلیل تکنیکال کاربرد دارند و برای تعیین سطوح اصلاحی بازار استفاده میشوند. همان طور که مشاهده میکنید، جفت ارز AUDUSD از ۰٫۸۱۳۵ دلار سقوط کرده و به ۰٫۷۷۶۱ دلار رسیده است. روند اولیه جفت ارز نزولی بوده است، به همین دلیل انتظار میرود با بازگشت صعودی AUDUSD، شاهد مقاومتهای جدی در سطوح فیبوناچی باشیم. این سطوح فیبوناچی میتوانند فرصت معاملاتی فروش ایجاد کنند. پس با رسم ابزار فیبوناچی اصلاحی در تلاش هستیم سطوح مناسب برای فروش را پیدا کنیم.
بعد از پایان تحلیل تکنیکال، به وضعیت بنیادی جفت ارز نگاه میکنیم. در زمان تشکیل نمودار چهارساعته بالایی، سخنرانی رئیس بانک رزرو استرالیا را در پیش داشتیم. سخنرانی رئیس بانک رزرو استرالیا میتواند چشمانداز سیاستهای پولی استرالیا را مشخص کند. سخنرانی ۱۶ فوریه ۲۰۱۸ رئیس بانک مرکزی استرالیا متمایل به سیاستهای انبساطی پولی بود، که در نتیجه دلار استرالیا سقوط کرده است. این یعنی از دید فاندامنتال هم معامله فروش در AUDUSD منطقی است.
سرانجام به اندیکاتور RSI نگاه میکنیم تا بازار را از دید سبک سنتیمنتال هم بررسی کنیم. این اندیکاتور در حال نزدیک شدن به محدوده اشباع خرید است. یعنی به زودی بازگشت صعودی بازار به پایان خواهد رسید و باید فروش زد.
این یعنی هر سه سبک تکنیکال، فاندامنتال و سنتیمنتال از معامله فروش حمایت میکنند. طبق نمودار چهارساعته AUDUSD، بازار هم در چند روز بعد سقوط کرده است.
در مثال بعدی میخواهیم نمودار چهارساعته GBPUSD را بررسی کنیم.
نمودار چهارساعته GBPUSD
همان طور که در نمودار دیده میشود، از دید تحلیل تکنیکال روند بازار خنثی است. دو خط موازی رسم شده که هر کدام از یک سو حرکات صعودی و نزولی را محدود کردهاند. با شکست سقف یا اوج این فاز خنثی بایستی به دنبال فرصت معاملاتی بود. اگر GBPUSD به بالای مقاومت عبور کند، میتوان وارد معامله خرید شد و اگر GBPUSD به زیر حمایت سقوط کند، فرصت معاملاتی فروش فراهم خواهد شد.
حال که وضعیت تکنیکال مشخص شده، بهتر است که وضعیت فاندامنتال بازار را هم بررسی کنیم. در تقویم اقتصادی فارکس، دادههای اقتصادی مهمی از انگلستان منتشر خواهند شد. در تاریخ ۹ ژوئن ۲۰۱۷ شاخص تولیدی انگلستان را در پیش داشتیم. این گزارش میتواند سلامت اقتصاد انگلستان را نشان دهد. اما وقتیکه شاخص منتشر شد، خیلی ضعیفتر از پیشبینیهای بازار بود. در نتیجه پوند انگلستان تضعیف شد.
حال که مشخص شده باید در GBPUSD فروشنده بود، بهتر است که به وضعیت سنتیمنت GBPUSD هم توجه کنیم. طبق اندیکاتور RSI جفت ارز در حال نزدیک شدن به محدوده اشباع خرید (۷۰) بود. یعنی به زودی حرکات صعودی به پایان خواهند رسید و فشارهای فروش تشدید خواهند شد.
ترکیب سه سبک بنیادی، تکنیکال و سنتیمنتال!
روشهای مختلفی برای تحلیل بازار فارکس وجود دارند. در تمامی سبکها هدف پیدا کردن فرصت معاملاتی سودآور است. تجربه ثابت کرده که ترکیب روشهای مختلف میتواند سودهای خوبی به دنبال داشته باشد. در حرفه معاملهگری سه سبک تحلیل فاندامنتال، تکنیکال و سنتیمنتال حرف اول و آخر را میزنند. برخی از معامله گران سعی میکنند تنها در یکی از این سبکها تخصص پیدا کنند، اما ترکیب روشهای مختلف میتواند شانس موفقیت معاملات را بالا ببرد. حقیقت این است که اگر میخواهید بازار را به طور جامع تحلیل کنید، به هر سه سبک نیاز دارید. اگر تنها به یکی از سبکها تمرکز کنید، تحلیلهای شما ضعیف خواهند بود و در نتیجه با ضرر از بازار خارج خواهید شد. اما چگونه میتوان سبکهای مختلف را با یکدیگر ترکیب کرد؟
آشنایی با تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis)
سبک تحلیل فاندامنتال یا بنیادی بیشتر روی فاکتور های اقتصادی که بر ارزش ارز تأثیر دارند تمرکز کرده است. برخی شاخصهای اقتصادی مثل شاخص تورم، نرخ بهره، مسائل سیاسی، نرخ بیکاری و شاخص تولید ناخالص داخلی یا GDP بیشترین تأثیر را بر ارزش ارزهای موجود در بازار فارکس دارند. معاملهگرانی که از تحلیل فاندامنتال استفاده میکنند، با تحلیل شاخصهای اقتصادی به دنبال فرصتهای معاملاتی هستند و معتقدند که وضعیت بنیادی اقتصاد نشانگر قیمت برابری ارزها هستند.
به همین دلیل کشوری که اقتصاد قویتری دارد، قیمت و ارزش ارز آن کشور هم بالاتر خواهد بود. تحلیلگران فاندامنتال با ارزیابی شرایط بنیادی اقتصاد یک کشور به این نتیجه میرسند که ارزش ارز کشور مربوطه به مرور زمان در برابر رقبا تضعیف یا تقویت خواهد شد. از آنجایی که شاخصهای اقتصادی و تصمیمگیریها در رابطه با سیاستهای پولی و مالی به طور مرتب به روز رسانی میشوند، تحلیلگر فاندامنتال هم به طور منظم شرایط را ارزیابی میکند و روندهای بلندمدت و میانمدت را تشخص میدهد.
قبل از اینکه شاخصهای اقتصادی منتشر شوند و یا نشستهای تعیین نرخ بهره برگزار شوند، نشانههایی در بازار دیده میشوند که میتوانند چشمانداز ارزهای موجود را تائید و یا تغییر دهند. شاخصهای اقتصادی پیشرو چنین قابلیتی دارند. یعنی با انتشار اخبار اقتصادی جدید، مشخص میشود که تحلیل بنیادی فعلی همچنان صحت دارد و یا نقض شده است.
شاخصهای اقتصادی معمولاً در سه گروه دستهبندی میشوند:
- شاخصهای اقتصادی که طبق انتظارات و پیشبینی بازار منتشر میشوند. یعنی دادههای اقتصادی منتشرشده با پیشبینی بازار همخوانی دارند.
- شاخصهای اقتصادی که بهتر از پیشبینی بازار هستند. یعنی دادههای جدید بهتر از انتظارات هستند.
- شاخصهای اقتصادی که بدتر از پیشبینی بازار هستند. یعنی دادههای جدید بازار را ناامید میکنند.
تفسیر اینکه دادههای جدید بهتر یا بدتر از پیشبینیهای قبلی هستند باعث تشدید نوسانات بازار میشوند. در واقع وقتی دادههای اقتصادی با پیشبینی یا انتظارات بازار انحراف پیدا میکنند، یعنی تحلیلهای قبلی هم نقض شدهاند و باید معامله گران تصمیمات جدیدی اتخاذ کنند. همین تصمیمات جدید باعث تغییر قیمتها در بازار میشوند. هر چقدر انحراف دادههای اقتصادی از پیشبینی بازار بیشتر باشند، اندازه و سرعت حرکات قیمتی بازار هم بزرگتر و سریعتر خواهد بود.
اگر دادههای اقتصادی منتشر شده بهتر از پیشبینی بازار باشند، به این معنی است که چشمانداز اقتصادی کشور مورد نظر بهبود یافته و در نتیجه ارز مربوطه هم در برابر رقبا تقویت خواهد شد. در مقابل اگر دادههای اقتصادی ضعیفتر از پیشبینیها باشند، به این معنی است که چشمانداز اقتصادی کشور مورد نظر تضعیف شده و ارز مربوطه هم به مرور زمان در برابر رقبا سقوط خواهد کرد. اکثر معامله گران فاندامنتال بر روشهای تحلیل سنتیمنتال در بازارها این باورند که اگر دادههای اقتصادی منتشر شده با پیشبینیهای بازار همخوانی داشته باشند، تأثیری بر قیمت ارز نخواهند داشت.
آشنایی با تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)
در سبک تحلیل تکنیکال هدف اصلی تحلیلگر بررسی رفتار بازار در گذشته است. تحلیلگر با بررسی رفتار قبلی بازار سعی میکند روند آتی ارزها را برآورد کند. تحلیلگران تکنیکال از سیستمهای مختلفی برای ارزیابی تاریخچه بازار استفاده میکنند تا شاید فرصتهای معاملاتی را کشف کنند. برخی از تکنیک ها و ابزار مورد استفاده در تحلیل تکنیکال عبارتاند از الگوهای نموداری، سطوح حمایتی و مقاومت، خطوط روند و اندیکاتورهای تکنیکال.
تحلیلگران تکنیکال به سه فرضیه اساسی باور دارند. اول اینکه همه چیز در قیمتها پیشخور شده است. یعنی معاملهگر تکنیکال بر این باور است که تمامی عوامل بنیادی که بر ارزش ارز تأثیر دارند، در قیمتها تأثیر داده شده اند. به همین دلیل از دید تحلیل تکنیکال ارزیابی حرکات قیمتی در نمودار کافی است و نیازی به یافتن دلیل نوسانات و حرکات قیمتی بازار نیست.
دوم اینکه تحلیلگران تکنیکال تأکید دارند که حرکات قیمتی ارزها از یک روند پیروی میکند. به همین دلیل سه روند صعودی، نزولی و خنثی (بازار بدون روند) را تعریف کردهاند. بعد از اینکه روندی شروع میشود، تحلیلگر تکنیکال چنین تصور میکند که بازار از روند موجود تبعیت خواهد کرد. به همین دلیل تحلیلگر تکنیکال تنها در جهت روند معامله میکند.
آخرین باوری که در تحلیلگران تکنیکال وجود دارد، تکرار تاریخ است. تحلیلگر رفتار و الگوهای قبلی بازار را به کمک نمودارهای قیمتی کشف میکند و بر همین اساس پیشبینی میکند که این رفتار در آینده هم تکرار خواهد شد.
آشنایی با سبک تحلیل سنتیمنت (Sentiment Analysis)
تحلیل سینتیمنتال یا تحلیل انتظارات و تمایلات بازار سومین سبکی است که اخیراً در بازارهای مالی طرفداران زیادی پیدا کره است. در سبک تحلیل سنتیمنت سعی میشود تا انتظارات و رفتار فعالین بازار بررسی و تحلیل شود. هر بازاری، بازیگران خود را دارد و هر بازیگری هم احساس خاصی نسبت به آینده ارزها دارد. این احساسات و انتظارات است که در نهایت باعث اتخاذ تصمیمات معاملهگری میشوند.
در واقع روند ارزها در نهایت نشانگر ترکیبی از احساسات و ترجیحات معامله گران حاضر در بازار خواهد بود. به طور مثال اگر جفت ارز EURUSD در روند صعودی قرار دارد، به این معنی است که معامله گران EURUSD سنتیمنت صعودی (گاوی) نسبت به یورو دارند.
از آنجایی که اکثر حاضرین در بازار فارکس، معاملهگر خُرد محسوب میشوند، تأثیرگذاری بر قیمتها هم کار سختی است. در واقع اگر روشهای تحلیل سنتیمنتال در بازارها ما باور کنیم که ارزش پوند انگلستان به مرور زمان تقویت خواهد شد، اما سایرین تصور کنند که روند این ارز نزولی خواهد بود، ما نمیتوانیم دیدگاه خود را بر بازار غالب کنیم. به همین دلیل تحلیلگر سنتیمنتال سعی میکند تا دیدگاه سایر فعالین بزرگ بازار را پیدا کند و سپس به دیدگاه آنها باور کند و طبق آنها عمل کند.
یکی از روشهایی که معامله گران سنتیمنتال از آن برای فعالیت در بازار استفاده میکنند، معاملات خلاف روندی است. شاید کمی گمراه کننده باشد. چونکه در این روش معاملهگر بایستی بر خلاف سینتیمنت کلی بازار رفتار کند. یعنی اگر روند بازار صعودی است، معاملهگر بایستی به دنبال معامله فروش باشد. ایده اصلی طراحان این روش خیلی ساده است: اگر بازار با قدرت در یک جهت حرکت میکند، پس بازار به وضعیت اشباع رسیده و به زودی روند فعلی معکوس خواهد شد. گزارش COT که توسط CFTC منتشر میشود و یا اندیکاتورهایی مثل RSI میتوانند وضعیت اشباع خرید و فروش را مشخص کنند.
چگونه سه سبک فاندامنتال، تکنیکال و سنتیمنتال را ترکیب کنیم؟
در مثال اول به دنبال یک فرصت معاملاتی هستیم. نمودار چهارساعته AUDUSD را با ابزار فیبوناچی اصلاحی و اندیکاتور RSI بررسی میکنیم.
نمودار چهارساعته AUDUSD
ابزار فیبوناچی در تحلیل تکنیکال کاربرد دارند و برای تعیین سطوح اصلاحی بازار استفاده میشوند. همان طور که مشاهده میکنید، جفت ارز AUDUSD از ۰٫۸۱۳۵ دلار سقوط کرده و به ۰٫۷۷۶۱ دلار رسیده است. روند اولیه جفت ارز نزولی بوده است، به همین دلیل انتظار میرود با بازگشت صعودی AUDUSD، شاهد مقاومتهای جدی در سطوح فیبوناچی باشیم. این سطوح فیبوناچی میتوانند فرصت معاملاتی فروش ایجاد کنند. پس با رسم ابزار فیبوناچی اصلاحی در تلاش هستیم سطوح مناسب برای فروش را پیدا کنیم.
بعد از پایان تحلیل تکنیکال، به وضعیت بنیادی جفت ارز نگاه میکنیم. در زمان تشکیل نمودار چهارساعته بالایی، سخنرانی رئیس بانک رزرو استرالیا را در پیش داشتیم. سخنرانی رئیس بانک رزرو استرالیا میتواند چشمانداز سیاستهای پولی استرالیا را مشخص کند. سخنرانی ۱۶ فوریه ۲۰۱۸ رئیس بانک مرکزی استرالیا متمایل به سیاستهای انبساطی پولی بود، که در نتیجه دلار استرالیا سقوط کرده است. این یعنی از دید فاندامنتال هم معامله فروش در AUDUSD منطقی است.
سرانجام به اندیکاتور RSI نگاه میکنیم تا بازار را از دید سبک سنتیمنتال هم بررسی کنیم. این اندیکاتور در حال نزدیک شدن به محدوده اشباع خرید است. یعنی به زودی بازگشت صعودی بازار به پایان خواهد رسید و باید فروش زد.
این یعنی هر سه سبک تکنیکال، فاندامنتال و سنتیمنتال از معامله فروش حمایت میکنند. طبق نمودار چهارساعته AUDUSD، بازار هم در چند روز بعد سقوط کرده است.
در مثال بعدی میخواهیم نمودار چهارساعته GBPUSD را بررسی کنیم.
نمودار چهارساعته GBPUSD
همان طور که در نمودار دیده میشود، از دید تحلیل تکنیکال روند بازار خنثی است. دو خط موازی رسم شده که هر کدام از یک سو حرکات صعودی و نزولی را محدود کردهاند. با شکست سقف یا اوج این فاز خنثی بایستی به دنبال فرصت معاملاتی بود. اگر GBPUSD به بالای مقاومت عبور کند، میتوان وارد معامله خرید شد و اگر GBPUSD به زیر حمایت سقوط کند، فرصت معاملاتی فروش فراهم خواهد شد.
حال که وضعیت تکنیکال مشخص شده، بهتر است که وضعیت فاندامنتال بازار را هم بررسی کنیم. در تقویم اقتصادی فارکس، دادههای اقتصادی مهمی از انگلستان منتشر خواهند شد. در تاریخ ۹ ژوئن ۲۰۱۷ شاخص تولیدی انگلستان را در پیش داشتیم. این گزارش میتواند سلامت اقتصاد انگلستان را نشان دهد. اما وقتیکه شاخص منتشر شد، خیلی ضعیفتر از پیشبینیهای بازار بود. در نتیجه پوند انگلستان تضعیف شد.
حال که مشخص شده باید در GBPUSD فروشنده بود، بهتر است که به وضعیت سنتیمنت GBPUSD هم توجه کنیم. طبق اندیکاتور RSI جفت ارز در حال نزدیک شدن به محدوده اشباع خرید (۷۰) بود. یعنی به زودی حرکات صعودی به پایان خواهند رسید و فشارهای فروش تشدید خواهند شد.
تحلیل سنتیمنتال به چه معناست
سنتیمنت یا احساسات به نگرش کلی معامله گران در بازار معاملاتی گفته می شود T این احساسات می تواند به طور کلی جهت گیری پیش گرفته توسط بازار یا جهت ازدحام معامله گران در بازار معاملات را مشخص کند . به نوعی می توان سنتیمنت را اینگونه تعریف کرد که افزایش قیمت بیانگر سنتیمنت صعودی در بازار و کاهش قیمت بیانگر سنتیمنت نزولی در بازار معاملات می باشد .
سنتیمنت در بازار معاملات گاه می تواند به صورت کامل به یک سهم و گاه می تواند به جهت گیری کلی بازار معاملات اشاره کند .
زمانی که قیمت ها در حال افزایش هستند ، سنتیمنت بازار معاملات صعودی است .
زمانی که قیمت ها در حال کاهش هستند ، سنتیمنت بازار معاملات نزولی روشهای تحلیل سنتیمنتال در بازارها است .
اندیکاتور های تکنیکال می تواند به معامله گران به شناسایی سنتیمنت بازار کمک کند .
مفهوم سنتیمنت در بازار معاملات
عبارت سنتیمنت در بازار معاملات , سنتیمنت سرمایه گذاران یا احساسات سرمایه گذاران نیز گفته می شود . سنتیمنت بازار معاملات همیشه بر اساس تحلیل فاندامنتال نیست .
تحلیل گران تکنیکال و معامله گران روزانه بازار همواره به سنتیمنت اعتماد دارند زیرا این امر بر اندیکاتور های تکنیکالی که برای محاسبه سود و محاسبه تحرکات کوتاه مدت نمودار قیمت که اغلب ناشی از نگرش معامله گران به بازار معاملات است ، تاثیر می گذارد .
سنتیمنت بازار معاملات برای سرمایه گذارانی که در جهت مخالف دیگر معامله گران به معامله می پردازند نیز بسیار مهم است .
به عنوان مثال اینگونه معامله گران در بازار معاملات ، اگر همه ی افراد در حال خرید هستند ، این افراد به فروش روی می آورند .
معمولا معامله گران سنتیمنت را در بازار به صورت نزولی یا صعودی توصیف می کنند . زمانی که بازار نزولی است قیمت رو به کاهش و زمانی که بازار صعودی است قیمت در حال افزایش می باشد . اغلب سنتیمنت ها به بازار معاملات جهت می دهند بنابراین می توان گفت همواره سنتیمنت براساس فاندامنتال نمی باشد . سنتیمنت در بازار معاملات مربوط به احساسات و عواطف معامله گران است در حالی که تحلیل فاندامنتال مربوط به عملکرد های تجاری می باشد .
عده ای از معامله گران با یافتن سهامی که بیش از اندازه ارزش گذاری و یا سهامی که کمتر از حدش ارزش گذاری شده سود می برند . آنها از اندیکاتور های مختلفی برای محاسبه سنتیمنت در بازار معاملات استفاده می کنند که باعث می شود سهام های مناسبی برای معامله پیدا کنند .
اندیکاتور های محبوب سنتیمنت عبارتند از
و مووینگ اوریج ها
اندیکاتور The VIX
اندیکاتور VIX که به عنوان شاخص ترس نیزشناخته می شود و یک اندیکاتور پیشرو محسوب می شود . یک اندیکاتور VIX صعودی به معنی این است که معامله گران به دنبال آسودگی خاطر نسبت به بازار هستند و اگر این اتفاق رخ دهد باعث افزایش نوسانات در بازار معاملات می شود . عده ای از معامله گران از مووینگ اوریج نیز در اندیکاتور VIX استفاده می کنند تا بتوانند صعودی یا نزولی بودن بازار را محاسبه کنند .
اندیکاتور شاخص High-Low
اندیکاتور شاخص High – Low سهامی را که در ۵۲ هفته به سقف خود رسیده اند و سهامی را که در ۵۲ هفته به کف خود رسیده اند مقایسه می کند . هنگامی که شاخص به زیر ۳۰ می رسد ، قیمت سهام نزدیک به پایین سطح معاملات و کف قیمتی می رسد که در این مواقع معامله گران شاهد یک سنتیمنت نزولی هستند . حال هنگامی که شاخص بالاتر از ۷۰ باشد ، قیمت سهام در بالاترین سطح معاملات و سقف قیمت می رسد که در این مواقع معامله گران شاهد یک سنتیمنت صعودی هستند . معمولا معامله گران از این اندیکاتور برای محاسبه بر روی شاخص های خاص از جمله
SP 500, NASDAQ 100 , NYSE COMPOSITE استفاده می کنند .
مووینگ اوریج ها
معامله گران معمولا برای محاسبه سنتیمنت بازار معاملات از مووینگ اوریج های ۵۰ روزه و ۲۰۰ روزه استفاده می کنند . زمانی که مووینگ اوریج ۵۰ روزه از بالای مووینگ اوریج ۲۰۰ روزه عبور می کند این نشان دهنده این موضوع است که تحرک سهم به سمت بالا است و شاهد یک سنتیمنت صعودی هستیم که این حالت به عنوان صلیب طلایی شناخته می شود اما بلعکس این موضوع هنگامیست که مووینگ اوریج ۵۰ روزه از پایین مووینگ اوریج ۲۰۰ روزه عبور می کند که نشان دهنده این موضوع است که تحرک سهم به سمت پایین است و شاهد یک سنتیمنت نزولی هستیم که این حالت به عنوان صلیب مرگ شناخته می شود .
نمونه واقعی سنتیمنت در بازار معاملات
در دسامبر ۲۰۱۸ چندین عامل باعثِ نا آسودگی معامله گران شد . دلیل اول ، ترس از کاهش در آمد های شرکت ها بود . بعد از اینکه سال ها درآمد شرکت ها در SP500 یک درصد دو رقمی بود ، عده ای از تحلیل گران پیش بینی کردند که درآمد شرکت ها در سال ۲۰۱۹ فقط ۳ یا ۴ درصد افزایش می یابد .
سپس رئیس شورای عالی خزانه داری آقای جروم پاول در یکی از کنفرانس های مطبوعاتی ماهانه خود اعلام کرد جریان تراز نامه بانک مرکزی به صورت خودکار در انجام است . این گفته باعث برانگیخته شدن ترس در بازار معاملات شد . بازار معاملات به گفته های وی یک عکس العمل نشان داد که همین امر باعث کاهش سنتیمنت در بازار شد . حال مشکل دیگری که وجود داشت تنش های تجاری بین دو اقتصاد بزرگ جهان شامل ایالات متحده و چین بود . این تنش ها به دلیل تعرفه های مالیاتی اعمال شده توسط دو کشور به وجود آمده بود . همچنین تعطیلات دولت ایالات متحده با این موارد همراه شد تا این موارد به شدت به سنتیمنت بازار آسیب رساند . سرانجام این سنتیمنت نزولی باعث شد اعتماد معامله گران به بازار کاهش یابد و حاصلِ این سنتیمنت نزولی بدین گونه شد که بازار معاملات بورس بدترین عملکرد خود را از سال ۱۹۳۱ به بعد داشته باشد . شاخص SP 500 ۹.۲٪ و شاخص DJIA متشکل از ۳۰ شرکت صنعتی٪ ۸.۷ در آن ماه سقوط کرد . شاخص HIGH-LOW نمایانگر این بود که شاخص SP 500 در اواخر دسامبر به زیر ۳۰ رسید و تا اواسط ژانویه نزدیک ۰ رسید که این تحرکات نشان دهنده سنتیمنت نزولی در بازار معاملات بود .
دیدگاه شما